فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۲٬۱۶۹ مورد.
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
8 - 37
حوزههای تخصصی:
کیفیت حسابرسی برای اطمینان سرمایه گذاران و عملکرد منطقی بازار ضروری است. با توجه به تحولات تکنولوژی در محیط های تجاری و پیش نرفتن حرفه حسابرسی با این تحولات، قانون گذاران، استانداردگذاران و نهادهای حرفه ای حسابداری نگرانی هایی جدی را در مورد کیفیت حسابرسی ها ابراز نموده اند که نیاز به اصلاح روش های فعلی حسابرسی را نشان می دهد. بکارگیری فناوری های حسابرسی فرصتی برای حسابرسان فراهم می آورد تا این نگرانی ها را کاهش دهند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بررسی عوامل موثر بر اتخاذ فناوری در حرفه حسابرسی بر اساس مطالعات کیفی صورت گرفته قبلی است. این پژوهش با استفاده از فرآیند بررسی سیستماتیک ادبیات و تکنیک فراترکیب، تحت مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو، یک تحلیل جامع و عمیق از 44 مطالعه کیفی در زمینه عوامل موثر بر اتخاذ فناوری در حرفه حسابرسی در بازه زمانی 2005 تا 2023 فراهم می آورد. مطابق با یافته ها هزینه- منفعت بکارگیری فناوری، انتظار بهبود عملکرد و آمادگی موسسه حسابرسی به ترتیب مهمترین عوامل در اتخاذ فناوری در حرفه حسابرسی شناسایی شدند. نتایج همچنین لزوم همکاری قوی بین متخصصان فناوری اطلاعات، حسابرسان و نهادهای حرفه ای حسابرسی را نشان می دهد. یافته های این پژوهش به درک عوامل موثر بر پیاده سازی فناوری در موسسات حسابرسی کمک نموده و به نیاز تحقیقاتی در این زمینه پاسخ می دهد.
بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
38 - 65
حوزههای تخصصی:
با گسترش فناوری های نوین و به خصوص هوش مصنوعی ضرورت تغییر در روش های حسابرسی و استفاده از فناوری های نوین از جمله هوش مصنوعی در حسابرسی صورت های مالی اجتناب ناپذیر می باشد. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت حسابرسی صورت های مالی است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی، از حیث ماهیت علّی و از حیث داده ها یک پژوهش کمّی محسوب می گردد. جامعه آماری این پژوهش کلیه حسابرسان موسسات خصوصی و سازمان های دولتی می باشند که تعداد 384 پرسشنامه به عنوان نمونه آماری پژوهش جمع آوری شده است. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه و برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش معادلات ساختاری استفاده شده است.یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد استفاده از هوش مصنوعی بر کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی تاثیر مثبت دارد. همچنین ویژگی های شخصی حسابرس در استفاده از سیستم های هوش مصنوعی بر راهبردهای کنترل های داخلی دارای تاثیر مثبت می باشد.
تدوین مدل گرایش حسابرسان داخلی به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
61 - 84
حوزههای تخصصی:
با توجه به منافع و مزیت هایی که گزارش دهی اقدامات خطاکارانه ایجاد نموده است و نظر به جایگاه و موقعیت منحصر به فرد حسابرسان داخلی در سازمان ها، این سوال مطرح می شود که چه عواملی باعث می شود حسابرسان داخلی در مواجه شدن با اقدامات خطاکارانه و موارد سوال برانگیز موضوع را گزارش نمایند و چرا برخی از افراد تمایل به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه ندارند. این پژوهش اولین تحقیقی است که موضوع حسابرسان داخلی و گزارش دهی اقدامات خطاکارانه را در ایران مورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش، ابتدا با مطالعه ادبیات و تجربه سایر کشورها، تلاش شد تا شناخت کافی از عوامل موثر بر گرایش به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه توسط حسابرسان داخلی کسب گردد. سپس از طریق مصاحبه با اساتید دانشگاه و افرادی که در حوزه حسابرسی داخلی و گزارش دهی اقدامات خطاکارانه صاحب نظر بودند، عوامل مؤثر بر گرایش حسابرسان داخلی به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه مورد بررسی قرار گرفت و با بهره گیری از روش تحلیل تم، مدل گرایش حسابرسان داخلی به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه در ایران، تدوین گردید. در این مدل گرایش حسابرسان داخلی به گزارش دهی اقدامات خطاکارانه دارای چهار بعد می باشد که به ترتیب اهمیت شامل بعد فردی، بعد محیطی، بعد سازمانی و بعد حرفه می باشد. مدل تحقیق در مجموع دارای 16 مولفه اصلی می باشد که هریک مورد بررسی قرار گرفت و در انتها مدل نهایی تحقیق ارائه گردید.
بررسی رابطه غیر خطی ریسک گریزی و بازده سهام در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
۵۲۶-۵۰۲
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ریسک گریزی و بازده سهام می تواند به درک بهتر از رفتار سرمایه گذاران در بازار سرمایه کمک کند. اینکه چگونه سرمایه گذاران به ریسک نگاه می کنند و چگونه این نگرش تاثیر مستقیم بر بازده سهام دارد، دارای اهمیت است. این اطلاعات می تواند به ما کمک کند تا استراتژی های سرمایه گذاری مناسب تری را در بازار سرمایه اتخاذ کنیم. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطه غیر خطی ریسک گریزی و بازده سهام در میان شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران به انجام رسید. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع پژوهش های کاربردی بشمار می رود، از بعد نحوه استنباط، در گروه تحقیقات توصیفی- همبستگی قرار می گیرد. برای گردآوری اطلاعات، تعداد 143 شرکت در دوره زمانی سال های 1392 تا 1401 به عنوان نمونه آماری از بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار Eviews10 تجزیه و تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل فرضیه ها جهت بررسی روابط غیرخطی با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) نشان داد ریسک گریزی ناشی از انحراف معیار بازده سهام تاثیر غیرخطی Ռ شکلی بر بازده سهام دارد. ریسک گریزی ناشی از تفاوت بازده پیش بینی شده و بازده واقعی تاثیر غیرخطی U شکلی بر بازده سهام دارد. ریسک گریزی ناشی از تفاوت سود سهام و سود بانکی تاثیر غیرخطی U شکل بر بازده سهام دارد. ریسک گریزی ناشی از تفاوت سود سهام و سود اوراق قرضه دولتی تاثیر غیرخطی معناداری بر بازده سهام ندارد.
طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۳۰۲-۲۷۴
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی مدل حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی با رویکرد ساختاری تفسیری انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز تحقیق جهت ارائه مدل از میان خبرگان یعنی 16 نفر از خبرگان حسابداری مدیریت در حوزه بانکی گرداوری شد. در این تحقیق با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) یک مدل برای حسابداری مدیریت استراتژیک در بخش بانکی طراحی شد. نتایج نشان داد عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک بر اساس شاخص های سیستم های اطلاعاتی شامل متناسب سازی ساختار بانک، بهبود ساختار اطلاعاتی، ارتقاء استراتژی های هزینه یابی، ایجاد زنجیره ارزش، صحت سنجی اطلاعات و گزارش ها ارتقا خواهد یافت. همچنین عوامل فرهنگ سازمانی شامل فرهنگ نوآورانه و خلاق، فرهنگ انطباق پذیری و سازگاری، ارتقاء فرهنگ پاسخگویی و فرهنگ شایسته سالاری علاوه بر ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک می تواند از طریق ارتقا سیستم های اطلاعاتی موجب بهبود و ارتقا عوامل حسابداری مدیریت استراتژیک شامل افزایش رقابت پذیری استراتژیک، ارتقاء گزارشات عملکردی و مدیریتی، مدیریت بهینه منابع و مصارف، ارتقاء سیستم های کنترل داخلی، اتخاذ تصمیمات اثربخش سازمانی، ایجاد مزیت رقابتی پایدار، برنامه ریزی و بودجه ریزی استراتژیک گردد.
تأثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی شرکت ها از طریق متغیر واسطه ای شفافیت با استفاده از روش فراتحلیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
111 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف نهایی حاکمیت شرکتی دستیابی به ارتقای انصاف، شفافیت، پاسخ گویی و رعایت حقوق صاحبان سهام در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است؛ با وجود این درباره میزان موفقیت آن در رسیدن به اهداف مذکور تردید وجود دارد. افشای اطلاعات بیشتر و دوره ای، کاهش هزینه سرمایه و مبادلات، کاهش خطا در پیش بینی های سود و یا تقاضای بیش از معمول برای اوراق یک شرکت را موجب می شود. مدیران از طریق مدیریت متغیرهایی (نظیر شفافیت) در ساختار مالی می توانند هدف بیشینه سازی ثروت سهام داران را دنبال کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر عملکرد مالی شرکت ها با استفاده از متغیر واسطه ای شفافیت است. روش: در این پژوهش با رویکرد فراتحلیل، تأثیرپذیری شفافیت از حاکمیت شرکتی و تأثیر آن بر عملکرد مالی، آزمون می شود. یک فرضیه درباره تأثیر حاکمیت شرکتی بر متغیر واسطه ای شفافیت و یک فرضیه درباره تأثیر متغیر مذکور بر عملکرد مالی طراحی شده و 20 مقاله شامل مجموعاً 81 اندازه اثر (از نوع r) که تاریخ انتشار آنها بین سال های 2003 تا 2018 بوده، مطالعه شده است. اگر اندازه اثر در آن واگرا بوده است، از روش اثرات تصادفی و برای نمونه های همگرا از روش اثرات ثابت برای محاسبه اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: علاوه بر آزمون هر فرضیه، به ازای هر فرضیه پس از تعیین اندازه اثر مشترک، آزمون پایایی در نتایج انجام و تحلیل شد. نتایج آزمون بیانگر نبود تأثیر حاکمیت شرکتی بر شفافیت است، ولی آزمون پایایی سنجی نشان داد سازوکارهای حاکمیت شرکتی شامل استقلال هیأت مدیران، نقش دوگانه مدیرعامل و کمیته حسابرسی بر شفافیت تأثیر معنادار دارد. همچنین نتایج، نشان دهنده تأثیر معنادار شفافیت بر عملکرد مالی است.
تحلیل محتوای کمی و کیفی مقالات علمی پژوهشی حوزه فناوری در حسابداری و حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
179 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتحلیل محتوای کمی وکیفی مقالات منتشرشده حوزه فناوری درحسابداری و حسابرسی، نشریات علمی پژوهشی ایران است. به منظور دستیابی به این هدف، مجریان پژوهش حاضر، ضمن بررسی همه جانبه، مقالات این حوزه از پایگاه داده فصلنامه های معتبر داخلی تعداد 181 مقاله از سال شروع بکار آن ها تا 30 آبان 1402 استخراج و با استفاده ازتحلیل محتوی کمی و کیفی بررسی شدند. بخش کیفی، کد گذاری با روش داده بنیان انجام شد و داده ها با کمک نرم افزار مکس کیودی ای و اکسل مورد سنجش و تحلیل قرارگرفت. در این پژوهش کلیه متغیرهای موجود در متن مقالات اعم از، سهم موضوعی، روند رشد بر اساس سال انتشار، سطح و رتبه علمی نویسندگان، سهم مرکز منتشرکننده مقالات، روش پژوهش و همچنین سهم نشریات در انتشار مقالات این حوزه بررسی شدند. در بخش کیفی با تحلیل داده های نظری 396 کد درقالب 14 مقوله اصلی شناسایی شد. نتایج نشان داد که روند انتشار مقالات فناوری درسه سال اخیر، رشد قابل توجه ای را نشان می دهد؛ ولی سهم موضوعی مقالات این حوزه نسبت به سایر موضوعات حسابداری و حسابرسی اندک است. که بیشترین آمار مقالات چاپ شده، مربوط به فصلنامه مهندسی مالی و حسابرسی و حسابداری مدیریت هرکدام با سهم 94/9 درصد و پژوهش های تجربی الزهرا با سهم 84/8 درصد بوده است. بیش از 93/51 درصد از این مقالات تحت حمایت دانشگاه آزاد و 88/40 درصد تحت حمایت دانشگاه دولتی می باشد. همچنین فراوانی مفاهیم، چالش ها وموانع پذیرش فناوری ها در نتایج مقالات منتشر شده، نشان دهنده وجود کاستی ها و ضعف در پذیرش فناوری ها در سیستم اطلاعات حسابداری و حسابرسی«با توجه به شرایط خاص کشور ایران » است.
تأثیر استراتژی های کسب وکار بر افشا ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
125 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر استراتژی های کسب وکار بر افشا ریسک به منظور شناخت محرک ها و عوامل مؤثر بر ریسک شرکت ها جهت بهبود فضای رقابتی آن ها بوده است.روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی- همبستگی و از نظر هدف کاربردی می باشد. از داده های 345 سال-شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار به روش حذف سیستماتیک و با استفاده از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داده است که استراتژی کسب وکار عامل تعیین کننده برای میزان افشا اطلاعات ریسک در گزارش های سالانه است. بدین صورت که بین استراتژی تهاجمی و افشا ریسک رابطه معنادار و مثبت و بین استراتژی تدافعی شرکت ها و افشا ریسک رابطه معنادار و منفی وجود دارد.نتیجه گیری: شرکت های دارای استراتژی تهاجمی بیشتر از شرکت های دارای استراتژی تدافعی در گزارش های سالانه خود اطلاعات مربوط به ریسک را افشا می کنند. درحالی که شرکت های تدافعی ریسک کمتری را در گزارش های سالانه افشا می کنند.دانش افزایی: نتایج این پژوهش می تواند علاوه بر غنای ادبیات پژوهشی، به تبیین عوامل مؤثر در شناسایی، ارزیابی و مقایسه و رتبه بندی افشای اطلاعات ریسک در گزارش های مالی شرکت ها، بهبود فضای رقابتی در بازار سرمایه برحسب تأثیر نوع استراتژی و بهبود تصمیم گیری ذینفعان گردد.
تأثیر عدم اطمینان اطلاعات شرکت و بازار بر ناهماهنگی شناختی سرمایه گذاران نسبت به اخبار سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
573 - 597
حوزههای تخصصی:
هدف: بر اساس سوگیری ناهماهنگی شناختی، سرمایه گذاران تمایل دارند اخبار سودی را که با وضعیت احساسی آن ها ناسازگار است، نادیده بگیرند. این سوگیری سبب می شود که سرمایه گذاران به اخبار خوب (بد) سود در شرایط بدبینانه (خوش بینانه) واکنشی نشان ندهند. عدم اطمینان در اطلاعات شرکت ها و بازار سهام، می تواند بر واکنش سرمایه گذاران به اخبار سود تأثیرگذار باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش عدم اطمینان اطلاعات شرکت و بازار، بر ناهماهنگی شناختی سرمایه گذاران نسبت به اخبار سود است.روش: پژوهش حاضر، توصیفی هم بستگی و کاربردی است. نمونه آماری شامل ۱۲۷ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ است. برای آزمون فرضیه ها، از الگوهای رگرسیونی چند متغیره و برای ایجاد شاخص ترکیبی احساسات، روش تحلیل مؤلفه های اساسی (PCA) به کار گرفته شده است.یافته ها: طبق نتایج فرضیه اول، واکنش سرمایه گذاران به اخبار خوب و بد سود نامتقارن است. بر اساس نتایج فرضیه های دوم و سوم، در شرایط احساسات خوش بینانه، سرمایه گذاران به اخبار خوب سود، واکنش مثبت و به اخبار بد واکنش خاموش دارند، در حالی که در شرایط احساسات بدبینانه، به اخبار بد سود، واکنش منفی و به اخبار خوب، واکنش خاموش دارند. این نتایج وجود ناهماهنگی شناختی در شرایط خوش بینانه و بدبینانه را تأیید می کند. طبق نتایج فرضیه های چهارم و پنجم، عدم اطمینان اطلاعات شرکت بر تضعیف ناهماهنگی شناختی سرمایه گذاران نسبت به اخبار سود تأثیر معناداری نداشت. نتایج فرضیه های ششم و هفتم، نشان می دهد که کاهش عدم اطمینان بازار، واکنش خاموش سرمایه گذاران به اخبار بد سود در شرایط احساسات خوش بینانه را تضعیف می کند؛ ولی واکنش خاموش سرمایه گذاران به اخبار خوب سود در شرایط احساسات بدبینانه را تضعیف نمی کند.نتیجه گیری: بسته به وضعیت احساسات خوش بینانه یا بدبینانه حاکم بر بازار سهام، ناهماهنگی شناختی در واکنش قیمت سهام به اخبار خوب یا بد سود وجود دارد. از این رو سرمایه گذاران باید در تصمیمات اقتصادی احساسات حاکم بر بازار را لحاظ کنند. همچنین عدم اطمینان بازار بیشتر از عدم اطمینان اطلاعات شرکت ها، بر واکنش سرمایه گذاران به اخبار سود تأثیرگذار است. به بیان دیگر در زمان بدبینی، افراد نسبت به اطلاعات موجود انتقاد بیشتری دارند؛ اما هنگام خوش بینی، احتمال بیشتری دارد که اطلاعات را به صورت واقعی دریافت کنند. در نتیجه، ممکن است آستانه های روانی بالاتری را برای «خبر خوب»، در شرایط بدبینانه تعیین کنند. بنابراین با افزایش اطمینان در بازار سرمایه، می توان این ناهماهنگی های شناختی واکنش سرمایه گذاران به اعلام سود شرکت ها را کاهش داد. شرایط حاکم بر اقتصاد کشور سبب شده است تا سرمایه گذاران به دلیل محافظه کاری و نداشتن دانش کافی، برای تفسیر وضعیت اقتصادی در ارزیابی ارزش بنیادی شرکت ها با مشکل روبه رو شوند. از طرف دیگر، نوسان های زیاد عوامل مطرح شده، موجب تمرکز بیش از حد فعالان بازار به عوامل کلان اقتصادی (عوامل خارج از شرکت) شده که در نتیجه، توجه به سمت عوامل داخلی کاهش یافته است.
بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد PVAR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مالی رفتاری نشان می دهد که برخی تغییرات در قیمت اوراق بهادار به دلایل احساسی سرمایه گذاران وابسته است. رفتار احساسی منجر به ایجاد بازده در سهام شرکت ها می شود. در نظریه قیمت گذاری دارایی، درک منبع قیمت سهم اهمیت فراوانی دارد؛ بنابراین، بررسی شیوه اثرگذاری احساس سرمایه گذار بر بازده سهام از اهمیت زیادی برخوردار است. باتوجه به اینکه احساس می تواند بر بازده عادی و غیرعادی اثرات متفاوتی داشته باشد، هدف این پژوهش بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار است. در این پژوهش، از مدل 6عاملی فاما و فرنچ (2018) برای اندازه گیری بازده غیرعادی و از شاخص قدرت نسبی، خط روان شناسی، حجم معاملات و نرخ تعدیل شده گردش سهام برای سنجش احساس سرمایه گذار استفاده شده است. اطلاعات لازم این پژوهش، برگرفته از 12 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار در صنعت فرآورده های نفتی (1584ماه- شرکت) در بازه زمانی 1399-1389 است. برآورد انجام شده بیانگر آن است که اثر شوک احساس بر بازده عادی بیشتر از بازده غیرعادی است. از سوی دیگر، اثر شوک بازده عادی بر احساس در ابتدا مثبت و پس از یک دوره منفی شده است. همچنین، شوک مثبت به بازده غیرعادی بر احساس سرمایه گذار منفی بوده و پس از پنج دوره به بیشترین مقدار خود رسیده است. پژوهش حاضر در زمینه اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی است که می تواند به شناسایی تفاوت های رفتاری در سرمایه گذاران کمک کند و درنتیجه به ایجاد استراتژی های سرمایه گذاری مناسب تر منجر شود.
اولویت بندی عوامل موثر بر اثربخشی کمیته حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
139 - 162
حوزههای تخصصی:
کمیته ی حسابرسی، کمیته ای است تشکیل شده از اعضای غیرموظف هیئت مدیره که مسئولیت اجرایی ندارند به منظور نظارت بر فرایند و کیفیت گزارشگری مالی، عملکرد حسابرسی داخلی و مستقل، ارزیابی نظام کنترل های داخلی، مدیریت خطر تقلب و... . هدف این پژوهش اولویت بندی عوامل موثر بر اثربخشی کمیته حسابرسی می باشد. بدین منظور با گردآوری اطلاعات لازم از طریق روش کتابخانه ای و سپس توزیع پرسشنامه در دو مرحله، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی گروهی، رتبه بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش خبرگان حسابرسی، اساتید حسابداری و اعضای کمیته ی حسابرسی شرکت ها هستند که از بین آنها تعداد 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین میزان اهمیت و رتبه بندی سبد عوامل اصلی و فرعی مؤثر بر اثربخشی کمیته حسابرسی از روش سلسله مراتبی فازی گروهی (GFAHP) استفاده شده است. نتایج اولویت بندی متغیرهای تحقیق نشان داده است که مهمترین عامل اصلی اثربخشی کمیته حسابرسی، شاخص حمایت و پشتیبانی از کمیته ی حسابرسی می باشد و شاخص های آموزش اعضای کمیته ی حسابرسی، عملکرد و وظایف کمیته ی حسابرسی، ویژگی های اعضاء کمیته ی حسابرسی، ترکیب و نحوه عضویت کمیته ی حسابرسی و برگزاری جلسات کمیته ی حسابرسی در اولویت های بعدی قرار دارند.
ارائه مدل جامع دریافت مالیات الکترونیکی جهت کاهش فرار مالیاتی با رویکرد ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
227 - 244
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: در سیستم مالیاتی نیاز به یک مدل جامع دریافت مالیات الکترونیکی که قادر باشد فرار مالیاتی را به حداقل برساند، احساس می شود. لذا این تحقیق با هدف ارائه مدل جامع دریافت مالیات الکترونیکی جهت کاهش فرار مالیاتی با رویکرد ISM اجرایی شد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع اکتشافی-کاربردی است. اطلاعات پژوهش با مصاحبه از بین 15 نفر از خبرگان مالیاتی، گردآوری شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) تحلیل شد.یافته های پژوهش: یافته های نشان داد در مدل اکتشافی کاهش فرار مالیاتی به عنوان تأثیرپذیرترین عامل می باشد. در سه سطح به ترتیب عوامل تحریم های مالی و معاملاتی برای متخلفین مالیاتی و آموزش مالیاتی الکترونیک، عوامل تشخیص هوشمند درآمد مشمول مالیات افراد حقیقی و حقوقی، ایجاد شفافیت با ایجاد سیستم های اطلاعاتی جامع و استفاده از هوش مصنوعی و بیگ دیتا در محاسبات، عوامل شبکه اختصاصی دریافت و پرداخت مالیات، اتصال و ارتباط به سیستم اداری و اجرایی کشور و یکپارچه سازی سیستم های مالی و بانکی در کل کشور قرار گرفته اند.نتیجهگیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج نشان داد تحریم های مالی و معاملاتی برای متخلفین مالیاتی، آموزش مالیاتی الکترونیک، تشخیص هوشمند درآمد مشمول مالیات افراد حقیقی و حقوقی، ایجاد شفافیت با ایجاد سیستم های اطلاعاتی جامع و استفاده از هوش مصنوعی و بیگ دیتا در محاسبات، شبکه اختصاصی دریافت و پرداخت مالیات، اتصال و ارتباط به سیستم اداری و اجرایی کشور و یکپارچه سازی سیستم های مالی و بانکی در کل کشور با تاثیرات متقابل منجر به کاهش فرار مالیاتی می گردند.
تأثیر تجربه، تخصص و مالکیت مدیرعامل بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 153
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری در نیروی کار یکی از مهمترین سرمایه گذاری ها در هر شرکت است. تحقیقات اخیر اهمیت کارایی سرمایه گذاری در نیروی را برجسته نموده است. در راستای شناسایی عوامل موثر بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربه، تخصص و مالکیت مدیرعامل بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار شرکت است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، نمونه-ای برابر با 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1394 تا 1401 معادل 1008 سال-شرکت، با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که مدیرعاملان دارای تجربه به طور قابل توجهی، ناکارایی سرمایه-گذاری نیروی کار شرکت ها را کاهش می دهند. همچنین، مالکیت مدیرعامل منجر به افزایش ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار می گردد. با این حال یافته های این پژوهش رابطه معناداری را بین تخصص مدیرعامل در صنعت با ناکارایی سرمایه گذاری نیروی کار نشان نداد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدیرعاملان باتجربه به کارایی سرمایه گذاری نیروی کار کمک می کنند. درعین حال مدیرعاملان دارای مالکیت سهام، نیاز به نظارت بیشتری دارند تا از رفتارهای فرصت طلبانه احتمالی آنها جلوگیری به عمل آید. این مطالعه ادبیات مربوط به ویژگی های مدیرعامل و کارایی سرمایه گذاری نیروی کار را غنی می سازد و اطلاعات ارزشمندی در رابطه با انتخاب مدیرعامل برای تاثیرگذاری مثبت بر سرمایه گذاری نیروی کار شرکت ارائه می دهد.
ارائه الگویی جهت بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد حسابرسی با رویکرد مبتنی بر ریسک و کیفیت حسابرسی مستقل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر در عملکرد حسابرسی با رویکرد مبتنی بر ریسک و کیفیت حسابرسی می پردازد. همچنین رابطه میان رویکرد مبتنی بر ریسک و کیفیت حسابرسی مستقل را بررسی می کند.
روش: ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه می باشد. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مؤثر، 500 حسابرس حرفه ای را هدف گذاری کرد، اما 384 نفر از آن ها به پرسشنامه پژوهشی پاسخ دادند. مدل سازی معادله ساختاری حداقل مربعات جزئی برای آزمون فرضیه های این پژوهش به کار گرفته شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش که با تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بدست آمد، ارتباط مثبتی را میان توانمندی حسابرسان، پشتیبانی فناوری اطلاعات، توان رقابتی شرکت های حسابرسی، هزینه های حسابرسی، ریسک های مشتری با بکارگیری رویکرد مبتنی بر ریسک، و همچنین با کیفیت حسابرسی های مستقل نشان دادند. از طرفی میان فشار کاری روی حسابرسان و بکارگیری رویکرد مبتنی بر ریسک، و نیز کیفیت حسابرسی های مستقل، ارتباط منفی وحود دارد. از سوی دیگر، رویکرد مبتنی بر ریسک همچنین اثر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی مستقل دارد.
نتیجه گیری: در امور حسابرسی، قرار گرفتن در معرض فشارهای محسوس و نامحسوس برای حسابرسان اجتناب ناپذیر است. با این حال، اگر حسابرسان بدانند که چگونه کار را به روشی علمی سازماندهی کنند که همیشه مثبت باشند و سلامت جسمانی خود را بهبود بخشند، می توانند فشارها را کنترل کرده و کاهش دهند. علاوه بر این، شرکت های حسابرسی باید سیاست های تشویقی و پاداش دهی را اِعمال کنند، تا انگیزه و رضایت را در محل کار افزایش دهند، و یک محیط دوستانه را برای حسابرسان ایجاد کنند تا تجربیاتشان را با هم به اشتراک بگذارند و بیاموزند.
بررسی تاثیر یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر رابطه بین تعارض نقش درک شده و رفتار گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر رابطه بین تعارض نقش درک شده و رفتار گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه گردآوری داده ها، پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مبتنی بر سناریو، برگرفته از پژوهش هگرس (2021) و دسایی و همکاران (2020) استفاده شده و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. جامعه آماری مدیران مالی بوده و براساس جدول کوهن و همکاران (2000) نمونه پژوهش شامل 166 مدیر مالی، در بازه زمانی سال 1402 تعیین شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تعارض نقش درک شده توسط مدیران مالی بر گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی تاثیر دارد. همچنین، نتایج پژوهش اشاره دارد که یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی تاثیر ندارد. در نهایت، تعامل تعارض نقش درک شده و یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر تمایل آنها برای گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی تاثیر دارد. نتیجه گیری: شرکت ها می توانند با اجرای مدیریت تعارض، امکان گزارشگری مالی فرصت طلبانه را از دیدگاه اخلاقی کاهش دهند.
تأثیر عملکرد پایداری بر مدیریت سرمایه در گردش (شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت سرمایه در گردش به مدیریت دارایی ها و بدهی های جاری اشاره دارد و برای ایجاد تعادل بین آن ها به کار می رود به طوری که سهامداران می توانند با مدیریت مؤثر سرمایه در گردش، حداکثر بازده را برای سرمایه گذاری در دارایی ها کسب کنند. مدیریت کارآمد سرمایه در گردش شرکت ها جهت ادامه بقا و حیات شرکت اهمیت زیادی دارد و نحوه استفاده از سرمایه کوتاه مدت را نشان می دهد و همچنین برای اندازه گیری میزان نقدینگی شرکت به کار می رود. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر عملکرد پایداری بر مدیریت سرمایه در گردش شرکت ها است. پژوهش حاضر کاربردی و از بعد روش شناسی، همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 133 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره زمانی 10 ساله بین سال های 1391 الی 1400 موردبررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که عملکرد پایداری بر چرخه تبدیل نقدینگی، متوسط دوره وصول مطالبات و متوسط دوره پرداخت بدهی های شرکت ها تأثیر معکوس دارد. در واقع با افزایش فعالیت شرکت در راستای پایداری شرکتی، چرخه تبدیل نقدینگی کوتاهتر و سریعتر شرکت به سرمایه اولیه خود دست خواهد یافت و از طرفی دوره وصول مطالبات از کسانی که به صورت نسیه با آن ها کار شده است کاهش یافته و دوره پرداخت بدهی ها به دیگران نیز کاهشی خواهد شد.
ارزیابی تاثیر تضاد نمایندگی بر ارتباط بین کیفیت راهبری شرکتی و عملکرد مالی شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که تفکیک بین مالکیت و کنترل باعث ایجاد تضاد نمایندگی بین مالکان و مدیران شرکت می شود،در همین راستا در این مطالعه تاثیر تضاد نمایندگی بر ارتباط بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی شرکت مورد ارزیابی قرار گرفته است.نمونه آماری شامل 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1400 است و اطلاعات مورد نیاز از صورت های مالی حسابرسی شده و گزارش های مالی سالانه که در سایت کدال موجود است، گردآوری شده اند. در این مطالعه با دو فرضیه تبیین شده است که با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) در نرم افزار ایویوز مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های مطالعه نشان داد کیفیت حاکمیت شرکتی تاثیر مثبت و معناداری بر هر دو معیار عملکرد مالی و تضاد نمایندگی تاثیر منفی و معنادار بر هر دو معیار عملکرد مالی شرکت ها دارند. همچنین مشخص شد در شرکت های با سطح بالای تضاد نمایندگی، کیفیت حاکمیت شرکتی، تاثیر قوی تری بر هر دو معیار عملکرد مالی شرکت ها دارد. ای در صورتی که حاکمیت شرکتی بتواند جنبه منفی تضادهای نمایندگی را با ایجاد یک سیستم نظارت قوی بر مدیران کنترل کند. این امر با این واقعیت مشهود است که شرکت هایی با سطوح بالای تضاد نمایندگی و مکانیسم های حاکمیت شرکتی با کیفیت بالا از سایر شرکت ها بهتر عمل می کنند. زیرا نتایج نشان می دهد که سطح تضادهای نمایندگی، رابطه بین سطح مکانیسم های حاکمیت شرکتی و عملکرد مالی را تقویت می کند.
تأثیر محیط اطلاعاتی بر رابطه بین شدت هزینه تبلیغات بازار محصول و ریسک سقوط قیمت سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خطر سقوط آتی قیمت سهام، رخداد نامطلوبی است که به شکل بازده منفی شدید سهام، تعریف میشود. ریزش شدید قیمت سهام یکی از مهم ترین ریسک های سرمایه گذاری در بازار سرمایه است. یکی از مهم ترین عوامل موثر بر خطر سقوط قیمت سهام، تبلیغات می باشد. همانگونه که تبلیغات تنها اطلاعات مثبت در مورد یک شرکت را فراهم می کند، این احتمال وجود دارد که عدم تقارن اطلاعات بین سرمایه گذاران بازار سهام و شرکت افزایش یابد و در نتیجه احساسات خوش بینانه ای را درباره شرکت در میان سرمایه گذاران، به خصوص سرمایه گذاران خرده فروشی افزایش دهد. این امر همچنین می تواند باعث شود که سرمایه گذاران اخبار بد شرکت تبلیغاتی را نادیده بگیرند و سهام شرکت را تغییر دهند . لذا هدف پژوهش حاضر تأثیر محیط اطلاعاتی بر شدت اثر هزینه تبلیغات بازار محصول بر ریسک سقوط قیمت سهام است. جهت آزمون فرضیه پژوهش با استفاده از روش حذف سیستماتیک نمونهای شامل 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1399 انتخاب و از مدل رگرسیون چندگانه به روش داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که شدت هزینه تبلیغات تأثیر منفی معنادار بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام دارد ولی عدم اطمینان محیطی(اطلاعاتی) بر رابطه بین شدت هزینه تبلیغات بازار محصول و ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر ندارد.
شناسایی عوامل و تبیین الگوی رفتار کارآیی بازار سرمایه در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی عوامل کلیدی و ارائه الگویی جهت تقویت کارایی بازار سرمایه است. روش: این پژوهش در گروه تحقیقات کیفی قرار گرفته و در راستای هدف پژوهش، داده ها در مصاحبه با 14 نفر از خبرگان بازار سرمایه و اعضای هیئت علمی دانشگاه به صورت مقطعی در سال 1402 بدست آمد. در این مطالعه با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، اطلاعات به دست آمده تحلیل گردید. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بوده و نمونه پژوهش با استفاده از ترکیب روش های غیراحتمالی و گلوله برفی انتخاب شدند. یافته ها: زیرساخت های قانونی، مشارکت کنندگان، سیستم های اطلاعاتی بازار، عوامل داخلی، عوامل سیاسی و عوامل اقتصادی به عنوان مقوله های محوری شناسایی شدند که الگوی کارایی بازار سرمایه را تبیین می کنند. الگو و مفاهیم ارائه شده در پژوهش حاضر باب نوینی در تقویت کارایی بازار سرمایه در کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران می گشاید و کارایی بازار سرمایه در سطح نیمه قوی در نتیجه پیاده سازی آن تحقق خواهد یافت. نتیجه گیری: الگوی ارائه شده در این تحقیق، به مدیران و سیاست گذاران سازمان بورس کمک می کند تا در راستای حصول کارایی بازار سرمایه از این پژوهش بهره ببرند.
تفکر نئولیبرالیسم و تجاری سازی حرفه حسابرسی: شواهدی از بخش خصوصی حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تفکر نئولیبرالیسم، بر رقابت و خصوصی سازی فعالیت های اقتصادی و در نتیجه بر منافع فردی به جای منافع عموم تاکید می نماید. در مکتب نئولیبرالیسم ، فعالان اقتصادی برای حداکثر نمودن منافع خود ، باید مشتریان فعلی را حفظ و به دنبال جذب مشتریان جدید باشند. شواهد در بازار حسابرسی کشور نشان می دهد که موضوع حفظ و هم چنین جذب مشتری برای موسسات حسابرسی بسیار مهم است. از این رو ، هدف این پژوهش آن است تا در درجه اول سطح تفکر نئولیبرالیسم در حسابرسان را بررسی و در درجه دوم روابط میان تفکر نئولیبرالیسم و اثر آن بر تجاری سازی حرفه حسابرسی را مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش نمونه شامل حسابرسان شاغل در موسسات خصوصی حسابرسی است که نمونه ای به تعداد 129 از این جامعه انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسش نامه است. آزمون فرضیه نیز بر اساس رگرسیون چند متغیره انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهدکه گرایش حسابرسان به تجاری سازی حرفه حسابرسی تحت تاثیر تفکر نئولیبرالیسم است و رابطه ای مثبت با آن دارد. هم چنین متغیرهای جنسیت ، سطح تحصیلات ، تجربه کاری و حسابدار رسمی بودن حسابرس بر تمایل حسابرسان به تجاری سازی حرفه حسابرسی تاثیر معنی داری ندارد. واژه های کلیدی : نئولیبرالیسم ، تجاری سازی ، حرفه حسابرسی