فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: دولت ها مسئول ارائه خدمات عمومی با کیفیت بالا به شهروندان خود با مطلوب ترین شرایط هستند. افزون بر سایر وظایف، دولت ها مسئول مدیریت پرتفوی متنوعی از دارایی-های عمومی هستند. از آنجایی که مدیریت دارایی ها برای موفقیت کشورها حیاتی است، هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت های فعلی مدیریت دارایی بخش عمومی و بررسی عوامل زمینه ای موثر بر بهبود آنها با تمرکز بر ادارات دولتی شهر ایلام می باشد. روش پژوهش: چارچوب مورد استفاده مشابه با پژوهش الهزمی (2016) که مبتنی بر هفت استاندارد و رهنمود شناخته شده بین المللی بوده و تعدیلاتی مطابق با شرایط محیطی ایران در آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان بخش های حسابداری و مالی ادارات دولتی شهر ایلام است، با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 160 نفر تعیین و داده های 97 پرسشنامه تکمیل شده با استفاده از t تک نمونه ای و معادلات ساختاری و بکارگیری نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش: یافته های حاصل شده بیانگر مطلوب نبودن فعالیت های مدیریت دارایی در ادارات دولتی شهر ایلام است، علاوه بر این، عوامل زمینه ای (یعنی استانداردهای حرفه ای، تجارب سازمانی کارکنان و رویه های سازمانی) بر بهبود فعالیت های مدیریت دارایی ها در نهادهای بخش عمومی تاثیر دارد. نتیجه گیری، اصالت و ارزش افزوده آن به دانش: نتیجه آنکه جهت کسب اطمینان از در دسترس بودن و مورد استفاده قرار گرفتن دارایی ها برای اهداف موردنظر در بخش عمومی، مدیریت دارایی ها باید کارا و اثربخش باشد، لازمه دستیابی به این امر اصلاح رویه ها و فرآیندهای مدیریت دارایی می باشد.
نقدی بر موادّی از قوانین مالیاتی (بخش نخست)
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی ارزیابی کیفیت فرآیند حسابرسی صورت های مالی با استفاده از هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۲
252 - 280
حوزههای تخصصی:
قابلیت اطمینان و ارائه منصفانه به عنوان عامل اصلی در بین تمام اهداف حسابرسی عمل می کند که از طریق آن می توان به اعتبار صورت های مالی دست یافت. بااین حال، قابلیت اطمینان و ارزیابی منصفانه بودن تحت تاثیر فناوری های حسابرسی است. روش های حسابرسی دستی به دلیل بررسی نمونه ای حسابها در مقایسه با هوش مصنوعی که کلیه حسابها و اطلاعات مالی و غیر مالی را بررسی نموده، شواهد کمتری را برای حسابرسان جهت دستیابی به قضاوت حسابرسی در مورد منصفانه بودن کل مجموعه صورت های مالی فراهم می کند. لیکن استفاده از هوش مصنوعی سبب افزایش کیفیت فرایند حسابرسی و بالطبع حل مشکلات پیچیده حسابرسی و افزایش دقت و بازدهی می گردد که درنهایت پیامد حاصل از این اقدام، بهبود عملکرد حسابرسی از طریق ارائه منصفانه و قابل اطمینان گزارش های حسابرسی به عنوان دو مورد از اهداف مهم ارائه گزارش حسابرسان می باشد. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مفهومی ارزیابی کیفیت فرآیند حسابرسی صورت های مالی با استفاده از هوش مصنوعی با رویکرد نظریه پردازی زمینه بنیان می باشد. جامعه آماری شامل افراد متخصص و حرفه ای در زمینه حسابرسی است که با مفاهیم هوش مصنوعی نیز تا حدودی آشنا می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند درمجموع 16 نفر انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه عمیق و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. در این پژوهش از طریق کدگذاری و طبقه بندی مفاهیم و مقوله ها، تمامی مفاهیم به یکدیگر مرتبط شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی به وسیله هوش مصنوعی تحت تأثیر، گردآوری شواهد حسابرسی، زبان های نرم افزاری پیشرفته، ماشینی شدن فعالیت ها، توسعه مهارت ها فردی حسابرسان و استفاده از مدل های بزرگ استخراج داده ها می باشد. با توجه به عوامل علی، راهبردهایی برای ارتقاء کیفیت فرایند حسابرسی صورت های مالی ارائه گردید که در بستر عوامل زمینه ای و مداخله گر ایجاد می شوند.
طراحی سازوکار مشارکت سهامداران خرد در مدیریت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
169 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق طراحی سازوکاری برای افزایش مشارکت سهامداران خرد در اداره بنگاه های اقتصادی می باشد. از طریق این افزایش، بهبود حاکمیت شرکتی، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و افزایش آگاهی سهامداران خرد اتفاق می افتد. این تحقیق پس از مطالعات کتابخانه ای، از طریق پرسشنامه و نظرسنجی از خبرگان و سهامداران خرد به ارائه مدل مشارکت سهامداران خرد در مدیریت شرکتهای بورسی و فرابورسی پرداخته و از طریق روش دلفی فازی مدل تایید گردید. در مدل پیشنهادی سهامداران خرد می توانند حق رأی خود را در زمان نزدیک به مجمع سالیانه از طریق نهاد واسط خریدوفروش کنند. بنابراین طی این فرایند سهامدارانی که تمایل دارند از قدرت اعمال رأی بیشتری در مجامع برخوردار باشند، حق رأی دیگر سهامداران خرد را خریداری می نمایند. علاوه بر این قادر هستند با استفاده از بستر فراهم شده در مدل پیشنهادی به وسیله ائتلاف رأی خود، یک نماینده از بین خودشان جهت حضور در هیئت مدیره شرکت ها انتخاب کنند. با پیاده سازی چنین سازوکاری به طورکلی امکان اخذ 511 کرسی هیئت مدیره توسط سهامداران خرد در شرکت های بورسی و فرابورسی امکان پذیر خواهد شد. نتایج تحقیق نشان داد مدل پیشنهادی موجب افزایش انگیزه سهامداران خرد جهت شرکت در مجامع، افزایش آگاهی سهامداران و ارتقاء شفافیت خواهد شد.
نقش اختیار واقعی خرید در کاهش شوک های مالی در نوسانات کلان اقتصادی
حوزههای تخصصی:
معمولاً، قیمت دارایی ها به اخبار اقتصادی واکنش حساسی نشان می دهد. تجربه نشان داده است که قیمت دارایی های سرمایه ای تحت تأثیر طیف گسترده ای از رویدادهای پیش بینی نشده قرار می گیرد و تأثیر برخی از این رویدادها، نسبت به دیگر رویدادها نیز بیشتر است. شناسایی نقش شوک های مختلف مالی با لحاظ اختیار خرید واقعی در وقوع ادوار تجاری یکی از زمینه های جذاب کارهای تجربی در حوزه اقتصاد کلان محسوب می گردد. بعد از بحران مالی اخیر (2007-2008) توجه به بخش مالی در توضیح نوسانات اقتصاد کلان بیشتر شده است. در این پژوهش، به دنبال شناسایی نقش شوک های بخش مالی (شوک عرضه اعتبارات، شوک قیمت مسکن و شوک بازار سهام) به همراه شوک های بخش حقیقی و پولی (شوک های عرضه کل، تقاضای کل، سیاست پولی و سرمایه گذاری) با لحاظ اختیار واقعی خرید در کاهش شوک های مالی در نوسانات کلان اقتصادی هستیم. به منظور شناسایی ساختاری شوک های مختلف از مدل خودرگرسیون برداری با محدودیت علامتی استفاده شده است. دو مدل اصلی با استفاده از روش بیزین و داده های فصلی برای دوره زمانی 1402:4- 1370:1 برآورد شده اند. یافته های این مطالعه حاکی از آن است که شوک های مالی به ویژه شوک عرضه اعتبارات از اهمیت قابل ملاحظه ای با لحاظ اختیار واقعی خرید در کاهش شوک های مالی در نوسانات کلان اقتصادی برخوردار است. همچنین، شواهد دلالت دارد که شوک های مالی در توضیح دوره رکودی اخیر بازارهای مالی ایران نقش پررنگ تری داشته اند.
تأثیر ویژگی های کمیته حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی بر تغییر طبقه بندی اقلام در صورت سود و زیان: شواهدی از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر طبقه بندی اقلام در صورت سود و زیان یکی از استراتژی های مدیریت برای دستکاری و مدیریت سود است. وجود عوامل نظارتی به منظور کنترل بر گزارشگری مالی و اطمینان از سلامت آن امری لازم و ضروری است. همچنین، مبتنی بر ادبیات مدیریت سود، کمیته حسابرسی و حسابرس مستقل می توانند به عنوان چنین عوامل نظارتی نقش ایفا کنند و بر رفتار فرصت طلبانه مدیران تأثیر بگذارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های کمیته حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی بر تغییر طبقه بندی اقلام در صورت سود و زیان است. در این پژوهش از سنجه های اندازه و تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی به عنوان معیارهای ویژگی های کمیته حسابرسی استفاده شده است. برای نیل به این هدف، با استفاده از گزارش های مالی حسابرسی شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، 1052 سال-شرکت (208 شرکت) مشاهده و گردآوری و طی بازه 1391 تا 1400 بررسی شده اند. نتایج پژوهش بیان کننده استفاده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از تغییر طبقه بندی برای مدیریت سود است. همچنین، نتایج پژوهش نشان می دهند بین حق الزحمه حسابرسی و افزایش تخصص مالی و حسابداری اعضای کمیته حسابرسی با تغییر طبقه بندی اقلام در صورت سود و زیان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد؛ اما بین اندازه کمیته حسابرسی و تغییر طبقه بندی اقلام در صورت سود و زیان رابطه ای معنی دار وجود ندارد.
بررسی سازوکار تأثیر سرمایه بانک ها بر متغیرهای حقیقی یک اقتصاد نفت محور با رویکرد DSGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
300 - 320
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه و نسبت کفایت سرمایه که برای تضمین، ثبات و ارتقای عملکرد سیستم بانکی بسیار بااهمیت است، به عنوان یکی از شاخص های بااهمیت در شبکه بانکی و مؤسسه های مالی، همواره مدنظر ناظران بانکی و سیاست گذاران است. هدف این پژوهش بررسی اهمیت سرمایه و ارتباط شبکه بانکی با متغیرهای حقیقی اقتصاد و بررسی سازوکار تأثیر سرمایه بانک ها بر بخش حقیقی اقتصاد، در یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است. در این میان، نسبت کفایت سرمایه در مدل، بر اساس استانداردهای بال 1 و 2 طراحی شده و همچنین، احتمال نکول برای تسهیلات بانک ها و بنگاه ها در جهت هم سوسازی با واقعیات اقتصاد ایران، درون زا درنظر گرفته شده است. روش: روش به کارگرفته شده در این پژوهش، مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است که با استفاده از داده های تعدیل شده فصلی برای سال های ۱۳۷۵تا ۱۳۹۸، کنش و واکنش های بین پویایی های کلیدی شبکه بانکی و متغیرهای حقیقی اقتصاد واکاوی شده است. یافته ها: نتایج حاصل از شبیه سازی در پاسخ به شوک های افزایش سرمایه بانک ها و شوک مثبت نفتی بر متغیرهای تعریف شده، نشان می دهد که مدل طراحی شده با انتظارات تئوریک و تجارب گذشته در اقتصاد ایران تا حد زیادی مطابقت دارد. همچنین، شوک مثبت نفتی با افزایش حجم تسهیلات دهی بانک ها و بهبود موقتی وضعیت متغیرهای اقتصادی، باعث کاهش احتمال نکول بانک ها و افزایش سودآوری آن ها می شود. نتیجه گیری: سرمایه در سازوکار انتقال بانک ها به جامعه نقش اساسی دارد و بانک مرکزی می تواند از این طریق و با اعمال تغییرات نقش مؤثری داشته باشد.
ارزیابی سودآوری، مسئولیت اجتماعی و ریسک مالی در صنعت سبدگردانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
321 - 342
حوزههای تخصصی:
هدف: دیدگاه های زیادی در خصوص تأثیر متقابل سودآوری، مسئولیت اجتماعی (CSR) و ریسک مالی در صنایع مختلف وجود دارد. هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت شرکت های سبدگردانی در ایران، از جنبه مالی و اجتماعی است. روش: بدین منظور اطلاعات صورت های مالی 45 شرکت سبدگردانی فعال، از طریق مدل های رگرسیونی مقطعی و آزمون هم بستگی بررسی شد. همچنین به طور تطبیقی، روی افشاییات مسئولیت اجتماعی و دارایی، تحت مدیریت 51 شرکت سبدگردان خارجی، آزمون هم بستگی به عمل آمد. یافته ها: نتایج برازش مدل های رگرسیونی نشان می دهد که ضریب کارمزد مدیریت صندوق های سرمایه گذاری (به ویژه صندوق های با درآمد ثابت) از ضریب کارمزد سبدهای اختصاصی، در تبیین سودآوری بیشتر است. تعداد کارکنان و متوسط ریسک مالی بر سودآوری تأثیرگذار نیست. مسئولیت اجتماعی با هیچ یک از متغیرهای سودآوری، کارمزد و تعداد سبدهای تحت مدیریت، کارمزد و تعداد صندوق های سرمایه گذاری، تعداد شرکت های هم گروه، ریسک مالی و میزان دارایی های تحت مدیریت شرکت های سبدگردانی، رابطه ای ندارد؛ اما مطالعه تطبیقی انجام شده روی ۵۱ شرکت سبدگردانی خارجی نشان داد که مسئولیت اجتماعی با سودآوری رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری: چنانچه شرکت های سبدگردانی روی صندوق های سرمایه گذاری و به خصوص صندوق های با درآمد ثابت تمرکز کنند و آن ها را به سبدهای اختصاصی توسعه دهند، به سودآوری بیشتری می رسند. تقویت شبکه شرکت های هم گروه، به دلیل برقراری هم افزایی بیشتر و امکان گسترش فعالیت های سودآور، می تواند زمینه ساز موفقیت مالی آن ها شود. با توجه به اختیاری بودن افشای مسئولیت اجتماعی در ایران و عدم انتشار اطلاعات کافی، متوسط افشاییات مسئولیت اجتماعی بسیار کم و در حدود ۱۱درصد است.
حسابرسی فناوری اطلاعات؛ فرصت یا ضرورت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نقش و اهمیت فناوری اطلاعات در سازمان ها، هدف این پژوهش تبیین و تشریح چارچوب حسابرسی در حوزه فناوری اطلاعات و مرور نتایج پژوهش های انجام شده در این زمینه است.روش: در این پژوهش ضمن مرور مبانی نظری حسابرسی حوزه فناوری اطلاعات، فرایند ها و چارچوب نظری ارائه شده به منظور اطمینان از کفایت کنترل های اعمال شده بر روی سیستم های اطلاعاتی و تائید اثربخشی مناسب این سیستم ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آنست که با توجه به ظهور پرشتاب فناوری اطلاعات و تقاضا برای دسترسی سریعتر به اطلاعات مالی، ابداع رویکردهای نوین در حسابرسی را برای نظارت مستمر و جمع آوری و تحلیل شواهد حسابرسی ضروری بوده و آشنایی حسابرسان داخلی و بیرونی با سیستم های اطلاعاتی و آموزش و آگاهی بخشی آنها الزامی می باشد.نتیجه گیری: بهترین راه کار برای انجام یک حسابرسی جامع و مطمئن در حوزه فناوری اطلاعات ایجاد یک تیم حسابرسی با ترکیبی متنوع از حسابرسان باتجربه، آموزش دیده با مهارت های کافی است. این کار را می توان از طریق همکاری مستمر کمیته های حسابرسی و حسابرسان داخلی با دپارتمان های مربوط به فناوری اطلاعات و مدیریت ارشد توسعه بخشید.دانش افزایی: یکی از بهترین رویه های پذیرفته شده جهانی "اهداف کنترل اطلاعات و فناوری-های مربوطه" یا کوبیت (COBIT) می باشد و در پژوهشهای داخلی به شکل بسیار محدود به این موضوع پرداخته شده است، در نتیجه پژوهش حاضر می تواند اطلاعات مفیدی در اختیار حسابرسان و علاقمندان قرارداده و منجر به توجه بیشتر به موضوع حسابرسی فناوری اطلاعات گردد.
ارتباط بین ارزش افزوده سرمایه فکری، کارایی سرمایه انسانی با تأکید بر رشد و تأثیر آنها بر رشد درآمد سرانه صادرات کارکنان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ارزش افزوده سرمایه فکری، کارایی سرمایه انسانی با تأکید بر رشد و تأثیر آن ها بر رشد درآمد صادرات سرانه کارکنان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. عملکرد صادراتی شرکت ها تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی مختلفی قرار دارد. برخی از عوامل درونی عبارتند از دانش بازارهای هدف و حضور در شبکه های بین المللی تولید که در زمره سرمایه دانشی شرکت ها قرار دارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-همبستگی است. به منظور محاسبه سرمایه فکری از روش ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری و برای محاسبه صادرات از نسبت فروش صادراتی به فروش کل شرکت استفاده شده است. آزمون فرضیه ها نیز با استفاده از رگرسیون خطی انجام شده است. جامعه آماری کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری به تعداد 178 شرکت طی سال های 1395 تا ۱۳۹۹ انتخاب گردید. نتایج حاصل بیانگر آن است که بین سرمایه فکری، کارایی سرمایه انسانی بر درآمد صادراتی رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین بین رشد سرمایه انسانی بر رشد درآمد صادراتی رابطه مثبتی وجود دارد. البته برخلاف انتظار اولیه، شواهدی مبنی بر مؤثر بودن رشد سرمایه فکری بر رشد درآمد صادراتی یافت نشد. بنابراین باید از طریق راه هایی مانند حاکمیت شرکتی مناسب، سیاست گذاری به موقع و مناسب اقدامات لازم را انجام داد. پیشنهاد می شود که در استانداردهای حسابداری نقش و اهمیت ویژه برای سرمایه های فکری (به عنوان عامل تأثیرگذار بر ارزش افزوده شرکت) قائل شود
ارتباط میان کارآیی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی و مدیریت سود واقعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت واحد تجاری همواره باید به دنبال فرصت هایی باشد تا ارزش شرکت را افزایش دهد. بدون ایجاد وجوه نقد کافی، نمی توان محصولات جدید تولید نمود و به فروش رساند، از این رو، ارزش شرکت بدون ایجاد وجوه نقد عملیاتی کافی بهبود نمی یابد. بنابراین، هدف این پژوهش آن است تا در راستای اهداف گزارشگری مالی، کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی را بر اساس تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری نماید و سپس رابطه میان نمره کارایی را با مدیریت سود واقعی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق شامل 550 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از این تعداد 120 شرکت به عنوان نمونه تحقیق به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. مبانی نظری و داده های پژوهش طبق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تحلیل های آماری از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی طی دوره پژوهش، روندی نزولی است. همچنین کارایی مدیران در ایجاد جریان نقد عملیاتی رابطه ای منفی و معنی دار با مدیریت سود واقعی دارد.
ارائه مدل مطلوب مدیریت خطا در جهت بهبود کیفیت حسابرسی دانشگاه های علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: مدیریت خطا در بخش دولتی سبب تسهیل در دستیابی به اهداف می شود. ریشه مبحث مدیریت خطا برگرفته از کنترل های داخلی واحدهای تجاری است که توجه به آن سبب افزایش کیفیت حسابرسی در دستگاه های دولتی خواهد شد. هدف از این پژوهش شناسایی مولفه-های مدیریت خطا در دانشگاه های علوم پزشکی در جهت بهبود کیفیت حسابرسی است. روش پژوهش: پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه اجرا توصیفی اکتشافی است. برای انجام پژوهش از تحلیل تم و روش دلفی فازی استفاده شد. بدین منظور از نظرات 15 نفر از حسابرسان دولتی و خصوصی و مدیران مالی با تجربه دانشگاه های علوم پزشکی با روش گلوله برفی استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته حاکی از آن است که مؤلفه های مؤثر بر مدیریت خطا در جهت بهبود کیفیت حسابرسی را می توان به 7 عامل اصلی شامل ارزیابی عملکرد حسابرسان، رعایت قوانین و استانداردهای حسابرسی، توانمندسازی حسابرسان، نظارت حسابرسی، مدیریت خطا در سطح تیمی، سطح سازمانی و سطح فردی عوامل طبقه بندی کرد. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: توجه به مولفه های مدیریت خطا سبب بهبود کیفیت حسابرسی می شود. با توجه به شرایط پرنوسان امروز مدیریت خطا می تواند دانشگاه های علوم پزشکی را در دستیابی به اهدافش یاری نماید.
عوامل موثر بر عدم تمکین مالیات بر درآمد مشاغل: رویکرد تئوری رفتار برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار عدم تمکینی مؤدیان مالیاتی در بخش مشاغل در چارچوب یک تئوری رفتاری است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- پیمایشی است. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده و داده های پژوهش از طریق 338 پرسشنامه ساختاریافته و محقق ساخته با طیف پنج طبقه ای لیکرت از چهار گروه از مشاغل (صرافان، مشاورین املاک، وکلا و کارشناسان رسمی دادگستری) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. نسخه 25 و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. نسخه 2 و روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در چارچوب تئوری رفتار برنامه ریزی شده، متغیرهای نگرش، عدم تقارن اطلاعاتی، ریسک پذیری، و هزینه تمکین مالیاتی ارتباط مستقیم و معناداری با قصد عدم تمکین مالیاتی دارند. در رابطه با اثر متغیرهای نگرشی، دانش مالیاتی، سیستم مالیاتی و مقامات مالیاتی، ارتباط معناداری مشاهده نشد. در ارتباط با اثر هنجارها بر روی قصد عدم تمکین مالیاتی، و هنجارهای فردی، اثر معکوس و معناداری مشاهده شد. در نهایت مشاهده شد که کنترل رفتاری ادراک شده اثر معناداری بر روی قصد و رفتار عدم تمکین مالیات بر درآمد مشاغل دارد. نتیجه گیری: تمرکز کمتر سازمان مالیاتی بر روی فاکتورهای رفتاری محسوس بوده و از آنجا که نظریه رفتار برنامه ریزی شده، نظریه مناسبی جهت تبیین و پیش بینی قصد و رفتار مؤدیان است، لذا می توان این خلاء را با استفاده از این نظریه و نظریه های مشابه مورد بررسی قرار داد و راه حل مناسب را ارائه نمود.
ارائه مدلی برای توسعه انگیزش حسابداران بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
143 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای رقابتی امروز، توان خلق ایده های نو توسط کارکنان دانشی و ارزش آفرین، مزیت رقابتی بسیار مهمی برای سازمان ها محسوب می شود. جهت دستیابی به این امر مهم، سرمایه انسانی برای ارائه ایده های خلاقانه باید انگیزه کافی داشته باشند؛ لذا، هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای توسعه انگیزش در حسابداری بخش عمومی است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ نوع، کیفی است که بر اساس رویکرد نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. در همین راستا، جامعه آماری مورد نظر افراد خبره ای هستند که در زمینه حسابداری بخش عمومی صلاحیت کافی داشته اند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند تعداد خبرگان مورد نظر 15 نفر شدند که جهت جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه به صورت نیمه ساخت یافته طی دوره زمانی 1399 لغایت 1400 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن است که در مدل پیشنهادی، شرایط زمینه ای شامل ویژگی های ذاتی، ویژگی های عملیاتی بخش عمومی و همچنین عوامل فرهنگی است، شرایط علّی مدل نیز شامل عوامل ذاتی/ درونی نظیر احساس موفقیت و شایستگی در کنار عوامل بیرونی همچون پاداش سازمانی است. نتیجه گیری: پیامدهای ناشی از الگوی پیشنهادی ارائه شده مواردی نظیر بهبود خلاقیت، ارتقای میزان سطح دانش و مهارت کارکنان، پرورش حسابداران و مدیران مالی خلاق همچنین ایجاد حس استقلال و خودکارآمدی بین افراد است.
تاثیر واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واگرایی عقیده نوعی اختلاف باورها است که در آن تخمین سرمایه گذاران از ارزش دارایی متفاوت است، در واقع، واگرایی عقاید به تفاوت در برداشت سرمایه گذاران بازار از سهام یک شرکت اشاره دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر واگرایی عقاید سرمایه-گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام با توجه به نقش کیفیت اطلاعات مالی و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه ایران است. پژوهش حاضر از منظر روش شناختی، از نوع تعامل علّی است. بورس تهران به عنوان جامعه نهایی آماری انتخاب و با استفاده از معیارهای چندگانه حذف سیستماتیک، 127 شرکت در بازه زمانی 10 ساله بین سال های 1391 الی 1400 است در نمونه نهایی لحاظ گردید، که به دلیل اینکه دوره 1400 در محاسبات دیتاهای خام مورد استفاده قرار گرفته، بنابراین از 9 سال برای آزمون های آماری استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که واگرایی عقاید سرمایه گذاران تاثیر مستقیم بر قیمت گذاری نادرست سهام دارد. ضمن اینکه تعامل عدم تقارن اطلاعاتی و کیفیت اطلاعات مالی با واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر قیمت گذاری نادرست سهام تاثیرگذار نمی باشد.
تاثیر واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر سرعت تعدیل اهرم مالی به سمت اهرم بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ردیابی تاثیر واگرایی عقاید سرمایه گذاران بر سرعت تعدیل اهرم مالی به سمت اهرم بهینه است. در راستای حصول به اهداف پژوهش اطلاعات نمونه ای مرکب از 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند، برای یک دوره زمانی 10 ساله از 1391 الی 1400 گردآوری شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره خطی بهره گرفته شد. جهت سنجش سرعت تعدیل اهرم مالی از مدل الگوی تعدیل جزیی و واگرایی عقاید سرمایه گذاران با استفاده از حجم معاملات غیر منتظره به روش سیلویا و سرکوئرا (2021) سنجش شده است. با توجه به یافته ها مشاهده شد که بین واگرایی عقاید سرمایه گذاران و سرعت تعدیل اهرم مالی رابطه مثبت وجود دارد و با تشدید اختلاف عقاید بین سرمایه گذاران، سرعت تعدیل اهرم مالی شرکت افزایش می یابد. پژوهش جاری مدارکی فراهم آورد که نشان می دهد اختلاف باورها و عقاید در بازار سرمایه می تواند مستقیما بر مهمترین رکن اساسی شرکت ها (اهرم مالی) و سرعت دست یابی آن ها به اهرم مالی بهینه و سطح بدهی مطلوب تاثیرگذار باشد.
بررسی تولیدات علمی اعضای هیات علمی حسابداری ایرانی در پایگاه اسکاپوس از 2006 تا 2021 با رویکرد علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
27 - 54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت تولیدات علمی حسابداری پژوهشگران ایرانی و توصیف شاخص های علم سنجی این تولیدات انجام گرفته است. داده های این پژوهش، مقالات علمی اعضای هیات علمی گروه های حسابداری دانشگاه های ایران در پایگاه اسکاپوس از سال 2006 تا 2021 است که با کمک تکنیک های علم سنجی(شامل ترسیم شبکه های همکاری علمی نویسندگان، سازمان ها، کشورها و شبکه هم رخدادی واژگان) و با استفاده از نرم افزارهای اکسل ، ووس ویور و زبان برنامه نویسی R تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد شبکه همکاری علمی نویسندگان ایرانی شبکه ای کم تراکم است. هرچند، شبکه همکاری علمی دانشگاه ها در ایران از تراکم بیشتری برخوردار است و دانشگاه ها همکاری مطلوبی با همدیگر دارند. همچنین شبکه همکاری علمی کشور ها نشان می دهد که پژوهشگران ایرانی با تعداد کمی ازکشور های دیگر در ارتباط بوده اند. با وجود تعداد کم تولیدات علمی رشته حسابداری ایران در پایگاه اسکاپوس، روند انتشار این حوزه، افزایشی است که نشان دهنده بیشتر شدن انگیزه و تلاش اعضای هیات علمی برای انتشار مقاله در مجلات این پایگاه می باشد. طبق یافته های این پژوهش، موضوع حاکمیت شرکتی </sup>و سازو کار های آن در ایران دارای بیشترین تکرار در مقالات حوزه حسابداری است. پژوهش حاضر برای نخستین بار با استفاده از تکنیک های علم سنجی به بررسی پژوهش های بین المللی حسابداری در پایگاه اسکاپوس می پردازد و ضمن تعیین موضوعات داغ این حوزه، نویسندگان و دانشگاه های پربازده ایران را در شبکه همکاری علمی مشخص می کند.
بررسی رابطه بین حسابداری ذهنی مالیات بردرآمد و مالیات بر ارزش افزوده با تمکین مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
183 - 208
حوزههای تخصصی:
با پیدایش مالیات، پدیده فرار مالیاتی و عدم تمکین مالیاتی همواره وجود داشته است. مجموعه ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی بر تصمیمات عدم تمکین و فرار مالیاتی موثر است. در صورتی که عوامل موثر بر تمکین یا عدم تمکین مالیاتی مشخص شود، می توان با تغییراتی در قوانین، ساختارها یا فرایندهای مالیاتی به افزایش تمکین و جلوگیری از فرار مالیاتی کمک کرد. در این پژوهش بررسی می شود که آیا مدیران مالی، حسابداران، مالیات دهندگان بر اساس تئوری حسابداری ذهنی، مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده را به صورت ذهنی، جداگانه از سایر رویدادهای مالی در نظر می گیرند؟ و آیا افرادی که نمرات بالایی در انجام حسابداری ذهنی دارند، تمکین مالیاتی بیشتری نیز انجام می دهند؟ این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی - پیمایشی و از منظر بعد زمانی جزء پژوهشهای مقطعی است که در سال شمسی1401 ( سال مالیاتی 1400) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران مالی و حسابداران و مؤدیان مالیاتی مشاغل و شرکتهایی که در استان کرمان موظف به ارائه اظهارنامه مالیاتی می باشند را تشکیل می دهد. از آنجا که جامعه آماری این پژوهش نامحدود فرض شده است، به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود استفاده گردید و حجم نمونه 384 نفر برآورد شد و به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش سوال استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر این است که مؤدیان مالیاتی به صورت ذهنی، مالیات را از دیگر در آمدها جدا می کنند و بین درآمد ناخالص و خالص تمایز قائل می شوند و همه فعالیتهای مالی را در یک حساب ذهنی واحد، وارد نمی کنند. همچنین نتایج نشان داد که حسابداری ذهنی تاثیر مثبت و معناداری بر تمکین مالیاتی دارد و مؤدیان مالیاتی که نمرات حسابداری ذهنی بالاتری دارند، تمکین مالیاتی بیشتری نیز انجام می دهند.
بررسی عوامل مؤثر بر مقاومت کارکنان در بودجه ریزی عملیاتی (مطالعه موردی: شرکت گاز ایلام)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر مقاومت کارکنان در بودجه ریزی عملیاتی در شرکت گاز ایلام می باشد. در این پژوهش جامعه آماری شامل 45 نفر از مدیران مالی و ارشد باتجربه شرکت گاز استان ایلام می باشند. پژوهش حاضر، از نظر هدف یک پژوهش کاربردی است زیرا برای حل مسئله ای علمی به کار می رود و از نظر روش، توصیفی - همبستگی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که از روایی صوری برخوردار است و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب کرونباخ آلفا برای پرسشنامه (94/0) محاسبه گردید که این ضریب از نظر آماری قابل قبول می باشد و دلالت بر پایایی پرسشنامه دارد. برای تحلیل داده های این پژوهش برای سنجش نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگروف - اسمیرنف استفاده شده است. برای تحلیل عاملی تأییدی سؤال ها از آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. در این پژوهش همچنین جهت تشخیص مناسب بودن داده ها برای تحلیل عاملی، از آماره های K.M.O و آزمون بارتلت استفاده شده است. لازم به ذکر است که جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss، Lisrel و اکسل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مقاومت کارکنان در میزان توانایی، اختیارات و پذیرش بودجه ریزی عملیاتی در شرکت گاز ایلام تأثیر معنادار دارد.
بررسی تأثیر اخبار بد بر انگیزه های محافظه کاری در حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
39 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: محافظه کاری بیانگر اقدامات مهم هنگام مواجه شدن با ابهامات است. در شرایط وجود اخبار بد، این ابهام در خصوص آینده شرکت بیشتر شده و شرکت ها با انگیزه های مختلف، بیشتر از روش های محافظه کارانه استفاده می کنند. در این پژوهش سعی می شود تأثیر اخبار بد بر انگیزه های محافظه کاری (انگیزه قراردادی، انگیزه مالیاتی و انگیزه سیاسی) بررسی شود. روش: برای نیل به هدف پژوهش، از اطلاعات مالی نمونه 163 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس روش غربالگری سیستماتیک و روش رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. دوره زمانی این پژوهش 1389 تا 1399 است. یافته ها: یافته ها نشان داد اخبار بد تأثیر معناداری بر انگیزه قراردادی محافظه کاری ندارد در حالی که اخبار بد تأثیر مثبت و معناداری بر انگیزه مالیاتی محافظه کاری (انگیزه کاهش مالیات) دارد. همچنین، یافته ها بیانگر اثر افزایشی اخبار بد بر انگیزه سیاسی شرکت ها است. نتیجه گیری: شواهد حاکی از آن است که در ایران انگیزه مالیاتی و انگیزه سیاسی در هنگام مواجه با اخبار بد دلایل غالب برای افزایش محافظه کاری در حسابداری هستند. به این صورت که در شرایط وجود اخبار بد، شرکت ها مالیات ابرازی خود را نسبت به سال قبل کاهش داده اند؛ همچنین، وجود اخبار بد، باعث شده شرکت ها ازلحاظ سیاسی خود را کوچک تر نشان داده تا در شرایط بد مالی از دید سیاست گذاران در امان بمانند و هزینه های کمتری ازجمله مالیات به دولت بپردازند.