فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، نیاز مبرم به پاسخگویی معتبر و تضمین کیفیت، توجه متخصصان را به آن دسته از شیوه های سنجش و اندازه گیری جلب نموده که ارتقای کیفیت یادگیری و ریشه کن شدن آرایه ای از آثار و عواقب نامطلوب واردشده بر برنامه درسی و آموزش/یادگیری را به ارمغان آورده است. در ایران انتقادهایی که اخیراً به پاسخگویی آزمون محور وارد شده موج اصلاحاتی را در نظام دیرینه سنجش و پذیرش دانشجو به همراه داشته است؛ موجی که در سال ۱۳۸۶ با تصویب «قانون پذیرش دانشجو» به اوج خود رسید. اما پیشینه پژوهشی مرتبط حاکی از آن است که موفقیت اغلب به آن اندازه که امید آن می رود، حاصل نمی شود. دلایل چنین ناکامی هایی معمولاً پس از اجرا یا در مراحل پایانی آزمونی تحول یافته بررسی شده و «ارزشیابی مقدم بر تجربه یا ارزشیابی فاز سیاست گذاری» همچنان مغفول مانده است. پژوهش کنونی براساس مصاحبه های دقیق با جمعی از سیاست گذاران و حامیان تغییر کنکور سراسری به این مهم پرداخته است. براساس نتایج تحلیل محتوایی مصاحبه ها، سیاست ها و چشم اندازهای این تغییر بر سه محور اصلی استوار است: ۱. آزمون جدید به عنوان اهرم مولد آثار و پیامدهای مطلوب در کل نظام آموزشی؛ ۲. تغییر پارادایم روان سنجی به فرهنگ سنجش آموزشی؛ ۳. چالش های نظام جدید پذیرش. برخلاف تغییر دیدگاه ها، سیاست گذاران در عمل همان سیاست های گزینشی سابق را برای جایگزین کنکور دنبال کرده که با وجود چالش ها و تهدیدهای موجود، محتمل است آن را به ابزاری نامناسب جهت پیشبرد اهداف ایده آل تبدیل نماید.
رابطه درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی مدیر با اثربخشی و نگرش آن ها نسبت به تغییر سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی مدیر و نگرش آن ها نسبت به تغییر و اثربخشی شان در مدارس متوسطه دوم شهرستان فسا بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل تمامی معلمان مدارس دولتی مقطع متوسطه دوم شهرستان فسا(310 نفر) است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 175معلم(115 زن و 60 مرد) انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه های رهبری آموزشی هوی و میلکارک(2003)، نگرش نسبت به تغییر سازمانی دونهام و همکاران(1989) و اثربخشی معلم زمانی منش و سبحانی نژاد(1391) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره و رگرسیون گام به گام و با به کارگیری نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی، نگرش آن ها نسبت به تغییر و اثربخشی-شان را به طور معنی داری پیش بینی می کند و متغیر نگرش نسبت به تغییر سازمانی در رابطه بین درک معلمان از رفتارهای رهبری آموزشی و اثربخشی آن ها نقش متغیر میانجی ایفا می کند.
بررسی موانع تولید علم از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی موانع تولید علم از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی90-1389 بود. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری 546 نفر شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 226 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته حاوی 29 سؤال در چهار مؤلفه (مانع) با پایایی93/0 بر مبنای مقیاس 5 سطحی لیکرت بود. نتایج آزمون t تک گروهی و آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه اعضای هیئت علمی موانع فرهنگی- اجتماعی، موانع ارتباطی، موانع آموزشی و موانع فردی در حد بالا بر تولید علم تأثیر گذار و به ترتیب از درجه اهمیت بیش تری نسبت به یکدیگر برخوردار هستند. که در این بین عواملی نظیر شعار زدگی در جذب و نگهداری نخبگان؛ فقدان ارتباط منسجم و سازمان یافته بین دانشگاه ها و مراکز پژوهشی؛ آموزش مبتنی بر انتقال دانش به جای ترویج خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی؛ غلبه دید کمیت گرایی و عدم توجه کافی به کیفیت فعالیت های پژوهشی نزد محققان به ترتیب در صدر گویه های مربوط به موانع مذکور قرار گرفتند.
رابطه خود ارزشیابی های محوری و انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدفِ تعیین رابطه خود ارزشیابی های محوری و انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس سه مقطع شهر بهبهان به مرحله اجرا در آمد. به همین منظور از بین کلیه مدیران مدارس سه مقطع تحصیلی شهر بهبهان، تعداد 113 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خودارزشیابی های مرکزی، انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی و پرسش نامه رفتار شهروندی سازمانی استفاده گردید. روش تحقیق همبستگی است. تحلیل داده ها به کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین خودارزشیابی های محوری( عزت نفس، خودکارآمدی، جایگاه مهار و عصبیت) با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنادار و از بین متغیرهای یاد شده عزت نفس و عصبیت بیشترین نقش در تبیین رفتار شهروندی سازمانی مدیران داشت. همچنین انگیزه های رفتار شهروندی سازمانی ( انگیزه علاقه به سازمان، انگیزه ارزش های اجتماع و انگیزه مدیریت برداشت) با رفتار شهروندی سازمانی روابط مثبت و معنادارداشته و از بین متغیرهای یاد شده انگیزه علاقه به سازمان و انگیزه مدیریت برداشت بیشترین نقش را در تبیین رفتار شهروندی سازمانی مدیران ایفا نموده اند.
تبیین روابط چندگانه میان قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی روابط چندگانه میان قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب اصفهان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های اصفهان (593 نفر)، علوم پزشکی اصفهان (643 نفر) و آزاد اسلامی واحد خوراسگان (236 نفر) در سال تحصیلی 92-1391جمعاً به تعداد 1472 نفر می باشد. که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم، تعداد 177 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه قابلیت جذب دانش منبیوا و همکاران (2003) با 10 سؤال و پرسشنامه بهبود کیفیت علمی براساس مدل برنامه بهبود کیفیت علمی (2012) با 30 سؤال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه ها به صورت محتوایی، صوری و سازه مورد تأیید قرار گرفت و ضرایب پایایی آنها با استفاده از میزان آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0 و 95/0 محاسبه گردید. در این پژوهش داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری 16SPSS و 18Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، هم چنین بین مؤلفه های قابلیت جذب دانش (توانایی کارکنان و انگیزش کارکنان) با تمام مؤلفه های بهبود کیفیت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری نشان داد که قابلیت جذب دانش تأثیر مثبت و معناداری بر بهبود کیفیت علمی دارد.
کاوشی بر مدل تدوین استراتژی در آموزش عالی بر اساس مدلSOAR
حوزههای تخصصی:
همگام با سازمان های صنعتی، دانشگاه ها و مراکز پژوهشی نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه جوامع ایفا می کنند و محیط های دانشگاهی می بایست در راستای ایجاد رقابتی سازنده در امر پژوهش با سایر دانشگاه ها به برنامه ریزی استراتژیک به خصوص در بخش پژوهشی خود، روی بیاورند. هدف از پژوهش حاضر، کاوشی بر تدوین مدل استراتژی در آموزش عالی و دانشگاه ها می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ازنظر نوع، کیفی و ازنظر ماهیت، توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، اساتید و کارشناسان دانشکده های دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر و نمونه آماری، اساتید و کارشناسان دانشکده منابع طبیعی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر می باشد. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) استفاده گردیده است. به منظور تدوین استراتژی این بخش از چارچوب جامع تدوین استراتژی استفاده شده است. این چارچوب از چهار مرحله تشکیل شده است که در مرحله شروع، بیانیه دانشکده تعیین گردیده و بعد از آن در مرحله ورودی، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی آورده شده است. سپس در مرحله تطبیق و توسعه به جای استفاده از ماتریس SWOT از مدل استراتژیک SOAR به منظور تعیین نقاط قوت، فرصت، آرمان ها و نتایج استفاده شده است. در پایان در مرحله تصمیم گیری با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، گزینه های مختلف استراتژی شناسایی شده در مرحله تطبیق و مقایسه، مورد ارزیابی و قضاوت قرارگرفته است و بهترین استراتژی برای دانشکده که عبارت است از: استفاده از حمایت دانشگاه جهت انجام پژوهش های مرتبط با نیاز منطقه انتخاب شده است.
آینده شناسی آموزش عالی: راهبردها و پیامدهای سازگاری دانشگاه با محیط و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و اعتباریابی راهبردهای سازگار کردن نظام دانشگاهی با محیط علمی و اجتماعی و پیامدهای دانشگاه سازگارشونده است. در جهان پویا بخ شهای مهمی از آموزش عالی و دانشگاه نسبت به قدرت، فرهنگ، دولت و صنعت به صورت نهاد محافظ هکار تقریباً ایستا باقی مانده و در مقایسه با ده ههای اول نیمه دوم قرن بیستم که دانشگاه به نهاد معتبر جامعه تبدیل شد اعتبار آن با روند نزولی مواجه شده است. سازگاری با محیط، یکی از الزامات توسعه پایدار و فعال نظام دانشگاهی در شرایط تغییر شتابان است. سازگاری دانشگاه با محیط یک معیار اساسی برای کیفیت آموزش عالی است. امروزه، با توجه به افزایش نرخ تغییر و ظهور عصر دانش، موج آیند هپژوهی در نهادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری گسترش یافته است. از دو دهه گذشته، همسو با تحولات جامعه و به منظور شناخت آینده و سیاستگذاری نظام دانشگاهی، آیند هاندیشی در آموزش عالی، ضرورت پیدا کرده است. در این پژوهش، با استفاده از روش ترکیبی مرور اسناد و نظریه مبنایی، راهبردهای سازگاری کردن دانشگاه با محیط و پیامدهای این نوع دانشگاه با رویکرد اکتشافی و آیند هنگر بر مبنای الگوی هنجاری دانشگاه مطلوب استخراج شده است. برای شناسایی و اعتباریابی راهبردها و پیامدها از کدگذار یهای باز و محوری روش نظریه مبنایی استفاده شده است. در این پژوهش، با تعیین دانشگاه سازگار با محیط و جامعه به عنوان مقوله کانونی آیند هشناسی در آموزش عالی، 13 راهبرد و چهار پیامد کلیدی دانشگاه سازگار با محیط، شناسایی و تدوین شده است. نظام دانشگاهی باید به وسیله راهبردهای پیشنهادی با محی طهای علمی و اجتماعی به طور مستمر سازگار شده و با جامعه در حال تغییر، دائما در تعادل پویا باشد. سیاستگذاران آموزش عالی، باید الزامات و شرایط محیطی، علی و زمین های مناسب و سازنده برای تحقق و فعلیت راهبردهای سازگاری دانشگاه با محیط را فراهم کنند.
رابطه ی سرمایه روانشناختی با رفتارهای مدنی-سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی در یک سازمان آموزشی دولتی
حوزههای تخصصی:
ااین پژوهش با هدف تعیین رابطه مولفه های سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با رفتارهای مدنی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده وظیفه شناسی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان یک سازمان دولتی در شهر اهواز 1393 تشکیل دادند که از میان آن ها 279 نفر به شیوه سهل الوصول (دردسترس) انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (ناگیوئن و همکاران، 2012)، پرسشنامه رفتارهای مدنی سازمانی (لی و آلن، 2002) و پرسشنامه وظیفه شناسی (دنوی و اوزوالد، 2012) بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین سرمایه روان شناختی با رفتارهای مدنی سازمانی (01/0>p) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . همچنین بین سرمایه روان شناختی با وظیفه شناسی (01/0>p) و بین وظیفه شناسی با رفتارهای مدنی سازمانی رابطه مثبت و معنادار (01/0>p) به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که وظیفه شناسی قادر به تعدیل رابطه بین خودکارآمدی و امیدواری با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به افراد ، و وظیفه شناسی قادر به تعدیل رابطه بین خودکارآمدی با رفتارهای مدنی سازمانی معطوف به سازمان است.
بررسی نقش فرهنگ خوش بینی علمی در توانمندسازی ساختار مدارس ابتدایی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ خوش بینی علمی معلمان با ساختار توانمندساز مدارس ابتدایی شهر تهران است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و نمونه آماری شامل 250 نفر است که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه فرهنگ خوش بینی علمی و ساختار توانمندساز هوی و همکارانش است. نتایج تحقیق حاکی از رابطه ی مثبت و معنی دار بین فرهنگ خوش بینی علمی و عوامل آن با ساختار توانمند ساز است و همچنین از میان عوامل خوش بینی علمی، عامل اعتماد به دانش آموزان و والدین بالاترین همبستگی(616.) را با ساختار توانمند ساز داشته و عوامل حس کارآمدی با ضریب همبستگی(612.) و تأکید علمی با ضریب همبستگی(601.) در رتبه های بعدی قرار دارند. درآخر تشکیل انجمن های خبرگی و داشتن نماینده ای از اولیا در مدرسه نیز پیشنهاد می گردد.
میزان توجه به شاخص های تنوع بخشی به محیط های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان توجه به شاخص های تنوع بخشی به محیط های یادگیری در فرآیند تعلیم و تربیت رسمی عمومی می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان (مدیران 30 نفر و معلمان 263 نفر) مقطع متوسطه دخترانه آموزش و پرورش شهر مرودشت می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 156 نفر از معلمان به صورت تصادفی ساده انتخاب و با توجه به اینکه تعداد مدیران30 نفر بوده برای برآورد حجم نمونه آنها از روش سرشماری استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون های t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران و معلمان معتقدند که میزان توجه به کارآفرینی در تعلیم و تربیت عمومی و میزان تعاملات بین تعلیم و تربیت عمومی با طراحی و اجرای برنامه های درسی و یادگیری در حد متوسط می باشد. هم چنین مدیران معتقدند که میزان توجه به فعالیت های (کتابخانه ای، آزمایشگاهی و کارگاهی) در تعلیم و تربیت عمومی درحد بالاتر از متوسط می باشد ولی معلمان معتقدند در حد متوسط می باشد. علاوه بر این مدیران معتقدند که میزان تعامل بین سیستم های آموزشی با جامعه و سایر دستگاه ها و نهادها در تعلیم و تربیت عمومی در حد متوسط می باشد ولی معلمان معتقدند در حد پایین تر از متوسط می باشد.
فهم اولویتهای راهبردی تحول نظام آموزش و پرورش از دیدگاه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش یافتن اولویتهای راهبردی تحول در نظام آموزش و پرورش از دیدگاه امام خامنه ای است. منابع انسانی تحول آفرین، فرهنگ اسلامی تعلیم و تربیت، محتوا و روش تربیتی، متولیان، مؤثران تحول آفرین و برنامه ریزی راهبردی فحوای کلیدی برای خط مشی های نظام تعلیم و تربیت حاصل از واکاوی دیدگاه های رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران است. نقشه تحول در آموزش و پرورش بر اساس یافته های پژوهش بخش انتهایی مقاله را شکل می دهد.
طراحی و تبیین مدل ریاضی نقش تعدیل گری توانمند سازی روان شناختی در رابطه نقش گروه های آموزشی بر بهبود کیفیت عملکرد اساتید دانشگاه ها
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین مدل ریاضی نقش تعدیل گری توانمند سازی روان شناختی در رابطه نقش گروه های آموزشی بر بهبود کیفیت عملکرد اساتید دانشگاه ها بوده است. روش این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق 1019 نفر از اساتید هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه هشت تهران که در سال تحصیلی 1394-1395 مشغول به تدریس و پژوهش بوده اند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 279 نفر و روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای نسبی محاسبه شد. همه آنها پرسشنامه های عملکرد گروه های آموزشی، کیفیت عملکرد و توانمندسازی روان شناختی را تکمیل کردند. روایی این سه پرسشنامه از طریق روایی صوری مورد تایید اساتید قرار گرفت. همچنین به کمک ضریب آلفای کرونباخ، میانگین کل پایایی عملکرد گروه های آموزشی 76/0، کیفیت عملکرد اساتید 81/0 و توانمندسازی روان شناختی 82/0 حاصل شد. داده های حاصل از توزیع پرسشنامه با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر به کمک نرم افزار های آماری 21 SPSS و 5/8 Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که نقش گروه های آموزشی بر کیفیت عملکرد و توانمندسازی روان شناختی اساتید دانشگاه های مورد مطالعه تاثیر معناداری دارد.
بسط مدل عوامل مؤثر بر وفاداری دانشجو به دانشگاه ازنظر اعضای علمی در نظام آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش کاربرد شاخص رضایتمندی مشتریان و عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش و یادگیری است. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن را کلیه اعضای علمی دانشگاه های پیام نور فارس و علوم پزشکی شیراز تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان و با حذف پرسشنامه های ناقص تعداد 239 پرسشنامه به روش آماری تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شد. اثرات مستقیم رضایتمندی دانشجو (18/0) و تصویر ذهنی آنان(16/0) با وفاداری معنی دار است همچنین بین انتظارات دانشجو (47/0)، کیفیت مشهود سخت افزار (19/0) و کیفیت مشهود نرم افزار (15/0) با رضایتمندی دانشجو اثری مستقیم و معنی داری وجود دارد. اما اثر مستقیم و معنی داری بین ارزش مشهود (10/0) با رضایتمندی دانشجو از دانشگاه برای ادامه تحصیل وجود ندارد. درنهایت تصویر ذهنی (45/0)، کیفیت مشهود سخت افزار (15/0)، کیفیت مشهود نرم افزار (12/0) و انتظارات دانشجو (46/0) اثری مستقیم و معنی داری با رضایتمندی دانشجو دارد. لازم به ذکر است که تمامی متغیرهای پژوهش به جز ارزش مشهود با رضایتمندی دانشجو اثر مستقیم و معنی داری وجود دارد.
طراحی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت برای نظام آموزش عالی ایران به شیوه ی نظریه ی زمینه ای
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش واکاوی درک کنشگران اجتماع علمی از الگوی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و طراحی الگوی اعتبارسنجی مناسب است. این پژوهش، ازنظر هدف، از نوع پژوهش های توسعه ای و به لحاظ روش،مبتنی بر نظریه زمینه ایاست.بر اساس این روش، تلاش محققان بر آن بوده است تا به معانی، دیدگاه ها و سازوکارهای ذهنی کنشگران آموزش عالی پی برده شوند. چهار ابزار اصلی گردآوری داده های این پژوهش مصاحبه، مشاهده، یادداشت برداری و مرور اسناد بوده است. بر اساس روش شناسی زمینه ای، و با بررسی داده های به دست آمده در مرحله ی اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. داده های مرحله ی دوم کدگذاری باز، در قالب 1262 مفهوم و 157 مقوله ی عمده طبقه بندی شدند. در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله هسته ای تعیین شدند. در مرحله ی کدگذاری انتخابی 25 مقوله ی هسته ای به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شد و برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شد. در پایان، مقوله ی گفتمان کیفیت، بیم و امید، را به عنوان اصلی ترین و نهایی ترین مقوله ی هسته ای انتخاب و بسط داده شدند. این پژوهش نشان می دهد، کیفیت مفهومی پیچیده و چندبعدی است. بر این پایه، توجه چندجانبه و کلی گرا نسبت به اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران و دوری از نگاه جزیره ای و جزء گرا لازم است.
نیاز سنجی ارائه خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی دبیران شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، نیازسنجی ارائه خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی از نظر دبیران دبیرستان های شهر شیراز بود. از بین دبیران شاغل در دبیرستان های نواحی چهارگانه شیراز در سال تحصیلی 89-88، نمونه ای به حجم 352 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی محقق ساخته بر مبنای ""الگوی مفهومی نظارت آموزشی اولیوا و پاوالس"" که مشتمل بر سه حیطه رهبری در بهسازی آموزشی، رهبری در بهسازی برنامه درسی و رهبری در بهسازی کارکنان بود، استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی، آزمون تی مستقل، آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک سویه استفاده شد. نتایج نشان داد که وضعیت موجود ارائه ی خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی در دبیرستان های شیراز، در سطح حداقل قابل قبول بوده و در وضعیت مطلوب، معلمان خواهان دریافت خدمات نظارتی در سطحی بالاتر از کفایت مطلوب می باشند. هم چنین به طور معناداری، دبیران مرد نسبت به زنان نیاز بیش تری به خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی داشتند. بین میزان نیاز به خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی دبیران با سوابق مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد، در حالی که بین میزان نیاز به کمک در اداره کلاس، بین دو گروه آموزشی علوم انسانی و ریاضی تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت بین گروه های آموزشی دیگر مشاهده نشد.
طراحی برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با رویکرد SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از مدیریت استراتژیک در حوزه های مختلف و از جمله حوزه منابع انسانی و آموزش سازمانی از اقبال گسترده ای برخوردار بوده و بسیاری از شرکت ها تلاش می نمایند با شناسایی آینده مطلوب مورد نظر و تمرکز برآن، زمینه تحقق هر چه بیشتر اهداف خود را فراهم آورند. هدف این مقاله تدوین برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با بکارگیری روش تحقیق آمیخته بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران ستادی و صفی، کارشناسان و مدیر آموزش به تعداد 35 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی ) تعداد 9 نفر به عنوان اعضاء کمیته راهبردی و تعداد 25 نفر به عنوان اعضاء تیم اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب شدند. شرکت کنندگان در بخش کمی کلیه ذینفعان آموزشی به تعداد 90 نفرمی باشند که تعداد70 نفر مطابق جدول مورگان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه گروه های کانونی و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. و از روش کدبندی گزاره های بیانی، آزمون توافق نظر کاپای کوهن، روش تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک جهت تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج بدست آمده از سوال اول تحقیق بعد از کدگزاری نتایج حاصل از مصاحبه های کانونی ، 10 نکته اصلی را نشان داد که بعد از انجام آزمون توافق نظر، سه نکته پایانی حذف و سایر موارد جهت قرار گرفتن در چشم انداز آموزشی مطرح گردید. همچنین، نتایج تحلیل سوال دوم و سوم به ترتیب حاکی از پیشی داشتن فرصت ها بر تهدیدها و بالا بودن میزان ضعف ها بر قوت ها داشت که این موضوع بیانگر آن است که موقعیت استراتژیک واحد آموزش شرکت ره آرتین در خانه استراتژی های محافظه کارانه (WO ) قرار گرفته است. با توجه به موقعیت مذکور از طریق تشکیل ماتریس SWOT ، 16 استراتژی شناسایی و بعد از مشخص شدن جذابیت هریک بوسیله ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک، پنج استراتژی با اولویت "" توسعه زیرساخت های آموزشی IT ، بازگشت سرمایه گذاری مالی آموزشی ، هدفمندی آموزش های شغلی ، تعاملات هدفمند فرآیندی و بهبود مشارکت خبرگان درون سازمانی "" توسط کمیته راهبردی و اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب و جهت تدوین برنامه های عملیاتی معرفی گردید.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی در دانشگاه تهران طراحی و اجرا شده است. روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی است که در دو بخش کیفی و کمی صورت پذیرفته است. در بخش کیفی از طریق روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از متخصصان و صاحب نظران که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی شناسایی و دسته بندی شدند. در بخش کمی در قالب روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته نظرات و دیدگاه های 282 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شده بودند گردآوری شد. در نتیجه تحلیل داده های بخش کیفی پژوهش که به روش کدگذاری باز و محوری انجام شد، دو دسته کلی از عوامل شناسایی گردید که شامل عوامل شخصی و عوامل سازمانی می باشد. سپس در مرحله کمی داده های به دست آمده با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به روش میانگین هندسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و عوامل مؤثر بر بالندگی اعضای هیأت علمی اولویت بندی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان عوامل شخصی ویژگی های شخصیتی اعضای هیأت علمی با وزن نسبی 302/0 دارای بیشترین اهمیت بوده و بعد از آن عوامل عوامل انگیزه، پیشینه علمی، تعهدحرفه ای، و مسئولیت پذیری به ترتیب با وزن نسبی 251/0، 194/0، 135/0، و 118/0 قرار دارد. از میان عوامل سازمانی نیز فرهنگ و جو سازمانی با وزن نسبی 277/0 دارای بیشترین اولویت بوده و بعد از آن به ترتیب عوامل نظام ارتقای شغلی، عوامل مدیریتی، فرصت بالندگی، عوامل ساختاری، و عوامل معیشتی با ضرایب نسبی 216/0، 18/0، 138/0، 104/0، و 085/0 قرار دارد.
تحلیل کیفیت برنامه درسی رشته مهندسی صنایع جهت نیازسنجی شغلی مبتنی بر بازارکار (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت برنامه های درسی رشته مهندسی صنایع از بعد کارایی برنامه -های درسی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت بروندادهای نظام آموزش عالی بود. جهت انجام تحقیق از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده گردیده و از نظر هدف کاربردی بوده است. جهت جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای، نظر صاحبنظران و ابزار پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق متشکل از متخصصان حوزه مهندسی صنایع دانشگاه های تهران، شریف، امیرکبیر، علم و صنعت و انجمن مهندسی صنایع ایران بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس پس از حذف پرسشنامه های مخدوش، تعداد 135 پرسشنامه جمع آوری گردید. داده های تحقیق پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی، نشان داده است که برنامه درسی رشته مهندسی صنایع می بایست از نظر محتوای آموزشی، امکانات، گرایش های تحصیلی و روش ارائه در واحدهای دانشی مدیریت سیستم های اطلاعاتی، مدیریت، برنامه ریزی و کنترل پروژه، امکان سنجی و طرح ریزی طرح بازمهندسی شده و متناسب با تحولات دانشگاه های دنیا و همچنین نیازهای دانشجویان و بازارکار طراحی و ارائه گردد.
بهینه سازی انتخاب و توالی محتوای شخصی سازی شده در سامانه های آموزشی تطبیق پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق پذیری سامانه های آموزشی و ضرورت اعمال شیوه ها ی نو ین در ارائه محتوا یک زمینه تحقیقاتی قابل ملاحظه و مهم است . زیر سامانه ارائه محتوا باید متناسب با مدل کاربر، محتوای مناسب را انتخاب کرده و در اخت ی ار وی قرار دهد تا ویژگی تطبیق پذ یری تحقق پ ی دا کند . توجه به ویژگ ی ها ی شخصیتی یادگیرنده و در نظر گرفتن توانایی و استعدادهای او در ارائه محتو ای آموزشی مناسب بسیار تأثیرگذار است. از این رو زیرسیستم ارائه محتو ا با یک مسأله بهینه سازی مواجه است که باید میزان تناسب محتو ای ارائه شده با توانایی ها، انتظارت و استعدادهای یادگیرنده را بهینه کند. این مقاله جهت توسعه و بهبود رو شهای قبلی بر دو بخش تمرکز کرده است . در بخش مدل مس أله، تناسب شیوه ارائه محتوا با سبک ی ادگیری یادگیرنده را اضافه کرده و لذا جنبه های بیشتری از شخصی ساز ی را مد نظر قرار داده است . در بخش حل و الگوریتم جدید جستجوی NBPSO مسأله، با استفاده از الگوریتم تکامل یافته تر گرانشی، منجر به تولید پاسخ های بهینه تر (انتخاب مناسبتر و تطبیق پذیرتر محتو ا) شده است. به منظور ارزیابی راهکار پیشنهادی با روش های پیشین، الگوریتم پایه جمعیت پرندگان نیز پیاده سازی شده است. نتایج بر مبنای معیار دقت، به هدف سنجش میزان بهینه بودن پاسخ ارائه شده و معیار پای داری، به منظور اطم ینان از پاسخ در اجراهای متفاوت، مورد ارزی ابی و مقایسه قرار گرفت ند که راهکار پیشنهادی، بهبود قابل توجهی را نشان داده است.
طراحی الگوی امنیت آموزشی و بررسی میزان تحقق آن در دانشگاه علامه طباطبائی
حوزههای تخصصی:
هدف اولیه پژوهش حاضر، طراحی الگوی پیشنهادی امنیت آموزشی است. بنابراین با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ، به واکاوی و تبیین مفهوم امنیت آموزشی و مؤلفه های آن از زوایه مطالعات امنیت پژوهی و تجارب نهادهای تربیتی در این زمینه پرداخته شده است. مطالعه موردی این پژوهش، بررسی میزان تحقق امنیت آموزشی در دانشگاه علامه طباطبائی و تعیین اولویت های عملی آن با استفاده از الگوی پیشنهادی امنیت آموزشی بوده است. تحقق این مهم با استفاده از روش پیمایشی و اجرای پرسشنامه در دو گروه اساتید و دانشجویان مشغول به تدریس و تحصیل در دانشگاه علامه طباطبائی در سال های تحصیلی 93-1392 و 94-93 صورت گرفته است. پرسشنامه ی محقق ساخته اساتید و دانشجویان مبتنی بر رویکرد انسان محور در امنیت و با نگاه سرمایه-بازده طراحی و در نمونه ای از دانشجویان و اساتید که به صورت طبقه ای در دسترس انتخاب شد، اجرا گردید. مطابق تحلیل های بدست آمده از داده ها، برایند امنیت آموزشی در دانشگاه علامه طباطبائی، متوسط بوده است. میانگین کل داده ها برابر 95/2، میانگین داده های مربوط به دانشجویان برابر 05/3 و میانگین داده های مربوط به اساتید82/2 است. در تحلیل داده ها علاوه بر تبیین شاخص های فراوانی و گرایش مرکزی، از تحلیل های مقایسه ای بین طبقات و نیز ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شده است.