مطالب مرتبط با کلیدواژه

بیانیه مأموریت


۱.

تحلیل محتوا و مقایسه­ کیفیت بیانیه­ مأموریت شرکت­های صنعتی و خدماتی برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا مأموریت بیانیه مأموریت مقصد راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت استراتژیک کنترل استراتژی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت استراتژیک تحلیل محیط ملی و بین الملل
تعداد بازدید : ۳۹۳۶ تعداد دانلود : ۲۰۱۹
تعریف روشن از مقصد راهبردی و مأموریت سازمان می­تواند تحقق هدف­های واقع­بینانه آنرا ممکن میسازد. بیانیه مأموریت سندی است که علت و فلسفه وجودی سازمان را بیان می­کند و سازمان­هایی که هویت شخصی خود را می­دانند نسبت به آنهایی که درک واضح و روشنی از علت وجودی خود ندارند، موفق­تر عمل می کنند. هدف اصلی این تحقیق تحلیل محتوا و مقایسه کیفیت بیانیه­ مأموریت شرکت­های صنعتی و خدماتی برتر ایران، و انتخاب شاخص مناسب برای قضاوت در مورد کیفیت بیانیه مأموریت شرکت­های مورد مطالعه است. برای جمع­آوری داده­ها، 100 شرکت برتر صنعتی و خدماتی ایران در سال 1387 انتخاب شده­اند که لیست آن توسط وزارت صنایع و معادن اعلام شده است. جهت دستیابی به بیانیة مأموریت آنها به صورت الکترونیکی اقدام شد. روش تحقیق تحلیل محتوا است که در این راستا، 15 عنصر و 12 ویژگی به عنوان شاخص­های مناسب برای تحلیل محتوا و مقایسه کیفیت بیانیه­ مأموریت در نظر گرفته شده­ است. نتایج تحقیق نشان داد که، بهتر است در بررسی کیفیت بیانیه­ مأموریت به جای بررسی عناصر از بررسی ویژگی­های مأموریت استفاده شود و نیز کیفیت بیانیه­ مأموریت شرکت­های خدماتی بهتر از شرکت­های صنعتی است.
۲.

کاوشی بر مدل تدوین استراتژی در آموزش عالی بر اساس مدلSOAR

کلیدواژه‌ها: چارچوب جامع تدوین استراتژی بیانیه مأموریت مدل استراتژیک SOAR ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت آموزشی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت استراتژیک تدوین استراتژی
تعداد بازدید : ۸۳۶ تعداد دانلود : ۵۹۵
همگام با سازمان های صنعتی، دانشگاه ها و مراکز پژوهشی نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه جوامع ایفا می کنند و محیط های دانشگاهی می بایست در راستای ایجاد رقابتی سازنده در امر پژوهش با سایر دانشگاه ها به برنامه ریزی استراتژیک به خصوص در بخش پژوهشی خود، روی بیاورند. هدف از پژوهش حاضر، کاوشی بر تدوین مدل استراتژی در آموزش عالی و دانشگاه ها می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ازنظر نوع، کیفی و ازنظر ماهیت، توصیفی، تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، اساتید و کارشناسان دانشکده های دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر و نمونه آماری، اساتید و کارشناسان دانشکده منابع طبیعی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر می باشد. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) استفاده گردیده است. به منظور تدوین استراتژی این بخش از چارچوب جامع تدوین استراتژی استفاده شده است. این چارچوب از چهار مرحله تشکیل شده است که در مرحله شروع، بیانیه دانشکده تعیین گردیده و بعد از آن در مرحله ورودی، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و ماتریس ارزیابی عوامل داخلی آورده شده است. سپس در مرحله تطبیق و توسعه به جای استفاده از ماتریس SWOT از مدل استراتژیک SOAR به منظور تعیین نقاط قوت، فرصت، آرمان ها و نتایج استفاده شده است. در پایان در مرحله تصمیم گیری با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، گزینه های مختلف استراتژی شناسایی شده در مرحله تطبیق و مقایسه، مورد ارزیابی و قضاوت قرارگرفته است و بهترین استراتژی برای دانشکده که عبارت است از: استفاده از حمایت دانشگاه جهت انجام پژوهش های مرتبط با نیاز منطقه انتخاب شده است.
۳.

ارائه الگوی مفهومی عناصر جهت دهنده راهبردی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سند راهبردی مدیریت راهبردی برنامه ریزی راهبردی سازمان بیانیه مأموریت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه و اهداف: یکی از جنبه های ابهام و عدم وضوح اسناد راهبردی سازمان ها، ابهام، خلط معنا یا همپوشانی هایی است در تبیین برخی عناصر جهت دهنده سازمان مندرج در آن، همچون چشم انداز، فلسفه وجودی، مأموریت، سیاست، راهبرد، اهداف و ... بوده که ناشی از عدم درک دقیق مفهوم هریک از این عناصر و ارتباط آن ها با یکدیگر می باشد. این امر باعث می شود که در تدوین سند راهبردی، مثلا آنچه در واقع سیاست است به عنوان راهبرد، آنچه در واقع مأموریت است به عنوان چشم انداز، آنچه در واقع راهبرد است به عنوان هدف یا ... بیان می گردد که این خلط معانی و مفاهیم و ارتباطات آن ها با یکدیگر موجب می شود که سازمان در مرحله اجرا و ارزیابی دچار ابهام و سردرگمی گردد. هدف این پژوهش ارائه الگوی مفهومی عناصر راهبردی جهت دهنده سازمان است. بنابراین سؤال اصلی این پژوهش آن است که «الگوی ارتباط عناصر جهت دهنده سازمان با یکدیگر چیست؟»که این سؤال را به دو سؤال فرعی می توان تجزیه نمود که عبارتنداز:عناصر راهبردی جهت دهنده سازمان چیست؟ارتباط این عناصر با یکدیگر چگونه است؟هدف این پژوهش ارائه یک مدل یا تبیین فرایندی برای مدیریت یا برنامه ریزی راهبردی نیست بلکه الگوی مفهومی بدیعی است که می تواند از رهگذر شفاف نمودن تمایز مفهومی عناصر مذکور و نیز الگوی ارتباطی میان آن ها، اندیشه دانشمندان، محققان و مدیران راهبردی را در حوزه برنامه ریزی و تدوین اسناد راهبردی سازمان ها یاری نماید.روش: تحقیق حاضر به لحاظ فلسفه پژوهش متأثر از پارادایم تفسیرگرایی است؛ به لحاظ منطق پژوهش، استفهامی است چرا که به استنباط یک چهارچوب، الگو، نظریه، مدل یا مفهوم جدید از مجموعه ای از داده ها پرداخته است. جهت گیری این پژوهش از نوع بنیادی با هدف ایجاد یا کشف یک الگوی جدید است.  صبغه ی این پژوهش کیفی است چرا که به دنبال فهم و درک و کشف پدیده و معانی مرتبط با آن است.  نوع این پژوهش کتابخانه ای است چرا که با اسناد و مدارک مکتوب اعم از کتاب و مقاله سرو کار داشته و داده های خود را از مکتوبات دریافت کرده است. هدف این پژوهش تبیین است چرا که به دنبال نوع ارتباطات اجزای پدیده با یکدیگر است. در نهایت راهبرد این پژوهش تحلیل اسنادی است. برای فهم «اعتمادپذیری یا قابلیت اعتماد» پژوهش از معیارهای چهارگانه مطرح شده توسط لینکلن و گوبا چون امکان اعتبار، تأییدپذیری، اطمینان پذیری و انتقال پذیری استفاده شده است.  در نهایت نیز  به جهت افزایش اعتمادپذیری نتایج این پژوهش بر اساس معیارهای چهارگانه فوق، الگوی مذکور در قالب یک کرسی ترویجی نیز ارائه گردید و در معرض نقد و نظر خبرگان نیز قرار گرفت و با بهره گیری از ملاحظات تخصصی ایشان بر اتقان و غنای یافته های پژوهش افزوده شد.یافته ها: در این الگو، اساس و دلیل وجودی تحت عنوان فلسفه وجودی مطرح می شود که از یک سو منشاء مأموریت های سازمان بوده و از سوی دیگر تأمین کننده زمینه و ماده اصلی چشم انداز سازمان به حساب می آید. همچنین در این الگو، هویت، اصول و ارزش های سازمان، تعیین کننده کیستی و شخصیت سازمان در تمایز با هم نوعان خود و قیود و معتقدات سازمان عنوان گردیده است که از سویی منشاء رویکردهای سازمان بوده و از سوی دیگر تأمین کننده قالب و صورت چشم انداز و تعیّن بخش آن است. بنابراین می توان گفت چشم انداز سازمان به معنای غایت ممکن، مطلوب و بلندپروازانه سازمان از لحاظ ماده و محتوا مبتنی بر فلسفه وجودی سازمان و از لحاظ صورت و چارچوب، متأثر از هویت، ارزش ها و اصول سازمان است.در الگوی ارائه شده، مأموریت به معنای کارویژه ی فعلی و شغل شاغل سازمان است به نحوی که اگر از سازمان پرسیده شود که هم اکنون به چه امری مشغول است؟ پاسخ آن، همان مأموریت سازمان خواهد بود. این مفهوم از دل فلسفه وجود سازمان بر می آید که از سویی منشاء فعالیت های سازمان و از سوی دیگر، علّت مادّی شکل گیری راهبرد سازمان است. در این الگو، رویکرد سازمان به معنای زاویه و منظر نگاه به مأموریت و نوع ورود آن به انجام آن است که از سویی منشاء شکل گیری سیاست های سازمان و از سوی دیگر تأمین کننده صورت و قالب راهبرد سازمان است. نهایتا راهبرد سازمان که به معنای مسیر حرکت سازمان به سمت چشم انداز است، علّت مادی خود را از مأموریت، علّت صوری خود را از رویکرد سازمان، علّت غایی خود را از چشم انداز سازمان و علّت فاعلی خود را از مزیّت های رقابتی سازمان تأمین می کند.مأموریت های سازمان در قالب کلان فعالیت ها خرد می شوند و راهبردهای سازمان نیز در قالب اهداف کوتاه مدت و میان مدت سازمان تجلی می یابند که تحققشان در قالب برنامه های سازمان است. رویکردهای سازمان نیز در قالب سیاست های سازمان تعیّن می یابند که خطوط راهنمای اجرای برنامه ها را مشخص می نمایند. از این رو می توان گفت علّت مادّی برنامه های سازمان، فعالیت های سازمان هستند؛ سیاست های سازمان، قالب و چارچوب اجرای برنامه های سازمان را تعیین می کنند و غایت وجودی برنامه های سازمان نیز تحقق راهبردهای سازمان است.بحث و نتیجه گیری: دغدغه اصلی این پژوهش، اختلافات و ابهاماتی بود که در جامعه علمی و کنشگران مدیریت راهبردی پیرامون عناصر جهت دهنده سازمان وجود داشت؛ این اختلافات هم شامل تعریف و تمایز این عناصر از یکدیگر و هم نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر بود که در پیشینه و ادبیات موضوع بدان پرداخته نشده بود. لذا نوآوری این پژوهش آن بود که الگویی از عناصر جهت دهنده سازمان را ارائه دهد تا هم تمایز آن ها از یکدیگر مشخص شود و هم نحوه ارتباطی که با یکدیگر پیدا می نمایند معلوم گردد. این نوآوری، عامل ایجاد انسجام ذهنی برای محققان و مدیران راهبردی در مطالعات و برنامه ریزی های راهبردی سازمان خواهد بود. می توان گفت که عنصر محوری و ثقل این الگو، راهبرد است که یکپارچه کننده منابع و امکانات سازمان و انسجام بخش فعالیت های مختلف سازمان می باشد. درنتیجه، آن تصمیم و اقدام کلانی که در سازمان، وحدت بخش و متأثرکننده همه امکانات و فعالیت های سازمان نباشد، راهبرد نیست ولو اینکه ثمرات مثبتی برای سازمان داشته باشد. اگر آن تصمیم یا اقدام کلان در عرض سایر اقدامات کلان سازمان نگریسته شود و بدان پرداخته شود این اقدام کلان در واقع نوعی مأموریت علی حده برای سازمان است نه راهبرد؛ چرا که راهبرد، خارج از مأموریت های سازمان نیست و در قالب انجام مأموریت های سازمان محقق می شود چون نحوه ای از انجام مأموریت های سازمان است. اما اگر اقدام فارغ از مأموریت های سازمان و در عرض آن ها انجام شود پس می توان گفت مأموریت جدیدی به سازمان اضافه شده است و راهبردی اتخاذ نشده است. ذکر این ملاحظه به دلیل آسیبی بود که معمولا سازمان ها در تدوین و اجرای راهبردهای خود با آن مواجه می شوند و آن این است که آن تصمیم و اقدام کلانی که تدوین شده، در عمل، یکپارچه کننده و انسجام بخش و حاکم بر سایر فعالیت های سازمان نیست و نوعی نگاه استقلالی و ممایز از سایر فعالیت های سازمان به آن وجود دارد.تعارض منافع: در نگارش این مقاله هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.