فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
160 - 181
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: همکاری سازمانی به عنوان ابزاری پدیدار می شود که به اعضای شبکه همکاری اجازه می دهد تا بر اساس اطلاعات به اشتراک گذاشته شده و تبادل های دوطرفه، تصمیم گیری کنند. هماهنگی و همگام سازی فعالیت ها با هدف جلب رضایت بازار و افزایش سود مشترک را موجب می شود. شبکه های همکاری از سازمان هایی تشکیل می شوند که تمایل قبلی برای همکاری با یکدیگر را دارند تا با استفاده از فناوری اطلاعات و از طریق تصمیم گیری مشترک و مشارکت مؤثر به منافع مشترک خود دست یابند. هدف از این پژوهش، بررسی شبکه ها (CNs) و فرآیند همکاری است که به آن ها امکان افزایش تعامل در محیط را می دهد. این ابزارهای جدید مبتنی بر معماری سازمانی (EA) ات. از طرفی سازمان هایی که به قصد کسب مزیت رقابتی و مقابله با پیچیدگی های محیطی اقدام به همکاری با دیگر سازمان ها می کنند، هر یک معماری سازمانی منحصر به خود را دارند. بررسی تأثیر این معماری سازمانی بر معماری شبکه همکاری سازمان ها، مدنظر این پژوهش است. در این راستا با بررسی مبانی نظری و با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) به تدوین چارچوبی برای برسی تأثیر معماری فناوری اطلاعات سازمان بر معماری همکاری بین سازمانی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش مبین 5 بُعد معماری سازمان و 6 بٌعد معماری همکاری میان سازمانی و چگونگی سطح بندی و ارتباط میان آن ها در قالب یک مدل نهایی است. بینشی که این چارچوب به سازمان ها ارائه می کند، می تواند در طراحی بهتر معماری سازمان برای برخورداری از یک همکاری مؤثر و مزایای حاصل از آن مفید باشد. معماری سازمانی یک فرآیند مستمر پس از آغاز است. استقرار چنین فرآیندی شامل تعامل با ابعاد مختلف سازمان است؛ بنابراین ابعاد فرهنگی، انسانی، فنی، ساختاری، رویدادی و غیره در سرتاسر سازمان، مسائل اساسی در اجرای موفقیت آمیز معماری سازمانی هستند. با توجه به اینکه اجرای معماری سازمانی پرهزینه و گران است، پیاده سازی ضعیف آن مشکلات متعددی را برای سازمان فراهم می کند.یافته ها: در موضوع فناوری اطلاعات مشترک ابعاد حقوقی، استانداردها، خطوط راهنمای کنترلی، چارچوب های زمانی و صورت وضعیت ها تقویت و به طور دقیق مشخص می شود. بررسی و تحلیل MICMAC نشان داد که مؤلفه های مدل محتوایی (توصیف مفهومی) معماری سازمان، مدل منطقی (توصیف سیستمی) معماری سازمان و استراتژی های کسب و کار همکاری بیشترین میزان نفوذ را بر دیگر مؤلفه ها دارند و جو مؤلفه های کلیدی در شکل گیری فرآیند همکاری محسوب می شوند. سایر مؤلفه های مورد بررسی از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردار هستند و در ناحیه پیوندی قرار می گیرند. این مؤلفه ها دارای ارتباط دو طرفه با یکدیگر هستند. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادهای زیر ارائه شد: نتایج پژوهش نشان می دهد فناوری نقش بسیار مهمی در توسعه همکاری بین سازمانی دارد؛ بنابراین پیشنهاد می شود سازمان ها نسبت به طراحی سیستم های اطلاعاتی بین سازمانی اقدام کنند. در میان عوامل سطح 1 دانش همکاری عامل اثرگذاری بر همکاری بین سازمانی است بر همین اساس در معماری سازمانی پیش بینی سازوکارهای تولید، کسب و به کارگیری دانش باید صورت پذیرد. طراحی و استقرار فرآیندهای مشخص برای همکاری بین سازمانی ضرورتی است که در طراحی معماری سازمانی باید بین سازمان ها لحاظ شود.
طراحی مدلی برای انتخاب و پایش استراتژی همکاری با تامین کننده با استفاده از پایش پروفایلی فازی هزینه های پیش بینی نشده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
185 - 240
حوزههای تخصصی:
استراتژی همکاری با تأمین کننده نقش مهمی در قدرت سازمان در بازار امروز دارد. توانایی نظارت بر عملکرد تأمین کننده و پایش استراتژی همکاری بین سازمان و تأمین کننده یک قابلیت حیاتی برای حفظ رابطه قوی سازمان و تأمین کننده است. این مقاله با پایش مستمر عملکرد تأمین کننده در طول زمان به بررسی انتخاب مدل همکاری با تأمین کننده و پایش استراتژی همکاری در طول زمان می پردازد. برای این منظور یک مدل پایش پروفایلی فازی چندگانه در دو مرحله برای پایش هزینه های پیش بینی نشده تأمین کننده ارائه شده است. در گام نخست معیارها و شاخص ها برای ارزیابی فرآیند تحویل، کیفیت با توجه به منابع کتابخانه ای و نظر کارشناسان و نخبگان صنعت موردنظر استخراج می شود. در مرحله بعد، در فاز یک پایش با استفاده از روش پارامترهای مدل مبنی بر تفاوت های متوالی را برای پروفایل فازی چندگانه فرآیند تحویل و کیفیت به صورت جداگانه محاسبه و پایش می شوند و در فاز دوم از روش نسبت درستنمایی برای نظارت بر پروفایل ها به صورت فازی در طول زمان استفاده می شود تا در صورت وجود هشدار در کمترین زمان ممکن نمودار کنترلی آن را نشان دهد. در آخرین مرحله با استفاده از نتایج پروفایل های فازی فرآیند تحویل و کیفیت و با استفاده از هوش مصنوعی و ابزار سیستم استنتاج فازی به پایش هزینه های پیش بینی نشده و تصمیم گیری در مورد تأمین کننده و پایش استراتژی اتخاذشده پرداخته می شود. این مدل در صنعت خودروسازی شرکت ایران خودرو و تأمین کننده قطعات گیربکس توسط شرکت نیرومحرکه اجراشده است. با توجه پایش مستمر عملکرد شرکت تأمین کننده در هزینه های غیرقابل پیش بینی، شرکت ایران خودرو استراتژی همکاری بلندمدت را انتخاب و پایش می کند.
ارزیابی جامع متغیرها و شاخص های رضایت کسب و کار الکترونیکی در مدل فروشنده-مصرف کننده با روش تابع تصمیم مذاکره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
9 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: تجارت الکترونیکی باعث تغییر رفتارهای سنتی تجارت شده است، زیرا مصرف کنندگان می توانند از طریق پلتفرم تجارت الکترونیکی، به راحتی خرید خود را انجام دهند. بستر اینترنت، محصولات و خدمات بی شماری را ارائه می دهد، اما مصرف کنندگان ممکن است به سختی بتوانند محصولات مورد علاقه خود را انتخاب کنند. در سال های اخیر، مدل فروشنده-مصرف کننده محبوبیت بسیاری پیدا کرده است و یکی از بهترین گزینه ها برای مشتریانی است که به صورت گروهی خرید می کنند. با این حال، استفاده کنندگان معتقدند که این روش منجر به بالا رفتن تقاضای خدمات می شود و در نتیجه، قیمت ها افزایش می یابد.روش ها: استفاده از یک عامل هوشمند در مذاکره می تواند به طور موثری، تلاش های صرف شده برای جمع آوری اطلاعات خریداران و هزینه های معامله و مذاکره با فروشندگان را کاهش دهد. این مطالعه یک عامل هوشمند را در فرآیند تجارت الکترونیکی فروشنده-مصرف کننده اعمال نموده و سیستم را از طریق آزمایش ارزیابی می کند. به علاوه، از یک پرسشنامه برای بررسی مزایای سیستم های عامل هوشمند پیشنهادی استفاده می شود. نوآوری های پژوهش حاضر شامل، شناسایی و دسته بندی متغیرهای موثر بر خرید فروشنده-مصرف کننده، طراحی مکانیزم مذاکره و ارزیابی رضایت کسب و کار می باشد. محدودیت مهم این پژوهش، متمرکز بر گردآوری داده ها و حجم نمونه مورد مطالعه بوده است. یافته ها: نتایج تحلیلی نشان می دهد که سیستم هوشمند پیشنهادی می تواند ریسک عملکرد را کاهش و رضایت کاربران و انصاف را افزایش دهد. 50 شرکت کننده از 23 تا 27 سال در این آزمایش وجود دارند. رایج ترین روش تخمین قابلیت اطمینان این نوع مقیاس ها با ضریب است. با توجه به حداقل معیار قابل قبول، اگر بیشتر از 0.7 باشد، قابلیت اعتبار بیشتری دارد و اگر کمتر از 0.35 باشد، قابلیت اعتبار کمتر بوده و باید رد شود. نتایج تحلیل این نشان می دهد که در این مطالعه 0.844 است و از این رو اعتبار بیشتری دارد. در این مطالعه، ارزش درک شده هیچ تفاوت معناداری بین قبل و بعد استفاده از این سیستم ندارد. این نشان می دهد که عامل هوشمند می تواند ارزش سیستم تجارت فروشنده-مصرف کننده را افزایش دهد. هنگامی که شرکت کنندگان از سیستم عامل درگیر استفاده می کنند، ارزش مشترک ممکن است نگرانی اصلی مشتری نباشد. کاربر می تواند از این سیستم آزمایشی کمک دریافت کند، اما شرکت کنندگان هدف خاصی برای استفاده از این سیستم ندارند. این باید به دلیل زمان محدود آزمایش باشد. در چنین زمان کوتاهی با استفاده از سیستم پیشنهادی، شرکت کنندگان نمی توانند هدف یا زیاده خواهی مشخصی برای استفاده از این سیستم داشته باشند. بنابراین، نتایج تحلیلی نشان می دهد که این سیستم رضایت بالاتر، انصاف درک شده بیشتر و ریسک درک شده کمتری دارد، اما کاربران نگرش خنثی نسبت به ارزش درک شده و استفاده از این سیستم دارند.نتیجه گیری: هنوز ارزش این سیستم درک نشده است و نشان می دهد که این سیستم نیاز به تبلیغ بیشتری در تجارت امروزی دارد تا ارزش آن برای مصرف کنندگان بیشتر مشخص شود. از نظر کاربردی نیز به فعالان حوزه تجارت اکترونیک پیشنهاد می گردد، فرایند مذاکره جهت متقاعدسازی کاربران را از طریق هوشمندسازی اجرا نمایند تا بتوانند جنبه های رضایت مندی مشتری را شناسایی و بر مبنای آن مهندسی مجدد و طراحی دوباره فرایندها و محصولات را عملیاتی نمایند. علاوه بر این، این سیستم نه تنها برای فروشنده-مصرف کننده قابل استفاده است، بلکه می تواند به سایر مدل های تجارت الکترونیکی نیز انتقال یابد، زیرا نماینده می تواند به مذاکره بین فروشندگان و خریداران کمک کند.
کاربرد مدل آتراید- استرلینگ در بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین: تمرکز بر گزارشگری مالی و مدیریت موجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
482 - 501
حوزههای تخصصی:
هدف: برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، مدیریت موجودی اهمیت ویژه ای دارد. اقدامات مالی در سطح عملیاتی نیز برای بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین اساسی هستند. با تعیین استراتژی های مالی در سطح عملیاتی، اثربخشی و سودآوری زنجیره تأمین بهبود می یابد. مقاله حاضر با هدف کاربست رویکرد آتراید استرلینگ برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر رویکرد جزء پژوهش کیفی و از لحاظ روش، تحلیل مضمون است. در بخش کیفی جامعه مورد مطالعه این پژوهش اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت و برنامه ریزی زنجیره تأمین بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، نمونه مدنظر انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ازاین رو مشارکت کنندگان در پژوهش ۲۲ نفر از استادان و مدیران بودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. فرایند تحلیل داده های حاصل از متن مصاحبه ها نیز با توجه به اهمیت آن در رویکرد تحلیل مضمون آتراید استرلینگ، هم زمان با جمع آوری داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز انجام گرفت و در قالب مضامین و زیرمقوله ها طبقه بندی شد. در روش تحلیل مضمون، از نرم افزار اطلس تی استفاده شد. در تحلیل مضمون، هم زمان با گردآوری اطلاعات کدگذاری و تحلیل انجام گرفت. با کدگذاری باز، مضامین زیادی به دست آمد که طی فرایند رفت وبرگشتی داده ها، مجموعه داده های کیفی اولیه به مقوله های کمتری کاهش یافت. در این مرحله با استفاده از داده های خام، مقوله های مقدماتی در ارتباط با شاخص های ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، از طریق مقایسه و واکاوی پدیده ها استخراج شد.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل مضمون، از میان ۵۳ شاخص (گویه) موجود، ۲ دسته مضمون سازنده با عنوان های عملکرد مالی و عملیات زنجیره تأمین و ۱۳ مضمون اولیه شناسایی شد که این مضامین عبارت اند از: مدیریت موجودی، گزارشگری مالی، اقدامات مالی در سطح عملیاتی، هماهنگی، مدیریت ریسک، استراتژی تأمین، برنامه ریزی تقاضا، مدیریت تکنولوژی، استراتژی لجستیک، تعامل با مشتریان، انعطاف پذیری، مدیریت ارتباطات تأمین کنندگان و کیفیت در کلاس جهانی.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت بحرانی زنجیره تأمین در موفقیت سازمان ها، ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی این زنجیره تأمین، امری اساسی و ضروری به نظر می رسد. زنجیره تأمین چندین فعالیت، از تأمین مواد اولیه تا تحویل محصول به مشتریان را متصل می کند. برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی در این زمینه، مدیریت موجودی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این معیار بر پایه مدیریت بهینه موجودی، کنترل هزینه های انبارداری و بهبود عملکرد تولید و توزیع تمرکز دارد. با استفاده از سیستم های مدیریت موجودی پیشرفته و استراتژی های تعیین موجودی مناسب، این زمینه می تواند به بهبود عملکرد مالی بینجامد. گزارشگری مالی نیز یکی از اصلی ترین ابزارها در ارتقای عملکرد زنجیره تأمین است. تولید گزارش های مالی دقیق و به موقع از عملکرد مالی هر مرحله از زنجیره، به تصمیم گیری های مدیران کمک می کند. این گزارش ها اطلاعاتی ارائه می دهند که در تصمیم گیری در زمینه های مالی، تخصیص منابع و بهینه سازی عملیات زنجیره تأمین تأثیرگذارند. بهینه سازی هماهنگی میان اعضای داخلی و بیرونی، مدیریت لجستیک صحیح زمانی و اشتراک اطلاعات مالی به افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و افزایش رقابت پذیری منجر خواهد شد. همچنین، شناخت و مدیریت انواع ریسک ها از قبیل ریسک قیمت، ریسک تأمین کننده و ریسک بازار، از جمله اقداماتی است که باعث مقابله مؤثر با چالش ها و فرصت های محیطی می شود.
تحلیلی در موانع به کارگیری اینترنت اشیا در صنعت نفت و گاز با روش تحلیل محتوا و نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۸)
135 - 156
حوزههای تخصصی:
صنعت نفت و گاز یکی از مهم ترین صنایع است که با پذیرش گسترده اینترنت اشیا کارآمدتر می شود؛ با این حال، پذیرش و اجرای اینترنت اشیا در صنعت نفت و گاز، به دلیل موانع مختلف بسیار محدود است. با توجه به مزایای این فناوری، شناسایی و تجزیه و تحلیل موانع به کارگیری اینترنت اشیا برای غلبه بر آنها امری ضروری است. این تحقیق در دو مرحله و با رویکرد آمیخته، انجام شده است: مرحله کیفی این مطالعه، موانع به کارگیری اینترنت اشیا را در صنعت نفت و گاز، ازطریق مرور پیشینه و روش تحلیل محتوا شناسایی می کند؛ مرحله کمی نیز به منظور مدل سازی و تحلیل سناریو انجام شده است. در پژوهش حاضر، 57 مقاله تحلیل شد و 10 نفر از خبرگان صنعتی و دانشگاهی موانع استخراج شده را با استفاده از روش نگاشت شناختی فازی تجزیه و تحلیل کردند. نتایج تحلیل محتوا، بیانگر 10 مانع به کارگیری اینترنت اشیا در صنعت نفت و گاز است که این موانع در 4 جنبه موانع سازمانی (4 مانع)، موانع یکپارچه سازی (3 مانع)، موانع اقتصادی (2 مانع) و موانع تکنیکی (1 مانع) دسته بندی می شود. نتایج روش نقشه شناختی فازی بیانگر آن است که مانع (مسائل امنیتی و محرمانگی) با ضریب 34/4 از بالاترین میزان تأثیر گذاری و مانع ( هزینه پیاده سازی و نگهداری بالا) با ضریب 95/4 از بالاترین میزان تأثیر پذیری برخوردارند و مانع (مسائل امنیتی و محرمانگی) با ضریب 45/6، بیشترین مرکزیت را دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود مدیران و سیاست گذاران صنعت نفت و گاز، به ویژه بر تقویت تدابیر امنیتی و کاهش هزینه های پیاده سازی اینترنت اشیا تمرکز کنند تا این فناوری به طور مؤثرتر و گسترده تری در صنعت به کار گرفته شود.
سمت تاریک کارآفرینی وب 3: مطالعه دلفی اکتشافی در مورد عوامل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
3 - 22
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی وب 3 نمایانگر تحولی جدید در اقتصاد دیجیتال است که از تلاقی فناوری های غیرمتمرکز مانند بلاک چین با مدل های تجاری نوآورانه پدید می آید. زیرساخت های غیرمتمرکز کاربران را قادر ساخته تا کنترل بر داده ها، دارایی های دیجیتال و هویت آنلاین را حفظ کنند. این تغییرات منجر به ظهور نسل جدیدی از کارآفرینان شده که از فرصت های ارائه شده توسط این موج جدید استفاده می کنند. بااین حال، گذار به کارآفرینی وب 3 طیفی از چالش ها و خطرات را نیز به همراه دارد و علی رغم هیجانی که پیرامون آن وجود دارد، پژوهش های سیستماتیک محدودی در مورد خطرات، فرصت ها و پیامدهای بالقوه مرتبط با این زمینه روبه رشد انجام شده. در این راستا، مطالعه ای سیستماتیک به روش دلفی شامل 30 متخصص در فناوری وب 3، کارآفرینی، بلاک چین و امور نظارتی انجام شد که هدف آن دستیابی به اجماع در مورد چالش های چندوجهی مرتبط با این شکل از کارآفرینی مدرن بود. این مطالعه، مجموعه ای چالش های پیش بینی شده و پیش بینی نشده از پیچیدگی های تکنولوژیک و گرایش های فردگرایانه مانند خودشیفتگی، تا پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بزرگ تر که در این اکوسیستم موج می زند را آشکار می کند. ازآنجایی که دامنه نسل سوم اینترنت به تکامل سریع خود ادامه می دهد و نیاز به سازگاری و یادگیری را دو چندان می کند، این مطالعه به عنوان یک راهنمای اساسی برای ذی نفعان، کارآفرینان، سرمایه گذاران و قانون گذاران برای حرکت در محیط متلاطم و پر فساد وب 3 عمل می کند.
طراحی مدل ارزیابی فرصت های کارآفرینی در شرایط عدم اطمینان با استفاده از رویکرد فازی (مورد مطالعه صنعت نرم افزار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
23 - 51
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری برای انتخاب یک فرصت مناسب در شرایط عدم اطمینان، یک معضل رایج برای کارآفرینان است؛ سیستم راه اندازی نرم افزار به طور خاص با عدم اطمینان شدید و رقابت بیش از حد مواجه می باشد؛ بنابراین تحلیل فرصت ها و تهدیدها برای کارآفرینان حیاتی است. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل ارزیابی فرصت های کارآفرینی در شرایط عدم اطمینان -در خصوص صنعت نرم افزار- با رویکرد فازی و با استفاده از روش آمیخته است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان حوزه صنعت نرم افزار می باشد؛ برای این منظور ابتدا با بررسی پیشینه، مبنای نظری تحقیق به دست آمده و در ادامه پس از مصاحبه و کد گذاری، تعداد 115 عبارت اولیه استخراج شده و کد گذاری آن ها صورت پذیرفته است، سپس با ادغام عبارات کلی با عبارات فرعی تعداد کدها به 84 رسیده و با ادغام موارد مشابه تعداد 29 مفهوم گزینش شده که پس از گروه بندی، شش کدمحوری استخراج گشته است. سپس با رتبه بندی معیارهای به دست آمده از طریق پرسشنامه توسط خبرگان و با روش Ahp فازی، بوسیله روش میانگین هندسی باکلی در نرم افزار اکسل صورت پذیرفته است. معیار عدم اطمینان منابع دارای رتبه اول، عدم اطمینان رقابتی دارای رتبه دوم، عدم اطمینان تکنولوژیکی رتبه سوم، عدم اطمینان سیاسی، عدم اطمینان عامل و عدم اطمینان مشتری در رتبه های چهارم تا ششم قرار گرفته اند و در نهایت مدل ارزیابی فرصت های کارآفرینی درشرایط عدم اطمینان با استفاده از رویکرد فازی در صنعت نرم افزار طراحی گشته است.
تحلیل کارایی تکنیکی و توان مدیریتی در بخش سلامت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
37 - 72
حوزههای تخصصی:
ازآنجا که نظام سلامت یکی از مهم ترین ارکان سلامت جامعه است و با توجه به اینکه تأمین خدمات درمانی مردم از ارکان توسعه ی فردی هر کشور می باشد، لذا توجه و نظارت بر این بخش می تواند منجر به توسعه و رفاه اجتماعی گردد. برای حصول اطمینان از ارائه ی بهتر و کیفی تر خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبتی، ارزیابی عملکرد در بخش سلامت نقش تعیین کننده ای را بازی می کند. در راستای تحقق این امر، استفاده ی صحیح و متناسب از امکانات و دارایی های موجود امری اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه یک کاربردی در حوزه ی سیستم های مراقبتی و بهداشتی بیمارستان های کل کشور ارایه شده است. برای این منظور داده های مربوط به 31 بیمارستان دولتی کشور جمع آوری شده و سپس با شناسایی متغیرهای زمینه ای و حضور عامل نامطلوب سعی در ارزیابی کارایی و محاسبه توان مدیریتی هر واحد بیمارستانی شده است. برای نیل به این هدف در گام نخست کارایی تکنیکی با حضور عوامل نامطلوب، با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها محاسبه شد و سپس لگاریتم کارایی تکنیکی حاصل از مرحله ی اول بر روی مجموعه ای از متغیرهای زمینه ای که بر عملکرد بیمارستان ها تأثیرگذار هستند رگرسیون شد. در مرحله ی بعد، توان مدیریتی از باقی مانده ی رگرسیون حاصل از مرحله ی قبل استخراج گردید. در پایان یک رتبه بندی منحصر به فرد بر اساس معیار توان مدیریتی هر واحد ارائه گردید. در نهایت نتایج حاصل به منظور ارائه ی پیشنهاداتی ارزنده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند.
توسعه یک مدل برنامه ریزی ریاضی به منظور بازطراحی شبکه ی زنجیره تأمین با امکان تغییر کاربری تسهیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
79 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: امروزه به دلیل فضای رقابتی بازار، همکاری در قالب شبکه های زنجیره تأمین لازمه ادامه حیات کسب وکار ها است و برای همکاری کارا و اثربخش میان اعضا، مدیریت منسجم زنجیره تأمین مورد نیاز است. تحقق این امر، مستلزم هماهنگیِ پیوسته بین عملکرد زنجیره تأمین از یکسو و انتظارات بازار در سوی دیگر است. یکی از روش های حفظِ این هماهنگی، بازطراحی مداوم و پیوسته شبکه زنجیره تأمین در طول زمان است. در مسئله بازطراحیِ شبکه زنجیره تأمین، هدف بهبود یک زنجیره تأمین موجود است در حالی که در مسئله طراحیِ شبکه زنجیره تأمین، یک زنجیره تأمین جدید از ابتدا ایجاد می شود. در شرایط واقعی؛ اغلب، مسئله بازطراحی زنجیره تأمین، پراستفاده تر از مسئله طراحی زنجیره تأمین است، حال آنکه اکثر تحقیقات، بر طراحی یک زنجیره تأمین متمرکز شده اند. یکی از تصمیمات مسئله بازطراحی که از توجه پژوهشگران پنهان مانده، تصمیم به تغییر کاربری تسهیلات زنجیره تأمین است. به عبارت دیگر، تغییر لایه تسهیلات در زنجیره تأمین به عنوان یک تصمیم جدید لحاظ می گردد.
روش ها: تصمیم به تغییر کاربری تسهیلات در مسئله سنتی زنجیره تأمین، چالش زا است، زیرا نه تنها جریان های شبکه بلکه ساختار شبکه (توپولوژی) را نیز تغییر می دهد. تغییر ساختار اساسی شبکه زنجیره تأمین یک مسئله غیرخطی است. در این تحقیق، برای رویارویی با این چالش، از یک نوآوری مبتکارانه استفاده شده است، به این صورت که ابتدا تغییر در دیدگاه نسبت به شبکه زنجیره تأمین از شبکه لایه ای سنتی به یک شبکه دوار انجام شده و سپس مدل سازی ریاضی ابتکاری براساس دیدگاه نوآورانه شبکه دوار زنجیره تأمین ارائه گردیده است .
یافته ها: بازطراحی شبکه زنجیره تأمین با امکان تغییر کاربری تسهیلات به دلیل تغییرات ساختار شبکه، یک مسئله غیرخطی است. در این پژوهش، با استفاده از تغییر دیدگاه و ایجاد متغییرها و محدودیت های ابتکاری، یک مدل برنامه ریزی چند دوره ای عدد صحیح مختلط خطی برای مسئله ارائه شده است. همچنین در این مدل، حالت گذار تغییر کاربری تسهیلات از یک لایه به لایه ای دیگر در نظر گرفته شده است که دست یابی به این قابلیت از نتایج شگفت انگیز استفاده از دیدگاه نوآورانه شبکه دوار زنجیره تأمین است. این مدل، با استفاده از مثالی در نرم افزار گمز با روش سیپلکس حل شد و برای نمایش نتایج این مدل و دیدگاه نوآورانه به زنجیره تأمین از نرم افزار متلب استفاده شده است.
نتیجه گیری: در گذشته، مدیران شبکه های زنجیره تأمین در مواجه با تصمیم گیری برای تغییر کاربری تسهیلات در شبکه زنجیره تأمین با چالش روبه رو بوده اند. دلیل این چالش ها، محدودیت های دیدگاه سنتی لایه برای مدل سازی ریاضی و بازطراحی بهینه شبکه تحت مدیریت آنها بوده است. اکنون مدیران با کمک این مدل مبتکارانه و تغییر دیدگاه نسبت به شبکه زنجیره تأمین، امکان مواجهه با آن را دارند. به عنوان پیشنهاد مدیریتی می توان به لزوم بکارگیری اصول بهینه سازی و مدیریت زنجیره تأمین، به عنوان یک رویکرد و پارادایم جدید مدیریتی اشاره کرد. در سطح راهبردی زنجیره تأمین به دلیل ماهیت و ابعاد گسترده ای که وجود دارد، میزان هزینه ها زیاد بوده و بهبودهای اندک در آن منجر به افزایش مزیت رقابتی قابل توجهی برای زنجیره تأمین تحت مدیریت خواهد شد. به همین دلیل؛ به مدیران زنجیره توصیه می شود، برای زنجیره هایی که امکان تغییر کاربری تسهیلات در آن ها وجود دارد، با استفاده از مدل ارائه شده در این مقاله، جهت بهبود زنجیره تحت مدیریت خود، اقدام کنند.
بهینه سازی هوشمند مصرف انرژی در مسئله کارکارگاهی منعطف با در نظرگیری نگهداری و تعمیرات پایایی محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
1 - 57
حوزههای تخصصی:
نگهداری و تعمیرات سهم قابل توجهی از هزینه های زنجیره های تامین و سیستم های تولیدی را شامل می شود. امروزه با رشد تکنولوژی های مبتنی بر فناوری اطلاعات سیستم های هوشمند نت نیز بسیار در عرصه بین المللی در حال گسترش می باشد. در این تحقیق به توسعه یکی از روش های نوین نگهداری و تعمیرات مبتنی بر پایایی که در آن یک سامانه هوشمند به تعیین تعمیر یا تعویض بر اساس سطح پایایی سیستم می پردازد در مسئله بسیار پر کاربرد کارکارگاهی منعطف خواهیم پرداخت. بعلاوه با توجه اهمیت تولید سبز، در مسئله تصمیم گیری توسعه داده شده انرژی مصرفی در کنار دو تابع هدف هزینه های تولید و پایایی سیستم به توازن می رسد. در توسعه نوآوری تحقیق، همانند مدل های محاسباتی وزارت نیرو در مدل محاسبه انرژی توجه به مناطق کمتر توسعه داده شده هم به عنوان یک عامل اجتماعی در نظرگرفته شده است. بعلاوه پایایی توسعه داده شده برای سیستمی پیچیده شامل چندین ماشین با عمر تجهیزات وابسته به زمان با قابلیت تعمیرپذیری می باشد و در آن مدت زمان انجام عمل ها، زمان نگهداری و تعمیرات و سطح پایایی پس از تعمیرآن ها همگی تصادفی می باشند. سپس مدل توسعه داده شده توسط الگوریتم های فراابتکاری مناسب سازی شده با رویکرد بهینه سازی مبتنی بر شبیه سازی حل شده و جواب های بدست آمده به وسیله روش های آماری و غیرآماری تحلیل شده اند. تحلیل محاسباتی نتایج بدست آمده حاکی ازکارا بودن الگوریتم های حل برای مسئله پیچیده چندهدفه قویا تصادفی می باشد که می توانند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم در دست توسعه دهندگان نرم افزار در این حوزه قرار گیرد.
بهینه سازی شبکه زنجیره تأمین ساخت وساز با در نظر گرفتن جریان مواد و مصالح، تجهیزات، نیروی انسانی، نقشه ها و مدارک فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت صحیح زنجیره های تأمین، نقش اساسی و مهمی در بازار و اقتصاد دارند. یکی از زنجیره های تأمین نوین که به مدیریت صحیح نیاز دارد، به صنعت ساخت وساز مربوط است. افراد، صنایع و حتی کشورها برای رفع نیازهای خود در زمینه ساخت وساز، متحمل هزینه های عمرانی بسیاری می شوند. یکی از روش های کاربردی برای کاهش هزینه ها، توجه به ایجاد هماهنگی در زنجیره تأمین ساخت وساز است. در این مقاله، یک مدل بهینه سازی ریاضی در زنجیره تأمین ساخت وساز، با در نظر گیری تمام عناصر مهم دخیل در فرایند ساخت وساز شامل طراحان، پیمانکاران، تأمین کنندگان مواد و مصالح ساختمانی، کارفرمایان و جریان های مواد و مصالح ساختمانی، نیروی کار انسانی، تجهیزات، ماشین آلات، نقشه ها و مدارک ساختمانی، طراحی و ارائه می شود. مدل توسعه داده شده با نر م افزار بهینه سازی GAMS حل می شود و خروجی به دست آمده شامل مواردی همچون کمترین هزینه ساخت وساز و همچنین مقادیر بهینه مواد و مصالح ساختمانی، نیروی کار، تجهیزات و ماشین آلات را با توجه به متراژ ساخت وساز مورد نیاز دارد.
بررسی نقش تعدیل گر عوامل زمینه ای برندسازی محصولات سبز در تأثیر شرایط بخش خصوصی و عمومی بر پیامدهای کارکردی برند سبز با تاکید بر بسترهای برندسازی محصولات سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
35 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این مطالعه بررسی نقش تعدیل گر عوامل زمینه ای برندسازی محصولات سبز در تأثیر شرایط بخش خصوصی و عمومی بر پیامدهای کارکردی برند سبز با تأکید بر بسترهای برندسازی محصولات سبز است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی قرار می گیرد. این پژوهش از نظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی اجرا شده است از نظر شاخص زمانی نیز مقطعی محسوب می شود برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مدیران و کارشناسان واحدهای بازاریابی و فروش شرکت های فعال در صنعت روغن موتور است که تعداد آنها 267 نفر است و با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه 157 نفر تعیین شده است در این راستا ضمن مرور بر ادبیات موضوع و استفاده از منابع کتابخانه ای محقق از پرسشنامه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده کرده است روایی محتوایی با استفاده از فرمول لاوشه و پایایی با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ سنجیده شده است. فرضیات این پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس مورد آزمون قرار گرفت. نتایج در پایان حاکی از تأثیر مثبت برندسازی محصولات سبز در تأثیر شرایط بخش خصوصی و عمومی بر پیامدهای کارکردی برند سبز است. همچنین بسترهای برندسازی محصولات سبز نقش میانجی در تأثیر عوامل زمینه ای برندسازی محصولات سبز را داشتند.
یک مدل چندهدفه مبتنی بر تصمیم گیری گروهی و مجموعه های فازی فیثاغورثی بازه ای-مقدار برای مسئله انتخاب تأمین کننده و تخصیص سفارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
1 - 49
حوزههای تخصصی:
انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش یکی از مهم ترین مسائل در مدیریت زنجیره تأمین است که می تواند تأثیر قابل توجهی بر روی عملکرد و بهره وری کلی یک سازمان داشته باشد. این تحقیق یک رویکرد مبتنی بر تصمیم گیری گروهی برای حل این مسئله ارائه می دهد. ابتدا، خروجی ارزیابی های تصمیم گیرندگان با استفاده از یک رویه کمّی به مجموعه های فازی فیثاغورثی بازه ای-مقدار تبدیل می شوند. سپس بر مبنای این عناصر فازی، روش کریتیک برای تعیین وزن معیارها به کار می رود. با استفاده از عملگر تجمیع موزون هندسی انیشتین و اوزان استخراج شده، عملکرد نهایی هر تامین کننده به صورت مجموعه فازی فیثاغورثی بازه ای-مقدار محاسبه می شود. در گام بعد یک مدل چند هدفه با توجه به پارامترهای تخصیص سفارش و عملکردهای بدست آمده از تامین کنندگان برای مسئله فرموله می شود. در نهایت از تکنیک برنامه ریزی فازی جهت حل مدل چند هدفه استفاده می شود. به منظور تحلیل کارایی رویکرد پیشنهادی، یک مثال کابردی بر اساس شاخص های زیست محیطی در نظر گرفته شده و تحلیل حساسیت بر روی وزن معیارها صورت می پذیرد تا منطقی بودن و کارایی نتایج ارزیابی شود. نتایج به دست آمده نشان دهنده عملکرد مناسب رویکرد پیشنهادی در حل مسئله انتخاب تامین کننده و تخصیص سفارش است.
زمان بندی یک ماشین پردازش انباشته در راستای تحقق تولید بهنگام با در نظر گرفتن موعد تحویل نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
توسعه و پیچیدگی بازارهای جدید از یک سو و محدودیت های اقتصادی از سوی دیگر، سبب شده اند تا توجه به دو اصل ارائه خدمات مطلوب و کاهش هزینه ها به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شوند. نگرش تولید بهنگام، از جمله رویکردهای مناسب برای موازنه میان دو اصل یاد شده است. همچنین، طی دو دهه اخیر، به موضوع تعیین توالی و زمان بندی عملیات در سیستم های تولید انباشته ای به طور وسیعی توجه شده است. دستگاه پردازش انباشته ای، هم زمان یک انباشته را از کارها پردازش می کند و این امر سبب کاهش زمان تنظیم دستگاه و همچنین تسهیل در امر مدیریت جریان مواد می شود. هدف پژوهش حاضر، کمینه سازی مجموع وزنی تعجیل و تأخیر کارهایی با اندازه غیر یکسان بر ماشین پردازش انباشته، با لحاظ کردن موعد تحویل نزدیک به زمان شروع زمان بندی و در راستای تحقق تولید بهنگام است. در این تحقیق دو رویکرد برای انباشته سازی کارها، یکی مبتنی بر یک روش ابتکاری و دیگری مبتنی بر حل یک مدل ریاضی، بررسی شده است؛ سپس توالی انباشته ها به کمک یک الگوریتم برنامه ریزی پویا برای تحقق تولید بهنگام، تعیین شده است. همچنین یک الگوریتم ابتکاری و یک الگوریتم فراابتکاری بر مبنای الگوریتم ازدحام ذرات برای حل کامل مسئله ارائه شده است. نتایج محاسباتی حاکی از آن است که متوسط انحراف نسبی الگوریتم ازدحام ذرات پیشنهادی، کمتر از ۱درصد و مقدار این شاخص برای الگوریتم ابتکاری ارائه شده ۷۸/۱درصد است.
ارائه مدلی برای سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، تصمیم گیری عملیاتی و قراردادهای همکاری در زنجیره تأمین محصول پیچیده: رویکرد نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
35 - 56
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: علی رغم اینکه پژوهش های متعددی در خصوص همکاری در زنجیره تأمین انجام شده است؛ اما بررسی ها نشان می دهد همکاری ها در زنجیره های با ساختار قدرت های نامتقارن که به سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه منجر می شود، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به توسعه مدلی برای زنجیره تأمین یک محصول پیچیده پرداخته می شود که علاوه بر تصمیمات عملیاتی برای عرضه محصول به بازار، در خصوص سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه نیز تصمیم گیری می کند. پاسخ به این سؤال ها با درنظرگرفتن ساختار قدرت متفاوت در زنجیره تأمین و توجه به قراردادهای اشتراک گذاری هزینه ها و اشتراک گذاری درآمد از اهداف این پژوهش است: 1. تعیین نقطه تعادل بین میزان سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، قیمت محصول و میزان تولید؛ 2. بررسی تأثیر عدم قطعیت تحقیق و توسعه، رعایت انصاف خریدار و حساسیت مشتری به سطح فناوری محصول بر عملکرد زنجیره تامین.روش ها: ریسک عدم قطعیت در خروجی فرایند تحقیق و توسعه و تابع تقاضای وابسته به سطح فناوری محصول در مدل در نظر گرفته شده است. مدل تحت ساختار نامتقارن قدرت در زنجیره با درنظرگرفتن قراردادهای مختلف همکاری از جمله اشتراک هزینه های تحقیق و توسعه، اشتراک هزینه تولید و اشتراک درآمد توسعه یافته است. هر یک از سناریوهای این مسئله به صورت یک مدل برنامه ریزی دوسطحی غیرخطی ارائه شده است. مدل ریاضی دوسطحی با رویکرد بازی چانه زنی نش ایجاد شده و در بهینه سازی آن از روش شبیه سازی استفاده شده است.یافته ها: این پژوهش نشان می دهد که ریسک عدم قطعیت موجب کاهش سود زنجیره تأمین می شود؛ اما قراردادهای همکاری ارائه شده می توانند عملکرد زنجیره را نسبت به ساختار غیرمتمرکز بهبود دهند؛ همچنین مشخص شد که قرارداد اشتراک درآمد می تواند سود بیشتری را هم برای کل زنجیره تامین و هم برای تأمین کننده ایجاد نماید. اما از نظر خریدار و بر اساس قدرت چانه زنی، زمانی که قدرت چانه زنی وی نسبتاً کم است، قراردادهای اشتراک هزینه تحقیق و توسعه و اشتراک هزینه تولید، مطلوبیت بیشتری ایجاد می کنند؛ همچنین افزایش رعایت انصاف خریدار موجب بهبود عملکرد کل زنجیره تأمین در ساختارهای اشتراک درآمد و اشترک هزینه تحقیق و توسعه خواهد شد.همچنین نشان داده شد که حساسیت بازار نسبت به سطح فناوری محصول موجب بهبود عملکرد زنجیره در ساختار قراردادهای اشتراک هزینه تولید و هزینه تحقیق و توسعه می شود؛ اما در ساختار اشتراک درآمد ممکن است تمامی اعضای زنجیره از حساسیت بازار نسبت به سطح فناوری محصول منتفع نشوند. به علاوه حساسیت بازار نسبت به قیمت و رعایت انصاف خریدار، به ترتیب همواره موجب کاهش و افزایش عملکرد زنجیره تأمین می شوند.نتیجه گیری: به دلیل قابل توجه بودن هزینه های تحقیق و توسعه و تولید در محصولات پیچیده، توجه به این هزینه ها در قراردادهای همکاری زنجیره تأمین و تسهیم آن بین عامل های تأثیرگذار در زنجیره تأمین می تواند به افزایش عملکرد زنجیره تامین منجر شود. قدرت چانه زنی بین خریدار و فروشنده در این نوع از زنجیره ها می تواند نوع قرارداد را تحت تأثیر قرار دهد. با درنظرگرفتن نامعلوم بودن اطلاعات برای طرف های زنجیره تأمین می توان مدل های بیشتری را توسعه داد.
شناسایی مسائل پیش روی توسعه سیستم پایش از راه دور بیماران و ارائه راهکار از دیدگاه کاربران: کاربرد روش شناسی سیستم های نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
9 - 33
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: به طورکلی سیستم های سلامت از راه دور و به تبع آن سیستم پایش از راه دور بیماران از زمان معرفی تاکنون همواره با مشکلاتی در خصوص پذیرش این سیستم ها از طرف کاربران مواجه بوده اند. تعدد و تعارض در دیدگاه ها، نیازمندی ها و نگرانی های کاربران نسبت به تغییر در نحوه ارائه خدمات سلامت، طراحی این سیستم ها را با وضعیتی پیچیده روبه رو می کند که می توان آن را به عنوان مسئله نرم تعریف کرد. در این شرایط طراحی این سیستم ها نیازمند رویکردی برای درک مسائل و پیچیدگی ها و دستیابی به راه حلی مطلوب و ممکن با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی محیط اجرا است. هدف این پژوهش استفاده از چارچوب تغییریافته روش شناسی سیستم های نرم به عنوان یک روش ساختاریافته برای مقابله با مسائل نرم در مواجهه با پیچیدگی های طراحی و پیاده سازی سیستم پایش از راه دور بیماران از دیدگاه عوامل انسانی است. روش ها: در این پژوهش یک رویکرد ترکیبی شامل روش شناسی سیستم های نرم برای شناسایی مسائل، تعریف نیازمندی ها و اقدامات به همراه چارچوب NASSS به عنوان یک لنز نظری برای هدایت تفکر شرکت کنندگان معرفی شده است که از این رویکرد در توسعه سیستم پایش از راه دور بیماران با تمرکز بر پذیرش سیستم استفاده شده است. در این مطالعه اقداماتی شامل انجام مصاحبه، ترسیم تصویر غنی، تحلیل محتوای دیدگاه ها و شناسایی مسائل در فاز یافتن و تعریف ریشه ای، تحلیل CATWOE و ارائه مدل های مفهومی در فاز مدل سازی انجام شد. در ادامه در فازهای مباحثه و تعریف بر اساس دو مدل مفهومی از دیدگاه پزشکان و بیماران، اقدامات مطلوب و ممکن تعریف شدند.یافته ها: در پژوهش حاضر، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته بر اساس حوزه های چارچوب NASSS با 15 نفر از پزشکان و 13 نفر از بیماران به صورت انفرادی و در گروه های دو و سه نفره به عنوان کاربر نهایی سیستم پایش از راه دور بیماران صورت گرفت. در ادامه نتایج مصاحبه ها تحلیل شد و دیدگاه های شرکت کنندگان در چهار مسئله نیازمندی های فرایند پایش از راه دور، اعتماد به سیستم، مقرون به صرفه بودن آن و اجرای سیستم پایش از راه دور در ساختار و رویه های جاری بیمارستان دسته بندی شد؛ سپس در فاز مدل سازی برای درک بهتر مسائل از دیدگاه شرکت کنندگان در فرایند مصاحبه، تعاریف ریشه ای از طریق فرمول PQR ایجاد و با استفاده از تحلیل CATWOE غنی شده و مدل های مفهومی از مسائل بر اساس دیدگاه بیماران و پزشکان ارائه شد. در پایان پس از انجام فازهای مباحثه و تعریف، اقدامات مطلوب و ممکن برای توسعه سیستم پایش از راه دور بیماران به عنوان پاسخ به هر یک از نگرانی ها و نیازمندی های شرکت کنندگان در پژوهش، بر اساس ماهیت اقدامات در چهار بُعد ویژگی های موردانتظار از سیستم، فرایندهای اجرایی، قوانین و دستورالعمل های موردنیاز و همچنین سیاست گذاری های موردنیاز تعریف شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روش شناسی سیستم های نرم با درک دیدگاه های عوامل انسانی و شناسایی و مفهوم سازی مسائل و پیچیدگی های جنبه های مختلف سیستم پایش از راه دور بیماران و تعریف اقدامات مرتبط موردتوافق می تواند به توسعه دهندگان سیستم، مجریان و سیاست گذاران نظام سلامت در شناخت نیازمندی ها و فرایندهای موردتوافق کاربران بالقوه سیستم پیش از طراحی و پیاده سازی آن کمک شایانی کند و موجب کاهش مقاومت و افزایش پایبندی در کاربران شود.
سیاست صنعتی راهبردی برای توسعه مؤثر و مروری بر سیاست های صنعتی برزیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
631 - 665
حوزههای تخصصی:
هدف: سیاست صنعتی هم در عمل و هم در تئوری سابقه طولانی دارد. این موضوع پس از پایان جنگ جهانی دوم، به کانون اصلی تحقیقات توسعه و تحلیل سیاست تبدیل شد؛ اگرچه معنا، دامنه و ابزارهای آن متفاوت بوده است. در این پژوهش سیر تکامل تفکر در خصوص سیاست صنعتی ارائه می شود. هدف پژوهش تشریح مفهوم سیاست صنعتی با بررسی تجربه های تاریخی و سیاست های کشور برزیل است.روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی است که با استفاده از رویکرد مروری در تحلیل اسنادی و مطالعات کتابخانه ای، به بررسی هدف اصلی تحقیق می پردازد.یافته ها: محدوده ای که سیاست در آن عمل می کند، به دو بُعد بستگی دارد: ۱. ظرفیت سیاست گذاری که به سهم خود بر مجموعه ای از عوامل، از جمله ظرفیت نهادی برای طراحی، اجرا و ارزیابی متکی است؛ ۲. تعداد و دامنه ابزارهای استفاده شده که به استراتژی توسعه و اهداف خاص آن بستگی دارد. این دو بُعد فضای سیاست گذاری را تعریف می کنند. فضای سیاست گذاری شامل سه سیاست افقی، انتخابی و مرزی است که هر یک با مجموعه های مختلف ابزار، هدف گذاری و ترتیبات سازمانی مشخص می شود. در این پژوهش هم ترازی، مزیت نسبی، اقتصاد سیاسی، صنعت نوزاد، یادگیری فناورانه، اثرهای پیوندی پویا و وابسته، به عنوان مؤلفه های کلیدی سیاست صنعتی شناسایی شدند. سازگاری و انسجام استراتژیک، اجماع سازی، اتکا به جامعه، توأم بودن پاداش و تنبیه و قابلیت پاسخ گویی، مشخصه های کلیدی طراحی سیاست صنعتی هستند. برزیل، پس از احیای سیاست صنعتی، سه دوره سیاست صنعتی را تجربه کرده است که توفیق های آن، حاوی درس های مهمی است. سازمان برنامه اصلی برزیل، هم بُعد ساختاری و هم محدوده سیستمی دارد. پیکربندی برنامه اصلی برزیل، سه سطح تدوین مقررات، سطح اجرایی و سطح راهبردی را شامل می شود. نتیجه گیری: مرور تاریخچه سیاست صنعتی نشان می دهد که این سیاست ها هیچ گاه از بین نرفته اند، بلکه با نام ها و شکل های مختلف تداوم یافته اند و در هر دو دسته، در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه اجرا شده اند. اقدام های خاص دولت، در خصوص تشویق به صنعتی شدن، می تواند هم در قالب ایجاد محیط توانمندساز و هم در قالب دخالت مستقیم صورت گیرد. سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، تعهد کامل و همکاری نزدیک میان وزارتخانه ها و سازمان های ذی ربط و همچنین، تعامل با بخش خصوصی و تدوین و اجرای استراتژی صنعتی در چارچوب یک سیاست توسعه ملی یکپارچه، نشان دهنده تلاش های برزیل، از نظر طراحی و بیان سیاست های صنعتی تحت هماهنگی کلی وزارت توسعه، صنعت و تجارت است. به طور کلی، یک استراتژی صنعتی، در چارچوب یک سیاست توسعه ملی گسترده تر تدوین و اجرا می شود. بسیاری از سیاست های صنعتی بسیج مجموعه گسترده تری از فعالان مرتبط، ورای رهبران کسب وکار و سیاست گذاران ملی، از جمله وزارتخانه ها، سازمان هماهنگی مدیریت اجرایی، قشر دانشگاهی، گروه های جامعه مدنی را می طلبد. تاریخ اقتصادی نشان می دهد، در حالی که یادگیری از تجارب سایر کشورها (اعم از موفقیت ها و شکست ها) مهم است، هر کشوری باید به طور جداگانه آزمایش کند و با انجام دادن برنامه های سیاست صنعتی خود بیاموزد. نتایج موفقیت آمیز، مستلزم جایگزینی ابزارهای جدید به جای ابزارهای شکست خورده است.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های تأمین مالی صنایع کوچک ومتوسط با استفاده از شبکه عصبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی یکی از عوامل کلیدی برای رشد و بقای صنایع کوچک و متوسط (SMEs) است. در این پژوهش، به شناسایی و اولویت بندی مولفه های تأمین مالی SMEs پرداخته شده است. برای این منظور، از شبکه عصبی مصنوعی (ANN) به عنوان یک روش پیشرفته استفاده شده است. پژوهش حاضر شامل سه فاز اصلی است. ابتدا، با مرور ادبیات موضوع، مولفه های تأمین مالی SMEs شناسایی شدند. سپس، با استفاده از نظرسنجی و جمع آوری داده ها از کارشناسان و مدیران SMEs در ایران، داده های مورد نیاز برای آموزش شبکه عصبی جمع آوری شدند. در نهایت، با تحلیل داده ها با استفاده از شبکه عصبی، مولفه های تأمین مالی SMEs بر اساس اولویت های آنها تعیین شدند. نتایج نشان داد که مهم ترین مولفه های تأمین مالی SMEs به ترتیب اولویت بندی عبارتند از: سرمایه گذاری، روش تأمین مالی داخلی، تأمین مالی خارجی. این پژوهش می تواند به مدیران و تصمیم گیران SMEs کمک کند تا بهترین استراتژی های تأمین مالی را برای رشد و توسعه کسب و کار خود انتخاب کنند. همچنین، نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران و برنامه ریزان اقتصادی کمک کند تا سیاست های حمایتی مناسب برای SMEs را شناسایی و اجرا کنند.
تأثیر به کارگیری اینترنت اشیا در ایجاد خودسازندگی سیستمی به منظور بهبود عملکرد علائم و نشانه های ایمنی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد ایمنی صنعتی یک سازمان، موضوع مهم و در عین حال مرتبط با ریسک و خطرات مالی، جانی و ... است؛ از این رو بالا بردن سطح این عملکرد، یکی از اهداف مهم مدیران سازمانی است. سیستم ایمنی صنعتی، محصول یکسری از ارزش ها، تعاملات، نشانه ها، مکالمات و الگو های رفتار فردی و گروهی مجموعه افراد محیط کار است. اینجاست که مبحث خودسازندگی سیستمی، بین این نشانه ها و ارتباطات مطرح می شود. با خودسازندگی، سیستم ایمنی در شرایطی خودگردان و خودتولید قرار می گیرد. مبحث اینترنت اشیا نیز موضوع نسبتاً جدیدی در حوزه فناوری های نوظهور است که به کمک تجهیزات و سیستم خود، نقش مهمی در ارتقای سطح این مجموعه نشانه ها دارد. از این بین به تأثیر حسگرها در تقویت ارتباط بین مجموعه نشانه های سیستم ایمنی اشاره می شود. از این رو در این پژوهش اهمیت اینترنت اشیا و تأثیرگذاری آن بر خودسازندگی این مجموعه نشانه ها و در نهایت عملکرد سیستم ایمنی صنعتی با مدل پیشنهادی بررسی شد. در این پژوهش به کمک روش پیمایشی و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه، مدل تحلیل و مشخص شد که تأثیر اینترنت اشیا در تأثیرگذاری این مجموعه نشانه ها بر خودسازندگی بالاست و موجب بالا رفتن سطح خودسازندگی و درنتیجه عملکرد سیستم ایمنی صنعتی یک سازمان می شود.
ارزیابی زنجیره تأمین تولید سلفون با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین سلفون، یک شبکه پیچیده از اجزای وابسته به هم است که ترجیحاً به مدیریت محتاطانه برای اطمینان از کارایی عملیاتی، عملکرد و پایداری نیاز دارد. زنجیره تأمین سلفون به طور جامع با استفاده از مدل مرجع عملیات زنجیره تأمین (SCOR)، به عنوان یک ابزار معیار در این مطالعه تحلیل می شود. این مطالعه از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و روش تصمیم گیری چندمعیاره (DEMATEL) براساس فرآیندهای شبکه تحلیلی (DANP) برای بررسی وابستگی های متقابل در اجزای زنجیره تأمین، رتبه بندی فرآیندها و شناسایی تأمین کنندگان بالقوه استفاده می کند. یافته ها بر اهمیت درک بازار فعلی، خواسته های مشتری و چشم انداز رقابتی تأکید می کنند. این مستلزم درک خواسته های مشتری، دیدن روندهای نوظهور و پیشی گرفتن از رقباست. پنج سطح، ساختار سلسله مراتبی فرآیندهای زنجیره تأمین را تشکیل می دهند. سطح بالا و سطح پایین، به عنوان سطوح مهم برجسته می شوند. موضوعاتی ازجمله درک بازار، نیازهای مشتری و استراتژی های رقابتی در سطح اول پوشش داده شده است. سطح پنجم نیز شامل شناسایی ریسک های احتمالی و توسعه استراتژی های کاهش ریسک است که طرح ها و استراتژی های کاهش احتمالی را در بر می گیرد و بنابراین خطرات بالقوه را به حداقل می رساند. این عملیات، نقش مهمی در نحوه عملکرد این سرویس دارد و لازم است با احتیاط انجام شود و بهبود یابد. این مطالعه بر اهمیت درک بازار، کنترل ریسک ها و بررسی انطباق تأکید می کند. تکنیک DANP در تعیین موقعیت فرآیندهای زنجیره تأمین مختلف و یافتن تأمین کنندگان بالقوه، در عین حال کارآمدتر کردن فرآیند تخصیص منابع کمک بزرگی کرده است. این تجزیه و تحلیل یک منبع ارزشمند برای ذی نفعان در زنجیره تأمین سلفون است و به برنامه ریزی استراتژیک و فرآیندهای تصمیم گیری کمک می کند.