فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
114 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مدل سازی معادلات ساختاری رابطه حکمرانی ترکیبی با مکانیسم های خلق ارزش در آموزش و پرورش دشت آزادگان می باشد. در این پژوهش روش تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ زمان اجرا و منطق اجرا به ترتیب مقطعی و استقرایی است. و از لحاظ ماهیت، توصیفی – همبستگی است. در تحقیق حاضر جامعه آماری شامل کلیه کارمندان شاغل در اداره آموزش و پرورش دشت آزادگان می باشد که برابر با10000 نفر بوده است. به روش تصادفی ساده تعداد 373 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته حکمرانی ترکیبی با پایایی 87/0 و پرسشنامه محقق ساخته خلق ارزش با پایایی 79/0 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های spss26 و smart pls انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بین حکمرانی ترکیبی با سازش در ارزش ها ، مخلوط کردن ارزش ها و مشروعیت بخشیدن به ارزش ها رابطه مثبت و معناداری دارد.
واکاوی و صورت بندی آسیب های ساختاری نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارها و فرایندها در هر سازمان مهم ترین بعد آن سازمان محسوب شده و به عبارتی نرم افزار سازمان ها جهت انجام مأموریت هایشان هستند. دستگاه قضا، با مأموریت خطیر حق گستری و تحقق عدالت در جامعه، دارای ساختارها و فرایندهایی پیچیده و چندبعدی بوده و بر مبنایِ همین ساختارها و فرایندها، این مأموریت خطیر را پیش می برد. در واقع باید گفت که اثربخشی قوه قضائیه به مثابه حلقه بازخوردِ نظام حکمرانی کشور، اثری مستقیم بر کلیت کارآمدی نظام خواهد داشت، و لذا شناسایی مستمر آسیب های موجود در ساختارها و فرایندهای قوه قضائیه می تواند موجب ارتقای عملکرد حکمرانی قضایی و به تبع آن، نظام حکمرانی کشور شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های ساختاری قوه قضائیه انجام شده؛ و پس از مطالعه سند تحول قضایی، و مصاحبه با قضات و خبرگان، 83 آسیب ساختاری احصا و در قالب 11 مقوله کلی طبقه بندی شدند. در گام بعد با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری و تحلیل میک مک به اولویت بندی و طبقه بندی آن ها پرداخته و مشخص شد که چهار آسیب تخصصی نبودن رسیدگی ها و آیین نامه های دادرسی؛ نبود شفافیت نسبی در فرایندهای دادرسی؛ عدم وجود سازوکارهای مناسب جهت بازخوردگیری، یادگیرندگی و هوشمندی نظام قضایی، و ضعف در نظام بودجه ریزی و تخصیص منابع مالی؛ جز اثرگذارترین آسیب های ساختاری موجود در دستگاه قضا بوده و نبود سازوکارهای فرایندی منسجم در راستای کاهش اطاله دادرسی که مهم ترین مسئله مبتلا به دستگاه قضا است، جز اثرپذیرترین آسیب شناسایی شده است که قوه قضائیه برای رفع آن باید آسیب های یازده گانه در سطوح بالاتر را برطرف کرده و از این رهگذر به کاهش اطاله دادرسی دست یابد.
ارائه مدل وفاداری سازمانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
20 - 36
حوزههای تخصصی:
مفهوم وفاداری و مسائل مربوط به آن در چند سال گذشته به طور فزاینده ای محور مطالعه سازمان ها گردیده است. امروزه اهمیت وفاداری در سازمان ها به خوبی آشکار گردیده ، چرا که برقراری ارتباطات و تحقق همکاری میان افراد نیازمند وجود وفاداری است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل وفاداری سازمانی درسازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.نوع تحقیق براساس هدف، کاربردی و براساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی،که با استفاده از تحلیل تم که شامل مضامین پایه،سازمان دهنده و فراگیراستفاده شد.روش گردآوری داده ها،کتابخانه ای،میدانی و ابزار گردآوری داده ها،پرسش نامه و مصاحبه بود،داده ها با کمک فیش برداری از اسناد و متون و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع آوری شدند ، بطوری که در این تحقیق برای ارزیابی و افزایش روایی و پایایی،به روش پیشنهادی لینکوین و گوبا استناد و برای تأمین اعتبار و مقبولیت داده ها از روش درگیری دائمی و مستمر استفاده شد.جامعه آماری تحقیق خبرگان آشنا به موضوع که به روش نمونه گیری هدفمند از طریق اشباع نظری 13نفر انتخاب شدند.مطابق با یافته های تحقیق مدل وفاداری سازمانی با 4 مضمون سازمان دهنده شامل شایستگی سازمانی، تعلق سازمانی، اثربخشی، انگیزه شغلی با استفاده از روش براون و کلارک در روش تحلیل مضمون بدست آمد. از نتایج تحقیق می توان به نقش اساسی وفاداری سازمانی در سازمان اشاره کردکه بعنوان یکی از عوامل پیشرفت و تحول دانشگاه و ابزاری درجهت رشد و تحول منابع انسانی نام برد.
بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد با رویکرد منابع و تقاضای شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابت های جهانی نیازهای جدیدی برای عملکرد بالا و ایجاد مزیت رقابتی مطرح می نمایند. از این رو سازمان های امروز نیازمند حرکت به سوی یک پارادایم جدید می باشند؛ پارادایمی که مزیت رقابتی را در داشتن حق انحصاری،منابع کمیاب، کارکنانی با مهارت ها و روابط اجتماعی بالا نمی بیند. این مزیت رقابتی را می توان از طریق توسعه و مدیریت سرمایه روانشناختی همچون امیدواری سازمانی بدست آورد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد با رویکرد منابع و تقاضای شغلی می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های آمیخته می باشد، که با بگارگیری مصاحبه نیمه ساختار یافته با نخبگان و روش تحلیل مضمون مؤلفه های امیدواری سازمانی و منابع و تقاضای شغلی را احصا نموده، و 94 مضمون پایه و 14 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر حاصل شد.در فاز کمی با آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، رگرسیون و همبستگی به اعتبار سنجی مؤلفه ها و بررسی اثرگذاری امیدواری سازمانی بر عملکرد پرداخته شده است. یافته ها پژوهش بیانگر آن است که امیدواری سازمانی دارای نقش تعدیل کنندگی بر تقاضای شغلی و منابع شغلی بوده و اثر مثبت و مستقیم بر ارتقاء عملکرد سازمانی دارد.
گونه شناسی انواع ارزش پیشنهادی کارکنان در کسب وکارهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۰۵-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
جذب کارکنان شایسته و ماهر و همچنین نگهداشت نیروی های فعلی به یکی از مهم ترین دغدغه های سازمان ها و کسب وکارهای پیشرو، در فضای رقابتی و پویای امروز تبدیل شده است. ارزش پیشنهادی کارکنان در قالب مجموعه ای از پیشنهاد ها و ارزش ها، محرکی کلیدی برای جذب استعدادهای برتر در بازار کار بوده و ضمن ایجاد رضایت شغلی برای کارکنان فعلی، تأثیر به سزایی در کاهش نرخ جابه جایی افراد از سازمان و ترک خدمت آنان دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی انواع ارزش پیشنهادی کارکنان در کسب وکارهای دانش بنیان و با روش آمیخته (کیفی- کمی) انجام شد. در فاز کیفی نخست از راه مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از خبره های شرکت های دانش بنیان، داده های موردنظر جمع آوری شده و به روش تحلیل تم تجزیه وتحلیل شد. در ادامه با هدف اولویت بندی انواع ارزش پیشنهادی شناسایی شده، پرسش نامه در میان 10 نفر از خبرگان حوزه مربوط توزیع شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده، روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد. درنهایت با اولویت بندی 14 ارزش اصلی، طراحی مسیر شغلی جذاب و هدفمند به عنوان مهم ترین ارزش و طراحی فرهنگ سازمانی دوستانه، به عنوان کم اهمیت ترین گونه ارزش پیشنهادی شناسایی شدند.
الگوی آموزش هوشمند بومی با تأکید بر سازمان های مشارکت کننده (مطالعۀ موردی: آموزش وپرورش استان تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
337 - 350
حوزههای تخصصی:
تحولات شتاب زده جهانی پدیده نوین و اجتناب ناپذیر برخورداری از فناوری های نوین در آموزش را، با عنوان آموزش هوشمند، مطرح می سازد که سهم هر کشور در متناسب سازی و بومی سازی آن قابل توجه است. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش هوشمند بومی با توجه ویژه به نقش سازمان های مشارکت کننده است. جهت تدوین مدل، رویکرد پژوهشی کیفی داده بنیاد با روش گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در جامعه آماری فعالان عرصه آموزش در استان تهران استفاده شد. با انجام دادن 14 مصاحبه کیفی و حصول اشباع نظری مدل آموزش هوشمند بومی طراحی شد که در مرکز آن آموزش هوشمند بومی با تعامل بین مجریان، تنظیم کنندگان، توسعه دهندگان، و مخاطبان قرار داشت و بر اساس یافته ها کارکرد صحیح مدل منوط به وجود عناصر و سازمان های مشارکت کننده در جامعه با وزارت آموزش وپرورش است. پیشنهادهای کاربردی جهت توسعه و اثربخشی بیشتر مدل نیز ارائه شد.
شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری: رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صمیمیت در سازمان، به عنوان یک رابطه یا تعامل از راه اشتراک گذاری خواسته های کاری با دیگر کارکنان است که می تواند مشکلات زیادی را رفع و یا از بروز آنها جلوگیری کند. در همین راستا هدف این پژوهش، شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری بود. جهت گیری پژوهش حاضر، توسعه ای و روش شناسی آن کیفی است. رویکرد پژوهش در این پژوهش، تحلیل محتوا و واحد تحلیل آن کلمه و مضمون بود. با بهره گیری از این رویکرد در تحلیل محتوا که به شیوه تمرکز در کلمه ها، تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر نظریه های پشتیبان و متون تجربی بود، داده ها گردآوری شدند. همچنین در این بخش، جامعه پژوهش متشکل از خبرگان دانشگاهی بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری زنجیره ای در مصاحبه پانزدهم اشباع نظری حاصل شد. بر اساس ترکیب الگوی تحلیل سندلوسکی و باروس (2007) و براون و کلارک (2006) مقولات اصلی و عوامل پژوهش شناسایی شدند. برای ارزیابی کفایت تحلیل محتوا، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با بازبینی و تأیید اعضای مشارکت کننده در فرایند اعتبارسنجی و برآورد ضریب 91/0، یافته های پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. براساس با یافته ها و الگوی شبکه ای پژوهش، سه مقوله فراگیر و چهل و یک عامل پایه از عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی می باشند. نتایج نشان داد قابلیت های رفتاری، ساختاری و محیطی سازمان، در ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری مؤثر است.
ارائه مدل نگهداشت استعداد در بین کارکنان نسل Z سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
26 - 56
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نسل Z نسلی است که با ثابت نشستن و پذیرفتن شرایط راضی نیست و به تغییر و پیشرفت علاقه مند است. به شکل جالبی این گروه علاقه دارند که برای کسب درآمد بیشتر و رشد حرفه ای شان، به مشاغلی که در اطراف خود می بینند، وارد شوند. کارکنان شایسته و متعهد دارایی های ارزشمندی برای هر سازمانی هستند و امروزه به آن ها سرمایه های انسانی می گویند. مدیریت حفظ و نگهداشت استعدادها بسیار ضروری است؛ زیرا آن ها می توانند کارایی و اثربخشی را افزایش دهند و سازمان خود را به بالاترین سطح در فضای رقابت و کسب وکار برسانند. هدف از این پژوهش، ارائه مدل نگهداشت استعداد در بین کارکنان نسل Z سازمان های دولتی است.
روش: این تحقیق کیفی و کاربردی است. مشارکت کنندگان آن، متخصصان و خبرگان منابع انسانی دانشگاهی و سازمان های دولتی است که از طریق روش نمونه گیری نظری تعیین شدند. برای شناسایی مقوله های مدل نگهداشت استعداد در بین کارکنان نسل Z سازمان های دولتی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و با ۳۵ نفر از خبرگان منابع انسانی دانشگاهی و سازمان های دولتی، مصاحبه های عمیق به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از روش نظریه پردازی داده بنیاد چندگانه کرانهلم و گولد کوهل استفاده شد.
یافته ها: در این تحقیق در مرحله کدگذاری استقرایی، پنج مقوله (مقوله محوری، بسترهای حمایتی فردی و سازمانی، زمینه های اجتماعی و فرهنگی، موانع فردی و شغلی و سازمانی، نتایج و پیامدهای فردی و سازمانی) و ۳۱ مفهوم استخراج شد؛ سپس پالایش مفهومی، کدگذاری الگویی (ارائه مدل)، انطباق نظری مدل، اعتبارسنجی تجربی و ارزیابی انسجام نظری مدل و غنی سازی نظریه تشریح شدند.
نتیجه گیری: حفظ و نگهداری از نیروی انسانی نسل Z، یکی از رموز موفقیت، بقا و سلامت هر کسب وکاری است. مدیران اثربخش بر این باورند که نگهداشت کارکنان نسل Z، رضایت مشتریان، افزایش ماندگاری و رضایت از کسب وکار در سازمان های دولتی را باعث می شود. جدا از بحث حقوق که نیاز جهانی برای تمامی نسل های نیروی کار است، مسائل دیگری، نظیر تعادل بهتر کار زندگی، فرصت های پیشرفت بیشتر و مزایای معنادار نیز برای نسل Z ارزش بسیاری دارد. این مسائل به قدری برای نسل Z ارزشمند است که گاهی برای کسب آن، شغلی با درآمد کمتر را انتخاب می کنند. این گروه از کارکنان، همچنین تمایل دارند که حمایت کارفرمایان دولتی در زمینه بهزیستی، به خصوص بهزیستی مالی و روانی را جلب کنند و روابط درون سازمانی قوی تری را نسبت به نسل های قبلی جست وجو می کنند. بنابراین در زمان استخدام و برای نگهداشت این گروه از کارکنان، می بایست به این دسته از نیازها توجه ویژه کرد.
مدل شایستگی های نیروی انسانی در مراقبت بهداشتی 4.0(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 108
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بروز صنعت نسل ۴ در دنیا و به ویژه در بخش مراقبت های بهداشتی، تحولات زیادی ایجاد کرده است. برای اجرای صحیح این تحول، نیروی انسانی باید شایستگی های لازم را داشته باشد. اهمیت این موضوع در بخش مراقبت های بهداشتی، به دلیل تعاملات انسانی، بیشتر است. پژوهش های قبلی به این بحث در حوزه مراقبت های بهداشتی توجه زیادی نکرده و مدلی از این شایستگی ها در بخش مراقبت های بهداشتی ارائه نداده اند. شناسایی این شایستگی ها و ارائه مدل روابط بین آن ها، لازمه تحول در بخش مراقبت های بهداشتی کشور است. پژوهش حاضر، به منظور پوشش این خلأ پژوهشی اجرا شده است.
روش: این پژوهش طی دو مرحله اجرا شده است. در مرحله نخست، به منظور شناسایی شایستگی ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شده است. شیوه نمونه گیری در این مرحله، قضاوتی و گلوله برفی و حجم نمونه ۱۵ نفر بوده است. برای تحلیل مصاحبه ها، از تحلیل تماتیک استفاده شده است. در مرحله دوم، به منظور ارائه مدل، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر فازی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده های مرحله دوم، پرسش نامه محقق ساخته، شیوه نمونه گیری، قضاوتی و گلوله برفی و حجم نمونه ۱۰ نفر بوده است.
یافته ها: بر اساس نتایج، ۳۰ شایستگی شناسایی شد که در قالب ۷ دسته کلی قرار گرفت. از میان شایستگی ها، شایستگی های «توان ادراکی عالی» و «امکان بهره گیری از حواس چندگانه» در مقاله های بررسی شده مشاهده نشد. مدل ساختاری تفسیری نشان داد که ویژگی های شخصیتی، مهم ترین و بنیادی ترین شایستگی است و پس از آن، شایستگی های مهارت تحلیلی، مهارت تحلیلی و مهارت فناورانه مهم ترند.
نتیجه گیری: از آنجا که شخصیت افراد در دوران کودکی شکل می گیرد، لازم است فرایندهای جذب بر اساس شایستگی های موجود، به ویژه شایستگی های شخصیتی بازنگری شود. یکی از ابزارهای مهم هر سازمان، ظرفیت سیستم های آموزش ضمن خدمت است که از آن برای تقویت سایر شایستگی ها بهره می برد. در اغلب سازمان ها اثربخشی این آموزش ها کم شده است. بازنگری سیستم آموزش کارکنان، بر فرایند ایجاد انگیزه، آموزش گروهی و پیگیری های مستمر مبتنی است.
رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی با نقش میانجی گری چابکی سازمانی در بین پرستاران بیمارستان ها
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی با نقش میانجی گری چابکی سازمانی در بین پرستاران بیمارستان که از مدل محقق ساخته استفاده شده است. در این مدل ابعاد مدیریت دانش پنج بعد ذخیره سازی، کاری، جذب، سازماندهی و کاربرد می باشد؛ که رابطه مدیریت دانش به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق چابکی سازمانی با سرمایه اجتماعی بررسی شد. برای بررسی تحقیق نمونه ای شامل 223 نفر به صورت تصادفی طبقه ای از پرستاران بیمارستان های امام خمینی و فیروزگر در شهر تهران انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسش نامه استاندارد با 48 سوال که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهای همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای spss و pls استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق چابکی سازمانی داشت(05/0>p).
طراحی و اعتباریابی الگوی استعدادیابی اعضای هیات علمی در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای (مورد: دانشگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
175-203
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحلی الگوی استعدادیابی اعضای هیات علمی در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و اجرایی بود که تعداد 19 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفته اند. در بخش کمی نیز، جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه لرستان به تعداد 307 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 110 نفر به عنوان نمونه جهت انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی دو پرسشنامه محقق ساخته اعتباربخشی و اعتباریابی الگوی اکتشافی است. تایج بیانگر آن است که مولفه آموزشی (تسلط علمی، یاددهی اثربخش، یادگیری)، مولفه پژوهشی (به کارگیری دانش، قابلیت پژوهش، نگارش و انتشار علمی، تحلیل گری)، و مولفه مشاوره ای (مشاوره به محیط های کسب و کار، مشاوره به دانشجویان و مشاوره به جامعه) ابعاد اصلی مدل را تشکیل می دهند، بعلاوه نتایج آزمون تی در بخش اعتباربخشی مدل نشان داد که همه مولفه ها از اعتبار کافی برای قرار گرفتن در الگوی نهایی برخوردار می باشند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد همه متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/. روی متغیر مکنون متغیر متناظر خود هستند، لذا در سطح معنی داری 01/. معنی دار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند.
مفهوم پردازی گفتمان های کارکنان نسبت به راهبردهای ایجاد تاب آوری در سازمان های بخش دولتی: پژوهشی بر مبنای روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های فراروی مدیریت دولتی ایران، تقویت تاب آوری کارکنان در شرایط مواجهه کشور با انواع بحران-هاست، زیرا سازمان های دولتی با اتکا نیروی انسانی خود می توانند راهبری و مدیریت برخورد با انواع بحران ها را به صورت اثربخش انجام دهند. پژوهش های متعددی در مورد راهبرد های نظام اداری برای ارتقا تاب آوری کارکنان بخش دولتی انجام شده است؛ ولی این راهبرد ها مبنی بر نگاه مدیران و حکمرانان سازمان ها اقامه شده است. شکاف دانش مهم در این زمینه نبود نگاه خود کارکنان در باب راه های تقویت تاب آوری آن ها است. هدف غایی این پژوهش مفهوم پردازی گفتمان های خود کارکنان در مورد راهبرد های بالابردن تاب آوری کارکنان در شرایط بحران (مثل کرونا) با استفاده از روش شناسی کیو بوده است. در پاسخ به پرسش های پژوهش شش گفتمان ذهنی (تاب آوری در پرتو ایجاد حس مهم بودن در سازمان، تاب آوری در پرتو غنی سازی محیط کاری در سازمان، تاب آوری در پرتو برنامه ریزی بحران محور، تاب آوری در پرتو تحول فرایندها، تاب آوری در پرتو تعاملات سازنده در سازمان و تاب آوری در پرتو تحول دموکراسی سازمانی) در پرتو تحلیل عاملی پدید آمدند و در پایان دلالت های این الگو های ذهنی برای نظریه و عمل تاب آوری کارکنان برای دانش پژوهان و خط مشی گذاران بحث شد.
شناسایی مؤلفه های سبک رهبری فرماندهان هشت سال دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رهبری، نقش بزرگی را در موفقیت سازمان ها دارد. لذا اتخاذ رویکرد رهبری مناسب ضرورتی جدی است .پژوهش حاضر با هدف شناسایی سبک رهبری فرماندهان هشت سال دفاع مقدس و الگوسازی سبک رهبری آنان برای مدیران سازمان ها به منظور توسعه نظریه رهبری تدوین شده است.این تحقیق از نظر هدف، اکتشافی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل تم است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه می باشد. روش گردآوری اطلاعات میدانی وکتابخانه ای است و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه می باشد. جامعه آماری، رزمندگان (پیروان) هشت سال دفاع مقدس است که با فرماندهان ارتباط مستقیم داشته اند. همچنین از کتب و اسناد موجود در رابطه با سبک رهبری فرماندهان استفاده شده است که از میان رزمندگان 8 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه برداری در این تحقیق از نوع نمونه برداری غیراحتمالی و هدفمند است. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی در این پژوهش از روش کدگذاری و تحلیل تم استفاده شده است. پس از بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته، نتیجه ی حاصله این است که سبک رهبری کشف شده فرماندهان هشت سال دفاع مقدس «رهبری توحیدی» است که ترکیبی از سبک های رهبری معنوی، رهبری خدمتگذار، رهبری تحول آفرین و سبک رهبری پرجاذبه است. کلید واژه ها: رهبری، سبک رهبری، فرماندهان دفاع مقدس
فرامطالعه پژوهش های فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه مدیریت با چالش های فراوانی مواجه است که یکی از این چالش ها، چالش روش شناسی انجام پژوهش های مدیریتی از جمله رفتار سازمانی است. بررسی و شناخت این مقوله به توسعه و طراحی مسیر پیشرفت دانش رفتار سازمانی کمک می کند. در این مقاله به بررسی پژوهش های نشریه فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی از منظر روش شناسی پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی مقالات فصلنامه مطالعات رفتار سازمانی است که در بازده زمانی 1392 تا 1400 چاپ شده است. تعداد 242 مقاله از نظر 8 شاخص از جمله پراکندگی تعداد مقالات در هر سال، رویکرد پژوهش، روش تحلیل داده ها، ابزار گردآوری اطلاعات، حوزه مورد پژوهش، تعداد نویسنده هر مقاله، منطقه جغرافیایی مورد مطالعه و رشته تحصیلی نویسنده مسئول مقاله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد جامعه آماری بیش تر مطالعات بر استان تهران (37 مورد)، خراسان رضوی (13 مورد) و استان فارس (10 مورد) متمرکز بوده اند. بیشتر موضوعات مقالات رهبری و اعتماد (40 مورد)، رفتار انحرافی (32 مورد) و متغیرهای مربوط به نگرش (23 مورد) بوده و پژوهشگران رشته مدیریت دولتی سهم قابل توجهی در چاپ مقالات حوزه رفتار سازمانی داشته اند. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، بیشتر پژوهش ها به صورت توصیفی-همبستگی و دارای رویکرد کمی و با روش معادلات ساختاری انجام شده اند و 54 درصد از روش گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده است.
نگاشت نقشه ذهنی کارکنان از توانمندسازی منابع انسانی با استفاده از تکنیک استخراج استعاره ای زالتمن (مورد مطالعه: شرکت توزیع نیروی برق استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی و شناسایی ادراکات کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان فارس درباره توانمندسازی منابع انسانی برای رسیدن به شناختی عمیق تر از آن به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری در این حوزه بود. برهمین اساس با استفاده از فن استخراج استعاره ای زالتمن، به بررسی و تحلیل ساختارهای شناختی کارکنان پرداخته شد. مشارکت کنندگان پژوهش به تعداد 12 نفر و از بین مدیران و کارشناسان خبره شرکت مذکور با به کارگیری روش نمونه گیری مفهوم برگزیده شدند؛ بعد از آن از افراد مذکور درخواست شد برای جلسه مصاحبه، تصاویری را که از دید آن ها مبین معنای توانمندسازی منابع انسانی است، انتخاب کنند. در جلسه مصاحبه، پرسش هایی مربوط به تصاویر مطرح و بعد از آن، جواب ها با هدف کشف مفاهیم تحلیل شد. در کل چهارده ساختار استخراج شد که ساختارهای «تفویض قدرت و پرداخت حقوق بر اساس آن»، «پذیرش هوشمندانه ریسک»، «مدیریت مشارکتی»، «روابط مبتنی بر عملکرد»، «خلاقیت توأم با خردگرایی»، «خود اثربخشی و احساس شایستگی» و «تحول سازمانی» به عنوان ساختارهای اصلی در نقشه اجماعی شناسایی شدند. براساس نقشه اجماعی، «تفویض قدرت و پرداخت حقوق بر اساس آن» و«خلاقیت توأم با خردگرایی»، ساختارهای علّی و «مدیریت مشارکتی»، «خود اثربخشی و احساس شایستگی» و «تحول سازمانی»، ساختارهای معلول محسوب می شدند. نقشه اجماعی نشان می داد که باتوجه به روابط بین ساختارها، سازمان می تواند جهت توانمندسازی منابع انسانی، با استفاده از تفویض قدرت و ایجاد خلاقیت توأم با خردگرایی، به خلق مدیریت مشارکتی و خود اثربخشی و حس شایستگی در کارکنان اقدام نماید که در نهایت تحول سازمانی را به دنبال خواهد داشت.
استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه: مبتنی بر رویکرد نظریه ی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
204 - 173
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش خطیر نظام آموزشی در جامعه و تنوع خدمات و فعالیت های آن، ضروری است که منابع انسانی عظیمی در اختیار این نظام قرار بگیرد، اما معمولاً این منابع به شایستگی انتخاب نمی شوند یا به طور مؤثر و کارآمد از آن ها بهره برداری نمی شود؛ بنابراین در این پژوهش فرایند استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه با استفاده از روش کیفی مبتنی بر نظریه ی داده بنیاد، مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور با 23 نفر از رؤسا و معاونین دانشگاه های آزاد مصاحبه ای صورت گرفت و داده ها استخراج شد و در فرآیند سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. نتایج بیانگر 14 مقوله ی کلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علی (آینده نگری در تصمیمات دانشگاهی و مدیریت صحیح منابع)؛ مقوله ی کانونی (شایسته سالاری)؛ راهبردهای استقرار (شایسته پروری، سبک مدیریتی، ایجاد فضای مشارکتی و ایجاد زمینه های ساختاری و اجرایی مطلوب)؛ عوامل زمینه ای (فرهنگ و ارزش و عوامل روانشناختی)؛ شرایط مداخله گر (مدیریت نظام دانشگاهی، پشتیبانی و فرهنگ سازمانی) و پیامدهای مورد انتظار (اعتلای دانشگاهی)، فرایند استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه و روابط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کنند. برای بررسی روایی و پایایی یافته ها از روش بازبینی توسط اعضاء، بررسی همکار و مشارکتی بودن استفاده شد، و نظرات آن ها در تدوین الگو به کار گرفته شد و همچنین به طور همزمان از چند تن از مصاحبه شوندگان در تحلیل و تفسیر داده ها کمک گرفته شد. در نتیجه این پژوهش برای سیاست گذاران و تصمیم گیران چارچوبی را ارائه می نماید که می توانند به منظور استقرار نظام جانشین پروری مدیریت در دانشگاه ها به کار ببرند.
ارائه و تبیین مدل کمی هوشمندی سیاسی منابع انسانی بخش دولتی ایران از طریق تحلیل عاملی تائیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
243 - 219
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه الگوی هوش سیاسی منابع انسانی انجام شده است. روش پژوهش کمی همبستگی و توصیفی بوده است، که جهت ارائه الگوی هوش سیاسی از روش کمی استفاده گردید. جامعه آماری را مدیران میانی استان های شمال غرب کشور تشکیل داده است که 488 نفر هستند و بعد از نمونه گیری از طریق فرمول کوکران 216 مورد نمونه انتخاب گردید. روایی ابزار از طریق راهنمایی های اساتید تایید گردید و پایایی ابزار نیز از طریق محاسبه بالای 7/0 ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی جهت توصیف شرایط ومعرف های جمعیت شناختی استفاده گردید و از آمار استنباطی نیز جهت تحلیل کمی مدل از تحلیل عاملی تائیدی در قالب نرم افزارهای SPSS25 و Lisrel8.8 استفاده گردید. تحلیل آماری بر روی 31 مقوله و 103 زیرمقوله (مقوله علّی شامل 4 مضمون، مقوله زمینه ای 5 مضمون، مداخله ای 5 مضمون، هسته اصلی 6 مضمون، راهبردها 6 مضمون و پیامدها 5 مضمون) بررسی گردید. طبق یافته ها مدل پیشنهادی می تواند در سنجش هوشمندی سیاسی منابع انسانی مدیران بخش دولتی با تاکید بر پاسخگویی را افزون تر کند. نتایج تحلیل عاملی تائیدی نیز با بارهای عاملی مشاهده شده برای تمام مقولات و مضامین که بیشتر از 3/0 که در بازه قابل قبول هستند، و آزمون T-value معناداری نیز که بزرگتر از 96/1 مشاهده گردید، نشان از برازش مدل ساختاری و تائید مدل نظری می باشد و نتایج مدل ساختاری نیز نشان داد که متغیرهابا ضریب مسیر و T-value معناداری مثبت بر همدیگر تاثیر دارند،در پایان پیشنهاداتی ارائه گردید.
طراحی مدلی برای مدیریت تعارض بین نسلی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
52 - 78
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تنوع نسلی در نیروی انسانی، یکی از عوامل گسترش تعارض در سازمان هاست و اغلب سازمان های امروزی با آن روبه رو هستند. هدف این مطالعه، طراحی مدل مدیریت تعارض بین نسلی در سازمان های دولتی ایران است.
روش: برای اجرای این پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را خبرگان دانشگاهی و سازمانی تشکیل دادند. به منظور گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته های پژوهش ناظر بر 119 مضمون پایه، 35 مضمون سازمان دهنده و 12 مضمون فراگیر بوده است. مضمون های فراگیر عبارت اند از: گسست مدنی در ادراک پذیری و معناگرایی رویدادی، گسست در تنظیمگری قواعد عمومی ارتباطی، چارچوب خودتعیینی ارزشگرای شغلی، واگرایی های محیطی سازمانی در فرهنگ پذیری نسلی، اضمحلال معنایی اصالت در تعاملات بین نسلی، اعتزال سازمانی در مدیریت ناهم سانی های بین نسلی، تعارض های بین نسلی در جهان بینی های شغلی، بی اطمینانی های بین نسلی در کیفیت تحقق پذیر شغلی، جهت گیری های دوسویه تعارض وظیفه ای رابطه ای، معیارهای گزینشی در انتخاب سبک مدیریت تعارض، استراتژی های مدیریت تعارض کارکردگرایانه و استراتژی های مدیریت تعارض تفسیرگرایانه.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت که برای درک بهتر تعارض های بین نسلی، می بایست به ریشه یابی زمینه های ایجاد اختلاف در ساختار ادراکات گسست نسلی پرداخت و در تدوین نوع استراتژی ها، می بایست به صورت بازخوردی، هر دو زمینه های گسستی و تعارضی را لحاظ کرد.
ارائه استراتژی های توسعه منابع انسانی در سازمان های علمی و فناورانه (مورد مطالعه: سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
112 - 132
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژی های توسعه و بهبود بهره وری منابع انسانی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است، این مطالعه ابتدا به شناسایی و احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای منابع انسانی و سپس ارایه استراتژی های توسعه و تدوین برنامه های عملیاتی و اقدامات متناسب با استراتژی ها در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت پرداخته است. در این راستا افراد به شیوه تدریجی (هدفمند) از بین مدیران، خبرگان و متخصصان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت انتخاب شده اند. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل نتایج نیز رویکرد نقاط مرجع استراتژیک (SRP) است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد راهبرد اصلی و کلی سازمان، راهبرد تهاجمی (توسعه) است. همچنین پس از بررسی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در حوزه های وظیفه ای منابع انسانی و نظرات افراد خبره در زمینه تحلیل عوامل داخلی و خارجی منابع انسانی سازمان، با بررسی های انجام شده و همچنین در نظر گرفتن سمت و سوی سیاست های شناسایی شده در این حوزه، استراتژی های منابع انسانی در ماتریس SWOT تدوین گردید. نتایج به دست آمده، حاکی از این است که استراتژی مناسب برای مشاغل اصلی و تخصصی صف، مشاغل ستادی تخصصی و ستادی عمومی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت، استراتژی متعهدانه، استراتژی مناسب برای مشاغل خدمات عمومی، استراتژی ثانویه و استراتژی مناسب برای مشاغل قرارداد کار معین، استراتژی پیمانکارانه می باشد.
صنعت نسل 4؛ تدوین الگوی شایستگی حرفه ای مدیران کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
176 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های حرفه ای مورد نیاز مدیران کیفیت جهت انطباق با الزامات صنعت نسل 4 است. محقق سعی نموده تا با بررسی تغییرات مورد انتظار در صنعت 4 از چهار جنبه؛ کارخانه (افراد و فرآیند)، کسب وکار، محصول و مشتریان، شایستگی های فنی، روش شناختی، اجتماعی و شخصی مدیران کیفیت را جهت ورود به صنعت 4 شناسایی کند. این مطالعه، کیفی است و با روش تحلیل مضمون، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده با شانزده نفر از مدیران کیفیت و مدیران منابع انسانی شرکت های دریافت کننده سطوح مختلف تعالی در بخش ساخت و تولید در سال 1400، تحلیل و مضامین پایه ای و مضامین سازمان دهنده شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد که مدیران کیفیت برای تفسیر داده های بزرگ مربوط به فرآیندها جهت اتخاذ تصمیمات راهبردی، استفاده از فناوری های دیجیتالی، و آگاهی از ریسک امنیتی داده ها، به شایستگی های فنی نیاز دارند. برای استفاده از داده ها جهت شناسایی منشأ مشکلات، دسترسی به منابع قابل اعتماد یادگیری و توانایی استفاده از ابزارهای جدید به منظور حل مؤثر مسائل پیچیده، شایستگی های روش شناختی مورد نیاز خواهد بود. شایستگی های اجتماعی در ارتباطات بین سازمانی، ارتباط با تأمین کنندگان و مشتریان در پلتفرم های مجازی مشترک جدید، همراه با توانایی حفظ دانش ضمنی و صریح در یک محیط غیرمتمرکز که نیازمند توانایی رهبری برای تصمیم گیری است، ضروری خواهد بود. توانایی انجام وظایف شغلی در محل های کاری منعطف و در زمان های انعطاف پذیر، و نیز سازگاری با تغییرات مکرر مرتبط با کار ازجمله شایستگی های شخصی مورد نیاز محسوب می شوند.