فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۶۱ تا ۶٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقش مدیران صف در تحقق ارتباط شیوه های مدیریت منابع انسانی با عملکرد، حیاتی و انکارناپذیر است. در پژوهش های پیشین، به خصوصیت های این نقش در کشور به اندازه کافی توجه نشده است. در این پژوهش برای نخستین بار تلاش شده است تا با استفاده از مدل نظری و روشی جدید در جامعه آماری شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به بررسی عمیق تر نقش مدیران صف در مدل جعبه سیاه منابع انسانی پرداخته شود و ضمن شناسایی چالش های آنان در مسیر تحقق انتظارات عملکردی، به اولویت بندی میزان اهمیت هر یک از چالش ها اقدام شود. روش: پژوهش حاضر با دو روش و در دو مرحله مجزا اجرا شده است. نخست، به کمک روش فراترکیب با رویکرد «ترکیب تلفیقی تحقیقات» و با مطالعه و کُدگذاری علمی و روش مند 243 مقاله معتبر پیشین، به شناسایی و دسته بندی چالش های عملکردی مدیران صف در جعبه سیاه مدیریت منابع انسانی پرداخته شد. دوم، با استفاده از روش کمّی تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و بر اساس نیاز شرکت ملی پخش فراورده های نفتی، به اولویت بندی چالش های شناسایی شده در گام نخست پژوهش اقدام شد. یافته ها: مرحله شناسایی چالش های عملکردی مدیران صف، به توصیف و توضیح عوامل متعددی انجامید که در نهایت، همه عوامل در پنج گروه کلی دسته بندی شدند. در مرحله اولویت بندی اهمیت چالش ها نیز «حمایت مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی» مهم ترین چالش تشخیص داده شد و به ترتیب «توانایی، دانش و مهارت» و «تعهد به مدیریت افراد» در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند و «ابهام در نقش و اولویت های متعارض» و «حجم کار» به طور مشترک اهمیت کمتری داشتند. نتیجه گیری: در صورت ناکامی مدیران صف در ایفای نقش مؤثر بر ارتباط با وظایف محوله حوزه منابع انسانی، امکان شکست کلیه تلاش ها برای به کارگیری شیوه های مدیریت منابع انسانی و متعاقب آن، هدررفت منابع سازمانی بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین، مدیران و تصمیم سازان سازمانی باید ضمن در نظر گرفتن چالش های عملکردی مدیران صف، به راه کارهای غلبه بر آنان به طور ویژه ای توجه کنند. در انتها نیز ضمن بحث و بررسی یافته ها، به توصیف مسیرهایی پرداخته شده است که بررسی آنها در پژوهش های بعدی لازم است.
واکاوی رویکردهای استراتژیک توسعه نوآوری در بخش کشاورزی هوشمند ایران با به کارگیری روش SIMUS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، واکاوی رویکردهای استراتژیک توسعه نوآوری برای کسب وکارهایی است که قصد دارند جایگاه قابل قبولی در آینده کشاورزی ایران داشته باشند. مصاحبه عمیق با 12 خبره منتخب، روش دلفی و بررسی اسناد کتابخانه ای روش های جمع آوری و بررسی داده ها بودند. محدوده پژوهش کل بخش کشاورزی ایران و جامعه هدف، کلیه فعالین و ذی نفعان بخش کشاورزی ایران هستند. پس از استخراج روندهای کلان، استراتژی های توسعه نوآوری و نوآوری های اختصاصی بخش کشاورزی با به کارگیری ابزارهای تجزیه وتحلیل استراتژیک، ضمن استخراج مهم ترین عوامل محیطی (فرصت و تهدید) و مهم ترین عوامل داخلی (ضعف و قوت)، نسبت به موقعیت یابی استراتژیک کسب وکارهای ایرانی اقدام شد. با استفاده از روش سیموس به عنوان یک رویکرد پیشرفته در تصمیم گیری چندمعیاره،استراتژی ها و نوآوری های استخراج شده، رتبه بندی شدند. مهم ترین نقطه ضعف کسب وکارهای ایرانی نداشتن دانش و مهارت تخصصی و مدیریتی و مهم ترین نقطه قوت، برخورداری از نیروی های انسانی جوان و خلاق شناسایی شد. خرده مالکی گسترده و عدم بلوغ اکوسیستم نوآوری در بخش کشاورزی مهم ترین تهدیدها و غنی بودن اکوسیستم کشاورزی ایران و همچنین سرمایه انسانی جوان، خلاق و تحصیلکرده مهم ترین فرصت ها شناسایی شدند. همکاری های استراتژیک جهت توسعه نوآوری های کاربردی منطبق بر بلوغ اکوسیستم نوآوری کشاورزی به عنوان برترین استراتژی و تجاری سازی داخلی نوآوری های پیشرفته به عنوان ضعیف ترین استراتژی شناسایی شدند. نوآوری های مرتبط با کارایی بازار و کارایی مزرعه به عنوان مناسب ترین نوآوری ها و نوآوری های مرتبط با مزارع پیشرفته به عنوان نامناسب ترین نوآوری ها به منظور توسعه نوآوری در بخش کشاورزی ایران شناسایی شدند.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی در سازمان با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
79 - 108
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه مدیران به پیامدها و جوانب اخلاقی تصمیم گیری های سازمانی می تواند به ارتقای وجهه و اعتبار اجتماعی سازمان یاری رساند. در این راستا پژوهش حاضر به شناسایی و تعیین روابط میان عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته متوالی (کیفی کمی) است. شناسایی عوامل مورد نظر با روش فراترکیب و تعیین روابط میان آن ها به کمک مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش اول شامل پژوهش های موجود و قابل دسترس در پایگاه های علمی معتبر کشور در زمینه تصمیم گیری اخلاقی و در بخش دوم مدیران و کارکنان شرکت دانا سرمایه شهر شیراز که درگیر مسائل مالی هستند بوده است. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شده است. یافته ها: مهم ترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی شامل 15 عامل فردی، سازمانی، اجتماعی و محیطی بوده است که روابط آن ها در قالب شش سطح تأثیرگذاری ارائه شده است. نتیجه گیری: ترویج تصمیم گیری اخلاقی در میان مدیران نیازمند تقویت پیشایندهای آن است و در اولویت قرار دادن عوامل دارای بیشترین اثرگذاری به ارتقای اثربخشی این تلاش ها کمک خواهد کرد.
تحلیل میدان نیرو عوامل مؤثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی کارکنان ستادی با رویکرد فازی (مورد مطالعه: شرکت برق منطقه ای فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
169 - 210
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی از جمله دارایی های نامشهود سازمانی محسوب می شود، که نتیجه نگرش های آن ها می تواند سوق دهنده یا بازدارنده سازمان در جهت رسیدن به اهدافش باشد. از جمله این نگرش ها اشتیاق شغلی و بی تفاوتی سازمانی است که در دو سر طیف یکدیگر قرار می گیرند؛ به گونه ای که لازمه رسیدن به اشتیاق شغلی دور شدن از نیروهای ایجادکننده بی تفاوتی می باشد زیرا بی تفاوتی نگرشی مخرب قلمداد می شود. در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی کارکنان شرکت برق منطقه ای فارس می باشد. به منظور گردآوری داده ها نخست با روش فراترکیب ۶۴ عامل مشترک موثر بر اشتیاق شغلی و بی تفاوتی شناسایی شد؛ سپس با وزن دهی به روش بهترین-بدترین فازی نتایج حاکی از آن شد که نگرش مولد و توانمندسازی روان شناختی، جاذبه های شغلی و عدالت-محوری مهم ترین عوامل هستند. سپس با روش دیمتل فازی به رابطه سنجی پرداخته و نتایج حاکی از آن شد که، کارآمدی سرپرست، تقاضاهای شغلی نامتوازن، عدالت-محوری عواملی تاثیرگذار و توانمندسازی روان شناختی، پویایی شخصیت، نگرش-مولد عوامل تاثیر پذیری هستند. در نهایت به منظور سنجش وضع موجود، ۲۱۳ نفر از کارکنان ستادی شرکت برق منطقه ای فارس از جامعه ای به اندازه ۵۸۰ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و مشخص شد که جاذبه های شغلی بیش ترین امتیاز سوق دهندگی را کسب کرد و عدالت محوری با کسب امتیاز منفی به عنوان بازدارنده اشتیاق شغلی شناسایی شد.
بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (مورد مطالعه: شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
219 - 244
حوزههای تخصصی:
| سال شانزدهم | شماره 61 | تابستان 1403 | صفحات 219 تا 244 |
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (موردمطالعه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب) است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی اکتشافی و از نوع آمیخته است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی را خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی شرکت تشکیل می دهند. تعداد خبرگان 22 نفر که به روش غیراحتمالی قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل 725 نفر شناسایی و از این تعداد یک نمونه 251 نفری به روش تصادفی ساده انتخاب شد. در مرحله کیفی براساس مصاحبه های انجام شده و تحلیل متون با استفاده از تکنیک های کدگذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های متغیرهای تحقیق شناسایی شدند و سپس با استفاده از آزمون دلفی فازی، عوامل شناسایی شده ارزیابی و ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا تعیین شد. در مرحله کمی نیز داده های خام بدست آمده از نمونه آماری با استفاده از تکنیک های آماری مناسب و نرم افزار Smart PLS 3.2.9 و SPSS 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آزمون مدل معادلات ساختاری جهت تبیین و بررسی الگوی ارائه شده انجام شد. نتایج آن نشان داد که مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا رابطه مثبت و معناداری دارد و تمامی ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا دارای رابطه معناداری با متغیر اصلی خود هستند و با توجه به تأیید شاخص های برازش مدل، الگوی نهایی پژوهش از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
واکاوی موانع و راه کارهای تصمیم گیری صحیح در پرتو رهنمودهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
25 - 49
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سعادت انسان و جامعه به تصمیم گیری صحیح بستگی دارد، بنابراین، هر مکتبی که بخواهد به سعادت انسان کمک کند، باید تصمیم گیری صحیح را به او بیاموزد. قرآن، کتاب هدایت است و دستورهایش، برای سعادت دنیوی و اخروی بشر جامعیت دارد، از این رو، پژوهش حاضر، موانع تصمیم گیری صحیح و راه کارهای غلبه بر آنها را با توجه به رهنمودهای قرآنی مدنظر قرار داده است. روش: در این پژوهش کیفی با استفاده از روش تدبر موضوعی در قرآن، دلالت های بسیار مهم قرآنی ناظر بر موانع تصمیم گیری، شناسایی و به کمک روش پنل خبرگان، روایی آن سنجیده شد. همچنین، به منظور تحلیل و فهم بهتر یافته ها با توجه به روش تحلیل شبکه های اجتماعی، از نرم افزار UCINET و NetDraw استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش، موانع تصمیم گیری به دو دسته موانع درونی (فردی) و بیرونی (محیطی) تفکیک شده است. موانعی همچون تردید، ترس، خودرأیی، پیروی از هوای نفس، جهل، سطحی نگری، شتاب زدگی، لجاجت و دنیاگرایی در شمار موانع درونی قرار می گیرند و موانعی همچون شیطان، سرزنش و مسخره شدن، مواجهه با زور، تزویر و تهدید از سوی صاحبان قدرت، از جمله موانع بیرونی شمرده می شوند؛ ضمن آنکه بر ضرورت رفع تزاحم گزاره های ناظر بر تصمیم گیری صحیح تأکید شده است. افزون بر این با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی مشخص شد که جهل از مهم ترین موانع تصمیم گیری صحیح است. نتیجه گیری: در صورت درک درست موانع درونی و بیرونی تصمیم، مدیران می توانند از طریق تقویت ویژگی هایی مانند ایمان به خدا، ایمان به غیب و باور به معاد، تقوای الهی، عدالت محوری، دانش تخصصی، مراتب صبر و امید به رحمت پروردگار، در کنار تعقل ورزی و دوری از خودرأیی، بر اعتبار تصمیم های خود بیفزایند.
ارائه الگوی جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رویکرد رفتار سازمانی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
213 - 246
حوزههای تخصصی:
مشارکت کارکنان بعنوان یک موضوع مهم و تأثیر گذار در سازمان ها جهت بکارگیری توان فکری و اندیشه های کارکنان، تبدیل به یک مزیت رقابتی شده است و با توجه به دستاوردهای قابل توجه رویکرد مثبت گرایی از جمله رفتار سازمانی مثبت گرا در سازمان ، هدف از این پژوهش طراحی مدل جلب مشارکت کارکنان در سازمان با تأکید بر رفتار سازمانی مثبت گرا می باشد.داده ها در مرحله اول از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزه مدیریت (دانشگاهی) که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش دلفی و در مرحله دوم از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری این پژوهش 305 نفراز کارکنان معاونت توسعه مدیریت و برنامه ریزی منابع دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می باشند که نمونه آماری با فرمول کوکران 170 نفر محاسبه شد. برازش مدل پژوهش با استفاده از نرم افزارSmart PLS3 و آزمون تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری انجام پذیرفت.نتایج نشان داد که بین عوامل ساختاری، عوامل رفتاری ، عوامل رفتار سازمانی مثبت گرا، عوامل محیطی و جلب مشارکت کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مشارکت کارکنان بر رضایت شغلی، تعهد سازمانی و توانمندسازی آنان موثر است. با توجه به نتایج این پژوهش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می تواند مواردی نظیر، ایجاد نظام پیشنهادها، کاهش تمرکز گرایی در سازمان ، تعدیل رسمیت سازمان، اشتراک گذاری اطلاعات، ایجاد انگیزش در کارکنان، ایجاد جو سازمانی حمایتگر، تقویت نگرش مثبت مدیران نسبت به مشارکت، توسعه خودکارآمدی کارکنان ، افزایش امیدواری و توسعه سبک خوش بینی در محیط کار را برای جلب مشارکت کارکنان بکارگیرد.
الگوی پیشایندهای خودکاوی منابع انسانی: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برخورداری از آگاهی نسبت به خود نوعی هنر زندگی و بودن است و فرد را در شکوفاسازی استعدادهای خود و تلاش برای شدن یاری می رساند. پژوهش حاضر بر آن است تا عوامل مؤثر بر خودکاوی منابع انسانی را شناسایی و اولویت بندی کند. روش شناسی: این مطالعه بر اساس هدف، کاربردی و از منظر نحوه جمع آوری داده ها در حوزه مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار دارد. روش پژوهش آمیخته متوالی (کیفی-کمی) است. استخراج الگوی نمایانگر عوامل تعیین کننده خودکاوی به روش تحلیل مضمون و اولویت بندی این آن ها نیز با روش دلفی فازی مثلثی انجام شده است. داده های مرحله کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 16 نفر از اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه منابع انسانی، رفتار سازمانی و روانشناسی گردآوری شده است. در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه از 50 نفر از مدیران سازمان های دولتی شهر خرم آباد نظرسنجی شده است. یافته ها: 24 مقوله اصلی به عنوان عوامل تعیین کننده خودکاوی استخراج و در قالب عوامل فردی و سازمانی دسته بندی شدند. اولویت بندی این مقوله ها نیز نشان داد اعتمادبه نفس، خودباوری، هدف نگاری، توانمندی فردی و فرهنگ سازمانی مهم ترین پیشایندها به شمار می روند. نتیجه گیری: مدیران منابع انسانی برای تسهیل خودکاوی کارکنان لازم است با نگاهی فراگیر پیشایندهای فردی و سازمانی مورد نیاز آن را تقویت کنند و در این راه بر اولویت اثرگذاری این عوامل توجه داشته باشند.
شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار کارآفرینانه سازمانی و نقش آن در پیاده سازی استراتژی کارآفرینی در بانک قوامین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
97 - 107
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار کارآفرینانه سازمانی و نقش آن در پیاده سازی استراتژی کارآفرینی در بانک قوامین می پردازد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق جزو روشهای علی قرار می گیرد و در کل یک روش توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش حاضر مدیران و کارمندان بانک قوامین در شهر تهران می باشد. باتوجه به اینکه در این تحقیق از روش اکتشافی و معادلات ساختاری و رتبه بندی استفاده گردیده است نیاز به حداقل 200 نفر نمونه آماری بود . برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. در این تحقیق با توجه به اینکه حجم جامعه حدوداً600 نفرتخمین زده شد که با این ترتیب 250 پرسشنامه توزیع که 233 عدد مناسب و خوانا عودت گردید. برای مدل سازی و تجزیه و تحلیل نتایج نهایی، از نرم افزار SPSS و آموس استفاده گردید. در این تحقیق برای تعیین پایایی پرسشنامه ها در میان جامعه آماری به صورت تصادفی از مدیران و کارکنان بانک قوامین در شهر تهران توزیع گردید و با روش دلفی وبا استفاده از نظر متخصصین امر متغیرهای اثرگذار کارآفرینی سازمانی استخراج و با تلفیق آن با متغیرهای استخراج شده از مقالات پرسشنامه ها توزیع گردید. پس از جمع آوری نتایج پرسشنامه مولفه های اثر گذار رفتارکارآفرینانه سازمانی به تعداد 7 مولفه استخراج و مبنای تحلیل و آزمون های آماری قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه محاسبه شد که مقدار آن برابر با 82/0 به دست آمد. با توجه به جدول خروجی نرم افزار آموس و رتبه بندی انجام شده راهبرد تمایز با ضریب 785/0 درصد بالاترین رتبه و بعد از آن به ترتیب اطلاعات هوشمند با ضریب 651/0، راهبرد مشارکت در نوآوری با ضریب 586/0، رویکرد کارآفرینانه با ضریب 564/0 و بازارسنجی کارآفرینانه با ضریب 472/0 در سنجش پیاده سازی استراتژی کارآفرینی نقش داشتند.
الگوی عوامل مؤثر بر شکل گیری تجربه دیجیتال کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
23 - 50
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویارویی و تعامل کارکنان با سازمان، تجربه و درک همه جانبه ای را از حضور و عضویتشان در سازمان برای آنها ایجاد می کند که بر رفتار، نگرش و عملکرد آنها تأثیرگذار است. پیدایش تحول دیجیتال در دنیای کسب و کار ماهیت این تجربه را پیچیده تر و شناخت چگونگی شکل گیری آن را ضروری تر ساخته است. پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری تجربه دیجیتال کارکنان پرداخته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نگاه هدف کاربردی، بر اساس نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی و با روش کیفی دومرحله ای انجام شده است. ابتدا با استفاده از روش مرور نظام مند مبانی نظری 22 مقاله و گزارش حرفه ای در مبانی نظری مرور شد و الگوی اولیه ای برای این مفهوم ارائه شد. سپس برای تأیید و تکمیل عوامل شناسایی شده در مرحله اول، با یازده نفر از خبرگان دانشگاهی و حرفه ای در حوزه تحول دیجیتال و منابع انسانی کشور که با نمونه گیری هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انتخاب شدند مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این مصاحبه ها نیز با روش تحلیل مضمون انجام شد.
یافته ها: در این پژوهش 70 عامل گوناگون به عنوان عوامل مؤثر بر شکل گیری تجربه دیجیتال کارکنان در سازمان شناسایی شدند که در قالب 8 مقوله اصلی فرهنگی، شغلی، رهبری، استراتژی، نام تجاری، فناوری، محیط فیزیکی و عوامل فردی طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: بهسازی وضعیت موجود عوامل اثرگذار بر شکل گیری تجربه دیجیتال خوشایند برای کارکنان در سازمان بر آن ضروری است. الگوی ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی در این زمینه استفاده شود.
شناسایی ابعاد و مولفه های شایستگی مدیران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
88 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اﻣﺮوزه، ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﺑﺎ ﺷکﺎفﻫﺎی ﺷﺎیﺴﺘﮕی در ﺳﻄﻮح ﻣﺪیﺮیﺘی ﻣﻮاﺟﻪاﻧﺪ. نظام های سلامت با توجه به مشکلات بهداشتی پیچیده و اهداف اثربخشی و رضایتمندی در تمام سطوح با چالش های زیادی در این حوزه مواجه هستند. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های شایستگی مدیران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.روش بررسی: این پژوهش کیفی-کمی بر حسب هدف، بنیادی- کاربردی می باشد. در بخش کیفی (تحلیل مضمون )، جامعه آماری شامل خبرگان آشنا به موضوع بودند و تعداد 14 نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل شایستگی مدیران دارای 5 بعد و 40 مولفه می باشد. این ابعاد شامل مهارت حرفه ای، مهارت تعاملی و مشارکتی، مهارت توسعه کیفیت سلامت، مهارت فردی، و مهارت مبتنی بر تحقیق و بررسی می باشند. از میان این ابعاد، بعد مهارت توسعهکیفیت سلامت، سنگ زیربنای مدل را تشکیل می دهد. نتیجه گیری: به کارگیری الگوی شایستگی های مدیران بخش سلامت یکی از شیوه های بهبود و ارتقای مدیران می باشد که می تواند سطح سلامت کشور را ارتقاء دهد. استفاده از این مدل در عمل نیازمند آگاهی مدیران سطوح بالا بوده و ایجاد سازوکار مناسب برای استفاده از این مدل امری غیرقابل انکار است.
ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی: رویکرد نظریه داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 102
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه رهبران یکی از موضوعات اصلی تمامی سازمان هاست و بدون داشتن مهارت های لازم و تلاش برای تقویت آن در بلندمدت، نمی توان انتظار داشت که اهداف پیشرفت کنند و تحقق یابند. در سازمان های پیشگام، توسعه رهبری، ظرفیتی فعال کننده و بااهمیت به شمار می رود. هدف این پژوهش، ارائه الگوی توسعه رهبری در بانک ملی است.روش: این پژوهش از نوع کاربردی و کیفی است. داده های گردآوری شده برای اجرای پژوهش با استفاده از نظریه داده بنیاد چندگانه تحلیل شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان و مدیران ارشد بانک ملی و اساتید دانشگاهی بودند که 20 نفر از آن ها با روش نمونه گیری نظری برای مشارکت در پژوهش انتخاب شد.یافته ها: پدیده محوری توسعه رهبری، دو مقوله توسعه رهبری فردی (سرمایه انسانی) و توسعه رهبری جمعی (سرمایه اجتماعی) را دربردارد. همچنین عوامل مؤثر بر توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل برون و درون سازمانی و راهبردهای توسعه رهبری فردی و جمعی. بسترهای شکل دهنده توسعه رهبری، عبارت اند از: عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، محیطی، بی ثباتی و ریسک و نظام های مدیریتی. از سوی دیگر، مقوله های سیاست گذاری کلان، توسعه یافتگی مدیریت، هماهنگی و انسجام، تأمین منابع و مدیریت عملیات خدمات، تسهیگرهای توسعه رهبری هستند. کارکردهای توسعه رهبری مقوله های رشد فردی، رشد سازمانی و رشد فراسازمانی را دربردارد.نتیجه گیری: توسعه رهبری فرایند چندبعدی تلقی می شود که به شناخت فرد از خود و محیط، توسعه مهارت های ارتباطی و تعاملات مؤثر با اعضای گروه نیازمند است. توسعه رهبری جمعی، نتیجه اصلی الگوی این پژوهش به شمار می رود و به معنای تقویت و گسترش مهارت ها، ویژگی ها و قوت های مرتبط با تیمی از افراد است.
شناسایی و تبیین انواع رفتارهای توانمند ساز رهبران با روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
137 - 168
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه سازمان ها، نیروی انسانی و توانمندسازی آن هاست و رهبران با به کار گرفتن رفتارهای توانمندساز می توانند زمینه رشد و پیشرفت سازمان و دستیابی به عملکرد مطلوب سازمانی را فراهم آورند. با توجه به اهمیت این موضوع پژوهش حاضر باهدف شناسایی و تبیین انواع رفتارهای توانمندساز رهبران انجام پذیرفت. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت و روش، ترکیبی با رویکرد متوالی اکتشافی است که در فاز کیفی از روش تحلیل محتوا و در فاز کمی از روش پیمایش بهره گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی تحقیق، اساتید دانشگاه و مدیران سازمان های دولتی هستند که تعداد 30 نفر از آن ها بر اساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش، ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون درون کدگذار و میان کدگذار تائید شد. هم چنین مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کمی اساتید دانشگاه و مدیران سازمان های دولتی هستند که پرسشنامه خبره توسط 30 نفر از آن ها پاسخ داده شد. لذا ابزار گردآوری داده در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تائید شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و نرم افزار Atlas.ti و در بخش کمی از روش Delphi fuzzy استفاده شد. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی انواع رفتارهای توانمندساز رهبران است که درنهایت20 نوع از انواع رفتارهای توانمندساز شناسایی شدند که از میان آن ها، تقسیم قدرت و تمرکززدایی، تفویض اختیار و استقلال، مدیریت استعداد آینده محور، مربی گری و مرشدی، یادگیری مؤثر و تیم سازی در سازمان به عنوان مهم ترین رفتارهای توانمندساز رهبران مشخص شدند.
شناسایی چالش های انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران (مورد پژوهی: سازمان اداری- استخدامی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
64 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نظام اداری ایران، وظیفه انتخاب و انتصاب مدیران دولتی اهمیت زیادی دارد. افرادی که این مناصب محوری به آن ها سپرده می شود، قدرت شکل دادن و تأثیرگذاری بر جهت گیری مدیریت عمومی، اجرای سیاست ها را برعهده دارند. انتخاب مدیران دولتی مناسب، فقط یک رویه معمولی نیست و تصمیمی است که می تواند پیامدهای گسترده ای برای اثربخشی و موفقیت دستگاه اداری داشته باشد. تیمی که از مدیران توانا و شایسته تشکیل شده است، تحول و دگرگونی های مثبتی را در سیستم اداری به وجود می آورد و حکمرانی کارآمد را تقویت می کند. با انتخاب مدیران توانمند، سیستم اداری ایران می تواند به طور فعال به چالش ها رسیدگی و سیاست های مؤثری را پیاده سازی کند.
روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل داده اند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از نوع گلوله برفی با ۱۷ نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار، اعتبار یافته ها تأیید شد.
یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد. ۵۳ مضمون پایه استخراج شد که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخ گویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرایندی طبقه بندی شدند. مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی»، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شد.
نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری و چشم انداز پیچیده آن را نشان می دهد. مهم ترین این چالش ها، موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبود فرایندها برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارتقای شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، به کارگیری روش های ارزیابی پیشرفته، استفاده از ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، توجه به دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی و رفع کمبودهای سازمانی، توصیه هایی را برای انتخاب مدیران ارائه می دهد. با پرداختن به این چالش ها و اجرای اصلاحات سازمانی هدفمند، می توان ساختار گزینش مدیران در نظام اداری ایران را به سمت انتخاب هایی مسئولانه تر و کارآمدتر سوق داد. این امر در نهایت به ارتقای سطح پاسخ گویی، کارایی و اثربخشی کلی نظام اداری در مسیر توسعه و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش تحلیل مضمون، اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان دو بخش دانشگاهی و اجرایی تشکیل دادند و با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با 17 نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA کدگذاری و سپس تجزیه و تحلیل شد. با کمک ضریب توافق بین دو کدگذار اعتبار یافته ها مورد تائید قرار گرفت. یافته ها: در این بخش به آسیب ها و چالش های انتخاب ها و انتصاب های مدیران در نظام اداری ایران پرداخته شد و 53 مضمون پایه استخراج گردید که در قالب پنج مضمون فراگیر نفوذ و پویایی سیاسی، ارزیابی و سنجش، پاسخگویی و شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای و فرآیندی طبقه بندی و مضمون فراگیر «نفوذ و پویایی های سیاسی» به عنوان مهم ترین عامل تأثیرگذار بر انتصاب های مدیریتی شناخته شدند. نتیجه گیری: این پژوهش چالش های حیاتی مرتبط با انتخاب و انتصاب مدیران در نظام اداری ایران را روشن می کند و چشم انداز پیچیده ای را آشکار می کند که با نفوذ سیاسی، روش های ارزیابی، پاسخگویی، شفافیت، مدیریت منابع و مسائل رویه ای مشخص شده است. شناسایی 53 مضمون پایه بر مسائل فراگیر در این فرآیند تاکید می کند. مهمترین این چالش ها موضوع کلی «نفوذ و پویایی سیاسی» است که بر نیاز به بهبودهای قابل توجه برای به حداقل رساندن فشارهای خارجی بر انتصاب های مدیریتی تأکید می کند. این مطالعه از اصلاحات سازمانی حمایت می کند، به ویژه هدف قرار دادن شفافیت، کاهش مداخلات سیاسی، روش های ارزیابی پیشرفته، ابزارهای اندازه گیری اصلاح شده، در نظر گرفتن دانش و تجربه، بهینه سازی مدل های شایستگی، و اصلاح کمبودهای سازمانی برای تقویت پاسخگویی بیشتر در سیستم. با پرداختن مستقیم به این چالش ها، ساختار اداری می تواند به سمت انتخاب های مدیریتی مؤثرتر و مسئولانه تر تلاش کند و به بهبود کلی نظام اداری ایران کمک کند.
اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی دانشگاه فرهنگیان از طریق تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۴
218-246
حوزههای تخصصی:
انتخاب اساتید ریاضی در دانشگاه ها مساله مهمی است و استادان ارکان اصلی دانشگاه ها هستند و ارتقا کیفیت عملکرد آنها، منجر به ارتقای کیفیت آموزشی دانشگاه ها می شود. از فرایندهایی که به منظور این ارتقا کیفیت انجام می شود، ارزشیابی و انتخاب صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی است. هدف از اجرای این تحقیق اولویت بندی صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی دانشگاه های فرهنگیان کشور از طریق تاپسیس فازی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، تلفیقی از روش های تحلیل محتوای اسنادی، توصیفی- تحلیل ی می باشد. در ابتدا جامعه آماری شامل کلیه متون نظری و پژوهشی داخلی و خارجی در دسترس انتخاب و مطالعه شدند. در این باره، 80 مولفه برای صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی استخراج و در چهار مولفه و 13 زیرمولفه تلخیص شدند . در مرحله دوم برای رتبه بندی صلاحیت های انتخاب شده تعداد پنج نفر از اساتید ریاضی دانشگاه فرهنگیان هرمزگان به صورت هدفمند انتخاب شدند که میزان اهمیت هرکدام از شاخص ها را در یک پرس شنامه طراحی شده تعیین نموده اند و سپس اطلاعات با استفاده از روش تاپسیس فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها صلاحیت دانش، توانایی، ویژگی و مهارت به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند . با توجه به نتایج بیان شده می توان دریافت که دانشگاه های فرهنگیان می توانند جهت انتخاب صلاحیت های حرفه ای اساتید ریاضی خود از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.
تدوین نیم رخ شایستگی مشاغل استراتژیک به منظور ارزیابی آمادگی استراتژیک سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۸
71 - 94
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش تمرکز برنامه های توسعه شایستگی های منابع انسانی سازمان بر مشاغلی است که بیشترین تأثیر در تحقق استراتژی های سازمان دارند. بدین منظور نخست اقدام به شناسایی مشاغل استراتژیک شرکت صنعتی دوده فام و در قدم دوم تدوین پروفایل شایستگی هر یک از این مشاغل است تا بر اساس این شایستگی سؤال های اصلی این پژوهش عبارت اند از : مشاغل استراتژیک شرکت صنعتی دوده فام کدم اند ؟ پروفایل (نیم رخ) شایستگی این مشاغل کدام است ؟ برای پاسخ به سؤال اول از آزمون مقایسه زوجی و فن AHP جهت رتبه بندی استفاده شده است و برای پاسخ به سؤال دوم از مصاحبه و مطالعه کتابخانه ای و با استراتژی تحلیل تم استفاده شده و در نهایت برای اعتبار یابی یافته ها آزمون علامت بکار گرفته شده است. تحقیق به صورت مطالعه موردی در شرکت صنعتی دوده فام انجام گرفت و جامعه آماری آن متخصصان و صاحب نظران و مدیران عالی شرکت است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده است. در نهایت 8 شغل به عنوان مشاغل کلیدی شناسایی و پروفایل هر یک از مشاغل طراحی گردید.
بررسی تأثیر ابعاد مدیریت جهادی با رویکرد معیارهای اسلامی بر اثربخشی سازمان (مطالعه موردی شرکت پخش فرآورده های نفتی کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ابعاد مدیریت جهادی مبتنی بر معیارهای اسلامی بر اثربخشی سازمان مطالعه موردی شرکت پخش فرآورده های نفتی کرمان انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضردر دو گروه که گروه اول شامل 20 نفر خبرگان آشنا با مدل جهادی منابع انسانی و اثربخشی سازمان با تعداد نامشخص باانتخاب گزینشی که در این تحقیق در بخش تدوین و طراحی مدل از نظرآنها استفاده شده و گروه دوم کلیه کارکنان شاغل در شرکت پخش فرآورده های نفتی کرمان که با فرمول کوکران 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه مدل جهادی منابع انسانی مبتنی بر معیارهای اسلامی، اثربخشی سازمان جمع آوری و آنالیز داده ها با آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیر آزمون های t تک متغیره، کولموگروف اسمیرنوف، و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و نرم افزارهای SPSS، MINITAB و LISREL انجام شد. ابعاد و مؤلفه های جهادی منابع انسانی مبتنی بر معیارهای اسلامی بر اثربخشی سازمان در شرکت پخش فرآورده های نفتی کرمان تأثیر معنی داری دارند. مؤلفه های مدیریت جهادی، اخلاق جهادی، معنویت سازمانی، فرهنگ جهادی، تعهد جهادی، عملکرد جهادی بر اثربخشی سازمان در شرکت پخش فرآورده های نفتی کرمان تأثیر معنی داری دارند. میزان تأثیر ابعاد و مؤلفه های جهادی منابع انسانی مبتنی بر معیارهای اسلامی بر اثربخشی سازمان برابر 88/0 محاسبه شده است که نشان وجود تأثیر است. آماره t آزمون نیز 73/8 به دست آمده است که بزرگ تر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5 درصد یعنی 96/1 بوده و نشان می دهد تأثیر مشاهده شده معنادار است. بنابراین می توان گفت ابعاد و مؤلفه های جهادی منابع انسانی مبتنی بر معیارهای اسلامی بر اثربخشی سازمان در شرکت پخش فرآورده های نفتی کرمان تأثیر معنی داری دارند.
نقش اعتماد عمومی در توسعه مشارکت شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۴
23 - 46
حوزههای تخصصی:
اعتماد یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی است که رکنی جدایی ناپذیر از مجموعه ثروت یک ملت است. در امر مشارکت وجود اعتماد ضروری است. هدف این مقاله بررسی رابطه اعتماد عمومی با مشارکت شهروندان است. با فراتر رفتن میزان اعتماد از محدوده خانواده و نظام خویشاوندی به حوزه های گسترده تر در مقیاس های فرامحلی در قلمروهای روستایی، شهری و ملی، میزان مشارکت نیز در بازتولید و ارتقای اعتماد اجتماعی توسعه یافته در قالب گسترش صداقت، وفاداری، حسن نیت، وظیفه شناسی، وفای به عهد، ثبات در اندیشه و عمل مؤثر خواهد بود. به تعبیری با تقویت اجتماع اخلاقی و تعهد عملی به التزام های اخلاقی در سطوح میان فردی، بین فرد و نهادها و نیز بین نهادی، فرایند اعتماد اجتماعی در سطوح اعتماد افراد نسبت به یکدیگر و نیز اعتماد اجتماعی نسبت به نهادهای اجتماعی و مأمورانی که متولی و عامل در این نهادها هستند، قوت لازم را کسب خواهد کرد و زمینه ساز تعاون و مشارکت اجتماعی خواهد بود. مشارکت همچنین تعامل میان شهروندان و دولت مردان را ثمربخش تر می سازد و سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را ارتقاء می دهد. دخالت شهروندان در اداره امور عمومی پاسخگوئی کارگزاران دولتی را افزایش می دهد و آنها را نسبت به انتظارات مردم پاسخگوتر و حساس تر می سازد. از سوی دیگر مشروعیت و پذیرش دولت نیز با مشارکت مردم تحکیم و تثبیت می شود. در این مقاله، با ارائه تعاریفی از اعتماد و بر شمردن ابعاد آن به اهمیت اعتماد در زندگی و جامعه پرداخته می شود. همچنین چگونگی تأثیرگذاری اعتماد بر متغیرهای دیگر بیان شده و تکامل اعتماد و چگونگی تأثیر آن بر مشارکت شهروندان تحلیل شده است.
الگوی رفتارهای تعاملی هواداران لیگ برتر هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیگ برتر هندبال ایران برای حفظ هواداران، توسعه محصولات لیگ و توسعه استراتژی های مرتبط با لیگ نیازمند درک الگوی تعاملی هواداران لیگ می باشد. لذا این پژوهش با هدف توسعه الگوی رفتارهای تعاملی هواداران لیگ برتر هندبال ایران انجام شد. این پژوهش از نوع پژوهش های ترکیبی بود که به روش مدل سازی انجام شد. مدل مفهومی اولیه پژوهش بر مبنای ادبیات معتبر موجود توسعه یافت و سپس با داده های حاصل از زمینه لیگ برتر هندبال ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. مقدار شاخص روایی محتوایی پرسشنامه 872/0 محاسبه شد و مقادیر پایایی مرکب برای تمامی سازه ها بالاتر از نقطه برش پیشنهادی 60/0 بود. 306 پرسشنامه وارد تجزیه و تحلیل نهایی شد. برای ارزیابی مدل مفهومی پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی پژوهش برازش مناسبی با داده های حاصل از زمینه لیگ برتر هندبال دارد. هواداران لیگ برتر هندبال ایران بیشترین تمایل را به رفتارهای غیرتبادلی برون نقشی نشان دادند. بنابراین مدیران لیگ برتر هندبال ایران می توانند از طریق فراهم کردن فرصت های تعاملی برای هواداران، پایگاه هواداران خود و همچنین تبادلات اجتماعی بین هواداران را گسترش دهند.
شناسایی و رتبه بندی پیشایندهای توسعه برند کارفرمایی با استفاده از روش کیو (نمونه کاوی: دانشگاه های دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۳
107 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: برند کارفرمایی به عنوان یکی از ابعاد برند سازمان و عامل مهم تمایز از سایر رقبا، در حوزه حفظ و افزایش دارایی نامشهود سازمان نقش بسیار مهمی دارد. پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی پیشایندهای توسعه برند کارفرمایی، از دیدگاه استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های دفاعی منتخب است. روش شناسی: این پژوهش از نظر جهت گیری، کاربردی و از منظر فلسفی، اثبات گرایانه به شمار می رود و با استفاده از روش کیو اجرا شده است. در این پژوهش، نخست با مرور ادبیات و مصاحبه، پیشایندهای توسعه برند کارفرمایی استخراج و عوامل نهایی با نظرسنجی از خبرگان مشخص شد؛ سپس این عوامل در قالب کارت های کیو، در اختیار 23 نفر از استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاه دفاعی مدنظر که به صورت هدفمند انتخاب شدند، قرار گرفت و در نهایت، دیدگاه آنان با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شد. یافته ها: الگوی ذهنی مشارکت کنندگان این پژوهش 7 نوع بوده است: کارکردگرا، ذهنیت گرا، روابط عمومی، مبتنی بر ساختارهای غیربوروکراتیک، کارمندمحور، چندبُعدی و نگهداشت منابع انسانی. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بینش مفیدی را در اختیار مدیران و تصمیم گیران دانشگاه های مدنظر قرار می دهد تا با شناخت این عوامل، برند کارفرمایی دانشگاه ها را توسعه دهند.