فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
613 - 634
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین الگوی عصیان سازمانی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین انجام شده است. در این زمینه، مصاحبه های عمیق با استفاده از نمونه گیری نظری با تکنیک گلوله برفی با متخصصان و نخبگان جامعه شناسی، مدیرانی که در معرض عصیان سازمانی بوده اند، و عصیانگران صورت گرفت. تعداد نمونه ها تا زمانی ادامه پیدا کرد که پاسخ ها به مرحله اشباع رسید (با تعداد 12 مصاحبه). تجزیه وتحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، و کدگذاری انتخابی انجام و سپس بر اساس مدل نظریه داده بنیاد الگوی مورد نظر تبیین شد. «عوامل فردی و سازمانی و محیطی» به منزله شرایط علّی عصیان سازمانی، «محرومیت نسبی و عدم عدالت» به منزله پدیده اصلی پژوهش، «وجدان کاری و بی اعتمادی سازمانی و تعارض فرد و سازمان» به منزله عوامل مداخله گر، و «عدم توازن قدرت در سازمان، رفتارهای منافقانه، شک سازمانی، ضعف حاکمیت قانون، ضعف مشارکت در سازمان» به منزله عوامل زمینه ای از دیدگاه مشارکت کنندگان پژوهش شناسایی شدند. راهبردها در پنج بعد شامل «اعتراض نمادین، نقش هنجارها، اعتراض پنهان، شکستن مشروعیت سازمان، سکوت سازمانی» و پیامدهای حاصل شامل چهار محور «کاهش بهره وری، رفتار ضد تولید، خشونت مخفی، سوءرفتار شهروند سازمانی» است.
بررسی پیامدهای مشغولیت کارکنان در صنعت گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
379 - 401
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین مشغولیت کارکنان و پیامدهای آن در صنعت پالایش گاز ایران انجام گرفت. رویکرد پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) و به روش مردم نگاری است. داده های جمع آوری و تحلیل شده از مصاحبه با 16 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت پالایش گاز پارسیان و مشاهده های خود محقق در میدان پژوهش به دست آمد و به روش تحلیل مضمون تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای تحلیل مضمون داده های پژوهش در بخش کیفی، مشغولیت کارکنان در قالب مشغولیت سازمانی و مشغولیت شغلی و پیامدهای مشغولیت کارکنان به دو دسته پیامدهای فردی و پیامدهای سازمانی تقسیم شدند. در بخش کمّی، جهت برازش اعتبار مدل، اقدام به تهیه پرسشنامه محقق ساخته بر اساس الگوی تدوین شده از بخش کیفی شد. پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه ، توزیع پرسشنامه در حجم نمونه 120 نفری از مدیران و کارشناسان شرکت پالایش گاز پارسیان به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، الگوی تدوین شده به وسیله نرم افزار SMART PLS3 برازش شد که نتایج نشان دهنده تأیید الگوی پیشنهادی بود.
Designing and Explaining the Model of Improvement of Integrity in the Customs of the Islamic Republic of Iran (Based on Grounded Theory Method)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
231 - 261
حوزههای تخصصی:
The World Customs Organization has issued a number of statements about the provision of strategies to improve the integrity of the world's customs, the most important of which is the "Revised Arusha Declaration". Since the adopters of Arusha Declaration emphasized that the components mentioned in this declaration should be considered according to the conditions of each country and its degree of economic development, this study sought to provide a model for improving the integrity of the Islamic Republic of Iran Customs on the basis of the Arusha Declaration.In order to achieve this model, the Grounded Theory method was used, and the researcher has obtained the required data from the relevant documents (60 items including book, article, research, dissertation) as well as semi-structured interviews from the experts of executive of the customs that have been up to the saturated theoretical (12 people) who have been selected according to the concept of knowledge and purposefully, and after coding and identifying the categories, the model has been presented. Additionally, for model validation, researcher's sensitivity criteria, methodology coherence, sample fit, repetition of a finding, and use of informed feedback were used. The results show that by focusing on three categories of transparency, accountability and regulatory framework and improving the automation, human resource management, relationship with private sector, audit and investigation, organizational risk management, employee efficiency, transparency in codes of conduct, leadership commitment, and promotion of customs procedures can achieve organizational efficiency and improvement of integrity.
طراحی الگوی فرهنگ شهروندی اسلامی –ایرانی مبتنی بر روش فراترکیب و راهکارهایی برای توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
351 - 377
حوزههای تخصصی:
با ورود به هزاره سوم، فرهنگ شهروندی به منزله مقوله ای نوین و پرمناقشه بین صاحب نظران جامعه شناسی و دیگر حوزه های وابسته پدیدار شد. ازین رو، در سالیان اخیر اندیشمندان الگوهای متعددی از فرهنگ شهروندی برای جامعه مدنی غرب ارائه داده اند که این مدل ها با مبانی اسلامی ایرانی جامعه ایران سازگاری چندانی ندارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی فرهنگ شهروندی مبتنی بر مبانی اسلامی ایرانی و بر مبنای مطالعه ای توصیفی اکتشافی با رویکردی توسعه ای کاربردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش برای سنجش اعتبار محتوایی مدل شامل خبرگان و متخصصان فعال در حوزه فرهنگ و حقوق شهروندی در کشور بود. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 15 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مطالعات عمیق کتابخانه ای و پرسشنامه خبرگانی بود. در نهایت، در این پژوهش، مبتنی بر روش هفت مرحله ای فراترکیب، الگوی فرهنگ شهروندی بر اساس مبانی اسلامی ایرانی ارائه شد که شامل سه بُعد حقوقی و وظیفه ای و ارزشی شهروندی و سیزده مؤلفه اصلی است. همچنین، در پایان، راهکارهای توسعه و ارتقای فرهنگ شهروندی اسلامی ایرانی ارائه شده است.
ترویج رفتار کاری نوآورانه از راه اقدامات منابع انسانی و سرمایه روانشناختی: مطالعه نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
135 - 154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ترویج نوآوری در سازمان یکی از پیش نیازهای اصلی بهره وری پایدار به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر مطالعه تأثیر اقدامات منابع انسانی و سرمایه روانشناختی بر رفتار کاری نوآورانه با نقش میانجی انعطاف پذیری منابع انسانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و کاربردی است. جامعه آماری آن را مدیران شرکت بازار گستر پگاه منطقه 3 واقع در شهر شیراز به تعداد 115 نفر تشکیل می دهند که 86 نفر آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس انجام شده است. یافته ها : اقدامات منابع انسانی و سرمایه روانشاختی هم به طور مستقیم و هم از راه انعطاف پذیری منابع انسانی بر رفتار کاری نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتیجه گیری : بهسازی مهارت ها، نگرش ها و رفتارهای کارکنان و سرمایه روانشناختی آنان می تواند به ارتقای انعطاف پذیری آنها یاری رسانند و توان و تمایل آنها را برای مشارکت فعالانه در نوآوری های سازمانی را افزایش دهد.
مدل سازی پیشایندهای ارتقای گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
184 - 207
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آمادگی و پذیرش کارکنان برای اجرای طرح های تحول سازمانی پیش نیازی اساسی به شمار می رود. در این پژوهش تأثیر رهبری تحول گرا و ارتباطات سازمانی شفاف بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر با نقش میانجی اعتماد سازمانی بررسی شده است. روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش انجام آن توصیفی –همبستگی است. جامعه آماری آن را مدیران و کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران تشکیل داده اند که از میان آن ها 269 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با کمک نرم افزار SPSS و AMOS با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها: رهبری تحول گرا و اعتماد سازمانی بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین رهبری تحول گرا و ارتباطات سازمانی شفاف تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد سازمانی داشته اند. تأثیر غیرمستقیم رهبری تحول گرا و ارتباطات سازمانی بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر از طریق اعتماد سازمانی نیز تأیید شده است؛ اما تأثیر مستقیم ارتباطات سازمانی شفاف بر گشودگی کارکنان برای پذیرش تغییر معنادار نبود. نتیجه گیری: استفاده از سبک رهبری تحول گرا و توسعه ارتباطات سازمانی شفاف می تواند میزان آگاهی کارکنان از طرح تحول سازمانی مورد نظر و تمایل آن ها برای مشارکت در پیشبرد آن را ارتقا دهد.
بررسی تأثیر رفتار فرهنگ بازاریابی کشور میزبان بر سهام سرمایه گذاری مستقیم خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
17 - 27
حوزههای تخصصی:
بر اساس مطالعات موجود، نگرش کلی مشتریان در هنگام تصمیم گیری خرید بر روی FDI در آن کشور تأثیر می گذارد. به طور خاص، به نظر می رسد در کشورهایی که مشتریان تاکید بیشتری بر هزینه محصول نسبت به عملکرد و ویژگی های محصول دارند، FDI افزایش می یابد. همچنین شواهد جزئی نشان می دهد که FDI در کشورهایی که شرکت ها به نیازهای مشتری حساس هستند افزایش و تأکید بر حفظ مشتری را افزایش می دهد. اگر چه شواهد در جهت گیری مشتریان شرکت ها نامشخص است، بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر رفتار فرهنگ بازاریابی کشور میزبان بر سهام سرمایه گذاری مستقیم خارجی در یک دوره زمانی ده ساله 1385 – 1395 در نمونه ایی مشتمل بر 52 کشور در حال توسعه تبیین گردید و با استفاده از الگوی اقتصادسنجی در چهار مدل با تکنیک Baltagi - Wu GLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که الف) سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهایی با اندازه بازار بزرگ و حاکمیت خوب دولتی باقی می ماند و از نظر منابع دانش غنی خواهند بود. بر خلاف فرضیه FDI که در تعرفه ها مطرح می شود، ناکارآمد بودن موانع تجاری به طور مثبت با سهام FDI رابطه دارد، که این بدان معنی است که کشور برای رقابت خارجی آزاد،FDI بیشتر دریافت و نگهداری می کند؛ ب) بین گرایش مشتری و سهام سرمایه گذاری مستقیم خارجی، رابطه مثبت و معنادار ناچیز وجود دارد؛ ج) افزایش پیچیدگی خریدار نسبت به مقادیر FDI در یک کشور منفی است. به این ترتیب، تأکید خریداران بر عملکرد محصول، پایین تر از آن است که سهام FDI در یک کشور باشد؛ د) شیوه های بازاریابی شرکت ها و رفتار خریداران در یک کشور به احتمال زیاد توجه شرکت های چند ملیتی به سرمایه گذاری در آن کشور را جلب می کند.
بررسی تأثیر ایجاد کنجکاوی ناشی از تبلیغات بر رفتار مصرف کننده ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صنعت ورزش تاثیر قابل توجهی بر جامعه هر کشوری دارد به گونه ایی که اندازه ان بیش از صنعت اتومبیل و فیلم سازی در بسیاری از کشورهای پیشرفته می رسد، علاوه بر این، فعالیت های ورزشی گوناگون، مانند مشارکت ورزشی، حضور در ورزش و نگاه کردن یا گوش دادن به ورزش از طریق رسانه های جمعی، محبوب ترین فعالیت های تقریبی در زندگی روزانه افراد دیده شده اند. بنابراین به واسطه اهمیت موضوع هدف این تحقیق بررسی تاثیر ایجاد کنجکاوی ناشی از تبلیغات بر رفتار مصرف کننده ورزشی بر اساس مدل (2002) Menon and Soman ادر نظر گرفته شد . با استفاده از تبلیغات شبیه سازی و انجام دو مطالعه جداگانه ، 150 نفر از مصرف کنندگان ورزشی به عنوان نمونه تحقیق از جامعه مصرف کنندگان ورزشی در استان اصفهان منظور گردید جهت تجزیه و تحلیل داده ها از یک ANOVA یک طرفه ، رگرسیون های چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید . نتایح نشان داد : الف ) شکاف دانش به صورت مثبتی بر کنجکاوی ایجاد شده تاثیر دارد علاوه بر این، کنجکاوی ایجاد شده بر قصد رفتاری تاثیر مثبتی دارد ب ) با توجه به نقش میانجی کنجکاوی ایجاد شده، شکاف دانش به صورت قابل توجهی بر کنجکاوی ایجاد شده تاثیر داشته که به نوبه خود بر قصد رفتاری تاثیر معنی داری خواهد داشت. ج ) برانگیختن کنجکاوی به طور کامل تاثیر شکاف دانش بر قصد رفتاری را نشان می دهد. . بنابراین هر سه فرضیه تایید و حمایت گردید .بر اساس یافته های نحقیق نیاز به استراتژی های بازاریابی جدید لازم است چرا که بازاریابان ورزشی ممکن است نیازمند ارائه اطلاعات یا تبلیغاتی باشند که یک شکاف دانش متوسط را برای افرادی که در حال حاضر مصرف کننده ورزش نیستند ارائه دهند. اگر یک سطح متوسط از شکاف دانش ارائه شود، افراد بیشتر احتمال دارد که به دنبال اطلاعاتی برای پر کردن شکاف بین آنچه میدانند و آنچه می خواهند بدانند باشد. این پژوهش برای دانش افزایی می تواند در افزایش حضور در رخدادهای ورزشی و مخاطبین ورزشی بزرگتر نتیجه دهد.
تبیین و شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری شرکت های دانش بنیان در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر موضوع تصمیم گیری در فضای عدم قطعیت و به صورت خاص بر تصمیم گیری در حوزه نوآوری و شرکت های دانش بنیان متمرکز است. تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت پیچیدگی های بسیاری دارد که اتکای صرف به تحلیل ها و الگوهای رایج در تصمیم گیری را مشکل می کند. بنابراین، لزوم توجه به روش های جایگزین به ویژه در محیط واقعی تصمیم گیری احساس می شود. در این پژوهش با رویکردی توصیفی، الگوی این نوع تصمیم گیری به صورت خاص در شرکت های دانش بنیان با روش های کمّی و مدل سازی معادلات ساختاری تبیین شده است. تحلیل های آماری بر اساس 320 پرسشنامه محقق ساخته شامل 77 گویه صورت گرفته و از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS برای مدل سازی استفاده شده است. الگوی به دست آمده نشان می دهد که مقوله های زمان و اطلاعات در آفرینش عدم قطعیت نقش زیادی دارند. این عدم قطعیت درنهایت منجر به اتکای تصمیم گیران به روش های شهودی تصمیم گیری می شود. شرایط زمینه ای و مداخله گر به ترتیب شامل تلاط م مح یطی، رقبا، ت غییرات بازار، ت غییرات ف ناوری، تغییرات کلان و تجربه، آموزش، کنجکاوی و مخزن الگوهای ذهنی روی تصمیم گیری شهودی تأثیرگذار هستند که خود پیامدهایی شامل بهبود سرعت و دقت تصمیم گیری، خلاقیت، افزایش رضایت و بهبود عملکرد شرکت را به دنبال دارد.
شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه (مورد مطالعه: معلمان دوره اول متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۶
124-141
حوزههای تخصصی:
آنچه از بررسی آموزش رسمی و غیررسمی مسلم است تفاوت فاحش سهم این دو نوع یادگیری است. به طوری که تحقیقات مختلف نشان می دهند بیشترین سهم یادگیری معلمان از طریق روش های آموزش غیررسمی حاصل می شود. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه است. به این منظور، با به کارگیری رویکرد روایتی و ابزار مصاحبه های واقعه محور، تجربه های ده نفر از معلمان شایسته دوره اول متوسطه در ارتباط با روش های یادگیری غیررسمی آنان شناسایی شده است . پس از کدگذاری سه مرحله ای، در مجموع هفت مقوله و 15 روش یادگیری برای معلمان دوره متوسطه شناسایی شد. به منظور اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره متوسطه 356 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد روش های یادگیری تعامل با معلمان با تجربه و توانمند، یادگیری از طریق تعامل و گفت وگو با دوستان تخصصی خارج از مدرسه و منطقه، یادگیری از طریق طرح مسائل و مشکلات کاری در حلقه های علمی، یادگیری از طریق انجام تحقیق شخصی در خصوص مشکل پیش آمده در کلاس چهار روش یادگیری با اولویت بالاتر در بین معلمان دوره متوسطه است.
نقش میانجی اشتیاق شغلی در رابطه بین شایستگی های مربی گری و تعهد سازمانی: شواهدی از یک بانک خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
137 - 117
حوزههای تخصصی:
علاقه به مربی گری در میان سازمان ها در حال رشد است. این موضوع توسط تعداد زیادی از رهبران و مدیران شرکت ها در رویدادهای مختلف مربی گری ثابت شده است. به رغم این علاقه رو به رشد، هنوز مربی گری به طور گسترده ای گسترش نیافته و مفهوم مربی گری به طور کامل شناخته نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اشتیاق شغلی در رابطه بین شایستگی های مربی گری و تعهدی سازمانی با شواهدی از یک بانک خصوصی انجام گرفت. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شعب بانک های خصوصی در سال 99 تشکیل داده اند. 250 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. 230 پرسشنامه برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بود. جهت بررسی روایی و پایایی ابزارهای اندازه گیری به روایی محتوایی و نتایج مدل اندازه گیری استناد شد که نتایج روایی و پایایی پرسشنامه ها تأیید شد. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار3 Smart PLS استفاده شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد: اشتیاق شغلی در رابطه بین شایستگی های مربی گری و تعهد سازمانی نقش میانجی دارد. شایستگی مربی گری بر تعهد سازمانی تأثیر دارد. اشتیاق شغلی بر تعهد سازمانی تأثیر دارد. شایستگی مربی گری بر اشتیاق شغلی تأثیر دارد.
ارائه مدل بومی پاسخگویی سازمانی در سازمان های دولتی ایران با در نظر گرفتن نقش عوامل سازمانی و فردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 107
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی سازمانی در نهادهای دولتی از مهمترین چالش های پیش رو کشور می باشد ارگان های دولتی به دلیل نداشتن فرایند مشخص و مبتنی بر رقابت عموما از لحاظ پاسخگویی سازمانی در سطج بسیار پایینی قرار دارند .همین امر طراحی مدلی که به بررسی عوامل موثر بر پاسخگویی سازمانی را مورد بررسی قرار دهد از اهمیت به سزایی برخوردار است . جهت حصول به این امر این تحقیق به بررسی پاسخگویی سازمانی در سازمانهای دولتی ایران با در نظر گرفتن نقش عوامل سازمانی و فردی پرداخته است . روش انجام پژوهش به روش کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. پژوهش حاضر همانند هر تحقیق دیگر، مرور ادبیات موضوع مرتبط، به صورت کتابخانه ای بوده و همچنین رویکرد پاسخگویی سازمانی براساس عوامل فردی و سازمانی در راستای طبقه بندی و ارائه ساختار بر اساس تحق یقات گذشته انجام شده است. برای بررسی و پاسخ به سوال پژوهش، به مصاحبه با مجم وعه خبرگان پرداخته می شود. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی ، انتخاب خواهند شد. شاخص کفایت تعداد مصاحبه ها، اشباع نظری است که بر اساس آن، پژوهشگر بدین نتیجه برسد که مصاحبه های بیشتر، اطلاعات بیشتری به اندوخته های فعلی مصاحبه ها اضافه نخواهد کرد و در نهایت مدل کیفی نهایی براساس عوامل علی ، راهبردی ، مداخله گر، بستر ساز و پیامد به عنوان عوامل نهایی ارئه گردید.
طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی در صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم پیشرفت های چشمگیر در حوزه مدیریت منابع انسانی، مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی هنوز مغفول مانده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی در صنعت برق اجرا شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد نظام مند است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش کدگذاری انجام گرفت. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدف مند و گلوله برفی انجام شد. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 15 نفر از مدیران و معاونین و رؤسای گروه های منابع انسانی صنعت برق، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری و از آنها مقوله هایی استخراج شد. سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها زیر عناوین شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها ، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها تعیین شد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده در مرحله اول، 172 کد اولیه به دست آمد. در کدگذاری انتخابی این مفاهیم به 60 طبقه تبدیل و درنهایت 21 کد محوری استخراج شد که هرکدام زیر مقوله های الگوی نظام مند (شرایط علّی، شرایط زمینه ای، راهبردها، شرایط مداخله گر و پیامدها) جای گرفت.
مفهوم پردازی روابط قدرت در فرایند پژوهش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی ها و مشخصات روابط قدرت در فرایند پژوهش دانشگاهی است. طرح پژوهش، کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی موستاکاس صورت گرفته است. برای گردآوری داده های کیفی، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته ای با 19 دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاه تهران به صورت هدفمند و با استفاده از راهبرد نمونه گیری معیار انجام شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تجزیه وتحلیل استیوک-کولایزی-کین استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تخصص، ساختار، شخصیت، فرصت، فرهنگ و منابع مالی، به عنوان منابع قدرت کنشگران دانشگاهی در فرایند پژوهش، اختیار، ایجاد وابستگی، فشار/اجبار، مذاکره/چانه زنی و نفوذ به عنوان راهبردهای قدرت در فرایند پژوهش، مدیریت برداشت و مشروعیت بخشی به عنوان مهم ترین تاکتیک های اعمال قدرت در فرایند پژوهش و انتظارات اجتماعی، پژوهش، دانشجو، رسانه، قانون، مدارج علمی بالاتر، نمره و گروه های آموزشی به عنوان ابزارهای اعمال قدرت شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد، کنشگران در فرایند پژوهش از این ویژگی ها بیشتر در جهت اهداف فردی و سودجویانه بهره می بردند و به نوعی از قدرت خود سوءاستفاده می کردند؛ بنابراین، یافته های پژوهش حاضر با ترسیم وضعیت وجود روابط قدرت در فرایند پژوهش، ضمن نقد و آسیب شناسی فرایند حاضر، داده های بسیار مفیدی برای کاربست در سیاست گذاری پژوهشی آموزش عالی به همراه داشته است.
تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین (مورد مطالعه: دانشگاه خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار پرسشنامه جانشین پروری(کیم، 2006)، رهبری تحول آفرین باس و اولیو (2004) و انتقال دانش نوناکا و تاکینچی(1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای AMOS و Spss22 انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد و رهبری تحول آفرین نقش میانجی در رابطه بین جانشین-پروری و انتقال دانش دارد. بر این اساس رابطه متغیر جانشین پروری با انتقال دانش از طریق رهبری تحول آفرین در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر رهبری تحول آفرین نقش تسهیل کننده را در رابطه بین جانشین پروری با انتقال دانش در مدیران نشان داد. همچنین متغیر پیش بین جانشین پروری اثر مستقیم و مثبت بر انتقال دانش داشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدیران دانشگاه ها با استقرار نظام جانشین پروری و اجرای رهبری تحول آفرین در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می توانند بستر مناسبی را برای نهادینه سازی انتقال دانش در درون و بیرون دانشگاه فراهم نمایند. مدیران دانشگاهی در فضای رقابتی کنونی با پرورش مدیران با دانش، اهداف متعالی و رسالت های دانشگاه را تحقق بخشیده و از این طریق رشد، توسعه و مزیت رقابتی دانشگاه را تضمین خواهند نمود.
ارائه الگوی پیاده سازی کانون تفکر در صنعت بانکداری: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
3 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ، هر سازمانی با راهکار هم فکری و مشارکت بخش های مختلف ذی نفعان، تلاش می کند که تاب آوری مؤسسه های خود را تقویت کند. مؤسسه های مالی و بانک ها نیز در جهان پرتلاطم کنونی، به این راهکار توجه ویژه ای می کنند؛ اما، هنوز، در خصوص ساختارها و فرایندهای زیربنایی ایجاد این گونه فضا برای هم فکری، توافق نظری وجود ندارد. این پژوهش، به دنبال ارائه الگویی برای جاری سازی کانون تفکر، به عنوان یکی از گونه های مهم این ساختارها و فرایندها در صنعت بانکداری است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ نوع روش اجرا، توصیفی اکتشافی محسوب می شود و رویکرد آن کیفی است. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان در پژوهش، مدیران و خبرگان صنعت بانکداری بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. انجام مصاحبه ها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و این اشباع بعد از 12 مصاحبه به دست آمد. داده ها نیز با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد، طی سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 169 نشانه از کدهای باز مصاحبه ها، در قالب 20 مفهوم اصلی دسته بندی شدند و در 6 طبقه اصلی قرار گرفتند که عبارت اند از: 1. ظرفیت های سازمانی (با مفاهیم ظرفیت های شبکه سازی، ظرفیت های تیم سازی، ظرفیت های تحقیق و توسعه و ظرفیت های مشارکت پذیری)؛ 2. جریان ایده ها (با مفاهیم شبکه های ارتباطات، تغییر و تحولات محیط و مدیریت ایده های نوآورانه)؛ 3. موانع سازمانی (با مفاهیم موانع مدیریتی، موانع ساختاری، موانع فرایندی و موانع مالکیت فکری)؛ 4. اقدام ها (با مفاهیم تحلیل و پایش، تحقیق و توسعه، ارزیابی و بازنگری و بازخورد ایده ها)؛ 5. ساختار (با مفاهیم سازماندهی ماتریسی و ساختار ادهوکراسی)؛ 6. توسعه (با مفاهیم توسعه مشارکت، بهبود عملکرد سازمان و تحول گرایی). نتیجه گیری: در وضعیت کنونی، نظام تصمیم سازی مؤسسه های مالی و بانک ها، بر اثر وابستگی به بوروکراسی سازمانی، آسیب های فراوانی ایجاد کرده است و شکل دهی و استقرار موفق کانون های تفکر با استفاده از الگوی پیشنهادی، می تواند به ترمیم این نظام کمک کند.
طراحی مدل سنجش دانش اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
165 - 185
حوزههای تخصصی:
آنچه می تواند تصویر واقعی از بهره وری دانشگاه ها ارائه کند آگاهی از میزان دانش موجود و پیش بینی رشد دانش است. دانشگاه ها به دانشگران وابسته اند. بنابراین، آگاهی از میزان دانش آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای تعیین میزان رشد دانشگاه ها، درک عمیق از وضعیت سرمایه انسانی موضوعی حیاتی است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر طراحی مدل سنجش دانش اعضای هیئت علمی تعریف شد. این تحقیق بنیادی است و از روش کتابخانه ای و پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری اعضای هیئت علمی رشته مدیریت آموزشی و مدیریت منابع انسانی دانشگاه های دولتی به تعداد 137 نفر و حجم نمونه 101 نفر و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های دلفی فازی، تحلیل عاملی اکتشافی، دیمتل، و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در نهایت، 59 شاخص مؤثر سنجش دانش اعضای هیئت علمی استخراج شد که به عوامل توانایی مدیریتی، توانایی علمی (بنیادی)، توانایی علمی (کاربردی)، مهارت در تعامل و ارتباطات، و مهارت تخصصی گروه بندی شدند. مدل مفهومی طراحی و پس از اصلاح برازش آن در حد مطلوب به دست آمد. نتایج نشان داد برتری عوامل به ترتیب عبارت اند از مهارت تخصصی، مهارت در تعامل و ارتباطات، توانایی مدیریتی، توانایی علمی کاربردی، و توانایی علمی بنیادی که مهارت تخصصی بالاترین تأثیرگذاری و توانایی علمی بنیادی بالاترین تأثیرپذیری را دارد.
ارائه مدلی برای شناسایی شاخص های سرمایه انسانی در یک دانشگاه نظامی با رویکرد ترکیبی ISM ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، مدیریت سازمان ها دریافته است که سرمایه انسانی، بیشترین اهمیت را در دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و بهره وری دارد. دراین راستا، هدف این پژوهش، مدل سازی شاخص های تأثیرگذار و مهم سرمایه انسانی در یک دانشگاه نظامی به منظور افزایش اثربخشی و کارایی و همچنین ارائه پیشنهاده های کاربردی است. داده های موردنیاز از 15 نفر خبرگان یک دانشگاه نظامی به وسیله پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از نرم افزاری های MATLAB و SUPER DECISIONS تجزیه تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بخش ارزیابی به روش ISM-ANP شاخص آموزش مستمر به عنوان علت علت ها و تأثیرگذارترین و بعد از آن تحصیلات دانشگاهی، دانش حرفه ای، تجربه کاری و خلاقیت فردی به عنوان متغیرهای تأثیرگذار و بااهمیت شناسایی شدند. دراین راستا، به دانشگاه موردمطالعه پیشنهاد می شود که به تدوین برنامه های متنوع آموزشی مستمر، فعالیت های یادگیری رسمی و غیررسمی و استقرار نظام مدیریت دانش بین کارکنان خود اقدام کند و درنهایت، فرهنگ مناسبی را که پذیرای ایده های جدید و نظرات متنوع در دانشگاه است، پیاده سازی و اجرا نماید.
تأثیر مضمون های فرهنگ اخلاق مداری بر بی طرفی حسابرس: تحلیلی بر ادراک رهبری تحول گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
635 - 659
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مضمون های فرهنگ اخلاق مداری بر بی طرفی حسابرس با توجه به نقش تعدیل کننده رهبری تحول گرای شرکای حسابرس صورت گرفت. این پژوهش از نوع کاربردی و به صورت توصیفی همبستگی است و در بازه زمانی شش ماه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل ۲۱۱ نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بخش خصوصی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید و به منظور تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد فرهنگ اخلاقی در مؤسسات حسابرسی بر رفتار بی طرفانه حسابرس با شدت ۷۶/۴ تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، مشخص شد رهبری تحول گرای شریک حسابرس به منزله متغیر تعدیل کننده با شدت ۳۷/۴ تأثیر مثبت فرهنگ اخلاق مداری بر رفتار بی طرفانه حسابرس را در جهت مثبت تقویت می کند.
طراحی مدل ارزش آفرینی منابع انسانی برای مشتریان در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارائه مدل ارزش آفرینی منابع انسانی برای مشتریان در صنعت بانکداری و تبیین و شناسایی مؤلفه ها و شاخص های مربوطه صورت پذیرفته است. این پژوهش باتوجه به هدف کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان صنعت بانکداری بوده که در فاز کیفی با روش نمونه گیری هدف مند، تعداد 15 مصاحبه با خبرگان حوزه منابع انسانی انجام پذیرفته است. همچنین در فاز کمی، روش نمونه گیری طرح هدف مند قضاوتی انتخاب و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نمونه آماری در بخش کمی218 نفر برآورد شد که شامل خبرگان، کارشناسان و دست اندرکاران منابع انسانی صنعت بانکداری (بانک های صادرات، ملت، تجارت و رفاه کارگران) می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تم استفاده شده است که در سه بخش مضمون فراگیر، مضمون سازمان دهنده و مضمون پایه بررسی شده است. در بخش تحلیل تم، 3 مضمون فراگیر درقالب 26 مضمون سازمان دهنده که برگرفته از 70 مضمون پایه بود، شناسایی شد. این متغیرها شامل ارتقای فرهنگ سازمانی مشتری مدار، ارتباط حوزه منابع انسانی با مشتریان و مشارکت مشتریان کلیدی در فرایندهای منابع انسانی می باشند. برای تحلیل داده های کمی از رویکرد معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS.2 استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داد مدل تحقیق دارای برازش مطلوب بوده و تمامی مضامین سازمان دهنده شناسایی شده به صورت معنی داری مضامین فراگیر را تبیین نموده اند.