فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی روایی و پایایی نسخه 9 ماد های پرسشنامه درگیری شغلی
اوترخت انجام گرفته است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری
داد هها به صورت توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان اداره
کل آموزش و پرورش استان کردستان است که تعداد آنها 200 نفر است. نمون های به
حجم 127 آزمودنی به شیوه نمون هگیری تصادفی ساده انتخاب شده و مورد مطالعه قرار
گرفتند. ابزارهای گردآوری داد هها شامل فرم کوتاه و بلند مقیاس درگیری شغلی اوترخت
و مقیاس درگیری شغلی کاننگو ) 1982 ( بود که روایی ظاهری و پایایی آنها به ترتیب با
استناد به نظر متخصصان و ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل
داد هها نیز با استفاده از آزمو نهایی همچون آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی
تاییدی مرتبه اول و مرتبه دوم، ضریب آلفای کرونباخ و آزمون t ت کنمون های صورت
گرفت. نتایج نشان داد روایی محتوایی، روایی ملاکی و روایی سازه مقیاس 9 ماد های
درگیری شغلی اوترخت و نیز پایایی این مقیاس مورد تایید بود و م یتوان از آن جهت
انداز هگیری درگیری شغلی کارکنان استفاده کرد. نتایج همچنین نشان داد کارکنان اداره
کل آموزش و پرورش استان کردستان، سطح درگیری شغلی بالاتر از حد متوسط را
گزارش کرده بودند.
بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر ایجاد بدبینی سازمانی: مورد مطالعه: کارکنان سازمان استاندارد استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله عوامل سازمانی مؤثر در ایجاد بدبینی را بررسی کرده است. ابتدا با مطالعة پیشینة بدبینی سازمانی، ابعاد و مؤلفه های بدبینی در رویکرد های مختلف بررسی شد و از بین آن ها شش مؤلفة ادراک از حمایت سازمانی، ادراک از حقوق و مزایای مدیران اجرایی، ادراک از عملکرد سازمانی، ادراک از عدالت توزیعی و رضایت شغلی برای سنجش میزان بدبینی آزمون شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، و از نظر نحوة گردآوری داده ها توصیفی است. جامعة آماری تحقیق، کارکنان سازمان استاندارد شهرستان قم بود که همة کارکنان در تحقیق شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. داده های به دست آمده از پرسشنامه به وسیلة نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد هر شش عامل بدبینی در سطح متوسط است. رتبه بندی این عوامل از حیث تأثیر بر ادراک از بدبینی سازمانی در میان کارکنان این سازمان معنادار نبود.
تأثیر عدالت سازمانی و امنیت شغلی بر تعهد سازمانی از طریق اعتماد به مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتعهد سازمانی عامل مهمی برای درک رفتار سازمانی و پیش بینی کننده ی رفتار شغلی است. بنابراین، مطالعه ی عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی می تواند در برنامه ریزی ها کاربرد داشته و در نهایت به بهره وری سازمان منجر شود. در این مقاله، تأثیر عوامل تعیین کننده بر تعهد سازمانی جامعه ی آماری (کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تهران) شامل: عدالت سازمانی، امنیت شغلی و اعتماد به مدیران مورد بررسی قرار گرفته و اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر با تکیه بر جدیدترین روش های آماری شناسایی شده است. نمونه ی آماری به صورت تصادفی انتخاب شد. در اینجا از برآورد نمونه با فرمول کوکران با خطای حدی 05/0 و نسبت بود و نبود ویژگی با مقدار 50/0 استفاده شده است. نتیجه اینکه، ارزیابی کارکنان از متغیرهای عدالت سازمانی و امنیت شغلی در حد ضعیف، ولیکن اعتماد کارکنان به مدیران و تعهد سازمانی در حد بالا قرار دارد، به طوری که میانگین به دست آمده از نشانگرهای این متغیرها به ترتیب برابر903/2، 820/2، 924/2و 260/3اندازه گیری شد. براساس نتایج، ویژگی های فردی از جمله: جنسیت، سن، پست سازمانی، سابقه ی کار و تحصیلات کارکنان تأثیری در ارزیابی نداشت
مطالعه رابطه راهبردهای تغییر سازمانی و عملکرد شغلی معلمان
حوزههای تخصصی:
شاید اولین مفهومی که از ابتدای پیدایش سازمان ها تا به امروز مورد توجه قرار گرفته و می گیرد، مفهوم عملکرد سازمانی است. عملکرد سازمان ها، مفهومی است که به تنهایی قادر به توجیه وجود بقاء و حتی انحلال سازمان هاست و اصولاً فلسفه سازمان ها، همان عملکرد آنها می باشد . هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین راهبردهای تغییر سازمانی بر عملکرد شغلی معلمان شهرستان سنندج بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بوده و از بین معلمان تمامی مقاطع تحصیلی شهر سنندج نمونه ای به تعداد 372 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد عملکرد شغل بیرن و همکاران (2005) و راهبردهای تغییر سازمانی صلواتی و ثلاثی (1393) بود. آلفای کرونباخ محاسبه شده برای متغیرها بیانگر پایایی رضایتبخش و هماهنگی از سؤالات پرسشنامه بود. برای آزمون فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین ابعاد راهبردهای تجربی– عقلانی، راهبرد هنجاری- بازآموزی و راهبرد تحول-گرا با عملکرد شغلی معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بین راهبرد اجباری – اقتداری و عملکرد شغلی معلمان رابطه ای به دست نیامد.
بررسی متغیرهای میانجی موثر بر رابطه بین عوامل زمینه ای و سازمانی با واکنش به تغییر و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت تغییر، به حضور زمینه مناسب برای آن بستگی دارد زیرا زمینه و ویژگی های سازمان، آن را برای تغییر آماده می کند و تعهد به تغییر را می سازد. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل زمینه ای و سازمانی موثر بر واکنش به تغییر و پیامدهای آن و همچنین بررسی متغیرهای میانجی موثر بر این رابطه در کارکنان پتروشیمی بندر امام بوده است. نمونه پژوهش شامل 383 نفر از کارکنان این شرکت بود که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. سپس به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر و تحلیل میانجی استفاده شد. نتایج نشان داد که عدالت اطلاعاتی(42/0=β)، جونوآورانه (34/0=β) و خط مشی سازمانی(31/0=β)، اثربخشی تغییر را پیش بینی می کنند و اثربخشی تغییر (80/0=β) نیز واکنش به تغییر را پیش بینی می کند و نقش میانجی دارد. همچنین واکنش به تغییر، حمایت از تغییر(89/0=β)، و مقاومت در برابر تغییر (30/0- =β)را پیش بینی می نماید. با توجه به یافته ها، سازمان ها باید تغییر را اثربخش معرفی نموده و از این طریق واکنش مثبت به تغییر را افزایش دهند تا حمایت بیشتر و مقاومت کمتر در زمینه تغییر حاصل شود.
بررسی تأثیر رهبری استراتژیک بر مزیتهای رقابتی با میانجیگری «دو سو توانی نوآوری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب و حفظ مزیت رقابتی در محیط به شدت رقابتی و متغیر امروزی یکی از دغدغه های مدیران بنگاه های اقتصادی است. شرکت های تولیدی با سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه، همواره نگران به کارگیری نوآوری های حاصل از این تحقیقات و تأثیر آن ها بر موقعیت بنگاه در بازار هستند. به عبارت دیگر، توازن میان اکتشاف نوآوری و به کارگیری آن (دو سو توانی نوآوری) و تأثیر آن بر مزیت های رقابتی بنگاه، پرسش اساسی بسیاری از مدیران این گونه شرکت ها است. آنچه در بین بسیاری از تحقیقات مرتبط با رابطه «دو سو توانی نوآوری» و مزیت رقابتی مغفول مانده، نقش مؤلفه های رهبری استراتژیک در این معادله است که این تحقیق در پی پرکردن این شکاف است. این مقاله با بررسی تأثیر سبک رهبری استراتژیک (رهبری تحول گرا و رهبری مراوده ای) بر قابلیت دو سو توانی نوآوری (اکتشاف نوآوری و به کارگیری نوآوری) و تأثیر این قابلیت بر مزیت های رقابتی (مزیت قیمت، مزیت تمایز خدمات و مزیت تمرکز بر مشتری) بنگاه های تولیدی شهر اراک (154 بنگاه)، مشخص می کند که رهبری مراوده ای بر اکتشاف نوآوری مؤثر بوده، رهبری تحول گرا و رهبری مراوده ای (مؤلفه های رهبری استراتژیک) بر به کارگیری نوآوری تأثیر داشته و همچنین اکتشاف و به کارگیری نوآوری بر مزیت تمایز خدمات مؤثرند. به کارگیری نوآوری بر مزیت قیمت و مزیت تمرکز بر مشتری مؤثر است.
طراحی و تبیین الگوی حاکمیت منابع انسانی برای انطباق سازمان با شرایط نامطمئن محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش از این بر اساس اصول مدیریت کلاسیک، بین واحدهای گوناگون سازمان،
تفک کی و تقسیم کار دقیقی صورت می گرفت؛ به طوریک ه هریک از واحدهای
سازمان از جمله واحد منابع انسانی به صورت جزیره ای مشغول فعالیت بود. اکنون نه
واحد منابع انسانی می تواند از توجه به راهبرد شرکت طفره رود و نه واحد های صفی
می توانند از مسئولیت در قبال امور منابع انسانی شانه خالی کنند. هدف این پژوهش
ارائه مدلی برای شراکت واحدهای متنوع سازمان برای اقدامات منابع انسانی است.
برای طراحی این مدل از روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شد. در فراگرد اجرای
پژوهش، ابتدا از طریق مشاهده مشارکتی داده های موردنظر گردآوری شد و سپس
این داده ها با ادبیات نوین مدیریت منابع انسانی تطبیق داده شد. دستاورد اصلی
پژوهش، توسعه مدلی است که بر اساس آن، امور منابع انسانی باید با شراکت
مدیران صف، مدیریت عالی، حرفه ای های منابع انسانی و خود کارکنان اداره شود
که به این نحوه اداره کردن حاکمیت منابع انسانی اطلاق می شود. استفاده از چنین
رویکردی جهت بقا و انطباق با شرایط نامطمئن برای سازمان هایی که در محیط
پویا فعالیت می کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
نقش واسطه ای سرمایه های انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطه ای سرمایه های انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجام شده است. روش پ ژ وهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان و کادر اجرایی مدارس دوره اول و دوم ابتدایی ناحیه یک شهرری بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 170 نفر از آنان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خودرهبری ابیلی و مزاری(1393)، سرمایه های انسانی نادری(1390) و چابکی سازمانی مرادی(1393) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، T تک گروهی، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سه متغیر اصلی پژوهش (خودرهبری، سرمایه های انسانی و چابکی سازمانی) با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری(p<0/01) دارند. مدل یابی معادلات ساختاری نیز حاکی از تأثیر خودرهبری بر سرمایه های انسانی(81/0=γ) و سرمایه های انسانی بر چابکی سازمانی (60/0=β) هست. هم چنین خودرهبری به طور غیرمستقیم و با میانجی گری سرمایه های انسانی بر چابکی سازمانی(39/0=γ) تأثیرگذار است. نتایج همچنین نشان داده که خودرهبری به طور مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار نیست. نهایتاً می توان این گونه نتیجه گرفت که ارتقای رفتارهای مبتنی بر خود مسئولیت پذیری و خودآغازگری مانند خودرهبری، نه تنها موجبات رشد سرمایه انسانی را فراهم می کند، بلکه چابکی سازمانی را به واسطه سرمایه انسانی تسهیل می کند.
بررسی رابطه بین توانمندسازی روان شناختی منابع انسانی و چابکی سازمانی در دانشگاه شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین توانمندسازی روان شناختی منابع انسانی و چابکی سازمانی بود. روش پ ژ وهش حاضر ازلحاظ هدف،کاربردی و ازنظر شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی هست. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان دانشگاه شیراز بود. تعداد 303 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که 300 نفر پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر ( 1995) و چابکی سازمانی نیک پور و سلاجقه (1389) را تکمیل کردند. یافته های همبستگی نشان می دهد که بین توانمندسازی روان شناختی و ابعاد آن با چابکی سازمانی رابطه مثبت و معنادار ی در سطح 01P≤. وجود داشته است. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که توانمندسازی روان شناختی پیش بینی کننده معنادار چابکی سازمانی هست و از بین ابعاد آن، سه بعد معناداری، مؤثر بودن و حق انتخاب 51 درصد از واریانس چابکی سازمانی را تبیین می کنند. یافته ها نشان داد که توانمندسازی روان شناختی کارمندان و چابکی سازمانی دانشگاه بالاتر از حد متوسط بوده است.
شناسایی عوامل استرس زای شغلی و رابطة آن با کیفیت زندگی کاری (مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل استرس زای شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند و رابطة آن با کیفیت زندگی کاری آنان انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است که با به کارگیری فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، حجم نمونه 136 نفر تعیین شد. پرسشنامه های استرس شغلی (HSE)، با ضریب پایایی 90/0 و کیفیت زندگی کاری با ضریب پایایی 91/0 به کار گرفته شد. داده ها با آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، تحلیل عاملی اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد عوامل استرس زای شغلی تقاضا، حمایت مسئولان و همکاران، نقش، کنترل و ارتباط بوده است. ابعاد کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی نیز، قانون گرایی در سازمان، پرداخت منصفانه و کافی، توسعة قابلیت های انسانی، تأمین فرصت رشد و امنیت، فضای کلی زندگی، محیط کار ایمن و بهداشتی و یکپارچگی و انسجام اجتماعی است. استرس شغلی و کیفیت زندگی کاری (33/0- =r) در سطح معناداری 01/0 با یکدیگر رابطة معکوس و معنادار داشته اند، همچنین، تقاضا (35/0-=r)، کنترل (30/0- = r) و نقش (11/0- =r)، به عنوان عوامل استرس زای شغلی با کیفیت زندگی کاری همبستگی معکوس داشته اند. در نهایت، از میان عوامل استرس زای شغلی، تقاضا و کنترل با کیفیت زندگی کاری اعضای هیئت علمی، همبستگی چندگانة معنا دار داشته اند و 17/0 درصد از تغییرات آن را پیش بینی می کنند.
نقش جو سازمانی بر میزان بهره وری کارکنان در آموزشکده های فنی و حرفه ای استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش جو سازمانی بر میزان بهره وری کارکنان در آموزشکده های فنی و حرفه ای استان تهران انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان آموزشکده های فنی و حرفه ای استان تهران به تعداد 1500 نفر و نمونة پژوهش 305 نفر از کارکنان به روش تصادفی ساده بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، یکی پرسشنامة جو سازمانی هالپین و کرافت، و دیگری پرسشنامة بهره وری اچیو که توسط گلداسمیت و همکاران طراحی شد. روایی ابزارها با نظرسنجی صاحب نظران تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها نیز با آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 87/0و 85/0 تأیید شد. به منظور بررسی رابطة متغیرهای تحقیق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون اجرا شد. نتایج نشان داد بین ابعاد جو سازمانی یعنی روحیة گروهی، علاقه مندی به کار، ملاحظه گری در محیط کار، صمیمیت بین کارکنان، مزاحمت در محیط کار، فاصله گیری در محیط کار، نفوذ و پویایی مدیران، ارزش گذاری به تولید دانش و بهره وری کارکنان رابطة مثبت و معنادار وجود دارد.
بررسی رابطه بین رهبری پدرسالارانه و آوای کارکنان با تاکید بر نقش تعدیل کننده تسهیم دانش کارکنان شعب بانک صادرات استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند سال گذشته تحقیقات زیادی در مورد رهبری پدرسالارانه و رابطه آن با متغیرهای گوناگون انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری پدرسالارانه و آوای کارکنان با تاکید بر نقش تعدیل کننده تسهیم دانش کارکنان شعب بانک صادرات استان گلستان می باشد. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان شعب بانک صادرات استان گلستان به تعداد 600 نفر می باشد. نمونه آماری متناسب با تعداد افراد جامعه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 234نفر به دست آمد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسش نامه های استاندارد ویویان شر(2012) ، پرسشنامه 5 گویه ای لاوسون (2002) و پرسشنامه استانداردکمال زهیر و همکاران( 2012) بوده است. پایایی پرسش نامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته اند. هم چنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین مؤلفه های رهبری خیرخواهانه و رهبری اخلاقی با آوای سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ولی بین رهبری مستبدانه و آوای کارکنان رابطه معناداری وجود ندارد. هم چنین تسهیم دانش بین ابعاد رهبری پدرسالارانه و رهبری خیرخواهانه با آوای کارکنان نقش تعدیل کنندگی ندارد اما متغیر تسهیم دانش رابطه بین رهبری اخلاقی و آوای کارکنان را تعدیل می کند.
تبیین و انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و رتبه بندی عوامل مؤثر بر استقرار آن(مطالعه موردی: قطعات خودروسازی آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سازمان به دلیل هزینه سنگین خرید و اجرای آن و همچنین پیچیدگی های تطبیق فرآیندهای سازمان با سیستم جدید، از تصمیمات خطیر مدیریتی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین و انتخاب سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و رتبه بندی عوامل مؤثر بر استقرار آن با استفاده از رویکرد تصمیم گیری چندشاخصه فازی انجام گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت مسأله و هدف، تحقیق کاربردی محسوب می شود. از نظر روش گردآوری داده ها، تحقیق میدانی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر مدیران و کارشناسان صنایع مربوط می باشد. طبق جدول استاندارد مورگان نمونه آماری پژوهش به صورت تصادفی ساده 226 نفر انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی انجام گرفت. عوامل مؤثر بر انتخاب و استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان(زیرساخت، رشد اقتصادی، قدرت تولیدی، موفقیت منطقه ای و مقررات منطقه ای، فرهنگ رایانه ای، اندازه سازمانی، تعهد مدیران و مهندسی مجدد فرایند)شناسایی شدند. همچنین پس از بررسی نرم افزارها و سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان(7 نوع سیستم) که موجود و دارای عملکرد بهتر هستند ، انتخاب گردید، که براین اساس و با توجه به تجزیه و تحلیل های که انجام گرفت نتایج به دست آمده حاکی است که، سه سیستم اولویت دار برنامه ریزی منابع سازمان که دارای وزنهای نزدیک به هم نیز هستند، عبارتند از: سیستم Oracleبا بیشترین وزن(6960/0)، سیستم QAD (6101/0) و سیستم PeopleSoft(5978/0) سه نوع سیستم برنامه ریزی منابع سازمان می باشند که از نظر گروه کارشناسان پژوهش در اولویت قرار دارند، سیستم Lawson، سیستم J.D.Edwards، سیستم SAP، سیستم Bann در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
تاثیر حمایت سازمانی ، توانمندسازی و رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان دیدگاهی کلی از میزان حمایت سازمان نسبت به خود شکل می دهند و در ازای این حمایت به اهداف سازمان و تحقق آنها توجه می کنند..همچنین توانمند سازی روانشناختی به سازمان امکان انعطاف پذیری بیشتر و پاسخ دهی سریع به تغییرات را می دهد. از طرفی سازمان به کارکنانى نیازمند است که مایل به پا را فراتر نهادن از الزامات رسمى شغلی باشند . با توجه به اهمیت این عوامل در سازمان ها، پژوهش حاضر به بررسی رابطه حمایت سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی با توجه به نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی می پردازد. جامعه آماری این تحقیق،کارکنان شعبات بیمه البرز در شهر تهران است که مجموعاٌ 270 نفر می باشند، که از روش تصادفی ساده استفاده شده و از این جامعه،نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران،159 نفر بدست آمد.برای گردآوری داده های پژوهش،از پرسشنامه استاندارد چیانگ و سیه(2012) استفاده شد.از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری بر پایه نرم افزار لیزرل برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. یافته ها با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها، حاکی از آن است که رفتار شهروندی سازمانی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و توانمندسازی روانشناختی با عملکرد شغلی را میانجی گری می کند و حمایت سازمانی ادراک شده بر عملکرد شغلی تاثیرگذار است،اما تاثیر آن بر رفتارشهروندی سازمانی در این پژوهش رد شد.همچنین توانمندسازی روانشناختی هم بر عملکرد شغلی و هم بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیرگذار می باشد و رفتار شهروندی سازمانی نیز بر عملکرد شغلی تاثیر گذار می باشد.
بررسی اهمیت به کارگیری سیستم کنترل های داخلی بر اساس چارچوب کوزو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل غیر مستقیم عملیات سازمانی و دوری مدیران ارشد از تمامی فعالیت های واحد تجاری باعث گردیده است تا مدیریت برای انجام وظیفه مباشرتی خود، به استقرار یک سیستم اثربخش کنترل داخلی به عنوان جزئی لاینفک از سیستم مدیریت کارآمد و حاکمیت شرکتی موثر روی آورد. در هر سازمان و موسسه ای نیاز مبرم به کنترل داخلی احساس می شود و هر سازمان با توجه به نوع و سطح فعالیت خود دارای کنترل داخلی متفاوتی است. عدم وجود این کنترل ها مانع رسیدن سازمان به هدف تعیین شده می شود. برای کنترل های داخلی سیستم های متنوعی طراحی و معرفی شده اند که این موارد همواره دارای نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود هستند. از نظر جامعیت، اثربخشی و گستردگی در کاربرد، مهم ترین و معروف ترین سیستم کنترل داخلی، الگوی طراحی شده توسط کمیته سازمان های حامی کمیسیون تردوی، ملقب به کوزو است. در این مقاله، با توجه به جامعیت چارچوب یکپارچه کنترل های داخلی ارائه شده کوزو، به بررسی اهمیت به کارگیری آن پرداخته و با مفاهیم و اصول این سیستم آشنایی بیشتری پیدا می کنیم.
تبیین نقش عدالت سازمانی و مؤلفه های آن بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی کارکنان از طریق سیستم استنتاج علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی سازمانی مجموعه رفتارهایی است که خارج از محدودة رفتارهای الزامی افراد در محیط محسوب می شود. اما در ایجاد فضای روانی و اجتماعی مطلوب در محیط کار نقش اساسی و محوری ایفاء می کند. در این بین ادراک کارکنان از منصفانه بودن پرداخت ها و برابری در رویه های سازمانی و هم چنین منصفانه بودن رفتارهای بین شخصی در سازمان نقش بسزایی در تشویق و توسعه ی رفتارشهروندی سازمانی دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان رفتار شهروندی سازمانی و عدالت سازمانی کارکنانصنایع نساجی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران می باشد. جامعه آماری این تحقیق، 180 نفر از کارکنان صنایع نساجی هلال احمر جمهوری اسلامی ایران می باشد، که 106 نفر به عنوان نمونه انتخاب، و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده، و تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. یافته ها نشان داده است که رابطه ی بین عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مثبت و معنی دار است. هم چنین این ارتباط مثبت و معنی دار میان ابعاد عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی نیز یافت شد. امروزه سازمان ها برای پیشرفت و اثربخشی نیازمند به کارکنان کارآمد و متعهد هستند، تا به اهداف خود در جهت رشد و تعالی برسند، از این رو باید حرکت و توجه بیشتر به سمت عدالت سازمانی و تعهد بیشتر در کارکنان، از وظایف اصلی سازمان ها باشد.
تاثیر رهبری اشتراکی بر اثربخشی کارگروهی نقش میانجی: تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش رهبری در سازمان از گذشته مورد تاکید صاحب نظران بوده است. نظریات رهبری در گذشته کمتر بر مشارکت کارکنان در امور سازمان تاکید داشتند. یکی از نظریات جدید رهبری که تاکید بر مشارکت فعال همه کارکنان در فعالیت های مختلف دارد رهبری اشتراکی می باشد. در رهبری اشتراکی همه کارکنان نقش فعال داشته و در جهت پیشبرد اهداف سازمان تلاش می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رهبری اشتراکی بر اثربخشی کارگروهی با نقش متغیر میانجی تسهیم دانش در سازمان تامین اجتماعی شهر اصفهان می باشد. جامعه آماری شامل 270 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی شهر اصفهان تشکیل می باشد. حجم نمونه آماری به روش تصادفی ساده و بر اساس جدول گرجسی و مورگان، 159 نفر تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوایی و روایی سازه به کمک روش معادلات ساختاری تایید شد. ضرایب پایایی پرسشنامه رهبری اشتراکی 81/0، پرسشنامه تسهیم دانش 79/0 و پرسشنامه اثربخشی کارگروهی 76/0 برآوردشد. تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS21 وAmos21 انجام شد. نتایج آزمون فرضیات نشان دهنده تاثیر مستقیم رهبری اشتراکی بر اثربخشی کارگروهی، تاثیر مستقیم رهبری اشتراکی بر تسهیم دانش و تاثیر مستقیم تسهیم دانش بر اثربخشی کارگروهی بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که، تسهیم دانش در تاثیر رهبری اشتراکی بر اثربخشی کارگروهی نقش میانجی را ایفا می کند.
بررسی عوامل موثر بر توسعه منابع انسانی با رویکرد نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های منحصربه فرد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، برخورداری از منابع انسانی متعهد و ایثارگر است که با تکیه بر همین نیروی انسانی توانسته است، نقش خود را در حفاظت از انقلاب و دستاوردهای آن به خوبی ایفا نماید. هدف از این پژوهش «بررسی عوامل مؤثر بر توسعه منابع انسانی با رویکرد نهادی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص)» است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش کلیه مدیران وکارشناسان ارشد قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) هستند که 30 نفر از مدیران و 30 نفر از کارشناسان عالی و ارشد از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.
بر اساس نتایج تحلیل داده های تحقیق، در بعد ساختاری، عوامل: برخورداری از بصیرت افزایی، برنامه ریزی های آموزشی با نگاه به آینده و چندمنظورگی نظام آموزشی؛ در بعد رفتاری، عوامل: برخورداری از استادان آماده عمل، انقلابی و با ایمان و برخورداری از کارکنان خودکارآمد و در بعد زمینه ای عوامل: حمایت قانونی از نظام آموزشی، حمایت از فرهنگ خلاقیت و تشویق ایده ها و نظرات خلاق، بالاترین امتیاز را کسب نموده اند.
بررسی تاثیر همسویی راهبردهای تجاری و منابع انسانی بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ایجاد همسویی و تناسب میان راهبردهای مدیریت منابع انسانی با راهبردهای تجاری سازمان، موضوعی است که به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های مؤثر در بهبود عملکرد سازمان ها مطرح است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر راهبردهای تجاری و منابع انسانی و همسویی آنها بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان انجام گردید و در آن شش فرضیه ی اصلی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی پژوهش، توصیفی پیمایشی به شمار می رود. برای سنجش متغیرهای مورد نظر، از دو پرسش نامهباطیف پنج گزینه ایلیکرت که در مجموع شامل 75 سؤالبود،استفادهشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شرکت های تابعه ی سازمان ملی صنایع مس ایران بود و پرسش نامه های پژوهش میان 118 نفر از مدیران و معاونان و367 تن از کارکنان این شرکت ها توزیع گردید. نتایج پژوهش، تأثیر مثبت انواع راهبردهای منابع انسانی و تجاری را بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان و عدم تأثیر همسویی این راهبردها را بر متغیرهای مورد نظر نشان داد.