مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
سرمایه های انسانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الزامات توسعه کیفی آموزش های کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران، به آسیب شناسی دوره های آموزشی آنها پرداخته است. روش پژوهش، از نوع آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از مصاحبه های انفرادی، به تعداد 13 نفر از خبرگان مالی و اقتصاد شهری و اعضای مدیریت و راهبری آموزش شهرداری تهران، با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نتیجه بخش کیفی، شناسایی آسیب های موجود دوره های آموزشی کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران در هفت محور، نیازسنجی آموزشی، اهداف آموزشی، محتوای آموزشی، مدرسان، سازماندهی آموزش، نظام ارزشیابی و مکانیزم های انگیزشی می باشد. در بخش کمّی، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، مشتمل بر 40 گویه و در هفت محور شناسایی شده بخش کیفی، استفاده شده است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از روش روایی صوری و برای تعیین پایایی، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برابر با 84/0 بود. جامعه آماری، کلیه کارشناسان مالی و اقتصاد شهری شهرداری تهران است که تعداد آنها 227 نفر می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 143 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل آماری داده ها، از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. الزامات توسعه کیفی آموزش ها و میزان اهمیت آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، راهکارهایی برای توسعه کیفی آموزش ها در گام های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی دوره های آموزشی بیان شدند.
تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان مراکز آموزش عالی درگرایش به نوآوری سازمانی آنان (مورد: دانشگاه بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین نقش سرمایه های انسانی کارکنان دانشگاه بیرجند در گرایش به نوآوری سازمانی آنان و بر اساس مدل سرمایه های انسانی کرافورد و مدل گرایش به نوآوری سازمانی ترکیبی جمینزو جیمنز، پنیادز، پراجگو و سوهال انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و همبستگی، و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری شامل کارکنان 7 دانشکده و کارکنان ستادی/ پشتیبانی دانشگاه به تعداد414 نفر بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، حجم نمونه 162 نفر انتخاب شد. از پرسشنامه سرمایه های انسانی با پایایی (94/0=α) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی با پایایی(91/0=α) استفاده شد، که روایی محتوا و سازه آن ها نیز مورد بررسی و تایید قرارگرفت. داده ها براساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، تی تک نمونه ای، مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج تی تک نمونه ای نشان داد، میانگین سرمایه های انسانی و گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان به طور معناداری پایین تر از میانگین مورد انتظار بوده است. بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری، سرمایه های انسانی با ضریب مسیر (63/0=γ) بر نوآوری فرایندی و با ضریب مسیر (71/0=γ) بر گرایش به نوآوری سازمانی تاثیرگذار بوده است اما بر نوآوری تولیدی و اداری آنان تاثیری نداشته است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد، دانش و تخصص به عنوان مولفه های سرمایه های انسانی، 38 درصد از گرایش به نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می نمایند.
• ارائه چارچوب استراتژیک آموزش و بهسازی سازمانی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب آموزش و بهسازی استراتژیک سرمایه های انسانی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می باشد. روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی و از نوع آمیخته (ترکیبی از روش های کمی و کیفی) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه است، که در ابتدا نوع خاصی از پرسشنامه برای اجرای روش نظرسنجی از خبرگان و با هدف نهایی سازی مدل تحقیق طراحی و در سه مرحله اجرا گردید. پس از نهایی سازی الگو به شیوه فوق، به منظور اجرای پیمایش پرسشنامه دیگری شامل 4 بعد، 13 مؤلفه و 60 شاخص که وضعیت موجود و وضعیت مطلوب بر اساس آن با یک مقیاس ده درجه ای توسط پاسخگو درجه بندی شده است طراحی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که در چارچوب پیشنهادی 9 متغیر پیش بین شامل عوامل قانونی (0.222)، عوامل اقتصادی (0.322)، عوامل تکنولوژیکی (0.212)، عوامل اجتماعی (0.350)، استراتژی آموزش (0.265)، نگرش راهبردی به آموزش (0.306)، نیازسنجی آموزش (0.265)، مدیریت اجرایی آموزش (0.219)، فرهنگ یادگیری و رشد (0.333)، همبستگی معنادار با متغیر ملاک (آموزش و بهسازی استراتژیک در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) دارند.
نقش واسطه ای سرمایه های انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطه ای سرمایه های انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجام شده است. روش پ ژ وهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان و کادر اجرایی مدارس دوره اول و دوم ابتدایی ناحیه یک شهرری بوده که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای با اختصاص متناسب، 170 نفر از آنان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه خودرهبری ابیلی و مزاری(1393)، سرمایه های انسانی نادری(1390) و چابکی سازمانی مرادی(1393) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، T تک گروهی، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سه متغیر اصلی پژوهش (خودرهبری، سرمایه های انسانی و چابکی سازمانی) با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری(p<0/01) دارند. مدل یابی معادلات ساختاری نیز حاکی از تأثیر خودرهبری بر سرمایه های انسانی(81/0=γ) و سرمایه های انسانی بر چابکی سازمانی (60/0=β) هست. هم چنین خودرهبری به طور غیرمستقیم و با میانجی گری سرمایه های انسانی بر چابکی سازمانی(39/0=γ) تأثیرگذار است. نتایج همچنین نشان داده که خودرهبری به طور مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار نیست. نهایتاً می توان این گونه نتیجه گرفت که ارتقای رفتارهای مبتنی بر خود مسئولیت پذیری و خودآغازگری مانند خودرهبری، نه تنها موجبات رشد سرمایه انسانی را فراهم می کند، بلکه چابکی سازمانی را به واسطه سرمایه انسانی تسهیل می کند.
بررسی رابطه اجتناب از مالیات و رشد اقتصادی در ایران با رویکرد سرمایه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عامل اجتناب از مالیات یکی از مؤلفه های مهم و در عین حال مبهم بر رشد اقتصادی است. افزایش اجتناب از مالیات می تواند رشد اقتصادی را با توجه به شرایط اقتصادی کشورهای مختلف تحت تأثیر مثبت و یا منفی قرار دهد. بالا رفتن میزان اجتناب از مالیات از یک سو می تواند با کاهش میزان درآمدهای دولت و کاهش سرمایه گذاری های دولتی، رشد اقتصادی را کاهش و از سویی، با افزایش درآمد قابل تصرف و سرمایه شخصی، رشد اقتصادی را افزایش دهد. در کنار این امر، وجود سرمایه های انسانی می تواند تأثیر اجتناب از مالیات و اثرات آن بر رشد اقتصادی را از نظر تئوری پیچیده تر کند. افزایش سرمایه های انسانی از یک سو می تواند با افزایش سرمایه های اجتماعی منجربه کاهش میزان اجتناب از مالیات شود و از سوی دیگر می تواند منجربه این امر شود که افراد جامعه روش هایی جدیدی را جهت اجتناب از مالیات پیدا و میزان این امر افزایش یابد. به همین دلیل، در پژوهش حاضر اثرات اجتناب از مالیات بر رشد اقتصادی با در نظرگرفتن نقش سرمایه های انسانی و با معرفی الگوی ریاضی، حل و کالیبره کردن آن مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این موضوع است که وجود اجتناب از مالیات در کنار سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی در ایران اثر معکوس داشته که با رشد اجتناب از مالیات، رشد اقتصادی نیز کاهش می یابد .
اثر باز بودن، رابطه مبادله و سرمایه انسانی بر بهره وری کل عوامل تولید در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایه انسانی، باز بودن تجاری، نرخ تورم، نرخ ارز و رابطه مبادله بر بهره وری کل عوامل پرداخته شده است. دوره زمانی مورد مطالعه 1391-1360 و جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت از روش ARDL استفاده شده است. نتایج برآورد معادله بهره وری کل عوامل، مؤید این مطلب است که سرمایه انسانی، باز بودن اقتصاد و رابطه مبادله تأثیر مثبت بر بهره وری کل عوامل و متغیرهای تورم، نرخ ارز تأثیر منفی بر بهره وری کل عوامل دارد. در ضمن هرچه اقتصاد نسبت به تجارت خارجی بازتر باشد و هر چه نیروی انسانی جامعه آموزش دیده تر باشد، بهره وری کل عوامل بیشتر است.
تأملی بر جنبه انسانی برند: بررسی تاثیر شخصیت برند سازمان ارتش جمهوری اسلامی ایران بر رضایت سرمایه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت فزاینده بین شرکت ها و سازمان ها و ناهمسانی شرایط استخدامی، جذب و نگه داشت سرمایه های انسانی را با دشواری مواجه ساخته است. شکل دهی به برند متمایز کارفرما، یکی از راه کارهای دست یابی به نیروی انسانی منحصر به فرد و حفظ بهترین استعدادهای انسانی است. به گونه ای که زمینه را برای وفاداری کارکنان به سازمان و حمایت آنان از ارزش های سازمان و تعهد به آنها فراهم می سازد. بر همین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شخصیت برند سازمان بر رضایت سرمایه های انسانی است. به منظور انجام پژوهش، از روش های همبستگی ومدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسش نامه است. یافته-های پژوهش نشان می دهند که تقویت و مدیریت برند کارفرما، زمینه را برای ارتقای رضایت سرمایه های انسانی فراهم می آورد. بدین ترتیب که ابعاد پنج گانه ی شخصیت کارفرما، نظیر مسئولیت پذیری، فعال بودن، احساسی بودن، جسور بودن و ساده و بی آلایش بودن بر رضایت سرمایه های انسانی تاثیر گذار است. یافته ی دیگر این است که در بین این ابعاد، بعد جسور بودن دارای بیشترین تاثیرگذاری بر رضایت سرمایههای انسانی است.
رابطه کیفیت زندگی در مدرسه و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با توجه به نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، رابطه کیفیت زندگی در مدرسه و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با توجه به نقش واسطه ای خودپنداره تحصیلی است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم دبستان شهرستان ثلاث باباجانی (420 نفر) بوده است که با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی طبقه ای 201 نفر برای نمونه (90 پسر و 111 دختر) انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه، خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که کیفیت زندگی در مدرسه به صورت مستقیم بر خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی و به صورت غیرمستقیم از طریق خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی تأثیر دارد. همچنین اثر مستقیم خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان معنی دار شناخته شد. بنابراین برای افزایش اشتیاق دانش آموزان به تحصیل باید به متغیرهای کیفیت زندگی در مدرسه و خودپنداره تحصیلی توجه کرد.
نقش خودرهبری و خودمدیریتی بر سرمایه های انسانی سازمان های خدماتی دولتی (مطالعه موردی: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
93 - 112
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش خودرهبری و خودمدیریتی بر سرمایه های انسانی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 306 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خودرهبری و خودمدیریتی ابیلی و مزاری (1393) با پایایی 94/0 و پرسشنامه سرمایه های انسانی نادری (1390) با پایایی 95/0 استفاده شد. نتایج نشان داد خودرهبری، خودمدیریتی و سرمایه های انسانی کارکنان، بالاتر از حد متوسط اند و خودرهبری (49/0r=) و خودمدیریتی (48/0r=) با سرمایه های انسانی کارکنان رابطه مثبت و معنادار (p<0/01) دارند. براساس نتایج رگرسیون گام به گام، از میان مؤلفه های خودمدیریتی، خودهدفگذاری، خودمشاهده گری و خودارزیابی، 38 درصد و از بین مؤلفه های خودرهبری، تمرکز بر پاداش طبیعی و راهبردهای رفتارمحور 39 درصد از سرمایه های انسانی را پیش بینی می کنند. مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد خودمدیریتی با ضریب مسیر 75/0 و خودرهبری با ضریب مسیر 68/0، بر سرمایه های انسانی تأثیر گذارند.
سناریوهای محتمل عملیات روانی علیه سرمایه های انسانی آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
131 - 156
حوزه های تخصصی:
فرماندهی معظم و معزز کل قوا <sup>(مدظله العالی)</sup> برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه نموده اند اول: جنگ روانی، دوم: جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی؛ بر همین اساس هدف این مطالعه تدوین سناریوهای محتمل عملیات روانی دشمن علیه سرمایه های انسانی آجا می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات اکتشافی آینده پژوهانه است که به روش سناریونویسی انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از مرور ادبیات و جلسات خبرگی، داده های اولیه گردآوری شده اند. با بهره گیری از خبرگی صاحب نظران از میان انبوهی از عوامل و پیشران های مؤثر بر عملیات روانی علیه آجا؛ شناسایی و چارچوب سناریوها تبیین شده است. جامعه آماری تحقیق یک گروه راهبری به استعداد 10 نفر و یک گروه کارشناسی به استعداد 6 نفر در تدوین سناریوها همکاری نموده اند. با استفاده از چارچوب الگوی پیتر شوارتز و روش های کمی سازی رولاند برگر، بر اساس رتبه بندی عوامل کلیدی و پیشران های شناسایی شده بر اساس اهمیت و عدم قطعیت توسط خبرگان در نهایت دو عامل انسجام میان ارتش و نیروهای مسلح (ستاد کل، سپاه، ناجا و وزارت دفاع)، ایجاد خلل و تردید در باورهای دینی، انقلابی و ملی (هویت زدایی) رتبه بالاتری به دست آوردند که با قرارگیری در محورهای یک ماتریس، مبنای شکل گیری چهار سناریو با عناوین؛ تفرقه افکنی، شکست اراده، جذب و استحاله و فریب و فتنه گردید.
طراحی و تبیین الگوی کیفی کرامت سرمایه های انسانی در سازمان با رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم اثرگذار در حوزه منابع (سرمایه های) انسانی با توجه به نقش بی بدیل سرمایه های انسانی، مفهوم «کرامت» انسانی و احترام به کارکنان است. این موضوع با توجه به جامع و کامل بودن دین مبین اسلام و با اتکا به آموزه ها و سیره عملی معصومان اهمیتی روزافزون پیدا نموده است. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش طراحی و تبیین الگوی کرامت منابع (سرمایه های) انسانی با رویکرد اسلامی بوده که با استفاده از رویکرد مبتنی بر «تحلیل مضمون» به صورت کیفی اجرا شده است. برای گردآوری اطلاعات از متون اسلامی استفاده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش «رمزگذاری» و با استفاده از نرم افزار «Maxqda10» و الگوی پارادایمی انجام گرفته است. نتایج داده های به دست آمده از رمزگذاری متون اسلامی مرتبط طی فرایند رمزگذاری باز، محوری و انتخابی، به ارائه یک الگوی کیفی در حوزه کرامت انسانی منجر شد. الگوی ارائه شده در این پژوهش 7 مقوله اساسی (قانونمندی، شایسته سالاری، مسئولیت پذیری اجتماعی، عدالت ورزی، مشارکت کارکنان، اعتمادسازی، و جبران خدمت) و 22 مقوله فرعی در خصوص کرامت انسانی را نشان می دهد.
کاربست سرمایه های انسانی و رویدادهای ورزشی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگو با کاربست سرمایه های انسانی و رویدادهای ورزشی در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بود. روش پژوهش ترکیبی و از نوع طرح های آمیخته است. جامعه آماری این پژوهش 264 نفر بود که با تعداد نمونه تحقیق برابری کرد. برای دستیابی به اهداف پژوهش از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با روش دلفی در سه مرحله به تایید 21 نفر از متخصصین امور فرهنگی و ورزشی رسید. روایی سازه پرسشنامه نیز با تحلیل عاملی تاییدی به تایید رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های اماری توصیفی و استنباطی از جمله معادلات ساختاری و با کمک نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد در الگوی فرهنگی جمهوری اسلامی دیپلماسی ایران در ورزش با تاکید بر حوزه ورزشی، مولفه های بعد ورزشی (سرمایه انسانی و تولیدات و محصولات ورزشی) دارای بیشترین اهمیت و مدل به دست آمده از برازش مناسب برخودار است.
طراحی و آزمون مدل جانشین پروری سرمایه های انسانی در مؤسسات عالی حسابرسی ناظر بر مالیه عمومی با رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: دیوان محاسبات کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۸
۱۰۴-۶۵
دیوان محاسبات کشور به منظور ایفای وظائف خطیر نظارتی خود در آینده و در انطباق با تغییرات و تحولات موصوف و پیشبرد اهداف خود، نیازمند برنامه ای جامع و کامل در زمینه تأمین نیروی انسانی کارآمد با توانمندی های مورد نیاز در حوزه های مختلف فنی، تخصصی و رسیدگی است. به دلیل حوزه های متفاوت کاری، اولویت های متغیر، حجم قابل توجه امور حسابرسی، تفاوت زیاد در پیچیدگی و فراوانی موضوعات قابل بررسی در دستگاه های تحت رسیدگی، پیاده نمودن مدل جانشین پروری که تأمین کننده اهداف یاد شده در دیوان محاسبات کشور باشد، ضرورت دارد. مطالعه حاضر به دنبال طراحی و آزمون مدلی در زمینه جانشین پروری سرمایه های انسانی در این سازمان به عنوان مؤسسه عالی حسابرسی ناظر بر مالیه عمومی می باشد. این پژوهش در راستای گردآوری و تحلیل داده های خود از روش شناسی آمیخته (کیفی و کمی) استفاده نموده است. در بخش کیفی به منظور گردآوری داده های تحقیق از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و نظرات 11 تن از مدیران، معاونین و مشاورین خبره در دیوان محاسبات کشور و دفاتر زیرمجموعه آن استفاده گردید و این نظرات مبتنی بر روش تحلیل مضمون در نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA) تحلیل گردید. به علاوه، داده های مربوط به بخش کمی نیز مبتنی بر نظرات نمونه ای 306 تایی از کارکنان دیوان محاسبات کشور گردآوری و مبتنی بر روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس تحلیل گردید. مبتنی بر نتایج نهایی حاصل شده از دو بخش کیفی و کمی پژوهش، مدل جانشین پروری سرمایه های انسانی در دیوان محاسبات کشور دربردارنده 12 مؤلفه کلی می باشد که در قالب 5 بعد، قابل دسته بندی هستند. ابعاد نهایی این مدل یا نظام، شامل ساختاربندی، سیاست گذاری، تعیین خط مشی و برنامه ریزی، سنجش و ارزیابی کاندیداها، توانمندسازی و توسعه کاندیداها و بررسی اثربخشی برنامه ها بوده و سه مؤلفه کلیدی مدل نیز شامل ویژگی های فردی منابع انسانی، توانمندی های اخلاقی منابع انسانی و کیفیت و کمیت آموزش منابع انسانی می باشد. مبتنی بر مدل ارائه شده در این مطالعه مدیران و تصمیم گیران در دیوان محاسبات کشور قادر خواهند بود تا به شیوه ای مؤثرتر و نظام مندتر الگوی جانشین پروری را در سازمان ایجاد نموده و توسعه بخشند.
تبیین الگویی به منظور توانمندسازی سرمایه های انسانی در صنایع گوچک در اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
319 - 346
در موضوع توسعه در مقیاس ملی ضرورت دارد که به ترکیبی از مولفه های سخت افزاری و نرم افزاری توجه شود. نیروی کار یکی از عوامل کلیدی در توسعه است، در این راستا این پژوهش به تبیین یک الگو برای توانمندسازی سرمایه های انسانی در صنایع کوچک، در پیوند با سیاست های جمهوری اسلامی ایران در این خصوص متمرکز شده است. روش پژوهش از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل صاحب نظران درزمینه توانمندسازی نیروی انسانی بودند. برای انتخاب شرکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع استفاده شد که در این پژوهش 10 نفر بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه ها از طریق دسته بندی و تحلیل کدهای اولیه، مشخص گردیدند. با تحلیل داده ها، تعداد 65 کد اولیه در قالب 2 مقوله و 17 مفهوم، شناسایی شدند. مقوله روانشناسی و ساختاری مقوله های اصلی مدل را تشکیل می دهند. نتایج بررسی ها نشان داد به ترتیب مؤلفه های، آموزش و بهسازی، تسهیم کارکنان در اطلاعات و دسترسی به اطلاعات، غنای شغلی، دسترسی به منابع و تجهیزات، نظارت و کنترل، بازخورد، تسهیلات رفاهی، جایگزینی هولوکراسی، مدیریت دانش، مدیریت حقوق و دستمزد، مدیریت مشارکتی، شفاف سازی اهداف در حوزه عوامل ساختاری توانمندسازی مهم ترین مؤلفه ها، هستند .
طراحی و اعتبارسنجی مدل عدم حساسیت سازمانی در سرمایه های انسانی (مطالعه موردی: شرکت ملی گاز استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: عدم حساسیت سازمانی (بی حسی سازمانی) نوعی میل به بی میلی و درک نکردن آگاهانه امور توسط کارکنان است که به دلیل انتظارات برآورده نشده در تفکر و رفتار آنان پدید می آید. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی مدل بی حسی سازمانی در سرمایه های انسانی است. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق اکتشافی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری شامل خبرگان شرکت گاز استان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۱3 مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری داده ها انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از رویکرد داده بنیاد و نرم افزار مکس کیو دی اِی، همچنین، اعتبارسنجی مدل با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای صورت گرفته است. یافته ها: یافته ها شامل 367 کد، 77 مفهوم ، 24 مقوله فرعی، و 6 مقوله اصلی بودند که در قالب مدل ارائه و اعتبار مدل تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از شناسایی مهم ترین عوامل علّی (بی عدالتی، عدم شایسته سالاری، مسائل اقتصادی، و اهمیت ندادن مدیر به رشد)، مداخله گر (الگوگیری، بی توجهی به علایق و نظرات، عوامل کاهنده موفقیت، و مسائل فراسازمانی)، زمینه ای (ویژگی های شخصی، نظام نامناسب تشویق و تنبیه، فرهنگ سازمانی، و اهداف متناقض)، پدیده محوری (کم کاری خاموش، بی اعتنایی، کرختی، و بی رغبتی سازمانی)، راهبردها (کاهش تعهد و مشارکت، مسائل روحی روانی منفی، اعتراض، و کاهش کمّیّت و کیفیت کار)، و پیامدهای بی حسی سازمانی (افزایش تخلف، کاهش بهره وری، بیزاری از کار و سازمان، و نارضایتی فراگیر) در سرمایه های انسانی شرکت ملی گاز استان کرمانشاهافزایش تخلف، کاهش بهره وری، بیزاری از کار و سازمان، و نارضایتی فراگیربودند.
واکاوی الزامات ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی سازمان های دفاعی بر مبنای بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
54 - 72
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بهره وری سرمایه های انسانی، یکی از پیشران های مهم برای ارتقای بهره وری پایدار در سازمان به شمار می رود و ضروری است که متناسب با الزامات راهبردها و جهت گیری های کلان سازمان توسعه یابد. از این رو، در پژوهش حاضر، به شناسایی و طبقه بندی الزامات ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی در سازمان های دفاعی، از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) پرداخته شده است. روش: این پژوهش کاربردی است و با رویکرد تفسیری استقرایی اجرا شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، گزیده هایی از فرمایش های مقام معظم رهبری، در خصوص بهسازی منابع و سرمایه های انسانی، در دیدار با مسئولان سازمان های دفاعی و دولتی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و نگاشت شناختی و به کمک نرم افزار مکس کیودا تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها: از تحلیل متن سخنرانی ها، 201 کد اولیه در خصوص عوامل مؤثر بر بهره وری سرمایه های انسانی دفاعی شناسایی شد که پس از تلفیق، در چهار طبقه اصلی، بدین ترتیب دسته بندی شدند: 1. آمادگی روحی؛ 2. آمادگی معنوی؛ 3. آمادگی علمی و فنی؛ 4. الزامات مدیریتی. نتیجه گیری: طرح های توسعه سرمایه های انسانی در سازمان های دفاعی، باید متناسب با ماهیت مأموریت این سازمان ها، انتظارها و درایت های مرتبط و با رویکردی همه جانبه تدوین و اجرا شوند تا آمادگی سرمایه های انسانی برای پیشبرد راهبردهای سازمانی و انجام مؤثر وظایف و نقش های مدنظر و آرمانی تقویت شود.
پرورش و شکوفایی هوش فرهنگی در سازمان ها
حوزه های تخصصی:
یکی از اثرات هوش فرهنگی،افزایش بهره وری نیروی انسانی سازمان ها است.در کسب و کار،هوش فرهنگی منبع مهمی از بهره وری به شمار می رود و برای انجام کارها لازم است کارگران و متخصصان توصیه ها و پشتیبانی های دیگران را فراتر از ساختار سلسله مراتب شرکت به کار بندند.پژوهش حاضر با هدف بررسی پرورش و شکوفایی هوش فرهنگی در سازمان ها(مطالعه موردی:شرکت گاز استان فارس) انجام گرفته که از نظر سن،جنسیت،تحصیلات و سابقه کار کارکنان را مورد بررسی قرار می دهد.تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر شیوه گردآوری داده های توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارکنان شرکت گاز استان فارس بوده،که تعداد آن ها برابر 700 نفر می باشد. نتایج الگو سازی معادلات ساختاری نشان داد هوش فرهنگی تاثیر معناداری بر رفتار دارد و تاثیر آن بر بهره وری،سرمایه های انسانی تاثیر معناداری دارد.
شناسائی عوامل مؤثر بر توانمندسازی سرمایه های انسانی کارکنان بخش تعاون
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر توانمندسازی سرمایه های انسانی بخش تعاون انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کارکنان شاغل در بخش تعاون (تعاونی ها و اتحادیه های تعاونی) بوده است. نمونه آماری مورد مطالعه 384 نفر از کارکنان بخش تعاون در سطوح مسئولیت مختلف بخش تعاون در 26 شهرستان استان خراسان رضوی انتخاب گردید. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه استفاده شد. نرم افزار لیزرل برای آزمون فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی تأییدی پایایی لازم را داشته و با اطمینان 95 درصد بیانگر این است که پرسشنامه بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی سرمایه های انسانی کارکنان بخش تعاون پذیرفته می شود. با توجه به آنکه متغیرهای پژوهش دارای توزیع غیرنرمال هستند برای تعیین امکان استقرار از آزمون غیرپارامتری علامت یک نمونه ای برای آزمون فرضیه استفاده گردید. نتایج بدست آمده سطح معنی داری آزمون علامت بیان می کند همه عوامل هفت گانه بر توانمندسازی کارکنان بخش تعاون تأثیر دارد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که اولویت و رتبه بندی متغیرها به ترتیب عبارتند از عوامل ارتباطات بین کارکنان و مدیران؛ عوامل انگیزشی کارکنان؛ عوامل اعتماد بین کارکنان و مدیران؛ عوامل سهیم شدن در اطلاعات؛ عوامل مهارت و دانش کارکنان؛ عوامل و گروه های خودگردان؛ عوامل مرزبندی و خودمختاری که به طور معنی داری بر توانمندسازی کارکنان بخش تعاون تأثیر دارد.
ارتقای امنیت سرمایه انسانی با رویکرد قابلیت های آینده نگاری استراتژیک در صنعت
حوزه های تخصصی:
مفهوم نوین امنیت انسانی در سال های اخیر همزمان با موج گرایش دولت ها به اتخاذ استراتژی های جدید در راستای توسعه پایدار و به صراحت با گزارش سال علی مرکز توسعه سازمان ملل متحد به جامعه جهانی معرفی شد که در هفت بُعد خود (اقتصادی، غذایی، بهداشتی، زیست محیطی، فردی، اجتماعی و سیاسی) سیاست های کلی دولت ها را تحت تأثیر قرار داد. استفاده موثر از منابع انسانی، به گونه ای که موجب رشد و توسعه توانمندی های محوری گردد، از مهمترین اهداف سازمانی و عامل کسب مزیت رقابتی است. مقاله حاضر با هدف ارتقای امنیت سرمایه انسانی با رویکرد قابلیت های آینده نگاری استراتژیک انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق از دو گروهِ اساتید حوزه مدیریت و گروه مدیران حوزه صنعت تشکیل شده است. با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 17 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران حوزه صنعت به عنوان نمونه آماری خبرگان انتخاب شدند. در نهایت برای ارتقای امنیت سرمایه انسانی با رویکرد قابلیت های آینده نگاری استراتژیک؛ ارتباط بین مؤلفه های دو متغیر سرمایه های انسانی و قابلیت های استراتژیک؛ با روش مدل سازی معادلات ساختاری بررسی که نتایج تحقیق حاکی از آن بود که متغیر قابلیت های آینده نگاری استراتژیک سازمان شامل مؤلفه های قابلیت های پویا، قابلیت های پیمایش محیطی، قابلیت های گزینش استراتژیک، قابلیت های یکپارچه، قابلیت های فردگرایانه بوده و متغیر سرمایه های انسانی شامل مؤلفه های توانایی شناختی، قابلیت های رفتاری و شایستگی فراشناختی است. با توجه به نتایج تحقیق و تحلیل روابط بین مؤلفه ها، پیشنهاد گردید سازمان ها به توانایی شناختی، قابلیت های رفتاری و شایستگی فراشناختی کارکنان توجه بیشتری نمایند.