فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۲٬۹۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس ویژگی های سازمان های یادگیرنده و ارایه راهبردهایی برای بهبود آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: سازمان یادگیرنده یک آرمان است، آن یک مسیر و راه است، نه یک هدف و مقصد. مبنای سازمان یادگیرنده، ایده «یادگیری از طریق عمل» یا یادگیری تجربی است. ایده یادگیری از طریق عمل بر خلاف بسیاری از مفروضات فرهنگی درباره یادگیری بوده است. هدف این پژوهش ارزیابی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس ویژگی های سازمان های یادگیرنده و ارایه راهبردهایی برای بهبود آن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر روسای واحدها و دانشکده ها، معاونین و مدیران گروه و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی می باشند که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی تعداد 385 نفر انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد از نظر اعضای هیات علمی در دانشگاه آزاد اسلامی مولفه های، یادگیری از تجارب درون سازمانی و یادگیری از تجارب بیرون سازمانی از مولفه های اصلی سازمان یادگیرنده در حد ضعیفی قرار دارد و از نظر مدیران دانشگاه مولفه های، توانایی حل مساله و یادگیری از تجارب درون سازمانی در حد ضعیفی قرار دارند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت موضوع نتایج زیر در جهت تقویت مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی ارایه گردیده است: همگرایی در نگرشها و انگیزه های اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاهها، ایجاد فرصت و موقعیت مناسب برای همفکری و تبادل نظر اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاهها، حمایت های مالی ومعنوی کافی از فعالیت های پژوهشی در دانشگاه، ایجاد استراتژیها، نظام و ساختار معین برای فعالیتهای علمی و پژوهشی و استفاده از ملاکهای علمی و حرفه ای در انتخاب و یا انتصاب مدیران دانشگاهی.
مدیریت بر مبنای تداوم دانش : رویکردی نوین در عصر دانش
حوزههای تخصصی:
تاثیر مدیریت دانش بر تقویت توان رقابتی شرکت های مهندسین مشاور (مورد مطالعه: مهندسین مشاور شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
نانو تکنولوژی
حوزههای تخصصی:
بررسى استفاده بهینه از فناورى اطلاعات توسط رزیدنت ها در دانشگاه علوم پزشکى ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شناخت قابلیت هاى فناورى اطلاعات وآگاهى از نیازها و علایق استفاده کننده نهایى بسیار ضرورى ست. به کارگیری نادرست فناورى نوین جهت انتقال دانش تخصصى، منجربه نارسایى فناورى و ائتلاف هزینه خواهد شد. هدف این مقاله بررسى میزان استفاده ى بهینه از این فناورى از دیدگاه استفاده کنندگان نهایى آن بود. روش بررسی: این پژوهش به روش پیمایشی؛وابزار گردآورى اطلاعات پرسشنامه ى محقق ساخته مى باشد. جامعه ی پژوهش 816 دستیار دانشگاه علوم پزشکى ایران اند که با نمونه گیرى 212 نفر انتخاب شدند. براى تجزیه و تحلیل داده ها از استفاده شد. SPSS نرم افزار ،Athens ، 47 درصد) فناورى ) ،PDA یافته ها: دستیاران استفاده از پست الکترونیک ( 48.6 درصد)، دستیاران دیجیتال مثل 35.8 درصد)، وبلاگ ( 35.2 درصد)، سرویس پیام ) ،Alert 38.5 درصد) فناورى آگاهى رسانى ) ،RSS 44.7 درصد)، فناورى ) 32.9 درصد) و گفت وگوى الکترونیک ( 31.2 درصد) را ) ،Pod cast کوتاه ( 33 درصد)، استفاده از فایل هاى صوتى الکترونیکی به میزان زیاد و بسیار زیاد به ترتیب مصادیق کاربرد بهینه فناورى اطلاعات تشخیص داده اند. نتیجه گیری: دسترسى آسان و بدون محدودیت هاى زمانى و مکانى به اطلاعات مورد نیاز، میزان تنوع و روزآمد بودن منابع، وجود نیروهاى متخصص در طبقه بندى و انتقال اطلاعات تخصصى، مستند بودن و قابلیت ردیابى اطلاعات نقش تعیین کننده در انتخاب نوع فرایند دارند.
الزامات، ضرورت ها و مکانیزم های تجاریسازی دانش در دانشکده های مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتلای صنعتی و اقتصادی هر جامعه ای مرهون پژوهش های علمی و سازمان یافته آن جامعه است. نقش مهمی که فرآیند تجاریسازی در این میان ایفا میکند، موضوع اصلی مقاله حاضر است که با بررسی مفاهیم، فرآیندها و مدل های تجاریسازی دانش در دنیا و با توجه به کارهای مؤثری که در دانشگاه های معتبر دنیا رخ داده است، به مکانیزمی قابل استفاده در دانشکده های مدیریت دانشگاه های مختلف کشور دست یابد. روش پژوهش مورد استفاده، گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق با استادان دانشکده های مدیریت بوده و نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام شده است. نتایج مصاحبه ها در قالب سه مقوله، ضرورت ها، موانع و الزامات تجاریسازی دانش دسته بندی و در پایان نیز، مکانیزم تجاریسازی دانش ارایه شده است.
موانع انسانی مدیریت دانش در سیستم مالی ارتش جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
استقرار نظام مدیریت دانش مبتنی بر سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8)
حوزههای تخصصی:
سازمان های عصر حاضر در یک محیط کاملا رقابتی و بسیار پویا فعالیت می کنند که مهم ترین سرمایه آنها، کارکنان شان می باشد. استمرار و تداوم مزیت رقابتی سازمان ها، در چنین شرایطی در داشتن کارکنان دانش گرا، خلاق و نوآور است که می توانند با اصلاح یا تغییر آگاهانه در کارکردها و فرآیندها مزیت پایدار برای سازمان خود خلق نمایند.
سیف الهی و داوری (1388) اشاره دارند که دانش، امروز در قلب اقتصاد جهان قرار دارد و مدیریت دانش در کسب موفقیت سازمان ها یک امر حیاتی تلقی می شود. بنابراین استقرار آن بیش از گذشته ضرورت یافته است. عوامل متعدد و بیشماری در موفقیت استقرار مدیریت دانش نقش دارند. یکی از این عوامل سرمایه اجتماعی است. تحقیق حاضر در جامعه مورد مطالعه، یعنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8، از سرمایه اجتماعی که باعث به اشتراک گذاشتن بهتر دانش، ایفا دانش سازمانی، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد و همکاری، روح تعاون، کمک به آموزش، افزایش فعالیت های مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک می شود، در جهت افزایش آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش استفاده می گردد.
نتایج حاصل از ادبیات موضوع و یافته های حاصل از تحقیق میدانی، نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و عامل فرهنگ سازمانی، عامل ساختار سازمانی، عامل زیر ساخت و عامل محتوایی تغییر که از متغیرهای آمادگی مدیریت دانش هستند، رابطه معنی داری وجود دارد. در بررسی میزان همبستگی از یک طرف نتایج مطالعه نشان می دهد که بین وضعیت موجود پنج عامل آمادگی استقرار مدیریت دانش تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان گفت، عوامل مرتبط با آمادگی استقرار مدیریت دانش رتبه های یکسانی ندارند، بطوریکه بیشترین آن مربوط به محتوای تغییر و کمترین آن مربوط به ساختار سازمانی است.
بررسی موانع به کارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت بهبود نظام پاسخ گویی به ذی نفعان (مطالعه ی موردی: شرکت های دولتی صنایع معدنی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد سازمان های کارا در ارایه ی خدمات و پاسخ گویی به مطالبات شهروندان به گونه ای سریع، آسان و مناسب طی چند سال اخیر در اغلب کشورهای جهان مورد توجه کارگزاران بخش عمومی قرار گرفته است. درک اهمیت، کاربرد و نقشی که فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند در بهبود نظام پاسخ گویی بخش عمومی ایفا نماید، سیاست گذاران جوامع مختلف را برآن داشته است، تا با در دستور کار قرار دادن، وضع خط مشی های مرتبط با آن و بسترهای نهادی و اجرایی، این فناوری را در بخش دولتی کاربردی نمایند. این مقاله نیز یکی از مسایل اساسی و چالش برانگیز کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات را در ایجاد نظام پاسخ گویی بخش دولتی را در قالب موضوع پژوهشی گفته شده، مطرح نموده و مورد تجزیه تحلیل قرار داده است. مهم ترین هدف مقاله شناسایی موانع اجتماعی، زیرساختاری، فاصله دیجیتالی، قانونی، امنیت اطلاعات، و مدیریت تغییر به عنوان مهم ترین موانع به کارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات است، تا به این ترتیب بستر لازم در جهت بهبود نظام پاسخ گویی به ذی نفعان فراهم شود. در این راستا پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری پژوهش و نیز انجام مصاحبه ها ی اکتشافی با خبرگان امر، با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی به شناسایی مؤلفه ها و متغیرهای اصلی پژوهش پرداخته و با انتخاب اعضای نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، فرضیه های پژوهش را در شرکت های دولتی صنایع معدنی ایران مورد سنجش قرار داده اند. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه های موانع اجتماعی، زیرساختاری، فاصله ی دیجیتالی و قانونی، بیشترین مانع، و موانع امنیت اطلاعات و مدیریت تغییر، به عنوان کمترین مانع در به کارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت بهبود نظام پاسخ گویی شرکت های دولتی صنایع معدنی ایران ایجاد کرده اند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در تجاریسازی دانش در دانشگاه ها (براساس مقایسهی روش های پنج دانشگاه معتبر جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حیاتی دانش به مثابه مزیت رقابتی اصلی در اقتصاد جهانی و ضرورت مشارکت دانشگاه، به منزلهی اصلیترین نهاد تولیدکنندهی دانش، در توسعهی اقتصاد ملی و منطقه ای و هم چنین با توجه به نیاز دانشگاه ها به کسب درآمد و تجاریسازی دانش برای بقا، تدوین الگویی مناسب برای کارآفرینی دانشگاهی و انتقال تجاری دانش ضرورت دارد. در این مقاله با بررسی روش ها و الگوهای انتقال تجاری دانش در پنج دانشگاه معتبر جهان برمبنای رتبه-بندی سال 2007 مؤسسه آموزش عالی تایمز (هاروارد، ییل، آکسفورد، کمبریج، کالج سلطنتی لندن)، به طراحی الگویی به گزین شده پرداخته و با نظرسنجی از خبرگان، عوامل استخراج شده از این الگو اولویت بندی شده اند. طبق نتایج به دست آمده از نظرسنجی به عمل آمده از خبرگان ""انتخاب سیاست های انگیزاننده برای استادان در توزیع درآمد"" دارای بالاترین اهمیت برای تشویق تجاریسازی دانش در دانشگاه ها و کارآفرینی دانشگاهی بوده و ضرورت های ""شبکه سازی""، ""حمایت های مالی""، ""ایجاد ساختارهای لازم"" و ""آزادیعمل استادان"" به ترتیب اولویت های بعدی را تشکیل داده و ""حمایت های فیزیکی"" کم ترین اهمیت را نسبت به سایر ضرورت ها دارد.
ارزیابی میزان یادگیرنده بودن سازمان با استفاده از سیستم خبره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: