فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازمان های پروژه محور به علت داشتن ماهیت موقتی بودن و برنامه ریزی های دقیق زمانی و هزینه ای، حائز اهمیت بیشتری در برقراری رابطه بین داده و فرآیندهای عملیاتی هستند که این امر نیازمند درک صحیح فرآیندهای واقعی سازمان است. از طرفی یکی از موضوعات مهم برای مدیریت سازمان های پروژه محور، مدیریت فرآیندهای کسب وکار آن است ولی باتوجه به رفتار پویا و پیچیدگی ذاتی یک سازمان پروژه محور، شناسایی فرآیندهای آن به کمک مدل سازی های سنتی دیگر قابل اتکا نیست. یک راه حل نسبتاً نوظهور برای مقابله با این موضوع، "فرآیندکاوی" نام دارد. در این مقاله چارچوبی معرفی شده است که با شناخت دقیق فرآیند، عملکرد واحدهای کسب وکار در مقایسه با واقعیت اندازه گیری شود. این چارچوب فراگیر، مراحل پیش نیاز شناخت از جمله پایش و تمیزسازی داده های سیستم اطلاعاتی جهت کشف وضع موجود فرآیند و بررسی آن از زوایای مختلف را برعهده می گیرد. هدف اصلی این مقاله، توسعه چارچوبی برای بهبود فرآیند خرید در شرکت چاوش راه بنا بر پایه فرایندکاوی می باشد. پیشنهاد بهبود فرآیند با استفاده از پیاده سازی و استخراج دانش از فرآیند، کشف روابط غیرمنتظره و پنهان و یافتن گلوگاه های فرآیند خرید با استفاده از تکنیک های فرآیندکاوی در قالب چارچوبی در این مقاله ارائه گردیده است.
تأثیر تصویر ذهنی گردشگر از مقصد گردشگری بر خلق مشترک ارزش با تاکید بر نقش میانجی عشق به مقصد (مطالعه موردی: مقاصد منتخب گردشگری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش تصویر ذهنی گردشگر از مقصد گردشگری بر خلق مشترک ارزش در مقصد با تاکید بر نقش میانجی عشق به مقصد است. جامعه آماری هدف این پژوهش، در مرحله کیفی، خبرگان صنعت گردشگری، اساتید دانشگاهی و در مرحله کمی گردشگران داخلی هستند که از اردیبهشت تا بهمن ماه 1398 به مقاصد گردشگری ایران سفر کرده اند. برای گردآوری داده ها، از روش نمونه گیری هدفمند به منظور انتخاب مقاصد گردشگری استفاده شد. سپس از روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس، جهت انتخاب گردشگران شهرهای منتخب برای پاسخ به یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط اساتید و کارشناسان صنعت گردشگری، به وسیله روایی محتوا تایید شد. پایایی پرسش های پژوهش با معیار استاندارد آلفای کرونباخ و پایایی مرکب اندازه گیری شده است. برای تحلیل ارتباط بین سازه-های پژوهش، از مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پژوهش با داده ها برازش دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد، تصویر مقصد در دو بُعد تصویر شناختی مقصد و تصویر عاطفی مقصد بر عشق به مقصد تاثیر مثبت می گذارد. و عشق گردشگر به مقصد نیز به عنوان میانجی رابطه بین تصویر مقصد و خلق مشترک ارزش را تسهیل می کند. همچنین براساس یافته ها تصویر شناختی و تصویر عاطفی بر خلق مشترک ارزش در مقصد تاثیر مثبت دارد. این پژوهش با بهبود تصویر ذهنی گردشگران نسبت به مقاصد گردشگری ایران به توسعه قلمرو دانش در خصوص خلق مشترک ارزش در صنعت گردشگری می پردازد که در پژوهش های قبلی کمتر دیده می شود.
بررسی سیستم های ارزیابی عملکرد کارکنان در سازمان های کارآمد
حوزههای تخصصی:
درک کارکنان از منصفانه بودن ارزیابی عملکرد برای موفقیت تمامی سیستم های ارزیابی مهم است. تحقیقات در مورد مدیریت عملکرد شامل مطالعات گسترده در مورد چگونگی پدیدار شدن سوگیری در فرآیند ارزیابی است. با وجود این، هیچ گونه شواهد تجربی در زمینه بررسی ارتباط شکایت های رسمی تبعیض (یک معیار کلیدی برای سوگیری) و ارزیابی عملکرد وجود ندارد. برای پر کردن این شکاف، یک تحلیل تجربی با استفاده از اطلاعات مربوط به سیستم های ارزیابی و شکایات تبعیض از دولت فدرال ایالات متحده انجام می دهیم. یافته های ما نشان می دهد سازمان هایی که سیستم های ارزیابی آنها کارآمدتر طراحی شده اند، برخلاف انتظارات، شکایات تبعیض بیشتری در مورد ارزیابی ، تجربه خواهند کرد. به طور خاص، گسترش فرصت های آموزشی و ابراز عقیده با افزایش شکایات تبعیض در مورد ارزیابی همراه است، در حالی که افزایش تمایز بین مجریانِ ارزیابی همیشه با شکایات مرتبط نیست. برای مدیرانی که با مدیریت عملکرد سر و کار دارند، ممکن است بهتر باشد به جای طراحی مجدد سیستم های ارزیابی، برای بهبود ارتباطات بین فردی مبتنی بر عملکرد وقت بگذارند.
بررسی وضعیت استراتژی های مسئولانه شرکت ها در صنعت غذایی ایران: مطالعه چند موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله آن است که وضعیت استراتژی های مسئولانه شرکت ها را در صنعت غذایی ایران بررسی کند. روش: با توجه به اینکه مسئله اصلی این پژوهش چندبُعدی است و موضوع مطالعه، ماهیتی پویا دارد، رویکرد کلی آن بر مبنای جریان پارادایم کیفی قرار می گیرد. در این پژوهش با استفاده از روش مطالعه موردی چندگانه اکتشافی در سه شرکت نستله، بل و هلدینگ سینا، وضعیت عناصری همچون درگیری ذی نفعان، سطح یکپارچگی نظام حاکمیت شرکتی با اقدام های مسئولیت اجتماعی و میزان گزارشگری اجتماعی تحلیل شده است و با الهام از مدل مراحل توسعه مسئولیت اجتماعی مولتنی، وضعیت سه شرکت یادشده بررسی و به صورت تطبیقی مقایسه شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، در دو شرکت بین المللی نستله و بل، میزان درگیری ذی نفعان در سطح بالایی است و وضعیت یکپارچگی حاکمیت شرکتی با اقدام های مسئولانه در این دو شرکت، به صورت یکپارچه و درونی سازی شده است و هر دو شرکت در مرحله چیرگی مدل مولتنی قرار دارند که اقدام های مسئولانه در آن، به فرهنگ غالب استراتژی تبدیل شده است؛ اما در هلدینگ سینا، وضعیت درگیری ذی نفعان محدودتر است و مدل یکپارچگی حاکمیت شرکتی با اقدام های مسئولیت اجتماعی، به صورت مشروعیت ابزاری است و در مرحله سیستماتیک قرار دارد. نتیجه گیری: می توان گفت که وضعیت مشابه هلدینگ سینا برای اغلب شرکت های ایرانی، بنا به دلایل و مشکلات مختلف زمینه ای، همچون زمینه های ساختاری، فرهنگی و انگیزشی و... مصداق دارد و در این موقعیت، نیاز جوامع آن است که شرکت ها برای بقای خود و جامعه ای که در آن فعالیت می کنند، سطح خود را به سطح چیرگی مسئولیت اجتماعی ارتقا دهند.
طراحی مدل آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران بانک صادرات استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران (مطالعه موردی: بانک صادرات استان تهران) می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی)، با ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاه، مشاورین سازمانی، و مدیران ارشد بانک صادرات در استان تهران و روش نمونه گیری غیرتصادفی گلوله برفی می باشد و جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه کارکنان بانک صادرات در استان تهران به تعداد 7170 نفر می باشد که براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 365 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده می باشد. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه و ادبیات پژوهش و در بخش کمی از دو پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد در مجموع 101 شاخص و 6 بعد برای آینده نگری حاکمیت الکترونیک و 6 بعد شفافیت سازمانی مدیران شناسایی گردید. تمامی مؤلفه های آینده نگاری حاکمیت الکترونیک بر شفافیت سازمانی مدیران ارتباط معنادار و مثبت داشت و مدل پیشنهادی شکل گرفت. نتایج آزمون روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران را نشان می دهد که متغیرهای مستقل توانسته است سطح قوی از تغییرات متغیرهای وابسته را پیش بینی کند و در نهایت تمامی روابط بین متغیرهای مدل رابطه آینده نگاری حاکمیت الکترونیک با شفافیت سازمانی مدیران تأیید شده است.
طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
24 - 1
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشور ما کلمه کارآفرینی به منزله ابزاری جهت ارائه نمایش های گوناگون از جنس اشتغال بر زبان آورده می شود. با این حال توسعه آن در جامعه مشهود نیست. در دنیا از آموزش کارآفرینانه در جهت ایجاد درک صحیح و افزایش قصد کارآفرینی استفاده می شود. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه کارآفرین با تأکید بر استقرار زیست بوم کارآفرینانه است. این مطالعه با رویکرد کمی و با روش توصیفی همبستگی انجام شد. به همین منظور 151 نفر از متخصصان آموزش وپرورش، فنی وحرفه ای و اعضای هیأت علمی در رشته های مرتبط با روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها و از تحلیل عاملی (اکتشافی و تأییدی) برای ارائه مدل استفاده گردید. از آزمون های برازش مدل به جهت اعتبارسنجی مدل به کارگیری شد. بررسی اعتبار پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی و بررسی پایایی با شاخص ضریب آلفای کرونباخ انجام شد. در نهایت اکوسیستم کارآفرینانه، فردی سازی برنامه درسی، تعهد ذینفعان، معلم کارآفرین، رهبر کارآفرین، شتاب دهنده مدرسه ای، هدف ارزش آفرین، فضای کار اشتراکی، شبکه سازی و سیستم ورودی به عنوان ده عامل تبیین کننده سازه مدرسه کارآفرین استخراج شدند.
بررسی عوامل موثر بر موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکید بر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ابزارهای بازاریابی به ویژه بازاریابی ویروسی ضمن ایجاد مزیت رقابتی می تواند باعث تغییر الگوی غذایی نیز شود. در پژوهش حاضر عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی، مدل سازی، و وزن دهی شده است. برای شناسایی عوامل موثر از رویکرد فراترکیب و بررسی 90 مقاله علمی معتبر استفاده شد، سپس روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع و نظرات خبرگان به منظور مدل سازی بکار رفت. در ادامه با پیاده سازی روش تحلیل شبکه ای فازی رتبه بندی و تعیین اهمیت عوامل انجام شد. بر مبنای تحلیل یافته ها مشخص شد که 9 عامل در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک موثر هستند و در قالب مدل تفسیری با پنج سطح طبقه بندی می شود. بطوری که در اولین سطح شرایط بازار، در سطح دوم جامعه هدف، در سطح سوم فناوری و قیمت، در سطح چهارم، مصرف کننده، روش ارایه (پیاده سازی) و ایجاد ارزش و در نهایت در سطح پنجم تمایل (انگیزه) و اعتماد قرار دارد. همچنین با استفاده از FANP مشخص شد که عامل های روش ارایه، ارزش پیام و مصرف کننده با ضریب 0.354 به عنوان عامل اصلی پیوندی بیشترین اهمیت را دارند، و عامل های قیمت و شرایط بازار با ضریب اهمیت 0.301 به عنوان عامل اصلی مستقل در رتبه دوم قرار گرفتند. بطورکلی بازاریابی ویروسی در زمینه مواد غذایی ارگانیک باعث ایجاد رونق و تمایل مردم در استفاده از این گونه محصولات می شود. در این پژوهش ابتدا عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی شده و سپس در پنج سطح و در قالب چهار مجموعه بصورت مدلی تفسیری قرار گرفتند و در پایان رتبه بندی شدند.
طراحی مدل نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
350 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف: نوآوری، عامل مهمی است که بر تمایل مشتریان برای خلق ارزش مشترک تأثیر می گذارد. نوآوری می تواند انگیزه و علاقه سازمان (هتل) را در خلق ارزش مشترک با مشتری تحریک کند؛ از این رو نوآوری یک متغیر پیشایند است که بر تمایل مشتریان به خلق مشترک تجارب خدمت اثر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری در صنعت هتلداری در ایران اجرا شده است.
روش: پژوهش از نظر هدف، بنیادین و از نظر ماهیت، اکتشافی است. برای گردآوری داده ها، رویکرد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، در کنار مطالعات کتابخانه ای مدنظر قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان و کارشناسان بازاریابی و خدمات هتلداری و اساتید دانشگاهی بودند. برای شناسایی خبرگان، از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد که طی آن با توجه به کفایت داده ها با 14 خبره مصاحبه شد.
یافته ها: بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، کدهای استخراج شده نهایی در قالب 87 مفهوم و 29 مقوله اصلی دسته بندی شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده، در 6 طبقه هسته ای شامل پدیده محوری، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مقوله های شرایط علّی عبارت اند از: توسعه زیرساخت های ارتباطی آنلاین؛ انطباق خدمات و فرایندهای هتل با سلایق و خواسته های مشتریان؛ نوآوری باز و پویایی رقابت. مقوله های محوری عبارت اند از: کسب دانش مولد؛ ادراک مشتریان از خدمات برتر؛ تجسم تجربه مشتری؛ پیشنهاد مشتری برای بهبود؛ تبلیغات شفاهی؛ تعامل مشتری با مشتری دیگر؛ تعامل مشتری با تأمین کننده خدمت و تعامل مشتری با محیط فیزیکی و اجتماعی خدمت. مقوله های راهبردی عبارت اند از: راه اندازی باشگاه مشتریان؛ ابتکاری بودن خدمات؛ بازارمحوری و توسعه تعاملات با مشتریان. مقوله های زمینه ای عبارت اند از: ساختار هتل؛ ساختار ارتباطی؛ سرمایه فرهنگی و تیم محوری. مقوله های مداخله گر عبارت اند از: عوامل سیاسی؛ عوامل اجتماعی فرهنگی؛ عوامل اقتصادی؛ موانع مدیریتی وعدم حمایت دولت و نهادهای حکومتی و در نهایت، مقوله های پیامدی عبارت اند از: بهبود کیفیت خدمات؛ کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها؛ نگهداشت مشتری و توسعه خدمات. نکته مهم این است که برای موفقیت در نوآوری خدمات مبتنی بر هم آفرینی ارزش مشتری، باید به این مقوله ها توجه ویژه ای شود.
Evaluating Stakeholder Feedback on Gurara Waterfalls: Insights into its Cultural Connection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recreation centres worldwide serve as prominent attractions, offering visitors opportunities for relaxation and enjoyment. Within the continuously growing hospitality industry, there is significant potential for international investment and foreign exchange. This study delves into the cultural significance of Gurara Waterfalls by evaluating stakeholder feedback. Employing a quantitative research method, the study utilized a virtual survey to gather data from 170 inhabitants of the Minna-Abuja environs. The primary focus of the questionnaire was to unravel the intricate tapestry of visitors' experiences at Gurara Waterfalls. Through a meticulous analysis of prevalent issues, captivating features, and overall emotional responses, the aim was to investigate the untapped potentials of cultural tourism embedded in this natural wonder. The practical implications of user perceptions on Gurara Waterfall and its surrounding facilities are presented. The findings from this research provide valuable insights into the cultural connections surrounding Gurara Waterfalls, shedding light on opportunities for enhancing the visitor experience and unlocking the latent cultural tourism prospects associated with this captivating natural site. As a recommendation, further research should explore creative and innovative structures for Gurara Waterfalls and other Nigerian tourist destinations, aiming to create, sustain and increase cultural tourist interest and overall visitor satisfaction.
ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا (مورد مطالعه: دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پارادایمیک برای توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دوران پساکرونا در دانشگاه رازی انجام گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پژوهش نظریه بنیانی انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل مدرسین و دانشجویان خبره در گروه کارآفرینی دانشگاه رازی کرمانشاه بودند که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه با 22 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با روش کدگذاری سه مرحله ای تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله کدگذاری باز تعداد 72 مفهوم و در کدگذاری محوری 16 مقوله و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی مدل پارادایمیک تدوین و ارائه گردید. بر اساس نتایج، از عوامل مؤثر بر توسعه آموزش مجازی کارآفرینی در دانشگاه در دوران پساکرونا بهبود عوامل فنی و زیرساختی و توسعه مهارت ها به عنوان یک پیش نیاز مطرح گردید. در این راستا توسعه زیرساخت های فنی و زیربنایی از طریق تأمین و تخصیص سرمایه و بودجه لازم و بهبود مهارت های کلیه دست اندرکاران از طریق برگزاری کلاس های آموزشی پیشنهاد می گردد.
پیش بینی هزینه های بیمه درمانی افراد با استفاده از یادگیری ماشین و روش یادگیری جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: صنعت بیمه درمانی در پیش بینی هزینه های بیمه افراد که براساس پارامترهای پیچیده ای مانند سن و ویژگی های فیزیکی است، با چالش مهمی مواجه است. شرکت های بیمه برای مدیریت ریسک و جلوگیری از زیان احتمالی، بیمه گذاران را به دو گروه پرخطر و کم خطر دسته بندی می کنند. بااین حال، برآورد دقیق هزینه ها برای هر فرد می تواند کار سختی باشد. برای مقابله با این چالش، ما رویکردی مبتنی بر علم داده و یادگیری ماشین را پیشنهاد می کنیم که از یادگیری جمعی برای پیش بینی افراد پرخطر و کم خطر استفاده می کند.روش شناسی: روش پیشنهادی شامل مراحل مختلفی از جمله پیش پردازش داده ها، مهندسی ویژگی ها و اعتبارسنجی متقابل برای ارزیابی عملکرد مدل است. در مرحله اول، داده ها را با پاک کردن، مدیریت مقادیر ازدست رفته و رمزگذاری متغیرهای طبقه بندی، پیش پردازش می کنیم. در مرحله دوم، ما ویژگی های جدیدی را با استفاده از روش های مهندسی ویژگی ها مانند مقیاس بندی، نرمال سازی و کاهش ابعاد تولید می کنیم. این روش ها به استخراج اطلاعات معنادار از داده ها و بهبود عملکرد مدل کمک می کند. در مرحله بعد، ما از یادگیری جمعی برای ترکیب روش های رگرسیون متعدد، مانند رگرسیون لجستیک، شبکه های عصبی، ماشین های بردار پشتیبانی، جنگل های تصادفی، LightGBM و XGBoost استفاده می کنیم. هدف از ترکیب این روش ها این است که از نقاط قوت آن ها استفاده کنیم و نقاط ضعف آن ها را به حداقل برسانیم تا به دقت پیش بینی بهتری دست یابیم. در نهایت، عملکرد مدل را با استفاده از روش اعتبارسنجی متقاطع k-fold ارزیابی می کنیم. این روش به اعتبارسنجی دقت مدل و جلوگیری از برازش بیش از حد کمک می کند.یافته ها: رویکرد پیشنهادی ما به AUC برابر با 73/0 دست می یابد که اثربخشی آن را در پیش بینی افراد پرخطر و کم خطر نشان می دهد.نتیجه گیری: با استفاده از علم داده و روش های یادگیری ماشین، شرکت های بیمه می توانند دقت برآورد هزینه خود را بهبود بخشند و ریسک را بهتر مدیریت کنند. این رویکرد می تواند به شرکت های بیمه کمک کند تا پوشش بیمه ای و قیمت گذاری دقیق تری را برای افراد ارائه دهند که به رضایت بیشتر مشتریان و کاهش زیان های مالی منجر می شود.
تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این تحقیق، تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های آنلاین است، لذا پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات توسعه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 10 نفر از خبرگان بازاریابی و اساتید دانشگاهی بوده است که به صورت هدفمند و غیرتصادفی و بر اساس رسیدن به اشباع نظری انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از تئوری داده بنیاد و در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو دی ای ورژن 20 استفاده شد. از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی از 10 مصاحبه ، شامل 11 مقوله و تعداد 52 شاخص، جهت تدوین مدل بومی بازاریابی رسانه های اجتماعی فروشگاه های اینترنتی به کار گرفته شده است. ماحصل تحلیل داده ها، ارائه الگوی پارادایمی شامل شش مؤلفه شرایط علی (فناوری اطلاعات و ارتباطات، مدیریت زمان و مدیریت هزینه)، شرایط زمینه ای (زیرساخت فروشگاه های اینترنتی)، شرایط مداخله گر (تحریم و مشکلات اقتصادی و مدیریت ریسک)، راهبردها (استفاده از نیروی انسانی متخصص و استفاده از تاثیرگذاران)، پدیده محوری (بازاریابی رسانه های اجتماعی) و پیامدها (پایداری در استفاده از شبکه اجتماعی، ارزش ویژه برند) بوده است. برای هر یک از مقوله های اصلی شناسایی شده نیز تعدادی شاخص شناسایی شد.
مدل سازی مؤلفه های اثرگذار بر تمایل دانشجویان به راه اندازی کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 82
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی فرآیند خلق ارزش جدید از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسک های ناشی از آن اطلاق می شود. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی مؤلفه های اثرگذار بر تمایل دانشجویان به راه اندازی کسب و کار انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشکده های اقتصاد و کارآفرینی (625 نفر) و فنی_مهندسی (2156 نفر) دانشگاه رازی بودند که حجم نمونه مورد نظر با استفاده از فرمول کوکران با در نظر گرفتن واریانس بیشینه، جامعه بزرگ و دامنه اطمینان 05/0به تعداد 386 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای نوآوری، مرکز کنترل درونی، توفیق طلبی، پیشگامی و ریسک پذیری به طور مستقیم و متغیرهای پیشینه خانوادگی، سابقه اشتغال و شرکت در کارگاه های کارآفرینی به طور غیرمستقیم در مجموع 33 درصد از تغییرات واریانس تمایل دانشجویان به راه اندازی کسب وکار را تبیین کردند. می توان گفت که یکی از چالش های اصلی دانشجویان، تلاش برای داشتن استقلال و امنیت شغلی در آینده است، لذا توصیه می گردد با پرورش مهارت هایی از قبیل نوآوری و دیگر مهارت های شغلی این مهم مدنظر متولیان امر قرار گرفته و زمینه ایجاد اشتغال را برای جوانان فراهم سازند.
طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات اصلی کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی، در تصویرسازی برند کسب و کار و ایجاد و ارائه ی تصویر برند شرکتی مناسب است. در این راستا، تبلیغات اینترنتی، می تواند به عنوان ابزاری موثر در زمینه ی تصویرسازی برند این نوع از کسب و کارها مفید واقع گردد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی- کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. جامعه ی مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع پژوهش می باشند. نمونه گیری به صورت غیر تصادفی و با روش هدفمند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش گراندد تئوری (نظریه ی داده بنیاد) استفاده گردید. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی شامل تولید محتوای تبلیغاتی، به کارگیری تکنولوژی تبلیغاتی، احساسات و تمایل مشتریان، مدیریت ارتباط با مشتریان بر تبلیغات اینترنتی موثر هستند. تبلیغات اینترنتی به عنوان پدیده ی محوری در کنار شناسایی رقبا و مشتریان هدف به عنوان شرایط مداخله گر و قابلیت اعتماد و اعتبار برند به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها و اقدامات که استراتژی های بازاریابی کسب و کارهای مورد بررسی می باشند، اثر می گذارند. در نهایت با استفاده از استراتژی های بازاریابی مناسب می توان به پیامدهایی همچون تصویرسازی برند، افزایش مشتریان و سودآوری و کسب مزیت رقابتی دست یافت. نتیجه، شامل طراحی مدل پژوهشی جدید در این حوزه می باشد و بیان از تاثیر تبلیغات اینترنتی بر تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی دارد.
پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند (مورد مطالعه برند افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
175 - 220
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع و استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی، این امکان را فراهم نموده است که فروشندگان، خرده فروشان و خریداران، در محیط خرده فروشی آنلاین، به شکلی بسیار مؤثرتر باهم ارتباط برقرار میکنند. در این پژوهش بررسی پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند(مورد مطالعه برند افق کوروش)در سال 1401می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش که تعداد آنها و نامعلوم می باشند و نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 384 نفر به روش غیرتصادفی دردسترس انتخاب شد. داده ها در نرم افزار پی ال اس، با روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر و نیز بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری داشت. همچنین اعتماد برند بر عشق به برند و نیت خلق ارزش برند تاثیر دارد، اما بر تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر نداشت. هویت برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر داشت، اما بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری نداشت. در نهایت عشق به برند بر نیت خلق ارزش برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر معناداری داشت.
دیده بانی روندهای مؤثر بر صنعت ایران برپایه یک روش آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
31 - 48
حوزههای تخصصی:
اولویت های ملی منعکس کننده ساختارها و نقاط قوت و همچنین منافع صنایع تولیدی غالب در اقتصاد است. بسیاری از تحلیل های ملی اخیر در مورد آینده صنعت، فعالیت های صنعتی را برجسته می کنند که انتظار می رود در آینده درنتیجه روندهای سطح بالای جهانی و پیشرفت های فناوری نوظهور برجسته تر شوند. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است تا یک نمای کلی از عوامل شکل دهنده آینده و روندهای مهم را در حوزه صنعت در ایران را ارائه کند که بر سیستم های صنعتی و تولیدی تأثیر می گذارد. این پژوهش به دنبال پیاده سازی چارچوب سه مرحله ای آینده نگاری اف اس اس اف (چارچوب حسی سازی نشانه های آینده) به عنوان ابزار دیده بانی روندهای آینده است. در مرحله اول با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه باز و پس از پایش و ادغام و جمع بندی کارشناسانه 21 روند موثر بر آینده صنعت ایران شناسایی شدند. در مرحله دوم با کمک نرم افزار میک مک به منظور تحلیل اثرات متقابل اقدام گردید. در ابتدا چگونگی تاثیرگذاری روندها تحلیل شد و درنهایت در مرحله پایانی روندهای راهبردی مشخص گردیدند. بر اساس تحلیل یافته های پژوهش و خروجی نرم افزار میک مک روند های «تغییر در سیاست صنعتی خارجی»، «بهبود تولید انسان محور»، «کاهش اثرات زیست محیطی و ارزیابی چرخه حیات» و «تأکید بر رفاه اجتماعی و پایه اقتصادی زندگی از طریق تولید» به عنوان روندهای راهبردی شناسایی شدند. روندهای شناسایی شده آینده صنعت در ایران بیانگر مسیرهای شکل دهی و ترسیم آینده های بدیل پیشروی صنعت ایران است.
شناسایی راهبردهای بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : علی رغم اهمیت گردشگری روستایی در تسریع روند توسعه روستایی و نقش بازاریابی در توسعه آن، بررسی ها نشان می-دهد در این زمینه شکاف مطالعاتی زیادی وجود دارد و محققان تا حد زیادی از پرداختن به آن غافل شده اند. استان کردستان نیز به عنوان یکی از غنی ترین استان های ایران به لحاظ گردشگری روستایی، از قاعده مذکور مستثنی نبوده و در زمینه بازاریابی گردشگری روستایی با چالش های زیادی مواجه است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. روش شناسی : این پژوهش کاربردی، با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام گرفته است که در آن برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. ابزار اصلی برای گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مدل SWOT استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد گردشگری روستایی در استان کردستان به لحاظ عوامل داخلی و خارجی مرتبط با بازاریابی گردشگری روستایی دارای شرایط پیچیده ای است. به این صورت که در کنار نقاط قوت و فرصت های متعدد بازاریابی گردشگری روستایی، نقاط ضعف و تهدیدهای متعددی نیز وجود دارند. همچنین یافته ها نشان داد استراتژی تهاجمی (SO)، مناسب ترین استراتژی جهت توسعه بازاریابی گردشگری روستایی در استان کردستان است. نتیجه گیری و پیشنهادات : متناسب با ماهیت استراتژی تهاجمی، باید برای تدوین و ارائه همه برنامه ها و راهکارها توسعه بازاریابی گردشگری روستایی بر روی نقاط قوت و فرصت های شناسایی شده تأکید نمایند. از این رو در راستای توسعه بازاریابی گردشگری روستایی پیشنهادهایی مانند تبلیغات برای معرفی جاذبه های طبیعی و انسانی گردشگری روستایی از طریق فضای مجازی و رسانه های جمعی، توسعه تورهای گردشگری و برگزاری جشنواره های مختلف ارائه گردید. نوآوری و اصالت : با توجه به اینکه در خصوص شناسایی استراتژی بازاریابی گردشگری روستایی در کشورمان مطالعه ای صورت نگرفته است، این پژوهش دارای نوآوری است.
افزایش شاخص های عملکرد شرکت با استفاده از به کارگیری سرمایه هوشمند و یادگیری سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی عوامل تاثیرگذار سرمایه هوشمند بر عملکرد شرکت می باشد.طراحی/روش/رویکرد. ما از روش تخمین GMM بر اساس داده های پانل پویا شرکت های پذیرفته شده در بورس صنایع الکترونیک تایوان از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷، استفاده کردیم.یافته ها: یافته های این مطالعه نشان می دهد که سرمایه انسانی، سرمایه نوآوری، سرمایه فرآیند و سرمایه مشتری، همگی به طور معناداری عملکرد شرکت را از طریق مکانیسم یادگیری سازمانی بهبود می بخشند.محدودیت های تحقیق / دستاوردها: پیشنهاد می شود تحقیقات آینده ، مطالعات خود را به صورت بین کشوری و در ساختارهای مختلف صنایع الکترونیک به منظور تعیین تفاوت های منطقه ای در توسعه فعالیت های صنایع الکترونیک انجام دهند.نوآوری/ارزش. نتایج تجربی نشان می دهد که سرمایه انسانی، سرمایه فرآیند و سرمایه مشتری به طور معناداری عملکرد شرکت را بهبود می بخشند، در حالی که سرمایه نوآوری به طور معناداری مانع از بهبود عملکرد شرکت می شود.
کلیشه ها و نقش های جنسیتی در جامعه ی ما
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کلیشه ها و نقش های جنسیتی در جامعه ی ما؛ صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی کلیشه ها و نقش های جنسیتی و مهارت یا علم مرتبط با آن در جامعه، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم آموزش نقش های جنسیتی و این دانش را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس مفهوم کلیشه ها و اثر بخشی آن در مسیر موفقیت انسان و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی در مورد آموزش های گوناگون و بخصوص مزایا و معایب استفاده از دانش کلیشه ها و نقش های جنسیتی ارائه شده است.
تاثیرات داینامیک چرخه های کسب و کار و تجارت بر روابط تجاری
حوزههای تخصصی:
هدف- هدف این مقاله شناسائی تاثیرات چرخه های تجاری بر روابط صنعتی تجارت با تجارت(b-to-b) در صنایع بسیار سبک است.طرح/ روش شناسی/ دیدگاه - این مقاله مطالعه موردی دقیق Outotec plc ، ارائه دهنده برجسته تکنولوژی برای صنایع فلزات و معادن است.یافته ها- این مطالعه تغییرات رابطه تجاری همانند غلبه بین بخش ها و ماهیت تعاونی و رقابتی تناوب رابطه را طی یک چرخه تجاری شناسائی می کند.کاربردهای عملی- این بررسی روشهای معتدل سازی اثرات چرخه های تجاری را در صنایع بسیار سبک از منظر یک ارائه دهنده تکنولوژی مبتنی بر پروژه شناسائی می کند.اصالت/ ارزش- در حالی که تعداد زیادی پژوهش اقتصادکلان در مورد چرخه ها و بررسی هائی نیز در مورد چرخه های تجاری ویژه صنعت ( صنعت- ویژه) وجود دارد، این مطالعه نمونه نادری از تحقیق ویژه کمپانی بر ابقای چرخه های تجاری است.