مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مفروضات
منبع:
حصون ۱۳۸۴ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
مدیران و رهبران در رویارویى با موقعیت ها، از یک مدل یا چارچوب ذهنى پیروى مى کنند. زیرا باورها، ارزشها و پیش فرضها همگى در نهایت، خود را در رفتارها متجلى مى سازد. بدین خاطر رفتارها بازتابى از مفروضات اساسى است. از این رو آگاهى از مفروضات اساسى، تا حدود زیادى ما را به تحلیل و حتى پیش بینى رفتار قادر مى سازد. بنابراین در یک چارچوب ارزشى مى توان رابطه میان مفروضات و رفتار رهبرى امام راحل را مورد مداقه قرار داده و با تعمیم مدلى که به دست مى آید، ملاکهاى شایستگى براى عهده دارى جایگاه مدیریتى در نظام جمهورى اسلامى را شناخت تا در نهایت، راه اصلاح و تکمیل خود و دیگران را بازشناسیم. این مقاله، ضمن تبیین جایگاه و اهمیت موضوع، به اختصار مفروضات اساسى امام راحل درباره هدف هاى متعالى، ماهیت اساسى انسانها، گرایش و نگرش او نسبت به زمان و اغتنام فرصت، نگرش به عمل گرایى، الگوى ارتباطى یا مردم گرایى، تکلیف گرایى، حرمت به قانون و اجتناب از تبعیض را مورد توجه قرار داده است.
الگوی مصرف اسلامی (محدودیت¬ها و مفروضات)
حوزه های تخصصی:
بیتردید فرد مسلمانی که میخواهد در فضای شریعت قرار گیرد با محدودیتهایی برای انجام مصارفش روبرو است. در واقع شریعت اسلام با آموزههای خود در قالب کتاب و سنت معصومین(ع)، بایدهای رفتار مصرفی فرد مسلمان را تبیین نموده و اهداف و انگیزههای او را نیز مطابق با این آموزهها، در او نهادینه میکند. شناخت درست از قوانین و مقرارت و همچنین محدودیتهای مصرفی یک فرد مسلمان در چارچوب دین اسلام، برای تبیین الگوی مصرف نقش حیاتی دارد. در این تحقیق تلاش شده است ضمن شناخت این عوامل به بررسی پیشفرضها و مفروضات این الگو پرداخته شود و یک الگوی مصرفی مستقل در اسلام متفاوت از الگوی مصرفی سرمایهداری را اثبات نمود. سؤالات و فرضیههای این تحقیق در مورد وجود الگوی مصرف مستقل است که مفروضات و محدودیتهای متفاوت از مفروضات و محدودیتهای موجود در الگوی مصرف سرمایهداری را میطلبد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی، تحلیلی و اسنادی بوده است و از اسناد مربوطه به صورت کتاب، مقاله و پایاننامه استفاده شده است. در این تحقیق این نتیجه بدست آمده است که عمده مفروضات و محدودیتهای فرد مسلمان متفاوت از یک انسان اقتصادی در نظام سرمایهداری است و از اینرو الگوی مصرف اسلامی با توجه به محدودیتها و مفروضات خاص خود شکل میگیرد. در الگوی مصرف اسلامی، یک فرد مسلمان درآمد خود را ابتدا به مصارف خود شامل مصارف واجب اختصاص میدهد. درآمد مازادی را که بعد از مصرف فرد مسلمان باقی میماند، میتواند به انفاق اختصاص یابد یا سرمایهگذاری گردد. اگر بازده سرمایهگذاری درآمد مازاد بر مصرف برای مصرفکننده مسلمان بزرگتر از پاداش مصرف آخرتی آن باشد، در آن صورت درآمد مازاد بر مصرف خود را سرمایهگذاری میکند. اما اگر بازده سرمایهگذاری درآمد مازاد بر مصرف کوچکتر از پاداشی باشد که مصرفکننده مسلمان به علت مصارف اخروی آن در ذهن دارد، درآمد مازاد خویش را انفاق مینماید.
تأثیر آموزش مستقیم مهارت های تفکر بر تفکر نقادانۀ دانش آموزان دختر پایۀ پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مستقیم مهارت های تفکر بر تفکر نقادانۀ دانش آموزان دختر ابتدایی است. روش تحقیق از نوع روش نیمه تجربی و طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده است. آزمودنی ها شامل 32 دانش آموز پنجم ابتدایی شهر مراغه بودند که 17 نفر به عنوان گروه آزمایش برای آموزش مستقیم مهارت های تفکر و 15 نفر به عنوان گروه شاهد برای آموزش با برنامۀ جاری مدرسه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده در پژوهش آزمون تفکر نقادانه کرنل بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد آموزش مستقیم مهارت های تفکر نقادانه موجب افزایش مهارت های تفکر نقادانه (مؤلفۀ قیاس) در گروه آزمایش شد. اما در مؤلفه های استقرا، مشاهده، اعتبار، هماهنگی و مفروضات مؤثر نبود.
علوم اجتماعی و مسئله مفروضات پشت صحنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که رابطه علم و ایدئولوژی یکی از پیچیده ترین روابط فرهنگی است، برای رسیدن به این بینش در فهم پدیدارها، نیازمند فهم دقیق تری از این رابطه هستیم. برای گذر از «دوگانه ها» نیازمند طرح مسئله «مفروضات پشت صحنه» در نگاه الکساندر هستیم. مفروض به مثابه یک مفهوم خنثی نیست بل دارای لایه های هرمنوتیکی است. به انحاء گوناگون بینش جامعه شناختی محقق را گرفتار می کند. بسیاری تو-در-تو-بودن مفاهیم در بستر تاریخی را بسیار ساده انگارانه مفهومینه می کنند و چنین می پندارند که با کاربردی کردن مفاهیم در بستری دیگر مشکل مفروضات پشت صحنه مرتفع خواهد شد. تاریخیت به مثابه یک امر بسیط قابل فهم نیست. تاریخیت ذیل عالمیت قابل فهم است. این عالمیت تاریخی شده جزیی از آن دغدغه ای است که به آن مفروضات پشت صحنه اطلاق می شود. برخی ممکن است این اشکال را وارد کنند که الکساندر در چنین سیاقی این مفهوم را بکار نبرده است. پاسخ این است که مفروض بودن مفروضات خود مسئله ای متا-تئورتیک است و الکساندر خود نیز از این مسئله غفلت کرده است و منطق را به مثابه امری جهانشمول مفهومینه کرده است که خود ذیل منطق ارسطویی قابل درک است و نباید آن خبط را دوباره تکرار کنیم.
فرانظریه پردازی ضرورتی برای نقد نظریات جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تنوع آراء و نظریات جامعه شناسی و نیاز توسعه علم به بازاندیشی و نقد مداوم نظریات، ارائه چارچوبی منطقی برای نقد و بررسی نظریه های جامعه شناسی را ضروری می سازد. هدف نوشتار حاضر فراهم آوردن این چارچوب با تکیه بر مفهوم فرانظریه پردازی است. روش مورد استفاده، روش اسنادی با تکیه بر مرور انتقادی منابع است. نتایج تحلیل انتقادی نشان می دهد، اولاً در حالیکه نقد روشمند نظریه ها و فرانظریه سازی یک امر ضروری و اجتناب ناپذیر برای بهبود و پیشرفت نظری در جامعه شناسی است امّا این فرایند در عمل با چالش های عدیده ای روبروست؛ ثانیاً فرانظریه پردازی این امکان را به جامعه شناس می دهد که در یک چارچوب منطقی، نظریات جامعه شناسی را مورد بازاندیشی و نقد قرار داده و به فهم عمیق تری از آن دست یافته و چشم انداز نظری جدیدی را خلق نماید. ثالثاً با استفاده از رویکرد فرانظری شش گام عمده را می توان برای نقد نظریه جامعه شناسی برداشت که شامل شناسایی و تصریح مسئله یا سؤال نظری، استخراج و صورت بندی منطقی گزاره ها و قضایای بنیادی نظریه، شناسایی و تحلیل مفروضات نظریه، تحلیل قابلیت سازگاری و پیوند نظریه با سایر نظریات، تحلیل قابلیت وارسی و اعتباریابی تجربی نظریه و در نهایت مقایسه نظریه با نظریات مشابه رقیب و تحلیل شباهت ها و تفاوت های آنها بویژه از حیث قوت منطقی گزاره ها و مفروضات، قابلیت پیوند با سایر نظریات و قابلیت اعتباریابی تجربی آنهاست.
روش و گرایش آیت الله محمدهادی معرفت در التفسیر الأثری الجامع
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
73 - 106
حوزه های تخصصی:
تفاسیر روایی متعددی به قلم دانشمندان شیعه و اهل سنت تألیف شده اند. یکی از تفسیرهای روایی در عصر کنونی، کتاب <em>التفسیر الاثری الجامع</em> تألیف مرحوم آیت الله محمدهادی معرفت است. این تفسیر از جهاتی قابل بررسی است: یکی از این جهات، روش مؤلف در این تفسیر است. روش ایشان از عناصری تشکیل یافته است؛ مانند مبادی تصوریه (مفاهیم) و تصدیقیه (مفروضات) و سازوکارها و فرایندها. در این مقاله تنها عناصر یادشده تبیین می گردد. ابتدا پیش فرض های تفسیری آیت الله معرفت در دو مبحث مبادی تصوریه (مفاهیم) و مبادی تصدیقیه (مفروضات) بیان می شود. مبادی تصوریه در قالب هفت مفهوم و مبادی تصدیقیه در قالب چهارده مفروض تبیین شده است. در بخش بعدی روش های آسیب زدایی از تفسیر اثری بیان می گردد. ایشان پنج روش برای آسیب زدایی از تفسیر اثری نام می برد و دو روش را توضیح می دهد. سپس در فرایندی سه گانه روش دستیابی به معنای آیات در <em>التفسیر الأثری الجامع</em> بیان می شود. در قسمت سوم گرایش تفسیر از طریق بررسی و تحلیل آماریِ عنوان های مطالب تبیین می شود. براساس تحلیل 738 عنوان، گرایش تفسیری آیت الله معرفت به ترتیب اخلاقی، فقهی و سپس کلامی و علوم قرآنی است.
تحلیل مبانی و مفروضات سلوک عرفانی بحیا بنپاقودا در الهدایه الی فرائض القلوب
حوزه های تخصصی:
بیشک اتقان ساختمان سلوکی یک عارف نتیجه بنیاد مستحکم مبانی و مفروضات معرفتی اوست. یافتههای این پژوهش که بر پایه مطالعات کتابخانهای و با روش توصیفی _ تحلیلی مبانی و مفروضات سلوک عرفانی بحیا بنپاقودا عارف یهودی قرن پنجم میلادی را بررسی نموده، نشان می دهد وی در الهدایه ساختار سلوکی خود را بر سه رکن کتاب، نقل و عقل بنا نموده است. در این رساله که مشحون از فقرات کتاب مقدس است، بحیا به اقوال پیشینیان یهود توجه خاص نموده و استدلال را بر نقل و تقلید مقدم میداند، همچنین معتقد است کسی که توانایی عقلی دارد، نباید به نقل اکتفا کند. در الهدایه می توان باورهایی برگرفته از کتاب مقدس را یافت که بحیا صحت آنها را مفروض گرفته و از آنها در تنسیق مباحث خود بهره گرفته است، از جمله اینکه قوم یهود را قوم برگزیده خداوند و نزدیکترین ملّتها به او معرفی میکند و معتقد است که ویرانی معبد کفّاره گناهان بزرگ یهود است. یهود را ساکن در سرزمین بیگانه میداند و از خداوند فراهمگشتن امکان ساخت معبد سوم را تقاضا میکند. به نظر می رسد اینگونه باورها که با جنبه معنوی و اعتقادی شخص ارتباط دارند به سهولت در نظام فکری و عملی وی تأثیر میگذارند.
آسیب شناسی کاربرد تحلیل عاملی اکتشافی در پژوهش های گردشگری و میهمان نوازی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : تحلیل عاملی اکتشافی (EFA)، به یکی از پرکاربردترین روش های آماری چندمتغیره در پژوهش های کاربردی در بسیاری از حوزه ها از جمله گردشگری و میهمان نوازی تبدیل شده است. هدف مطالعه حاضر، شناسایی دلایل کاربست EFA، خطاهای رایج و به طور کلی آسیب شناسی استفاده از این روش در مطالعات گردشگری و میهمان نوازی می باشد. روش شناسی : روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف، اکتشافی-توصیفی بوده است. حجم نمونه، 66 مقاله منتشر شده از 7 نشریه علمی گردشگری بودند. بررسی مقالات از طریق تحلیل توصیفی (فراوانی و درصد) با استفاده از نرم افزار SPSS26 و Excel انجام پذیرفت. یافته ها : بررسی ها نشان داد، در حدود 4% از پژوهش های منتشر شده در نشریات گردشگری از EFA استفاده می کنند و بیشترین گرایش تخصصی پژوهشگران جغرافیا است. از میان مراحل 5گانه ی انجام EFA، به ترتیب بیشتر به کمتر، مراحل حفظ عامل، استخراج عامل، چرخش عامل، غربالگری و کیفیت داده ها، و تفسیر-نامگذاری، گزارش نشده، نادیده گرفته شده و یا انجام نمی شوند. نتیجه گیری و پیشنهادات : علیرغم سهولت انجام EFA به دلیل وجود نرم افزارهای مختلف، مراحل و مفروضات اساسی EFA، به طور منظم و دقیق در پژوهش های گردشگری و میهمان نوازی گزارش نمی شود یا نادیده گرفته می شود که قطع به یقین می تواند تضمین اعتبار پژوهش های گردشگری را زیر سوال ببرد. نوآوری و اصالت : ضمن اینکه پژوهش برای اولین بار در حوزه ی پژوهش های گردشگری انجام شده است، بر اساس یافته ها و نتایج، یک جعبه ی ابزار با عنوان "فهرست نظارت" در سه فاز پیش تحلیل، تحلیل و پساتحلیل برای اطمینان از انجام و گزارش مراحل EFA برای پژوهشگران و ارزیابان پژوهش ها، طراحی و پیشنهاد گردید.
ارزیابی مجدد از دیدگاه میلتون فریدمن در رابطه با مفهوم ابزارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
141 - 162
حوزه های تخصصی:
تأثیرات مفاهیم فلسفی را در ساحت های مختلفی از علوم می توان مشاهده کرد. یکی از حوزه های تأثیرگذاری فلسفه بر علم اقتصاد، حول مفاهیم متدلوژیکی و معرفت شناسی بوده است. به نظر می رسد که اقتصاددان برجسته ی قرن بیستم نیز، از این تأثیرپذیری بی نصیب نبوده اند. یکی از مفاهیم فلسفی مؤثر بر روش شناسی فریدمن، مفهوم ابزارگرایی بوده است. این مفهوم، از مباحث چالشی و مهمی است که در مقاله ی اقتصاد اثباتی فریدمن[1] موردتوجه قرار گرفته است. به کارگیری این لفظ و مفهوم در مورد مقاله ی فریدمن، امری بحث برانگیز بوده و موجب پیدایش بحث های چالشی در این رابطه شده است. در این مقاله درستی انتساب این لفظ در مورد روش شناسی فریدمن مورد مداقه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصری از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن وجود داشته است و وجود همین عناصر از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن سبب شده است که بسیاری، این لفظ را در مورد روش شناسی فریدمن بکار ببرند. علی رغم وجود برخی اشتراکات در این بین، ابزارگرایی فریدمن با ابزارگرایی فلسفی مصطلح، تفاوت های معناداری هم دارد. ابزارگرایی فلسفی به معنای رویکردی فلسفی است که در برابر جریان رئالیسم مطرح شده است ولی ابزارگرایی فریدمن به شکل مبنایی با رئالیسم تقابل ندارد و بیشتر در حوزه ی متدلوژیکی متوقف شده است. اگر منظور از ابزارگرایی، بهره برداری فریدمن از نظریات به منظور ابزاری برای رسیدن به هدف پیش بینی باشد، فریدمن را می توان یک ابزارگرا توصیف کرد؛ ولی اگر این لفظ را به معنای مصطلح فلسفی آن بکار ببریم، فریدمن با این نوع از ابزارگرایی فاصله ی معناداری دارد. توجه به این تمایز ظریف دراین باره می تواند از بسیاری از سوء تفاهمات نسبت به روش شناسی فریدمن جلوگیری کند.