مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
توسعه نوآوری
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تحقیقی میدانی است. هدف اصلی آن شناسایی و تبیین عوامل سازمانی، فردی و گروهی موثر بر توسعه نوآوری در سازمان های تحقیقاتی و فن آور کشور در قالب ارائه و آزمون یک الگوی جامع و یکپارچه می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر، سازمان های تحقیقاتی و فن آور کشور است که تعداد 312 نفر از مدیران و پژوهشگران آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر یک پژوهش کمی و از نوع تحقیقات توصیفی است که از حیث ارتباط بین متغیرها از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. پایایی ابزار تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ معادل 0.93محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، ابتدا قابل قبول بودن مدل نظری از طریق نرم افزارLISREL بررسی گردید و نتایج نشان داد مدل برای جامعه آماری قابل استفاده می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد عوامل سازمانی (شامل مؤلفه های ساختار سازمانی، یادگیری، رهبری، استراتژی، فرهنگ سازمانی، سیستم پاداش و مشارکت کارکنان ) بیشترین تأثیرگذاری بر توسعه نوآوری این گونه سازمان ها را داشته و در کنار آن به ترتیب عوامل گروهی (شامل مؤلفه های ارتباطات، ترکیب، انسجام و اندازه گروه) و عوامل فردی (شامل مؤلفه های مهارت و توانایی فردی، ویژگی های شخصیتی، انگیزش) نیز بر روی توسعه نوآوری در سازمان های تحقیقاتی و فن آور موثر می باشد.
بررسی تاثیر جنبه های درونی استراتژی های جبران خدمات بر توسعه ابعاد نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت بانکداری، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند نوآوری و خلاقیت می باشد. عواملی چون رقابت شدید ، کمبود منابع مالی و ورود نسل جدیدی از رقبا، مانند بانک های خصوصی و موسسات مالی واعتباری ، بانک های دولتی را برآن داشته است تا بیش از پیش به اهمیت نوآوری در جنبه های مختلف اعم از فناورهای پیشرفته ، روشهای نوین مدیریتی و خدمات جدید بانکی توجه نمایند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر جنبه های درونی جبران خدمات با توجه به مدل رابینز ودسنزو بر نوآوری کارکنان است. این پژوهش در جامعه آماری متشکل از تعداد 165 نفر از کارکنان بانک کشاورزی استان چهارمحال وبختیاری انجام شده است. نتایج آزمون نشان می دهد که 43 درصد توسعه نوآوری کارکنان توسط شاخص های استراتژی جبران خدمات قابل پیش بینی است. بیشترین تاثیر مربوط به ایجاد فرصت برای رشد و ارتقاء می باشد که به ازای یک واحد افزایش در متغیر مستقل، 34 درصد تغییر در متغیر وابسته(توسعه نوآوری ) ایجاد می شود درمرحله بعد آزادی و اختیارات شغلی با 26درصد و کارجذاب و گیرا با 22درصد تاثیر داشته وسایر متغیر های مستقل تاثیر چندانی درتغییرات نشان نمی دهند.
الگوی عوامل سیستمی مؤثر بر توسعه نوآوری مبتنی بر اندیشه های مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر باهدف ارائه الگوی عوامل سیستمی مؤثر بر توسعه نوآوری مبتنی بر اندیشه های مقام معظم رهبری انجام شده است. این الگو، بر اساس مطالعه تطبیقی حاصل شده و روش تحقیق مورد استفاده از نوع کیفی بوده که برای استخراج مفاهیم، مقوله ها و قضیه ها از روش داده بنیاد، استفاده شده است. روایی و پایایی الگوی تحقیق از طریق روش های خاص ارزیابی تحقیق کیفی بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق، «عوامل سیستمی» مؤثر بر توسعه نوآوری بر مبنای اندیشه های مقام معظم رهبری، شامل «عوامل سازمانی»، «عوامل گروهی» و «عوامل فردی» و عوامل اصلی «توسعه نوآوری» شامل «موفقیت های راهبردی» و «دستاوردها» شناخته شدند که توسط مطالعات تطبیقی نیز مورد تأیید قرار گرفتند.
بررسی نقش پارک های علم و فناوری در عملکرد نوآورانه شرکت های حوزه ICT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
57 - 79
حوزه های تخصصی:
پارک های علم و فناوری به منظور ایجاد محیطی امن و پویا برای شرکت های حاضر در اقتصاد ملی تشکیل شده اند تا نیرویی فزاینده برای رشد و توسعه اقتصادی کشور باشند. از کارکردهای مهم و اساسی پارک های علم و فناوری کمک به افزایش نوآوری شرکت های مستقر و رقابت پذیری بیشتر آن ها است. با توجه به سیاست گذاری دولت در توسعه پارک های علم و فناوری، هدف از این پژوهش بررسی نقش پارک های علم و فناوری در عملکرد نوآورانه شرکت های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مستقر در آن ها است. در این پژوهش از روش تلفیقی (کیفی و کمی) استفاده شده و به منظور تحقق این هدف، با 11 خبره مصاحبه انجام شد و به تحلیل 83 پرسشنامه به دست آمده به عنوان نمونه پژوهش پرداخته شده است. بررسی سؤالات پژوهش، با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و با کمک نرم افزار SmartPLS انجام شده است. نتایج نشان می دهد که کارکردهای قانونی، شبکه سازی، پشتیبانی و سازمانی، مدیریت دانش و فرهنگی پارک های علم و فناوری، به ترتیب بیشترین تأثیرات را در عملکرد نوآورانه شرکت های حوزه ICT مستقر دارند.
شناسایی، ارزیابی و تحلیل موانع و چالش های توسعه نوآوری در صنایع ایران (مورد مطالعه : صنایع قطعه سازی، ماشین سازی و خودرو سازی تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر سازمان ها دریافته اند که برای رشد و بقا در محیط پرتلاطم باید توجه خاصی به مقوله توسعه نوآورانه صنایع داشت. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و تحلیل موانع و چالش های توسعه نوآوری در صنایع قطعه سازی، ماشین سازی و خودروسازی تبریز با رویکرد AHP فازی می باشد. جهت رسیدن به این هدف، با استفاده از روش ترکیبی اکتشافی، داده های مورد نظر در دو مرحله کیفی و کمی جمع آوری و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 21 نفر از مدیران و خبرگان صنعت مورد مطالعه (که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده) مولفه های مورد نظر شناسایی شدند. خبرگان مطالعه بعد از برگزاری 3 پنل خبرگان، در خصوص موانع و چالش های توسعه نوآوری در صنایع قطعه سازی و ماشین سازی به اتفاق نظر دست یافتند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، در دو بخش انجام گرفته است. نخست با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی و نرم افزار SmartPLS، مولفه های شناسایی شده در بخش کیفی، از لحاظ آماری و کمی اعتبارسنجی شدند. نمونه آماری این بخش که پرسشنامه های تحلیل عاملی را تکمیل نمودند، طبق فرمول کوکران، 356 نفر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. هم چنین در بخش دوم اولویت بندی موانع توسعه فناوری، از رویکرد AHP فازی استفاده شده است که پرسشنامه این بخش را 21 خبره تکمیل کرده که با استفاده از روش نظری انتخاب شدند. در این مطالعه 25 مانع شناسایی و نهایی شده که در 5 بخش، دسته بندی شدند که موانع حکومتی، موانع مدیریتی و سیاست گذاری، اعتبار ناکافی صندوق های سرمایه گذاری دولتی و ابهام جایگاه نوآوری در صنایع مهم ترین عوامل می باشند.
نقش نهاد دولت در توسعه نوآوری کسب وکارهای هایتک برای ورود به بازار های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه نوآوری در کسب وکارهای هایتک می تواند با فرآوری مواد اولیه ارزشمند نفتی به صنایع با فناوری بالا، موجب کاهش خام فروشی و افزایش درآمدهای ارزی شود. بدین ترتیب جهت توسعه این صنایع نیاز است نهاد دولت، نوآوری را در آن ها توسعه دهد تا نه تنها موجب افزایش بازدهی صنایع تبدیلی شود بلکه ضمن حضور در بازار های بین المللی، موجب افزایش بهره وری گردد. هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش نهاد دولت در توسعه نوآوری کسب وکارهای هایتک برای حضور در بازار های بین المللی می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف جزو تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل، مدیران و کارشناسان بخش های صنعتی و نوآوری در سازمان برنامه و بودجه، وزارت صمت و خبرگان شرکت های دانش بنیان در حوزه هایتک با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران تعداد 187 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق نیز دو پرسشنامه که شامل پرسشنامه باز برای مصاحبه با 17 خبره از صنعت مورد نظر و در بخش تحلیل پرسشنامه طیف لیکرت می باشد. نتایج نشان می دهد که نهاد دولت با ضریب آماره تی 18.24 رابطه مستقیم و معناداری بر توسعه نوآوری در کسب و کارهای هایتک برای ورود به بازار های بین المللی دارد. بنابراین توجه به تامین زیرساخت ها و رفتارهای اجرایی نهاد دولت بیش از پیش در قرن حاضر برای توسعه نوآوری کسب و کار های هایتک برای حضور در بازار های بین المللی مورد توجه قرار می گیرد.
مدل مدیریت عوامل انگیزش فردی، تیمی و سازمانی در توسعه نوآوری های شاخص (مطالعه موردی: 4 شرکت در شهرک صنعتی توس مشهد)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
420 - 433
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه نوآوری شاخص معمولاً مستلزم کار با بازارها و فن آوری های جدید است که سطوح بالایی از عدم اطمینان و ریسک را به همراه دارد. توسعه نوآوری های شاخص به دلیل عدم قطعیت بالا منجر به افزایش بروز مسائل پیش بینی نشده می شود. انگیزه بخشی به کارکنان یک چالش مهم در رشد شرکت های بزرگ شناسایی شده است. این مقاله به بررسی روش های انگیزه دهی مدیران به کارکنان در راستای نوآوری شاخص می پردازد. مدیریت عوامل انگیزه بخش ساختاریافته (سازمانی) سهم مهمی در پرورش نوآوری شاخص دارد. مدل پژوهش: این مطالعه یک مدل نظری در حوزه مدیریت عوامل انگیزه بخش سازمانی به منظور توسعه نوآوری شاخص ارائه می کند. مدل آزمون شده و با بررسی موردی چهار شرکت به تفصیل شرح و بسط داده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که مدیران می توانند بر سطح اولیه انگیزش افراد تأثیر بگذارند که به موفقیت در انجام وظایف، ایجاد توسعه یافتگی همراه با بزرگ تر شدن اهداف افراد در سازمان و حمایت سازمانی می انجامد. حوزه انگیزش را می توان در سه سطح مختلف: افراد، تیم های پروژه ای و سازمان طبقه بندی کرد. اصالت/ارزش افزوده علمی: براساس نتایج این پژوهش می توان بیان داشت استفاده از مهارت ها و توانایی در انجام وظایف شغلی افراد و ارتقای نوآوری عملکردی آن ها موثر باشد.
تحلیل مدل عوامل برون سازمانی موثردرتوسعه نوآوری سازمان های پژوهشی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۳)
1 - 20
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناخت ارکان تشکیل دهنده «مدل عوامل برون سازمانی موثر بر توسعه نوآوری»، شناسائی روابط ارکان اصلی با یکدیگر و طراحی ساختار جامع مدل عوامل برون سازمانی موثر بر توسعه نوآوری در سازمان های پژوهشی انجام شد. برای تدوین چارچوب نظری مدل پژوهش، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و اجرای مصاحبه های اکتشافی، مؤلفه های موثر بر توسعه نوآوری در سازمان های پژوهشی استخراج و از طریق روش پژوهش پیمایشی ارزیابی گردید. داده ها از طریق توزیع پرسش نامه بین 300 نفر از افراد جامعه آماری، جمع آوری و هر کدام از مؤلفه های اصلی مدل، مورد سنجش قرار گرفت. جهت بررسی روابط علّی میان مؤلفه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه «هوشمندی رقابتی» (از طریق تسلط بر فضای فناوری های در حال ظهور، جذب و انتقال دانش، درک آینده قبل از رقیب ها، رسیدن به آینده قبل از مشتری و پیش بینی تغییرات بازار) تأثیرگذارترین عامل و پس از آن بهره گیری از «مراکز علمی و پژوهشی» (با الگویابی، برون سپاری و جذب ایده) و در کنار آن مؤلفه «مشتریان» (از طریق انجام پژوهش بر اساس نیاز مشتری و مشارکت دادن وی در کلیه فرآیندهای طراحی و خلق نوآوری و همچنین کسب رضایت مشتری) عوامل مهم بعدی موثر بر توسعه نوآوری در سازمان های پژوهشی بودند.
شناسایی مدل پارادایمی «توسعه نوآوری در مؤسسات خیریه ایران» (یک نظریه زمینه ای)
«نوآوری» پیش فرض ضروری هر فعالیت مداوم رقابتی است. در عرصه فعالیت های اجتماعی و به ویژه اقتصادی، گوی سبقت را کسی می رباید که بتواند راهکارها و منابع تداوم نوآوری سازمان خود را بهتر و بیشتر بشناسد. امروزه مؤسسات خیریه در ایران بیش از هر زمان دیگری وارد عرصه رقابت شده اند و متخصصان، وجود بازار رقابت سخت و جدی در بخش های مختلف به ویژه برای جذب و حفظ حامیان را در میان مؤسسات خیریه تأیید می کنند؛ رقابتی که دیرزمانیست در مؤسسات خیریه کشورهای توسعه یافته و در پی پذیرش خیریه در بستر صنایع فرهنگی به طور جدی سازماندهی شده و جریان دارند. در این پژوهش، راهکارها و منابع توسعه نوآوری در مؤسسات خیریه ایران مطالعه شد. بدین منظور از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری، با ابزار مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 6 نفر از خبرگان حوزه خیریه، به صورت نمونه گیری هدفمند استفاده شد و پژوهش تا رسیدن به مدل پارادایمی ادامه یافت. نتایج به دست آمده نشان دادند عواملی چون ویژگی های مدیر، قدرت میانجی ها، شبکه شدن، تشکیل نظام جامع امر خیر، ارتباطات میان فرهنگی از تأثیرگذارترین عوامل توسعه نوآوری در مؤسسات خیریه کشور هستند و محوری ترین مقوله شناسایی شده، بهره مندی از دانش بازار است. برنامه ریزی راهبردی و تعیین اهداف و روش ها براساس دانش روزآمد بازار موجب می شود شرایط گوناگون و زمینه های لازم برای توسعه نوآوری، فراهم و به تبع آن، ارتباط میان فرهنگی و تکثرگرا که زمینه ساز تحولاتی جدی در عرصه امر خیر هستند، در خیریه ها محقق شوند.
واکاوی موانع و مشکلات شرکت های دانش بنیان در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
196 - 228
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی موانع و مشکلات راه اندازی و توسعه شرکت های دانش بنیان در استان ایلام به منظور ارائه راهکارهایی جهت تسهیل فضای کسب وکار شرکت های دانش بنیان طراحی و انجام شد.
روش شناسی: در این پژوهش کیفی از روش پدیدارشناسی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان شامل 17 نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان در استان ایلام بودند که به صورت هدفمند برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای جهت دار استفاده شد. برای این منظور با در نظر گرفتن مدل سه شاخکی (عوامل زمینه ای، ساختاری و رفتاری) نتایج پژوهش تحلیل و ارائه گردید. اطمینان پذیری یافته های پژوهش با استفاده از معیارهای بازبینی توسط همکاران (اعتبارپذیری) بازبینی توسط مشارکت کنندگان (تأییدپذیری) و شرح و توصیف دقیق مراحل انجام پژوهش (انتقال پذیری) بررسی شد.
یافته ها: براساس نتایج پژوهش مهم ترین موانع و مشکلات زمینه ای شرکت های دانش بنیان شامل «سرمایه گذاری های دانش بنیانی ناسازگار»، «ناهمسویی اهداف و برنامه های آموزش عالی با دانش بنیانی»، «ناپویایی زیست بوم کارآفرینی»، «ضعف حمایت های نهادی»، «ضعف آموزش های ضمن خدمت کارکنان نهادهای اجرایی»، «استانداردسازی غیرحرفه ای»، «ضعف نظارت و بازرسی»، «ناسازگاری قوانین و مقررات با ماهیت شرکت های دانش بنیان»، «ضمانت اجرایی ضعیف قوانین و مقررات حمایتی»، «ضعف برنامه های آموزشی و ترویجی»، «فقدان نیروی کار ماهر در استان»، «ناهمسویی فرهنگ استان با کارآفرینی»، «حاکمیت دیدگاه خیرمحدود در نهادهای دولتی» و «دانش و آگاهی ضعیف دانش بنیانی» بودند. مهم ترین موانع و مشکلات ساختاری شرکت های دانش بنیان شامل «ناکارآمدی سیستم بازاریابی شرکت های دانش بنیان»، «شبکه سازی ضعیف شرکت های دانش بنیان» و «تلاطم های اقتصادی شرکت های دانش بنیان» بودند. مهم ترین موانع و مشکلات رفتاری شرکت های دانش بنیان شامل «صلاحیت کارآفرینانه ضعیف در شرکت های دانش بنیان» و «ناهنجاری های فرهنگی شرکت های دانش بنیان» بودند.