فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
منبع:
The Iranian Yearbook of Phenomenology, Volume ۱, Issue ۱, ۲۰۲۲
217 - 238
حوزههای تخصصی:
The notion of 'freedom' has gained an emblematic character in contemporary political discourse. It is, commonly, viewed as the central value and political goal of modern societies. Similarly, human rights documents conceive of freedom as their founding principle with universal validity. In contradistinction to this prevalent approach to freedom, this paper aims to demonstrate that freedom is, primarily, a political signifier with social-historical variability. One cannot, therefore, simply and uncritically assume that freedom has (or should have) universal validity or transhistorical significance. In the first section of this paper, the structure of the contemporary liberal discourse on freedom is discussed and called into question. In light of Arendt's interpretation of freedom and through her analysis of the public domain, I reflect on the social-historical variability of the meaning of freedom and its inextricable nexus with a particular form of society. In the second section and drawing on Castoriadis, the notion of 'freedom' is approached in view of human signifying practices and the imaginary dimensions of society. This examination reveals in what way freedom––in the sense of a central social imaginary signification––contributes to the institution of an autonomous mode of society and determines the affective disposition and intentional vector of its inhabitants.
مطالعۀ تطبیقی آراء مرلوپونتی و آرنهایم در حیطه ادراک بصری و تبیین رهیافت آن در آموزش هنر (با رویکرد پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
254 - 268
حوزههای تخصصی:
ادراک بصری نقش بسزایی در دستیابی ما به سطح بالایی از شناخت، ایفا می کند و ارتقای آن می تواند بیشترین تأثیر را برروی کیفیت تجارب زیباشناختی ما داشته باشد. براین اساس فهم ماهیت و سازوکار آن درجهت غِنای بیشتر، از الزامات حوزه آموزش هنر می باشد؛ بسیاری از تلاش ها برای فهم چیستی ادراک و پدیده های آن، حاصل اندیشه های پدیدارشناسان و روان شناسان گشتالت بوده است و موریس مرلوپونتی و رودلف آرنهایم، دو فیلسوف و نظریه پرداز برجسته در این حوزه اند که عمده آراء آنها تحت تأثیر این مکتب و با رویکرد پدیدارشناختی صورت گرفته است؛ نوشتار حاضر سعی دارد با تطبیق آراء این دو فیلسوف به شناخت گسترده تری از ماهیت ادراک دست یابد و رهیافت آن را در حوزه آموزش هنر واکاوی نماید. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی، به شیوه تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از اسناد معتبر و منابع کتابخانه ای نگاشته شده است؛ یافته های این نوشتار نشان می دهد مرلوپونتی و آرنهایم در اندیشه ای یکسان بر این باورند که در ادراک بصری، جوهر عالم درون و بیرون، برخلاف آموزه های دوآلیستی دکارتی، در هیأت بازی میان نیروهای مختلف به شکل یک گشتالت در می آید و از خلال همین درهم تنیدگی ارگانیسم با جهان مُدرک است که می توان به درک امر واقعی رسید؛ همچنین با اتکا به این هیأت کلی می توان به معانی و مفاهیمی دست یافت که در دیدن و هنرهای دیداری وجود دارد و ابزار ارتباطی هنرمند به شمار می آید. بنابراین لازمه آفرینش و درک اثر هنری، توانایی ذهنی در درک همین ساختارهای یکپارچه و معنادار می باشد و این ضرورت فهم عالی پدیده های بصری را در تربیت هنری دوچندان می کند.
نظام فلسفی پساکرونا از دریچه تقابل رئالیسم، لیبرالیسم و تئوری انتقادی؛ سناریوهای محکوم، پلتفرم و هریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
678 - 695
حوزههای تخصصی:
نظریه ها با دلالت های فلسفی و مبتنی بر ظرفیت های هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناختی خود می توانند در مسیر پر پیچ وخم آینده پژوهی جعبه ابزاری مناسب برای پژوهشگر باشند. باتوجه به این امر، هدف این پژوهش بررسی آینده نظم پساکرونا از منظر پارادایم های نظری است. سوال محوری آن است که؛ هر نظریه براساس ظرفیت های خود در تصویرسازی نظم آینده پساکرونا مبتنی بر چه نوع سناریوی خواهد بود؟. معنای این سوال آن است که سه نظریه انتخاب شده یعنی رئالیسم، لیبرالیسم و نظریه انتقادی چه تصویری از نظم پساکرونا دارند و این تصویر آنها در قالب چه نوع سناریوی خواهد بود. رویکرد پژوهش ترکیبی از تحلیل توصیفی و اجماع نخبگی (دلفی) برپایه یک پرسشنامه است. یافته های تحقیق نشان داد تصویر رئالیسم سناریوی باورپذیر، تصویر لیبرالیسم سناریوی محتمل و تصویر تئوری انتقادی سناریوی مطلوب نظم پساکرونا هستند.
تبیین انعطاف پذیری نورونی از نگرۀ تجویز قرآن به مناسک عبادی و بازتاب آن در اشتدادپذیری ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
151 - 175
حوزههای تخصصی:
برخلاف خوانش سنتی از نظریه تکامل که نگره ای پایین به بالا دارد و کنش های انسانی از جمله باورمندی دینی را مقهور علیت ژنی و مم ها معرفی می کند، خوانش نوین نگره ای بالا به پایین دارد و سازوکارهایی را ارائه می کند که طی آن چگونگی بروز ژن ها از بالاترین سطوح زیستی کنترل می شود. انعطاف پذیری نورونی[1] از جمله این سازوکارهاست. مسئله این پژوهش واکاوی و تبیین مؤلفه های اشتدادپذیری ایمانِ اختیاری در چارچوب مفهومی ِنوروبیولوژیک و مقایسه آن با مؤلفه های مناسک عبادی، به ویژه نماز، مطابق آموزه های قرآنی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و به صورت مقایسه ای صورت گرفته است و یافته های تحقیق نشان می دهد وجود سه مؤلفه همپوشان در مناسک دینی توصیه شده قرآنی و یادگیری در دانش اعصاب، یعنی تکرار، توجه و هیجان، به انعطاف پذیری نورونی و اشتداد ایمان فرد منجر می شود. این مهم توجیه کننده علیت ذهنی و مقوّم سطحی از اختیارگرایی در ایمان است.
ریشه های سکولار و ظرفیت های پساسکولار اندیشه توماسِ آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت عقل و ایمان، پرسش حیاتی که حوزه اندیشه را همواره به خود مشغول داشته است، بعدی اجتماعی دارد. توماس آکوئینی، از جمله شاخص ترین طرف های این بحث، ضمن تأثیرگذاری گسترده در سیر تاریخ اندیشه، می تواند الهام بخشِ جامعه ی مدرنی دانسته شود که متولیان آن قصد داشتند، در مراتبِ سکولارسازی، پای دخیل بودن آموزه قدسی را از عرصه عمومی بزدایند. با این حال، نظرگاه های جامعه امروز نه مقتضی حذف دین از بستر اجتماع، بلکه جذب و دریافت روشن آن در عرصه ی عمومی و تلاش بر حفظِ مشارکتِ باورمندانِ اعضاء خویش، به شرطِ تعاملِ عقلانی است. در همین راستا، الهیات سیاسی متأخر، در نظر به نواقص عقل مدرنِ سکولار، با انکار «وضع طبیعی محض» چندوچون نوع هم ارزی امرِ طبیعی و فراطبیعی را جستجو می کند. از این رو، اندیشه توماس، که به زعم برخی، محرکی در شکل گیری جامعه به ظاهر سکولار بود، ادعایی که در مقابل خود مستنداتِ دعویِ خوانشِ درون دینی شدیدا مسیحی را دارد، از نظرگاهی دیگر، می تواند نقش ویژه ای در شکل گیری اندیشه جامعه پساسکولار داشته باشد. در این مقاله ضمن بررسی دست مایه های اندیشه توماس در شکل گیری جامعه ی سکولار، با مرور چند خوانش و مناقشه، در سایه اشارات متفکرینی نظیر میلبنک و هابرماس، تأملاتی بر ظرفیت های موضع او برای جامعه ی پساسکولار خواهیم داشت.
واکاوی مفاهیم بنیادی فلسفه تربیتی اپیکتتوس به روایت آنتونی لانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۰
1 - 15
حوزههای تخصصی:
در فلسفه معاصر به فلسفه اخلاق و تاریخ فلسفه توجه زیادی می شود، در این دوره با رجوع به فیلسوفان پیشین، تلاش دارند به غنای فلسفه بیفزایند. یکی از دوره هایی که هم اکنون بسیار به آن پرداخته می شود فلسفه رواقی است. فلسفه رواقی بیشتر به مسائل اخلاقی و روانشناسی اخلاق با رویکرد تربیتی می پردازد. با توجه به اهمیت مسئله اخلاق و روانشناسی اخلاق با رویکرد تربیتی در دوره معاصر، اکنون تحقیقات زیادی در باب فلسفه رواقی در جریان است. در مکتب رواقیان فیلسوفان زیادی وجود دارد و یکی از مهم ترین آنان اپیکتتوس است. در باب اندیشه اپیکتتوس کتاب های زیادی نوشته شده است. یکی از بزرگ ترین مفسران فلسفه رواقی آنتونی لانگ است که کتاب های زیادی در باب آراء و افکار رواقیان و نیز شرح و تفسیر اندیشه اپیکتتوس به نگارش در آورده است. لانگ وحدت و انسجام فلسفه اپیکتتوس را در چهار مفهوم بنیادی می داند که این چهار مفهوم با رویکرد تربیتی او پیوندی ناگسستنی دارند. آن ها عبارتند از: آزادی، اراده، داوری و بزرگ منشی. در این مقاله این مفاهیم بنیادی فلسفه تربیتی اپیکتتوس به روایت آنتونی لانگ مورد واکاوی قرار می گیرد.
تحلیل یک رویکرد در مسئله هویّت شخصی؛ بازخوانی هویّت روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۰ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
151 - 167
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در فلسفه، مبحث هویّت شخصی بوده است. پرسش از کیستی انسان، در تمام حوزه های فلسفه، علوم اجتماعی و روان شناسی نشان از همیشگی بودن این دغدغه نزد متفکران داشته است. با توجه به مطالعه سیر تاریخی در علوم مختلف انسانی،جنبه های متفاوتی از این مسئله بازگو و بررسی شده است. هم پوشانی برخی از ارزیابی ها در حوزه های مختلف باعث شده است که متفکران متوجه شوند ذات این پرسش فلسفی است؛ به عبارت دیگر، اندیشمندان در زمینه های مختلف در بحث هویّت شخصی همواره با پاسخ های خود تا حدود بسیاری به این امر اذعان کرده اند. با توجه به این مطلب، در این نوشتار ابتدا پرسش هویّت شخصی را تشریح می کنیم و سپس با پاسخ های فیلسوفانی چون جان لاک و همچنین برخی تحلیل های متأخران در حوزه فلسفه ذهن، نشان خواهیم داد که ذات این پرسش هرمنوتیکال است. در سنت هرمنوتیکی نیز با نگاهی کوتاه، رهیافتی به هویّت شخصی خواهیم برد. ریکور به عنوان یکی از متفکران سنت هرمنوتیکی دغدغه هویّت شخصی را در بستر هرمنوتیکی تحلیل می کند. او تلاش می نماید تا با رهیافت هرمنوتیکی خود پاسخ های مناسبی برای این پرسش تقریر کند. رهیافت ریکور بر بستر خاصیت ذاتی تجربه انسان، یعنی روایت بنا شده است. این پژوهش با تحلیل آرای ریکور درصدد است تا با یافتن نسبتی مناسب میان هویّت شخصی و روایت و همچنین بازخوانی نقدها بر پاسخ های انتزاعی به این پرسش، پس زمینه مناسبی به نام هویّت روایی را ارائه دهد.
ابداعات فلسفی ملاعبدالله زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاعبدالله در باب الاهیات بالمعنی الأخص اقوال متفاوتی دارد و بارزترین ویژگی وی ارائه تقریرهای تازه و کم نظیر از مبانی صدرایی و نقد حکیمانه آراء ملاصدرا و دیگر حکمای اسلامی، ارائه نظریاتی جدید در چندین مسئله فلسفی است که در این مقاله تبیین می گردد؛ مثلا در باب توحید صفاتی و انتزاع صفات متعدد و کثیر ایشان قائل است که نسبت اسماء الاهی به وجود صرف، که همان حقیقت واجب است، از قبیل نسبت ماهیات ممکن به وجودات امکانی است. وی همچنین مسئله معقول ثانی نبودن وجود را ایشان بداین نحو تقریر می نمایند: محل نزاع بر سر این است که آیا وجود دارای افرادی متحقق است که باالذات موجودند یا آنکه وجود حقیقتی ندارد و از معانی اعتباری و مفهومات انتزاعی و معقولات ثانیه است؛ یعنی درواقع اصالت وجود را در مقابل معقول ثانی قرار داده است. ملاعبدالله زنوزی در بیان قاعده الواحد و تحقیق این مهم، بحث را بطور کلی این گونه بیان می کند که از بسیط حقیقی و وجود واحد به وحدت اطلاقی دو معلول در رتبه واحد صادر نشود و تقریر برهان هشتم بنابر مرام صدرالحکماء در اسفار اربعه و اقامه برهان هفتم بر نفی تعدد واجب به بیانی شیوا، و تقریر برهان هشتم بنابر گفته شیخ الرئیس در شفاء و صاحب اسفار در کتاب مبدأ و معاد و تضعیف کلام ابن کمونه و اشاره بوجوه اشکال بر کلام شوارق مورد بررسی قرار می دهد و نتیجه می گیرد که بر نفی تعدد واجب و تقریر این مسأله که دو قوی و دو وجود صرف در نهایت قوت و صرافت، وجود خارجی ندارند. شماره ی مقاله: ۱۱
تفسیرپذیری ایمان و نقش آن در جهت گیری های الهیات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ایمان» به عنوان یکی از مهم ترین همراهان تاریخ زندگی آدمی، اگرچه در جوامع همگون ایمانی عاملی برای زیستی مسالمت آمیز محسوب می شود، با بروز اختلافات تفسیری از آن، به دلیلی برای ایجاد خشونت ورزی میان افراد بدل می گردد. این تا جایی است که حتی برخی از آتش افروزی های بزرگ تاریخ ریشه در عدم پذیرش و تحمل افراد از تفاسیر ایمانی یکدیگر داشته است. درک بُعدی از مسئلهٔ ایمان که آن را برخوردار از «قابلیت تفسیرپذیری» می داند و بیان می کند که شرایط و موقعیت های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و حتی طبیعی و تاریخی بر برداشت انسان ها از ایمان اثر می گذارد، به ایجاد انعطاف پذیری بیشتر و تحمل بالاتر افراد نسبت به یکدیگر در سطح جامعه کمک شایانی می کند. این چیزی است که در آموزه های دینی اسلام نیز بدان پرداخته شده و جامعه اسلامی را، به رغم تفاوت های ظرفیتی افراد در پذیرش و تجلی ایمان، همواره به برادری و اخوت تشویق کرده و افراد را از تحمیل بار گران تر بر دوش افرادی با گنجایش ایمانی محدودتر نهی کرده است. از این رو مقاله حاضر می کوشد، با بهره گیری از شواهد قرآنی-روایی، برخورداری ایمان از قابلیت تفسیرپذیری را تبیین نماید و روشن سازد که از یک سو، با توجه به «تدرّج ایمان»، وجود تفاسیر گوناگون از آن در جامعه اجتناب ناپذیر است، و از سوی دیگر دست یابی به اصل مهم برادری و اخوت در جامعه در پرتو درک این ویژگی ایمان و افزایش انعطاف و تحمل افراد از برداشت های ایمانی یکدیگر رخ خواهد داد. این در نهایت به برقراری زیستی مسالمت آمیز و همدلانه و به دور از خشونت در میان افراد منتهی خواهد شد.
درک کودکان مقطع ابتدایی از خداوند در مسیر آموزش با توجه به نظریه پیاژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی نوع و چگونگی درک و شناخت کودکان مدارس ابتدایی و پیش دبستانی از خداوند است. مرور پیشینه پژوهشی نشان داد که تاکنون در این رابطه پژوهش های اندکی در ایران صورت گرفته است. برای رسیدن به این هدف، از پژوهش کیفی با رویکرد تلفیقی استفاده شد. جامعه هدف این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی و پیش دبستانی شهرستان چادگان بودند و تعداد نمونه 42 نفر از این جامعه بود که از طریق نمونه گیری از نوع هدفمند انتخاب شدند. روش های جمع آوری اطلاعات کیفی شامل مصاحبه با کودک، مصاحبه با معلمان باتجربه و نقاشی کودکان بوده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوایی استفاده شد و نتایج نشان داد کودکان با توجه با مراحل رشد شناختی پیاژه و با توجه به ویژگی های آن مرحله، شناخت های متفاوتی از خداوند در تصورشان دارند. البته موضوعاتی مثل پیامبران، قرآن، دعاها و تعداد زیادی از مسائل مربوط به خداوند نیز در سیر پژوهش مورد تأکید قرار گرفته است تا به طور جامع از درک کودکان مقطع ابتدایی از خداوند شناخت حاصل شود. یافته ها بیانگر آن است که کودکان ابتدا با مفاهیمی که مصداق های محسوس و عینی دارند آشنا می شوند و به میزانی که ذهن آنها رشد می یابد و تواناتر می شود، مفاهیم مجردتر و انتزاعی تر را درک می کنند. مفاهیم خاص دینی، مانند مفهوم خدا، معاد، پیامبر، نماز، حج، نیایش و معجزه، مانند سایر مفاهیم از قاعده کلی شکل گیری مفاهیم در ذهن کودک پیروی می کند. توجه به این نکته سبب می شود که آموزش دینی، مانند سایر آموزش ها، متناسب با ظرفیت های ذهنی آنان تنظیم و ارائه شود
درون گرایی، نقطه تمایز معرفت شناسی دینی فیلیپس با ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
420 - 447
حوزههای تخصصی:
فیلیپس در مقام یک ایمان گرای متأثر از ویتگنشتاین، نسبت به معرفت شناسی گزاره های دینی رویکردی را اتخاذ می کند که به واسطه تفاوت-ها و تمایزهایی که با ویتگنشتاین دارد، مهم می نماید. در این مقاله ابتدا با توصیف، بررسی و تحلیل نگاه فیلیپس به سه مسأله و مفهوم ناواقع گرایی، نحوه زندگی و بازی های زبانی، نشان داده شده آنچه باعث می شود رویکرد فیلیپس به این سه مسأله با ویتگنشتاین تفاوت پیدا کند این است که برخلاف برون گرایی ویتگنشتاینی که در زمینه گرایی (متن گرایی) ریشه دارد، فیلیپس به دورن گرایی مایل است(البته درون گرایی معتدل) . دیدگاه وی به دلیل تفکیک میان معنا داری باورهای دینی با توجیه باورهای دینی و بازگرداندن توجیه باورها به بازی های زبانی و اینکه نحوه زندگی دینی را کاملاً متمایز از سایر نحوه های زندگی می داند، منجر به پذیرش درون گرایی می شود. اما این مقاله با نگاهی انتقادی به رویکرد فیلیپس نشان می دهد تفکیک مطلق معناداری و توجیه باورهای دینی از یکدیگر توسط وی، تفکیکی غیر قابل پذیرش است.
مقایسه نقش بازی های مجازی خشن و غیرخشن با بازی های حرکتی ورزشی رایج بر زمان واکنش، هماهنگی، چابکی و ویژگی های روانشناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش بازیهای مجازی خشن و غیرخشن در مقایسه با بازیهای حرکتی رایج بر زمان واکنش، هماهنگی، چابکی و ویژگی های روانشناختی نوجوانان بود. روش مطالعه از نوع پس رویدادی علی مقایسه ای است که سه گروه از شرکت کنندگان نوجوان با دامنه سنی12تا 17ساله در این مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند ازمدارس دولتی انتخاب شدند. براساس سابقه بازی در سه گروه بازی های رایانه ای خشن، بازی های رایانه ای غیرخشن و بازی های حرکتی ورزشی قرار گرفتند. اضطراب توسط پرسشنامه اضطراب کتل، پرخاشگری توسط پرسشنامه باس و پری و برای بررسی مهارتهای حرکتی از آزمون نلسون برای زمان واکنش اندام فوقانی و از آزمون ضربه زدن اندام فوقانی برای چابکی اندام فوقانی استفاده گردید. از روش آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها تفاوت معنی داری بین مهارت هماهنگی و پرخاشگری کاربران بازیهای مجازی و بازیهای حرکتی ورزشی نشان داد و متغیر پرخاشگری به نفع نوجوانان مشارکت کننده بازیهای حرکتی ورزشی نسبت به دو گروه بازی های مجازی (022/0=p) کمتر بود و نوجوانان بازیهای حرکتی ورزشی در متغیر هماهنگی نمرات بهتری (023/0=p) بدست آوردند. نتایج پژوهش حاضر تاییدی بر تاثیر نوع ویژگیهای بازی بر ویژگیهای جسمانی و روانی نوجوانان می باشد.
واقع گراییِ صدرا و ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
198 - 226
حوزههای تخصصی:
طباطبائی و مطهری فلسفه صدرا را یک فلسفه واقع گرایانه می دانند و در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» مدعی نوعی واقع گرایی هستند. ایلهام دیلمان (Ilham Dilman) نیز معتقد است که رد واقع گرایی از سوی ویتگنشتاین سبب نمی شود که او یک تصوّرگرا باشد. بلکه ویتگنشتاین نیز به یک معنا واقع گرا محسوب می شود. این مقاله به بررسی و مقایسه واقع گراییِ مطرح در «اصول...» از سویی و واقع گرایی ای که دیلمان به ویتگنشتاین نسبت می دهد از سویی دیگر می پردازد.
بررسی انتقادی رویکرد ماریو آلای برای حل مسئله تعین ناقص نظریه های مکانیک کوانتومی در دفاع از رئالیسم علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعین ناقص تجربی از جمله مسائلی است که موضع رئالیست ها در مورد شناخت مشاهده ناپذیرها را با چالش روبه رو می سازد. ماریو آلای در پاسخ به این مسئله مدعی است که تعین ناقص (چه در گذشته و چه امروزه) نتوانسته و نمی تواند موضع رئالیسم علمی را با اشکال روبه رو سازد. او ابتدا همصدا با دیگر رئالیست ها، مزیت های نظری را برای شکستن تعین ناقص معرفی می کند و برای رهایی از ایرادات به کارگیری مزیت های نظری، راهکار ویژه ای ارائه می دهد. با این که آلای معتقد است که مزیت های نظری به خوبی می توانند تعین ناقص بروزیافته در مورد بیشتر نظریه ها در تاریخ علم را بشکنند، اقرار دارد که امروزه به واسطه به کارگیری مزیت های نظری، تعین ناقص بین بدیل های مکانیک کوانتومی شکسته نمی شود. به همین دلیل، وی برای دفاع از موضع رئالیستی در این مورد ویژه، راه حل جدیدی را ارائه می دهد که در آن بر توافقات و اشترکات مشاهده ناپذیر مفروض در هستی شناسی های نظریه های بدیل انگشت می گذارد. در این مقاله، با بررسی انتقادی رویکرد ماریو آلای در مواجهه با مسئله تعین ناقص تجربی نشان داده می شود که راهکار وی برای رفع ایرادات به کارگیری مزیت های نظری خالی از اشکال نیست. همچنین راه حل پیشنهادی اش برای حفظ موضع رئالیستی در مورد نظریات مکانیک کوانتومی با سه اشکال مواجه است: تقلیل نظریات بدیل به یکدیگر و منحل کردن مسئله به جای حل مسئله، ناسازگاری و ابهام در صدق اشتراکات، و نبود تضمین در وجود اشتراکات و ناکارمدی برای تعمیم راه حل برای موارد احتمالی دیگر.
مواجهه ملاصدرا با تناقض باوری عارفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
217-239
حوزههای تخصصی:
آشتی دادن عرفان، برهان و قرآن از ویژگی های بارز فلسفه صدرالمتألهین شیرازی به شمار می آید. اما با توجه به تناقض باوری برخی از عرفا و تأکید فلسفه بر عقل برهانی، این رسالت چندان ساده به نظر نمی رسد. از جمله مواضع تناقض باوری عارفانه می توان به اعتقاد عرفا به تحقق برخی تناقضات در عالم مثال اشاره کرد. این مقاله در صدد بررسی آن است که ملاصدرا در موضع یاد شده چه راه کاری هایی را برای خروج از تناقض باوری اتخاذ کرده و این راه کارها تا چه اندازه از درستی برهانی و منطقی برخوردار هستند. نگارنده با استفاده از روش تحلیل انتقادی این فرض را داشته است که صدرالمتألهین برای رهایی از تناقض باوری عارفانه و آشتی آموزه های عرفانی در مورد عالم مثال، دست به تقیید قاعده تناقض در عرصه عوالم مجرد از ماده زده است. بررسی نگارندگان حاکی از آن است که برخی از براهین صدرالمتألهین در این زمینه از اشکالات منطقی رنج می برد. با این حال، برخی از براهین او نیز قابل پذیرش هستند. این مقاله ابتدا به تبیین تناقض باوری عارفانه در عالم مثال، سپس تلاش صدرا برای رهایی از آن، و در نهایت تحلیل انتقادی تلاش وی پرداخته است.
ارائه ی مبانی، اهداف، اصول و روش های اخلاقی برای متامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با هدف ارائه مبانی، اهداف، اصول و روش های اخلاقی برای متامدرنیسم از روش تحقیق ترکیبی مشتمل بر روش اسنادی، تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم و روش تحقیق استنتاجی از نوع پیش رونده استفاده شده است .بنابراین ابتدا با به کارگیری روش پژوهش اسنادی ضمن گردآوری و انسجام نظریات اخلاقی صاحب نظران متامدرنیسم، به واسطه روش پژوهش تحلیل مفهومی از نوع تفسیر مفهوم به تبیین و تعریف متامدرنیسم و اخلاق در متامدرنیسم پرداخته است. همچنین کاربرد روش تحقیق استنتاجی از نوع پیش رونده، تدوین مبانی، اهداف، اصول و روش ها ی اخلاقی متامدرنیسم را در پی داشته است. بنابراین، از ایجاد تحرک جهت عبور از اخلاق پست مدرنیستی به سوی اخلاق متامدرنیستی به عنوان هدف غائی اخلاق در متامدرنیسم، یاد شده است که علاوه بر هفت هدف واسطی، شامل هشت اصل و سه روش اخلاقی هم می باشد. مولفه هایی همچون بازگشت به جنبش های گذشته، صداقت جدید، اصالت، محبت و مراقبت، فروپاشی فاصله ها، سلسله مراتب، فرآیند "گویی" و روایت های بزرگ به عنوان اصول اخلاقی متامدرنیسم مطرح شده است. همچنین از تلفیق و ترکیب، معادله هردو – هیچکدام، و معادله هردو – و..... به عنوان روش های اخلاقی متامدرنیسم نام برده شده است.
برون گرایی و درون گرایی معرفتی در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
181 - 201
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های متداول برای واکاوی دیدگاه معرفتی اندیشمندان سنت اسلامی، معرفت شناسی آثار آنها در مقام توصیف و جایگذاری مبادی علوم اسلامی در قالب معرفت شناسی معاصر است. در این مقاله مسئله حجّیّت ذاتی قطع و مباحث متفرع بر آن برای روشن ساختن زیرساخت های معرفتی اصولی و اخباری به عنوان دو نحله ی فکری شاخص سنت اسلامی با معرفت شناسی معاصر تطبیق داده خواهد شد. به نظر می رسد هم زمان با رشد مباحث معرفت شناختی در اروپا و نزاع بر سر چگونگی پاسخ به مسئله گتیه، رگه های از اعتقاد به درون گرایی در اصولی ها و برون گرایی در اخباری ها بدون ارتباط بین سنت اسلامی و فلسفه غرب در آن زمان قابل مشاهده باشد؛ درون گرایی و برون گرایی معرفتی در سنت اسلامی رنگ و بویی کاملاً دین مدارانه داشته و برخلاف فلسفه غرب هر دو گروه تنها درصدد شناخت و دست یابی به احکام الهی بوده اند؛ اعمال لوازم معرفتی این دو ریکرد در سنت اسلامی موجب تقویت سازوکارهای استنباط احکام الهی از ادله آنها خواهد شد. ما در این مقاله در صدد ارائه تصویری از لوازم هر کدام از دیدگاه های معرفتی و به تبع آن ضرورت اصلاح در برخی قواعد اصولی هستیم. اهمیت قبول تفاوت بین آثار تکوینی قطع (محرکیت) با آثار شرعی آن (صدق و توجیه) در اصولی گری و لزوم توسعه اعتماد گرایی در اخباری گری از مهمترین یافته های این تحقیق به حساب می آید.
بررسی رویکردهای استعاری در معناداری گزاره های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
177 - 208
حوزههای تخصصی:
بحث از زبان دین و چیستی آن، یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه دین به شمار می آید. در این پژوهش مقصود از گزاره های دینی تمام مقولات دینی است که موضوع و محمول قضیه قرار می گیرد. برخی، گزاره های دینی را فاقد معنا و گروهی معنادار می دانند، گرچه در نوع ارائه معنا نیز دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. کسانی که زبان دین را معنادار می دانند، گاهی کل زبان دین و گاهی بخشی از آن را نمادین و استعاری قلمداد می کنند. از این رو مبحث استعاره، تأثیر مستقیمی در فهم آیات قرآن و تفسیر آنها دارد که با توجه به آن، بسیاری از مشکلات به صورت معناداری برطرف خواهد شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. ابتدا با روشی توصیفی، مهم ترین رویکردهای استعاری در معناداری گزاره های دینی بررسی می گردد و درنهایت با روشی تحلیلی به این ارزیابی کلی خواهیم رسید که در این رویکردهای استعاری به معناداری ملاک روشن و دقیقی برای تمایز بخش های استعاری از غیر استعاری گزاره های دینی ارائه نشده است.
تبیین تجربه های نزدیک به مرگ براساس نظریۀ عالم مثال سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
267 - 292
حوزههای تخصصی:
تاکنون نظریه های متفاوت و بعضاً متناقضی در تبیین تجربه های نزدیک به مرگ ارائه شده است، اما هریک از این نظریه ها در توجیه برخی از مؤلفه های تجارب مزبور ناکام بوده اند. نوشتار پیش رو بر آن است که نظریه عالم مثال سهروردی می تواند تبیین معقول تری از این تجارب ارائه کند. در نظریه عالم مثال، جهانی تصویرسازی می شود که ویژگی های آن با ویژگی های ناظر بر تجربه های نزدیک به مرگ، همخوانی بسیار زیادی دارد، ازاین رو می توان بر مبنای این نظریه و البته گاهی با تلفیق برخی نظریات دیگر شیخ اشراق، همچون نظره علم اشراقی، انوار قاهره و عالم ذُکر تبیین مقبولی از تجارب نزدیک به مرگ ارائه داد.
تأثیر و تأثر دیالکتیکی تعریف و برهان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۱
71 - 88
حوزههای تخصصی:
تأثیر و تأثر متقابل و دیالکتیکی، از آثار و خواص «تعریف شیء» و «برهان بر وجود آن» است؛ یعنی با تعریف درست یک شیء ما می توانیم به حد وسطی دست یافته و بر اساس آن، برهانی را بر وجود آن شیء اقامه کنیم؛ و به عکس با بدست آوردن برهانی بر وجود آن شیء، می توان به استناد آن، به مصادیق وجود آن شیء احاطه یافته و با آن احاطه علمی، تعریف جدیدی برای حقیقت آن شیء استخراج کنیم؛ این تأثیر و تأثر متقابل و دیالکتیکی، ممکن است چندین مرتبه همچنان ادامه یابد و هر یک از تعریف و برهان به استناد دیگری به لحاظ دقت به رتبه بالاتری ارتقاء یابد؛ در مقاله حاضر ما این تأثیر و تأثر متقابل را در مورد تعریف خداوند و برهان بر وجود او نشان می دهیم