مطالب مرتبط با کلیدواژه

حیات پس از مرگ


۱.

براهین عقلی اثبات حیات پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس فطرت بدن براهین عقلی مرگ حیات پس از مرگ آخرت حکمت الهی عدالت الهی برهان اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۵۰
در این نوشتار بر آنیم تا براهین عقلی اثبات حیات پس از مرگ انسان را بررسی کنیم. براهینی که در این نوشتار بررسی قرار شده‌‌اند عبارتند از: 1. برهان فطرت؛ 2. برهان معقولیت؛ 3. برهان عدالت؛ 4. برهان حکمت؛ 5. برهان تجرد روح؛ 6. برهان اخلاقی. به طور کلی این براهین را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: 1.براهینی که برای اثبات حیات پس از مرگ، از خدا و صفات او کمک می‌گیرند؛ مانند قرائتی از برهان فطرت، برهان عدالت و برهان حکمت؛ 2. براهینی که مستقیم و بدون کمک گرفتن از خدا و صفات او می‌توانند حیات پس از مرگ را اثبات کنند؛ مانند برهان معقولیت، برهان اخلاقی و برهان تجرد روح. در برهان فطرت، از فطرت جاودان خواهی انسان و در برهان عدالت، از عدالت خدا و در برهان حکمت، از حکیم بودن خدا حیات پس از مرگ اثبات شده است. در برهان معقولیت، عقل حکم می‌کند که اعتقاد به حیات پس از مرگ از اعتقاد نداشتن بدان، معقول‌تر است. در برهان اخلاقی از حکم اخلاقی و در برهان تجرد روح، از فنا ناپذیری روح، حیات پس از مرگ اثبات شده است. در این نوشتار، تمامی این برهان‌ها تجزیه و تحلیل شده‌اند. براهین عقلی، مرگ، حیات پس از مرگ، آخرت، نفس، بدن، حکمت الهی، عدالت الهی، فطرت، برهان اخلاقی
۲.

مقایسه دیدگاه ابن سینا و ارسطو درباره ماهیت نفس و نتایج این دیدگاه ها در زندگی پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس صورت ارسطو ابن سینا ماده حیات پس از مرگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۵۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۹۰۹
ماهیت نفس، تجرد یا مادی بودن آن و نیز کیفیت ارتباط آن با بدن، همواره یکی از چالشیترین مباحث در آرای فلسفی و کلامی بوده است. در جستار حاضر، علاوه بر توجه به تبیین ماهیت نفس در آرای فلسفی ارسطو و ابن سینا، به لوازم دیدگاه های این دو به ویژه در موضوع حیات پس از مرگ خواهیم پرداخت. ارسطو ازیک سو نفس را در تعامل با بدن تبیین میکند و ازسویدیگر، رابطه آنها را از نوع رابطه ماده و صورت میداند که از مصادیق ترکیب اتحادی است. درنتیجه وی در تبیین حیات پس از مرگ با مشکل مواجه میشود؛ چراکه با از بین رفتن بدن، نفس نیز باید از بین برود. ازسویدیگر، ابن سینا برای برون رفتن از چالشی که ارسطو در آن گرفتار شده، با تفکیک حیث ذاتی و حیث فعلی نفس تلاش میکند در تبیین حیات پس از مرگ، با تناقض پیش روی ارسطو مواجه نشود.
۳.

وضعیت طبقه بندی نفوس پس از مرگ (مقایسه دیدگاه ابن سینا و سهروردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس سعادت ابن سینا بدن حیات پس از مرگ سهروردی شقاوت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
تعداد بازدید : ۱۷۱۴ تعداد دانلود : ۹۰۱
ابن­ سینا و سهروردی هر کدام در آثار مختلف خویش، درباره وضعیت نفوس انسانی پس از مرگ از حیث سعادت و شقاوت به بحث پرداخته­ اند. در مجموع نحوه مواجهه این دو با این مسئله را از جهت صوری می­توان در دو مدل عرضه کرد. آن ها در برخی آثارشان بدون ارائه طبقه بندی منظمی درباره این مسئله بحث کرده اند و در برخی دیگر از آثارشان طبقه­ بندی منظمی ارائه داده اند. ابن سینا در المبدأ و المعاد طبقه ­بندی سه­ گانه و در رساله فی السعاده طبقه ­بندی چهارگانه و در الاشارات و التنبیهات طبقه ­بندی پنج­گانه ­ای از وضعیت این نفوس ارائه داده است. سهروردی نیز در برخی از آثارش بدون ارائه طبقه­ بندی منظم، به بحث درباره این مسئله پرداخته و در برخی دیگر از آثارش طبقه ­بندی دوگانه، برخی طبقه­بندی سه­ گانه و بعضی تقسیم چهارگانه و پاره ­ای دیگر طبقه ­بندی پنج­گانه و در نهایت طبقه ­بندی شش گانه ­ای ارائه داده است. از این رو مقاله در صدد بررسی وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه ابن سینا و سهروردی در مورد این طبقه بندی است. با تحلیل دیدگاه این دو حکیم درمی­یابیم که از برخی جهات همچون اصول و مبانی، ارائه نظریه با مدل صوری واحد و توجه به سعادت عقلی، میان این دو حکیم تشابه وجود دارد. بر عکس از جهات ذیل میان دو حکیم تمایز وجود دارد: 1ـ تأکید پررنگ­تر ابن­ سینا بر سعادت عقلی؛ 2ـ به رسمیت شناختن سعادت حسی از سوی ابن­ سینا؛ 3ـ طرح مسئله تعلق نفوس به اجرام فلکی به صورت صریح از سوی شیخ اشراق؛ 4ـ تمایز روش شناختی دو حکیم در حل مسئله.
۴.

الهیات امید: یک الهیات، دو سنت، دو رویکرد؛ بررسی جاودانگی روح و حیات پس از مرگ از دیدگاه کارل رانر و یورگن مولتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حیات پس از مرگ کارل رانر جاودانگی روح یورگن مولتمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۲۴۹ تعداد دانلود : ۸۸۳
کارل رانر، فیلسوف و الهیدان کاتولیک، با بیان روح در جهان، که ریشه در انسان شناسی استعلایی روح دارد، بحث جاودانگی روح پس از مرگ را مطرح می کند. وی با نقد دیدگاه افلاطون، قائل به بقای ارواح پس از مرگ در همین دنیا بوده و جهان را به سان پیکری برای ارواح دانسته، معتقد است: برزخ ارواح و پاک سازی آنها در همین دنیا صورت می گیرد. دیگر فیلسوف و الهیدان پروتستان، یورگن مولتمان، با ابزار الهیات امید، نظریه جاودانگی روح افلاطون را تکامل بخشیده و فرجام دنیا را امید به رستگاری همه انسان ها می داند. او گرچه امکان منطقی وجود جهنم را منکر نمی شود، اما خواست خدا بر سوزاندن و بقای در عذاب بندگان را منافی عشق خدا به بندگان می داند. این مقاله، درصدد است تا با بررسی و تحلیل نظرات این دو فیلسوف با دو رویکرد متفاوت، اما با یک الهیات و همچنین با تأمل در انتقاداتی که از سوی هم کیشان آنان وارد گردیده، ریشه اظهارت اخیر کلیسا مبنی بر نمادین بودن بهشت و جهنم را دریابد.
۵.

دیدگاه تقوم و تفسیری مادی انگارانه از حیات پس از مرگ (دیدگاه لین رادر بیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیات پس از مرگ لین رادر بیکر دیدگاه تقوم منظر اول شخص مادی گرایانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۸۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۸۷
برخی فیلسوفان مسیحی ازجمله لین رادر بیکر حیات پس از مرگ را با رویکردی مادی انگارانه تفسیر می کنند. بیکر معتقد است دیدگاه تقوم وی درباره ی هویت شخصی بیشترین سازگاری را با حیات پس از مرگ مسیحی دارد. مطابق این دیدگاه، ملاک این همانی شخصی، داشتن ویژگی منظر اول شخص است؛ ازاین رو شخص پس از مرگ بدن، به دلیل بقای این ویژگی باقی می ماند و به بدنی متناسب با آن جهان که با اعجاز خداوند خلق شده، دوباره تقوم می یابد. مقاله ی حاضر پس از تحلیل دیدگاه بیکر درباره ی رابطه ی تقوم و هویت شخصی و توجیه وی درباره ی سازگاری دیدگاهش با آموزه ی مسیحیت، آن را نقد می کند. وجود برخی ناسازگاری های درونی و نیز ایراداتی فلسفی مانند خلاصه کردن انسان در یک ویژگی و همچنین ناسازگاری نظریه ی بیکر با برخی آموزه های دینی، از آن جمله است. ایراداتی که درنهایت نشانگر ناکامی بیکر از ارائه ی تفسیری مادی گرایانه از حیات پس از مرگ مسیحی است.
۶.

بررسی تطبیقی سرنوشت انسان پس از مرگ در دین زرتشت و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین زرتشت اسلام حیات پس از مرگ برزخ همیستگان پل صراط چینوت پل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۱۴
باور به حیات پس از مرگ، از اصول اساسی ادیان الهی است. موضوع این نوشتار، بررسی تطبیقی سرنوشت انسان پس از مرگ، در دین زرتشت و اسلام است. دین زرتشت مانند اسلام، معتقد به حیات پس از مرگ بوده و در بندهای متعددی از متون اوستایی و پهلوی، به حیات پس از مرگ اشاره شده است. این نوشتار، نخست به توصیف عالم پس از مرگ و سرنوشت انسان پس از مرگ، از دیدگاه دین زرتشت و اسلام پرداخته و با نگاه مقایسه ای شباهت ها و تفاوت های دو دین در این عرصه برشمرده است. از جمله شباهت های دو دین در آموزه حیات پس از مرگ، می توان به ضرورت جهان پس از مرگ و محدود بودن آن تا رستاخیز، کیفر و پاداش برای مجرمان و نیکوکاران اشاره کرد. و سه جایگاه بهشت و جهنم و همیستگان در جهان پس از مرگ، برای انسان ها در دین زرتشت، و دو جایگاه بهشت و جهنم برزخی برای آدمیان در عالم دیگر در دین اسلام، حضور روان بدون بدن در عالم پس از مرگ، از منظر زرتشتیان و روح همراه با بدن، متناسب با خود، در جهان پس از مرگ از منظر اسلام، از جمله تفاوت ها به شمار می آید. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی تدوین یافته است و تأکید آن در ارائه مباحث بر قرآن، اوستا و متون پهلوی است.
۷.

استکمال نفس پس از مرگ از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا استکمال نفس تجرد نفس حیات پس از مرگ عقل فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۸
شیخ الرئیس ابن سینا، ازجمله فیلسوفان مسلمانی است که با تکیه بر مبانی فلسفی خود، به مسئله چیستی نفس، چگونگی بقای آن و استکمال نفس، توجه ویژه ای نشان داده است. پژوهش حاضر با پرسش از این که بوعلی سینا، چه رویکردی نسبت به مسئله استکمال نفس پس از مرگ دارد، مبانی فلسفی و موضع او در این موضوع را مورد بررسی قرار داده است. تبیین نسبت نفس و استکمال، در ضمن پرداختن به مسئله امکان استکمال در حیات پسین و جایگاه عقل فعال، مسیری است که برای تصویر استکمال نفس پس از مرگ جستجو شده است. حاصل آن که اگرچه جناب شیخ، به صراحت در این خصوص سخنی به میان نمی آورد، اما با عطف نظر به آراء او، چنین برداشتی امکان پذیر است و نفس شناسی استکمال محور بوعلی ظرفیت آن را دارد که استکمال نفس را به عوالم پسین تعمیم دهد. از منظر شیخ، نفس ناطقه مفارق از بدن، به حکم این که موجودی مجرد است و هر موجود مجرد عین آگاهی و ادراک است، برخوردار از مشاهده و ادراک امور عالم ملکوت بوده و این مشاهده به معنای اعم، فعل نفس ناطقه به شمار می رود. این فعل همواره انجام می شود و دوام آن مستلزم دوام استکمال نفس خواهد بود؛ هرچند به نظر می رسد، استکمالی که شیخ از آن سخن می راند، از حد تغییر و تبدل عرضی فراتر نمی رود.
۸.

بررسی جاودانگی انسان از دیدگاه ابومنصور ماتریدی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جاودانگی نفس حیات پس از مرگ ماتریدیه ابومنصور ماتریدی استدلال نقلی استدلال عقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۳۷۳
ماتریدیه، مذهب کلامی منسوب به ابومنصور محمد ماتریدی سمرقندی (م 333ق)، از مذاهب کلامی کهن و گسترده اهل سنت است که در میان مسلمانان حنفی مذهب رایج است. ماتریدیان نیز همانند دیگر فرقه های اسلامی به جاودانگی انسان و حیات پس از مرگ که از مسائل بنیادین کلامی است باور دارند. یکی از موضوعات مربوط به حیات پس از مرگ، مسئله جاودانگی و نیز نوع استدلال های اقامه شده در این زمینه است. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار کلامی و تفسیری ابومنصور ماتریدی، در مقام بنیانگذار مذهب ماتریدیه، به بررسی این مسئله می پردازیم که وی چه تصویری از جاودانگی انسان ارائه داده و از چه استدلال هایی بهره برده است. ماتریدی به جاودانگی انسان به صورت ترکیبی از روح و جسم در آخرت باور دارد و در مقام استدلال، در کنار استدلال های نقلی، بیشتر از استدلال های عقلی بهره می برد؛ هرچند در منظومه کلامی ماتریدیه که جزو فرقه های عقل گرا شمرده می شود، در بحث از جاودانگی انسان، به طور عمده به استدلال های نقلی تمسک می شود و اساساً برخی از ماتریدیان مسائل مربوط به حیات پس از مرگ را «سمعیات» عنوان داده اند. با این حال، ابومنصور ماتریدی در تبیین و تفسیر این استدلال های نقلی، با در پیش گرفتنِ رویکرد کلی عقل گرایانه خود، برخی استدلال های عقلی نیز ارائه کرده یا دست کم به تبیین عقلیِ استدلال های نقلی پرداخته است.
۹.

بررسی و نقد ملاک این همانی عددی بدن از دیدگاه برخی اندیشمندان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجزای اصلیه بدن لطیف این همانی عددی هویت شخصی این همانی شخصی حیات پس از مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۴۸۳
این پژوهش بر آن است که این همانی عددی بدن را از دیدگاه برخی اندیشمندان اسلامی با رویکرد تحلیلی انتقادی در دو مقام اجزای اصلیه و بدن لطیف مورد بررسی و نقد قرار دهد. برخی از اندیشمندان اسلامی معتقدند که حقیقت انسان و ملاک این همانی انسان اجزای اصلی و حیاتی اوست که در طول زمان ثابت و یکسان خواهد بود و حتی در هنگام مرگ نیز از بین نمی رود. برخی دیگر معتقدند که انسان دو بدن مادی و لطیف دارد، اما حقیقت انسان را بدن لطیف تشکیل می دهد. اینان روح را همان جسم و بدن لطیف می دانند که مانند آب در گل است و نه یک امر مجرد. این جسم لطیف تغییرات و دگرگونی های بدن مادی را نمی پذیرد، لذا در طول زمان ثابت و مستمر است. اینان برای اثبات مدعای خود به دلائل متعدد نقلی، عقلی و تجربی استناد کرده اند. این ملاک به دلیل نگاهی مادی انگارانه به انسان و نیز به دلیل ناتوانی در تبیین چگونگی استمرار بدن در دو زمان مختلف و چگونگی درک این استمرار دچار اشکالات متعددی است.
۱۰.

سنجش غیراخلاقی پنداشتن اعتقاد به حیات پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حیات پس از مرگ رستاخیز باوری اخلاق باور پیامدگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۴۴۹
در میان آموزه های ماورای طبیعی ادیان، حیات پس از مرگ با این مسئله مهم معرفتی اخلاقی مواجه است که آیا اعتقاد به آن، امری اخلاقی است یا غیراخلاقی. این پرسش گاه بر محور مسئله مشهور اخلاقِ باور و تحلیل مؤلفه های معرفتی ذیل وظایف و هنجارهای اخلاقی قابل طرح است که بر اساس آن، ادعا می شود چنین باوری بدون پشتوانه معرفتیِ قابل قبول و درنتیجه غیراخلاقی است. گاه نیز با نگاهی پیامدگرایانه، چنین اعتقادی منشأ پیدایش اموری غیراخلاقی و درنتیجه خود امری غیراخلاقی شمرده می شود؛ پیامدهایی از جمله استلزام آن با امور ترسناکی مانند کیفر، سوء استفاده قدرت ها و بهره کشی از مردم عادی، توجیه بی عدالتی های اجتماعی، بازدارندگی از زندگی کامل دنیوی، به مخاطره انداختن سرنوشت کره زمین و برنشاندن بشر به جای خدا. این پژوهش با روش تحلیلی-انتقادی و با هدف ارزیابی میزان تلازم آخرت باوری با این پیامدها سامان یافته است و نشان می دهد هیچ گونه تلازم انکار ناپذیری میان این دو مقوله نیست؛ زیرا اولاً غیراخلاقی بودن برخی از این پیامدها درست نیست و مثلاً کیفر را نمی توان لزوماً امری غیراخلاقی دانست؛ ثانیاً بیشتر پیامدهای یاد شده که غیراخلاقی بودن آنها مسلم است، ارتباط وثیقی با ادیان ندارند و حتی آموزه های ادیان الهی بر خلاف آن گواهی می دهند؛ هرچند در میان جوامع و افراد دیندار رایج باشند.
۱۱.

دیوید لاند؛ دوئالیزم قوی و زندگی پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیات پس از مرگ خود دوئالیزم قوی دیوید لاند علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۳۹۸
در این پژوهش بر مبنای تفسیر و دفاع از دیدگاه دیوید لاند، به بررسی دوئالیزم قوی یا دوئالیزم جزییات در جهت اثبات حیات پس از مرگ می پردازیم. مهم ترین مانع در این مسیر مسئله علیت و تبیین نحوه تعامل دو جوهر جزیی به کلی متفاوت است، لذا با دلایل فلسفی و پدیدارشناسانه نشان می دهیم که مبنای این تعامل، تقدم امر ذهنی و ویژگی های ذاتیِ علّیِ تقلیل ناپذیر دو جوهر است که از طریق بدنمندی، دسترسی علّی به هم دارند. «خود» که جوهری غیرفیزیکی است، هیچ وابستگی و ابتنای وجودی به جوهر فیزیکی بدن ندارد، لذا با قطع رابطه علّی بعد از مرگ همچنان می تواند وجود داشته باشد. تمرکز پژوهش صرفاً بر نشان دادن معقولیت و معناداری و بررسی وقوع دوئالیزم یادشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چه علیت را به نظم طبیعت تقلیل دهیم چه آن را تبادل علّیِ نیروها و قابلیت های تقلیل ناپذیر دو جوهر بدانیم، تردیدی در معقولیت و معناداری آن نیست. لذا نظر به تجرد «خود» و ویژگی های علّی عاملی آن، بهترین تبیین بر شهود گریزناپذیر و مستقیم ما از اعمال ارادیمان آن است که بگوییم آنچه در این شهود به نظر رسیده واقعیت دارد و علیت دوئالیستی در عمل رخ می دهد. اگر دلایل ما پذیرفتنی باشند، می توانند در جهت اثبات حیات پس از مرگ به کار گرفته شوند.
۱۲.

نقد و بررسی دیدگاه های سقراط و اپیکور در خصوص مَهابت مرگ مبتنی بر نظریات ناظر بر زیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترس حیات پس از مرگ خواب فاقد رویا زیان مندی مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۱۶۱
ترس از مرگ به عنوان دغدغه وجودی همه انسان ها موضوعی برای توجه فلسفی مرگ اندیشانی چون سقراط و اپیکور بوده است. سقراط مرگ را همچون خوابی فاقد رؤیا و نوعی جابه جایی مکانی نفس قلمداد می کند و اپیکور نیز تلاش دارد تا در کنار اعتقاد به عدم حیات پس از مرگ و فقدان هرگونه ادراکی در پس آن، بی زیانی مرگ را اثبات کند. وجه اشتراک دیدگاه های این دو متفکر، تلقی آنها از مرگ به مثابه فقدان ادراک است. اما سقراط بدون دست برداشتن از میل به جاودانگی، عدم ادراک را موقتی و صرفاً مربوط به واقعه مرگ می داند و با مشابه دانستن مرگ به خوابی فاقد رؤیا سعی در کاهش ترس انسان ها از مرگ دارد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا عدمِ وجود فرد و بالتبع عدم ادراک ناشی از آن، نافی زیان بینی فرد مُرده خواهد شد؟ برخی نظریه پردازان در مقام نقادی بر این باورند که مرگ نوعی زیان و آسیب است. با التفات به نظریات ناظر بر زیان مندی پیش (خنثی کننده امیال) و پس از مرگ (ناکامی و محرومیت)، به نظر می رسد مرگ واجد میزانی از زیان و آسیب است و مفروضات و نتایج اپیکور و سقراط اشکالات عدیده ای دارد. نقد و بررسی راه حل های متفاوت این دو متفکر از طریق معرفی نظریات ناظر بر زیان مندی مرگ هدف پژوهش حاضر است؛ و از آنجا که تا به حال هیچ پژوهشی در این خصوص به رابطه میان درک زیانِ مرگ و ترس ناشی از آن متوجه نبوده، ازاین رو این پرداخت فلسفی نوآورانه است.
۱۳.

نقش و جایگاه تجربه های نزدیک به مرگ در اثبات وجود روح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه نزدیک به مرگ روح مرگ حیات پس از مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۵۶
یکی از موضوعات مطرح در فراروان شناسی، تجربه های نزدیک به مرگ است؛ اهمیت این مسئله در دنیای مادی گرای امروز، قابل چشم پوشی نیست. پس از قرن ها نفی و کتمان متافیزیک، اکنون توجه دانشمندان به واقعه ای جلب شده، که می تواند نشانه ای بر وجود آن باشد. در تحقیق پیش رو ضمن بررسی ابعاد مختلف این واقعه، بیان دیدگاه های موافقان و مخالفان و ارزیابی آنها، در پی این هستیم که آیا براساس روش تجربی مورد پذیرش تجربه گرایان، می توان تجربه های نزدیک به مرگ را حقیقتاً دیدار صاحبان آنها از ماوراء دانست و از آن نتیجه گرفت که انسان بُعدی غیرمادی به نام روح دارد و یا تمام آنچه اتفاق افتاده، توهم و خیالی گذرا بوده است؟ به عقیده ما، تجارب نزدیک به مرگ، تنها قادر است بر وجود حیات پس از مرگ دلالت کند؛ اما ویژگی ها و جزئیاتی که از این طریق در اختیار ما قرار می گیرد، به نقایصی دچار است که پذیرش آنها را با مشکل مواجه می کند.
۱۴.

تبیین تجربه های نزدیک به مرگ براساس نظریۀ عالم مثال سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشباح مجرده تجربه نزدیک به مرگ حیات پس از مرگ شیخ اشراق فراروان شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۲۴۵
تاکنون نظریه های متفاوت و بعضاً متناقضی در تبیین تجربه های نزدیک به مرگ ارائه شده است، اما هریک از این نظریه ها در توجیه برخی از مؤلفه های تجارب مزبور ناکام بوده اند. نوشتار پیش رو بر آن است که نظریه عالم مثال سهروردی می تواند تبیین معقول تری از این تجارب ارائه کند. در نظریه عالم مثال، جهانی تصویرسازی می شود که ویژگی های آن با ویژگی های ناظر بر تجربه های نزدیک به مرگ، همخوانی بسیار زیادی دارد، ازاین رو می توان بر مبنای این نظریه و البته گاهی با تلفیق برخی نظریات دیگر شیخ اشراق، همچون نظره علم اشراقی، انوار قاهره و عالم ذُکر تبیین مقبولی از تجارب نزدیک به مرگ ارائه داد.
۱۵.

بررسی دیدگاه ریچارد سوئین برن پیرامون نفس و امکان حیات پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: سوئین برن حیات پس از مرگ نفس دوگانه انگاری جوهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۷
ریچارد سوئین برن معتقد است که حیات پس از مرگ تنها در صورتی ممکن است که انسان دارای نفس مجرّدی باشد که بعد از مرگ باقی مانده و هویّت انسان را حفظ نماید. بدین جهت وی تلاش می کند با اثبات نفس، حیات پس از مرگ را حقیقتی ممکن و محتمل بداند. وی ایراداتی چون عدم تبیین کیفیت ارتباط دو جوهر کاملا متفاوت، عدم تبیین علت ارتباط نفس با بدنی خاص و ناسازگاری با اصل بستگی علی فیزیکی را نادرست دانسته و معتقد است پذیرش نفس با هیچ مشکل عقلی و فلسفی مواجه نیست. بعد از پاسخ به مشکلات پذیرش نفس، وی تلاش می کند بر مبنای اموری چون وحدت هویت شخصی، آگاهی، وجود همزمان حالات ذهنی و استدلال امکانی وجود نفس را اثبات نماید. این مقاله ضمن بررسی و نقد برخی ادله ی سوئین برن، از برخی ادله ی دیگر ارائه شده توسط وی دفاع نموده و بر این اساس، ممکن و محتمل بودن حیات پس از مرگ را نشان می دهد.