ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۲۶۸۱.

محرک غیرمتحرک از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تسلسل حرکت فعل قوه متحرک محرک ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۳۱۶
محرک یکی از ارکان حرکت است. ملاصدرا تغایر مبداء، منتهی، مسافت، متحرک و زمان را تغایر مفهومی می داند و مصداق آنها را واحد شمرده است ولکن همه فیلسوفان و ملاصدرا به تغایر مصداق محرک قائل هستند. انفکاک حرکت از محرک در همه اقسام آن ضروری است، برخلاف حرکت و متحرک که تنها در حرکات عرضی انفکاک دارند. در حرکت جوهری دوگانگی حرکت و متحرک تبدیل به وحدت می شود و تنها در اعراض حرکت از متحرک منفک است و به عنوان وصف تلقی می شود. در حرکت جوهری متحرک حرکت را بالذات دارد و بین حرکت و متحرک فاصله نیست و این متحرک مبداء حرکت در اعراض است. گرچه حرکت در جوهر ذاتی متحرک است ولی بی نیازی حرکت از علت را موجب نمی شود بلکه برعکس نیاز حرکت به علت شدیدتر است. در این نوشتار ابتدا مغایرت حرکت و متحرک اثبات می شود. سپس برهان های هفت گانه فخررازی بر ضرورت وجود محرکی مغایر با متحرک مطرح می شود و اختلاف نظرهای ملاصدرا با فخررازی احصاء می گردد و با استفاده از ظرفیت حرکت جوهری محرک غیرمتحرک اثبات می شود. در این میان تقریرها و نقدهای استاد مطهری براساس علم جدید بیان می گردد.
۲۶۸۲.

تحلیل هایدگر از واقع بودگی مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع بودگی پدیده شناسی زندگی دینی رخداد زمان مندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۸ تعداد دانلود : ۴۶۴
هایدگر با نقد رویکرد نظری بر تجربه زیستن به مثابه موضوع اساسی فلسفه تاکید می کند. در این میان، تحلیل زندگی مسیحی، الگویی برای خصلت نمایی واقع بودگی به دست می دهد که هایدگر در هستی و زمان از آن بهره می برد. زندگی مسیحی با تأکید بر ورود به حوزه عملی به عنوان اساس ایمان در مقابل متافیزیک نظریه محور یونانی قرار می گیرد. ورود به این حوزه عمل مستلزم پذیرش کلمه خدا یعنی اعتماد به آن چه او از آن خبر داده و انتظار برای بازگشت دوباره مسیح است. در این جا با دانش و تجربه متفاوتی از زمان مندی روبه رو هستیم که در غلبه مفهوم پردازی متافیزیکی از دست رفته است. هایدگر تحلیل اش از واقع بودگی مسیحی را با مطالعه موقعیت پولس بر اساس نامه های وی به غلاطیان و تسالونیکیان و نیز اعترافات آگوستین پی می گیرد.
۲۶۸۳.

دلالت های براهین اثبات خداوند بر تشکیک خاصی وجود در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا براهین اثبات خداوند وحدت در وجود کثرت در وجود عینیت وحدت و کثرت در وجود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۲۰۴
یکی از احکام مهم مسئله وجود در هستی شناسی، مسئله تشکیک در وجود است که بطور خاص در فلسفه ملاصدرا مطرح و مختصات آن روشن شده است. لکن به نظر می رسد با تفطن در آرای پیشینیان نیز بتوان شالوده ی این مسئله را پیگیری نمود. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، دلالت های براهین اثبات خداوند در فلسفه ابن سینا بر مسئله تشکیک خاصی وجود که نوع غالب آن در تشکیک طولی وجود مطرح شده را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهد. مطابق نتایج این جستار اگرچه مسئله اصالت وجود یا ماهیت در فلسفه ابن سینا فاقد جایگاه مشخص است، اما براهین اثبات خداوند نزد وی با تفکری کاملاً وجودی ایراد شده است؛ چنان که سه رکن اصلی مسئله تشکیک در وجود یعنی «وحدت در وجود»، «کثرت در وجود» و «عینیت وحدت و کثرت در وجود»- که خود مستلزم وحدتی فراگیر و کثرت شمول است-، از براهین اثبات خداوند نزد ابن سینا و مبانی هر یک از براهین، قابل استنباط می باشد.
۲۶۸۴.

تأملی در ابعاد متافیزیکی تقسیم «حمل» به تقریر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حمل مسئله ویژگی ها مرجع مصداق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۳۷۷
علامه طباطبایی، حمل را به یک اتحاد وجودی میان موضوع و محمول تعریف می کند. سپس در تقسیم حمل، حمل را به حمل اولی ذاتی، حمل شایع صناعی و حمل حقیقت و رقیقت تقسیم کرده است. در حمل اولی یک «ذات بر خودش» حمل میگردد، در حمل شایع یک «عرض بر معروض» حمل میگردد و در حمل حقیقت و رقیقت یک «معلول بر علت خود» حمل می شود. با تاملی در مبحث ویژگی ها در متافیزیک تحلیلی و ارتباط آن با مبانی فلسفی علامه طباطبایی، یک تعارض جدی(P3)میان متافیزیکِ حمل شایع و متافزیکِ حمل حقیقت و رقیقت مستقر می گردد. با ارائه راهحلی( S1) مبتنی بر عمل کردن حمل شایع در بستر نومینالیزم، تعارض (P3) حل می شود، لکن تعارض دیگری (P4) پدید می آید. در نهایت برای حل تعارض دوم (P4)، با استفاده از راه حل دیگری (S3) باید تعریف حمل تغییر کند. با ضمیمه شدن این دو راه حل به تعریف علامه طباطبایی از حمل، می توان از فروپاشی تقسیم ایشان از حمل جلوگیری کرد. در این مقاله برای حفظ ساختار تقسیم علامه طباطبایی از حمل، تعریف آن را تغییر داده ام. تعریف ایشان از حمل عبارت است از «اتحاد وجودی میان موضوع و محمول به طوری که موضوعْ یک «وجود فی نفسه» و محمولْ یک «وجود فی نفسه لغیره» است». طبق تعریف ایشان اقسام حمل در دو بستر متافیزیکی متفاوت و ناسازگار عمل می-کنند. در نتیجه برای حفظ ساختار تقسیم ایشان باید قید «فی نفسه» از وجود محمول در تعریف حمل حذف گردد، تا تمام اقسام حمل در بستر متافیزیکی واحدی (نومینالیزم) عمل کنند.
۲۶۸۵.

حضور ضمنی مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) ارسطو در «وجود و زمان» هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرونسیس ارسطو هایدگر وجود و زمان کایروس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۴۵
قول به تقدم رویکرد عملی (پراتیک) بر رویکرد نظری (تئوریک) به عالم را می توان یکی از مؤلفه های بنیادین اندیشه هایدگر در «وجود و زمان» دانست؛ چه از نظر وی، نخستین گشایش دازاین به عالم، نه گشایشی نظرورزانه که گشایشی مبتنی بر عمل است و بلکه دازاین خود چیزی نیست جز همان پراکسیس. از این منظر، تئوری صرفاً اشتقاقی از پراکسیس خواهد بود. در«وجود و زمان»، هایدگر البته به تصریح از «فرونسیس ارسطو» سخن به میان نمی آورد. لیکن محتوای کتاب چنان است که به محققین شهیری چون «ولپی» این مجال را می دهد که وجود و زمان را ترجمه ای از اخلاق نیکوماخوس ارسطو بدانند. این مقاله تلاش خواهد کرد چهار ظهور ضمنی مفهوم فرونسیس در وجود و زمان را مستخرج و مدلل سازد که این هر چهار ظهور، خود بر مفهوم کایروس که هایدگر در درسگفتار پدیدار شناسی حیات دینی مورد تأکید بلیغ قرار داده، ابتناء دارند.
۲۶۸۶.

بررسی انتقادی نظریه وحدت انگاری دوساحتی صدرایی با تکیه بر مفاد آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس بدن روح وحدت انگاری دوساحتی دوگانگی نفس و بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۷۲
بحث وحدت انگاری یا دوانگاری نفس و بدن مورد توجه اندیشمندان بوده و هست. صدرالمتألهین با اینکه برای نفس به دو ساحت قائل است، ولی بر وحدت نفس و بدن تأکید می ورزد؛ البته نه به این معنا که دو جوهر مستقل با یکدیگر متحد شوند، بلکه نفس انسانی، موجود دارای مراتبی است که به لحاظ مرتبه نازله اش، بدن و به لحاظ مراتب عالیه اش نفس است. براین اساس نظریه ایشان را می توان نظریه وحدت انگاری دوساحتی نامید. این در حالی است که مفاد آیات و روایات را نمی توان آن گونه که موردنظر صدرا است با دیدگاه وی سازگار دانست؛ زیرا آیات دال بر آفرینش انسان از مبدئی مادی و به صورت تدریجی هرچند در نظر ابتدایی با نظریه وی سازگار است، ولی اثبات دلالت آن بر این معنا مشکل است. در مقابل آیات و روایات فراوانی وجود دارد که بر دوگانگی نفس و بدن صراحت دارند.
۲۶۸۷.

مفهوم انسان کامل معصوم در پرتو تفکّر نوصدرایی (با تأکید بر آرای شهید مطهری و استاد جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی تعاریف انسان کامل ولایت تکوینی صفات کامل معصوم خلیفه اللهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۴۲۳
نظام حکمت صدرایی با روش شناسی خاص فلسفی، زمینه ساز طرح بسیاری از مباحث کلامی و عرفانی بعد از خود بوده است. از جمله، مباحث مربوط به «انسان کامل» که طرح آن در کتب عرفانی گسترش یافت. این امر با بکارگیری و جعل اصطلاح «انسان کامل» توسّط ابن عربی آغاز شد. پس از آن ملاصدرا در آثار مهمّ خود، جهات گوناگونی از شئون «انسان کامل» به ویژه انسان کامل معصوم را مطرح کرده است. شارحان فلسفه صدرایی نیز کم وبیش به این مباحث توجّه داشته اند. از این میان، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی هر کدام با رویکردی متفاوت، تحقیقات زیادی در این باره انجام داده اند. مقاله پیش رو درصدد تبیین آرای این دو اندیشمند، درباره وجه مفهومی اصطلاح «انسان کامل» است. این مطالعه تطبیقی در سه بخش «پیشینه کاربرد اصطلاح»، «تعریف ها» و «انسان کامل معصوم» انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهید مطهری به پیشینه اصطلاح «انسان کامل» توجّه بیشتری داشته و تعریف غیر نقلی خویش از این مفهوم را بر مباحث قوّه و فعل فلسفی استوار کرده است؛ اما آیت الله جوادی آملی به محتوای اصطلاح، بیش از پیشینه آن عنایت داشته و تعاریف غیر نقلی خویش را بر مبانی نظری و سلوک عرفانی، بنا نهاده است. در آثار شهید مطهری در مقام تمایز انسان کامل معصوم از غیر معصوم، جنبه کلامی غالب شده و از این رو طرح روشمندی برای تبیین جایگاه تکوینی انسان کامل معصوم مشاهده نمی شود؛ اما در مقابل جوادی آملی به نحو روشمند، مفاهیم عرفانی را در مسیر تبیین مقامات موهوبی و ولایت تکوینی امامان معصوم و انسان کامل به خدمت گرفته است.
۲۶۸۸.

تأثیر فرهنگ بر ادبیات و برخی دلالت های معرفت شناختی آن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه ادبیات نسبت ادبیات و فرهنگ معرفت شناسی ادبیات معرفت شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۳۰۳
دو مقوله «فرهنگ» و «ادبیات» از مهم ترین عناصر نرم افزاری حیات آدمی اند و مبحث مناسبات و تعاملات آن دو از  مباحث اساسی «فلسفه فرهنگ» از سویی و «فلسفه ادبیات» از سوی دیگر است. مسئله این نوشتار بررسی چگونگی تأثیر فرهنگ بر ادبیات و برخی دلالت های معرفت شناختی آن از رهگذر کاربست روش مطالعه عقلی و فلسفی است. این مقاله ادعا دارد با فرض اختیار یک تلقی از تلقی های متعدد این دو مفهوم، تأثیرگذاری فرهنگ بر ادبیات در چارچوب علل اربعه وجود شی ء قابل بررسی است. اتخاذ این روش آشکار می کند در عین استقلال مفهومی فرهنگ و ادبیات، فرهنگ بر علل وجودی و ماهوی ادبیات تأثیر مستقیم می گذارد و نتیجه آنکه هر فرهنگی ادبیات متناسب خود را می پروراند؛ هرچند این پرورده که از عناصر فرهنگ تغذیه کرده، باعث بالندگی و تقویت و تحکیم آن فرهنگ شود. در این میان «بینش»، «گرایش»، «منش» و «کنش» به عنوان موضوع ادبیات از سویی و مؤلفه های فرهنگ از دیگرسو مهم ترین نقطه تلاقی این دو عنصر است و این تأثیر دارای دلالت های معرفت شناختی قابل توجهی است.
۲۶۸۹.

متافیزیکِ وجود، در مقدمه ی شرح قیصری بر فصوص الحکم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قیصری ابن عربی وجود حقیقت مابعد الطبیعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۳۵۵
همواره یکی از مهمترین دغدغه های اهل فلسفه و عرفان اسلامی، تأمل در خصوص وجود و انحاء و مراتب آن بوده است، تا آنجا که ایشان، وجود مطلق را موضوع اصلی نظام فکری خود معرفی می کردند. در عرفان ابن عربی و اخلاف او بویژه داود قیصری نیز کلیدی ترین موضوع، وجود است، تا آنجا که فهم خداشناسیِ مکتب ابن عربی در سایه ی وجودشناسی آن، امکان پذیر است. قیصری در مقدمه ی شرح خود بر فصوص الحکمِ ابن عربی، وجود را چونان حق و حقیقت قلمداد می کند و تلقی متافیزیکیِ سنتی از وجود صرفاً چونان کلی ترین و انتزاعی ترین مفاهیم را نمی پذیرد بلکه علاوه بر این، وجود را واقعی ترین حقیقت و معنی بخش همه ی موجودات تلقی می کند. از سوی دیگر، این حقیقت، یعنی وجود، را نه محدود به طور عقل و ظرف وجود ذهنی می داند و نه صرفاً متعین در ظرف وجود خارجی، بلکه آن را فراتر از طور عقل و ظرف ذهن دانسته و بر این باور است که وجود چونان حق و حقیقت، جز برای خداوند، بر کسی معلوم نیست. در جستار حاضر، بر آنیم تا با توجه به نوشته های عرفانی قیصری بویژه در مقدمه ی شرحش بر فصوص الحکم ، به تبیین های متافیزیکیِ او از وجود و تلقی اش از آن، به مثابه حق و حقیقت توجه کنیم و نشان دهیم که نظام وجودشناسانه ی قیصری در تلقی خاصی که از وجود ارائه می کند، به مانند دیگر عرفای مسلمان، چون ملاصدرا، از نظام متافیزیکیِ سنتی، بویژه در قالب ارسطوییِ آن، فاصله می گیرد.
۲۶۹۰.

هنجارسازی در اخلاق گفتمانی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هابرماس اخلاق گفتمانی برساختگرائی هنجارسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۳۸۷
اخلاق گفتمانی شیوه ای برای حکمرانی تامّلات اخلاقی واگرا است و می توان با اِعمال قدرت گفتمان، آن را عاملی برای یکپارچگی اخلاقی در جوامع واقعی برای استدلال اخلاقی دانست. فیلسوفان متعددی از جمله اپل و هابرماس این رویکرد کلی را پذیرفته اند و البته هر کدام به نحوی آن را سامان دهی کرده اند. یورگن هابرماس هنجارها و حقایق اخلاقی را حاصل و برساخته اخلاق گفتمانی در یک وضعیت آرمانی می داند. از نظر وی گزاره اخلاقی زمانی صادق است که در شرایط آرمانی و کنشی ارتباطی نسبت به هنجارهای اخلاقی به توافق برسیم. همچنین ما می توانیم با توجه به آن شرایط آرمانی گفتمان و کنش ارتباطی، امور اخلاقی را توجیه نمائیم. پژوهش حاضر می کوشد فرایند هنجارسازی اخلاقی را در اخلاق گفتمانی هابرماس تبیین، تحلیل و نقد کند. در این صورت ابتدا ماهیت و شرایط تحقق اخلاق گفتمان عقلی در نگاه هابرماس را بیان نموده و در ادامه قواعد لازم برای شرکت کنندگان در گفتمان اخلاقی را بررسی می کند. در نهایت نقدهای وارد بر اخلاق گفتمانی ارائه می شود.
۲۶۹۱.

بازخوانی انتقادی نظریه قیام حلولی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ادراک انطباع قوای نفس قیام حلولی نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۸ تعداد دانلود : ۲۷۱
مقاله حاضر به بررسی انتقادی نظریه قیام حلولی پرداخته و در صدد است تا حد امکان تبیین روشن تری از آن ارائه نماید. در این راستا ابتدا به بررسی ماهیت نفس و رابطه آن با قوای خود پرداخته و ضمن تحلیلِ مقوله ادراک از منظر ابن سینا، کاستی های این نظریه تبیین می گردد. بر همین اساس به نظر می رسد نظریه قیام حلولی ابن سینا که مبتنی بر حصول صور و انطباع آن ها در نفس است، با چالش هایی جدی روبروست. بر اساس مبانی ابن سینا، برای تحقق ادراک حسی از حیث کیفیت و نیز نحوه حصول صورت در قوای حسی، نمی توان وجهی سازوار و معقول یافت؛ چرا که کیفیت انطباع و نیز ایجاد صورتی شبیه صورت محسوس و فرآیند دقیق آن، به نحو ایجابی و واضح ذکر نشده و علاوه بر آن، با توجه به آنکه در این نظام، مساله نفسِ مجرد و نیز ارتباط آن با قوای مادی، فاقد تبیینی روشن و منسجم است، لذا حصول صورت ادراکی برای نفس و حلول آن در نفس نیز قابل تبیین نمی باشد. بنابراین به نظر می رسد نظریه ادراکِ مبتنی بر قیام حلولیِ ابن سینا از انسجام و سازواری لازم برخوردار نبوده و در تبیین چگونگی حصول ادراکات حسی، خیالی و عقلی برای نفس، فاقد کارآمدی لازم است.
۲۶۹۲.

الگوی نوین پوکینگ هورن از ارتباط خدا با عالم با نقد تصور سنتی توماسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فاعلیت الهی دئیسم توماس آکویناس جان پوکینگ هورن فیزیک جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۴۳۳
رویکرد کلان جان پوکینگ هورن در مواجهه با مسائل الهیاتی تأکید بر لزوم توجه و استفاده از علوم جدید است. او به تصور شخصی، متعالی و متمایز از خداوند به طور کلی ملتزم است و با این حال نقدهایی بر تصور رایج توماسی از خداوند وارد می سازد. محور اصلی نقدهای او مسئله ارتباط فعالانه خداوند با جهان و مخلوقات خصوصاً انسان است. در این مقاله، پس از بیان نقدهای پوکینگ هورن بر تصور توماسی از خداوند و ارتباط او با جهان، الگوی جدیدی که او معتقد است مشکلات پیشین را ندارد و همچنین برخاسته از ظرفیت های فیزیک نوین است معرفی خواهد شد. در پرتو ظرفیت های فیزیک جدید، به ویژه علّیت اطلاعاتی، پوکینگ هورن کوشیده است تبیینی از ارتباط خداوند با عالم هستی ارائه کند که علاوه بر نقش خالقیت ازلی برای ربوبیت و تأثیر اراده خاص خداوند در عالم نیز جایی را باز می گذارد. در این مقاله، دیدگاه او را که دارای سه وجه علمی، دینی و فلسفی است از همین سه وجه مورد ارزیابی انتقادی قرار خواهیم داد.
۲۶۹۳.

واکاوی عناصر فلوطینی در مبانی فکری مکتب تفکیک با تأکید بر مباحث خداشناسی و نفس شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک فلوطین خدا عقل نفس روح معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۰۶
از جمله انتقادات سنت های فکری مخالف فلسفه اسلامی به آن، تأثیرپذیری مکاتب مختلف فلسفه اسلامی از عناصر فلسفی یونان است. پیروان مکتب تفکیک با استناد به وجود اصول و مبانی مشترک میان فلسفه اسلامی و یونانی، مدعی مخالفت و تقابل فلسفه اسلامی با معارف ناب اهل بیت(ع) هستند. به نظر آنان فلسفه اسلامی، گسترش یافته اصول عقلی یونانی است که منشأ الهی ندارد و هدف آن رقابت با اندیشه های ناب اهل بیت(ع) است. مهم ترین مبنای مکتب تفکیک در مخالفت با فلسفه اسلامی همین ریشه های مشترک فلسفه اسلامی و یونانی است. حال، پرسش این است که آیا مکتب تفکیک، خود، وجوه اشتراکی با فلسفه یونانی ندارد و در صورت وجود چنین اشتراکاتی آیا می توان این را مؤیدی بر غیرالهی و غیراصیل بودن این رویکرد الهیاتی تلقی کرد؟ در این پژوهش با تتبع در آثار فلوطین و تألیفات پیروان مکتب تفکیک، نقاط اشتراک این دو رویکرد فکری در دو مسئله خداشناسی و نفس شناسی بررسی می شود. مطابق دستاورد های این پژوهش، بسیاری از مبانی و اصول مکتب تفکیک به وضوح در کلام فلوطین مطرح شده است، به گونه ای که گویا کلام فلوطین به زبانی دیگر در آثار مکتوب اهل تفکیک ظهور پیدا کرده است. ازنظر نگارندگان، وجود این وجوه اشتراک نه تنها دلیلی بر غیراصیل و الحادی بودن مکتب تفکیک به شمار نمی رود، بلکه یافتن سرمنشأ های تفکری در کلام پیشینیان یا در سرزمین های دیگر نشان دهنده امتداد و گستردگی آن تفکر و بیانگر این مطلب است که سیر تفکر بشر سیری پیوسته و فرازمانی و فرامکانی است.
۲۶۹۴.

«معنویت گرایی» مصطفی ملکیان و بی تفاوتی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۴۹
موضوع این مقاله، بررسی تأثیر روایت معنویت گرایانه مصطفی ملکیان از زندگی خوب بر بی تفاوتی اجتماعی (Social Apathy) به ویژه در میان نخبگان است. بی تفاوتی اجتماعی در میان نخبگان، میتواند عوارض مهمی برای زندگی جمعی فراهم سازد. در جامعه شناسی نخبه گرایانه، جنبش ها و تغییرات اجتماعی نه محصول کنش توده ها که حاصل مشارکت فعال نخبگان در حوزه عمومی است. از این رو، گرایش نخبگان به بی تفاوتی اجتماعی، باعث کاهش توان جامعه برای مواجهه با مشکلات عمومی می شود.
۲۶۹۵.

تحلیل شناختی طبع قلب با تأکید بر نمابرداری ساختاری در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نمابرداری قلب طبع نمابرداری ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۴۹۹
طبع یکی از موانع کارکردهای قلب است که در آیات قرآن در کنار قلب به کار رفته است. طبع از یک سو به خدا و از سوی دیگر به رفتار انسان ها مرتبط است. با به کارگیری دستور زبان شناختی و نمابرداری شناختی جایگاه این مانع با دقت بیشتری روشن می شود و نسبت ارتباط آن با خدا و افعال انسان روشن می گردد. ضرورت این پژوهش در پرداختن به جایگاه معرفت شناختی و کلامی (مسئله اختیار و طبع الهی بر قلب) است. این پژوهش بر اساس الگوی نمابرداری شناختی از روشِ معناشناسی شناختی رابطه طبع قلب با پدیده های مرتبط را بررسی می کند. طبع به عنوان فعل خداست و به معنای عدم هدایت نیست؛ یعنی صرفاً جنبه عدمی ندارد، بلکه جنبه وجودی دارد و واقعاً خدا عمل طبع را انجام می دهد. طبع ارتباط مستقیم با اعمال کافرانه و منافقانه دارد و نتیجه طبع در این است که دریچه قلب در دریافت معارف وحیانی بسته می شود و از سوی دیگر نمی تواند از معارف دریافت شده وحیانی معرفت جدیدی تولید کند؛ اما کارکردهای دیگر قلب نقصانی نمی یابد و راه برای هدایت باز است.                                            
۲۶۹۶.

از صورت منطقی تا صورت زندگی: بررسی انتقادی دنیل هوتو از ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صورت منطقی صورت زندگی توصیف غایت کارکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۲۲
از آنجا که ویتگنشتاین دارای دو فلسفه است، یکی از دغدغه های مفسران او، درک ارتباط بین دو فلسفه اوست. هوتو از جمله مفسرانی است که تلاش کرده ارتباطی وثیق میان فلسفه های او برقرار کند تا تفسیری منسجم و سازگار از آن ها ارائه دهد. به اعتقاد او، چنین دیدگاهی منجر به رفع اختلافات سطحی و عمیق در فلسفه های ویتگنشتاین می شود. به بیان هوتو، بستر یکپارچه ای که فلسفه های ویتگنشتاین را به هم مرتبط می کند «غایت فلسفه» از نظر او، و رویکردش نسبت به «ماهیت و معنای زبان» است. بنابر تفسیر هوتو، غایت فلسفه در دو دوره فکری ویتگنشتاین توصیف بوده است. اما رویکرد فلسفی او در مورد ماهیت زبان دچار تحول شده است: تحول از صورت منطقی به صورت زندگی. همت هوتو بر این است که نشان دهد این تحول خواست اصلی ویتگنشتاین نبوده، و در اثر روشی که برای ارائه تفکر خود برگزیده، پیش آمده است. او رویکرد ویتگنشتاین در فلسفه دوم را که برمبنای نگرش کارکردی است صحیح می داند، اما رویکرد او در فلسفه اول را بر مبنای نظریه تصویری و ناصحیح می خواند، و معتقد است سردرگمی ویتگنشتاین باعث وقوع این رویکرد ناصحیح شده است. هوتو قصد دارد روش فلسفه دوم را به فلسفه اول تسری دهد تا کل فلسفه او با یک غایت و یک رویکرد مورد تفسیر قرار گیرد. گرچه نتیجه ای که هوتو می گیرد بدیع است، اما به این امر می انجامد که در رساله، نکته قابل ملاحظه ای وجود ندارد که ارزش حفظ کردن داشته باشد.
۲۶۹۷.

تحلیل و بررسی معجزه به مثابه معضل شر از دیدگاه جیمز کلیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا معجزه شر معضل جیمز کلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳
معضل شر و مسئله ی معجزه، از مسائل فلسفه ی دین است که در غرب و شرق موجب پیدایش انواع چالش های جدی گردیده است. کلر معجزه را به مثابه ی معضل دانسته است و آنرا به منزله ی مسئله سوم شر مطرح ساخته است. کلر دو هدف کلی را برای معجزه ازهم متمایز می سازد:برخی معجزات معرفتی و برخی دیگر عملی هستند. به باور کلیر، احتمال وقوع معجزات به هر دو معنای مسئله ی شر را تقویت کرده و با توجه به صفاتی همچون قادر و عالم مطلق و نیک-خواهی محض خداوند آن را به یک معضل تبدیل می کند. ازنظر متکلمین مسلمان اولا معجزه از جهت خرق عادت هر چند با روش مرسوم علوم تجربی نوین وفهم متعارف که گاهی ازآن به قوانین طبیعت تعبیر میشود، قابل تبیین نیست، ولی با این وجود اینکه مدعی شود معجزه باید قانونی از قوانین طبیعت را نقض کند، آنگونه که در تلقی متفکران جدید مغرب زمین رایج بوده است، ضروری به نظر نمیرسد، زیرا معجزه صرفا با قوانین علوم تجربی وبا تجربه عادی وروزمره انسان مخالف است، نه اینکه خارج از قانون وقواعد عقلی-فلسفی باشد. ثانیا، معجزه حجت عمومی خداوند است و آن نه تنها برای فرزانگان سودمند است، بلکه برای همگان مفید وحجت آن غیر قابل انکار است.
۲۶۹۸.

تحلیل بنیادین هگل از کار در بخش خدایگانی و بندگی پدیدارشناسی و نقد مارکس از آن و برنهادن پراکسیس به مثابه بنیانی جدید در افق فکر هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدایگانی و بندگی کار بازشناسی پراکسیس بیگانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۶۴۸
مارکس در دست نوشته های اقتصادی-فلسفی 1844 صراحتاً دستاورد بزرگ هگل در پدیدارشناسی روح را کشف ذات کار اعلام می کند. اما در همان جا بیان می کند که فهم هگل از کار یک سویه و انتزاعی است و وی فقط جنبۀ مثبت کار را دریافته است. مدعای ما در این مقاله آن است که مارکس در آثار اولیۀ خود بنیانی فلسفی مبتنی بر مفهوم کار (پراکسیس) در افق فکر هگل برمی نهد و به میانجیِ آن حلّ و رفعِ دیالکتیکیِ (Aufhebung) فلسفۀ نظرورزانۀ هگل را رقم می زند. در این راستا، ابتدا فهمِ بنیادین و متافیزیکیِ هگل از مفهوم کار را با عطفِ نظر به بخش «خدایگانی وبندگی» پدیدارشناسی صورت بندی می کنیم. یعنی نشان خواهیم داد که چگونه کار در هگل مبنایی برای پیوند سوژه و ابژه است. سپس درصدد خواهیم بود تا نشان دهیم مارکس چگونه با اقتضائات منطقِ دیالکتیکیِ هگل، یک سویه گی اندیشۀ هگل را نقد کرده و پراکسیس را به مثابۀ تنیدگیِ سوژه و ابژه تألیف می کند.
۲۶۹۹.

بررسی نظریۀ تغییر مفهومی پل تاگارد و نتایج آن بر مسئله ی پیشرفت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب علمی تغییر مفهومی ناهمسنجگی پیشرفت علمی پُل تاگارد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۵۴۲
 تغییر مفهومی و بررسی نتایج آن بر تاریخ علم همواه یکی از مسائل چالش برانگیز در مباحث تاریخ و فلسفه ی علم بوده است. در این مقاله ابتدا به معرفی آرای پُل تاگارد یکی از فیلسوفان طرفدار فلسفه ی علم محاسباتی در مورد چیستی و چگونگی تغییر مفاهیم می پردازیم و بر این اساس، به رویکرد او به تاریخ علم از جهت انباشتی بودن یا انقلابی بودن اشاره خواهیم کرد. از نظر تاگارد، شواهد و روش ها دست کم چیزهایی هستند که در اکثر انقلاب های علمی بین نظریه ی موجود و نظریه ی جایگزین مشترک هستند. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که این ادعا با رویکرد کل گرایی معناشناختی تاگارد سازگار به نظر نمی رسد. همچنین با موردکاوی تاریخی در خصوص انقلاب علمی مکانیک کوانتومی در تاریخ علم فیزیک، نشان خواهیم داد که - برخلاف نظریه ی پل تاگارد - تدریجی بودن و همپوشانی نظریه ی موجود و جایگزین دلیلی بر پیوستگی آن دو نیست ؛ زیرا اگر چه مرز دقیقی نمی توان میان آن دو یافت ، اما این به معنای عدم وجود هیچ مرزی نیست و علی الاصول جایی نظریه ی موجود کنار رفته و نظریه ی جایگزین مستقر شده است.
۲۷۰۰.

مابعدالطبیعه و تعریف ارسطویی «انسان حیوان ناطق است» در اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیوان ناطق دازاین زبان نطق هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۰ تعداد دانلود : ۴۸۸
تعریض هایدگر به تعریف ارسطویی «انسان حیوان ناطق است» (ζώον λόγον έχον/زُوون لِگون اِشون) فصلی مفصل و همواره گشوده در اندیشه اوست. به خصوص ترجمه، و به زعمِ او تفسیر لاتینی آن animal rationale (حیوان عاقل) بارها در آثار هایدگر پس از 1935 در خدمت نقادی های همه جانبه اش بر مابعدالطبیعه غربی مشاهده می شود. حیوان عاقلْ فهمی از انسان را بازمی گوید که در بُن مابعدالطبیعه و بر پی اش در بنیان تاریخ فکر و فرهنگ مغرب زمین هست. نوشته حاضر بر آن است که موضوعیت و اهمیت این تعریف را در اندیشه هایدگر نشان بدهد. مباحث مربوط به تعریف ارسطویی به طورِ کلی در دو جهت اصلی بسط داده می شود: نخست، پرسش از انسان، ولی به اعتبارِ آنکه درحقیقت مضمون و محتوای پرسش از وجود است؛ دوم، مسئله زبان؛ اما تأکید پژوهش حاضر بر مسائل مربوط به زبان است. نخست «مقدمه»، موضوعیت پرسش از انسان و نیز تعلقش به پرسش از وجود را نشان می دهد. پس از آن، بخش اول براساسِ درس گفتار مفاهیم اصلی مابعدالطبیعه حدود تقریبی نظام مسائل زبانی برآمده از این تعریف را معلوم می کند. هایدگر مبنایش را برای طرح آنها بر λόγος (لوگوس) به معنای نطق یا سخن می گذارد که آن را هم از همین تعریف ارسطو برگرفته است. سرانجام، بخش دوم همان مسائل را در وجود و زماننشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان