مقالات
حوزه های تخصصی:
بیش از صد سال از انتشار جمله های طبیعیات و الهیات الشفاء، دانشنامه مشهور فلسفی ابن سینا، در مطبعه دارالفنون در تهران می گذرد. این اثر دو جلدی که به ویراست «چاپ سنگی طهران» نامبردار است، سنگ بنایی مهم در عرصه ابن سینا پژوهی در منابع عربی باید قلمداد گردد. این اثر موجبات التفات به کتاب الشفاء را در سطح ملی و بین المللی فزونی بخشید. در ایران قریب به نیم قرن پس از نشر آن، سه فن نخست طبیعیّات الشفاء به همّت محمد علی فروغی (1321-1294) به فارسی ترجمه شد. انتشار همین ترجمه بود که میرزا مهدی مدرس آشتیانی (1332-1268) را بر آن داشت تا مناقشات خود را به تفصیل ناظر به ترجمه کتاب از منظر متن شناسی و فلسفی بیان کند. بیرون از ایران، فن سماع طبیعی الشفاء به ترتیب در چهار کشور مصر، لبنان، ترکیه و آمریکا نشر یافت و قلمرو پژوهش در باب طبیعت شناسی ابن سینا در سطح جهانی گسترده تر شد. در این میان، چاپ قاهره (که در اوایل دهه 1950 میلادی انتشارش آغاز شد) در کنار چاپ سنگی طهران تأثیری شگرف بر پژوهشگران سنّت ابن سینا پژوهی مبتنی بر منابع عربی پدید آورد که تا آن روزگار عمدتاً نه از سنّت ابن سینا پژوهی لاتینی که قدمتی نهصد ساله داشت آگاهی داشتند و نه بدان ابراز تمایل نشان می دادند. بر پایه تصحیح های امروزی متن عربی و مطالعات و ترجمه های مبتنی بر آن متن، می توان گفت که ابن سینا حقیقتاً پس از تأثیر شگرفی که بر اروپا در سده های میانه و رنسانس داشته است، دیگر بار، جهانی شد.
Experience and the Space of Reasons Rorty and McDowell on Kant and Wittgenstein(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
John McDowell and Richard Rorty draw on Kant’s influential account of experience. For Rorty, Kant is the antagonist who succumbs to foundationalism or what Sellars calls the Myth of the Given and Wittgenstein is the hero who helps in overcoming the siren call of the Myth. McDowell, however, is ambivalent toward Kant. With Sellars, he applauds Kant as the hero who helped us vanquish the Myth of the Given. But he argues that Kant failed to recognize the full strength of his account of experience and capitulated to a subjective idealism. Wittgenstein, for McDowell, is the hero who helps us achieve an account of experience that gets to the things themselves. I adjudicate the philosophical and the exegetical tensions between Rorty and McDowell and support the latter’s approach to experience and to the reading of Kant and Wittgenstein.
مبادیِ فلسفیِ «قواعد» در علومِ اجتماعی از وینچ تا دیویدسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشم به تحلیلِ فلسفیِ جایگاه و نقشِ «قواعد» در چارچوبِ زندگیِ اجتماعی بپردازم، و نشان دهم که یک علم اجتماعیِ قواعدبنیاد چه مبادی و لوازمی دارد. در این راستا، ابتدا بحثهای کلاسیکِ وینچ دربابِ «کنشهای معنادار» را بازسازی می کنم، و نشان می دهم که چگونه وینچ با تحلیلِ «زندگی اجتماعیِ قاعده مند» نوعی «جامعه شناسی تفسیری» پی می ریزد. سپس به سه نقدِ اصلی به استناد به «قواعد» به عنوان منبعِ تحلیلهای جامعه شناختی می پردازم، که به نظر می رسد خزانه فلسفیِ وینچ برای پاسخ به آنها کفایت ندارد. در گامِ آخر این ادّعا مطرح می گردد که بسیاری از این نقدها به فقدانِ نوعی «نظریه عاملیت» در «نظریه ساختاریِ» ویتگنشتاینیِ وینچ بر می گردد، و از اینرو می توان با افزودنِ یک نظریه عاملیتِ مقتضی آن نقدها را پاسخ گفت. بدین منظور، ایده های دیویدسن، دیگر فیلسوفِ تفسیرگرای سده بیستم، به عنوان منبعی ارزشمند برای دستیابی به فهمِ بهتری از رابطه کُنشگران با قواعدِ اجتماعی معرّفی می شود.
نسبت میان نظر و عمل در ارسطو بنا بر تفسیر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو به نسبت نظر و عمل در دفتر ششم از کتاب اخلاق نیکوماخُس در طی تعریف دو مفهوم کیاست (phrónesis) و درایت (sophía) می پردازد. این دو مفهوم هر دو از فضایل عقلی اند و با مفهوم عقل (noûs) ارتباطی تنگاتنگ دارند. البته قرار گرفتن کیاست در کنار دیگر فضایل عقلی شامل درایت (sophía)، فن (techne) و معرفت (episteme) و بشمار آوردن آن چون یکی از انحاء ناپوشیده سازی (aletheuein) برای هیدگر این امکان را فراهم می آورد تا مانع از ورود این مفهوم به حوزه مباحث اخلاقی شود. او سه صفت برای مفهوم phrónesis قائل است: یکم دیدِ پیرامون نگر (umsichtig) داشتن؛ دوم مصمم (entschlossen) بودن و بالاخره وجدان یا شعورِ باطن (Gewissen) داشتن. بنا بر نظر هیدگر آنچه در نسبت میان phrónesis و sophía آشکار می شود، پیوند فلسفه با دانشی است که ما را در کارهای روزمره راهبر است.
مطالعه تطبیقی آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار در باب معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به شکل گیری جریان های شناخت شناسانه ی متفاوت در شناخت هنر اسلامی، به نظر می رسد از آنجایی که حکمت معنوی اسلام در صورت و معنای هنرهای آن متجلی است، پژوهشگران درتبیین چیستی معماری اسلامی از وجوه مختلف آن غافل مانده اند. پژوهش حاضر باهدف مطالعه ی تطبیقی آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار به دنبال تبیین چیستی معماری اسلامی است. سنت گرایان با رویکردی معناگرا، معماری اسلامی را در قالب قواعدی فراتاریخی و فرازمانی، متاثر از جوهره ی اسلام می دانند و تاریخ باوران با توجه به آموزه های فلسفه ی تاریخ هگل، معماری اسلامی را ادامه ی هنر بیزانسی و ساسانی می شمارند. با مفروض دانستن اینکه علیرغم تفاوت روش شناختی در رویکرد ایشان، معماری اسلامی را باتوجه به نقش مولفه ی دینی تبیین می کنند؛ سؤال این است تفاوت دیدگاه آنان چه تاثیری در تعریف شان از معماری اسلامی دارد؟ یافته ها نشان می دهد بورکهارت، شکل گیری معماری و عناصر آن را برگرفته از سنت های دین اسلام می داند؛ اما گرابار از اسلام به عنوان مولفه ای فرهنگ ساز در کنار مولفه های تاریخی و اجتماعی یاد می کند.
رویکرد اریگن اسکندرانی در خداشناسی: بررسی ادله اریگن در امکان شناخت خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امکان شناخت خدا از مهم ترین پرسش های الهیاتی در ادیان مختلف است. در پاسخ به این سؤال که آیا می توان خدا را شناخت یا خیر مطالب مختلفی بیان شده و ادله مختلفی اقامه شده است. در این میان اریگن اسکندرانی از بزرگترین الهیدانان صدر مسیحیت و صاحب اولین الهیات نظامند مسیحی، دلایلی در دفاع از امکان شناخت خدا بیان کرده است که در این مقاله این ادله از میان آثار او استخراج، واکاوی و بررسی شده اند. اریگن اسکندرانی با دو دلیل عقلی و سه دلیل نقلی ممکن بودن شناخت خدا را اثبات می کند. وی با معرفی مسیح به عنوان یگانه میانجی (لوگوس) و حکمت مجسم، تنها راه شناخت خدا را شرکت در ذات مسیح و تمسک به او برمی شمرد. با این حال اعتقاد اریگن به ممکن شدن شناخت خدا به واسطه تجسد مسیح برای عموم مردم، با دلایل عقلی ای که بیان کرده است سازگار نمی نماید.
ترجمه ریشه ای و تفسیر ریشه ای، مقایسه دو آزمایش ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلارد کواین در آزمایش ذهنی معروف ترجمه ریشه ای سعی دارد از برخی مواضع فلسفی خود در باب معنا و ارجاع دفاع کند. او در ترسیم شرایط اولیه این آزمایش مفروضاتی دارد و همین مفروضات مسیر استدلال های او را جهت دهی می کنند. برخی از این مفروضات در تفسیر ریشه ای دونالد دیویدسون مورد مناقشه قرار می گیرد. دیویدسون بستر اولیه بحث (استفاده از آزمایش ذهنی ترجمه/تفسیر ریشه ای) را از کواین وام می گیرد ولی برخی از مفروضات اولیه آن را مورد انتقاد قرار می دهد. از نگاه دیویدسون این مفروضات کار ترجمه/تفسیر ریشه ای را ناممکن می کنند. این رویکرد انتقادی دیویدسون منجر می شود بین ترجمه ریشه ای کواین و تفسیر ریشه ای دیویدسون سه تفاوت عمده ایجاد شود. این تفاوت ها فهرست وار عبارتند از (1) دیدگاه نزدیک باش کواین؛ که منجر به عصب شناختی شدن ترجمه و معنا می-شود، در برابر دیدگاه دورباش دیویدسون، (2) پذیرش یا عدم پذیرش رویکردهای گزاره ای و حالت های ذهنی، و (3) تفاوت در روایت های حمل به صحت. در اینجا این تفاوت ها را مورد بررسی قرار می دهیم.
بدهی چیته در بودایی مهایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مطرح در سنت بودایی و به ویژه بودایی مهایانه مفهوم " بدهی چیته" است.مفهوم بودایی بدهی چیته در دو معنای اولیه و ثانویه یا جزیی وکلی به کارمی رود. بدهی چیته درمعنای اول که می توان آن را بیداری دل ترجمه کرد تقریبا معادل مفهوم یقظه در عرفان اسلامی است، و آن سرآغاز مسیری است که یک سالک بودایی طی می کند تا خود و سایر موجودات را از رنج نجات و به رهایی برساند. به همین دلیل این مفهوم در بودایی مهایانه دارای اهمیت ویژه است. در این طریقت بدهی چیته از گام های دهگانه "بدهی ستوه "یا سالک آرمانی این طریق در سیر وسلوک عرفانی به شمار نمی آید و آن را از مقدمات ورود سالک به طریقت می دانند.بدهی چیته در معنای کلی و اصلی امری وجودی و مطلقی است که همگان در ذات خود از آن بهره مند هستند و تا ابد بدون تغییر باقی می ماند. این مفهوم از بدهی چیته معادل "شونیتا،" "دهرمه کایه "و "تتهتا "است.
تصحیح رساله «توجیه کلام الشیخ الرئیس فی إثبات الواحد لا یصدر عنه إلّا الواحد» از میرزا ابراهیم همدانی به همراه مقدمه تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «الواحد» یکی از قواعد جنجالی در فلسفه و کلام اسلامی است. فیلسوفان برای تبیین آفرینش از این قاعده استفاده کرده و سعی در برهانی کردن آن داشته اند. یکی از برهان هایی که برای قاعده الواحد اقامه شده برهان ابن سیناست. فخر رازی به این برهان اشکال گرفته است، ولی دوانی از برهان ابن سینا دفاع کرده است. یکی از فیلسوفان کمترشناخته شده به نام میرزا ابراهیم حسینی همدانی نیز در رساله ای کوتاه به اشکال فخر جواب داده است. به نظر او، اگر علتی دو معلول داشته باشد، آنگاه هر کدام از این معلول ها نسبت به آن علت خصوصیتی دارند که دیگری ندارد. فی المثل «آ» خصوصیتی با علت دارد که «ب» آن خصوصیت را ندارد و بالعکس. باتوجه به اینکه اگر واحد حقیقی مصدری برای آ و برای غیر آ باشد، آنگاه لازم می آید بر واحد حقیقی خصوصیتی که با «آ» دارد غیر از خصوصیتی باشد که با «ب» دارد و اگر این واحد، واحد حقیقی باشد، آنگاه لازم می آید که از حیثیت واحد هم مصدر برای غیر«آ» باشد و هم مصدر برای غیر«آ» نباشد و این تناقض است. در نوشته حاضر رساله همدانی را تصحیح انتقادی کرده و برهان ابن سینا و اشکالات و دفاع های مربوط به آن را تحلیل کرده ایم.
تبیین دلایل ابن سینا برای اسناد صدق و کذب به گوینده خبر در تحلیل قضیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از مشخصه های نظام منطق سینوی، چگونگی بیان چیستیِ قضیه است. در این نظام از منطق قضیه قولی دانسته شده است که می توان گوینده ی آن را در آن چه اظهار کرده صادق یا کاذب دانست؛ درحالی که در دیگر نظام های منطق صدق و کذب را ویژگیِ خود قضیه دانسته اند. در مقاله ی حاضر تلاش کرده ایم تا با ارائه ی تبیینی نوین از این مشخصه ی منطق سینوی، دلایل این بیان از قضیه و برتری آن را نسبت به دیگر نظام های منطق ارسطویی مشخص نماییم. بر اساس این تبیین می توان دلیل ابن سینا را در بیان خود در مورد قضیه این چنین بیان نمود که اولاً او درصدد ارائه ی معیاری برای تشخیص قضیه بوده است تا از مشکل دور در تعریف قضیه رهایی یابد؛ ثانیاً ازآن جایی که ابن سینا نه قضیه بالقوه بل که قضیه ی بالفعل را حامل اولیه ی صدق و کذب می داند، صدق و کذب را به گوینده ی قضیه ی بالفعل، یعنی شخصی نسبت می دهد که حکمی را اظهار می کند.
بررسی تطبیقی مفهوم حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از حقیقتِ مطلق که در واقع بحث از ذاتِ متعال است از مهم ترین مباحث ادیان و مکاتب عرفانی در طول تاریخ بوده است. ذاتِ حق، غیب الغیوب و فاقد هرگونه تجلی و ظهور، حتی تجلی غیبی است و حقیقتی مبرا از نام و نشان است. مبحث حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی ریشه در متون دینی و مقدس دارد. در متون مقدس هر دو اندیشمند، حق در مقامِ ذات، حقیقتی ورای جهان پدیداری و متمایز با خلق است و در تعالی و تقدس خود هیچ گونه ارتباط و نسبتی با هستی ندارد. به همین دلیل معرفت و شناخت و ایجاد هر نوع ارتباطی با او غیر ممکن است. حق در مرتبه ذات، خاصیت بیان ناپذیری دارد و مهم ترین شیوه در توصیف آن سکوت است. از این روی، در این پژوهش کوشیده ایم به بررسی مفهوم حقیقت مطلق در اندیشه ناگارجونه و ابن عربی بپردازیم.
تصحیح علمی -انتقادی رساله «النیروزیّه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقاله: نیروزیّه نام رساله ای از ابن سینا در تفسیر قرآن است که در آن بر اساس اصول فلسفیِ خویش و نیز بر اساس حساب جمل، تلاش می کند تا حروف مقطّعه قرآنی را تفسیر کند. ابن سینا در ابتدای این رساله مقدمه ای ذکر می کند و در آنجا توضیح می دهد که این رساله را به رسم هدیه نوروزی به شخصی با لقب «الشیخ الأمیر» تألیف کرده است. نام مهدی ألیه نامی مبهم است و در نگاه اوّل با هیچکدام از اطرافیان و معاصران ابن سینا انطباق کامل ندارد. از این رو بررسی و پژوهش در هویّت مهدی إلیه از جمله جنبه های مهم این اثر است. از جمله ابعاد دیگر پژوهش در این اثر، تحقیق در روش ابن سینا در تفسیر حروف مقطّعه و ارتباط آن با سایر آثار ابن سینا است. تصحیح انتقادی این اثر بر مبنای چهار نسخه برگزیده انجام شده که قدیمی ترین آن ها نسخه ای متعلق به سال 702 هجری قمری است. دکتر لیلا کیا خواه