ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۲۵۸۱.

کاربست معرفت فطری در اثبات وجود خدا از منظر دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثبات وجود خدا امکان شناخت خدا خداشناسی فطری خداشناسی فطری دکارت و صدرا فطرت معرفت فطری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۳۰۰
کاربست معرفت فطری در اثبات واجب از منظر صدرا و دکارت تلاشی است برای بازخوانی نقش فطرت در اثبات وجود خدا در دو بستر فکری مختلف و بازنمایی وجوه اشتراک و افتراق ایشان در مباحث اساسی خداشناسی به منظور یافتن مبنایی استوار در نیل به معرفت یقین بخش در گزاره های الهیاتی که در این پژوهش تطبیقی با روش توصیفی، تحلیلی به آن پرداخته شده است. فطرت مندی شناخت و اثبات وجود خدا و به کارگیری روش درون نگری در معرفت خدا، از مهم ترین وجوه اشتراک و تفاوت در نوع و متعلق معرفت فطری و اختلاف در حد وسط براهین فطرت، از مهم ترین وجوه افتراق میان این دو نگرش است. وجود اختلاف در نظام فلسفی و مبانی معرفت شناختی از جمله نگاه اصالت وجودی صدرایی و اعتقاد به علم حضوری و به کار گیری ابزار وحی و شهود عرفانی در کنار عقل، از یک سو و مبنای اصالت ماهوی و بی توجهی به علم حضوری و به کارگیری صرف عقل یا شهود عقلانی از جانب دکارت سبب تقابل میان نگاه عرفانی صدرالمتألهین نسبت به مبدأ متعال با نگاه فلسفی و مقیاس صرفاً ریاضی دکارت در حوزه مباحث خداشناسی شده است؛ با این حال متفق بودن در برخی مبانی، آنها را به آرای مشترک و مشابهی در امکان شناخت ذات و براهین اثبات وجود خدا مبتنی بر معرفت فطری رسانده است.
۲۵۸۲.

ارزیابی نظریه هرمنوتیکی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپینوزا متن مقدس مؤلف و مفسر نظریه هرمنوتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۳۰۵
نیاز به ارائه نظریه ای هرمنوتیکی درباره تفسیر متون مقدس اهمیت زیادی دارد. باروخ اسپینوزا الهی دان و فیلسوف یهودی نیز در واکنش به تفسیرهای ناروا از کتاب مقدس کوشیده است تا نظریه ای هرمنوتیکی ارائه دهد. در این مقاله ابتدا با تکیه بر نقش چهار مؤلفه اساسی مؤلف، مفسر، متن و روش در فرایند تفسیر، و با مراجعه به آثار اسپینوزا، نظریه هرمنوتیکی وی توضیح داده شده، سپس با اشاره به دشواری های نظریه اسپینوزا از دیدگاه خویش، نظریه او با رویکردهای هرمنوتیک سنتی، مدرن و پست مدرن مقایسه شده است. در ارزیابی، اگرچه نظریه هرمنوتیکی اسپینوزا ذیل رویکرد هرمنوتیک سنتی قرار داده شده، نشان داده شده است که با تقریرهای پیش از خود فاصله گرفته و تا حدودی راه را برای هرمنوتیک مدرن گشوده است. توجه اسپینوزا به تأثیر آگاهی مفسر از زمانه، باورها و دیدگاه های نویسندگان متن مقدس در فرایند تفسیر از نکات مثبت نظریه وی به حساب آمده، ولی برخی مؤلفه های نظریه وی مانند ناواقع گرایی متن مقدس، توصیه وی به کنار نهادن دیدگاه ها و باورهای مفسر، خودبسندگی فهم کتاب مقدس با تکیه بر اصل معرفتی آن، نادیده گرفتن بسیاری از آموزه های کتاب مقدس غیرقابل دفاع دانسته شده است.
۲۵۸۳.

فناناپذیری اگزیستنز در فلسفه یاسپرس با تأکید بر مرگ اندیشی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اگزیستنز جاودان فناناپذیری مرگ یاسپرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۹۵
هسته اصلی تفکر فلسفی یاسپرس وجود انسان و به ویژه اگزیستنز است. تمام عقاید فلسفی دیگر او به همین موضوع محوری مربوط می شود. مفهوم اگزیستنز یاسپرس بیانگر واقعیت غیرتجربی، غیرانضمامی فرد و شخصیت واقعی است که می تواند از زمان عینی فراتر رود. این مقاله تصور یاسپرس از مرگ را بررسی و با استفاده از روش تحقیق تحلیل مفهومی از نوع بسط مفهوم به روشن سازی مفهوم وی در مورد مرگ و فناناپذیری اگزیستنز پرداخته و سعی کرده است درک بهتری از وجود انسان در این جهان را ارائه دهد. از دیدگاه یاسپرس، واقعیت مرگ بیولوژیکی مربوط به دازاین است، درحالی که موقعیت مرزی مرگ، که ممکن است به تحقق خود واقعی فرد منجر شود، متعلق به اگزیستنز است. او می کوشد نشان دهد که اگرچه انسان موجودی فانی است، جنبه استعلا نیز دارد و به موجود فیزیکی صرف در جهان قابل تقلیل نیست. یاسپرس در تلاش برای تبیین جنبه استعلایی انسان، اگزیستنز را فناناپذیر و نامحدود می داند. فناناپذیری اگزیستنز از نظر یاسپرس به معنای زندگی پس از مرگ در قلمرو دیگری نیست، بلکه فرد می تواند در زمان زنده بودن احساس فناناپذیری را در لحظه ای وجودی تجربه کند. طبق دیدگاه او، این لحظه جاودانه بی زمان است، به این معنا که روابط گذشته، حال و آینده، همان طورکه ما آنها را درک می کنیم، در آن اعمال نمی شوند، بلکه همزمان در آن لحظه بدون زمان درک می شوند.
۲۵۸۴.

نظریه تشابه ضرورت یا تکثر معانی امر ضروری در متافیزیک دلتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو ضرورت ضروری متافیزیک دلتا تشابه امکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۲۰۲
در متافیزیک دلتا پنج تعریف برای امر ضروری بیان شده است که فهم نسبت این تعاریف با یکدیگر، نقش مهمی در رهیافت ما به ضرورت در فلسفه ارسطو ایفا می کند. نحوه اشتراک معانی گوناگون «ضروری» یادآور معانی متفاوت موجود در متافیزیک گاما است که ارسطو در آنجا با بیان مثال های «طبی» و «سالم،» به مقوله تشابه نسبت یا تشابه حمل می پردازد؛ به نحوی که طبیعت واحد و مشخصی همچون «بودن» هست که تمامی مصادیق و معانی موجود با آن طبیعت نسبتی دارند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که چگونه انحای گوناگون کاربرد ضرورت، بیانگر طبیعت واحدی برای آن است و بنابراین، نمی توان ضرورت را مشترک لفظی محض (نامرتبط) در آثار ارسطو دانست. در میان پنج معنای بیان شده از «ضروری» در متافیزیک دلتا، معنای چهارم، معنای اصلی ضرورت است که درواقع تعریف امر «ضروری» برمبنای ممکن است. نسبت معانی دیگر ضروری به این معنای پایه، از جنس مشترکات لفظی خاص یا در نسبت با ( pros hen ) یک چیز و مبدأ هستند. تعاریف چندگانه «ضروری» دالّ بر تشابه میان آنها است، نه اشتراک لفظی یا معنوی در تعاریف. تقسیم «ضروری» به معانی گوناگون، تقسیم جنس به انواع مختلف آن نیست. نظریه تشابه یا آنالوژی ضرورت مستلزم فهم از تعریف و ماهیت ضرورت به نحو خاصی در هریک از موارد استعمال واژه است. نسبتی که هرکدام از معانی با معنای اصلی برقرار می کند، تعیین کننده درجه و مرتبه متافیزیکی ضرورت در آن معنا است. معانی دیگر ضروری نزد ارسطو به موجب این معنا و براساس نسبت منطقی تشابه، ضروری نامیده می شوند.
۲۵۸۵.

آگاهی به اشیای مادی؛ حضوری یا حصولی(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حضور حصول مادی امتداد تجرد ربط وجودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۱۹۵
علم حضوری عالم (خواه واجب تعالی، خواه مجردات عالی و خواه انسان)، به شیء مادی از جمله مسائل عویصه در حکمت است که متفکران درباره آن اختلاف د ارند و برخی به عدم تعلق علم به مادیات قائل شده اند و برخی به تعلق علم به آن. دلایل مختلفی نیز برای عدم حضور بیان شده که بازگشت برخی به خود شیء مادی است و برخی دیگر به ویژگی علم و برخی نیز به عالم باز می گردد. در این مقاله بر آنیم تا با روش تبیین و توصیف، از هر سه جنبه به مسئله بپردازیم و مانع بودن هر یک را بررسی کنیم. حاصل پژوهش نیز این است که ویژگی امتداد و پراکندگی اشیای مادی و همچنین ویژگی تجرد علم و ربط وجودی بین عالم و معلوم مانع تعلق علم به اشیای مادی نیست؛ زیرا اولاً اشیای مادی اگر از حیثی ممتدند، از حیثی دیگر غیر ممتدند؛ ثانیاً تجرد شرط معلوم بودن نیست؛ ثالثاً گونه ای دیگر از ربط مثل شأن بودن می تواند موجب حضور باشد.
۲۵۸۶.

تبیین فلسفی روایات مربوط به تأثیر محیط طبیعی بر دریافت های ادراکی انسان (براساس نفس شناسی ابن سینا)(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: احادیث بدن تبیین عقلی طبیعت قوای ادراکی مغز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۰۶
در منابع روایی احادیثی وجود دارد که به نوعی بیانگر تأثیرات مستقیم یا غیرمستقیم زیست بوم انسان و موقعیت جغرافیایی وی بر شکل گیری ادراکات اوست. همچنین برخی از روایات نیز مستقیماً تأثیر خوردنی ها بر کارکرد و توانایی ادراکی انسان را خاطرنشان ساخته است. براساس تبیین عقلی ابن سینا از تأثیر طبیعت بر نفس، علت تأثیر این عوامل بر قوای ادراکی و نفس انسان، مشابهت عنصری بدن انسان و عناصر طبیعت ذکر شده است از نگاه ابن سینا نقش کلیدی بخشی از بدن، یعنی مغز در ادراکات انسانی و نیز مشابهت عنصری همه این موارد با یکدیگر، از دیگر علل تأثیر طبیعت بر نفس است. تأثیر مغز بر ادراک و تأثیر عناصر بر مغز باعث تغییراتی در قوای ادراکی می شود؛ به گونه ای که تفاوت عناصر موجب تفاوت کارکرد مغز و تفاوت کارکرد مغز نیز موجب قوت و ضعف یا تنوع و اختلاف در ادراک و معرفت می گردد.
۲۵۸۷.

جایگاه اسطوره در دیالوگ های افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالوگ های افلاطون دیالکتیک اساطیر یونان اساطیر غیرفرجام شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۳۷
کانون این مقاله بررسی جایگاه اسطوره در دیالوگ های افلاطون است. این مقاله با رویکرد توصیفی_تحلیلی به این مسائل اشاره دارد که دیالوگ های افلاطون در دوره های مختلف دارای چه ویژگی هایی است؟ و رویکرد افلاطون نسبت به اسطوره در دیالوگ های آغازی، میانی و پایانی چه تغییری پیدا می کند؟ در این راه، ما نخست به بررسی ایراد دیالکتیک در دیالوگ های سقراطی و سپس به نحوه استفاده افلاطون از اسطوره در دوره های مختلف می پردازیم و توضیح می دهیم که بکارگیری اسطوره در دیالوگ های سقراطی برخلاف دوره های دیگر که به منظور افزودن بُعدی دینی یا اسطوره ای و یافتن راه حل برای مسائل مهم فلسفی است؛ در آن دیالوگ ها به جهت تقریب به ذهن و بیان تمثیل صورت می گیرد. در نهایت با تقسیم اسطوره های دوره های بعد به دو دسته کلی فرجام شناختی و غیرفرجام شناختی، به توضیح موضوع و محتوای خاص دسته دوم این اسطوره ها و علت بهره مندی از آنها می پردازیم.
۲۵۸۸.

نقش نظریه تطابق عوالم در علم الهی و حل معضل اصلی معرفت شناسی در نظام صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تطابق عوالم علم الهی معرفت شناسی تطابق وجودی تطابق ماهوی عین و ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۴۴۲
ملاصدرا نظریه تطابق عوالم را از عرفان برای اثبات علم تفصیلی خداوند در مقام ذات وارد فلسفه خویش می نماید. ایشان بدون کمترین انحرافی از اصالت وجود و بدون آنکه کوچک ترین آسیبی به وجود بحت و صرف و بسیط بودن خداوند برسد، حضور ماهیات را در عوالم برتر و حتی عالم الوهیت به اثبات می رساند؛ آن گاه با توجه به علم خداوند به ذات خویش، علم خداوند به جمیع اشیا و ماهیات را در مقام ذات به اثبات می رساند. چگونگی حضور ماهیات در عوالم برتر که ثمره تطابق وجودی عوالم است، دستاوردی است که نه تنها علم الهی بلکه معضل اصلی معرفت شناسی یعنی چگونگی حکایتگری مفهوم ذهنی نسبت به خارج را نیز حل می نماید. ملاصدرا وحدت ماهیت را در دو موطن عین و ذهن مسلم می داند و از سوی دیگر این همانی وجودی را مناط علم و منشأ تطابق ماهوی معرفی می کند. با توجه به حدّ وجودبودن ماهیت و تفاوت درجه وجود عینی و ذهنی، چگونگی تطابق ماهوی عین و ذهن محل سؤال بوده و حلّ آن در فهم چگونگی تطابق عوالم است که مسئله مورد پژوهش ماست.
۲۵۸۹.

تحلیل برزخ صعودی و رویدادهای آن با تاکید بر مبانی فلسفی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برزخ متصل برزخ منفصل بدن مثالی تکامل برزخی تجسم اعمال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲
با نظر به اهمیت برزخ و رازآلودی رویدادهای متناسب با آن عالم، پردازش دقیق آن از منظر حِکمی اهمیت ویژه ای می یابد. با توضیح کاربست واژه برزخ در دو معنای صورت و عالَم و نیز تقسیم عالَم برزخ به متصل و منفصل و نزولی و صعودی ابهامات این موضوع تا چندی مرتفع می گردد؛ همچنان که تحلیل بدن مثالی انسان و نسبتش با نفس و بدن طبیعی در توصیف رویدادهای برزخی، نقشی اساسی ایفا می کند. از آنجا که روی آورد این پژوهش رویکردی توصیفی- تحلیلی نسبت به کلمات صدرالمتألهین بوده است، رویدادهایی در برزخ چون تکامل برزخی علمی و نیز تجسم اعمال با اصولی از حکمت صدرایی مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش اصلی تحقیق این است که برزخ صعودی و رویدادهای آن با نظر به مبانی حکمت متعالیه چگونه تحلیل می شود. فرضیه پژوهش بر آن است که با مبانی چون جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقاءب ودن نفس، ح رکت ج وهری و نیز اتحاد عاقل و معقول می توان به تحلیل برزخ صعودی پرداخت.
۲۵۹۰.

بررسی رابطه علم با کمال در انسان از نگاه صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم کمال عقل نظری عقل عملی صدرالمتالهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۰ تعداد دانلود : ۳۵۵
هرچند حکمای یونانی از نخستین اندیشمندانی اند که موضوع کمال در انسان را با رویکردی فلسفی به گفتگو نشسته اند، اما صدرالمتالهین در تحلیلی متفاوت و کم سابقه، پیوندی عمیق میان کمال انسانی و قوه عالمه او برقرار ساخته است؛ آن سان که با شکل گیری شناخت در انسان، کمال غایی او نیز تحقق می یابد. در این پژوهش ابتدا با تقسیم کمال به اولی و ثانوی و تطبیق کمال انسانی بر کمال ثانوی او که عبارت از فعلیت یافتن اوصاف و عوارض مختص انسانی پس از تحقق ذاتش باشد، به تحلیل سرشت کمال پرداخته شده است. پرسش اصلی پژوهش آن است که چه رابطه ای میان کمال انسان و قوه عالمه او برقرار است؟ و فرضیه مقاله بر آن است که با تقسیم قوای انسان به عقل نظری و عملی و ایجاد اتحاد میان کمال انسان و مراتب عقل او به ویژه عقل نظری، رابطه عمیق کمال و علم در انسان فاش می گردد. روی آورد این پژوهش روی آوردی تحلیلی توصیفی است.
۲۵۹۱.

رویکرد تمثیلی در معرفت شناسی تکاملی: نقد و بررسی دیدگاه مایکل روس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی تکاملی رویکرد تمثیلی پیشرفت روند تصادفی مایکل روس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۴۰۹
دو رویکرد اصلی در معرفت شناسی تکاملی وجود دارد: رویکرد تمثیلی یا اسپنسری، رویکرد تحت اللفظی یا داروینی. در رویکرد نخست تلاش برای نشان دادن این است که فرایند رشد فرهنگ و علم، شبیه به فرایند اصلی رشد جانداران در زیست شناسی و بر اساس انتخاب طبیعی است، در حالی که در رویکرد دوم تلاش برای نشان دادن این است که نه تنها رشد و تکامل فیزیکی حیوانات و انسانها، محصول و نتیجه انتخاب طبیعی است، بلکه رشد ساختارهای ذهنی آنها نیز محصولِ انتخاب طبیعی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا مدعا و استدلال های روس در رد رویکرد تمثیلی از قوّت کافی برخوردار است یا نه. اندیشمندان زیادی از این رویکرد حمایت کرده اند، از جمله کارل پوپر، توماس کوهن، استفن تولمین، دونالد کمبل و دیوید هال. روس بر این باور است که اگرچه میان رشد موجودات زنده و رشد معرفت بشری شباهت هایی وجود دارد، لکن تفاوت های قابل توجهی در پیشرفت و روند تصادفی میان آنها نیز وجود دارد که باعث می شود این رویکرد با شکست روبرو شود. ما در این نوشتار با مدعای روس مبنی بر ناکارآمد بودن معرفت شناسی تمثیلی موافقیم، اما بر این باوریم که استدلال های وی در نفی دیدگاه پاره ای از معتقدان به معرفت شناسی تمثیلی همچون کوهن و کمبل از قوت کافی برخوردار نیست.
۲۵۹۲.

تصحیح رساله «توجیه کلام الشیخ الرئیس فی إثبات الواحد لا یصدر عنه إلّا الواحد» از میرزا ابراهیم همدانی به همراه مقدمه تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاعده واحد قاعده سنخیت ابن سینا فخر رازی جلال الدین دوانی میرزا ابراهیم همدانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۴۱۶
قاعده «الواحد» یکی از قواعد جنجالی در فلسفه و کلام اسلامی است. فیلسوفان برای تبیین آفرینش از این قاعده استفاده کرده و سعی در برهانی کردن آن داشته اند. یکی از برهان هایی که برای قاعده الواحد اقامه شده برهان ابن سیناست. فخر رازی به این برهان اشکال گرفته است، ولی دوانی از برهان ابن سینا دفاع کرده است. یکی از فیلسوفان کمترشناخته شده به نام میرزا ابراهیم حسینی همدانی نیز در رساله ای کوتاه به اشکال فخر جواب داده است. به نظر او، اگر علتی دو معلول داشته باشد، آنگاه هر کدام از این معلول ها نسبت به آن علت خصوصیتی دارند که دیگری ندارد. فی المثل «آ» خصوصیتی با علت دارد که «ب» آن خصوصیت را ندارد و بالعکس. باتوجه به اینکه اگر واحد حقیقی مصدری برای آ و برای غیر آ باشد، آنگاه لازم می آید بر واحد حقیقی خصوصیتی که با «آ» دارد غیر از خصوصیتی باشد که با «ب» دارد و اگر این واحد، واحد حقیقی باشد، آنگاه لازم می آید که از حیثیت واحد هم مصدر برای غیر«آ» باشد و هم مصدر برای غیر«آ» نباشد و این تناقض است. در نوشته حاضر رساله همدانی را تصحیح انتقادی کرده و برهان ابن سینا و اشکالات و دفاع های مربوط به آن را تحلیل کرده ایم.
۲۵۹۳.

بررسی انتقادات شاکل علیه نظریه هنجارمندی باور: ارائه «شاهدی» در دفاع از هنجار صدق و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجار صدق هنجار معرفت باور دامنه بلند دامنه کوتاه گزاره خود ارجاع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۴۳۲
بنا بر نظریه هنجارینگیِ باور در معرفت شناسی، باور حالت ذهنی هنجارین می باشد. نسخه های متعددی از این نظریه در متون فلسفی موجود است که در این مقاله به بررسی دو نسخه معروف از آن ها خواهیم پرداخت. نسخه اول ناظر به هنجاری است که اصطلاحا «هنجار صدق» نامیده می شود؛ بر اساس این هنجار «شخص باید به p باور داشته باشد اگر و فقط اگر p صادق باشد» (Shah 2003, 2009). بر اساس نسخه دیگر «شخص باید به p باور داشته باشد اگر و تنها اگر p را بداند» (Williamson 2000, Brown 2010). بحث در باب این نظریات، مبحثی است گسترده که طبعاً بررسی تمامیِ آن ها خارج از محدوده و هدف مقاله پیش رو است. تمرکز ما در این مقاله، ناظر به انتقادات مهمی است که شاکِل (Shackel) مطرح ساخته است. بر اساس این انتقاد، گزاره های خودارجاعی وجود دارند که هنجارهای معرفی شده در ارت.باط با آن ها دچار تناقض می گردند. در این مقاله به نقد و بررسی انتقادات شاکل خواهیم پرداخت.
۲۵۹۴.

ظهور انسان در صنعت (رهیافتی فلسفی به نحوه ظهور انسان در صنعت و شکل گیری «بدن صناعی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صنعت انسان ظهور انسان در صنعت بدن صناعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۱۷
     در این مقاله با رویکرد فلسفی و روش عقلی به رابطه بین صنعت و صانع و نحوه ظهور انسان در صنعت پرداخته می شود. بر این اساس، انسان در صنعت تجلی می کند و صنعت نوعی عمل انسانی است که امتداد و بسط وجود انسان می باشد. برای تبیین نحوه ظهور انسان در صنعت مجاری هفت گانه زیر بیان شده است: 1- ظهور علّی انسان، 2- ظهور علمی انسان، 3- ظهور غائی انسان، 4- ظهور حکمی انسان، 5- ظهور ارادی انسان، 6- ظهور فعلی انسان، 7- ظهور کیفی مجاری. این موارد انحاء کلی ظهورات انسان در صنایع هستند. بنابراین انسان در صنعت ظهور می کند و صنایع جلوه گاه ظهور انسانند. نگارنده بر اساس تبیین رابطه ای که انسان نسبت به صنعت دارد، صنعت را «بدن صناعی» به وزان «بدن طبیعی» می داند. این تناظر بین «بدن صناعی» با «بدن طبیعی» ما را در فهم برخی از مسائل صنعت و فناروی یاری می کند. «بدن صناعی» همانند «بدن طبیعی» در مواجهه با انسان، احکام و اقتضائات خاصی پیدا می کند.
۲۵۹۵.

بررسی تاریخی و معرفتی زمینه های شکل گیری و چیستی فلسفه مضاف (با نگاهی انتقادی به فلسفه مضاف در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه مضاف فلسفه علم تحولات تاریخی مبانی معرفتی فلسفه اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳
اصطلاح «فلسفه مضاف» از جمله اصطلاحاتی است که در دهه های اخیر در ادبیات فلسفی مورد توجه، تبیین و تحلیل برخی اندیشمندان در کشور قرار گرفته است. فلسفه مضاف در کنار فرصت ها و فوایدی که می تواند در پی داشته باشد، می تواند زمینه ساز تهدیدها و کژتابی هایی نیز شود. البته بیش از آنکه تبدیل به فرصتی برای بازفراوری تراث غنی فلسفی و تمرکز بر مسائل بومی شود، ما را درگیر ادبیات و مسائل موطن و خاستگاه خود کرده است. نویسنده بر این باور است دلیل این امر را در دو محور باید مورد توجه قرار داد: نخست غفلت از عقبه تاریخی و معرفتی شکل گیری فلسفه مضاف و دوم عدم توجه به فهم دقیق تحولات و تطورات معنایی فلسفه در بُرش های مختلف تاریخی؛ از این رو نوشتار پیش رو سعی دارد با تحلیل زمینه های شکل گیری فلسفه مضاف و تبیین تطورات معنایی فلسفه با نگاهی ارزیابانه تعاریف ارائه شده از فلسفه مضاف در کشور را بررسی نماید.
۲۵۹۶.

نقش قواعد مثلثاتی در عناصر معماری ایران از دیدگاه غیاث الدین جمشید کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثلثات و معماری معماری ایران غیاث الدین جمشید کاشانی قضیه منلائوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۵ تعداد دانلود : ۵۸۷
کاربرد قواعد محاسباتی سهم عمده ای در هماهنگی نسبت ها و عناصر معماری دارد. علم هندسه و کاربرد آن یکی از اصلی ترین ویژگی های معماری ایران است و توسعه آن در معماری ایران از سده های هشتم و نهم آغاز شد و تا قرن دهم ادامه یافت. آنچه که از حیث مطالعات مثلثاتی عناصر معماری ایران در عصر تیموری مد نظر می باشد بهره گیری از دیدگاه ریاضی دان و اندیشمند قرن نهم، غیاث الدین جمشید کاشانی1، در اندازه گیری، محاسبات و قاعده مند کردن این عناصر است. یکی از دستاوردهای غیاث الدین تثلیث زاویه و دایره است که تکمیل کننده مثلثات و مقاطع مخروطی خیام می باشد. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که: آیا محاسبات و ایده های ریاضی دان ناموری چون کاشانی قابلیت به کار گرفته شدن در صنعت معماری را دارد؟ مبانی نظری پژوهش حاضر به دنبال پاسخ این سوال است که: آیا بین مباحث نظری و عملی هندسه و معماری ارتباط وجود دارد؟ در این پژوهش، بر اساس نسخ به جا مانده از ریاضی دانان ایرانی، ریشه قواعد محاسباتی و ترسیمی برخی از عناصر معماری که از نظر پژوهشگر با قضیه منلائوس مرتبط است، توسط زبان برنامه نویسی پایتون در نرم افزار راینو ارزیابی می شود. نتایج نشان می دهد که محاسبات و ترسیمات کاشانی فقط تمرین عملی نظری نبوده و از قوانین مثلثاتی در ایستایی و پایداری عناصر معماری که تا قبل از آن برخی از آن ها تخریب می شدند استفاده شده است.
۲۵۹۷.

تحلیل پدیده های اجتماعی برمبنای ایده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایده رویکرد برساختی تفسیری انسان متفکر باور معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۳۸۸
تحلیل پدیده های جهان اجتماعی آن هم برمبنای ایده، هدفی است که این مقاله دنبال می کند. تلاش مقاله بر این است تا نشان دهد ایده ها به عنوان یک عامل تبیینی می توانند در مطالعه مسائل اجتماعی و سیاسی به کار گرفته شوند. ما برای توضیح نقش تحلیلی ایده، نگاهی برساختی تفسیری با محوریت پرسش «چگونه ممکن است؟» به آن انداخته ایم. بر این اساس، انسان متفکر در کانون توجه قرار می گیرد. طبق رویکرد برساختی تفسیری ویژگی هایی در انسان متفکر است که به او امکان برساخت ایده معنامند و سپس اثرگذاری آن را می دهد. این ویژگی ها عبارتند از: 1. ساختار ذهنی انسان 2. ادراک ایده پردازانه در انسان 3. نقش بازنمودی مفاهیم و زبان در انسان 4. علیت در انسان 5. عقلانیت در کنش انسان. این مقاله با توضیح ویژگی های مذکور در انسان نشان می دهد که ایده چگونه می تواند بر پدیده های جهان اجتماعی تأثیر بگذارد. همچنین با فهم چگونگی تأثیرگذاری ایده نشان می دهیم که ایده این قابلیت را دارد که به عنوان عاملی تبیینی برای تحلیل پدیده های اجتماعی، از جمله حوزه سیاست، به کار گرفته شود. 
۲۵۹۸.

چگونگی درک بُعد سوم در کودکان 7 تا 11 سال و پرورش آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش بعد سوم درک از حجم هوش تجسمی- فضایی خلاقیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۴۱۶
درک از بُعد سوم، مهارت مورد نیاز حرفه هایی در زمینه علوم، فناوری، مهندسی، ریاضیات و هنر است. هوش فضایی که مبین تجسم سه بُعدی اشیا است، مهارتیست که می توان در کودکی آن را افزایش داد. پژوهش کاربردی حاضر با هدف بررسی نحوه درک کودکان 7 تا 11 سال نسبت به بُعد سوم احجام و چگونگی آگاه سازی آنان نسبت به ویژگی های یک حجم انجام گرفت.نمونه آماری شامل 600 کودک 7 تا 11 ساله، به صورت تصادفی انتخاب شده و از ابزار پیمایشی پرسشنامه متناسب با فهم کودکان در آن بهره برده شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار spss22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج حاصله (05/0p <) کودکان به سوالات احجامی که پیش از این در قالب وسایل روزمره و اسباب بازی با آن ها مواجهه شده بودند پاسخ درست دادند. درک شخصیت پردازی صورت گرفته در محصول از درک حجم محصول و نحوه شکل گیری آن برایشان آسان تر بود و در مواجهه با یک حجم آن را با اشکال دو بُعدی توصیف میکردند. الزام لمس احجام، عدم استفاده از احجام ناآشنا برای ایجاددرک از بعد سوم و طراحی فضای آموزشی به نحوی که کودک بتواند درون احجام قرار بگیرد از ضروریات طراحی ابزارها یا محیط های پرورش درک از بعد سوم در کودکان است.
۲۵۹۹.

کرونا و تجدیدنظر در ارزش ها و شیوه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۲۵
زندگی، تکاپوی بشر برای تداوم خود به شکل معنادار است. در این مسیر که در چالش با محیط پیرامونی و جدال های ذهنی پدیدار می شود، انسان ها با خلق ارزش ها و الگوهای باهم بودن به زندگی خود صورتی معنادار و متمایز می بخشند. این روند، امری ایستا نیست و شاهد بازسازی مستمر آن ها در تجربه زیسته بشر هستیم. در این میان، بحران ها و دگردیسی های بزرگ طبیعی و انسانی از عواملی هستند که روند بازخوانی و بازسازی را شتاب می دهند. شیوع کرونا به مثابه یک بحران زیستی اجتماعی می تواند تأثیر مهمی بر ارزش ها و سبک زندگی بشر برجا گذارد؛ از تحولات پارادایمی تا تغییرات جزئی و بخشی. تحلیل آینده پژوهانه این تحولات محتمل، در ترسیم روندهای آینده زندگی بشر مؤثر است. پرسش قابل طرح این است که اپیدمی کرونا، مطلوبیت ها و سبک زندگی ما را در چهارچوب کدام گونه از ایدئولوژی ها و ارزش ها تغییر می دهد؟ برای پاسخ به این پرسش به ناچار نیازمند فهم «ماهیت بحران» هستیم. شیوع کرونا، به طور اساسی «میل صیانت نفس» را در ما احیا کرد. کانونی شدن میل صیانت نفس بدان معناست که تحولات آتی در نظام ارزش ها و شیوه های زندگی، تابعی از دغدغه بشر برای حفاظت از «خود» است.در جهان پساکرونا، در تعارض میان میل به خودبسندگی و انزواجویی، و رشد وابستگی های جمعی، شاهد واکنش متعارضی خواهیم بود: از یک سو، با توجه به ایده «فاصله اجتماعی» شاهد کاهش مراودات در جمع های بزرگ و تقویت میل به انزواجویی هستیم؛ اما هم زمان این رخداد می تواند به تقویت نهاد خانواده به عنوان کانون اصلی زندگی جمعی و عنصر اساسی در حفاظت از فرد در شرایط اضطراری بینجامد. نهاد آموزش یکی از نهادهای عمومی است که به شدت تحت تأثیر اپیدمی کرونا قرارگرفته است. می توان گفت کرونا به تقویت ارزش های فردگرایانه در آموزش و یادگیری کمک می کند و کسانی که بتوانند به طور مستقل به رشد مهارت هایشان بپردازند از امکان بیشتری برای توسعه خود برخوردار خواهند بود.باوجود هژمونی نسبی انگاره های لیبرالی بر جوامع معاصر و بازنمایی آزادی به مثابه خیر برین، در جهان پساکرونا، شاهد ایجاد تعادل در توجه به ارزش آزادی و عدالت خواهیم بود. در میانه مبارزه برای کنترل اپیدمی بر همگان آشکار شد که میل به صیانت نفس ضرورتا به کنش جمعی واحدی نمی انجامد. درحالی که طبقات برخوردار خواهان قرنطینه عمومی، ایجاد امکان فاصله گذاری اجتماعی و رعایت اصول سخت بهداشتی بودند، طبقات فرودست به علت درگیری دائمی با پدیده مرگ، عملا از اولویت های مشابه با طبقات متوسط و بالای جامعه برخوردار نیستند. درنتیجه، در جوامعی که شکاف فقیر/غنی به شکل حادی وجود دارد، امکان ساخت یک وجدان جمعی مشترک معطوف به غریزه صیانت نفس به سختی ممکن است. با توجه به ماهیت جهانی تهدیدها و شیوع سریع و ناگهانی آن ها که نیازمند همکاری های بین المللی و کنش های مشترک جمعی است، این انزواجویی تنها به متوازن سازی رابطه دولت ها و نهادهای فراملی کمک می کند. این تجربه به آن معناست که ایده ستبر گذار از «دولت ملی» و ساخت یک «دولت جهانی» به محاق می رود و در آینده شاهد بازسازی رابطه نهادهای فراملی و دولت ها، به نفع کنشگری مستقل تر دولت ها خواهیم بود.در دوران پساکرونا شاهد رشد آگاهی جمعی جهانی به اهمیت قواعد بهداشت عمومی، سبک تغذیه سالم و وجود حکمرانی خوب در میان همه ملت ها خواهیم بود. کرونا می تواند به بسط فرهنگ سیاسی مشترک در سطح جهانی کمک کند: در فرایند مبارزه با کرونا، شاهد ارزیابی و سنجش مستمر الگوهای حکمرانی در نحوه مواجهه با بحران توسط ملت ها هستیم.
۲۶۰۰.

سوبژکتیویته در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویته سوژه ابژه دکارت من انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۱۲ تعداد دانلود : ۲۱۱۸
سوبژکتیویته عبارت است از اصالت من انسان در قلمروهای معرفت شناسی، جهان شناسی، اخلاق، زیبا شناسی، هنر، دین و علم. شکاکیت عمومی دکارت اورا به سوبژکتیویته رهنمون شد، زیرا او بعد از شک در همه چیز، وجود خود را به صورت اولین و تنها موجود یقینی یافت و بر همین پایه، قضیۀ« می اندیشم پس هستم» را شالوده هر نوع شناختی و هرگونه موجودی در عالم، از جمله وجود خداوند و اشیای جسمانی، قرار داد. دکارت عقل آدمی را در مسئله شناخت،بی نیاز از غیر خود دانست و در این راستا برای شکل دادن به ساختمان علم، فقط به سراغ مفاهیم فطری ذهنی می رود، مفاهیمی که تنها با قاعده ی وضوح و تمایز، که خود برگرفته از ذهن آدمی است، می توان بدانها دست یافت.اصالت سوژه (من انسان)، تمام بخش های فلسفه دکارت را دربرگرفته و در این فلسفه تمام جهان، به صورت مجموعه ای از ابژه ها، خودنمایی می کند و عالم جز تصویری که آدمی از آن ساخته است، حقیقت دیگری ندارد. بنابراین، یگانه سوژه حقیقی، چیزی نیست جز من انسانی و لذا گستره سوبژکتیویته در فلسفه دکارت کاملاً مشهود است. فلسفه دکارت با چنین نگاه سوبژکتیوی فلسفه جدید غرب را به مسیری نو انداخت. از این رو دوران جدید را، دوران سوبژ کتیویسم نامیده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان