مقالات
حوزه های تخصصی:
گنجینه مصاحف محفوظ در مجموعه شیخ احمد جامی در شهرستان تربت جام تا کنون معرفی و مورد مطالعه واقع نشده است. تعداد41 نسخه قرآنی در مجموعه ی تاریخی آرامگاهی شیخ احمد جام از دوره سلجوقی تا دوره قاجار وجود دارد که از این تعداد ۷ نسخه دارای ترجمه ی فارسی هستند و ۸ نسخه نیز به صورت سی پاره موجودند و در اتاق های کوچک گنبدخانه مجموعه نگهداری می شوند.غنای خوشنویسی و تذهیب این نُسخ در کتابت، ترکیب بندی صفحات، خوشنویسی، تزیینات، نشان ها، صفحات وقف نامه، اوراق افتتاح و اختتام، قابل تأمل و مطالعه است. هدف پژوهش حاضر تحلیل بصری تزیینات پنج قرآن منتخب از مجموعه مذکور در دوران سلجوی تا قاجار است. پرسش های مقاله عبارت اند: 1- ترکیب بندی قرآن های خطی منتخب سده ی ۶ تا ۱۴ هجری، وقفی آرامگاه شیخ جام چیست؟ 2- ویژگی های بصریِ کتاب آرایی قرآن های منتخب این مخزن، از نوع خط و خوشنویسی، صفحه آرایی، تزیینات و تذهیب و نشان ها چیست؟ روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای و به ویژه بر برداشت های میدانی شامل عکاسی و مصاحبه استوار است. جامعه پژوهش شامل چهل و یک مصحف از دوران سلجوقی تا قاجار است. نمونه گیری هدفمند است و از نمونه های بارز از هر دوره، یک عدد مصحف جهت مطالعه، انتخاب شده است. یافته ها نشان داد آرایه ها شامل جدول اندازی، سرسوره، شمسه و شرفه، ترصیع و نشان آیات، خمس و عشر است و قلم های مورد استفاده نیز تنوع جالب توجهی دارد. جدول اندازی در قرآن های دوره سلجوقی و ایلخانی نسبت به ادوار بعدی کمتر مورد توجه بوده ولی سرسوره ها پرکارتر با رنگ غالب طلایی است؛ در حالیکه سرسوره ها در قرآن های ادوار تیموری، صفوی و قاجار با لاجورد آراسته شده است. شمسه ها و شرفه ها در قرآن های ایلخانی به بعد، رواج بیشتری یافته و نشان های آیات، خمس و عشر در دوران ایلخانی و تیموری، پرکار و ظریف تصویر شده است. بررسی کتابت قرآن از قلم های کوفی تزیینی و ثلث برای سرسوره ها و قلم های ثلث و ریحان در متن قرآن تا عصر صفوی کاربرد داشته و از آن به بعد قلم نسخ مورد استقبال واقع شد. ترجمه ی آیات در ابتدا به نسخ و در عصر قاجار با نستعلیق کتابت شده است. شناسنامه مصاحف بازخوانی و بازشناسی شد و نوع قلم و تزیینات، نیز در تعدادی، دوره تاریخی مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفت.
مطالعه تطبیقی ویژگیهای بصری و ساختاری نقوش هندسی کاشی های منتخب حرم امام رضا (ع) در دوره سلجوقی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) مجموعه باشکوهی از برترین نمونه های هنر کاشی کاری از دوران مختلف تاریخی ست که در دوران سلجوقی و تیموری به اوج قله های پیشرفت و کمال رسید. همچنین نقوش هندسی این کاشی ها که متضمّن معانی والایی هستند با نمایش وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، رجوع به عالم توحید را تجسم می بخشند. به همین علت از این دو دوره بهترین نمونه های هنر کاشی کاری را در پیش چشم داریم. هدف اصلی این تحقیق شناسایی نقوش هندسی 2 نمونه منتخب از کاشی های مجموعه حرم مطهر حضرت رضا (ع) بر اساس ویژگی های بصری و ساختار رنگ و نقش، در دوره های تاریخی سلجوقی و تیموری است. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤالات است: 1- در دوران سلجوقی و تیموری در کاشی های حرم امام رضا (ع) از چه نقوش هندسی بیشتر استفاده شده است؟ 2- در طی این دوران چه تغییراتی از لحاظ ساختار نقش، رنگ آمیزی، ترکیبات و بن نقوش ایجاد شده؟ 3- چه اشتراکات و تفاوت هایی بین نقوش هندسی کاشی ها وجود دارد؟ این مقاله به شیوه توصیفی_ تحلیلی انجام شده و در بستر تطبیقی تاریخی به تحولات کاشی کاری حرم می پردازد. روش جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه ترکیبی از روش کتابخانه ای و مشاهده ای می باشد. نتایج این پژوهش، بر اساس چهار معیار بن نقوش، ساختار نقوش، ترکیبات حاصل از نقوش و رنگ آمیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند، بیان می دارد که به لحاظ بن نقوش و ساختار آن ها در هر دو دوره مشابهت هایی وجود دارد، ولی ساختارها در دوره تیموری متنوع تر و نقوش ظریف تر و پیچیده ترند. پایه نقوش بر شکل هندسی ستاره هشت پر استوار می باشد. کاشی ها از نظر رنگ آمیزی شبیه یکدیگر هستند؛ ولی ترکیب حاصل از نقوش (گره ها)، با وجود شکل مشترک ستاره هشت پر، نقطه اشتراکی با یکدیگر ندارند. در نتیجه شکل هندسی ستاره هشت پر می تواند به عنوان یک رمزگان معنادار بین هر دو دوره مورد نظر مشترک باشد.
معرفی ویژگیهای طراحی و شخصیت پردازی در نسخه چاپ سنگی مجالس المتقین، مصور شده توسط عبدالجلیل (تصویرگر ناشناس) و تطبیق آن با نمونه های مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه دینی امام حسین (ع) از طریق مختلف از جمله زبان تصویر به نسلهای بعدی انتقال یافت. یکی از این کتابها که توجهی به آن نشده و دارای نسخه های متعدد مصور در قالب چاپ سنگی می باشد مجالس المتقین است. مسئله این تحقیق معرفی نسخ مصور چاپ سنگی مجالس المتقین موجود در کتابخانه ملی و مطالعه تطبیقی نسخه طراحی شده توسط عبدالجلیل، هنرمند ناشناخته است. اهداف این تحقیق، بازشناسی نسخ مصور چاپ سنگی مجالس المتقین و هنرمندان آن و نیز مطالعه ویژگیهای طراحی و شخصیت پردازیهای عاشورایی انجام شده در نسخه کتاب مذکور، همچنین بیان تفاوتها و شباهتهای طراحی هنرمندان این نسخ است. سؤال این تحقیق عبارت است از : 1- ویژگیهای نسخ مصور چاپ سنگی مجالس المتقین چیست و هنرمندان آن کدامند؟2 -شاخصه های طراحی و شخصیت پردازیهای انجام شده توسط عبدالجلیل در نسخه کتاب مذکور چیست؟ 3- تفاوتها و شباهتها در عملکرد طراحان نسخ مجالس المتقین کدامند؟ در نتایج حاصله از 5 نمونه جامعه آماری کتاب مجالس المتقین که به روش توصیفی تحلیلی و از نوع کیفی به شیوه کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است مشاهده می شود که اثر عبدالجلیل دارای ویژگیهایی از جمله هاشورزنیهای پراکنده و متراکم، اندامهایی کوتاه قامت، چهره هایی گرد است همچنین در سپاه اشقیاء فشردگی نامنظم و حرکات اغراق شده در چهره دیده میشود. عدم رعایت نسبتها و پس زمینه تصویر نکته بارزی است. در این نسخه بیانگری و پویایی و دوری از تزئینات به خوبی دیده میشود در حالیکه در سایر نسخ به خصوص اثر محمد اسماعیل تبریزی، سایه روشنها به صورت نقطه گذاری و حجم پردازی کمتری بارز است. کلیت طراحیهای خویی تزئینات و پرداخت بیشتری در قالب نظم و تقارن دارد به طور کلی کادربندیهای مربع شکل، پوشش ائمه، زیبایی آرمانی و عدم واکنش احساسی در چهره شخصیتهای مثبت، نحوه طراحی پوشش چهره امام حسین (ع)، جهت قرارگیری پیکره ها و ترکیب بندی قطری در اغلب تصاویر نسخ مشترک است.
مطالعه زمینه های شکل گیری نقوش شتر درون ترکیبی قالیچه های دوره قاجار و تأثیر آنها از سایر هنرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«شتر درون ترکیبی» یکی از انواع نقوش موجودات ترکیبی در هنر ایران است که در آن مجموعه ای از پیکره های انسانی، حیوانی، اشیاء و موجودات غریب درون پیکر یک شتر و در قالب اندام های مختلف او تصویر می شوند. این نقش را می توان در برخی از هنرهای ایران از جمله نقاشی و قالی بافی مشاهده کرد. قالیچه های تصویری دارای این نقش، عمدتاً، متعلّق به دوره قاجار هستند. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل ویژگی های شکل شناختی و فرمی شتر درون ترکیبی در قالیچه های تصویری دوره قاجار و پیدا کردن منشأ مفهومی و تصویری آن است. برای رسیدن به این هدف، نقش شتر درون ترکیبی علاوه بر قالیچه های تصویری، در هنرهای دیگر نیز جستجو و بررسی شد. سوالات این پژوهش عبارت اند از: 1. منشأ تصویری نقش شتر درون ترکیبی در قالیچه های تصویری چیست؟ 2. منشأ مفهومی و معناشناختی این نقش در قالیچه های تصویری کدام است؟ 3. ویژگی های شکل شناختی و فرمی این نقش در قالیچه های تصویری کدام است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و تاریخی است و از روش مطالعه تطبیقی و تجزیه و تحلیل فرمی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. در این پژوهش با استفاده از آنالیز خطی به تحلیل فرمی نقش شتر درون ترکیبی در قالیچه ها و بررسی قراردادهای بصری تکرارشونده در آنها پرداخته شد. سپس، قالیچه های دارای این نقش علاوه بر یکدیگر، با نمونه هایی از هنرهای چاپ سنگی ایران و نقاشی های ایران و هند مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد منشأ شکلی این نقش به صورت غیرمستقیم از نقاشی های ایرانی و هندی و به صورت مستقیم از چاپ سنگی های دوره قاجار تأثیر گرفته است. منشأ مفهومی این نقش نیز متأثّر از داستان لیلی و مجنون نظامی گنجوی، معراج پیامبر (ص) و همچنین حکایتی از گلستان سعدی و افسانه درخت سخن گو است. از لحاظ شکل شناختی، اجزای تشکیل دهنده پیکره های شتر عبارت اند از: 1. حیوانات؛ 2. انسان ها؛ 3. موجودات ترکیبی-خیالی؛ 4. اشیا. در این میان، گونه های مختلف حیوانی بیشترین عنصر تشکیل دهنده پیکره ها هستند.
تداوم نقش مایه های گیاهی و هندسی ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از یافته های با اهمیت در جریان فعالیت های باستان شناسی سیمره واقع در شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام، تزئینات گچبری مسجد آن است. براساس تاریخگذاری، این مسجد متعلق به اواخر دوران اموی و اوایل عباسی است. سطوح داخلی دیوارهای مسجد سیمره، مزین به تزئینات گچبری با نقوش گیاهی و هندسی و از جمله بناهای مذهبی است که تزئینات الحاقی این بنا، متأثر از هنر گچبری ساسانی می باشد. غنای تزئینی این سطوح و عدم انتشار پژوهش هایی مستقل در رابطه با تأثیر هنر گچبری ساسانی بر هنر بکاررفته در تزئینات گچبری این بنا، از جمله دلایل پرداختن به این موضوع است. اهداف اصلی این پژوهش شناسایی گونه های نقوش تزئینی متأثر از گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره و سپس عناصر مشترک نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره است. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از : نقوش تزئینی متأثر از هنر گچبری ساسانی در تزئینات گچبری مسجد سیمره کدامند؟ چه شباهت هایی بین نقوش گچبری ساسانی با نقوش تزئینی مسجد سیمره وجود دارد؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. نتایج نشان می دهند که نقوش گیاهی و هندسی متنوعی در تزئینات مسجد سیمره تحت تاثیر گچبری ساسانی بودند. سطوح تزئینی گچبری های مسجد سیمره علاوه بر تقلید نقوش مختلف گیاهی و هندسی ساسانی و با وجود تشابهات نقوش ساسانی با نقوش مسجد سیمره از نظر ساختار ، بافت و طرح زمینه و حواشی تزئینی، نقش مایه گل تاتوره در نقوش گیاهی و در نقوش هندسی ذوزنقه، شکل بیضی و کادرهای تزئینی قاب های هندسی مسجد سیمره، همچنین تراکم و درهم پیچیدگی نقوش تزئینی گچبریهای مسجد سیمره نسبت به سطوح تزئینی گچبریهای ساسانی و طراحی مشخص و بزرگنمایی نقوش تزئینی، از نوآوری های بکاررفته در خلق آرایه های تزئینی مسجد سیمره است.
تجلی باورهای دینی بر کتیبه نگاری مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفاهیم و باورهای مذهبی در دوره های صفوی و قاجار بر اشیاء مختلف منعکس شده اند که یکی از نمودهای آن در تزیین سلاح ها و به ویژه شمشیرها بوده است. در این دو دوره، هنرمندان از انواع مختلف نقوش تزیینی چون گیاهی، هندسی، انسانی، جانوری و کتیبه ای جهت مزیّن نمودن شمشیرها بهره گرفته اند. تمرکز پژوهش حاضر، بر کتیبه های حاوی مضامین مذهبی بر روی شمشیرها بوده است. انتخاب شمشیر از میان انواع مختلف سلاح ها در این بررسی، به منظور تحدید دامنه ی موضوع؛ و همچنین تنوع قابل توجه کتیبه های به کار رفته بر شمشیرهاست. از اهداف اصلی این پژوهش، طبقه بندی صوری و محتوایی کتیبه های مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار و همچنین تبیین رابطه ی میان مفاهیم کتیبه ها با باورهای مذهبی بوده است و سؤال های این پژوهش عبارتند از: 1- کتیبه های مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار چه انواعی داشته اند و با چه قلم نگارشی و فنون تزیینی بر شمشیرها نقش بسته اند؟ 2- چه رابطه ا ی میان مضامین کتیبه ها با باورهای مذهبی دوره های صفوی و قاجار وجود داشته است؟ روش تحقیق، توصیفی، تطبیقی - تحلیلی است و اطلاعات آن از طریق مطالعات منابع کتابخانه ای و بررسی های میدانی بر روی 50 نمونه شاخص از شمشیرهای هر دو دوره (از70 نمونه کتیبه دار) استخراج شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کتیبه های مذهبی شمشیرهای دوره های صفوی و قاجار گونه هایی چون کتیبه های قرآنی، اسماء الحسنی، دعایی و تعویذی، حدیث جوانمردی، عبارات استعانت از پیامبران و معصومین و بدوح دارند که اغلب با قلم نسخ و ثلث و با فنونی چون طلاکوبی و قلمزنی بر شمشیرها حک شده اند. استفاده از این نوع کتیبه ها با جنبه ی تعویذی و حفاظت بخشی، متأثر از باورها و نگرش مذهبی هنرمندان و صاحبان شمشیرها، جهت حمایت روحی و روانی جنگاوران و در راستای تداعی حضور الهی به عنوان حامی، یاریگر و نصرت بخش در جنگ بوده است، حتی اگر جنگ ها در راستای تحکیم دین اسلام و شعائر مذهبی نبوده باشد.
تحلیلی بر مضامین کتیبه های مذهبی ایوان های صحن عتیق حرم مطهر رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرم مطهر رضوی امروزه چون موزه ای مجموع هنرهای اسلامی را از ادوار مختلف تاریخی درون خود جای داده است. اسناد این موضوع، کتیبه هایی است که در ابنیه حرم از دیرباز تاکنون موجود است؛ قدیمی ترین صحن حرم رضوی که عتیق (انقلاب) نامیده می شود؛ به دلیل نزدیکی با روضه منوره و اهمیتی که داشته، کتیبه هایی را از دوران تیموری تاکنون درون خود جای داده، که بیشترین آن ها دارای مضامین مذهبی است. این کتیبه ها که از جوهر معنوی اسلام سرچشمه می گیرد اطلاعاتی را از شرایط اجتماعی و مذهبی ادوار تاریخی مختلف، نشان می دهد؛ با توجه به این مهم، اهداف پژوهش: -معرفی کتیبه های مذهبی چهار ایوان صحن عتیق، -آشنایی با مضمون و محتوای کتیبه ها -علت استفاده و ارتباط میان مضامین و جایگاهشان در بنا است. سوالات پژوهش این است که: -بیشترین کتیبه های مذهبی در ایوان های صحن عتیق مربوط به چه دوره تاریخی است؟ -مضامین و محتوای هر یک از کتیبه های مذهبی چه بوده؟ -علت استفاده و ارتباط میان مضامین کتیبه ها و جایگاهشان در صحن عتیق چه بوده است؟ روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و گردآوری مطالب آن با استفاده از منابع مکتوب و بررسی میدانی، انجام شده است. تجزیه و تحلیل نیز با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی، نهایت در قالب چهار جدول طبقه بندی و بررسی شده است. براساس نتیجه پژوهش -بیشترین کتیبه های صحن، متعلق به دوران صفوی بوده است. -کتیبه های مذهبی به آیات قرآن و احادیث اختصاص یافته و مضامین آن ها بر اساس توحید، رسالت انبیا (ع) و دعوت انسان ها به فرایض دینی، دوستی آل محمد(ص) و زیارت قبر مطهر حضرت رضا (ع) بوده است. -انتخاب مضامین نیز کاملاً با جایگاه آن در بنا مرتبط بوده است؛ برای مثال در ایوان جنوبی(ایوان طلا) که ورود به روضه منوره است، آیات سوره مریم کتیبه شده که اشاره به فضای امنی که زائرین به آن وارد می شوند دارد و همچنین سوره یاسین، که به قلب قرآن معروف است، استفاده شده که نشان دهنده قلب این مکان مقدس (روضه منوره) بوده است.
مطالعه ای بر گفتمان چندوجهی نوشتار/تصویر در هنر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آثار هنری بسیاری با تلفیق وجوه زبانی و تصویری شکل گرفته اند و این شکل از خلق، ارائه آثار و دریافت آن ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با درنظر گرفتن ارتباط دیرینه زبان و تصویر در هنر و همینطور نظریه های چرخش زبانی و تصویری، هیچ یک به تنهایی قادر نیستند ویژگی های این قسم از آثار و نمایشگاه های هنر معاصر را دربرگیرد. گفتمان چند وجهی نوشتاری و تصویری با مؤلفه های این بخش از هنر معاصر مطابق است. به این ترتیب این مقاله با هدف تبیین تعامل میان وجوه زبانی و تصویری در هنر معاصر از جمله هنر معاصر ایران قصد دارد به این دو پرسش پاسخ گوید که: 1- گفتمان چندوجهی در هنر معاصر به چه معناست؟ و 2- ویژگی های گفتمان چندوجهی در این بافت چگونه است؟ مقاله پیش رو از لحاظ روش، توصیفی و تحلیلی است و ابزارهای پژوهش شامل فیش برداری، مشاهده و مراجعه به اسناد و آرشیو نمایشگاهی می باشد. پاسخ این پرسش ها در قالب نتایج پژوهش به این ترتیب است که گفتمان چندوجهی به معنی مطالعه منابع نشانه شناختی متفاوت از جمله زبان و تصویر در نسبت با یکدیگر است. اگر گفتمان را بر اساس تعریف ون دایک، کاربرد زبان در بافتی خاص در نظر بگیریم، می توان گفت در بخشی از هنر معاصر، با گونه ای از گفتمان چندوجهی زبانی و تصویری روبه روییم. چراکه این بخش از هنر بر خلاف سنت مدرن، نماینده رابطه ناگسستنی زبان و تصویر است. استفاده از تکنولوژی های متنی و بصری این رابطه را به نمایش می گذارد و شبکه ای به هم پیوسته از وجوه و معناها به وجود می آورد. مخاطب نیز در مواجه با این گفتمان از بیننده صرف به بیننده/خواننده بدل می شود. در هنر معاصر ایران نیز شاهد نمونه های بسیاری از همکاری دو وجه زبان و تصویر در قالب یک فرم بیانی تازه و نمایش آثار در بافت نمایشگاهی به مثابه گفتمانی چندوجهی هستیم.
مطالعه تطبیقی سرپوش ها و آسمانه های تصویرشده در نگاره های دوره صفوی با تاکید بر جنسیت(نمونه های موردی: شاهنامه رشیدا و هفت اورنگ جامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش در دوران مختلف نمادی از فرهنگ و نشان دهنده جایگاه اجتماعی افراد و جامعه بوده است و از لحاظ واژه ای به جنبه های مختلفی اشاره دارد. ایران با توجه به تاریخ چندهزارساله در مورد پوشش ها از لحاظ شکل و هندسه، از غنای بالایی برخوردار است که می توان آن را در نگاره های دوره های مختلف نظاره گر بود. نکته قابل تأمل در بحث پوشش ها عواملی است که از جهات مختلفی بر آنها تأثیر داشته که یکی از مهم ترین و اساسی ترین آنها جنسیت است. مطالعات پیشین نشانگر آن است که جنسیت در پوشش انسان ها تأثیرگذار بوده ولیکن چگونه می توان این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را در پوشش نگاره های دوره صفوی نیز مشاهده کرد؟ هدف این تحقیق بررسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پوشش های انسانی و معماری بر یکدیگر در نگاره هاست. لذا سؤال های اصلی چنین خواهد بود: 1- آیا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان سرپوش ها و آسمانه ها در نگاره های دوره صفوی دیده می شود؟ 2-کدام عوامل باعث تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان سرپوش ها و آسمانه ها می شود؟ 3-جنسیت چه نقشی در این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ایفاء می کند؟ روش تحقیق این پژوهش، از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی با رویکردی تطبیقی است و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. نتایج تحقیق در نگاره ها حاکی از آن است که عوامل متعددی در تأثیرپذیری آن دو بر یکدیگر وجود دارد و جنسیت هم به عنوان یکی از این عوامل نقش پررنگی ایفاء کرده که این را به صورت محسوس در پوشش بناها می توان مشاهده کرد و این نشان دهنده روابط تنگاتنگی ما بین آنهاست. در این مقاله پوشش ها از لحاظ فرم و هندسه مورد بررسی قرار گرفته اند و با توجه به وسعت مطالب می توان آنها را از جنبه های دیگری نیز (از جمله رنگ) مورد مطالعه قرار داد.
مبانی نمادپردازی رنگ در عرفان شیعه و سنی و الگوی استفاده از آنها در خانقاه- مزارهای شیعی و سنی ایران (با تأکید بر خانقاه-مزارهای شیعی و سنی قرن هشتم و نهم ه.ق در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تزیینات رنگی در معماری اسلامی همواره محمل بیان معانی بوده اند. کاربرد نمادپرداگرایانه از رنگ در خانقاه-مزارها، به دلیل مکانیت عرفانی آن بیش از دیگر آثار معماری اسلامی مشهود است. هدف از این مقاله تفسیر نمادپردازی های رنگی در عرفان شیعه و سنی و بررسی میزان تطابق این مبانی در خانقاه-مزارهای شیعی و سنی در ایران می باشد. سؤال های پژوهش عبارتند از: 1. کدام رنگ ها از منظر شیعه و سنی حائز اهمیت اند؟ 2.آیا نمادپردازی های رنگی خانقاه-مزارها تحت تأثیر احادیث و تعالیم عرفا بوده اند؟ 3. تشابهات و تمایزات نمادپردازی های رنگین خانقاه مزارهای شیعی و سنی چیست؟ روش تحقیق در این پژوهش، بصورت تحلیلی- تفسیری و مورد-پژوهی می باشد. داده ها از منابع دینی و عرفانی استخراج، بررسی و تحلیل شد و سپس با داده های بدست آمده از مطالعات میدانی مقایسه گردید. با توجه به اهمیت تصوف در دوره ایلخانی و تیموری و ایجاد خانقاه های طریقت های مختلف متصوفه در این بازه زمانی، جامعه آماری نیز، خانقاه-مزارهای برجای مانده از همین دوره می باشد. از این میان، چهار نمونه از مطرح ترین آنها، خانقاه مزارهای شاه نعمت الله ولی و شیخ صفی الدین اردبیلی به عنوان نمونه های شیعی و خانقاه-مزارهای بایزید بسطامی و شیخ احمد جامی به عنوان نمونه های سنی انتخاب شد.نتایج نشان می دهد که در نگرش شیعه، حق تعالی، تجلیات نوری رنگین چهارگانه ای بر عرش دارد و این انوار ملون که با توجه به تفاسیر، وجود نوری ائمه اند، در دیگر مراتب هستی تجلی و سریان دارند و در هر مرتبه ای تأویلی برای این رنگ ها می توان قائل شد. این رنگ ها نشان تمایز تجلیات در قوس نزول می باشند و سالک مستعد، تجلیات رنگین را در قوس صعود شهود می کند. در نظریات عرفای سنی نیز رنگها نشانگر منازل سلوک اند و طیفی از انوار رنگیِ متجلی شده، نشان چگونگی تکامل سالک در قوس صعود است. بررسی ها نشان می دهد که تزیینات رنگی چهار خانقاه-مزار در قرابت با این تعالیم بوده اند. در هر چهار نمونه، رنگ غالب استفاده شده در نمای خارجی بناها، آبی می باشد که در مراتب ابتدایی قوس صعود است و در تعالیم اهل سنت نماد رویگردانی از آفاق دارد و در نماد پردازی برخی طریقت های شیعی، نشانه مرتبه اطمینان و ابتدای سیر در صفت "الباطن" است. اما در بخش داخلی، تمایزی بین خانقاه-مزارهای شیعی و سنی وجود دارد. در خانقاه-مزارهای شیعی نمود رنگ های قرمز، زرد، طلایی، سبز، سفید و مشکی بیشتر است که به ریشه ولایی و جایگاه ملکوتی و جبروتی این رنگ ها در نگرش شیعه باز می گردد.