مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی (مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت سابق)
مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت سال ششم زمستان 1393 شماره 22 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد به سازمان کمک می کند افراد شایسته، با مهارت های مناسب، در جایگاه مناسب شغلی در جهت دستیابی به اهداف مورد انتظار قرار گیرند؛ بنابراین؛ هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین مدیریت استعداد (جذب و شناسایی، انتخاب، توسعه، حفظ و به کارگیری استعدادها) و ارتقای عملکرد (مالی، دانشی و رفتاری) کارکنان نخبه شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل مجموعه فارغ التحصیلان ممتازی است که از طریق سامانه گزینش نخبگان وزارت نفت در ده سال اخیر، جذب این شرکت شده اند که 112 نفر می باشند و از این تعداد، 87 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در تناسب با حجم جامعه انتخاب شدند و پرسش نامه بین آن ها توزیع شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ارتباط مثبت و معنی داری بین مؤلفه های مدیریت استعداد و ارتقای عملکرد وجود دارد اما درعین حال باوجوداین رابطه، نتایج حاصله از آزمون ها نشان می دهد که وضعیت شاخص های عملکرد دانشی، جذب و شناسایی، توسعه، نگهداری و به کارگیری کارکنان نخبه در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و سازمان باید این ابعاد را تقویت کند
بررسی ارتباط میان مدیریت زمان با استرس شغلی و عملکرد در کارکنان زن و مرد اداره مدیریت تدارکات و امور کالا شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای فعلی عواملی مانند جهانی شدن اقتصاد و ایجاد بازارهای جهانی، تغییرات سریع فناوری، گسترش سازمان ها بر اساس دانش، توسعه تجارت در دنیای مجازی، دسترسی سریع و ساده مشتریان به کالاها و خدمات، منجر به شدت یافتن رقابت بین واحدهای کسب وکار و به دنبال آن فشار روانی حاصل از آن، بر کارکنان این سازمان ها هست. یکی از سیاست های سازمان های پیشرو در عرصه رقابت های اقتصادی، کاهش فشار روانی کارکنان باهدف حذف تبعات منفی آن، مانند پایین آمدن بهره وری و کارایی است؛ بنابراین ازآنجاکه مدیریت بهینه زمان، فشارها و گسترش و هجوم همه جانبه روزانه کارها را تحت نظم و قواعد درآورده و در کاهش اضطراب و تنش فرد و درنهایت کاهش استرس و بهبود عملکرد وی نقش مؤثری دارد. بر این مبنا، سه فرضیه طرح و برای کلیه فرضیات سطح معنی داری 5 درصد در نظر گرفته شد. در این پژوهش، روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های مدیریت زمان المستد، استرس شغلی پارکر و دکوتیس و خودارزیابی عملکرد شغلی پاترسون استفاده گردید. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان مدیریت تدارکات و امور کالای شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب 477 نفر بوده که از میان آن ها نمونه ای معادل 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. از این تعداد، 228 نفر پرسشنامه های توزیع شده را پاسخ داده و تکمیل نمودند. برای استخراج نتایج پرسشنامه ها از روش های جدول فراوانی، درصد، میانگین و... و برای آزمون فرضیات و تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرها استفاده شده است. با استفاده از روش های آماری فوق و به کارگیری نرم افزار " spss "کلیه داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد: 1- بین مدیریت زمان و استرس شغلی کارکنان زن و مرد رابطه معنی داری وجود دارد. 2 - بین مدیریت زمان و عملکرد کارکنان زن و مرد رابطه معنی داری وجود دارد. 3 - بین استرس شغلی و عملکرد کارکنان زن و مرد رابطه معنی داری وجود دارد. در پایان پیشنهاد هایی برای بهبود مدیریت زمان و عملکرد و کاهش استرس شغلی کارکنان زن و مرد ارائه گردید
بررسی رابطه ی بین ادراک از عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی موردمطالعه: نیروهای ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها بدون تمایل داوطلبانه افراد به همکاری، قادر به توسعه بهره وری و اثربخشی خود نیستند، زیرا در حالت اجباری، شخص وظایف خود را در راستای قوانین و مقررات و استاندارهای قابل قبول یک سازمان و صرفاً در حد رعایت الزامات انجام می دهد. ولی در همکاری داوطلبانه افراد سعی، کوشش، انرژی و بصیرت خود را برای شکوفایی توانایی های خود به نفع سازمان ابراز می کنند. ازآنجاکه رفتار شهروندی سازمانی یا رفتار شهروندی داوطلبانه، خارج از الزامات نقش رسمی کارکنان قرارگرفته کﻪ درنهایت ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻬﺮه وری ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻧیﺮوی اﻧﺴﺎﻧی ﻣیﮔﺮدد، در این پژوهش رابطه ی بین ادراک از عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران مورد تأکید قرارگرفته است. در پژوهش حاضر از دو روش پیمایشی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری موردمطالعه، 420 نفر از کارکنان ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران بوده که از بین آن ها 201 نفربر اساس جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده موردمطالعه قرارگرفته اند. جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه هنجاریابی شده (پادساکف، (2000)؛ قلی پور و پیران نژاد (1386)، طالب زاده و همکاران (1390)) استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمره ادراک از عدالت سازمانی کارکنان شرکت نفت کمتر از حد متوسط و نمره رفتار شهروندی سازمانی کارکنان شرکت نفت بالاتر از حد متوسط است. نتایج تحلیلی حاصل از پژوهش بیانگر تأیید ارتباط بین ادراک از عدالت رویه ای و ادراک از عدالت مراوده ای و مجموع مؤلفه های ادراک از عدالت با رفتار شهروندی سازمانی بود، ولی فرضیات ادراک از عدالت توزیعی، سن، جنس، وضعیت تأهل، قومیت و سطح تحصیلات کارکنان شرکت نفت با رفتار شهروندی سازمانی آن ها رد گردیده است. یافته های پژوهش با نتایج تحقیقات مشابه پیشین مقایسه شده و پیشنهاد هایی در راستای یافته های پژوهش به منظور تقویت ادراک از عدالت سازمانی ارائه گردیده است
بررسی رابطه بین انواع استراتژی های منابع انسانی بر مشارکت کارکنان (مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران منطقه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت کار کنان در سازمان امروزه به عنوان یکی از اصولی ترین راههای ارتقاء بهره وری و اثربخشی نظام اداری و مدیریتی کشورها، سازمان ها و شرکت ها مطرح گردیده است. با توجه به اهمیت فزاینده نیروی انسانی در سازمان ها، تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین استراتژی های منابع انسانی با مشارکت کارکنان در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران منطقه لرستان و ارائه راهکارهای لازم صورت گرفته است. در این تحقیق از مدل هیوسی که چهار استراتژی منابع انسانی: وظیفه مدار، الگومدار، توسعه ای و تحول آفرین را مطرح نموده، استفاده شده و با طراحی پرسشنامه در زمینه استراتژی منابع انسانی و مشارکت کارکنان و پخش، جمع آوری و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Amos18 ارتباط بین متغیرها تبیین شده است. جامعه آماری شامل کارکنان اداری شرکت ملی پخش فرآوردهای نفتی ایران منطقه لرستان بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 126 به عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری در این تحقیق به صورت تصادفی ساده بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95% بین استراتژی تحول آفرین و توسعه ای با مشارکت کارکنان رابطه مثبت و بین استراتژی های الگو مدار و وظیفه ای رابطه منفی وجود دارد.
تدوین مدل ارشدیت نسبی جهت تصدی مشاغل سرپرستی مورد مطالعه؛ پژوهشگاه صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل موثر بر ارشدیت نسبی جهت تصدی مشاغل سرپرستی پژوهشگاه صنعت نفت انجام شده است. در این پژوهش، با مطالعه ادبیات شایستگی و استخراج شاخص های موثر در ارشدیت نسبی، اهمیت آن ها در قالب پرسشنامه ای توسط کارشناسان پژوهشگاه صنعت نفت شناسایی شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، عوامل موثر بر ارشدیت در سه عامل دانش، مهارت و ویژگی های شخصیتی شناسایی شدند. هر یک از این معیارها، از سطوح و زیر معیارهای متفاوتی تشکیل شده اند.
بررسی رابطه بین فرهنگ منابع انسانی در سطح ملی و سازمانی با مدیریت دانش (موردمطالعه: مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فرهنگ به عنوان یک زیرساخت، نقشی بسیار کلیدی در پیاده سازی نظام مدیریت دانش در هر سازمان دارد. یکی از دلایل عدم موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان های ایرانی، غافل بودن از شرایط فرهنگ سازمان در یک نگاه عام و شاخص های فرهنگ ملی ایرانی به صورت خاص است. تحقیق حاضر به بررسی رابطه مؤلفه های فرهنگ در ابعاد ملی و سازمانی با مدیریت دانش در مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی به عنوان یکی از مؤسسات تأثیرگذار و اتاق فکر صنعت نفت، می پردازد. این تحقیق ازنظر نوع هدف، کاربردی و نیز توسعه ای بوده و با روش تحقیق مطالعه پیمایشی- میدانی انجام شده است. به منظور سنجش فرهنگ سازمانی مدل فرهنگی دانیل دنیسون ( 2000 ) و برای بررسی مدیریت دانش از مدل پایه های ساختمان مدیریت دانش پروست و همکاران ( 2000 ) استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها نمونه ای با حجم 83 نفر از بین مدیران و کارشناسان مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی، به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد که پس از بررسی وضعیت تقارن داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، فرضیه های تحقیق و میزان همبستگی بین متغیرها مورد آزمون قرار گرفت.
بررسی رابطه ی چندگانه بین سرمایه روان شناختی و رهبری تحولی با خلاقیت کارکنان (مورد مطالعه: مؤسسه مطالعات انرژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی ارتباط چندگانه بین سرمایه روان شناختی، رهبری تحولی با خلاقیت کارکنان در مؤسسه مطالعات انرژی انجام گرفته است. با استفاده از روش تحقیق همبستگی 50 نفر از کارشناسان به صورت هدفمند (غیر تصادفی) انتخاب شدند. داده های تحقیق پس از جمع آوری پرسشنامه ها و بر اساس سؤالات تحقیق و با استفاده از آزمون t تک نمونه، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که؛ 1- سرمایه روان شناختی و ابعاد آن (اعتماد به نفس/ خود کارآمدی، خوش بینی، امیدواری و انعطاف پذیری)، رهبری تحولی و ابعاد آن (نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی) و خلاقیت کارکنان از وضعیت مطلوبی برخوردار است، 2- ازنظر کارکنان از بین مؤلفه های سرمایه روان شناختی، مؤلفه های انعطاف پذیری و اعتمادبه نفس و از بین مؤلفه های رهبری تحولی ملاحظات فردی، نفوذ آرمانی و ترغیب ذهنی بیشترین اهمیت را دارا بوده اند. 3- رهبری تحولی به طور مستقیم بر سرمایه روان شناختی و خلاقیت کارکنان اثر گدار است درحالی که سرمایه روان شناختی تأثیری بر میزان خلاقیت کارکنان ندارد
بررسی رابطه آموزش ضمن خدمت با مدیریت دانش و ارائه راهکار جهت بهبود آن (مطالعه موردی: شرکت نفت فلات قاره ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر دانایی محور منابع انسانی آموزش دیده می تواند به اجرای موفقیت آمیز پروژه های مدیرت دانش در سازمان و به تسهیل خلق، انتقال، ذخیره و به کارگیری دانش کمک کنند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه آموزش ضمن خدمت با مدیریت دانش در شرکت نفت فلات قاره ایران می پردازد و درنهایت ماحصل کار به ارائه راه حل های سازنده در تسهیل این دو فرایند بینجامد. این مطالعه، پژوهشی همبستگی است که در آن جامعه آماری کارکنان ستادی شرکت نفت فلات قاره ایران مستقر در شهر تهران 224 نفر حائز شرایط بودند که 140 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی ساده بر اساس فرمول کرجسی و مورگان از کارکنان و کارشناسان رسمی با تحصیلات کارشناسی و بالاتر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته آموزش ضمن خدمت 29 سؤالی و پرسشنامه مدیریت دانش 25 سؤالی با پایایی هرکدام به ترتیب 0/91 و 0/80 ارزیابی شد. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (درصد، فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون تی تک متغیری، آزمون و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که: 1. وضعیت آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران در زیر مؤلفه های؛ فردی، سازمانی، برنامه ریزی و حرفه ای و مدیریت دانش با مؤلفه های خلق، تسهیم، به کارگیری و ذخیره دانش (مدل نیومن،1999) در حد نسبتاً مطلوب قرار دارند. 2. بین آموزش ضمن خدمت با مدیریت دانش در شرکت نفت فلات قاره ایران رابطه همبستگی مستقیم و مثبتی (0/684 = r ) وجود داشت 3. بین آموزش ضمن خدمت و هرکدام از چهار مؤلفه مدیریت دانش رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. در پایان با توجه به بهره گیری از نتایج تحقیق و مبانی نظری پژوهش راهکارهایی کاربردی جهت ارتقای اثربخش بودن آموزش ضمن خدمت در راستای استقرار مدیریت دانش در سازمان ارائه گردید