مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی (مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت سابق)
مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت سال ششم پاییز 1393 شماره 21 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تعهد سازمانی یکی از محبوب ترین نگرش های کاری بوده که به وسیله محققان مورد مطالعه قرار گرفته است. این مقاله، نقش میانجی تامین قرارداد روانشناختی در رابطه بین تناسب فرد- شغل، تناسب فرد سازمان و تعهد سازمانی بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان ستادی شرکت ملی گاز ایران می باشد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. یافته های پژوهش نشان داد، تامین قرارداد روانشناختی تاثیر معنادار و مثبتی بر تعهد سازمانی دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده تاثیر مثبت، نسبتا ضعیف و معنادار تناسب فرد-سازمان بر تعهد سازمانی و تامین قرارداد روانشناختی است. با این وجود تامین قرارداد روانشناختی بر رابطه بین تناسب فرد-سازمان و تعهد سازمانی اثر معناداری نداشته است. این مقاله یافته های جدیدی را بر ادبیات قرارداد روانشناختی می افزاید و بر اهمیت نقش تعاملی تناسب فرد-شغل، تناسب فرد- سازمان در اثرگذاری بر تعهد سازمانی تاکید می کند.
بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی یادگیری الکترونیکی درکارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی یادگیری سازمانی در کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی و استفاده از نتایج پژوهش برای کاربست در فرایندهای آموزش انجام شده است. یادگیری الکترونیکی نوع خاصی از آموزش از راه دور است که در آن با تکیه بر تکنولوژی های مبتنی بر شبکه و با به ک ارگیری بسترهای انتقال مانند اینترنت یا اینترانت و با استفاده از ابزارهایی چند رسانه ای ، در یک محیط تعاملی مجازی به ارایه آموزش یا بازآموزی می پردازد. در این پژوهش آمادگی الکترونیکی که همانا توانایی یک سازمان برای اتخاذ موفقیت آمیز تکنولوژی اطلاعات و استفاده و کسب سود از آن می باشد مورد بررسی قرار گرفته است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی محسوب می شود. تعداد 400 نمونه به روش تصادفی منظم و متناسب از میان کارکنان شرکت های تابعه صنایع پتروشیمی انتخاب و تعداد 376 پرسشنامه تکمیل و بازگشت داده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از روش های آماری مدل معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار آماری لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد متغیر آمادگی محیطی و امکانات با قوی ترین رابطه مستقیم و مثبت، بیشترین اثر را بر آمادگی یادگیری الکترونیکی داشته و متغیر سبک های یادگیری و آمادگی فرهنگ سازمانی بیشترین میزان اثر مستقیم و در مجموع با واسطه متغیر آمادگی محیطی و امکانات بیشترین اثرکل را بر آمادگی یادگیری الکترونیکی کارکنان داشته است. نتایج حاصل از تحلیل های مبتنی بر مدل های معادلات ساختاری و مقایسه آن با پژوهش های قبلی بیانگر آن است که الگوی مفهومی تنظیم شده به نحو مطلوبی از طریق داده ها پشتیبانی شده است.
ارایه مدل مفهومی ثبت دانش منابع انسانی در پروژه های اجرایی صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک بخش عمده ای از سرمایه و بودجه پروژه ها درکشور ما صرف آموزش و کسب تجربه مدیرانی میشود که مسئولیت مدیریت و راهبری پروژه ها را پذیرفته اند، درحالیکه این تجربه ممکن است عینا در سینه یا قفسه های مدیران و مجریان دیگری بایگانی شده باشد.دراغلب پروژه ها، بکارگیری روش سعی و خطا و ضعف دراستفاده از تجارب و دانش هایی که تا کنون کسب شده به چشم می خورد که درنتیجه آن، مبالغ هنگفتی از سرمایه های ملی به هدر می رود. یکی از عمده ترین مشکلات مطرح درتمامی پروژه های اجرایی، ضعف بکارگیری دانش درمدیریت و اجرای پروژه هاست. دانش و تجارب پروژه ها بیشتردرذهن افراد درگیر دراجرای پروژه باقی می ماند بعبارتی چالش اصلی پروژه های اجرایی ما عدم توجه به مفهوم حافظه سازمانی به عنوان جایگاه نگهداری و بکارگیری ارزشمندترین دارایی موجود و قابل استفاده درپروژه های بعدی سازمان است.
طراحی مدل توسعه استراتژیک منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن بررسی مفاهیم توسعه منابع انسانی ، به دنبال طراحی، ارائه و آزمون مدلی برای توسعه استراتژیک منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران می باشد. به این منظور الگو های متعددی در حوزه هماهنگی استراتژیک و توسعه منابع انسانی بررسی گردید و در نهایت چارچوب نظری ابتدایی پژوهش شکل گرفت. جامعه مورد بررسی در این پژوهش، کلیه مدیران و روسای ستادی و عملیاتی شرکت ملی نفت ایران می باشد. در پژوهش حاضر، برای آزمون مدل در محیط واقعی گروه کانونی متشکل از کارشناسان و روسای متخصص در حوزه توسعه منابع انسانی تشکیل گردید تا براساس داده های واقعی شرکت مدل آزمون گردد. برای تحلیل، ابتدا تحلیل توصیفی داده ها انجام گرفت. در مرحله بعد، ترکیبات هماهنگ و ناهماهنگ استراتژی های مختلف توسعه مشخص گردید. سپس با استفاده از آزمون T ، مشخص شد که بین ترکیبات هماهنگ استراتژی ها و سایر ترکیبات مشاهده شده، تفاوت معناداری وجود دارد . سپس، میانگین عملکرد کارکنان دارای ترکیبات هماهنگ استراتژی های مختلف ، با عملکرد کارکنان دارای سایر ترکیب ها مقایسه گشت و این نتیجه به دست آمد که کارکنان دارای ترکیبات هماهنگ استراتژی های مختلف نسبت به سایر ترکیبات، از عملکرد بهتری برخوردارند .
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تسهیم موثر دانش کارکنان شرکت نفت و گاز پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحالی که تأکید مدیریت دانش سنتی بر فناوری یا طراحی سیستم های اطلاعاتی پردازش گر دانش بود، در دیدگاه های نوین، بیشتر بر عوامل انسانی و رفتارهای موثر در تسهیم دانش تمرکز می شود. بنابراین هدف این پژوهش آن است که با تمرکز بر بعد انسانی تسهیم دانش، تاثیر سرمایه اجتماعی بر تسهیم موثرتر دانش کارکنان شرکت نفت و گاز پارس بررسی شود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که سرمایه اجتماعی بر تسهیم دانش درون واحدی و میان واحدی موثر است. همچنین بر اساس نتایج، سرمایه اجتماعی درافراد دارای تحصیلات بالاتر، میانگین بالاتری دارد و افراد با سابقه مدیریتی بیشتر، به لحاظ تسهیم دانش، میانگین پایین تری نسبت به افراد بدون سابقه مدیریتی یا دارای سابقه مدیریتی کمتر دارند. به نظر می رسد مدیران چندان حاضر نیستند اطلاعات و تجارب خود را در اختیار افراد زیرمجموعه، به ویژه کارکنان خیلی شایسته یا افراد تازه استخدام شده قرار دهند. این نتایج با نتایج پروژه اجرا شده در زمینه مدیریت دانش در شرکت نفت و گاز پارس در مدت دو سال اخیر همراستا بوده و تطبیق پیدا می کند. پیشنهاد می شود که شرکتهای زیرمجموعه صنعت نفت به عنوان شرکتهایی که در حوزه مدیریت دانش عملکرد نسبتا موفقی دارند، با تسهیم دانش و انتقال تجارب خود به سازمانهای دیگر، آغازگر حرکتی برای تسهیم دانش میان سازمانی و سوق دادن هرچه بیشتر کشور در مسیر توسعه یافتگی باشند. هم چنین با توجه به نتایج به دست آمده می بایست راهکارهای عملیاتی برای افزایش اعتماد میان کارکنان جهت تسهیم دانش پیاده سازی شود.
در جستجوی الگوی راهبردی مدیریت استعداد مطالعه موردی شرکت نفت و گاز پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور طراحی مدل راهبردی مدیریت استعداد در شرکت نفت و گاز پارس بر اساس تجارب بین المللی برتر انجام شده است. روش پژوهش، روش آمیخته ( کیفی - کمی ) می باشد و نمونه گیری در آن، در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله کیفی ، نمونه شامل 24 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد ( خبرگان) است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در مرحله کمی از روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 267 نفر از میان کلیه کارکنان شرکت تعیین شد. بر پایه ی پیشینه پژوهشی مربوط به تجربه های بین المللی مرتبط با فرایند مدیریت استعداد و همچنین مدارک و اسناد در دسترس و مرتبط با این موضوع در شرکت نفت و گاز پارس ، ابعاد و مولفه های اولیه مدیریت راهبردی استعداد استخراج شد. سپس، به منظور متناسب بودن این ابعاد و مؤلفه ها با و یژگیها و انتظارات شرکت ، از آراء و نظرات خبرگان شرکت کننده در مصاحبه ها، با به کارگیری روش تحلیل محتوا، استفاده شد. بر این اساس، الگوی اولیه مدیریت راهبردی استعداد در شرکت نفت و گاز پارس طراحی گردید و پس از ارزیابی و اصلاح الگوی اولیه به وسیله ی تحلیل عاملی مرتبه دوم، الگوی نهایی طراحی گردید. از جمله ویژگی های بارز این مدل، سیستمی بودن و جامعیت مدل نسبت به سایر مدل های بومی و بین المللی و همچنین، رویکرد راهبردی به آن است که موجب توجه به محیط بیرونی و انطباق و سازگاری آن با محیط درونی شده است و مهم تر آن که، استفاده از این مدل راهبردی برای مدیریت استعداد ها در شرکت نفت و گاز به مسئولین امر کمک می کند تا به جای تکرار آنچه در مدیریت منابع انسانی انجام می شود، چارچوب منسجمی را برای کشف، توسعه، راهبری و حفظ و نگهداشت این سرمایه های انسانی ارزشمند پیش روی داشته باشند و بدین وسیله پاسخگوی چالش ها و نیازهای نو ظهور باشد.
بررسی تأثیر پذیرش فناوری اطلاعات بر عوامل تقویت کننده بهره وری منابع انسانی (مطالعه موردی: ستاد مرکزی شرکت گاز استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها به منظور ارتقای کمیت و کیفیت خدمات، افزایش رقابت، کارایی و کاهش هزینه ها و همچنین موفقیت در چالش های جامعه امروزی باید بهبود و افزایش بهره وری منابع انسانی را مورد توجه قرار دهند و با توجه به اینکه فناوری اطلاعات عامل مهمی در بهبود بهره وری به شمار می رود پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر پذیرش فناوری اطلاعات بر عوامل تقویت کننده بهره وری منابع انسانی در ستاد مرکزی شرکت گاز استان لرستان صورت گرفته است. تعداد اعضاء در زمان تحقیق (218) نفر بوده است. این مطالعه توصیفی – تحلیلی در پاییز سال 1391 انجام شده است. گردآوری داده ها به وسیله پرسشنامه به صورت لیکرت 5 گزینه ای بود. روایی پرسشنامه از طریق نظرات اساتید و متخصصان و پایایی آن نیز با انجام پیش آزمون در 20 نفر از افراد جامعه پژوهش انجام شد و با میانگین ضریب همبستگی 91/27 تایید شدند. نتایج تحقیق مشان داد که چهار فرضیه مورد پذیرش قرار گرفت که ش امل(آموزش با مقدار 0/290+ ، مشارکت با مقدار 0/483 + ، تعهد با مقدار 0/145+ و رضایت با مقدار0/121+ بر بهره وری منابع انسانی تاثیر گذارند و دلایل رد سه فرض دیگر(حقوق و دستمزد، ارزیابی عملکرد و خلاقیت شغلی) در این تحقیق احراز نشد.
شناسایی عوامل انسانی و مدیریتی موثر بر نوآوری در پالایشگاه های گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی عوامل انسانی و مدیریتی تاثیر گذار بر نوآوری در پالایشگاه های گازی است. این پژوهش یک پژوهش توصیفی و پیمایشی که داده های مورد نیاز آن از جامعه آماری مورد مطالعه شامل 1087 نفر از کارکنان پالایشگاه های واقع در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی و پالایشگاه گازی فجر جم گردآوری گردید. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون پارامتری تی تک نمونه ای استفاده شده است. عوامل انسانی و مدیریتی تاثیر گذار بر نوآوری در پالایشگاه های گازی در چارچوب سه دسته: 1. عوامل فرهنگی؛ 2. عوامل مدیریتی؛ 3. مدیریت منابع انسانی، طبقه بندی و فرضیه های پژوهش در سه دسته ذکر شده ارایه و تایید گردید .
مقایسه روش های آموزش کارکنان در شرکت پالایش نفت اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در سازمان ها به شیوه ها و روش های آموزش توجه خاص می شود. به صورتی که اغلب عدم دستیابی به اهداف آموزش ناشی از ضعف فرایند آموزش، شیوه ها، روش ها و فنون آموزشی است. بنابراین از روش هایی باید در دوره های آموزشی استفاده کرد که بتواند ضمن برطرف کردن مشکلات کاری کارکنان، آنان را برای انجام فعالیت ها و مسئولیت ها آماده کند و به طور کلی اثربخشی آموزش را در بر داشته باشد. به این دلیل تحقیق حاضر با هدف مقایسه روش های آموزش کارکنان در شرکت پالایش نفت اصفهان با روش پیمایشی به مرحله اجرا در آمده است. جامعه ی آماری تحقیق را کلیه ی کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان تشکیل داده اند که از بین آن ها با استفاده از جدول نمونه گیری کوهن و همکاران (2000) و به روش تصادفی طبقه بندی شده، 285 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند. 285 پرسشنامه توزیع شد و 211 پرسشنامه بازگردانده شد. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی سازه ی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن بواسطه ی ضریب آلفای کرونباخ( 0/96 ) اسپیرمن براون و گاتمن مورد تأیید واقع شد. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون t تک متغیره نشان داد که هر چهار روش آموزش سخنرانی، سمینار، آموزش ضمن کار، آموزش در مؤسسات خارج از سازمان بیشتر از سطح متوسط بر میزان یادگیری تأثیر داشته است (0/05 ≥ p ) و نتایج حاصل از آزمون فریدمن بیانگر این بود که روش آموزش ضمن کار بالاترین مطلوبیت و روش سخنرانی کمترین مطلوبیت را از نظر کارکنان داشته است. همچنین بر اساس نتایج حاصل از این آزمون در روش سخنرانی، سمینار، آموزش ضمن کار و آموزش در مؤسسات خارج از سازمان، مؤلفه های مدرس، محتوا و مکان برگزاری دوره به ترتیب بیشترین اثربخشی را در یادگیری کارکنان داشته است. نتایج آزمون خی دو، نشان داد که بین میانگین رتبه روش های آموزشی براساس ویژگی های جمعیت شناختی تفاوت معناداری(0/05 ≥ p ) وجود دارد.