مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی (مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت سابق)
مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت سال هشتم زمستان 1395 شماره 30 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ارتقاء و انتصاب مناسبترین نیروی انسانی به صورت دقیق و هدفمند، یکی از عوامل اساسی است که منجر به موفقیت یک سازمان میگردد. تصمیم گیری در خصوص انتصاب و ارتقاء کارکنان با توجه به عامل شایستگی به عنوان موضوع روز در سازمانها مطرح است. پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل جهت ارتقاء و انتصاب کارکنان به سطح مدیریتی پایه براساس مؤلفههای فردی و سازمانی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر کلیه کارکنان شرکت ملی نفت ایران بودند که در کارراهه مدیریتی پایه قرار داشتند. تعداد افراد مورد بررسی 15٢1 بودند. از بین متغیرهای مختلف حاصل از پیشینه پژوهش، متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی، سابقه خدمت و شایستگی با متغیر وابسته)رتبهی سمت( رابطه معنی داری داشتند. پس از بررسی متغیرها، دستورالعمل نمره دهی به متغیرها تهیه و تنظیم شد. دادههای به دست آمده از متغیرهای نمرهگذاری شده براساس دستورالعمل نمرهگذاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 و LISREL تحلیل شدند. اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اثرات کلی متغیرهای تجربه تخصصی، مرتبه شغلی، سابقه خدمت و شایستگی بر متغیر وابسته)رتبهی سمت( مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن است که متغیرهای مستقل و میانجی)مرتبه شغلی( بر متغیر وابسته اثر معنادار داشتند. از دیگر نتایج به دست آمده، کسب شاخصهای برازش مطلوب و مناسب مدل با داده های پژوهش است.
مدل شایستگی مورد نیاز مدیران و متخصصان منابع انسانی در شرکت گاز استان آذربایجان شرقی با استفاده از تکنیک ISM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک مهمترین مزیت رقابتی سازمانها در دنیای تغییرات سرسام آور امروزی داشتن عامل انسانی شایسته ومتفاوت می باشد. این مهمترین عامل استراتژیک است که به راحتی قابل تقلید کردن نیست و می تواند باعث موفقیت و توسعه پایدار سازمانها گردد. لذا موفقیت سازمان ها وابسته به توسعه منابع انسانی می باشد و توسعه منابع انسانی در هر سازمان و حتی در هر کشوری بدون درک و کشف قابلیت ها، توانمندی ها و شایستگی های این سرمایه عظیم و بالقوه میسر نخواهد شد. به همین دلیل نظریه ها و الگوهای نظام شایستگی بسیاری در حوزه منابع انسانی، طراحی و استقرار یافته اند. چرا که باور داریم پشت هر موفقیتی مهارت و شایستگی خاصی نهفته است و به همین دلیل مدیران ارشد سازمان های موفق، ضمن شناسایی شایستگی های کلیدی و بارز سازمان خود، تلاش کرده اند تا آنها را توسعه دهند و در همین راستا توسعه منابع انسانی را پایه و اساس مدل شایستگی خود مد نظر قرارداده اند. از طرفی بدلیل جایگاه خاص و استراتژیک مدیران منابع انسانی، که در کنار مدیرعامل، با تمامی کارکنان و مدیران سازمان ارتباط و تعامل دارند نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور طراحی مدل و الگوهایی که بتواند با توسعه ی شایستگی های مدیران منابع انسانی، پاسخگوی نیازهای مختلف سازمان در شرایط متلاطم امروزی باشد، ضرورت می یابد. در پژوهش حاضر بعد از شناسایی شایستگی مورد نیاز مدیران و متخصصان منابع انسانی در شرکت گاز استان آذربایجان شرقی با نظرخواهی از مدیران منابع انسانی و مدیران غیرمنابع انسانی و با استفاده از تکنیک ISM رتبه بندی گردید. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران شرکت تشکیل می دهند که بر اساس آمار کسب شده تعداد آنها 60 نفر می باشد. مدیران و سرپرستان سطوح عالی، میانی و عملیاتی سازمان انتخاب شده اند. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، کل جامعه در نظر گرفته شده است لذا نمونه گیری صورت نگرفته است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که از بین بیست عامل استخراج شده از ادبیات تحقیق در این تحقیق براساس پرسشنامه توزیع شده، ده عامل به عنوان شایستگی مورد نیاز مدیران و متخصصان منابع انسانی شرکت گاز استان آذربایجان شرقی کشور شناسایی شده است. سپس از تکنیک جهت شناسایی ارتباط بین عوامل موثر بر اجرای توانمند سازی کارکنان از تکنیک ISM استفاده شده است.
بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر رفتار شهروندی (مورد مطالعه: شرکت گاز استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر نیروی انسانی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رقابت به منظور افزایش کارایی و بهره وری در سازمان ها شناخته می شود. با توجه به اهمیت این موضوع در شرکت گاز، هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ابعاد مدیریت استعداد به عنوان آخرین موج در منابع انسانی بر رفتار شهروندی سازمانی می باشد که به این منظور از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان اداری شرکت گاز استان یزد تشکیل می دهند که از میان آن ها 1٢٢ نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد، میان تمامی ابعاد مدیریت استعداد به جز جذب استعداد بر رفتار شهروندی سازمانی رابطه ی معناداری وجود دارد و همچنین وضعیت رفتار شهروندی سازمانی بر خلاف مدیریت استعداد در وضعیت مطلوبی قرار دارد. با توجه به یافته های تحقیق مدیران این سازمان می توانند با کاهش هزینه های خود در جذب و پرورش نیروی انسانی کارایی و بهره وری خود را افزایش دهند و تنها با همسوسازی و نگهداشت از طریق کنترل و بازخورد مستمر به افزایش رفتار شهروندی سازمانی نائل شوند.
بررسی عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر بدبینی سازمانی در کارکنان ستاد شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر بدبینی سازمانی در کارکنان ستاد شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران بوده است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه کارکنان ستاد شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران است که تعداد آنها 1246 نفر، می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 297 نفر تعیین شد. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری و روایی سازه، و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت.جهت آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیات این پژوهش نشان داد که عوامل روانشناختی )سیاست سازمانی درک شده و انحراف از قرارداد روانشناختی( بر بدبینی سازمانی کارکنان تأثیر می گذارند. همچنین، بدبینی سازمانی بر پیامدهای نگرشی و پیامدهای رفتاری )رضایت شغلی کارکنان، تعهد سازمانی و رفتار کاری مخرب کارکنان( تأثیرگذار است.
شناسایی عوامل موثر بر انتقال آموزش به محیط کار در بین کارکنان شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها از دیرباز منابع مالی قابل توجهی را برای برگزاری آموزشهایسازمانی اختصاص می دهند. اما توسعه و پیشرفت منابع انسانی تنها با برگزاری آموزشهای عمومی و تخصصی حاصل نمی شود. امروزه از آموزش انتظار میرود که بتواند تغییرات رفتاری مطلوب را در کارکنان ایجاد کند. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از برنامههای آموزشی تغییرات رفتاری مطلوب را در کارکنان ایجاد نمیکند. این بدان معنی است که کارکنان قادر به انتقال آموختههای خود به محیط کارشان نیستند. اثربخشی آموزش به شدت متکی بر فرضیاتی است که در انتقال آن به محیط کار رخ میدهد. بنابراین، یکی از بهترین راههای رسیدن به اثربخشی آموزشی افزایش نرخ انتقال آموزش است. از این رو در این پژوهش به شناسایی عوامل تاثیرگذار بر انتقال آموزش پرداخته و عوامل اساسی مورد بررسی قرار گرفتهاند.روش پژوهش از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری نیز شامل 500 نفر از افراد شرکت کننده در دورههای آموزشی شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی در سه شهر تهران، اراک و ماهشهر میباشد که تعداد ٢17 نفر از آنها از طریق روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. در فرایند پژوهش با مطالعه پیشینه ٢7 عامل موثر بر انتقال آموزش شناسایی گردید و با اجرای سه مرحله تکنیک دلفی این عوامل به 18 عامل کاهش یافت. سپس برای شناسایی عوامل تسهیل کننده و مانع انتقال آموزش پرسشنامهای با 6٢ گویه ساخته شد. نتایج نشان میدهد که از 18 عامل، 7عامل به عنوان تسهیلگر ضعیف، 9عامل به عنوان مانع ضعیف، 1عامل به عنوان مانع قوی و 1عامل نیز به عنوان تسهیلگر قوی در این سازمان شناسایی شدند. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که عوامل مرتبط با انتقال آموزش در 5 طبقه)فردی، حمایتی، آموزشی، سیستم پاداش و پیشرفت( گروه بندی شدند که منتج به ارائه یک سنخ شناسی جدید از عوامل موثر بر انتقال آموزش گردید.
ارائه چارچوب پرداخت پاداش متغیر مبتنی بر عملکرد با به کارگیری رویکرد ترکیبی BSC-ANP در شرکت پایانه های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب پرداخت پاداش متغیر مبتنی بر عملکرد کارکنان در شرکت پایانه های نفتی ایران صورت گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی – پیمایشی است. در این پژوهش پس از مرور مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با مدیران ارشد شرکت و استخراج معیارهای ارزیابی، نقشه روابط شبکه ای به منظور توزیع پاداش بین بخش ها و واحد های سازمان به منزله چارچوب بومی معرفی شده است. همچنین به منظور رتبه بندی معیارها و گزینه ها (واحدهای سازمان) برای توزیع پاداش از رویکرد ترکیبی کارت امتیازی متوازن و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین واحدهای شرکت "عملیات صادرات و بارگیری" و "عملیات دریایی" از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. همچنین بخش "فرایندهای اصلی" با میانگین ضریب اهمیت 8 درصد در اولویت اول پرداخت پاداش قرار دارد. الگوی ارائه شده موجب می شود پرداخت پاداش در رابطه با ارزیابی عملکرد کارکنان از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گیرد و از حالت یکنواختی خارج شود.
بررسی نقش میانجی تبادل رهبر- عضو در رابطه ی مستقیم و غیرمستقیم جو اخلاقی با فشار روانی نقش در کارکنان ستادی شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر نگرش ها و رفتارهای کارکنان در محیط کار است. هدف پژوهش حاضر آنست که با توجه نقش واسطه ای تبادل رهبر-عضو، رابطه ی مستقیم و غیرمستقیم جو اخلاقی با فشار روانی نقش را مورد بررسی قرار دهد. طرح پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان ستادی شرکت ملی نفت ایران بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 300 نفر از کارکنان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه مذکور انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جواخلاقی، پرسشنامه فشار روانی نقش و پرسشنامه تبادل رهبر- عضو بود. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری، مورد تحلیل قرار گرفتند. تحلیل های الگویابی معادلات ساختاری برازندگی الگوی پیشنهادی را با داده ها مورد حمایت قرار دادند. نتایج حاکی از اثر مستقیم جو اخلاقی بر فشار روانی نقش و اثر غیرمستقیم این رابطه از طریق میانجی گری تبادل رهبر-عضو بود.
بررسی عوامل مؤثر بر تعلق سازمانی کارکنان شرکت گاز استان کرمانشاه و ارائه ی الگوی مفهومی برای سنجش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیران فرصت چندانی برای کنترل مستقیم کارکنان ندارند و برای تحقق اهداف باید بیشتر زمان و توان خود را صرف شناسایی محیط بیرونی سازمان کنند و سایر وظایف عادی را به کارکنان واگذار نمایند؛ در این راستا وجود کارکنان برانگیخته، وظیفه شناس و متعهد در سازمان یک سرمایه ارزشمند محسوب می گردد. عوامل متعددی به عنوان پیش نیاز و پیامد تعلق سازمانی کارکنان ذکر شده است؛ پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تأثیر عوامل فردی و سازمانی بر تعلق سازمانی و پیامدهای حاصل از آن و در نهایت ارائه الگوی عملیاتی تعلق سازمانی است. پژوهش، از بُعد استراتژی؛ پیمایشی – توصیفی از بُعد هدف؛ توسعه ای – کاربردی، از نظر روش و ابزار جمع آوری داده ها؛ پرسشنامه ای می باشد که روایی آن از نظر خبرگان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری 480 نفر از کارکنان شرکت گاز استان کرمانشاه می باشد که 288 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج آزمون نشان داد عوامل سازمانی بر تعلق و پیامدهای آن تأثیرگذار است اما تأثیر عوامل فردی مورد تأیید قرار نگرفت. همچنین مشخص گردید که تعلق سازمانی بر پیامدهای سازمانی بیشترین تأثیر را دارد.