تدریس از مهم ترین حرفه هایی است که نیازمند تخصص و توانمندی ویژه است. بدون این ضرورت، عمل در این زمینه اگر ناممکن نباشد، حداقل در مسیر درست قرار نگرفته و اهداف آن محقق نخواهد شد. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک نظریه کیفی درزمینه تجارب، عوامل و پیامدهای پدیده تدریس خارج از تخصص معلمان بود. به دیگر بیان، درک مفاهیم واقعی زندگی حرفه ای معلمان خارج از تخصص، موضوع اصلی این پژوهش است. رویکرد اصلی تحقیق تفسیری و راهبرد آن نظریه زمینه ای بود. ازاین رو، با 25 نفر از معلمان زن و مرد که بیش از سه سال تجربه تدریس خارج از تخصص داشتند مصاحبه نیمه ساختارمند انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای تحلیل گردید. مباحث کلیدی موردبررسی در این پژوهش، موقعیت معلم، درک هیجانات و انتظارات معلم، عوامل و زمینه های ایجاد این پدیده، مشکلات مدیریت کلاس، مسائل رفتاری و روانی ایجادشده برای معلمان و دانش آموزان بود. مقولات اصلی در خصوص عوامل پدیدآورنده تدریس خارج از تخصص در دو عامل نیازمندی ها و تمایلات شخصی معلمان و عوامل سیستمی مطرح شد و در خصوص پیامدهای این پدیده، کاهش انگیزه و همکاری معلمان و کاهش اثربخشی آموزشی دو مقوله نهایی مستخرج از متن مصاحبه ها بودند. تداوم و گسترش تدریس خارج از تخصص و لزوم توانمندسازی و توسعه حرفه ای معلمان دو مقوله نهایی درزمینه تجربه و دیدگاه معلمان از این پدیده بود.