۱.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از سه عضو مؤسس سازمان اکو، همواره بیشترین اهتمام را نسبت به حفظ موقعیت این سازمان داشته است. در حال حاضر، اکو تنها سازمان منطقه ای و بین المللی است که مقر آن در قلمرو جمهوری اسلامی ایران قرار دارد؛ حدود ۲2 درصد بودجه سالانه این سازمان را ایران تأمین می کند؛ بیش از۲۰ درصد کارشناسان آن ایرانی اند و بنابراین دامنه آزادی عمل و تأثیرگذاری ایران در این سازمان بیش از هر سازمان دیگر است. این مقاله می کوشد استدلال نماید که فارغ از هر نگاه کلان و راهبرد کلی که برای توسعه کشور اتخاذ شود، اکو ظرفیت هایی را در اختیار جمهوری اسلامی ایران می گذارد که می تواند در راستای توسعه کشور مثبت و مؤثر ارزیابی شود: اکو یکی از مجاری مناسبی است که می تواند منطقه ای شدن اقتصاد ایران را میسر سازد، این سازمان در فضای بسته و پرفشار بین المللی آزادی عمل و توان تأثیرگذاری خاصی در اختیار می گذارد و سایر دستاوردهایی را نیز که از عضویت در هم پیوندی های منطقه ای انتظار می رود کم و بیش تأمین می کند.
۲.
این مقاله در یک ارزیابی کلی از دور چهارم تحریم های بین المللی علیه جمهوری اسلامی این فرض را بنا قرار می دهد که اگر حتی تحریم در بخش اقتصادی موفق باشد، در هدف اصلی خود یعنی تعلیق برنامه هسته ای ایران در مدت زمان مطلوب غرب شکست خواهد خورد. با چنین فرضی، بدیل های موجود برای تحریم جاری می تواند جنگ (با اهداف متفاوت و شدت های گوناگون) یا مهار باشد. اما در این بررسی نشان داده خواهد شد که چون جنگ در مدت مورد بحث منتفی است، تحریم در کوتاه مدت کم اثرتر می شود و در نتیجه، تشدید تحریم به عنوان شاخص سیاست کلان «مهار» غالب می شود و سیاست سه دهه گذشته امریکا یعنی مهار با ظرافت ها و ابعاد جدیدتری همچنان تداوم خواهد داشت.
۳.
هم اکنون، با گذار از حاکمیت روش های کمّی و اثبات گرایانه در حوزه علوم اجتماعی، و اطلاع از تأثیرگذاری جدی عامل مغفول فرهنگ در این حوزه، توجه به تعامل فرهنگ و هویت، و روابط خارجی به جدی ترین مباحث رشته روابط بین الملل تبدیل شده است. پذیرش تأثیرگذاری فرهنگ در سیاست خارجی به معنای قبول تنوعات در آن است. در این مقاله از منظری ایرانی و با روش تاریخی و دیدگاه تحلیلی به متون کهن پارسی، در اینجا مشخصاً شاهنامه فردوسی، به برخی از ابعاد تأثیرگذاری این عامل بر روابط خارجی پرداخته شده است. چگونه «خود» و «دیگری» در شاهنامه بازنمایی شده اند؟ آیا تمایز آشکاری میان ایرانی و غیرایرانی در ذهنیت فردوسی وجود دارد؟ کدام دیدگاه فرهنگی می تواند با دیدگاه فردوسی مطابقت داشته باشد؟ انعکاس این نگرش در روابط خارجی چیست؟ در این مقاله ادعا شده است که فردوسی با نگاهی خاص فرهنگی به مقوله روابط خارجی می نگریست که آن را «دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی» می نامیم. دیدگاهی که ضمن تأکید بر هویت ممدوح ایرانی، اصالت را بر گسترش اخلاق و ارزش های انسانی می گذارد و در دام تعصبات قومی نمی افتد.
۴.
با اعلام فلسطین به عنوان سرزمین موعود و آغاز مهاجرت یهودیان به این منطقه، همواره یکی از مباحث مورد مناقشه، توسعه طلبی اسرائیل نسبت به اراضی فلسطینی بوده است. این کشور تا پیش از دهة هفتاد با سوء استفاده از فضای سنگین جنگ سرد، در سرزمین های عربی، وارد درگیری های نظامی شد و بخش هایی از آنها را به اشغال درآورد. با عبور از دهه هفتاد، توسعه طلبی اسرائیل از طریق زور و اجبار از نظر جامعة جهانی قابل پذیریش نبود. از این رو اسرائیل، توسعه طلبی را از طریق انتقال یهودیان به مناطق اشغالی 1967 و اسکان آنان در آن مناطق در قالب شهرک سازی ادامه داد تا بتواند بافت جمعیتی این سرزمین ها را به نفع یهودیان تغییر دهد. در این مقاله ضمن بیان این روند سعی شده است این مسئله در قالب «نظریه میدان متحد» استفان بار جونز تحلیل و بررسی شود و به این مسئله پرداخته می شود که اسرائیل در پسِ شهرک سازی به دنبال توسعه طلبی و الحاق سرزمین های اشغالی فلسطین است.
۵.
در نظام اقتصاد سیاسی جهانی یکی از مهم ترین ابعاد امنیت انرژی، ثبات قیمت نفت است. عوامل مؤثری همچون میزان ظرفیت تولیدی اعضای اوپک و غیراوپک و میزان مصرف، قیمت نفت را تحت تأثیر قرار می دهند. تغییرات قیمت نفت در زمان افزایش و کاهش ناگهانی قیمت ها یا به عبارتی شوک قیمت نفت آثاری را برای هریک از بازیگران بازار جهانی نفت اعم از تولید کنندگان، مصرف کنندگان و شرکت های نفتی بین المللی به دنبال داشته باشد. اما به رغم وجود عوامل و بازیگران متعدد تأثیرگذار بر قیمت نفت، در این میان نقش امریکا به لحاظ دارا بودن بازار عرضه و نیز مصرف، ذخایر نفتی و به ویژه تحولات نرخ برابری دلار، از مهم ترین عوامل مؤثر بر تغییرات قیمت نفت به عنوان عوامل غیراوپک به ویژه از سال 2001 به بعد محسوب می شود. این مقاله در تلاش است تا با به کارگیری رویکرد اقتصاد سیاسی بین الملل به بررسی عوامل تغییرات قیمت نفت پس از سال 2001، نقش نوسانات نرخ برابری دلار بر تغییرات قیمت نفت و تغییر ظرفیت تولیدی و مصرف کشورهای غیراوپک به ویژه امریکا بپردازد.
۶.
این مقاله کنکاشی درخصوص جنبش جهان سوم گرایی در عرصه روابط بین الملل است. درحالی که تاریخچه این حرکت ارائه خواهد شد محدودیت ها و فرصت های فراسوی آن نیز مطرح می شود. این جنبش به عنوان یک پدیده تاریخی دارای نسل های گوناگونی است که می توان گفت زاییده ایده ها و فعالیت های مختلف ملی گرایانی است که پیشقراول جنبش های ضداستعماری بودند. در این برهه تفاسیر گوناگونی از سنت ها و هنجارهای فرهنگی قبل از استعمار آمیخته با مارکسیسم و سوسیالیسم ارائه شد مضافاً اینکه دیدگاه های غربی مبتنی بر نوگرایی و توسعه نیز مورد استفاده قرار می گرفت. در این نوشتار نشان داده خواهد شد که چگونه این جنبش به دلیل پارادوکس های موجود در پاردایم استعمارزدایی و اقتصاد سیاسی دوران جنگ سرد رو به افول گذاشت. ایده اصلی این است که اگرچه ایده جنبش جهان سوم گرایی با فراز و نشیب های زیادی مواجه شده است اما هنوز در روند تنازعات شمال ـ جنوب در قرن حاضر تأثیرگذار می باشد.
۷.
اگرچه اسلام به عنوان یک دین، در مقام نخست، تحول نظام اعتقادی انسان و هدایت وی به سوی الگویی عملی در حیات فردی و اجتماعی اش را مدّنظر دارد که درنهایت به «رستگاری» اخروی او ختم می شود؛ اما معنای این سخن، انحصار گزاره های دینی به حوزة رفتار فردی و اجتماعی نیست. اسلام به دلیل جامعیت و کمال ذاتی ای که دارد، برای تمام حوزه های حیات فردی و جمعی ـ ازجمله سطح بین المللی ـ اصول راهنما دارد. در مقالة حاضر، نگارنده به بررسی تصویر قرآنی از روابط بین الملل پرداخته و تلاش دارد تا با تحلیل گزاره های قرآنی به فهمی اسلامی از نوع مناسبات، قواعد و اصول رفتاری و بالاخره ماهیت روابط بین الملل دست یابد. برای این منظور ضمن طرح و پیشنهاد الگوی تحلیلی «ساخت معنایی تأسیسات حقوقی»، گزاره های قرآنی در قالب رویکردی تطبیقی (بین دو ساخت معنایی جاهلی و اسلامی)، تحلیل و نتایج کاربردی آن برای درک هرچه بهتر روابط بین الملل استنتاج و عرضه شده اند. بر این اساس نظریه اسلامی روابط بین الملل بر بنیاد سه اصل ایمان گروی، سعادتمندی، ولایت مداری با عنوان کلی «نظریه اخلاق گرای واقع بینانه»، استنتاج و معرفی شده است.
۸.
درک مفید و واقع گرایانه از تحولات دینی سالیان اخیر در سیاست جهانی، از طریق ابزارهای تحلیلی و مفاهیم علم موجود و نهادینة روابط بین الملل ممکن نیست که این به دلیل ماهیت امر فرهنگی است. از سوی دیگر بحث رابطة دین و روابط بین الملل در اساس خود، نتیجة انتزاعی نادرست از تأثیرات انقلاب ایران بر شرایط منطقه ای و جهانی و به دنبال آن، بر دانش کنونی روابط بین الملل است. بنابراین درکی واقعی از روابط دین و سیاست بین الملل در دورة کنونی لازم است. با این حال ضروری است به محدودیت ارزش و برد محدود مقولاتی که اندیشیده شده اند ولی تجربه نشده اند واقف باشیم و بر عکس، باید به فایده، ضرورت و گستردگی بی حد مقولاتی که تجربه شده اند ولی هنوز به آنها اندیشیده نشده است، توجه داشت و شایسته است که این مقولات در اولویت فعالیت های پژوهشی ما قرار گیرند. جمهوری اسلامی در رأس این مقولات قرار دارد.
۹.
براساس برخی نظریه های مشهور و سنتی روابط بین الملل از جمله نوواقع گرایی به صرف وجود شروط و شرایط حداقلی چون آنارشی نظام بین الملل و وجود قدرت ها و کشورهائی که به دنبال حفظ بقا خود باشند، ما شاهد بازی موازنه قدرت خواهیم بود و این انتخاب از پیش تعیین شده کشورها می باشد. اما واقعیت این است که در عرصه عمل با وجود گذشت نزدیک به دو دهه از فروپاشی اتحاد شوروی و پایان دوره جنگ سرد، هنوز در عرصه بین المللی موازنه قوائی صورت نگرفته است و لذا ذهن هر پژوهشگری به صورت طبیعی با سؤالات زیادی مواجه می شود از جمله این که علم روابط بین الملل چه توضیحی می تواند در این زمینه داشته باشد؟ هدف از ارائه این مقاله تلاش برای پاسخ به سؤالات مذکور است. بدین منظور ابتدا نظریه توازن قدرت والتز مورد بررسی قرار گرفته و با بازبینی نقطه نظرات وی در این زمینه، نظر منتقدان درباره مشکلات منطقی و ناسازگاری های تاریخی در ارتباط با این نظریه بررسی می شود. سپس مفروضات نظری نوشتار حاضر ارائه شده و به عوامل تأثیرگذار بر اتخاذ رفتارهای متفاوت دولت ها در نظام بین الملل از جمله جهت گیری موازنه قدرت پرداخته می شود و در بخش پایانی نیز نتیجه گیری و جمع بندی ارائه می گردد.