مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه جمهوری خلق چین از جمله قدرت های رو به رشدی است که با پایه گذاری سیاست خارجی خود برمبنای توسعه اقتصادی، به دنبال افزایش قدرت و نیز ایفای نقشی منحصر به فرد در نظام بین الملل است و در این راستا طرح های مختلفی را برای تحقق این هدف در جغرافیای سیاسی جهان دنبال کرده است. طرح «جاده ابریشم نوین» به مثابه راهبرد سیاست خارجی چین، همزمان با ریاست جمهوری ژی جین پینگ در پاییز ۲۰۱۳ رسما اعلام و با لحاظ اهداف سیاسی و اقتصادی چین، نقش مهمی را برای کشورهایی همچون ایران در نظر گرفت. این مقاله با طرح این پرسش که ابتکار جاده ابریشم نوین به مثابه راهبرد سیاست خارجی چین، با چه فرصت ها و تهدیدهایی برای ایران روبه رو است؟ با اتکا بر روش توصیفی-تبیینی، بر این نظر است که این ابتکار به دلیل ملحوظ داشتن نقشی مهم برای ایران می تواند با پیامدهایی برای ایران همراه باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این ابتکار با فرصت هایی همچون توسعه و تعمیق روابط ایران و چین، ظرفیت سازی برای برتری منطقه ای، حفظ و ارتقای امنیت ملی و ثبات داخلی کشور و فرصت سازی برای تعامل همزمان با شرق و غرب و تهدیدهایی مانند تفوق چین بر ژئواکونومی ایران، امنیتی شدن فزاینده ایران در سپهر سیاست امریکایی و دامن زدن به رقابت با رقبای ژئوپلیتیک همچون روسیه، هند، امریکا و توسعه روابط چین با اعراب و به ویژه عربستان همراه است.
مسائل سیاسی و حقوقی ایران و کانادا و راهکارهایی برای عبور از آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل سیاسی و حقوقی در روابط ایران و کانادا کدامند؟ زمینه های پیدایش و تداوم این مسائل چیست؟ آیا راهکاری برای عبور از آنها متصور است؟ هدف مقاله حاضر، بررسی مسائل سیاسی و حقوقی مهم در روابط دو کشور و تبیین راهکارهایی برای حل وفصل آنها است. مقاله بر این فرضیه استوار است که شکل گیری مسائل حقوقی بین دو کشور ریشه در مسائل سیاسی فیمابین دارد و حل وفصل آنها نیز تابعی از رفع مسائل سیاسی است. با این حال، درهم تنیدگی و تاثیر و تاثر مسائل سیاسی و حقوقی ایران و کانادا مانع از تفکیک کامل آنها از یکدیگر و تدارک راه حل جداگانه برای هریک از آنها است. بر این اساس، با واکاوی بستر تاریخی و سیاسی روابط ایران و کانادا، سه عامل اساسی در شکل گیری مسائل حاد سیاسی بین دو کشور شناسایی می شود: آرمان گرایی در سیاست خارجی دو کشور و پیوند ایدئولوژیک آن با سیاست داخلی؛ نقش بازیگران ثالث؛ و افراط گرایی سیاست مداران. مسائل عمده حقوقی بین دو کشور در سطح دوجانبه عبارتند از وضع تحریم های یکجانبه؛ سلب مصونیت دولتی؛ و احکام قضایی داخلی در کانادا علیه ایران. در سطح بین المللی مسائل حقوقی فیمابین شامل تحریم های بین المللی مرتبط با پرونده انرژی هسته ای ایران، و مقولاتی نظیر حقوق بشر و تروریسم می شود. در نتیجه گیری با ترسیم چشم اندازی از روابط آتی ایران و کانادا، زمینه ها و راهکارهای عبور از موانع سیاسی و حقوقی تحت سه عنوان: بازسازی و برقراری روابط سیاسی؛ زمینه های تعامل اقتصادی و تجاری؛ و زمینه های تعامل علمی و فرهنگی مورد بررسی قرارمی گیرد. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات با روش جست وجوی کتابخانه ای و اینترنتی صورت گرفته است.
واکاوی اهمیت نقش و جایگاه پاکستان و ایران در معادلات استراتژیک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله واکاوی نقش و جایگاه پاکستان و ایران در همکاری های نظامی و معادلات استراتژیک چین است، تا علل و آثار این روابط در جهت گیری های سیاست خارجی این کشور در پرتو معادلات استراتژیک قدرت مشخص شود. با بررسی سیر روابط نظامی چین با قدرت های منطقه ای طی سال های اخیر به دلیل فعال شدن سیاست خارجی چین در مناطق جنوب و غرب آسیا این سئوال مطرح می شود که کدام یک از دو کشور پاکستان و ایران از جایگاه و اهمیت بالاتری در استراتژی نظامی چین برخوردار بوده و علل و آثار این جایگاه متفاوت در معادلات بازی قدرت به چه شکل نمایان شده است؟ یافته های پژوهش حاکی از گسترش روابط نظامی چین با پاکستان به سطح همکاری و اتحاد استراتژیک و نبود چنین سطحی از همکاری در روابط نظامی ایران و چین است. روش پژوهش مبتنی بر نمودارها و آمار مرکز مطالعات صلح استکهلم و منابع کتابخانه ای است.
رویکردهای رقابت جویانه عربستان سعودی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی یکی از کشورهای متنفذ اسلامی است که به مدد توانمندی مالی و نیز مشروعیت مذهبی، نقش مهمی در جهان اسلام دارد. روابط این کشور و افغانستان بیش از هشتاد سال قدمت دارد. این روابط پس از تهاجم نظامی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان، در سطح جدیدی ظاهر شد و عربستان را به مناسبات سیاسی و امنیتی افغانستان وارد نمود. حضوری که طی حدود چهار دهه گذشته با شدت و ضعف استمرار داشته و در سال های اخیر پررنگ تر و جدی تر شده است. عربستان سعی کرده است تا در دوره جدید با حفظ و احیای نفوذ خود در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴، حضور بیشتر در آسیای مرکزی به منظور گسترش نفوذ تفکر وهابیت و رقابت ژئوپلیتیکی و مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در افغانستان از طریق مشارکت در روند صلح افغانستان، اعطای کمک های اقتصادی و بشردوستانه، نفوذ خود در این کشور را گسترش دهد. این نوشتار در پی آن است تا ضمن بررسی و تحلیل رویکردهای سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال افغانستان، به این پرسش پاسخ دهد که چرا عربستان سعودی در سال های اخیر فعالیت خود در افغانستان را گسترش داده است؟ پاسخ احتمالی به پرسش فوق آن است که عربستان سعی کرده تا ضمن ایجاد موازنه با جمهوری اسلامی ایران، فضای بیشتری برای بازیگری خود در افغانستان پس از خروج نیروهای ائتلاف فراهم نماید. این پژوهش از نوع تبیینی بوده و داده های مورد نیاز جهت نگارش آن از طریق منابع کتابخانه ای و الکترونیکی جمع آوری شده است.
دلایل و نشانگان رویکرد تهاجمی عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی از زمان سقوط صدام در عراق در سال ۲۰۰۳، خصوصا دوران تحولات انقلابی خاورمیانه و شمال افریقا از سال ۲۰۱۱ تا زمان انعقاد برجام و دوران پسابرجام، روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران از سطح رقابت، به سطح تقابل و تشدید تنش سوق داده است؛ با توجه به این وضعیت، سئوال اصلی مقاله این است که دلایل و انگیزه های واقعی ریاض از اتخاذ چنین رویکرد تقابلی چه بوده و برای تحقق این امر، از چه اقدامات و رویه هایی برای موزانه سازی علیه ایران استفاده کرده است؟ نوشتار حاضر با بهره گیری از چهارچوب نظری «واقع گرایی انگیزشی» و تبیین شاخص های «بازیگر طمع کار» به این فرضیه رسیده است که «عربستان سعودی به منظور خروج از سکون سابق سیاست خارجی در حوزه های مختلف منطقه ای، جبران خلا قدرت ایجادشده در جهان عرب پس از تحولات انقلاب های عربی ۲۰۱۱ و نیز هم راستایی با راهبرد امریکا در منطقه، به سمت رویکردهای تقابلی و تشدید تنش با جمهوری اسلامی ایران سوق یافته است؛ در این مسیر نیز از اقدامات و رویه هایی مختلفی نظیر ائتلاف سازی و اجماع سازی، تلطیف نسبی روابط با اسرائیل، استفاده از اهرم اقتصادی و انرژی، بهره گیری از ظرفیت سازمان های منطقه ای و بین المللی، ایجاد رقابت های تسلیحاتی، استفاده از ظرفیت حرمین شریفین و دامن زدن به اختلافات مذهبی و نژادی برای موازنه سازی علیه ایران بهره گرفته است.
راهبرد امنیت منطقه ای ایران در بحران امنیتی خاورمیانه: ویژگی ها و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اﯾﺮان در ﯾﮏ دﻫﻪ اﺧﯿﺮ در ﻣﺤﯿﻂ اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧ ﻪ ﺑ ﺎ ﻣﻌﻀ ﻼت اﻣﻨﯿﺘ ﯽ ﻣﺘﺮاﮐﻤﯽ ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻌﯽ در رﻓﻊ آﻧﻬﺎ دارد. ﺑ ﺎ ﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ﺗ ﻼش ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺗﻌﻤﯿﻖ ﺣﻀﻮر ﻗ ﺪرت ﻫ ﺎی ﻓﺮ اﻣﻨﻄﻘ ﻪ ای و ﻋ ﺪم واﮔﺬاری ﻧﻘﺶ ﻓﻌﺎل ﺑﻪ اﯾﺮان، اﯾﻦ ﮐﺸﻮر راﻫﺒ ﺮد اﻣﻨﯿ ﺖ ﻣﻨﻄﻘ ﻪ ای ﺧ ﺎص ﺧﻮد را ﺑﺮای ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺤﺮان ﻫﺎی ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ در ﭘ ﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘ ﻪ اﺳ ﺖ. ﻣﻘﺎﻟ ﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﻪ واﮐﺎوی راﻫﺒﺮد اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻨﻄﻘ ﻪ ای اﯾ ﺮان در ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﭘﺮدازد. ﺳﺌﻮال اﺻﻠﯽ اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ راﻫﺒﺮد اﻣﻨﯿت ﻣﻨﻄﻘﻪ ای اﯾﺮان در ﺑﺤﺮان اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ و از ﭼ ﻪ وﯾﮋﮔ ﯽ ﻫ ﺎ و اﻫﺪاﻓﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ؟ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ راﻫﺒﺮد اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻨﻄﻘ ﻪ ای اﯾﺮان ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﻮازﻧﻪ ﻗﻮای ﺣ ﺎﮐﻢ ﺑ ﺮ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧ ﻪ و ﮐﻨ ﺎر ﮔﺬاﺷ ﺘﻪ ﺷ ﺪن از ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪ ای، در ﻗﺎﻟﺐ اﻣﻨﯿﺖ ﺑﻬﻢ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺷﮑﻞ ﮔﺮﻓﺘ ﻪ اﺳ ﺖ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ وﯾﮋﮔ ﯽ ﻫ ﺎی اﯾ ﻦ راﻫﺒ ﺮد ، ﺣﻀ ﻮر ﻓﻌ ﺎل در ﺗﺤﺮﮐ ﺎت ﺳﯿﺎﺳ ﯽ ﺣﻠﻘﻪ ﻫﺎی اﻣﻨﯿﺘﯽ ﻓﻮری و ﻏﯿﺮﻓﻮری، دﻓ ﺎع ﻓﻌ ﺎل ﺗﻬ ﺎﺟﻤﯽ، ﺗﻘﻮﯾ ﺖ ﺗ ﻮان ﺑﺎزدارﻧﺪه ﻣﻮﺷﮑﯽ و ﻫﻤﮑﺎری ﻫﺎی ﺗﺎﮐﺘﯿﮑﯽ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﮐﺸ ﻮرﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨ ﺪ روﺳ ﯿﻪ اﺳﺖ. ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ اﻫﺪاف اﯾﻦ راﻫﺒﺮد، ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺗﺮورﯾﺴﻢ ﺗﮑﻔﯿﺮی، اﯾﺠﺎد ﺗﻮازن در ﺑﺮاﺑﺮ اﺋﺘﻼف ﻫﺎی ﺿﺪاﯾﺮاﻧﯽ و ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ راﻫﺒﺮد ﻧﯿ ﺎﺑﺘﯽ ﺳﯿﺎﺳ ﺖ ﺧ ﺎرﺟﯽ اﻣﺮﯾﮑﺎ در ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ اﺳﺖ.