مقالات
حوزه های تخصصی:
کمیسیون اروپا در فوریه 2021 سیاست جدید تجاری اتحادیه اروپا را با عنوان « سیاست تجاری باز، پایدار و جسورانه» اعلام کرد. اتحادیه اروپا با این سیاست جدید، خود را برای مواجهه با دگرگونی های ژئوپلیتیک ناشی از تحولات بین المللی از جمله افزایش سهم آسیا در اقتصاد جهانی، تشدید رقابت قدرت های بزرگ و تحولات تکنولوژیک در عرصه تجارت و ارتباطات جهانی آماده می کند. سیاست تجاری جدید اتحادیه اروپا تأثیرات زیادی بر ایران خواهد داشت؛ هم از جهت مراودات اقتصادی و تجاری ایران با اروپا و هم از جهت تأثیرپذیری مراودات ایران و شرکای آسیایی اش از سیاست های اتحادیه اروپا. سؤال اصلی مقاله این بوده است که «سیاست تجاری جدید اتحادیه اروپا چه ویژگی هایی دارد و چه تأثیراتی بر ایران می گذارد». این پژوهش با استفاده از چارچوب مفهومی «بارنت و دووال درباره قدرت» و با تحلیل محتوای کیفی اسناد اتحادیه اروپا، نشان داده است که سیاست تجاری جدید اتحادیه اروپا به معنای گذار کامل از «رویکرد قدرت برای تجارت» به سوی «رویکرد قدرت از طریق تجارت» است و تثبیت این رویکرد می تواند از ابعاد ساختاری و نهادی «آثار مثبت» و از ابعاد اجباری و گفتمانی «آثار منفی» بر روابط تجاری ایران داشته باشد. در این مقاله پس از مقدمه، ابتدا تسلط تدریجی رویکرد قدرت از طریق تجارت توضیح داده شده و سپس تصویر کلی رابطه تجاری کنونی ایران و اروپا و مؤلفه های سیاست تجاری جدید اتحادیه اروپا بررسی گشته است و در بخش یافته ها، تأثیرات سیاست تجاری جدید اروپا بر ایران در قالب مؤلفه های قدرت اجباری، ساختاری، نهادی و گفتمانی اتحادیه اروپا مورد تحلیل قرار گرفته است.
تحول الگوی روابط قطر و عربستان سعودی از شراکت تا رقابت راهبردی (2021-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط عربستان سعودی و قطر در سال های اخیر، از همکاری و تعامل به تقابل و تخاصم تغییر جهت داده است. پس از تحولات جهان عرب در سال 2011 اختلافاتی جدی روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داد و سرانجام در سال 2017 به قطع روابط آن ها منجر شد و علی رغم برقراری مجدد روابط بعد از نشست العلا در ژانویه 2021، دو طرف نتوانسته اند روابط خود را عادی سازی کنند. دشمنی دوحه و ریاض در سطوح همسایگی و منطقه ای بر اساس گزاره های نظری «سازه انگاری» قابل تحلیل است، چراکه برداشت متفاوت این دو بازیگر از هویت اسلامی و عربی و ساخت اجتماعی قبیلگی به عنوان عنصری کلیدی در قوام بخشی به همگرایی یا واگرایی این دو عمل کرده است. بر این مبنا، پرسش اصلی مقاله حاضر این بوده که «چگونه تصور و برداشت عربستان سعودی و قطر از مسائل و موضوعات ملی و منطقه ای به تغییر الگوی سیاسی روابط در دو بازه زمانی (2017-2011) و (2021-2017) منجر شده است؟» و در این ارتباط، این فرضیه به آزمون گذاشته شده که برداشت متفاوت عربستان سعودی و قطر از اسلام سیاسی، نقش منطقه ای و رقابت های بین خاندانی، آن ها را دچار چالش و تنش در حوزه مسائل هویتی، سرزمینی و منطقه ای با یکدیگر کرده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای یا از منابع اینترنتی گردآوری شده است.
آثار و پیامدهای توافق نامه آتش بس بحران 2020 قره باغ بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درگیری های بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر ۲۰۲۰، پس از ۴۴ روز تداوم بحران و منازعه، با میانجیگری روسیه، به توافق نامه آتش بس ختم شد. این مقاله به تأثیر توافق یادشده بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است؛ با این پرسش اصلی که «توافق نامه آتش بس 2020 حاوی چه آثار و پیامدهایی برای امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی است و ایران برای مواجهه با آن چه راهبردهایی را پیش رو دارد؟» بر اساس یافته های مقاله، برهم خوردن موازنه قدرت در قفقاز جنوبی و توافق نامه آتش بس ناشی از آن در ابعاد مختلف به شکل ایجابی و سلبی بر منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار بوده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: نقش آفرینی بیشتر روسیه در مرز های شمال غربی ایران، احتمال دور شدن جغرافیای درگیری از مرزهای ایران، کمک های تسلیحاتی کلان و مؤثر رژیم صهیونیستی در آزاد شدن مناطق اشغالی آذربایجان و در نتیجه نقش آفرینی بیشتر این رژیم در مرزهای شمال غربی ایران، دستیابی ایران به اراضی هم مرز و ارتباط مجدد مرز نسبتاً طولانی با آذربایجان و نظایر این ها. مهم ترین راهبردهای پیش روی جمهوری اسلامی در مواجهه با بحران مذکور نیز شامل اتخاذ مواضع بی طرفانه و در عین حال ایفای نقش میانجیگری فعال برای حفظ و القای جایگاه راهبردی جمهوری اسلامی به طرف های درگیر و بازیگران منطقه، حضور فعال در مناطق جدید حاصل از توافق آتش بس، افزایش مسیرهای مواصلاتی و ترانزیتی با جمهوری آذربایجان، به ویژه در مناطق تازه آزادشده ، تقویت، تجهیز و توسعه سریع کمی- کیفی ساختار مرزبانی و استفاده از تجربه های جنگ قره باغ در زمینه بهره گیری از سلاح های مدرن و هوشمند بوده است.
آینده پژوهی رویکردهای ایالات متحده و چین در حوزه راهبردی ایندوپاسیفیک و راهکارهای تحصیل منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش شده است تا ضمن تحلیل تهدیدات ناشی از کنشگری ایالات متحده و چین در حوزه راهبردی ایندوپاسیفیک، آینده تأثیرات رقابتِ رخ نموده بر منافع جمهوری اسلامی ایران با کمک روش سناریونویسی توصیف و تحلیل شود. این پژوهش بر مبنای نتایج به دست آمده از نوع کاربردی و با توجه به اینکه در خلال آن برای پاسخ به پرسش اصلی تحقیق، یعنی «چگونگی تأثیر آینده تهدیدات رویکردهای چین و آمریکا در حوزه ایندوپاسیفیک بر منافع ایران» به توسعه یکی از انواع روش های کیفیِ نگارش سناریوی موسوم به «GBN» پرداخته، از نوع توسعه ای بوده است. علاوه بر این، پژوهش پیش رو از نوع اکتشافی و با عنایت به توصیف وضعیت کنونی منازعات و عوامل شکل دهنده فضای فعلی و آینده تهدیدات روابط واشنگتن و پکن، توصیفی بوده است. همچنین از طریق مصاحبه با خبرگان و گروه های کانونی، عوامل کلیدی و پیشران های مؤثر بر روابط مورداشاره استخراج شده و با توجه به عدم قطعیت های کلیدیِ مستخرج از پرسش نامه های توزیعی در میان 25 نفر از خبرگان، متولیان و سیاست گذاران حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل، چهار سناریو تدوین گشته است: 1) بدترین: تضمین امنیت انرژی چین؛ 2) بهترین: وقوع جنگ اقتصادی و تجاری میان چین و ایالات متحده؛ 3) تداوم روند کنونی: عدم وقوع جنگ تجاری و اقتصادی میان چین و ایالات متحده؛ 4) ناتوانی چین در تضمین امنیت انرژی. در ادامه به تناسب سناریوها و به تفصیل، علاوه بر ارائه پیش نشانگرهای وقوع سناریوها، توصیه های راهبردی، سیاست ها و راهکارهایی برای مدیریت هر یک پیشنهاد شده است.
روند بازیگری و کنش عملیاتی حشد الشعبی در عراق (2014-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«حشد شعبی» در سال ۲۰۱۴ در واکنش به ظهور نشانه های بارز اضمحلال دو شاخصه اصلی دولت ملی، یعنی کنترل سرزمین و انحصار بهره مندی از قدرت نظامی فائقه و ارتش منظم وارد صحنه معادلات عراق شد. این تشکیلات در صحنه میدانی مبارزه علیه داعش موفقیت های قابل توجهی را به دست آورد و به رغم مخالفت های داخلی و خارجی، ضمن ادغام در نیروهای مسلح عراق مأموریت های جدیدی را نیز برای خود تعریف کرد. پرسش اصلی مقاله حاضر این بوده که «چرا روند کنشگری حشد شعبی از زمان تأسیس تا سال 2020 از یک بازیگر شبه نظامی غیردولتی به بازیگر دولتی چندبعدی تغییر یافته است؟» در این ارتباط، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که تحت تأثیر تشدید ضعف و فروماندگی دولت در عراق و دخالت دو عنصر تعارض گروه های قومی- مذهبی، انشعابات درونی حشد شعبی و ایفای نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی روند بازیگری و کنشگری عملیاتی حشد شعبی تغییر یافته است. مقاله حاضر از نوع تبیینی بوده و اطلاعات موردنیاز به روش کتابخانه ای و مراجعه به منابع اینترنتی معتبر گردآوری شده است.
پسا کرونا، افول هژمونی آمریکا و ظهور جهان منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مشخصه دهه دوم قرن بیست و یکم کاهش تدریجی قدرت نسبی ایالات متحده است. بیشترِ عوامل قدرت جهانی آمریکا در حال دگرگونی هستند و به سویی می روند که افول هژمونی آمریکا را فراهم کنند. از این رو برای مدیریت بی ثباتی ناشی از افول هژمونی آمریکا و لزوم مواجهه با پیچیدگی های جهانی، ایجاد حاکمیت منطقه ای ضرورت می یابد. این حاکمیت بر پایه نهادها، هنجارها و سازمان های منطقه ای است که جایگزین نهادها و مؤسسات جهانی می شوند. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی- تحلیلی و پرسش اصلی این بوده است که «نشانه های افول هژمونی آمریکا کدام اند و بدیلِ هژمونی آمریکا در پسا کرونا چیست؟» با این فرضیه اصلی که علائم افول هژمونی آمریکا در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و نظامی آشکار شده است و با این اتفاق، جهان های منطقه ای از جمله ایران، بدیل مناسبی برای آن خواهند بود. هدف اصلی این مقاله، بررسی افول هژمونی آمریکا در پسا کرونا و بدیل آن بوده است. مؤلفه های تعریف شده هژمونی آمریکا در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و نظامی، از شیوع بیماری کرونا (جدا از عوامل دیگر مانند رشد اقتصادی چین، تضعیف ارزش های نظم لیبرالی بین المللی) به شدت متأثر شده اند و دنیای پسا کرونا شاهد افول هژمونی آمریکا و ظهور جهان های منطقه ای خواهد بود. در این پژوهش در راستای هدف مقاله از یک نظریه واحد پیروی نشده و نظریات گوناگون و مباحث مربوط به موضوع، مطرح و تحلیل گشته است.
استراتژی امنیت انرژی معاصر چین در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به وضعیت شکننده سیاسی امنیتی غرب آسیا، چین که اکنون نزدیک به نیمی از نفت و حدود 10 درصد از گاز وارداتی خویش را از این حوزه راهبردی تهیه و تأمین می کند، در خصوص چشم انداز امنیت انرژی خود بسیار نگران است. حضور ایالات متحده، کنترل ضعیف کریدورهای انرژی، مثلث منازعات و تنش های میان کشورهای منطقه و ایران و آمریکا و جهت گیری سیاسی کشورهای غرب آسیا را باید به معمای امنیت انرژی چین در منطقه مورد اشاره اضافه کرد. در این راستا، چین به تدریج راهبرد کلی خود را برای تأمین امنیت انرژی در منطقه غرب آسیا مشخص تر ساخته است. بر این اساس نگارنده این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی درصدد بوده است در پرتو مفاهیم و معناها به چرایی این پرسش پاسخ گوید که «راهبرد امنیت انرژی چین در آوردگاه راهبردی غرب آسیا متأثر از چه مواردی است؟» و فرضیه ای که از معبر پرسش اصلی پژوهش مطرح گردیده، ناظر بر آن بوده است که جمهوری خلق چین با تمرکز بر سه مفهوم «امنیت دسترسی»، «امنیت انتقال» و «روند گذار انرژی»، تلاش دارد ضمن ایجاد تنوع در سبد واردات خود، موجبات ایجاد وابستگی متقابل انرژی، پیگیری سیاست محتاطانه و متوازن در رقابت های منطقه ای و فرامنطقه ای، تأسیس خطوط امن انتقال انرژی، حضور مستقیم نظامی در مناطق شکننده و پیگیری همکاری های اقتصادی مبتنی بر گذار انرژی را در منطقه فراهم کند.
سرمایه اجتماعی و تهدیدات نرم علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی از جمله مهمترین پشتوانه هایی است که هر نظام سیاسی و نهادی برای بهره گیری از فرصت ها و همچنین مواجهه با تهدیدات فرهنگی در عرصه ملی و بین المللی می تواند از آن استفاده کند. از طرفی دیگر، در حال حاضر، تهدید و تهاجم فرهنگی به یکی از ابزارها و راهبردهای مهم قدرت های بزرگ نظام بین الملل در مواجهه با قدرت های چالشگر و در حال ظهور تبدیل شده است. پرسش اساسی که مقاله حاضر در پی پاسخ به آن است، تاثیر گذاری سرمایه اجتماعی بر تهدیدات نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین هدف مقاله حاضر تبیین تأثیرگذاری این دو متغیر بر یکدیگر می باشد. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، این فرضیه مطرح شده که تهدیدات فرهنگی متغیری است که از سرمایه اجتماعی تأثیر می پذیرد بدین معنی که هراندازه سرمایه اجتماعی در جامعه ای افزایش پیدا کند بصورت عکس تهدیدات فرهنگی کاهش می یابد و در مقابل ، هراندازه سرمایه اجتماعی تضعیف شود ، بالعکس تهدیدات فرهنگی افزایش یافته و فرهنگ ملی در معرض خطر و تهدید قرار می گیرد.