مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های مهم در شناسایی وضعیت علمی و پژوهشی رشته روابط بین الملل و حوزه مطالعاتی مهم تابع آن یعنی سیاست خارجی در هر جامعه ای، شناخت ابعاد مختلف تولیدات علمی آن است. مقالات علمی، به عنوان مهم ترین دستاورد پژوهشی و مفهوم سازی-نظریه پردازی، از جایگاهی خاص برخوردارند. هدف این مقاله آن است که این وضعیت را در ایران بسنجد و به این سئوال بپردازد که تولیدات علمی در زمینه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تحقیقات در سیاست خارجی در ایران)، از نظر روش شناختی و موضوعی واجد چه ویژگی هایی است. با توجه به جنبه توصیفی اولیه این پژوهش، فرضیه ای ارائه نمی شود و تلاش می شود تصویری کمی از مقالات فارسی نگاشته شده در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های 1388 تا 1392 ارائه شود. 135 مقاله در دسترس از فصلنامه های علمی-پژوهشی معتبر مورد مطالعه قرارگرفته و یافته های پژوهشی به صورت نموداری، درصدی و آماری ارائه شده اند و تلاش شده در جهت تبیین هر ویژگی توضیحاتی انتقادی ارائه شود. غلبه رویکرد اثبات گرایانه، سلطه نسبی چهارچوب های نظری جریان اصلی و غلبه منطق فرضی-قیاسی و روش کتابخانه ای در جمع آوری داده ها، برخی از یافته های پژوهش است که به شکل مبسوط ارائه شده و تلاش شده تبیینی ابتدایی نیز از زمینه های آن ارائه شود
اسطوره های کهن و نگرش معاصر ایرانیان به نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره های ایرانی بر نگاه سیاسی و بین المللی ایرانیان در گستره تاریخ نقش و کارکرد فراوانی داشته است. در این مقاله با کمک رویکرد سازه انگاری به دنبال آن هستیم تا نشان دهیم اسطوره های ایرانی به عنوان و به مثابه یکی از سازه های معنایی در ساخت و شکل گیری هویت ایرانی و نیز در نگرش بین المللی ایرانیان و تعریفی که از خود، دیگری و محیط پیرامونی و بیرونی خود ارائه داده و می دهند، نقش مهمی داشته است. البته آشکار است که در کنار این سازه معنایی، دیگر سازه های معنایی مهمی همانند تاریخ، دین، مذهب، آداب و رسوم، زبان و... نیز در شکل گیری هویت ایرانی تأثیرات مهم و شایسته ای داشته و البته همه این سازه های معنایی در ارتباطی پیوسته و با هم است که هویت ایرانی را شکل داده و می دهند. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که: «اسطوره های ایرانی چه کارکرد و نقشی در ترسیم هویت ایرانی و در نگرش ایرانیان به نظام بین الملل داشته اند؟» در پاسخ این فرضیه را می توان طرح کرد که: «اسطوره های ایرانی به عنوان یکی از مهم ترین سازه های معنایی مشترک در اذهان و افکار همه ایرانیان از طریق ترسیم مرزهای ایران به عنوان عنصر سرزمین، بیان ویژگی های ایرانیان به عنوان عنصر جمعیت و تعریف کارکرد جامعه ایرانی به عنوان یک دولت - ملّت (عنصر حاکمیّت)، در شکل دهی به هویت ایرانی و نگرش بین المللی ایرانیان نقش انسجام بخش و هماهنگ کننده داشته است». برای اثبات این ادعا نیز درونمایه ها و مفاهیم اسطوره های ایرانی بررسی شده و کارکرد آن در دوره های گوناگون تاریخ ایران مورد توجه قرارگرفته است
معضل ناامنی و واگرایی در منطقه خلیج فارس: راه کارهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس از جمله مناطق مهم و استراتژیک جهان به شمار می آید. این منطقه به دلیل شرایط استراتژیک و ژئواکونومیکی خاص خود از اهمیت ویژه ای در مسائل منطقه و جهان برخوردار است. این موقعیت استراتژیکی ممتاز موجب شده است که خلیج فارس از دیرباز شاهد چالش قدرت و رقابت مداوم قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای باشد. در این میان از عوامل مهم و تاثیرگذار مسئله امنیت، ثبات و آرامش منطقه است. بر این اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل واگرایی و ناامنی در خلیج فارس و تعیین سطح نیازهای منطقه با توجه به سلسله مراتب نیازهای مازلو و متناسب با آن تعیین الگوی امنیتی مناسب منطقه است. در این راستا عوامل ناامنی در خلیج فارس و الگوی امنیتی متناسب با آن به عنوان سئوال اصلی مطرح می شوند و لذا این فرض را مطرح می نماید که عوامل واگرایی ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، ژئوکالچری و سیستمی، در قالب حاکم بودن پاردایم واقع گرایی بر منطقه خلیج فارس موجب شده اند که سیستم خلیج فارس در سطح نیازهای زیستی – امنیتی قرارگیرد و در نتیجه برای تامین امنیت ابتدا باید در جهت حاکم کردن پارادیم نئولیبرال، همگرایی را در سطح منطقه ایجاد نموده و در نهایت الگوی امنیت خودساخته، امنیت را در خلیج فارس برقرار نماید. بنابراین پژوهش حاضر ضمن تبیین مفهوم امنیت، سلسله مراتب نیازهای مازلو و تطبیق آن با الگوی امنیتی واحدها، عوامل واگرایی و ناامنی خلیج فارس و راهکارهای مناسب جهت طراحی الگوی امنیتی مناسب منطقه ترسیم می شود
مذاکرات هسته ای و منازعه ایران و امریکا: کنکاشی در نظریه بلوغ منازعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و امریکا برای بیش از سه دهه رابطه ای منازعه آمیز را تجربه کرده اند. هرچند در این مدت، فرصت هایی برای حل منازعه میان دو کشور وجود داشته است، اما تمامی ابتکارهای حل منازعه با شکست مواجه شده اند. با وجود این، توافق موقت هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا (در قالب ایران و 1+5) در آذر 1392، بحث هایی را پیرامون امکان حل منازعه دو کشور، بار دیگر مطرح ساخته است. مهم ترین پرسشی که در این زمینه مطرح می شود این است که دلایل حل منازعه هسته ای با وجود شکست تمامی ابتکارهای حل منازعه پیشین چیست؟ در پاسخ به این پرسش و با تکیه بر نظریه «بلوغ»، بحث اصلی مقاله حاضر این است که آغاز مذاکرات مستقیم میان ایران و ایالات متحده و رسیدن به توافق هسته ای، به دلیل بلوغ منازعه ایران و ایالات متحده در نتیجه «بن بست آزار دهنده دوجانبه» ناشی از مسئله هسته ای است. مقاله حاضر در کنار آزمون این فرضیه، با بررسی عواملی که مانع حل منازعه دو کشور در شرایط بلوغ می شوند، چهار سناریو را نیز در مورد آینده منازعه هسته ای و اثر آن بر منازعه کلی ایران و ایالات متحده مطرح می کند
ایران و امریکا در عراق: تنوع کنش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و امریکا در طول دهه های گذشته با تضادهای ایدئولوژیک و منازعات و رقابت های استراتژیک مهمی همراه بوده است. رقابت هایی که به خصوص در منطقه خاورمیانه تشدید شده و در برخی مواقع دو کشور را در آستانه رویارویی مستقیم نظامی قرارداده است. با این حال، نوع روابط ایران و امریکا در حوزه عراق، الگوی متفاوتی را نشان می دهد و بیانگر فاصله گرفتن دو طرف از منازعات و رقابت های استراتژیک کلان و تمایل به برخی همکاری های ضمنی و غیرمستقیم در این حوزه است. برخلاف دو دیدگاه کلان عمده مطرح شده در مورد روابط ایران و امریکا در عراق، یعنی تعاملات و همکاری های استراتژیک تمام عیار دو طرف یا رقابت و رویارویی کامل طرفین در عراق، در این نوشتار بر این موضوع تاکید می شود که به رغم تضادهای ایدئولوژیک و منازعات و رقابت های استراتژیک ایران و امریکا در خاورمیانه و تداوم نسبی رقابت ها در حوزه عراق، تنگناها و محدودیت های ژئوپلیتیک این حوزه و مواجه شدن تهران و واشینگتن با برخی تهدیدات مشترک، دو کشور را به سمت نوعی از همکاری های ضمنی و غیرمستقیم سوق داده است. در نتیجه با متاثر شدن اهداف و رقابت های استراتژیک ایران و امریکا در عراق از چالش ها و تهدیدات نوظهور ناشی از محیط ژئوپلیتیکی خاص عراق و تغییرات آن، بسترهای مهمی برای همکاری ضمنی بین ایران و امریکا در این حوزه بروز یافته است
جهادیون افراطی و امنیت اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال ظهور پدیده «داعش» و تصرف مناطقی از خاک سوریه و عراق توسط این گروه افراطی، اینک این خطر در کشورهای اروپایی به وجود آمده است که مسلمانانی که از این کشورها برای شرکت در عملیات نظامی جهت سرنگونی دولت بشار اسد به سوریه رفته بودند، پس از بازگشت به کشورهای خود با اقدام به حملات تروریستی امنیت داخلی کشورهای اروپایی را با تهدید جدی روبرو سازند. سابقه وقوع حملات تروریستی در این کشورها و رویدادهایی نظیر حمله اخیر به نشریه شارلی ابدو در پاریس، به این نگرانی ها دامن زد. از همین رو، کشورهای اروپایی در پی اتخاذ و تشدید تدابیری در جهت جلوگیری از ورود این افراد به کشور و نیز پیشگیری از افراط گرایی نزد مسلمانان مقیم برآمدند. اما مسئله مهم این است که چرا مسلمانان اروپا به افراط گرایی و اعمال خشونت آمیز تمایل پیدا می کنند. مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که علل گرایش مسلمانان اروپا به دیدگاه های افراطی و خشونت چیست؟ فرضیه این مقاله آن است که عوامل اجتماعی و فردی در دو سطح کلان و خرد می توانند تبیین کننده رفتار افراد در زمینه گرایش به افکار افراطی و خشونت آمیز باشند. آن گونه که در این مقاله استدلال می شود، عوامل در سطح کلان تبیین کننده محیطی هستند که زمینه ساز گرایش مسلمانان به این گونه افکار است؛ اما اینکه کدام گروه از افراد این افکار را می پذیرند، توسط عوامل موجود در سطح خرد قابل تبیین است
سیاست خارجی ایالات متحده و نهادهای غیردولتی امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نهادهای غیردولتی امریکایی و نقش آنها در سیاست خارجی ایالات متحده نیازمند بررسی ماهیت و فعالیت آنهاست. نقش تاریخی کمک خارجی در پیشبرد اهداف سیاست خارجی امریکا از یک سو و نفوذ و تأثیرگذاری فعالیت ها و برنامه های موسسه های داوطلبانه امریکایی در قالب کمک خارجی از سوی دیگر، پیوند بین سیاست خارجی امریکا و موسسه های داوطلبانه امریکایی را اجتناب ناپذیر ساخته است. از همین رو، از زمان جنگ جهانی دوم، موسسه ها نقش مهمی در تلاش های امریکا در زمینه بهبود و توسعه بین المللی داشتند. به همین دلیل هم فعالیت موسسه ها کاملاً تابعی از سیاست های ایالات متحده بوده است و فراز و نشیب بسیار داشته است. در عمل، موسسه ها کاری را انجام می دهند که دولت امریکا می خواهد به عنوان بخشی از سیاست خارجی اش انجام شود. در این مقاله که از آغاز جنگ جهانی دوم تا پایان ریاست جمهوری جورج بوش دوم را تحلیل می کند، تلاش می کند تا از میان تحولات تاریخی، ارتباط بین نهادهای غیردولتی امریکایی و سیاست خارجی این کشور را دریابد. یافته های این پژوهش نشان می دهد هر زمانی که بودجه های دولتی افزایش یافته، پیامد آن افزایش وابستگی موسسه ها به دولت و در نتیجه هماهنگ شدن آنها با سیاست خارجی امریکا بوده است. همچنین نشان داده شده دولت ایالات متحده در پی کنترل و نظارت بر فعالیت های موسسه ها بوده است. طی این زمان حدوداً 70 ساله، هرگاه دولت در عرصه بین الملل نیاز داشت تا با کمک های خارجی سیاست های خود را پیش ببرد، بودجه های هنگفتی به این نهادها اختصاص داده است. این اقدام بر عملکرد موسسه ها تأثیر می گذاشته است. این تأثیرگذاری در فعالیت های همسوی موسسه ها و دولت خود را نشان می داد