فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
فراتحلیل جامع مداخلات رایج در مورد اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، روان شناسان و روان پزشکان در زمینه اختلال نقص توجه و بیش فعالی به دنبال ارزیابی و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روان-شناختی، آموزشی و درمان های دارویی بوده اند. در این خصوص، فراتحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش های درمان را مشخص می نماید. پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، مقایسه میزان اثرگذاری مداخلات روانشناختی و درمان های دارویی را بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه و بیش فعالی مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور46پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلی در مورد آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش نشانه های کلی اختلال نقص توجه و بیش فعالی 54/0، بر علایم نقص توجه 48/0، بر بیش فعالی 59/0 و همچنین میزان اندازه اثر درمان های دارویی76/0 بود. براساس نتایج فراتحلیل حاضر نتیجه گیری می شود که میزان اندازه اثر درمان های دارویی نسبت به مداخلات روانشناختی بیشتر بوده است.
مقایسه نقش خانواده و مراکز بهزیستی در کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت زندگی یک هدف اساسی در توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تفاوت کیفیت زندگی کم-توانان ذهنی تربیت پذیر مراقبت شده در خانواده و مراکز بهزیستی می باشد. طی یک پژوهش مقطعی- مقایسه ای، 225 نفر از کم توانان ذهنی تربیت پذیر استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
در گروه کم توانان ذهنی نگهداری شده در خانواده یکی از والدین و در گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی مراقب آنان به عنوان نایب به تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی کامینز پرداختند. آزمون غیر پارامتری کراسکال والیس نشان داد که کیفیت زندگی افراد کم توان ذهنی تربیت پذیر در خانواده از گروه نگهداری شده در مراکز بهزیستی، به نحو معناداری بالاتر است. یافته های این مطالعه، در زمینه ارتقای کیفیت زندگی کم توانان ذهنی تربیت پذیر در خانواده، مورد بحث قرار گرفته است.
نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ: آزمون تغییرناپذیری عاملی در والدین کودکان عادی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی و تغییرناپذیری اندازه گیری نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت در بین دو گروه از والدین دارای کودکان عادی و والدین دارای کودکان استثنایی انجام شد. روش: 800 والد (400 والد دارای کودکان عادی و 400 والد دارای کودکان استثنایی)، به نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت، مقیاس رضایت از زندگی و برنامه ی عاطفه ی مثبت و منفی پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت از روش تحلیل عامل تأییدی، برای بررسی تغییرناپذیری ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت در دو گروه والدین از تحلیل عامل تأییدی چندگروهی و در نهایت، به منظور بررسی روایی همگرای زیرمقیاس های پنج عامل بزرگ شخصیت از ضرایب هم بستگی بین عوامل شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، استفاده شد. شاخص های برازش تحلیل عامل تاییدی، وجود عوامل پنج گانه روان رنجورخویی، برون گرایی، وظیفه شناسی، سازگاری و پذیرش را در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی تأیید کرد. یافته ها: نتایج روایی بین گروهی نسخه ی پنج عامل بزرگ شخصیت، هم ارزی ساختار پنج عاملی را در دو گروه نشان داد. ضرایب هم بستگی بین صفات شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، روایی همگرای CISS-SF را تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، هم ارزی ساختار عاملی نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت و اعتبار این فهرست را برای سنجش صفات شخصیت در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی، نشان دادند.
ارتباط کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در میان مبتلایان به بیماری ام- اس(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد.
روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیتستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روانشناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی سرمایه روان شناختی با 29 درصد پیش بینیکننده های معنا داری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تاب آوری پیش بینی کننده های معنا داری نبودند. (05/0=p).
نتیجهگیری: این یافتهها بیان میکند که کیفیت زندگی و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینه اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوشبینی در بیماران ام اس دارد.
فراوانی اقدام به خودکشی در ماه های مختلف قمری- مطالعه ده ساله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکشی پدیده ای چندبعدی است که عوامل فرهنگی و اجتماعی در پیش گیری و فراوانی آن نقش دارند. عوامل دینی به عنوان یکی از عوامل مؤثر و مهم در کاهش میزان خودکشی شناخته شده اند. برای مسلمان ها، ماه های مختلف سال اهمیت متفاوتی دارد و در آن به برگزاری آیین های فردی و اجتماعی متفاوتی می پردازند. در این مطالعه، فراوانی اقدام به خودکشی در ماه های مختلف قمری بررسی شد.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی بر روی پرونده کلیه اقدام کنندگان به خود مسموم سازی در دهه 1425-1416 هجری قمری صورت گرفت که به اورژانس مسمومین استان اصفهان مراجعه نموده بودند و سپس بر اساس سن و جنس طبقه بندی شدند. نتایج حاصل پس از جمع بندی توسط آزمون آماری 2χ و تحت نرم افزار SPSS نسخه 11 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: از مجموع 14280 اقدام کننده به خود مسموم سازی، غالب اقدام کنندگان زن و در گروه سنی 39-20 سال بودند. صرف نظر از تفکیک جنسی، کم ترین فراوانی اقدام در ماه های رمضان و شعبان بود. در گروه های سنی زیر 40 سال نیز کم ترین فراوانی اقدام به خودکشی در ماه رمضان بود.
نتیجه گیری: کاهش فراوانی اقدام به خودکشی در ماه رمضان می تواند به دلیل همراه شدن خودسازی و خویشتنداری با اقدامات نوع دوستانه و حضور در مراسم اجتماعی دینی مربوط به این ماه باشد.
بررسی میزان شیوع هیپوناترمی در بیماران سایکوتیک بستری در بخش روان پزشکی بیمارستان فرشچیان همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
Aim and Background: Psychotic patients are at the risk of hyponatremia due to numerous reasons .Given that severe hyponatremia can cause serious risks including seizures, coma and death, taking the symptoms into account seems necessary when patients referring to medical centers. Therefore, the present study aimed to determine the prevalence rate of hyponatremia in psychotic patients in Farshchian Hospital.
Methods and Materials: This was descriptive-analytical study done on 112 psychotic patients admitted in psychiatric ward of Frashchian in 2006. At the first days of admission, the serum electrolytes concentration (Na/K) and urine specific gravity (USG) were measured. In addition, the demografic data and data related to disorder were recorded in the questionnaires. The obtained data were analyzed with descriptive model (like mean and percent) through SPSS version 13.
Findings: Out of 112 patients, 68 of them (60.7%) were male and 44 of them (39.3%) were female with mean age of 38 years. The mean concentration of sodium and potassium in their blood was 141.1 and 4.43 mEq/L, respectively. The mean concentration of urinary specific gravity was 1016. Four cases of hyponatremia found in these patients.
Conclusion: The prevalence rate of hyponatremia in psychotic patients of this study was 34.8 per a thousand people
مقایسه شیوع اضطراب آشکار در بین دانش آموزان دارای ویژگی های جمعیت شناختی مختلف
حوزه های تخصصی:
اضطراب شایع ترین اختلال روانی موجود و عامل مهمی در بروز ناسازگاری های اجتماعی و اختلال سلامت روانی می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوع اضطراب آشکار و برخی عوامل مؤثر بر آن در دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر مشهد بود. در این مطالعه مقطعی[1] از نوع توصیفی – تحلیلی 570 نفر از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه مشهد در سال 1389 مورد مطالعه قرار گرفتند. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود. جهت جمع آوری داده ها در این مطالعه از دو پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه اول پرسشنامه جمعیت شناختی مرتبط با خصوصیات دموگرافیک و وضعیت اقتصادی اجتماعی و برخی متغیرهای مرتبط با جامعه مورد پژوهش و پرسشنامه دوم پرسشنامه اضطراب آشکار اسپیلبرگر بود. پس از جمع آوری داده ها با نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که در جمعیت مورد مطالعه 135 نفر (8/22%) اضطراب آشکار داشتند. اضطراب آشکارارتباط معنی داری از نظر آماری با ارتباط مادر با دانش آموز، شغل مادر، تحصیلات مادر، ارتباط پدر با دانش آموز، پایه تحصیلی، شغل پدر، تحصیلات پدر، ارتباط سایر فرزندان با دانش آموز نشان داد (05/0p<). با توجه به نتایج پیشنهاد می شود ضمن توجه مسئوولین بهداشت روان به جمعیت های مشابه جهت ارتقای کیفیت سلامت روان، مطالعاتی گسترده تر در جمعیت های عمومی انجام شود.
اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی انجام گرفت. به این منظور 16 کودک پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک آتیه و 8 کودک پسر سالم، به شیوه هدفمند، انتخاب و همتاسازی شدند و در سه گروه آزمایش، کنترل بیمار و کنترل بهنجار قرار گرفتند. سپس هر سه گروه به وسیله الکتروانسفالوگرافی کمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. کودکان گروه آزمایش 25 جلسه درمان نوروفیدبک (به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه) دریافت کردند. در پایان دوره درمان مجددا از هر سه گروه الکتروانسفالوگرافی کمی گرفته شد. نتایج پژوهش نشان دادند که در پیش آزمون نسبت امواج تتا به بتا در گروه آزمایش و کنترل بیمار در مقایسه با گروه کنترل بهنجار به طور معنادار بالاتر بود و پس از ارایه درمان نسبت این امواج در گروه آزمایش به طور معنادار کاهش یافت و در الگوی امواج مغزی گروه آزمایش در ناحیه FZ و CZ تغی یرات معناداری ایجاد شد. بنابراین، یاف ته های پژوه ش بیانگر این است که درمان نوروفیدبک بر تغییر الگوی امواج مغزی کودکان مبتلا به نقص توجه و بیش فعالی تاثیر می گذارد.
مقایسه تاثیر مداخلات برنامه قلب سالم اصفهان بر روند مصرف برخی اقلام غذایی در افراد سیگاری و غیر سیگاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: الگوی غذایی نادرست و مصرف سیگار از عوامل مهم در ایجاد بیماریهای قلبی عروقی است. انجام مداخلات درکاهش بار بیماریها از جمله بیماریهای قلبی عروقی، اهمیت زیادی دارد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه تاثیر مداخلات برنامه قلب سالم اصفهان بر روند مصرف برخی اقلام غذایی در افراد سیگاری و غیر سیگاری انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه یک مطالعه مداخله ای جامعه نگرمیباشد که درشهرستانهای اصفهان و نجف آباد انجام شد. نمونهها4719 نفر افراد بالای 19 سال بودند که به روش چند مرحله ای، خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور ارزیابی وضعیت تغذیه از پرسشنامه بسامد خوراک کیفی شامل 48 آیتم غذایی استفاده گردید.برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای کای دو، آنالیز واریانس یکطرفه و آنالیزکوواریانس استفاده شد.
یافته ها: اگرچه مصرف چربیهای حیوانی(002/0P=)، غذای آماده (0001/0P<)، نوشابه(0001/0P<)، شیرینی ها (006/0P<) و لبنیات چرب (0001/0P<) به طور معنی داری در سیگاریها بیشتر و مصرف میوه و سبزی کمتر بود(02/0P=) و از طرفی روند مصرف روغن جامد، چربی های حیوانی، گوشت قرمز، شیرینی ها، نوشابه و غذای آماده در پایان مطالعه نسبت به سال پایه در هر دوگروه به طور معنی داری کاهش و روند مصرف روغن مایع و زیتون، گوشت سفید، میوه و سبزی افزایش یافته است (در کلیه موارد001/0 (P<، ولی بین سیگاریها و غیر سیگاریها در طی سالهای مداخله به جز در لبنیات پر چرب، تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: اگرچه در ابتدا و انتهای مطالعه، رژیم غذایی افراد غیر سیگاری سالمتر از افراد سیگاری به نظر می رسد ولی بهبود روند مصرف مواد غذایی هم در سیگاریها و هم در غیر سیگاریها، تاثیر مثبت مداخلات تغذیه ای بر رژیم غذایی هر دو گروه را نشان می دهد.
اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی برکاهش افسردگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی بیماران سرطانی شهر شیراز می باشد.نمونه مورد پژوهش بیماران مبتلا به سرطان با تشخیص قطعی سرطان و بدون پیشینه روانپزشکی و بیماری مزمن مراجعه کننده به بخش سرطان بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری شیراز بودند که تعداد 30 نفر از آنها در محدوده سنی 20-40 سال ،در گروه های 15 نفری آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند .روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون ، با گروه کنترل بود .داده ها از طریق پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شدند . جلسات معنا درمانی طی 10 جلسه 120 دقیقه ای 2 بار در هفته به گروه آزمایش آموزش داده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که آموزش معنا درمانی بر کاهش افسردگی بیماران سرطان تاثیر معناداری دارد. یافته های دیگر تحقیق نشان دادند که معنادرمانی به شیوه گروهیدر مرحله پیگیری نیز تاثیر معناداری بر کاهش میزان افسردگی این بیماران دارد. بین میزان افسردگی بیماران مبتلا به سرطان با توجه به تحصیلات آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید.