فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار می باشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونه ای شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اجرای تست مادزلی افراد در پنج گروه 20 نفره شامل چهار گروه حالت های وسواسی (شستشو، وارسی، کندی و تردید) و یک گروه بهنجار تقسیم شدند. تکلیف رایانه ای اطمینان به حافظه بر روی این افراد اجرا گردید. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین هریک از گروه های وسواسی و آزمودنی های بهنجار در میزان اطمینان به حافظه تفاوت معنی داری وجود دارد. اما هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های وسواسی در میزان اطمینان به حافظه وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که افراد دچارحالت های وسواسی- اجباری نسبت به افراد بهنجار اطمینان به حافظه پایین تری دارند.
مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل291 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از این تعداد 71 نفر دارای باورهای وسواسی آسیب شناختی بودند. همین تعداد دانش آموز فاقد باورهای وسواسی با همتاسازی از نظر جنس، سن، پایه و رشته تحصیلی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های تنظیم هیجان و ذهن آگاهی پنج وجهی (FFMQ) بر روی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل گردید. یافته ها نشان دادند دو گروه در زیرمؤلفه های سرکوبی و ارزیابی مجدد راهبردهای تنظیم هیجان با یکدیگرتفاوت معنی داری دارند (05 /0 P<). همچنین نتیجه پژوهش نشان داد بین دو گروه در ذهن آگاهی و زیرمؤلفه های عمل از روی آگاهی، عدم واکنش به تجربه درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<).
درد مزمن، خودکارآمدی درد و افکار خودکشی: نقش تعدیل کننده ی خودکارآمدی درد بر رابطه ی بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از نتایج زیانبخش درد مزمن، افزایش قابل ملاحظهی افکار و رفتارهای خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی بین افسردگی، خودکارآمدی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت.
روشکار: در این پژوهش توصیفیهمبستگی، در بهار تا تابستان 1389، 264 بیمار مبتلا به درد مزمن به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاسهای افکار خودکشی، افسردگی و خودکارآمدی را کامل کردند. دادهها با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی، تحلیل گردیدند.
یافتهها: همبستگی مثبت و معنیداری بین افکار خودکشی و افسردگی (01/0P<، 56/0=r) و همبستگی منفی و معنیداری بین افکار خودکشی و خودکارآمدی (01/0P<، 36/0-=r) وجود داشت. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که خودکارآمدی در رابطهی بین افسردگی و افکار خودکشی، نقش تعدیلکننده را ایفا میکند.
نتیجهگیری: رابطهی معنیداری بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران درد مزمن وجود دارد و خودکارآمدی میتواند چنین رابطهای را تعدیل کند. بنابراین، آن گروه از برنامههای درمانی که علاوه بر اعادهی خلق بهنجار بیماران، افزایش احساس خودکارآمدی مرتبط با درد را در دستور کار خود قرار میدهند احتمالا قادر هستند در کاهش شدت افکار خودکشی بیماران مبتلا به درد مزمن عملکرد موثرتری داشته باشند.
مقایسه ی اثر بخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش اثربخشی آموزش گروهی شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی (مبتنی بر نظریهی انتخاب) بر عزت نفس دانشآموزان مورد سنجش قرار گرفت.
روشکار: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه شاهد میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر مشهد در سال تحصیلی 89-1388 بودند که با شیوهی نمونهگیری تصادفی 45 نفر انتخاب و در سه گروه به صورت تصادفی جایگزین شدند و سپس گروههای آزمون به مدت 2 ماه (8 جلسهی 2 ساعتی) تحت آموزشهای شناختیرفتاری و واقعیتدرمانی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهی عزت نفس کوپر اسمیت بود که قبل و بعد از آموزش، اجرا گردید. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه توسط نرمافزار آماری SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: آموزش گروهی واقعیتدرمانی و شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر افزایش عزت نفس (06/16=F و 00001/0P<) داشتهاند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که آموزش گروهی واقعیتدرمانی و آموزش گروهی شناختیرفتاری در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان در شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان های پسرانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- 89 تشکیل می دادند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و کودکانی که با توجه به ملاک های DSM–IV، اختلال نافرمانی مقابله ای را داشتند، شناسایی و از میان آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه SNAP-IV بود که توسط والدین تکمیل گردید. سپس کودکان گروه آزمایش در 12 جلسه یک ساعته بازی درمانی شناختی- رفتاری شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش بازی درمانی، سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
کودکان استثنایی و چالش های مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید نوع ارتباط مادر با کودک استثنایی از مهم ترین زمینه های پژوهش و مطالعه است. زیرا شخصیت فرد استثنایی، بازتابی از شخصیت والدین، به ویژه مادر می باشد. بر اساس نظریه دلبستگی، رفتار مادرانه و واکنش های مادر نسبت به فرزند تأثیر بسزایی نه تنها در دوره کودکی بلکه تأثیر ماندگاری در تمام مراحل تحول دارد . بنابراین یکی از عوامل بنیادی، نحوه پذیرش و برخورد مادر با معلولیت کودک است. طبق آمارهای موجود، حدود سه درصد از کل کودکان دارای معلولیت می باشند، لذا لزوم شناخت این کودکان و نحوه واکنش های روانی و عاطفی مادران و آموزش صحیح رفتار و کنار آمدن با این کودکان از ضروریات محسوب می شود . در این مقاله سعی شده است به انواع واکنش های معمول و پژوهش های انجام شده در این مورد پرداخته شود.
رابطة فاجعه سازی درد، اضطراب درد، روان رنجورخویی، حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله با ناتوانی عملکردی در بیماران روماتیسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش متغیرهای فاجعهسازی درد، اضطراب درد،
روانرنجورخویی، حمایت اجتماعی، راهبردهای مقابله و در پیشبینی ناتوانی عملکردی در بیماران رماتیسمی شهر اهواز بود.
روش: بدین منظور یک گروه 151 نفری از بیماران مبتلا به روماتیسم با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای مقیاس فاجعهسازی درد، مقیاس علائم اضطراب درد، خرده مقیاس روانرنجورخویی پرسشنامه شخصیتی آیزنک، خرده مقیاس حمایت اجتماعی مقیاس سنجش تأثیر آرتریت، پرسشنامه راهبردهای مقابله، مقیاس سنجش تأثیر آرتریت را تکمیل کردند.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که متغیرهای پژوهش قادر به تبیین 39% واریانس ناتوانی عملکرد بودند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب فاجعهسازی درد، روان رنجورخویی، حمایت اجتماعی و یکی از راهبردهای مقابلهای در معادله باقی ماندند. این متغیرها جمعاً 38% از واریانس ناتوانی عملکردی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش از نقش عوامل روانشناختی در پیشبینی وضعیت عملکردی در بیماران روماتیسمی حمایت میکند.
فرا تحلیل مقایسه اثربخشی مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر میزان نشانه های اختلال وسواسی- اجباری: (ایران 1389- 1379)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: در سال های اخیر، متخصصان در زمینه اختلال وسواسی- اجباری به دنبال ارزیابی و مقایسه اعتبار و کارایی مداخلات روان شناختی و درمان دارویی هستند. در این خصوص فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر روش درمان را مشخص می نماید.
هدف: پژوهش حاضر نیز بر آن است تا با استفاده ی الگوی پژوهشی فرا تحلیل، میزان اثرگذاری مداخلات روان شناختی و دارو درمانی را بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی مورد بررسی قرار داده است.
روش: بدین منظور 40 پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فرا تحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فرا تحلیل بود.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی بر کاهش نشانه وسواس فکری- عملی 88/1 d= بود (001/0 p≤). همچنین نتایج پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات دارو درمانی بر کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی11/1d= بود (001/0 p≤).
بحث و نتیجه گیری: پژوهش نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات روان شناختی و دارو درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی- اجباری مطابق جدول تفسیر اندازه اثر کوهن در حد بالا می باشد.
الگوهای ارتباطی خانواده و مهارت های مقابله با استرس به عنوان پیش بین های استعمال دخانیات در نوجوانان پسر سیگاری و غیر سیگاری 13 تا 18 سال شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوهای ارتباطی خانواده (الگوهای گفت و شنود و هم نوایی) و مهارت های مقابله با استرس (هیجان مدار و مسأله مدار) به عنوان پیش بینی کننده های وابستگی به سیگار در نوجوانان پسر سیگاری و غیر سیگاری 13 تا 18 ساله شهر مشهد انجام شد. نمونه پژوهش شامل 182 (91 نفر سیگاری و 91 نفر غیر سیگاری) نفر نوجوان پسر ساکن شهر مشهد بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، با انتخاب تصادفی دو ناحیه (منطقه 5 و 2) از میان نواحی 7 گانه شهر مشهد و 14 محله از میان دو ناحیه، انتخاب شدند. برای سنجش ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده از مقیاس تجدید نظر شده کوئرنر و فیتزپاتریک (1990) و برای سنجش مهارت های مقابله با استرس از مقیاس مهارت های مقابله ای کرمی و زینلخانی (1389) استفاده شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده همه فرضیه های پژوهش را تایید کرد و نشان داد که استعمال دخانیات در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای الگوی ارتباطی گفت و شنود، الگوی ارتباطی هم نوایی، مهارت مقابله با استرس مسئله مدار و مهارت مقابله با استرس هیجان مدار پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده توسط این پژوهش به تفصیل مورد بحث قرار گرفت.
بررسی عوامل مرتبط با اقدام به خودکشی در افراد میانسال و سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با اقدام به خودکشی در افراد میانسال و سالمند مراجعه کننده به مرکز مسمومین بیمارستان لقمان تهران در سال 1388 انجام گرفته است.
روش: در یک بررسی توصیفی- مقطعی300 نفر از افراد 45 سال و بالاتر مراجعه کننده به بخش مسمومین بیمارستان لقمان مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها به کمک پرسشنامه بررسی علل اقدام به خودکشی، افسردگی بک و مقیاس سنجش افکار خودکشی بک گردآوری شدند. تحلیل دادهها با نرمافزار کامپیوتری SPSS و به کمک آزمون کای دو و t مستقل، انجام شد.
یافتهها: این مطالعه نشان داد علت اقدام به خودکشی در افراد مورد مطالعه دو گروه سنی، درگیری با همسر و مشکلات خانوادگی، مشکلات مالی، بیماری جسمی یا روانی، اعتیاد و یا خشونت همسر بوده است. بین اقدام به خودکشی در افراد دو گروه سنی و وجود افسردگی و افکار خودکشی، ارتباط معنیدار وجود دارد (05/0P<). میانگین نمرات افسردگی و افکار خودکشی افراد سالمند بیش از افراد میانسال بوده لیکن بین نمره افکار خودکشی افراد دو گروه، تفاوت معنیداری وجود ندارد (05/0P>).
نتیجهگیری: افسردگی و افکار خودکشی از جمله عوامل خطرساز اقدام به خودکشی بوده و ضرورت برنامهریزیهای پیشگیرانه و درمان را جهت ارتقا و تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان و افراد میانسال جامعه طلب میکند.
مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه در مردان وابسته و غیر وابسته به مواد اپیوئیدی شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عوامل مختلفی با شروع و تداوم مصرف مواد ارتباط دارند که یکی از عوامل مهم در این زمینه، طرحوارههای ناسازگار اولیه میباشند. پژوهش حاضر با هدف مقایسهی طرحوارههای ناسازگار اولیه در افراد وابسته و غیر وابسته به مواد اپیوئیدی انجام شده است.
روشکار: در این پژوهش پسرویدادی در سال 1388، 240 نفر شامل120 نفر مرد مراجعهکننده (65-15 ساله) به مراکز ترک در شهر زاهدان که واجد ملاکهای تشخیصی بر اساس چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای وابستگی به مواد بودند، انتخاب و برای گروه غیر وابسته (شاهد) نیز120 نفر به روش نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی از جمعیت عمومی شهر زاهدان انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از فرم کوتاه پرسشنامهی طرحوارههای ناسازگار اولیه استفاده شد و در تحلیل دادهها، روشهای توصیفی و جهت مقایسهی میانگینها نیز آزمون تی مستقل به کار رفت.
یافتهها: افراد وابسته به مواد در حوزههای طرحوارهای بریدگی، خودگردانی و عملکرد مختل و گوش به زنگی، نمرهی بالاتری داشته وتفاوت آنها با افراد غیر وابسته در سطح 01/0P< معنیدار است.
نتیجهگیری: با توجه به این که افکار ناسازگارانه، افکار اولیهای هستند که در دورههای تحولی رشد شکل گرفته و میتوانند طرحوارههای ناسازگارانهای را که در سببشناسی مصرف مواد نقش عمدهای دارند ایجاد نمایند، لذا پیشنهاد میشود که در طرحهای پیشگیری و درمان وابستگی به مواد، طرحوارههای ناسازگار مورد توجه قرار گیرند.
رفتارهای انطباقی در افراد با ناتوانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنار آمدن با فشارهای زندگی و کسب مهارت های فردی و اجتماعی، همواره بخشی از واقعیات زندگی انسان بوده و در ادوار متفاوت در زندگی به اشکال گوناگون تجلی یافته است. تعارضات در دوران کودکی جلوه چندانی ندارد اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری های ویژه سنین نوجوانی و جوانی، کشمکش های درونی و محیطی تظاهر بیشتری پیدا می کنند. بنابراین اگر افراد از سنین کودکی در انجام مهارت های زندگی روزانه فردی و مسئولیت پذیری های اجتماعی تبحر یابند، بدون تردید در مواجهه با موقعیت های فشارزا، عملکرد مناسبی خواهند داشت. بنابراین، آگاهی و شناخت دست اندرکاران آموزشی، والدین و مربیان در رابطه با چگونگی رفتارهای انطباقی کودکان و همچنین بکارگیری روش های متفاوت در رویارویی با مسائل و موقعیت ها، می تواند در برخورد با آنها و شکل گیری رفتارهای انطباقی مؤثر بوده و جنبه های مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد. در نتیجه ارزیابی و مداخلات زودهنگام تأثیر بسزایی بر رشد رفتارهای انطباقی کودکان از سنین پایین دارد. این آگاهی می تواند کمک بزرگی در جهت برنامه ریزی و طراحی الگوهای آموزشی برای این کودکان در زمینه مهارت های انطباقی و حل مسئله باشد.
اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی برمیزان اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانة شهر تنکابن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسة اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی بر میزان اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تنکابن انجام گرفته است. نمونه، شامل شصت دانش آموز بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای ساده (تک مرحله ای) انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شده اند. از هر سه گروه به وسیلة پرسش نامه اضطراب امتحان پیش آزمون به عمل آمده است. آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی طی هشت جلسه شصت دقیقه ای برای گروه های آزمایشی ارائه شده و بعد از آن هر سه گروه آزمایشی و کنترل به پرسش نامه اضطراب امتحان پاسخ داده اند. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل) بوده و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک طرفه در سطح معناداریp=0.001 نشان می دهد که تفاوت معناداری بین سه گروه آزمایشی و کنترل وجود دارد؛ یعنی بین اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی در مقایسه با گروه کنترل بر کاهش میزان اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تنکابن تفاوت وجود دارد و این تفاوت به سود گروه های آموزشی راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی بوده و آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانه تنکابن مؤثر است.
تأثیر مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی بر کاهش علایم افسردگی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تدوین پروتکل این مداخله و ارزیابی میزان اثربخشی آن در درمان افسردگی صورت گرفت. برای اجرای این پژوهش، 24 دانشجوی دختر دانشگاه علامه طباطبایی که بر اساس آزمون افسردگی بک و مصاحبة بالینی، دارای علایم افسردگی بودند، به طور تصادفی به دو گروه دوازده نفره (یک گروه درمان و یک گروه گواه) تخصیص داده شدند. سپس پروتکل دوازده جلسه ای مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی، در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با آزمون t تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد، آزمودنی هایی که مداخلة مبتنی بر خود معنوی و خود خانوادگی را دریافت کرده بودند، به نسبت گروه گواه در علایم افسردگی بسیار کاهش داشته اند. نتایج پیگیری نیز نشان داد که این مداخله بر کاهش علایم افسردگی در گروه آزمایش، به نسبت گروه گواه مؤثرتر است.
مطالعه ی مبتنی بر مدل کلونینجر: مقایسه ی عامل های سرشت و منش اقدام کنندگان به خودکشی با افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:با توجه به آمارهای اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، خودکشی یکی از علل اصلی مرگ در جمعیت عمومی به ویژه افراد جوان
میباشد. با توجه به تاثیرات زیانبار روانی، اجتماعی و اقتصادی آن، لزوم بررسی همهجانبهی علل زیربنایی و به پیرو آن ایجاد راهکارهای عملی جهت پیشگیری از این معضل بداشت روانی بیش از پیش مشخص میگردد. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد سرشتی و منشی افراد اقدامکننده به خودکشی انجام پذیرفته است.
روشکار: در این مطالعهی علی-مقایسهای، 30 بیمار بستری در بیمارستان رازی تبریز که در پاییز و زمستان سال 1390 در پی اقدام به خودکشی به مرکز ارجاع داده شده بودند، به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شده و پس از کسب رضایت بیمار، پرسشنامهی سرشتی و منشی کلونینجر (TCI-125) را تکمیل نمودند. گروه شاهد شامل 30 فرد سالم فاقد سابقهی تشخیص روانپزشکی نیز پرسشنامه را تکمیل نمودند. دادههای به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی گردیدند.
یافتهها:بنا بر نتایج، گروه اقدامکننده به خودکشی به طور معنیداری نمرات بالای نوجویی و نمرات پایینتر خودراهبری و همکاری را در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (001/0>P).
نتیجهگیری: این مطالعه در راستای پژوهشهای معطوف به بررسی ابعاد شخصیتی زیربنایی دخیل در اقدامات خودکشی، میتواند در جهت شناخت
دقیقتر عوامل دخیل در این پدیده و ارایهی راهکارهای مناسب جهت پیشگیری و درمان، یاریرسان باشد.
اثربخشی آموزش تکنیک های تجربی طرحواره درمانی بر روی طرحواره های افراد افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
کاربرد آموزش برنامه حل مسأله بین فردی در کاهش رفتارهای مشکل ساز دانش آموزان دیرآموز: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت حل مسأله در برقراری ارتباط مناسب با دیگران، از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم برخورداری از توانایی حل مسأله در مواجهه با مشکلات بین فردی، می تواند موجب بروز رفتارهای تکانشی، پرخاشگری، گوشه گیری، احساس ناکامی و رفتارهای غیرانطباقی در کودکان شود. از سوی دیگر، در کودکان کم توان ذهنی وجود نقایص شناختی و نارسایی مهارت های اجتماعی، بر کنترل تکانه و سازگاری رفتاری تأثیرگذار است. از این رو، آموزش مهارت های تفکر از جمله حل مسأله ضروری به نظر می رسد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر برنامه حل مسأله بین فردی بر کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان دیرآموز پایه اول دبستان انجام شده است. این پژوهش از نوع طرح های تک آزمودنی است که به صورت طرح A-B با مرحله پیگیری بر روی پنج دانش آموز پسر انجام گرفت. پرخاشگری، زورگویی و تهدید، شکایت کردن، بحث و مجادله به عنوان رفتارهای آماج مورد مشاهده قرار گرفتند. اطلاعات مربوط به خط پایه در 10 جلسه جمع آوری شد. سپس طی 30 جلسه 50 دقیقه ای، سه جلسه در هر هفته ، برنامه حل مسأله بین فردی به صورت گروهی آموزش داده شد. اطلاعات مرحله پیگیری در طی 10 جلسه بعد از پایان برنامه مداخله جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نمودار و تحلیل چشمی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها مبین آن است که آموزش، در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان در مرحله مداخله تأثیرگذار بوده و روند نزولی رفتارها در مرحله پیگیری نیز قابل مشاهده است.