فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :تاکنون در کشور ایران هیچ مطالعه ای در خصوص تأثیر زودانزالی بر زندگی مردان انجام نشده است. تحقیق حاضر این موضوع مهم را با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا و بررسی تحقیقات و متون مرتبط با مشکلات زودانزالی، مورد بررسی قرار داد. مواد و روش ها:کلید واژه های مرتبط به موضوع مورد نظر در پایگاه های معتبری مانند Elsevier، ProQuest، Science Direct، Google Scholar، SID، PubMed، Magiran و CIVILICA جستجو گردید و از بین مطالعاتی که بین سال های 1970 تا 2016 منتشر شده بودند، 13 مقاله مرتبط انتخاب شد. یافته ها:مطالعه متون بر ارزیابی مشکلات روان شناختی مؤثر در زندگی مردان زودانزال تمرکز داشت. مشکلات مردان مبتلا به زودانزالی در هشت محور «مدیریت انزال، استرس، اضطراب، رضایت جنسی، سازگاری زوجی، مشکلات فیزیولوژیک، افسردگی و خودپنداره جنسی» دسته بندی گردید. نتیجه گیری:به نظر می رسد که برای درمان این اختلال بهتر است هم مرد و هم شریک جنسی اش تحت نظر قرار گیرند و مداخلات به شکل زوجی انجام شود.
پیش بینی بدکارکردی جنسی بر اساس باورهای جنسی در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی بدکارکردی جنسی بر اساس مؤلفه های باورهای جنسی شامل محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری در دانشجویان زن متأهل بود. مواد و روش ها:روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان زن متأهل دانشگاه های اهواز در سال 1394 بود که 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شاخص عملکرد جنسی زنان Rosen (Female sexual function index) و پرسش نامه باورهای ناکارامد جنسی Nober (Sexual dysfunctional beliefs) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS به روش تحلیل ممیز گام به گام مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها:تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری قادر به پیش بینی عضویت گروهی افراد با و بدون بدکارکردی جنسی با 5/78 درصد صحت در دانشجویان زن متأهل بود. همچنین، کارامدترین متغیر در پیش بینی عضویت گروهی افراد لذت جنسی به عنوان یک گناه با سطح معنی داری 001/0 بود. نتیجه گیری:باورها به عنوان نگرش های شخصی افراد، نقش تعیین کننده ای در بدکارکردی جنسی افراد دارد. لازم است تا در مشاوره و درمان افرادی که بدکارکردی جنسی دارند، به باورها به عنوان عامل مهم برای کاهش بدکارکردی جنسی توجه کرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، کم رویی جنسی و جرأت ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :عملکرد جنسی مناسب و سالم، یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد حس لذت مشترک در بین زوجین می شود. با توجه به اهمیت فرایندهای روان شناختی جنسی زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر عملکرد جنسی و فرایندهای روان شناختی جنسی زنان 20 تا 50 سال متأهل مبتلا به اختلالات جنسی شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:روش این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه شاهد و پیگیری یک ماهه بود. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان متأهل 20 تا 50 سال بود که در بهار 1394 به کلینیک ها و مطب های روان پزشکی زنان و زایمان واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده و با توجه به نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 thedition یا DSM-V)، تشخیص اختلالات جنسی دریافت بودند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزار جمع آوری شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، عملکرد جنسی زنان Rosen، کم رویی جنسی van lankveld و جرأت ورزی جنسی Hurlbert بود. مداخله پژوهش شامل 10 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای درمان ACT برای گروه آزمایش بود و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها:روش ACT بر بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مؤثر بود (05/0 > P). نتیجه گیری:می توان برای بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی، از روش ACT سود جست.
مقایسه سبک های دلبستگی و شیوه های فرزندپروری ادراک شده در بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسی و افراد سالم در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :گاهی اوقات برخی از افراد به دلیل جنسیت خود به شدت احساس پریشانی می کنند و اغلب در عملکرد اجتماعی، شغلی و سایر زمینه های شخصی، مشکلات سازگاری دارند که این امر به صورت اختلال ملال جنسی بروز می کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه سبک های دلبستگی و شیوه های فرزندپروری ادراک شده در بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و افراد سالم در شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها:در این مطالعه، بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسی که در سال 1395 برای درمان به روان پزشکان شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و افراد سالم، مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های پژوهش را 28 بیمار مبتلا به اختلال ملال جنسی و 30 نفر از افراد سالم تشکیل داد که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های سبک های دلبستگی Collins و Reid (Revised Adult Attachment Scale یا RAAS) و شیوه های فرزندپروری ادراک شده McClun و Merrell (Perceived Parenting Style Questionnaire) استفاده گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:بر اساس یافته های پژوهش، تفاوت معنی داری بین سبک دلبستگی بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسی و افراد سالم وجود نداشت، اما تفاوت معنی داری بین دو گروه در زمینه فرزندپروری ادراک شده مشاهده شد. در این بین، درصد به کارگیری شیوه مستبدانه در والدین افراد بیمار بیش از والدین افراد سالم بود؛ در حالی که شیوه مقتدرانه توسط والدین افراد سالم (5/59 درصد) بیشتر از والدین افراد بیمار مبتلا به اختلال ملال جنسی (5/40 درصد) به کار گرفته شد (05/0 > P). نتیجه گیری:بر حسب نتایج به دست آمده از پژوهش، ادراک بیماران مبتلا به اختلال ملال جنسی با افراد سالم متفاوت است و نیازمند برنامه ریزی در راستای تلاش برای آگاهی دادن به خانواده ها در زمینه های مختلف می باشد.
ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزه کار کانون اصلاح و تربیت: مقایسه ی نمرات مقیاس های پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان بر اساس جرایم جنسی و غیر جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جرایم جنسی در نوجوانان، از جمله جرایمی هستند که هزینه های مادی و اجتماعی فراوانی در پی دارند و شناخت ویژگی های این دسته از نوجوانان بزه کار امری ضروری است. هدف از این پژوهش، مقایسه ی نمرات مقیاس های بالینی و اعتباری پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان، در نوجوانان بزه کار جنسی و غیر جنسی ساکن کانون اصلاح و تربیت است.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی علی-مقایسه ای در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 1392 انجام گرفت. تعداد 86 نوجوان بزه کار با جرایم غیر جنسی و 20 نفر با جرایم جنسی، به روش در دسترس انتخاب شده و به سئوالات پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری انجام گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات تمام زیرمقیاس های گروه بزه کار جنسی بالاتر از میانگین نمرات گروه بزه کار غیرجنسی بود اما تنها در زیرمقیاس بالینی افسردگی (03/0=P) و زیرمقیاس اعتباری نابسامدی نوع یک (04/0=P) دو گروه، تفاوت معنی داری داشتند.
نتیجه گیری: نوجوانان بزه کار جنسی در اکثر مقیاس های پرسش نامه ی چندوجهی شخصیتی مینه سوتا-نوجوانان که توصیفی از ویژگی های افراد و سازگاری هیجانی آن ها است، تفاوتی با نوجوانان بزه کار غیر جنسی ندارند و تفاوت عمده ی آن ها این است که نمرات بزه کاران جنسی در شاخصی که عدم رضایت کلی از زندگی، ناامیدی و روحیه ی پایین را نشان می دهد بیشتر است. از این نتایج می توان در ارزیابی و درمان این دسته از بزه کاران استفاده نمود.
اثربخشی خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال تنوع طلبی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمینه میزان وقوع خیانت در زمان تأهل آمار دقیقی در دست نیست. این در حالی است که بی شک در همه جوامع ازدواج بر پایه قرار دادی انجام می گیرد که در آن هر دو همسر متعهد می شوند نسبت به یکدیگر وفادار باشند. مسئله خیانت زمانی رخ می دهد که در ازدواجی که طرفین متعهد به تک همسری باشند، یکی از آن ها مخفیانه تعهد را نقض کند. تحقیقات نشان داده اند به دلیل نقش مهم اعضای خانواده، آموزش خانواده همراه با به کارگیری روش های شناختی- رفتاری در درمان اختلالات جنسی به طور اعم و تنوع طلبی جنسی و خیانت به طور خاص، تأثیر بسزایی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد خانواده درمانی توأم با روش های شناختی- رفتاری در درمان تنوع طلبی جنسی بود. روش پژوهش حاضر از نوع مطالعه موردی بود. در این روش، متغیر های متعدد در مورد تعداد اندکی آزمودنی مورد بررسی قرار می گیرد. در این مطالعه، سه آزمودنی 28، 28 و 48 ساله که از طریق مصاحبه بالینی و آزمون های روان شناختی مبتلا به تنوع طلبی جنسی تشخیص داده شدند، مورد مطالعه و درمان قرار گرفتند. نتایج مؤید قطع روابط فرا زناشویی و بازیابی تعامل زوجین در درمان تنوع طلبی جنسی و کارایی خانواده درمانی با تأکید بر رویکرد شناختی-رفتاری بود. همچنین در پیگیری های پس از درمان، مراجعین به زندگی زناشویی خود متعهد بودند و هیچ گونه خیانت و رابطه فرازناشویی در آن ها مشاهده نشد. همسویی این نتایج با نتایج پژوهش های قبلی نیز به تفصیل مورد بحث واقع شده است.
نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کودک آزاری علاوه بر پیامدهای کوتاه مدت مخربی که بر روی کودک به جای می گذارد پیامدهای بلندمدتی را هم به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آزاردیدگی دوران کودکی بر تصویر بدنی و عملکرد جنسی در زنان متاهل شهر اصفهان انجام شده است.\nروش کار: این پژوهش مقطعی-تحلیلی در سال 1393 بر روی 150 زن متاهل شهر اصفهان، با روش نمونه گیری در دسترس، انجام شد. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های خود گزارش کودک آزاری (CASRS)، ترس از تصویر بدن (BICI) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 21 و آزمون های توصیفی، ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند.\nیافته ها: عملکرد جنسی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های غفلت، آزار جسمی و آزار جنسی، رابطه ی منفی معنی دار دارد (01/0>P). تصویر بدنی با نمره ی کل آزاردیدگی (01/0>P) و با خرده مقیاس های آزار عاطفی (01/0>P)، غفلت (01/0>P) و آزار جنسی (05/0>P) رابطه ی منفی معنی داری دارد. تصویر بدنی و عملکرد جنسی نیز رابطه ی مثبت معنی داری دارند (01/0>P). غفلت (22/0- =β، 003/0>P)، آزار جسمی (26/0=β، 01/0>P) و آزار عاطفی (24/0- =β، 01/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای تصویر بدنی و هم چنین غفلت (42/0- =β، 01/0>P)، آزار جنسی (18/0- =β، 02/0>P) و آزار عاطفی (19/0=β، 03/0>P) توان پیش بینی معنی داری برای عملکرد جنسی در زنان مورد مطالعه داشته اند.\nنتیجه گیری: تجربه ی آزاردیدگی در دوران کودکی در زنان متاهل با اختلال در عملکرد جنسی همراه است و منجر به تصویر ذهنی منفی از خود و کاهش عملکرد جنسی می شود.
ارتباط طرح واره های ناسازگار اولیه و عزت نفس جنسی در زنان روسپی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط بین طرح واره های ناسازگار اولیه و عزت نفس جنسی در زنان روسپی انجام شد.
روش کار: در یک طرح توصیفی- همبستگی که در بهمن ماه 1394 انجام شد، 108 نفر از زنان روسپی مقیم مرکز نگهداری زنان توس مشهد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ- فرم کوتاه و عزت نفس جنسی زنان- فرم کوتاه استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS نسخه ی 22 صورت گرفت.
یافته ها: بین نمرات اغلب طرح واره های ناسازگار اولیه با عزت نفس جنسی در زنان روسپی، رابطه ی معکوس وجود داشت (05/0P<). سه طرح واره ی محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی و بی اعتمادی/ بدرفتاری برای عزت نفس جنسی زنان روسپی، پیش بینی کننده ی معنی داری بودند (05/0P<). نمرات طرح واره های انزوای اجتماعی، نقص/شرم، شکست، خویشتن داری/خودانضباطی ناکافی و معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی زنانی که با والدین زندگی می کرده اند پایین تر از زنانی است که با غیر والد زندگی می کرده اند (05/0P<). هم چنین، میزان عزت جنسی زنان روسپی که با والدین زندگی می کرده اند بالاتر از زنان روسپی بود که با غیر والد زندگی می کرده اند (017/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد هر چه میزان طرح واره های ناسازگار اولیه ی زنان روسپی بیشتر باشد عزت نفس جنسی آنان پایین تر خواهد بود. عدم زندگی با والدین در مراحل رشد، نقش عمده ای در شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و در نتیجه کاهش عزت نفس جنسی دارد.
سلامت جنسی و اختلالات عملکردجنسی در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد جنسی مناسب و سالم یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد یک حس لذت مشترک، تقویت و تعمیق صمیمیت و کاهش تنش ها بین زوجین می شود و در نهایت توانایی فرد را برای کنار آمدن با استرس ها و مشکلات زندگی را افزایش می دهد. باید به این نکته توجه داشت که مقوله جنسیت تنها به عمل کرد جنسی محدود نمی شود، بلکه پدیده ای است پیچیده و چند جانبه که عوامل زیستی، روانشناختی، فرهنگی بین فردی و رفتاری روی آن تأثیر می گذارند. باید در نظر داشت که هرکدام از بیماری های مزمن جسمی می توانند به نوبه خود، تغییراتی در چرخه پاسخ جنسی بهنجار بوجود آورند و در بسیاری از موارد منجر به ایجاد اختلالات عمل کرد جنسی در بیماران شود. سرطان یکی از بیماری های مزمن است که منجر به مشکلات جنسی متعددی در زنان می شود و سلامت و بهزیستی آن ها را به خطر می اندازد. این مقاله نگاهی دارد به سلامت جنسی و اختلالات عملکردجنسی در زنان مبتلا به سرطان ودر آخر راهکارهایی جهت مدیریت مشکل های جنسی در این زنان ارائه می گردد.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و ریشه های والدینی در بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی با گروه عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:پژوهش حاضر به منظور مقایسه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و ریشه های والدینی این طرحواره ها در مبتلایان به اختلال هویت جنسی زن به مرد و مرد به زن با گروه عادی اجرا گردید.
روش: طرح پژوهش پیش رو از نوع علی- مقایسه ای است . نمونه آماری شامل 78 نفر در دو گروه ، بالینی ( بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی 39 نفر ) و عادی ( کنترل، 39 نفر ) بودند که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات در مورد گروه بالینی با مراجعه به مرکز پزشکی قانونی ، کلینیک روان پزشکی و روانشناسی و جراحی بازسازی جنسیت در تهران، شیراز و محموداباد اجرا گردید. نمونه ها با استفاده از پرسشنامه های طرحواره ناسازگار اولیه یانگ و فرزند پروری یانگ ارزیابی شدند و پرسشنامه سلامت روان که بر روی گروه عادی اجرا شد.
یافته ها: تحلیل داده ها به دلیل آنکه توزیع داده ها به صورت نرمال نبود (با آزمون کولموگروف- اسمیرینف تک نمونه ای و آزمون شاپیرو- ویلک و همچنین نمودار احتمال-احتمال بررسی شد)؛ از معادل غیر پارامتریک آزمون تی مستقل یعنی (یو مان ویتنی) و ضریب همبستگی استفاده شد. در پژوهش حاضر، آلفای کرونباخ کل پرسشنامه ها تقریبا ۷۸/۰ به دست آمد. پژوهش نشان داد که بین دو گروه بالینی و بهنجار در 9 طرحواره ناسازگار اولیه تفاوت معناداری وجود داشت. بدین معنی که طرحواره های ناسازگار اولیه در گروه بالینی بیشتر بود. بین دو گروه اختلال هویت جنسی و عادی از نظر ریشه های والدینی طرحواره های ناسازگار اولیه (مربوط به مادر) و (مربوط به پدر) تفاوت معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری:نتایج پژوهش به طور کلی تفاوت معنادار دو گروه بالینی و گروه عادی را در طرحواره های ناسازگار اولیه و ریشه های والدینی این طرحواره ها نشان داد. بر اساس یافته ها ، بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی در مقایسه با گروه عادی طرحواره های ناسازگار اولیه آسیب پذیر تری داشتند. بر این اساس با شناسایی طرحواره های ناسازگار اولیه و اندازه گیری شدت آن ها می توان راهبردهای مداخله ای مناسبی را در جهت کاهش شدت این طرحواره ها به کار گرفت.
مقایسه نظریه ذهن سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و کودکان با افراد عادی مطالعه ای براساس نظریه عام و خاص ذهن وارد و کنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات پیشین در زمینه سوءاستفاده گری جنسی نشان داده است عواملی از قبیل نقص در ارتباط صمیمی با دیگران، مشکل در همدلی با قربانی و تحریف های شناختی همگی در ایجاد و تداوم سوءاستفاده گری جنسی نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی نظریه نقص عام و خاص ذهن در سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و کودکان بود. برای این منظور، 60 نفر سوءاستفاده کنندگان جنسی زندانی (30 سوءاستفاده کننده جنسی از زن و 30 سوءاستفاده کنندگان از جنسی از کودک) همراه با گروه کنترل (60 نفر عادی) در این تحقیق شرکت کردند. از آزمون چشم ها برای ارزیابی نقص عام نظریه ذهن و از پرسشنامه تحریفات سوءاستفاده کنندگان جنسی جهت بررسی نظریه خاص ذهن استفاده شد. نتایج نشان داد سوءاستفاده کنندگان نسبت به گروه عادی در نظریه خاص و عام ذهن نقص بیشتری داشتند، که از لحاظ آماری کاملاً معنی دار بود. بین دو گروه سوءاستفاده کنندگان جنسی از زنان و سوءاستفاده کنندگان جنسی از کودکان از لحاظ نظریه عام ذهن تفاوت معنی دار به دست نیامد. ولی در نقص در نظریه خاص ذهن تفاوت معنی داری به دست آمد که حاکی از نقص بیشتر در نظریه خاص ذهن سوءاستفاده کنندگان جنسی از کودکان بود. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که مشکلات سوءاستفاده کنندگان جنسی در حوزه های صمیمیت، همدلی و تحریف های شناختی از نقص در نظریه ذهن ناشی می گردد.
مقایسه مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا از نظر ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و نرخ باروری در شجره خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسه دو گروه از مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا از نظر ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و نرخ باروری در شجره خانوادگی بود. در این پژوهش دو نمونه از مردان همجنس گرا شرکت کردند. گروه اول مردان 18 تا 39 ساله ایرانی داخل و خارج از ایران (258 مرد همجنس گرا، 179 مرد دگرجنس گرا) و گروه دوم مردان بالاتر از 40 سال ساکن تهران (42 مرد همجنس گرا و 30 مرد دگرجنس گرا) بودند. برای جمع آوری داده ها، علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی و نرخ باروری در شجره خانوادگی، از مقیاس ناهمنوایی جنسیتی کودکی (CGN-Both) و پرسش های مربوط به غربالگری جهت گیری جنسی استفاده شد. نتایج نشان داد که در هر دو گروه مردان همجنس گرا، میانگین ناهمنوایی جنسیتی افراد همجنس گرا به طور معنادار بیشتر از افراد دگرجنس گرا است. تفاوت ناهمنوایی جنسیتی بین مردان همجنس گرا و دگر جنس گرای بالای 40 سال به لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج مقایسه بین همجنس گرایان و دگرجنس گرایان از نظر نرخ باروری (تولد) در شجره پدری و مادری در نمونه غیرحضوری نشان داد که فقط در متغیرهای نرخ باروری خاله ها و نرخ باروری در زنان شجره مادری تفاوت بین دو گروه معنادار بود. نرخ باروری در مردان همجنس گرا بیشتر از مردان دگرجنس گرا بود. تفاوت بین دو گروه مردان همجنس گرا و دگرجنس گرای بالای 40 سال برای نرخ تولد پاسخ دهندگان متاهل و نرخ باروری خواهران آنها معنادار بود. نرخ تولد در مورد مردان همجنس گرا کمتر از مردان دگرجنس گرا و نرخ باروری خواهران مردان همجنس گرا بیشتر از همتایان دگرجنس گرایشان بود. براساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که ناهمنوایی جنسیتی در دوران کودکی و انتقال عوامل ژنتیکی، پیش بینی کننده گرایش احتمالی به همجنس در بزرگسالی است.
پنج عامل بزرگ شخصیت و مکانیسم های دفاعی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان دارای اختلال بدکارکردی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال در کارکرد جنسی به بروز مشکلات رفتاری و کاهش کیفیت زندگی در فرد منجر می شود. در50 درصد از بیماران اختلال شخصیت نیز بدکارکردی جنسی وجود دارد و رویکرد روان تحلیلگری علت بدکارکردی جنسی را ناشی از نوعی اضطراب بنیادین و همچنین، استفاده از مکانیسم های ناپخته در این بیماران می داند. هدف این پژوهش، بررسی پنج عامل بزرگ شخصیت و مکانیسم های دفاعی در این بیماران و نقش این دو متغیر در پیش بینی کیفیت زندگی این بیماران بود. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده است. نمونه آماری نیز 80 نفر از زنان مراجعه کننده به کلینیک خانواده و سلامت جنسی دانشگاه شاهد به روش نمونه گیری در دسترس در طی سال های 89 و 90 بود، که با استفاده از پرسشنامه های ویژگی شخصیت نئو، مکانیسم های دفاعی و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بررسی شدند. یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی در زنان دارای بدکارکردی جنسی هستند و از میان پنج عامل بزرگ شخصیت روان آزرده خویی (04/0P= 31/0 -b:) و مسؤولیت پذیری (03/0P= 31/0 -b:) قادر به پیش بینی کیفیت زندگی بودند و روی هم رفته 37 درصد واریانس کیفیت زندگی را پیش بینی می کردند (05/0p=). براساس رگرسیون همزمان بین کیفیت زندگی و مکانیسم های دفاعی ارتباط معناداری وجودداشت؛ به طوری که استفاده از مکانیسم های دفاعی رشد یافته تر (006 P=37/.b:) و مکانیسم های دفاعی رشد نایافته (02/0P= 31/0 -b:) کیفیت زندگی را پیش بینی می کند. (0001/0P =) همچنین، مکانیسم های دفاعی روان آزرده پیش بینی کننده معناداری برای کیفیت زندگی در این زنان نبودند (78/0 P= 04/.b:).
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر علائم بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش علائم بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی.
روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است که با طرح پیش-آزمون، پس-آزمون و پیگیری اجراشده است. بدین منظور ۳۰ نفر از مددجویان دختر، دارای سن بالای ۱۸ سال و تحصیلات حداقل سیکل که تحت مراقبت مراکز بهزیستی مشهد بودند از طریق آزمودن غربالگری انتخاب و با روش نمونه گیری تصادفی ساده به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های: قربانیان سوءاستفاده جنسی، مهارت های زندگی و چندمحوری بالینی میلون-۳ بود. گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای به مدت ۵ هفته تحت مداخله آموزش مهارت های زندگی قرار گرفت، همچنین گروه کنترل هیچ گونه مداخله ی دریافت نکرد. داده ها با روش واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: الگوهای بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی، در ۳ بار اندازه گیری (۰۰۱/۰ >P) تفاوت معناداری را نشان دادند، همچنین بین دو گروه، بعد از مداخله تفاوت معناداری وجود داشت. برنامة آموزش مهارت های زندگی تأثیر معنی داری بر کاهش علائم بالینی شخصیت قربانیان سوءاستفاده جنسی گذاشته است.
اعتیاد به مواد: بدکارکردی جنسی و فروپاشی خانواده
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از جوامع، شایعات زیادی در مورد این که الکل و مواد دیگر، تأثیراتی در تقویت عملکرد جنسی دارد، رایج است. هدف این مقاله مروری، بررسی تأثیر اعتیاد به انواع مواد بر روی عملکرد جنسی و به دنبال آن، خانواده بود. خانواده، محور و هسته اصلی کلیه اجتماعات بشری و بر غریزه جنسی مبتنی است. این غریزه، خود نوعی کشش است که در بقا و تداوم خانواده نقش دارد، بنابراین مسائل جنسی در زندگی حائز اهمیت است. نتایج فراتحلیل بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که اعتیاد به مواد، بدکارکردی جنسی را در مردان یا زنان به دنبال دارد و شواهد، حاکی از تأثیر الکل و مواد بر بدکارکردی جنسی است. در نتیجه، کارکرد جنسی مختل می شود و به دنبال آن، بنیان خانواده متأثر می شود و امکان فروپاشی وجود دارد. با توجه به مشکلات در بستر خانواده و فروپاشی آن که می تواند به دنبال بدکارکردی جنسی ناشی از مصرف انواع مواد به وجود آید، لازم است ابتدا راهکارهایی برای پیشگیری از مصرف مواد، با آموزش به مصرف کنندگان و خانواده آنها و همچنین آگاه ساختن آنان از معایب مصرف مواد و تأثیری که مواد بر عملکرد جنسی و به دنبال آن بر خانواده و فروپاشی آن می گذارد، داده شود. همچنین پژوهش در زمینه نحوه درمان این مشکلات جنسی که به دلیل مصرف مواد است، پیشنهاد می شود.
مقایسه عملکرد خانواده از دید افراد دچار مبتلا به ملال جنسیتی و افراد غیرمبتلا در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : ملال جنسیتی پدیده ای است که علت اصلی بوجود آمدنش هنوز کشف نشده و با مشکلات متعددی از جمله درگیری با خانواده همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد خانواده افراد دچار ملال جنسیتی و مقایسه آن با افراد هتروسکسوال در کلینیک نوید بخش شهرستان اصفهان انجام گرفته است.
مواد و روش ها : این مطالعه از نوع تحقیقات بنیادین و پس رویدادی بود. نمونه گیری به دلیل عدم دسترسی کافی به افراد ملال جنسیتی به شیوه در دسترس انجام شد. در نهایت با در نظر گرفتن ملاک های ورود 30 نفر ملال جنسیتی و 30 نفر هتروسکسوال با پرسشنامه FAD-53 از نظر عملکرد خانواده مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگین ها آزمون t نمونه های مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : تحلیل داده ها مشخص کرد در مولفه های ارتباط (p = .000) ، آمیزش عاطفی ( p = .001) ، ایفای نقش ( p = .000) ، و حل مشکل (p = .049) بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد و با توجه به میانگین ها افراد ملال جنسیتی در این مولفه ها کارکرد پایین تری دارند.
نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش وجود ملال جنسیتی در افرادی که دچار مسائل ارتباطی ، عاطفی ، ایفای نقش و حل مسئله در خانواده خود هستند محتمل تر است و کمک به این افراد از طریق مداخلات خانوادگی می تواند موثر واقع شود. همچنین با آگاه سازی خانواده ها در رابطه با نیاز های عاطفی و تربیتی فرزندان می توان در جهت کاهش بروز ملال جنسیتی اقدام کرد.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی: مطالعه ی تک موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درمان متمرکز بر هیجان، یک مداخله ی کوتاه مدت است که می تواند مجموعه ای از تخریب های ناشی از اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) را که ناشی از سوء استفاده ی جنسی است، مورد هدف قرار دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان جنسی روابط عاطفی بود.
روش کار: بررسی حاضر به روش طرح آزمایش تک موردی و از نوع خط پایه ی چندگانه انجام شد. به این منظور سه آزمودنی (سه دختر) به شیوه ی نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. درمان متمرکز بر هیجان، 12 جلسه ی هفتگی در سال 91-1390 در مرکز مشاوره ی دانشگاه تبریز به کار گرفته شد و مرحله ی پی گیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. آزمودنی ها در مرحله ی پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مراحل پی گیری سه ماهه پرسش نامه های مقیاس استرس پس از آسیب، عزت نفس روزنبرگ، افسردگی بک، اضطراب بک و نشخوار فکری را تکمیل کردند. همچنین در مرحله پیش از درمان، پرسش نامه ی استرس پس از آسیب و سلامت عمومی (GHQ-28) را برای ورود به پژوهش کامل کردند. برای تحلیل داده ها از روش معنی داری بالینی و شاخص درصد بهبودی استفاده شد.
یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان، موجب کاهش معنادار نشانگان PTSD، افسردگی، اضطراب، نشخوار فکری و نیز افزایش معنی دار عزت نفس در آزمودنی ها شده است. به علاوه این نتایج در پی گیری سه ماهه در تمامی موارد توانسته روند بهبودی پایداری را داشته باشد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان متمرکز بر هیجان، در تعدیل نشانگان بالینی قربانیان جنسی روابط عاطفی موثر است و باعث بهبودی عزت نفس آن ها می گردد.
نقش طرحواره های جنسی و تصویر بدنی بر کارکرد جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی نقش طرحواره های جنسی و تصویر بدنی بر کارکرد جنسی زنان متاهل می باشد .
روش : جامعه آماری شامل همه زنان متاهل پرستار شاغل در بیمارستانهای دولتی تهران می باشد .200 نفر به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی ، پرسشنامه تصویر تن فیشر و شاخص کارکرد جنسی زنان را تکمیل کردند . از بین این پرشسنامه ها، 190 پرسشنامه به طور کامل پاسخ داده شده بود و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که بین طرحواره جنسی ، خرده مقیاس پرشور – عاشقانه و خرده مقیاس خجالتی – محتاط با کارکرد جنسی رابطه معنی داری وجود دارد، اما خرده مقیاس صریح – راحت با کارکرد جنسی رابطه معناداری ندارد . رضایت بدنی نیز با کارکرد جنسی رابطه معنی داری دارد .
نتیجه گیری: طرحواره های جنسی و تصویر بدنی می تواند کارکرد جنسی زنان را تعیین کنند.
بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی و تعارضات زناشویی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی زنان متأهل – به مفهوم داشتن شخصیتی ابرازگر و قوی در رابطه ی جنسی- و تعارضات زناشویی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 225 نفر از زنان متأهلی که در سال 1393 در شهرستان زرین شهر استان اصفهان ساکن بوده اند، به طور تصادفی انتخاب گردیده و به پرسش نامه های احقاق جنسی هالبرت (Hulbert Index of Sexual Desire) و تعارضات زناشویی باقر ثنایی (Marital Conflict Questionnaire) پاسخ داده اند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 به روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین احقاق جنسی زنان متأهل و تعارضات زناشویی آنان رابطه ی قوی، منفی و معنی دار 203/0- وجود دارد (05/0 (p<. به علاوه، بین احقاق جنسی زنان و مؤلفه های کاهش رابطه ی جنسی131/0- افزایش واکنش های هیجانی 149/0- جدا کردن امور مالی از یکدیگر 188/0- و کاهش ارتباط مؤثر زوجین249/0- رابطه منفی و معنی دار بود و قوی ترین رابطه، بین احقاق جنسی و کاهش ارتباط مؤثر مشاهده گردید.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با کاهش احقاق جنسی زنان، بر شدت تعارضات زناشویی افزوده می شود. بنابراین پژوهشگران ضمن پیشنهاد انجام مطالعات مشابه کمی با نمونه های بیشتر و کیفی در جمعیت های مشابه، معتقد هستند طراحی دوره های آموزش جنسی و نحوه ابرازگری مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی می تواند در افزایش توانایی احقاق جنسی زنان متأهل و به دنبال آن کاهش تعارضات زناشویی خانواده ها مؤثر واقع گردد.
بررسی رابطه ی عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل شهرستان بیرجند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هرزه نگاری جنسی منجر به آسیب های جدی در افراد شده و موجب از دست رفتن نقش روابط طبیعی زناشویی در زندگی مشترک زوجین گردیده و ایجاد حالت دلزدگی در آنان می گردد در حالی که عشق و رضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی بین عشق و رضایت زناشویی با هرزه نگاری جنسی در دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-همبستگی بر روی 310 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه های شهر بیرجند (آزاد، دولتی) در سال تحصیلی 92-1391 با روش نمونه گیری سهمیه ای تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، مثلث عشق استرنبرگ و هرزه نگاری جنسی محقق ساخته بود. داده ها با آزمون های آماری توصیفی، تی مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار آماریSPSS نسخه ی 15 تحلیل شدند.
یافته ها: بین مولفه های عشق (صمیمیت، هوس، تعهد) و رضایت زناشویی در کل، با هرزه نگاری در دانشجویان، رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0P<) و مولفه های جهت گیری مذهبی و تعهد با هم می توانند حدود 23 درصد از تغییرات هرزه نگاری را تبیین نمایند و سایر مولفه ها از معادله خارج شدند. هم چنین میانگین نمره ی صمیمیت، تعهد، مدیریت مالی و روابط جنسی در دانشجویان زن نسبت به مرد و میانگین نمره ی موضوعات شخصیتی، ارتباطات زناشویی و جهت گیری مذهبی در دانشجویان مرد نسبت به زن به طور معنی داری بیشتر بود (05/0P<) اما میانگین نمره ی رضایت زناشویی در دانشجویان مرد و زن، تفاوت معنی داری نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: به نظر می رسد هرزه نگاری جنسی بر عشق و رضایت زناشویی، تاثیری منفی دارد.