فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
Research on high-stakes tests indicates that increasing the stakes of large-scale English language tests will have consequential influence on teaching and learning performance and practices. However, evidence for influence on student ‘motivation for learning English (MLE)’ within such a context is still scarce. Taken this, the present study investigated the motivational level of high school students learning English as a foreign language (EFL) in the context of university entrance requirement tests change in Iran (introducing high school national English achievement tests-NEATs- as new requirements for entrance into nation-state universities). For such a purpose, the MLE scale, taken from Gardner’s (2004) Attitude/Motivation Test Battery, was translated into Persian, administered among 451 randomly selected students supposed to take the NEATs for their admission to universities, and subjected to confirmatory factor analyses. The results obtained through within-group ANOVA comparisons of the construct-validated subscales revealed that under increased stakes of the NEATs the participants maintained moderately high level of motivation for the two components of ‘desire to learn English’ and ‘attitudes towards learning’; however, the level for the component of ‘motivational intensity’ was neutral/moderate. Similar result (i.e., moderate level) was found in the participants’ perspective of their overall MLE. The findings, overall, indicate that the NEATs-admission programme has not demotivated the learners yet they are not as highly motivated as intended by the change planners. Such a divergence between the ideal policies (i.e., high level of MLE) and what was observed in practice (i.e., neutral/moderate MLE level) has implications for test change contexts and their driving policies.
Learning environments: investigating the psychometrics of a measurement instrument in the language classroom context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The aim of this study was to provide evidence on the construct validity of the ‘What is Happening in this Class’ (WIHIC) questionnaire in the context of teaching English as a foreign language (EFL) in Iran. The field of language teaching has made a number of claims about the role of language learning environments (particularly the classroom) in L2 acquisition and use, but it does not provide teachers and researchers with reliable and valid instruments to assess the accuracy of these claims. To serve the purpose of the study, a sample of 607 Iranian EFL learners from both university and institute contexts was requested to complete the WIHIC questionnaire, and the obtained data were then submitted to exploratory and confirmatory factor analysis for construct validation. The results indicated that the deletion of one dimension and several items from the original WIHIC questionnaire enhanced its psychometric properties, thus confirming the validity of the questionnaire with six factors. In addition, the psychometric properties of the validated questionnaire were found to be invariant across the teaching context (i.e., university versus institute contexts). The implications of these findings for research on language learning environments are discussed, and some suggestions are made for further validation studies.
واژه ها و اشارات گویشی در فرهنگ نظام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ نظام نوشته محمدعلی داعی الاسلام ازجمله فرهنگ های فارسی است که به رغم اهمیتش چندان مورد توجه قرار نگرفته است. جنبه های نوآورانه ای که فرهنگ نویس در تدوین این فرهنگ به کار بسته است این فرهنگ را از سایر نمونه های هم عصرش متمایز و ممتاز می کند؛ جنبه هایی نظیر عدم اکتفا به متون نوشتاری در تدوین فرهنگ، توجه به فارسیِ گفتاری، توجه به مصوبات و برابرنهادهای مقرر فرهنگستان اول، توجه به تمایزاتی که مؤلفه های جنستی بر زبان تحمیل می کنند و اشاره به معادل های گویشی برای الفاظ فهرست شده در فرهنگ لغت است. یکی از وجوه افتراقی که بر اهمیت این فرهنگ می افزاید، ارائه فهرستی از واژه های گویشی و ضبط بسیاری از لغات متداول در شهرهای ایران است؛ که نویسنده آنها را الفاظ ولایتی می نامد. این مقاله به بررسی چیستی و چرائیِ فهرستِ واژه ها و اشارات و تلویحات گویشی در فرهنگ نظام می پردازد. به این منظور، مجموعه پنج جلدی فرهنگ نظام مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفت و تمام واژه هایی گویشی استخراج و برمبنای حوزه های جغرافیایی دسته بندی شدند. به منظور تحلیل داده های زبانی از روش کمی تعیین بسامد مدخل های واژگانی در هر حوزه جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در این فرهنگ 598 واژه گویشی وجود دارد، که 366 واژه اش مربوط به «شهرها» و 232 واژه اش مربوط به «نواحی» است. واژه های اصفهانی و شیرازی بیشترین تعداد و واژه های مربوط به گویش های بخارایی، بختیاری، شبانکاره ای، قمی، لاری، نطنزی و همدانی کمترین تعداد را به خود اختصاص داده اند.
تحول تاریخی برخی واج ها در تالشیِ مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالشی در شمار زبان های حاشیه دریای خزر است که خود به شاخه غربی زبان های ایرانی تعلق دارد. این زبان بر اساس کاربرد جغرافیایی، دارای سه گویش اصلیِ شمالی، مرکزی و جنوبی است. این گویش ها در امتداد کرانه های دریای خزر، در منتهی الیه جنوب شرقی جمهوری آذربایجان، ماسالی، لریک، لنکُران و آستارا، شرق استان آذربایجان و غرب گیلان رایج است. در این پژوهش به تحول تاریخی واج های تالشیِ مرکزی با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته می شود و تحول تاریخی برخی واج ها به ترتیب در زبان های ایرانی باستان، فارسی میانه و فارسی نو بررسی و مقایسه می گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش تر واج ها در تالشی همان دگرگونی های واج های زبان فارسی را دارند اما برخی تحولات ویژه نیز در این گویش رخ داده اند. به عنوان نمونه، واج های /v/، /č/ ، /y/ و /j/ در گویش تالشی مرکزی از لحاظ تاریخی از ایرانی باستان تاکنون تغییری نکرده اند. بنابراین تالشی را می توان از لحاظ تحولات تاریخی واج ها در شمار گویش های محافظه کار قرار داد.
واژه بست در زبان های تاتی و تالشی: مطالعه ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر یک بررسی رده شناختی در خصوص عنصر زبانی واژه بست در زبان های تاتی و تالشی است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا با توجه به خویشاوندی دو زبان تاتی و تالشی و نیز دیدگاه های گوناگون در طبقه بندی عنصر واژه بست و بهره وری متفاوت گویش ها و زبان های ایرانی از این عنصر زبانی، با یک بررسی رده شناختی، تنوع حضور واژه بست در این دو زبان و جایگاه واژه بست در جملات برگرفته از این زبان ها مشخص شود. بدین منظور، واژه بست های تاتی و تالشی بر اساس پرسشنامه رده شناختی موسسه ماکس پلانک در باب رده شناسی واژه بست تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش بیانگر یکسان بودن ویژگی های کلی این دو زبان و نیز تفاوت های میان واژه بست های آن ها به لحاظ تنوع حضورعنصر واژه بست و ویژگی های مقوله ای این عنصر زبانی در هر یک از آن ها است. ویژگی خاص واژه بست ها همچون تکیه، ترتیب، شکاف و نقش آن ها در جمله، جایگاه واژه بست و ویژگی حرکت این عنصر نیز در هر دو زبان یکسان است و جایگاه دوم برای واژه بست و تبعیت از قانون واکرناگل در تاتی و تالشی مشهود است.
هم نامی و نقش های مختلف تکواژ وابسته “-æ” در کردی ملکشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم نامی پدیده ای است که در آن مقولات مختلف زبانی با نقش ها و معانی نامرتبط از صورت های آوایی و نوشتاری یکسان برخوردار هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش های مختلف تکواژ “-æ” در کردی ملکشاهی است. پیکره زبانی این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته از سخنگویان کردی ملکشاهی به عنوان یکی از شهرستان های مرکزی استان ایلام گردآوری شد. برای بررسی نقش فرآیند دستوری شدگی در ایجاد هم نامی تکواژ “-æ” از اصول ارائه شده توسط هاپر (1996) و همچنین سازوکارهای معرفی شده هاینه و همکاران (1991) بهره گرفته می شود. یافته های مطالعه نشان داد که چند مقوله مستقل زبانی در کردی ملکشاهی به صورت تکواژ وابسته “-æ” بازنمایی می شوند. صورت مذکور ممکن است به عنوان پی بست، وند تصریفی و یا اشتقاقی در بافت های مختلف واقع شود. این تکواژ به عنوان وندی تصریفی با نقش «نشانه معرفه» به اسم یا گروه اسمی متصل می شود. تکواژ وابسته“-æ” به صورت پی بستی و با نقش فعل ربطی و معین «است» نیز در کردی ملکشاهی به کار برده می شود. تکواژ “-æ” همچنین صورت الحاقی دو حرف اضافه مستقل «در» و «به» در گونه مذکور است که به برخی افعال به عنوان میزبان متصل می شود. علاوه بر این کارکردها، این تکواژ صورت دو پسوند اشتقاقی کردی ملکشاهی است که در تولید ساخت نام آوا و اسم به کار برده می شود. هر یک از نمودهای “-æ” در طول سازوکار دستوری شدگی تحت تأثیر تغییرات آوایی، ساختواژی ، نحوی و معنایی قرار گرفته اند و باعث ایجاد این هم نامی شده اند.
The Translation of Game/Sport Metaphors in English Business Texts into Arabic: A Cognitive Approach
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۵, No. ۱, April ۲۰۲۰
21 - 40
حوزه های تخصصی:
Metaphor has usually been presented as a literary device which has some rhetorical and aesthetic purposes. However, in economic discourse, metaphor has a communicative function exhibited in English business texts. This study is directed towards a comprehensive analysis of metaphor translation in English business texts into Arabic. By selecting a sample of metaphors from business articles on BBC, CNN and Project Syndicate online websites, the study analyzes the data in terms of function, significance and role each metaphor plays in its context. The study also applies the cognitive approach to metaphor in the analysis of data and shows the important role this approach has on translation studies. The cognitive theory of metaphor provides significant insights into translation studies and now metaphor translatability is no longer a question of the individual metaphorical expression, as identified in the ST, but it has become linked to the level of conceptual systems in source and target cultures. Four main strategies of translating game/sport business metaphors are detected and used in the illustrative examples throughout the article. The study reveals that translators may opt for either preserving the metaphorical image of the source language metaphor or explicating its informative value; literal translation of some business metaphorical concepts presents itself as a workable solution in many cases because of the shared mood of cognition between English and Arabic language readers.
From Fancy to Feminist Frenzy Fight: An Ideational Grammatical Metaphor of Charlotte Perkins Gilman’s ‘The Yellow Wallpaper’
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۵, No. ۲, June ۲۰۲۰
39 - 64
حوزه های تخصصی:
This study explores the relationship between the story and the author’s personal life encounters. Specifically, it aims to construe the linguistic choices in Charlotte Perkins Gilman’s The Yellow Wallpaper , which highlights the discriminatory factors that worsen the woman’s plights and struggles specifically shown by masculine dominance, feminine poor role positioning, oppression, and marginalization. Considering these issues, the current study aims to describe the author’s experience of the world, what’s inside her, and around her. Results show that the text has 629 transitivity processes, with relational as the dominant process type by the inanimate characters which effectively describes the kind of environment which shapes a clear conflict against her milieu. Among the participant roles and circumstances, carrier, and location show their dominance, respectively. An in-depth analysis using the transitivity system unveils the author’s connectivity to her own life presented through literary metaphors. The paper further proves that literature can be taught using linguistic approaches.
On Chinese to English Translation of Zhejiang Red Tourism From the Perspective of Cultural Awareness
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۵, No. ۳, September ۲۰۲۰
105 - 114
حوزه های تخصصی:
As a special tourism and cultural product,Red Tourism has distinct Chinese characteristics and cultural features. Translation, as an important carrier of Red culture, needs a high degree of cultural awareness which is one of the theoretical achievements of sociology. Only when we are fully aware of our own culture and are full of confidence can we better spread the Red culture. Based on the current research of Zhejiang Red Tourism translation, this paper analyzes the translation problems and causes of these problems from the perspective of cultural awareness. The findings suggest that the translation of Red Tourism should be based on the self-awakening, self-reflection and self-creation of Red culture. This study aims to put forward some strategies to interpret and translate cultural terms and translate without damaging the spirit of Red culture. The proposed strategies can promote the overseas communication of Chinese Red culture, especially Zhejiang Red culture.
کاوشی در یزدان شناختِ گات های زرتشت
حوزه های تخصصی:
دو بُن گرایی یا دوگانه باوری، اعتقاد به وجود دو مبدأ خیر و شر در نظام هستی، از باورهای قدیم آریاییان به شمار می آید. درگات ها یا سرودهای زرتشت که کُهن ترین بخش اوستا است، دوبُن گرایی به صورت تقابل دو روانِ همزاد جلوه گر گشته است ؛ سپندمینو یا روان مقدس در برابر انگر ه مینو یا روان پلید قرار می گیرد. چگونگی آفرینش این دو روانِ همزاد به عنوان مبانی یزدان شناسی در دینِ زرتشت و حدِ مسئولیت اهورامزدا در ایجاد این دو روحِ مقدس و پلید از جمله مسائلی است که همواره محل اختلاف صاحب نظران بوده است؛ چنان که برخی به دو بُنی بودن کیش زرتشت باور دارند و برخی دیگر آن را کیشی یگانه باور می دانند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تأمل در اندیشه ها و دلایل صاحب نظران مختلف در مورد چگونگی ایجاد روان پلید، یگانگی یا عدم یگانگی اهورامزدا و روحِ مقدس و نیز تضاد و ستیز این دو روان می پردازد. اگرچه زرتشت، اهورامزدا را به عنوان خدای برتر که یگانه منشأ آفرینش است معرفی می کند، اما از اندیشه دوگانه باوری آریاییان چندان فاصله نمی گیرد و این دوباوری را در نظام اخلاقی نوین خود به کار می گیرد؛ آن چنان که در بُعد نظری دینی یگانه باور است و تنها در عمل که اساس آن انتخاب میان نیک و بد است به دوگانگی گرایش دارد.
انواع تناوب های مفعول قابل درک در افعال فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر تناوب به عنوان جفت جملاتی با ساختارهای کمابیش متفاوت که معنای یکسانی دارند تعریف می شود. قابلیت برخی افعال در بیان تناوبیِ موضوعاتشان، در دهه های اخیر، به دلایل گوناگون مورد توجه بوده است؛ یکی از این دلایل، امکان طبقه بندیِ معناییِ افعال براساسِ رفتارِ تناوبیِ آنهاست. لوین (1993) با بررسی 3024 فعل انگلیسی و بررسی 68 تناوب موضوعیِ افعالِ انگلیسی، طبقه بندیِ نسبتاً جامعی از این افعال به دست داده است. در این پژوهش، به بررسیِ یکی از انواع تناوب های گذرایی پرداختیم که لوین معرفی کرده است. این تناوب با عنوانِ تناوب مفعول قابل درک، خود به هشت طبقه تقسیم می شود که عبارت اند از: تناوب مفعول نامشخص، تناوب مفعول عضو بدن قابل درک، تناوب مفعول انعکاسیِ قابل درک، تناوب مفعول دوسویه قابل درک، تناوب مفعول افتانِ اختیاری، تناوب ویژگیِ خاص، تناوب مفعول مستقیم در مقام راه و تناوب امر تجویزی. با بررسی هرکدام از این تناوب ها بر مجموعه ای فعلی بالغ بر 3070 فعل فارسی، طبقاتی از افعال شرکت کننده در این تناوب را مشخص کردیم. از بین این تناوب ها تنها یک تناوب در فارسی مشاهده نشد و آن تناوب مفعول مستقیم در مقام راه بود.
جای نام شناسیِ آبادی های شهرستان بیرجند؛ نمونه موردی واژه های خان و ماه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
201-226
حوزه های تخصصی:
جای نام شناسی ازجمله شاخه های علم زبان شناسی تاریخی است، که قدمتی بیش از 200 سال دارد؛ معمولاً با مطالعات شرق شناسان و باستان شناسان همراه بوده و به مرور زمان، این دانش تغییر کرده و ساختاری علمی یافته است. شهرستان بیرجند در خراسان جنوبی ازجمله مناطقی در کشور است که به دلیلِ دوربودن از کانون های جمعیتی و راه های اصلیِ مواصلاتی، برخلاف مناطق شمالی خراسان، کمتر مورد تهاجم اقوام بیابانگرد قرار گرفته است. از این رو، جای نام های این منطقه کمتر دستخوش دگرگونی شده و در تعداد قابل توجهی از جای نام ها، ازنظر مورفولوژی ساختار زبان پهلوی حفظ شده است. هدف از این پژوهش بررسی و معناشناختی واژه های «خان» و «ماه» و مشتقات آن در جای نام های شهرستان بیرجند است. نتیجه این پژوهش آن است که واژه پهلوی «خان» در زبان کردی «کانی» و در تالشیِ کنونی و تبریِ باستان «خونی» به معنای چشمه است؛ این واژه در خراسان جنوبی به معنای چشمه مصنوعی، چاه یا قنات است و معادل فارسی آن پس از اسلام چهکند می شود. واژه دیگر «ماه» است که در زبان پهلوی به معنای دِه است و با مشتقات دیگری در جای نام های توابع بیرجند مشاهده می شود.
پردازش ادراکی استعاره زمان در کودکان نابینای مادرزادِ دوزبانه کردی- فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
227-242
حوزه های تخصصی:
برپایه نظریه استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون (1999)، افراد زمان را ازطریق حرکت در مکان استعاره سازی می کنند، زیرا زمان یک توانمندی یا مفهوم ذهنی است که افراد آن را ازطریق تجربیات ملموس و قابل درک، مانند مکان و رویدادهای حرکتی، درک می کنند. اهداف پژوهشِ حاضر بررسی و مقایسه نقشِ وضعیتِ بینایی و تأثیر جنسیت در درک استعاریِ مفهوم زمان در آزمودنی های پژوهش بوده اند. با استفاده از آزمون عبارات اشاری، 203 حرکت استعاریِ جهتی برای اشاره به سه زمان گذشته، حال و آینده از حرکات اشاریِ 29 آزمودنی که به دو زبانِ کردیِ ایلامی و فارسی مسلط بودند، در سه گروه کودک بینا، چشم بسته بینا و نابینای مادرزاد در رده سنی 6-9 سال گردآوری و تحلیل شدند. از این تعداد، درمجموع 191 حرکت، درست درنظر گرفته شدند. یافته ها نشان دادند که وضعیت بینایی بر درک استعاریِ افراد از زمان براساس مکان تأثیرگذار است، زیرا آزمودنی های نابینا، برخلاف بینایان، که اغلب زمان حال را با اشاره به جهت پایین نشان می دادند، الگوی جهتی متغیری را برای اشاره به زمان حال به کار می بردند. علاوه بر آن، بینایان برای نمایشِ زمانِ آینده به جهت جلو اشاره می کردند، درحالی که نابینایان از هر دو جهتِ جلو و راست برای نمایشِ این زمان استفاده می کردند. همچنین، سرعت عملِ یکسانِ آزمودنی های مذکر و مؤنث در خرده آزمون های عبارات اشاریِ مکانی و زمانی نشان داد که جنسیت تأثیر معنی داری بر سرعتِ عملکردِ آنان نداشته است (05/0<p).
آموزش شاهدمحور زبان دوم: مجموعه مقالاتی درباره تدریس فراگیری زبان دوم، ماساتوشی ساتو و شان لوون(ویراستاران)، نیویورک: راتلج، 2019، 359 صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۶بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
257-267
حوزه های تخصصی:
کتاب آموزش شاهدمحور زبان دوم، اولین مجموعه مطالعات تجربی مربوط به فراگیری زبان دوم (ISLA) است. این مطالعات توسط پژوهشگران مشهور بین المللی، با هدف انتقال پژوهش های آموزشی به کلاس درس و با استفاده از رویکردهای نظری ازجمله رویکردهای جامعه شناسی، روان شناسی، فرهنگی و شناختی انجام شده است.
نقد ادبی مارکسیستی
حوزه های تخصصی:
این فصل، نقدِ ادبی مارکسیستی، از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. بخش آغازین با سیری در آراء کارل مارکس آغاز می شود. نویسنده پس از طرح نسبتاً طولانی نظراتِ مارکس به سروقتِ نظرات اعضایِ مکتب فرانکفورت می رود. مکتب فرانکفورت در سال 1923 رسماً به عنوان موسسه تحقیقات اجتماعی در دانشگاه فرانکفورت پایه ریزی و سازماندهی شد. اکثرِ اعضای این گروه فرهیخته متفکّران مارکسیستی بودند که در واقع برخی از برجسته ترین متفکّرانِ زمانه خود هم محسوب می شدند. نویسنده در ادامه به پسامارکسیسم و نظریه گفتمان و تفکّرات آنتونیو گرامشی، مارکسیست بلندآوازه ایتالیایی، می پردازد که نشانگر شکافی جدّی با آراءِ پیشین است. او اَعمال اجتماعی و فرهنگی را به اقتصاد (یا بر عکس) کاهش نمی دهد. نویسنده در پایان این فصل آراء اِسلاوی ژیژک، فیلسوفِ متنفد اسلوونیایی، را عرضه می کند که به مفهوم خاصی نمایانگر بازگشت به اندیشه های کارل مارکس است.
نقد و ارزیابی کیفی کتاب راهنمای معلم ویژن 1
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کیفیت و اثربخشی کتاب راهنمای معلم ویژن 1 می پردازد که در سال های اخیر به عنوان یک مرجع کلیدی جهت کمک به معلم پایه دهم طراحی و تدوین شده است. در این پژوهش، 14 تن از معلمان زبان انگلیسی دارای تجربه با دریافت اجازه در مصاحبه ای نیمه ساخت مند شرکت نمودند. به منظور حصول اطمینان از کیفیت و اعتبار داده های مصاحبه از تکنیک بازبینی توسط مشارکت کنندگان (Flick, 2014) استفاده شد. یافته های مصاحبه نشان می دهد که کتاب راهنمای معلم ویژن 1 از پنج مقوله یعنی عدم جامعیت مطالب و انعطاف پذیری کتاب، عدم پرورش توانش بینافرهنگی و تفکر انتقادی در معلم، ارایه رویکرد تجویزگرا و یکنواخت در فرآیند تدریس، عدم پیش بینی مشکلات یادگیری و عدم ارایه راهکارهای مناسب در جهت رفع آنها، و عدم ایجاد انگیزه مثبت در معلم مورد انتقاد قرار می گیرد. به علاوه، یافته ها نشان می دهد معلمان کتاب ویژن 1 بر این عقیده اند که این کتاب مصداق کامل یک "نسخه مجددا بسته بندی شده" (repackaged version) در مجموعه کتب جدید التالیف است.
معرفی مقالات واژه گزینی و اصطلاح شناسی (1339-1323)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه سازی در فارسی از منظر یک نظریه نام شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کارآیی آموزش متنوع مبتنی بر ربات در یادگیری فن ترجمه انگلیسی با اهداف پزشکی و کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همپای پیشرفت فناوری می توان با بهره گیری از روش های نوین آموزشی بر کیفیت آموزش فن ترجمه آموزشگاهی و دانشگاهی افزود و بهبود سطح زندگی را رقم زد. این پژوهش متممی به بررسی کارآیی آموزش متنوع مبتنی بر ربات در یاددهی یادگیری فن ترجمه انگلیسی با اهداف پزشکی پرداخت. در پی کاربرد طرح آزمایش عاملی در نیم سال دوم سال تحصیلی 1396-1397، 373 دانشجوی فارسی و غیرفارسی زبان دختر و پسر مشغول به تحصیل در حوزه های پزشکی، در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. با تمرکز بر ترجمه گفتاری و نوشتاری بیمارستانی، توانش دوزبانی شرکت کنندگان در سه مجموعه فعالیت های ترجمه انگلیسی با اهداف پزشکی مبتنی بر ربات ساز، پیش ساخته و خودمانی و در پی آن توانش انتقال آن ها در محیط واقعی درمانی و بهداشتی بررسی شد. داده های حاصل از نگرش و برداشت شرکت کنندگان و پیشرفت و عملکرد آن ها در طول دوره و در محیط واقعی درمان به طور توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون آنالیز واریانس برای اندازه های مکرر تحلیل شد. نتایج از کارآمدی شیوه آموزش متنوع مبتنی بر ربات فن ترجمه پزشکی و عملکرد مناسب شرکت کنندگان در نتیجه ارتقای توانش انتقال آن ها حکایت داشت. همگرایی نگرش و برداشت مساعد شرکت کنندگان با پیشرفت و عملکرد مناسب آن ها و همچنین یادداشت برداری روزانه مساعد یاددهنده ها از آموزش متنوع مبتنی بر ربات فن ترجمه انگلیسی با اهداف پزشکی مشهود بود. موفقیت فعالیت های خودمانی در آموزش متنوع مبتنی بر ربات در تقویت توانش های دوزبانی و انتقال و همچنین ارتقای کیفیت بهداشت و درمان را می توان به پدیدار شدن بافت یادگیری غنی حاصل از مشخصه های متنوع ربات و نقش فعال فراگیران در خطاب قرار دادن نیازهای جامعه مرتبط دانست.
تعامل افعال ایستا و نمودهای دستوری در زبان فارسی؛ رویکردی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افعال ایستا در بسیاری از موارد، از مهم ترین طبقات فعل و گاهی نیز معیاری برای طبقه بندی افعال دیگر بوده اند؛ مهم ترین مشخصه افعال ایستا، عدم تغییر است. این افعال دربردارنده کنشی نیستند و معمولاً به احساسات درونی، مالکیت و موقعیت مکانی اشاره می کنند. علاوه بر این، برای تحقق به مدت زمانی کوتاه یا طولانی نیاز دارند. افعال ایستا فاقد ساختار درونی هستند و این بدان معناست که برای آن ها نمی توان زیررویدادهایی درنظرگرفت که نشان دهنده مرحله آغاز، تداوم و پایان باشد. این افعال محدودیت زمانی و نقطه پایان ذاتی ندارند و گستره زمانیِ شمول آن ها مشخص نیست. پژوهش حاضر با رویکرد نقش گرایانه به بررسی تعامل افعال ایستا و نمودهای دستوری پرداخته است. داده ها از وبگاه های اینترنت، روزنامه، کتاب و مکالمات روزانه گردآوری شده اند. در این پژوهش، به منظور بررسی جامع تر، افعال ایستا به پنج زیرگروه افعال وجودی، شناختی، عاطفی، ملکی و ادراکی تقسیم و رفتار هرکدام از نظر باهم آیی با نمودهای دستوری مختلف بررسی شده است. بررسی داده ها حاکی از این است که رفتار زیرگروه های افعال ایستا با نمودهای دستوری در تمامی موارد یکسان نیست. این افعال می توانند بدون محدودیت با نمود تام استفاده شوند، در این صورت، تحقق رویداد مدنظر است. هرچند تعامل افعال ایستا با نمود استمراری غالباً غیرممکن انگاشته می شود، در مواردی ازجمله قرارگرفتن در «موقعیت فراز و فرود، اشاره به کنشگری فاعل و موقعیت های موقت»، برخی افعال ایستا می توانند در نمود استمراری به کار روند. این افعال در نمود کامل می توانند کارکردهایی از جمله کارکرد نتیجه ای، تجربی، خبر داغ و گواه نمایی داشته باشند. علاوه بر این، وجود قید زمان دال بر آینده و مثبت بودن جمله، شرایط را برای دلالت برخی افعال ایستا به نمود آینده نگر هموار می سازد.