زبان و زبانشناسی

زبان و زبانشناسی

زبان و زبان شناسی دوره شانزدهم پاییز و زمستان 1399 شماره 32 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

جشنی برای سالگرد ثبت ملی زبان سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان گویش لهجه گویش سمنانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
من در تاریخ 30 دی ماه 1398 از طرف انجمن دوستداران میراث فرهنگی و طبیعی سمنان، به ویژه برای پاسداشت سومین سالگرد ثبت ملی زبان سمنانی در سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری ایران به سمنان دعوت شدم. این مراسم که بسیار باشکوه بود با حضور جمع کثیری از سمنانی های عزیز برگزار شد و همراه با نمایشگاه عکس های تاریخی و برنامه های شاد توسط تعدادی از هنرمندان ملی انجام گردید. در آن روز تعدادی از اساتید دانشگاه سمنان و نیز فرهیختگان این شهر به ایراد سخنرانی پرداختند. در اینجا جا دارد از دوست و همکار عزیزم، روانشاد خانم دکتر عصمت اسماعیلی، استاد بنام رشته ی زبان و ادبیات فارسی و نیز مدیر گروه این رشته در دانشگاه سمنان نام ببرم که پیام رئیس دانشگاه سمنان را درباره ی این جشن و علت آن گردهمایی قرائت کردند. متأسفانه کرونا این عزیز را هم از ما و از جامعه ی علمی کشورمان ربود. من یک بار دیگر فقدان ایشان را به همه ی همکاران علمی و دانشگاهی ایران و نیز به خانواده و دوستان ایشان تسلیت می گویم. خانم دکتر اسماعیلی با اینکه خود اهل زنجان بودند ولی علاوه بر تخصص به زبان و ادبیات فارسی، علاقه ی وافری به گویش های ایرانی و به ویژه گویش های استان سمنان داشتند و جزو افرادی بودند که برای ثبت زبان سمنانی فعالیت های چشمگیری انجام داده اند. ایشان در آذرماه 1389 همایش بین المللی گویش های کویری ایران را به نحو بسیار باشکوهی در دانشگاه سمنان برگزار کردند که من و دکتر ثمره عزیز هم در آن همایش شرکت کردیم.
۲.

بررسی واژه شناختی دو واژه «ماده» و «مادّه» از فارسی عامیانه تا اوستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: واژه شناسی تفسیر متن متون کهن ایرانی و فارسی نو تعریب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۲۰۸
مقاله حاضر با رویکردی واژه شناختی به بررسی واژه های «ماده» و «مادّه» می پردازد که از دیدگاه ساختواژی[1] تقریباً همانند، اما ازنظر معنایی، و در عرصه واژگانی[2] کاملاً متفاوت اند: « ماده دربرابرِ نر» و «مادّه، به معنیِ اصل هرچیز، مایه؛ در فلسفه: ماده دربرابرِ صورت». نخستین را همه واژه ای با اصل فارسی می دانند، و دومین را عربی می پندارند. با بررسی دقیقِ این دو واژه از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، و با ارائه نمونه هایی قانع کننده از متون موجودِ زبان های ایرانیِ کهن و ایرانیِ میانه، و نیز فارسی، نگارنده ابتدا به اثبات می رساند که هردو واژه از ریشه ایرانیِ آغازین اند، و سپس حدس نزدیک به یقینِ خود را درموردِ معرّب شدنِ «ماده= «مادّۃ» با خوانندگان در میان می گذارد که: گزارندگان متون فلسفیِ یونانی به زبان عربی، نخست در برخورد با اصطلاح یونانیِ“hyle”، آن را به صورتِ «هیولی» بر گردانده، سپس با استفاده از ترجمه های عربی از متونِ پارسیِ میانه، واژه m’tk’[mādag] (=ماده، مایه، اصل) را که در فارسی نو (زبان گفتاریِ معاصرشان) به صورتِ «مادَه» (با های غیرملفوظ) تلفظ می شده است، با افزودن تشدید، جامه عربی پوشانده و حتی معرب نیز نشمرده اند؛ بی آنکه غیرقرآنی[3] بودن (افنان، 1964: 15) و نبود پیشینه ای از آن در زبان عربیِ پیش از اسلام را درنظر گیرند. این واژه معرّب با ظرایفِ معناشناختیِ متفاوت، و با جمع عربیِ «مواد» به زبان فارسی بازگشته و به غنای پیکره زبان و ادبیات فارسی افزوده است. [1]. morphological [2]. lexical [3]. non-Qur’anic
۳.

نقش ساخت هجا در فرایند ارتقاء واکه در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقاء واکه ساخت هجا زبان ها و گویش های ایرانی خنثی شدگی تقابل فضای واکه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
در بسیاری از زبان ها و گویش های ایرانی واکه [a] به [e] ارتقا می یابد و این فرایند عاملی غیر از هماهنگی با واکه یا همگونی با همخوان مجاور دارد. برای مثال، در دلواری [a] در «در» [dar] در صورت جمع این واژه یعنی [der-ɑ] به [e] ارتقا پیدا می کند و مشخص است که این فرایند متأثر از هماهنگی واکه ای یا همگونی با همخوان نیست. پژوهش های پیشین این فرایند را متأثر از تعداد و جایگاه هجا و تکیه دانسته اند، اما بررسی دقیق تر نشان می دهد که این فرایند به تعداد هجا و تکیه حساس نیست و آنچه در ارتقاء واکه [a] به [e] دخالت دارد ساخت هجاست. نمونه های متعدد این فرایند در زبان ها و گویش های ایرانی نشان می دهد که بازشدنِ هجای بسته به دنبال حذف همخوان پایانی یا بازهجابندی آن در فرایندهای صرفی عامل ارتقاء [a] به [e] است. حذف برخی از همخوان های پایانی در سیر تحول زبان فارسی از دوره میانه تا به امروز به بازشدن هجای پایانی، ارتقاء [a] به [e] و درنهایت خنثی شدگی تقابل آنها در این جایگاه منجر شده است. حتی به نظر می رسد که گوناگونی آزاد [a] و [e] در بسیاری از واژه های زبان فارسی نیز ناشی از این باشد که [a] در هجای بسته و [e] در هجای باز مطلوبتر است. بررسی صوت شناختی فضای واکه ایِ زبان فارسی در دو نوع هجای باز و بسته پایانی نیز نشان می دهد که ساخت هجا حتی در سطح صوت شناختی نیز بر ارتفاع واکه ها تأثیرگذار است، به گونه ای که واکه ها در هجای بسته بازتر و در هجای باز بسته ترند و این ویژگی به خصوص در مورد واکه [a] تفاوت معنی داری را نشان می دهد. این ویژگی بسیار به آنچه که در نظام های واکه ای مبتنی بر تمایز در سختی و نرمی مشاهده می شود شبیه است. در این زبان ها، واکه های نرم (بازتر) در هجای بسته و واکه های سخت (بسته تر) در هجای باز مطلوب ترند.
۴.

جمع همراهی در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جمع جمع همراهی جان داری زبان های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
جمع همراهی ناظر بر یک اسم (با مصداق انسانی) به همراه یک فرد یا چند فرد دیگر است. جمع همراهی مجموعه ای را می سازد که اعضای آن همگون نیستند و با یکدیگر تفاوت هایی دارند. این نکته مهم، جمع همراهی را از جمع معمولی متمایز می سازد. در زبان های جهان جمع همراهی با امکانات ترکیبی و تحلیلیِ مختلفی بیان می شود. هدف ما در این مقاله استخراج و توصیف این امکانات در منتخبی از زبان های ایرانی است. جمع همراهی بیشتر در زبان گفتار کاربرد دارد و کمتر به زبان نوشتار راه یافته است، بنابراین در متون رسمی کمتر منعکس شده است. به همین دلیل، داده های این تحقیق به صورت میدانی و ازطریق شبکه های اجتماعی با پرسش از گویشوران بومی استخراج شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در زبان های ایرانی از شش روش مختلف برای بیان جمع همراهی استفاده می شود. در بعضی از زبان های ایرانی از دو روش جایگزین یا تکمیلی برای بیان جمع همراهی استفاده شده است و گزینش هریک از دو روش گاهی به خصوصیات ذاتی اسم مورد نظر و گاهی به دیدگاه ارزشی گوینده نسبت به مجموعه مورد نظر بستگی دارد.
۵.

تداخل زبانی آذری در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انتقال زبانی تداخل زبانی زبان آذری زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۱
در این پژوهش تداخل زبانی زبان آذری در زبان فارسی را مورد بررسی قرار داده ایم. داده های تحقیق، با توجه به شرحی درباره آن در متن مقاله، نشان می دهد که در همه سطح های زبانی تداخل زبانی صورت می گیرد و میزان تداخل زبانی با میزان دانش زبانی گویشوران در زبان هدف ارتباط عکس دارد. بررسی داده های پژوهش نشان می دهد که زمینه های تداخل زبانی بسیار گونه گون است که ما در این نوشته از کل داده ها، فقط ۲۰۰ جمله و عبارت را در قالب هشت طبقه بسیار رایج بررسی و معرفی کرده ایم. این هشت طبقه تداخل زبانی عبارت اند از: در حرف اضافه از نوع حذف یا استفاده نابجا از حرف اضافه، در فعل از نوع ترجمه فعل آذری و ترجمه فعل های اصطلاحی و تداخل معنایی چند به یک در فعل در کنار معرفی چند فعل پربسامد دخیل در موضوع، در ترجمه لفظ به لفظ جمله آذری، در وجود لفظ مشترک با معناهای متفاوت در دو زبان، در واژه سازی با الگوی زبان مادری، در برگردان اصطلاح ها، تداخل زبانی ویژه و نیز تداخل در حضور نظام تصریف و قواعد نحوی زبان اول را معرفی کرده ایم و برای هرکدام از این طبقه ها نمونه هایی را از داده های تحقیق آورده ایم. با توجه به نتایج این پژوهش به والدین آذری زبان که فاقد دانش زبانی کافی در فارسی هستند، پیشنهاد می کنیم با فرزندان خود به زبان مادری سخن بگویند که در غیر این صورت فرزندان آنها از امتیاز داشتن زبان مادری محروم می شوند و ازسوی دیگر زبانی را از والدین خود می آموزند که در اصل فارسی نیست. والدین اجازه دهند فرزندان آنها زبان فارسی را از منابع مطمئن تر بیاموزند که درنتیجه آن فرزندان آنها دو زبان را به طور کامل فراخواهند گرفت. شبکه های استانی آذری زبان صداوسیما می توانند ضمن آگاهی از زمینه های تداخل متقابل زبانی دو زبان آذری و فارسی، از نتایج این پژوهش در تهیه برنامه و گزارش و خبر بهره ببرند.
۶.

واژه ها و اشارات گویشی در فرهنگ نظام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ نویسی در هند فرهنگ نظام واژه های گویشی محمدعلی داعی الاسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
فرهنگ نظام نوشته محمدعلی داعی الاسلام ازجمله فرهنگ های فارسی است که به رغم اهمیتش چندان مورد توجه قرار نگرفته است. جنبه های نوآورانه ای که فرهنگ نویس در تدوین این فرهنگ به کار بسته است این فرهنگ را از سایر نمونه های هم عصرش متمایز و ممتاز می کند؛ جنبه هایی نظیر عدم اکتفا به متون نوشتاری در تدوین فرهنگ، توجه به فارسیِ گفتاری، توجه به مصوبات و برابرنهادهای مقرر فرهنگستان اول، توجه به تمایزاتی که مؤلفه های جنستی بر زبان تحمیل می کنند و اشاره به معادل های گویشی برای الفاظ فهرست شده در فرهنگ لغت است. یکی از وجوه افتراقی که بر اهمیت این فرهنگ می افزاید، ارائه فهرستی از واژه های گویشی و ضبط بسیاری از لغات متداول در شهرهای ایران است؛ که نویسنده آنها را الفاظ ولایتی می نامد. این مقاله به بررسی چیستی و چرائیِ فهرستِ واژه ها و اشارات و تلویحات گویشی در فرهنگ نظام می پردازد. به این منظور، مجموعه پنج جلدی فرهنگ نظام مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گرفت و تمام واژه هایی گویشی استخراج و برمبنای حوزه های جغرافیایی دسته بندی شدند. به منظور تحلیل داده های زبانی از روش کمی تعیین بسامد مدخل های واژگانی در هر حوزه جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در این فرهنگ 598 واژه گویشی وجود دارد، که 366 واژه اش مربوط به «شهرها» و 232 واژه اش مربوط به «نواحی» است. واژه های اصفهانی و شیرازی بیشترین تعداد و واژه های مربوط به گویش های بخارایی، بختیاری، شبانکاره ای، قمی، لاری، نطنزی و همدانی کمترین تعداد را به خود اختصاص داده اند.
۷.

بررسی تاریخی نقش های تکواژ «مگر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مگر زبان شناسی پیکره ای پرسش واژه پیش اضافه ذهنی شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۶۴
این مقاله به بررسی نقش های مختلفی پرداخته که «مگر» از قرن چهارم هجری تاکنون در متون زبان فارسی برعهده داشته است. به این منظور پیکره ای مشتمل بر 24 عنوان کتاب از سه دوره تاریخی قرن های چهارم تا هفتم، هشتم تا یازدهم و دوازدهم تا زمان حاضر تهیه شد. از این سه دوره، تعداد 360 جمله که شامل «مگر» هستند استخراج شد. پس از بررسی و دسته بندی آنها دو کارکرد عمده برای «مگر» به دست آمد: کارکرد پرسشی و غیرپرسشی. ویژگی های هرکدام به تفصیل بررسی شد. هر دسته شامل زیرمجموعه هایی است که ویژگی های نحوی خاص خود را دارند. اما به طور کلی، نقش پرسشی «مگر» در حدود این 12 قرن روندی افزایشی را نشان می دهد و نقش غیرپرسشی آن روبه کاهش بوده است. همچنین به نظر می رسد در متون مکتوب «مگر» در حال عبور از مرحله غیرذهنی به ذهنی شدگی است.
۸.

تحلیل گویش سنجیِ اصطلاحات خویشاوندی در برخی استان های فارسی زبان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصطلاحات خویشاوندی گویش سنجی فارسی پیوستار گویشی خوشه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
اصطلاحات خویشاوندی از دیرباز برای مردم شناسان از بعد روابط و تعاملات اجتماعی و برای زبان شناسان از بعد ساختاری، رده شناختی و تاریخی اهمیت داشته اند. در این پژوهش با به کارگیری روش های گویش سنجی (سگای، 1973) شامل ماتریس فاصله، نقشه های مقیاس چندوجهی، خوشه ای و دندروگرام، شباهت ها و تفاوت های ۷0۴ نمونه اصطلاح خویشاوندی مربوط به ۳۲ روستای استان های یزد، همدان، شیراز، کرمان و اصفهان تحلیل و گونه های زبانی خوشه بندی می شوند و فاصله شان با یکدیگر و با فارسی معیار اندازه گیری و ناحیه های زبانی شناسایی می گردند. ابزار تحلیل رایانشی نرم افزار گب مپ (نربون و همکاران، 2011) است. برمبنای نتایج، کم ترین تنوع در اصطلاحات وام گرفته شده از زبان عربی شامل عروس، عمو، خاله و عمه دیده می شود. بیشتر تفاوت ها بین گونه های زبانی تلفظی است و نه واژگانی. درخوشه بندی برمبنای ۱۰ گروه، بیشترین تنوع در گونه های استان اصفهان دیده می شود. فاصله گویشی بین گونه های استان کرمان کم است، به غیر از گونه ای در جیرفت که به گونه های استان همدان نزدیک است؛ وجود اقوام لر و لک در هر دو منطقه می تواند از دلایل این شباهت باشد. گونه های استان همدان نیز یک خوشه زبانی تشکیل می دهند؛ به غیر از یک گونه که به فارسی معیار نزدیک تر است. بزرگترین خوشه زبانی گونه هایی در استان های کرمان، فارس، یزد (نزدیک نواحی مرزی) و گونه های غربی و جنوب غربی استان اصفهان در مرز فارس را شامل می شود. به عبارتی، در نواحی مرزی بین این استان ها شاهد پیوستار گویشی هستیم. گونه هایی در اصفهان، همدان و یزد کم ترین فاصله با فارسی معیار را دارند. کشه و تل آباد در استان اصفهان که احتمالاً به گویش راجی و اردستانی از گونه های فلات مرکزی نزدیک اند، با هیچ گونه ای خوشه بندی نشده اند و جزیره گویشی به شمار می آیند.
۹.

بررسی گفتمان نمای چندوجهیِ «دیه» (دیگر) در گویش همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیگر گفتمان نما گویش همدانی پیکره تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
نقش اصلی گفتمان نما برقراری ارتباط میان کلام و موقعیت گفتمان، یعنی تعامل بین گوینده و شنونده، بیان نگرش گوینده و سازمان دهی متن است. مقاله حاضر به واکاوی نقش های مختلف نقش نمای گفتمانیِ «دیه» (در فارسی «دیگر») در گویش همدانی می پردازد. برای نیل به این هدف، از حدود ۶ ساعت فایل صوتی و تصویری از پیکره گویش همدانی استفاده شده است. این نقش نما در گویش همدانی بسامد بالایی دارد و چندنقشی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که این گفتمان نما در کارکرد بینافردی، نقش هایی چون بیان نگرش، تأکید، درخواست تأیید و پاسخ غیرمستقیم (طفره رفتن یا ارجاع به دانش مشترک میان گوینده و شنونده) را ایفا می کند. و در کارکرد متنی، به حفظ یا دادن نوبت، نشان دادن توالی یک رویداد، پایان دادن به یک موضوع یا به بیان توضیح، توجیه، تضاد یا نتیجه در رابطه با گزاره پیشین یا بعدی کمک می کند. بررسی آهنگ کلام با استفاده از نرم افزار Praat، نشان می دهد این گفتمان نما بسته به نقش های متفاوت، الگوی آهنگی متفاوتی دارد.
۱۰.

بررسی نظام جنسیت در گویش وفسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام جنسیت مطابقه طبقه واژگانی رده شناسی زبان دستور وفسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
در این مقاله نظام جنسیت در گویش وفسی بررسی شده است. مبنای نظری برگرفته از دیدگاه کوربت (1991) است که طبق آن جنسیت یک نظام خارج از اشتقاق واژگانی و در سطح روابط بین واژگان است و معیار ارزیابی و معین کردن تعداد جنس دستوری یا همان طبقات واژگانی در یک زبان، مطابقه است. علاوه بر معین نمودنِ تعداد جنس در گویش وفسی، پارامترهای معنایی/ صوری دخیل در تعیین جنسیت واژه ها در گویش وفسی نیز بررسی شده است. روش انجام پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهدکه براساس معیار مطابقه تنها دو طبقه واژگانی یا جنس دستوری مؤنث و مذکر در این گویش وجود دارد: 1- واژگانی که به واکه فاقد تکیه –æ̀ ختم می شود (مؤنث)؛ 2- سایر واژگانی که پایانه آنها –æ̀ فاقد تکیه نیست (مذکر). همچنین وضعیت همزمانی گویش وفسی نشان می دهد که تعیین جنسیت واژه ها در این گویش مبتنی بر معیاری معنایی ازجمله جنس زیستی مؤنث/ مذکر یا جان داری نیست و تنها معیار آوائی مذکور موجب تشکیل طبقه مجزائی از اسامی در این گویش است. به این ترتیب، گویش وفسی در رده زبان های دارای جنسیت از نوع غیرزیستی قرار دارد که تعیین جنسیت واژه ها در آن صوری است، نه معنایی.
۱۱.

نظام حروف ربط در «تاریخ بلعمی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تاریخ بلعمی حروف ربط فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
پیوند بندهای هم پایه در زبان های دنیا از رهگذر سازوکارهای مختلفی تحقق می یابد. به رغم آنکه بندهای مذکور گاهی فقط به لحاظ معنا و کاربردشناسی به یکدیگر ارتباط می یابد، اما در غالب موارد، این کلمات ربط میان بندی هستند که ارتباط میان بندها را برقرار می کنند. به لحاظ رده شناسی و در میان زبان های دنیا، کلمات ربط، انواع مختلفی دارند که براساس رابطه معنایی میان دو بند ازسوی زبانوران به خدمت گرفته می شوند. از آن جمله می توان به کلمات ربط اتصالی، انفصالی، علّی، شرطی و تقابلی اشاره کرد. مجموعه این انواع در زبان های دنیا، نظام حروف ربط را تشکیل می دهند. در این مختصر برآنیم تا نظام حروف ربط را در متن «تاریخ بلعمی» معرفی کنیم و تفاوت های صوری و نقشی این ساخت های زبانی را در مقایسه با فارسی نو امروز نشان دهیم. «تاریخ بلعمی» از آثار فاخر ادب فارسی در قرن چهارم هجری و درواقع، ترجمه فارسی کتاب «تاریخ طبری» است. مطالعه نظام حروف ربط در «تاریخ بلعمی» نشان می دهد نظام حروف ربط در تاریخ بلعمی به لحاظ عملکرد و ساخت هایی که مفاهیم ارتباطی میان بندها را رمزگذاری می کنند تاحدودی مشابه فارسی نو امروز است، به بیانِ دیگر، همان مفاهیم ارتباطی که امروزه ازسوی حروف ربط رمزگذاری می شوند، در قرن چهارم و در تاریخ بلعمی نیز وجود داشته و کمابیش ازسوی ساخت های دستوریِ مشابهی نیز بیان می شده اند. با این حال، تفاوت هایی مهم ازجمله تفاوت در به کارگیریِ دو حرف ربط علّی «ایرا» و «به سوی آنکه» و دو حرف ربط تقابلی «پس» و «و» در کنار تفاوت های جزئی تر دیگر مستند شد. داده های مطالعه پیش رو همچنین نشان دادند که تنوع واژگانیِ حروف ربط در فارسی نو امروز خصوصاً در حوزه حروف ربط مرکب، بیشتر از تنوع واژگانی حروف ربط در تاریخ بلعمی است. در این مطالعه، بالاترین تنوع واژگانی در حروف ربط علّی مستند شد. همچنین نشان داده شد که حروف ربط «و»، «تا»، «که»، «پس»، «چندانکه» و «چنانکه» مصداق های چندمعنایی هستند. مطالعه درخصوص علل این چندمعنایی می تواند موضوع پژوهش دیگری در این زمینه باشد.
۱۲.

از فرهنگساز دیروز تا اطلس امروز: مروری بر فعالیت های گویش شناختی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گویش اطلس زبانی گویش جغرافیایی رده شناسی مطالعات توصیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۷۳
پژوهش های گویش شناختی همواره از حوزه های مهم مطالعاتی متخصصان علم زبان شناسی است. گرچه در تعریف مفهوم «گویش» اختلاف نظر در بین زبان شناسان دیده می شود، ولی پیرامون اهمیت مطالعات نظام مند در این حوزه اتفاق نظر وجود دارد. تقریباً در تمام دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی که در حوزه زبان شناسی فعال هستند، آثار پژوهشی ای با موضوعات مرتبط با گویش توسط استادان و دانشجویان این رشته انجام می شود. با این حال دستاوردهای عمده در این حوزه از پژوهش هایی با دامنه گسترده تر و مشارکت گروهی به دست می آید. در این مقاله سعی داریم نگاهی بیندازیم به فعالیت های نظام مند گویش شناختی در ایران که با تأسیس فرهنگستان دوم (فرهنگستان زبان ایران، 1357-1349) آغاز شد و پس از انقلاب اسلامی توسط نهادهای دیگری چون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، فرهنگستان سوم (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، 1369 تا امروز)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دایره المعارف بزرگ اسلامی ادامه پیدا کرد. در انتها نیز نگاهی داریم به فعالیت های پراکنده گویش شناختی در حوزه مقالات، پایان نامه ها و کتاب های مرتبط.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶