مجتبی منشی زاده

مجتبی منشی زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

تضعیف همخوان /k/ در تاریخ زبان فارسی از دیدگاه واج شناسی آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تضعیف آوایی درزمانی زبان فارسی واج شناسی تاریخی واج شناسی آزمایشگاهی همخوان انسدادی نرمکامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
همخوان/k/ در ساخت مضارع برخی فعل های فارسی باستان و بعضی صورت های غیرِفعلی آن، در بافت /V_[a, e]/ به آواهای[ʧ] و [z] تبدیل شده است و در ساخت ماضی همان افعال در بافت /V_[t]/، به آوای [x] تغییر کرده است. مقاله حاضر به بررسی پایه های صوت شناختی این تضعیف درزمانی در قالب واج شناسی آزمایشگاهی می پردازد. به منظور بازسازی بافت آوایی این تغییرات تاریخی، صورت هایی از فارسی امروز که دارای بافت های فوق هستند، توسط دو گویشور مرد فارسی معیار دو بار تکرار شدند. تحلیل صوت شناختی نمونه ها که به وسیله نرم افزار پرت نسخه ۵۳۶۳ ضبط شدند و نتایج آزمون تی نمونه های مستقل نشان دادند که پیشین بودن و تکیه بر بودن واکه های [á, é] دلیل پیشین شدگی [k] و دمیدگی و قرارگیری آن در بافت میان واکه ای، انگیز ه انسایشی / سایشی شدگی آن است. در این بافت، ویژگی های صوت شناختی انسدادی پیشین [c] و انسایشی [ʧ] به یکدیگر و در مواردی، به سایشی [ʃ] و حتی [s] شبیه اند. [c] در بافت /V_t/ نیز، ویژگی های آوایی سایشی را نشان می دهد و در برخی پارامترها، به [x] نزدیک است. بنابراین، [c] در این بافت ها، مستعد تبدیل و تعبیر به آواهای انسایشی/ سایشی است.
۲.

نشانگر های ساخت کنایی در گویش تالشی سه سار و وابستگی آن به زمان گذشته و نمود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش تالشی سه سار حالت فاعلی مفعولی حالت کنایی مطلق نمود حالت نما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۹
پژوهش حاضر به بررسی حالت کنایی درگویش تالشی می پردازد. این گویش در مناطقی از گیلان رایج است و به سه گونه عمده، یعنی مرکزی، شمالی و جنوبی تقسیم می شود. گونه مورد بررسی در این مقاله از نوع جنوبی است که در روستای سه سار رایج است. داده های این پژوهش به صورت میدانی و از طریق مصاحبه با سی گویشور جمع آوری شده اند. موضوع حالت کنایی به تفاوت و شباهت رفتاری فاعل بند های لازم و متعدی و همچنین مفعول بند متعدی می پردازد. این گویش دارای حالت کنایی گسسته است. به این معنی که در بندهای زمان حال از الگوی فاعلی مفعولی و در بندهای متعدی زمان گذشته (غیر استمراری) از الگوی کنایی مطلق بهره می برد. این پژوهش در پاسخ به این سؤال ها انجام شده است: آیا تنها حالت نمای i- نشانگر حالت کنایی و ساخت کنایی در این گویش است؛ چه ساخت هایی می توانند در این گویش از نوع کنایی باشند و حالت کنایی در این گویش وابسته به چه عواملی است. پس از بررسی شواهد زبانی این نتایج به دست آمد: ساخت کنایی در این گویش تنها محدود به حالت نمای کنایی نیست، بلکه وجود ضمایر غیرفاعلی، صورت های جمع مختوم به  -unدر یک ساخت و زمان گذشته و نمود کامل جمله از نشانگرهای ساخت کنایی هستند. به طور کلی می توان چنین نتجه گیری کرد که حالت کنایی در این گویش وابسته به زمان گذشته و نمود کامل است.
۳.

منشأ گفتمان تصوّف سیاسی در ایران و تحلیل آن براساس نظریه گفتمان لاکلائو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصوف سیاسی نظریه گفتمان مانی مزدک عرفان اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۵۱
مانویان و مزدکیان بر اندیشه های پس از خود تأثیر گذاشتند. یکی از ویژگی های برخی نحله های عارفانه و صوفیانه، اعتراض به ستم حکّام جبّار و وضعیت ناعادلانه در جامعه بوده است. در این پژوهش، با مطالعه ادبیات زرتشتی و مانوی و متون عصر اسلامی، منشأ ظلم ستیزیِ برخی گفتمان های عارفانه و صوفیانه مشخص شده و از منظر انتقادی مورد تحلیل قرار گرفته است. مبنای این تحلیل نظریه گفتمان لاکلائو و موفه (1985) است. تصور غالب در دوره اسلامی (مخصوصاً در عصر عباسی) این بود که عقاید مانویان و مزدکیان منشأ فکریِ جریان های مخالف دستگاه خلافت بغداد است. این نهاد قدرت، در فرایند طرد و به حاشیه رانیِ مخالفانش به اتهام «زندقه»، آنان را به دو نحله یا طریقت مغضوب در نزد زرتشتیان (مانویان و مزدکیان) منسوب می کرد. به نظر می رسد که احتمالاً در منابع مکتوب، شیوه برخورد با عرفا و صوفیانِ مخالف قدرت حاکم و مجازات آنان به صورت عامدانه بسیار به شیوه کشتار مانویان و مزدکیان در عصر ساسانی نقل و تصویرگری می شد. در این پژوهش روشن می شود که دالّ مرکزیِ جریان های مخالف حکومت های ساسانی و عباسی، در روایت های حکومتی، «فساد اخلاقی» و «اباحی گری» است، در حالی که این گفتمان های مخالف حکومت ظاهراً «عدالت» را به عنوان «دالّ تهی» در جامعه برجسته کرده بودند.
۴.

The Study of Mazandarani Compounds in Terms of Internal Structure, Syntactic Category, Semantic Classification and Head Position(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۰۲
Compounding is one of the most common and also very productive word formation processes among languages in the world. Because of its productivity and high frequency, it has precisely been studied by many Iranian and non-Iranian linguists. However, this productive process has not yet been studied in Mazandarani. In the present study, first Mazandarani compound words taken from Tabari dictionary, have been analysed in the form of a table and based on the criteria such as syntactic category, semantic classification of compound types (endocentric, exocentric and dvandva), the position of head and being verbal or nonverbal. By taking into consideration the above mentioned criteria and based on three fundamental concepts, namely, head, dependent (non-head) and feature percolation, the resulting compounds have been analysed separately. At the end of the article, after studying and evaluating the hypotheses, appropriate explanations have been presented. The high frequency of “N+ N → compound noun construction” refers to their predictability in meaning compared to other constructions. It means that there is a direct relationship between high frequency of a word formation process and its semantic predictability. Also, the reason why endocentric compounds are more frequent than others is due to the fact that both constituents of the compound are used in their original meanings. Hence, endocentric compounds are unmarked elements and are easier to learn in the process of language learning. The above mentioned findings are in line with markedness theory. That is why the frequency of occurrence of unmarked elements is higher than marked ones which is related to language universals.
۵.

نگاهی تاریخی به صورت های بیان وجه اجازه در گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستوری شدگی گیلکی وجه اجازه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۵
در گیلکی، چهار صورت زبانی برای بیان وجه اجازه به کار می رود: vâhâštǝn، bedâ، benǝ و tânǝstǝn. برخی از این صورت ها بر صدور اجازه و برخی بر درخواست اجازه دلالت دارند. این ابزارها حاصل دستوری شدگی صورت هایی هستند که در دوره های پیشین زبان های ایرانی، کارکرد واژگانی داشته اند. در این مقاله، روند دستوری شدگی ابزارهای بیان وجه اجازه براساس داده های زبان اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه و متون ادب فارسی بررسی شده است. در غالب زبان ها، وجه اجازه یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر رهاکردن و ترک کردن دلالت دارند، بازنمایی می شود یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر مفهوم توانایی دلالت دارند و برای بیان احتمال نیز به کار می روند. صورت های زبانی vâhâštǝn و bedâ از ریشه harz/hard به معنی رهاکردن در دوره باستان زبان های ایرانی بازمانده اند. benǝ از مصدر nehan است که علاوه بر معنی واژگانی «قراردادن»، در مرحل ه ای از تحول زبان برای بیان معنی «رهاکردن» به کار رفته و سپس، فعل امر آن برای بیان مفهوم اجازه دستوری شده است. tânǝstǝn نیز از ریشه tav به معنی «توانایی داشتن» در زبان های دوره باستان است که در سیر تحول، علاوه بر مفهوم وجهی توانایی، برای بیان احتمال و اجازه نیز به کار رفته است.
۶.

ماجرای پایان ناپذیر «فعل مرکب»: درآمدی به مفهوم شناسی و اصطلاح شناسی فعل غیر بسیط در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعل مرکب محمول انضمام ترکیب فعل سبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
بخش وسیعی از نوشتگان موجود درباره «فعل مرکب» در زبان فارسی به تعیین مصادیق این اصطلاح اختصاص یافته است. با این حال، پس از قریب به چهار قرن از شناسایی این ساخت در زبان فارسی، هنوز پژوهشگران بر سر تعریف یا تلقی واحدی از آن به اجماع نرسیده اند. در نوشتار پیش رو بر آنیم تا نشان دهیم این اختلاف نظر بیشتر ریشه اصطلاح شناختی دارد تا مفهوم شناختی. بدین منظور پس از مرور آراء عمده نویسندگان درباره زنجیره های موسوم به «فعل مرکب»، این زنجیره ها را بر اساس تعاریف مقبول نزد زبان شناسان از دو مفهوم «فعل» و «مرکب» مورد ارزیابی قرار داده و نشان می دهیم که اولاً «فعل» بودنِ آنها چندان وجهی ندارد و ثانیاً مشکل بتوان همه آنها را «مرکب» (به مفهوم ترکیب ساخت واژی) محسوب نمود. در پایان پیشنهاد کرده ایم که همه این ساخت ها را می توان تحت مقوله «محمول مرکب» (معنایی یا دستوری) گنجاند و بدین ترتیب به اتفاق نظر نزدیک شد.
۷.

پژوهشی در ادب فارسی: تداوم توصیفات اسب در نظم فارسی بر اساس نقش مهرهای ساسانی (از مجموعه محسن فرغی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیرینه شناسی ادب فارسی مهرهای ساسانی نمادشناسی بازخوانی ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۳۳
در این مقاله سعی بر این است تا با بررسی تعدادی از مهرهای منقوش دوران ساسانی از مجموعه ی محسن فروغی که منقش به تصویر اسب هستند و همچنین توصیفاتی که در نظم و نثر ادبیات فارسی پس از اسلام از این حیوان برجای مانده است، شباهت ها و تفاوت های دو بازه ی زمانی پیش و پس از اسلام که نخستین خاموش و دومین آن گویاست را در مورد این حیوان نشان داده و به این پرسش پاسخ داد که تا چه حد توصیفات منقوش از این حیوان در اساطیر دوران پیش از اسلام با توصیفات منقول ادبیات پس از اسلام همخوانی داشته و یا تغییر دیدگاه یافته اند. هرچند گاهی تعدادی از این مهرهای منقوش نیز دارای نوشتار نیز بوده و همین امر نیز شاهدی روشن تر از مفهوم نقش حک شده بر روی مهر در به کارگیری حیوان موردنظر می باشد. مهرهای این مجموعه بازه های مختلفی از عصر ساسانی را که از اواسط تا اواخر این دوران است را شامل می شود که شاید مهرهای دوران پایانی عصر ساسانی قرابت بیشتری با متون ادبی دوران اسلامی داشته باشد.
۸.

بررسی جایگاه و کاربرد گویش گنابادی از منظر جامعه شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گنابادی گویش در معرض خطر نگرش زوال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۴
مقاله حاضر با هدف شناسایی موقعیت اجتماعی گویش گنابادی، از گویش های کهن ایرانی، با بررسی تأثیر مؤلفه های اجتماعی مانند سن، تحصیلات، جنسیت و شهرنشینی بر کاربرد گونه گنابادی در حوزه های مختلف مانند خانواده، مدرسه، هنر، اماکن اداری، کوچه و خیابان، مذهب و سرگرمی انجام پذیرفت. روش، تحلیل حوزه ای و ابزار، پرسش نامه و مصاحبه است. روش نمونه گیری، تصادفی بود که برمبنای آن، حجم نمونه ای متشکل از 240 آزمودنی، از سه رده سنی به تفکیک هر گروه جنسیتی و به صورت مساوی از دو جامعه روستایی و شهری گناباد انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد که گنابادی، زبان غالب حوزه های غیر رسمی و به ویژه خانواده است؛ هرچند در حوزه های رسمی تر مانند مدرسه و اداره، فارسی معیار، زبان غالب است. گرایش به استفاده از زبان فارسی در بین زنان بیشتر از مردان، گروه سنی جوانان بیشتر از دیگر گروه های سنی، تحصیل کردگان بیشتر از غیرتحصیل کردگان، شهر نشینان بیش از روستاییان در تمامی حوزه هاست. پس می توان گفت که گنابادی روند تدریجی زوال را در پهنه خراسان بزرگ طی می کند.
۹.

تحلیل بهینگی تغییرات آوایی قیاسی در فعل های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی تغییر آوایی قیاسی بازتحلیل ستاک فعل نظریه بهینگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهش حاضر به تغییرات آوایی قیاسی ستاک های فعلی زبان فارسی و تحلیل آنها بر مبنای نظریه بهینگی پرداخته است. ۷ نوع از این تغییرات، در قالب ۱۲ الگوی قیاسی، در مجموعه ای شامل ۸۰ فعل ساده این زبان که از افعال پرکاربرد هستند، دسته بندی و توصیف شده اند. سپس، چگونگی رخداد این تغییرات در قالب دو رویکرد متفاوت، اما مرتبط نظریه بهینگی، شامل تغییر در مرتبه محدودیت ها و بازسازی درون داد، تبیین شده است. بررسی ها نشان می دهد که تغییرات آوایی قیاسی اساساً در ستاک های گذشته، بر پایه ستاک های حال و در چارچوب الگوی چهاربخشی بینا صیغگانی یا هم ترازی درون صیغگانی، رخ داده اند. شباهت آوایی میان ستاک های حال افعال، زمینه ساز قیاس و رسیدن به شباهت در ستاک های گذشته است. هر دو نوع قیاس در رویکرد نخست، با تسلط محدودیت های اختصاصی برون داد-برون داد بر محدودیت های درون داد-برون داد، قابلِ تبیین هستند و در رویکرد دوم، با اتکا به مفهوم بهینه سازی واژگان و برقراری رابطه یک به یک میان برون داد و درون داد.
۱۱.

قلب نحوی به راست در ترجمه (از زبان فارسی به انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان فارسی زبان انگلیسی قلب نحوی به راست ترجمه و معنای کاربردشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۵۸۷
قلب نحوی در زبان فارسی، اختیاری و با انگیزه کاربرد شناختی همراه است. از آنجایی که قلب نحوی در زبان فارسی، برخلاف زبان انگلیسی، یکی از ویژگی-های این زبان محسوب می شود، تحلیل بندهای مقلوب و ترجمه آنها به منظور افزایش دقت و کیفیت ترجمه این نوع بندها ضروری به نظر می آید. بنابراین پژوهش حاضر به روش پیکره ای، از نوع توصیفی - تحلیلی و با هدف بررسی تأثیر قلب نحوی به راست بر بندهای ساده فارسی و تحلیل معادل های انگلیسی آنهاست. برای این منظور از تعداد کل 5247 بند در پیکره فارسی متشکل از کتاب های «مربای شیرین»، «خمره»، «دا» و «چراغ ها را من خاموش می کنم»، تعداد 297 بند مقلوب به راست جمع آوری گردید و همراه با معادل های ترجمه شده انگلیسی آنها بر اساس چارچوب نظری دستور نقش گرای نظام بنیاد «هلیدی» تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که قلب نحوی به راست در پیکره فارسی با تغییر در فرانقش ها، آغازگر نشان دار ایجاد کرده است؛ ولی مترجمان به این نوع بندها توجه چندانی نداشته اند. همچنین این دستور در زمینه نقد و صحه گذاری ترجمه بندهای مقلوب به راست به زبان انگلیسی می تواند کارا باشد.
۱۲.

بررسی و ریشه شناسی افعال در کتیبه شاپور یکم

کلید واژه ها: ریشه فعل ساختار فعل کتیبه پارتی کتیبه ساسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۳۳۶
این پژوهش به بررسی و ریشه شناسی ساختمان فعل در کتیبه ها با روش توصیفی–تحلیلی پرداخته و در آن تلاش شده است تا ساختار فعل و صرف و نحو و جایگاه آن در جمله با استناد به کتیبه ها شناسایی و بررسی شود. برای جمع آوری اطّلاعات، به روش کتابخانه ای و با استفاده از فیش برداری، به صرف و نحو فعل ها پرداخته شده است. برای بررسی بهینه ریشه شناسی و ترجمه صحیح کلمات از سروده های آن دوره یعنی دوره باستان استفاده شده تا نکات اساسی مورد نظر به درستی بیان شود. در این سروده ها فعل ها مشخّص شده و زمان آن مورد بررسی قرار گرفته است. در جمع آوری اطّلاعات که عمده ترین آن، بررسی و ریشه شناسی افعال در کتیبه شاپور یکم کعبه زردشت می باشد، به شباهت ها و تفاوت های افعال و سیر تحوّل آن از دوره باستان به فارسی میانه و پهلوی اشکانی پرداخته می شود. در این مقاله افعال در جملات کتیبه شاپور یکم در کعبه زردشت و صرف و نحو آن مورد ارزیابی قرار می گیرد. پژوهش نشان می دهد که فعل در فارسی باستان در گذر زمان به فارسی میانه دچار تغییراتی شده است. در تحوّل از ایرانی باستان به فارسی میانه و پهلوی اشکانی، دستگاه های فعلی نقلی، ماضی و آینده و ماده های فعلی آغازی، آرزویی و تشدیدی از میان رفته اند. تنها دستگاه فعلی معروف به مضارع تحوّل یافته و عمومیّت پیدا کرده است.
۱۳.

کارکرد گفتمانیِ واژه زندیق: ادبیاتِ پهلوی و نوشته های عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زندیق متون فقهی - حقوقیِ پهلوی طرد بینامتنیت نظریه گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۳۳۸
در این مقاله، با بهره گیری از رویکردهای مرتبط به تحلیل گفتمان انتقادی، کارکرد واژه «زندیق» در طول زمان مطالعه شده است. ظاهراً این واژه در ادبیات پهلویِ ساسانی، نخستین بار در کتیبه های موبد متعصب زرتشتی، کرتیر، به کار رفته است و به مانویانی اطلاق شد که این موبد، آنان را سرکوب و کشتار می کرد. واژه «زندیق» سپس در ادبیات پهلوی، عربی و فارسی، برای طرد و سرکوب مخالفان عقیدتی به کار برده شد. احتمالاً با تلاش موبدان ساسانی، ارتباط «زند» در واژه «زندیق» با ریشه اوستائیِzan- به معنی «دانستن» پنهان شده بود، که تبیین این نظر تازه، در مقاله حاضر، مبتنی بر تقسیم بندی فوکو (1970) از روش های طرد در گفتمان بوده است. در این تحقیق روشن می گردد که بنابرالگوی سه لایه ایِ فرکلاف (1995) در تحلیل ِ گفتمانی و «بینامتنیت»، با اتکا به متون یک دوره،کارکردِ گفتمانیِ واژه ای چون «زندیق» درک نمی شود. همچنین معلوم خواهد شد که در گذرِ زمان، دامنه طرد با «زندقه»، در گفتمان ها گسترده تر می گردد و رهبران هر گفتمان در کنار پیروان خود، برای کسبِ هژمونی در ایدئولوژی خود، غالباً مخالفانشان را با اتهام «زندقه» طرد می کردند. این مدعا بنابر نظریه گفتمان لاکلائو- موفه (1985) روشن می گردد و نیز مشخص می شود که با عناصر متفاوت، مفاهیمی برای «زندیق» از همان گفتمان فقهیِ عصرساسانی تا دوره های بعدی پدید آمد و معنی و کاربرد «زندیق» از مفسر اوستا به مبدِعِ عاملِ گمراهی، هم ارز با جادوگر در گناه و... دگرگون شد. بدین ترتیب، دلالت های فقه اللغوی، بی یاریِ تحلیل گفتمان انتقادی در فهم «زندیق» و کاربردش، کارساز نیستند.
۱۴.

بازتاب تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی شهر نشینی در امپراتوری اشکانی در مسکوکات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرنشینی امپراتوری پارتیان ایران تحولات سیاسی اجتماعی اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۷
دوران عصر تاریکی که از زمان گودرز اول تا فرهاد سوم بوده است با توجه به منابع بدست آمده، اشکانیان از لحاظ نژادى به قبیله" داهه" Dāhe یکى از اقوام کو چ رو منطقه ماورا ءالنهر و دشتهاى جنوب سبیرى باز میگردد. بر اثر فشار اقوام زرد پوست به سایر اقوام منطقه باعث شد اقوام منطقه به طرف غرب روى بیاورنداقوام "یوئوچى" Yūùčì به سبب فشار" هونها" Hōnha به سایر اقوام منطقه فشار وارد کردند و این اقوام را به سوى جنوب و جنوب غربى یعنى ایران و هند کوچ دادند. از جمله این اقوام، قوم "داهه" Dāhe هستند. اقوام "داهه" Dāhe در اثر کوچ با قبایل زرد پوست منطقه اختلاط پیدا کردنداین قوم یکى از اقوام سفید پوست "سکایى" Sakāī بوده که در اثر برخورد با قبایل زرد پوست مهاجر منطقه تحت تأثیر آداب و رسوم و اعتقادات آنها قرار گرفتند.. سکه شناسی و نماد شناسی حاصل این پژوهش، حاکی از استفاده آگاهانه اشکانیان از نمادهای یونانی، تغییر دادن این نمادها در جهت تثبیت سنن بومی واستفاده از این نمادها در مشروعیت حکومت اشکانیان است.می خواهیم به بررسی نقش بر روی و پشت سکه ها و طبقه بندی و تیپ شناسی آنها بپردازیم هدف تیپ بندی سکه ها همراه با ضرابخانه و علامت ضرابخانه ها و شهرها است.
۱۵.

بررسی تفاوت اعداد در متون پیشگویانه زبان پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعداد پیشگویی زبان پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۷۸
مقاله حاضر به بررسی اعداد در متن های پیشگویانه در زبان پهلوی پرداخته است که مطالبی را مربوط به آینده پیش بینی می کنند؛ آینده ای که ممکن است آخرزمان باشد و یا وقایع مربوط به دوره پادشاهی باشد که بعد خواهد آمد و یا حتی وقایع بعد از مرگ. در این مقاله موضوع اعداد و تفاوت های آن در متون زبان پهلوی بررسی شده است. در متون پهلوی و در آثاری مانند بندهش، گزیده های زادسپرم، زند وهومن یسن، ارداویراف نامه و آثاری که جاماسب در آن ها حضور دارد، اشاراتی درباره پیشگویی وجود دارد. از شاخصه های مهم این متون، اشارات به اعداد مختلف و یا تکرار برخی از این اعداد است و گاهی اشاره به اعدادی که در متون مختلف برای یک واقعه ذکر می شود؛ درحالی که باهم تفاوت دارند. این مقاله به روش کتابخانه ای و توصیفی نوشته شده و هدف این بوده که در آن اعدادی که در حوزه پیشگویی مهم بوده اند، بررسی شوند و این نتایج حاصل شده است: برخی از اعداد تکراری هستند مانند هزاره های سوشیانت، سه، چهار، هفت و یا سی و چهل. برخی از اعداد در متون مختلف برای یک واقعه متفاوتند مانند دوره های آفرینش و یا سختی های پایان هزاره. این تفاوت ها از یک متن به متن دیگر غالباً به این دلیل ایجاد شده اند که نویسندگان متون ناگزیر شده اند برای تطبیق پیشگویی ها برخی مطالب را تغییر دهند و یا دلایل دیگری که در این مقاله بررسی شده اند.
۱۶.

بررسی پیدایش فعل وجهی «رسیدن» در فارسی از منظر دستوری شدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسیدن وجهیت دستوری شدگی پویا سزاواری اجازه ای زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۲۹۹
در این پژوهش، کارکردهای وجهی فعل «رسیدن» در فارسی و روند دستوری شدگی آن بررسی شده است. به این منظور، نویسندگان پس از مروری بر پیشینه تحقیقات انجام شده در حوزه وجهیت، به ویژه دستوری شدگیِ وجهیت در زبان فارسی، به رویکردهای نظری موجود در دو حوزه وجهیت و دستوری شدگی پرداخته اند و سپس، با ارائه شواهد متعدد از دوره های مختلف زبان فارسی، تحولات درزمانی رخ داده را در گذر از فارسی باستان به فارسی میانه، فارسی دری و فارسی امروز تحلیل کرده اند. مطالعه شواهد نشان می دهد که در فارسی دری، «رسیدن» در بافت هایی خاص، پس از بسط استعاری و با پیشرفت در مسیر دستوری شدگی، در صیغه سوم شخص مفرد مضارع، به عنوان ابزاری برای بازنمایی وجهیت های پویا، سزاواری یا اجازه ای مورد استفاده قرار می گیرد. از طرف دیگر، اگرچه در فارسیِ امروز این کاربرد به تدریج از میان رفته است، اما فعل «رسیدن»، از طریق دیگری، برای بازنمایی وجهیت پویا به کار می رود.
۱۷.

زبان میانجی، تماس و جغرافیا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جغرافیا زمین نگاری جمعیت شناسی تماس زبانی میانجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۹
این جستار به بررسی رابطه کلان میان جغرافیا، زبان و تحرک گروه های انسانی، و نقش تاریخی این عوامل اساسی در شکل دهی به ترکیب زبانیِ سرزمین ما می پردازد. ازنظر نگارندگان، سه عامل عمده در ترکیب کلان زبانی در ایران مؤثر بوده اند: ۱) جغرافیایی، ۲) جمعیت شناختی و ۳) زبانی. عوامل جغرافیایی (=بوم شناختی+زمین نگاشتی) در شکل دهی به روال های جمعیت شناختی (=سکونت+مهاجرت) دخالت دارند؛ زمین نگاریِ گسترده و گسسته ایران، سبب کاهش ارتباط میان زبان های منطقه ای می شود، و در عین حال، همه گونه ها را با زبان میانجی (=پهلوی، فارسی) در تماس پیوسته قرار می دهد. بنابراین، مؤلفه زبانی تماس/انزوا نیز خود معلول روال های جمعیت شناختی و جغرافیایی است. این وضعیت، سبب «±انباشت ارتباطی» می شود و آن عاملی است که مرگ و زایش گویش ها و زبان های مستقل را از دل گونه های تاریخی-جغرافیایی تسهیل می کند. در طی سده ها، این چرخه همیشگی، ارتباط موفق میان قوم-زبان ها را نیازمند وجود زبان مشترک کرده و درنتیجه، از زبان های رایج در این پهنه گسترده، همواره یکی به عنوان میانجی یا میان گفت به کار رفته است. ترکیب این عوامل، در ایران به ایجاد دو وضعیتِ کاملاً متمایز انجامیده است: زبان میانجی در مرکز، و گسترش آن به حاشیه چندزبانه
۱۸.

ساخت مجهول در گویش تالشی (سه سار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت مجهول ساخت معلوم گویش تالشی سه سار حالت فاعلی - مفعولی حالت کنایی - مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۴۰۷
مقاله حاضر، به بررسی ساختِ مجهول، در گویش تالشی می پردازد. این گویش، در برخی نواحی استان گیلان رواج دارد و به سه گونه مرکزی، شمالی و جنوبی دسته بندی می شود. روش پژوهش، تلفیقی از میدانی و کتابخانه ای است. داده های پژوهش، به روش میدانی و از طریق مصاحبه با 30  گویشور بومی روستای سه سار گردآوری شده اند. در چارچوب نظری، از یافته های مرتبطِ سایر پژوهشگران نیز استفاده شد. گونه مورد  بررسی در این مقاله، از نوع جنوبی بود که در روستای سه سار رایج است. این گویش دارای دو نظام حالت فاعلی - مفعولی و کنایی - مطلق است. بر این مبنا، مقاله حاضر، به بررسی چگونگی ساخت مجهول در این دو نظام حالت می پردازد تا به پرسش هایی پاسخ دهد. آیا در این گویش ساخت مجهول وجود دارد؟ همچنین، با وجود این دو نظام حالت، مجهول سازی در آن چگونه انجام می گیرد؟ یافته های پژوهش نشان داد که در گویش تالشی سه سار، ساخت مجهول وجود دارد. هر چند در این گویش ساخت مجهول با حذف عامل صورت می گیرد، اما در مواردی نیز عامل از جمله حذف نمی شود. بلکه، با تغییر جایگاه  بعد از مفعول به صورت شناسه مبهم متصل می آید. همچنین ساخت مجهول فقط در صورتی به صورت همزمان در ساخت های کنایی رخ می دهد که عامل از جمله حذف نشود.
۱۹.

مقایسه ارقام و سیستم شمارش قوم های کهن ایرانی با دیگر اقوام

تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۰۶
بخش اعظم دانشی که درباره علم و معرفت ریاضی کهن به دست ما رسیده است متکی بر دانش بابلی است، زیرا اطلاعات بسیاری درباره همه دانش های سومری که به خط اکدی (بابلی) نوشته شده است، آشکار می شود. می توان به این گونه دانش نام علم بین النهرینی، سومری یا اکدی داد؛ اما آنچه باید به خاطر داشت این است که این علم، رنگ و منشأ سومری دارد. این دانش ها بر روی لوح ها هستند و تاریخ دقیقی برای لوح ها نمی توان در نظر گرفت، زیرا فاقد تاریخ هستند. در این پژوهش مقایسه سیستم های عددی بین النهرین با یکدیگر و سیستم های عددی لوانتین باهم موردبررسی و مقایسه قرارگرفته اند که نشان می دهد در بعضی از اعداد از تأثیر گرفته و شبیه هم هستند و در بعضی اعداد دیگر با یکدیگر متفاوت هستند.
۲۰.

از اندام واژه صورت تا حرف ربط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستوری شدگی واژه قاموسی تغییر معنایی تغییر مقوله ای اندام واژه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۵۲۲
دستوری شدگی فرایندی است که که طی آن یک صورت واژگانی به یک عنصر دستوری تبدیل می شود. به کمک این فرایند، تغییرات معنایی یک تکواژ قاموسی در کنار برخی تغییرات مقوله ای و آوایی به عملکرد ساختاری در حوزه نحو می انجامد و سازه های واژگانی سابق برای بیان مفاهیم دستوری انتزاعی مانند زمان، وجه و نمود به خدمت گرفته می شود. از جمله منابع واژگانی هر زبانی، اندام واژه ها هستند که شبکه معنایی بزرگ و بسامد کاربردی فراوانی دارند. مشارکت این دسته از واحد های واژگانی آزاد در فرایند دستوری شدگی به وسیله پژوهشگران مختلفی گزارش و نشان داده شده است که برخی اندام واژه ها با حرکت در پیوستار دستوری شدگی و دور شدن از معنای مرکزی خود به حرف اضافه تبدیل شده اند. مقاله حاضر بر آن است در چارچوب عملکرد این فرایند به جست وجوی اندام واژه «صورت» و الگوی تغییرات این واحد قاموسی در نظام زبان فارسی بپردازد و بر این اساس صورت های بسیط، مشتق و مشتق مرکب اندام واژه صورت بیان شده در «فرهنگ کنایات سخن» انوری (1383) و فارس نت(1) را در راستای پاسخ به پرسش هایِ ذیل بررسی کرده است: 1- پیوستار تغییرات درباره دستوری شدن اندام واژه صورت چگونه است؟ 2) پیامد های معنایی، واژنحوی و مقوله ای دستوری شدن این اندام واژه چیست؟ کاوش در داده ها نشان داده که این واحد قاموسی نیز مانند دیگر اندام واژه ها در فرایند شرکت نموده و جلو رفته و پس از اشاره به اندام صورت (معنای مرکزی)، دچار بسط معنایی و تنزل پایگانی شده و در ساخت ها و نقش های جدیدی حضور یافته است. ایستگاه پایانی تغییرات این اندام واژه، عملکرد دستوری به مثابه حرف ربط مرکب ناهمپایه ساز برای بیان شرط و تقابل است. در جریان این تحولات از معنای مرکزی خود دور و دورتر شده تا جایی که در حالت حرف ربط مرکب، دیگر اثری از محتوای قاموسی اولیه و اشاره به اندام صورت نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان