گفتمان استقلال خواهی و آزادی خواهی نزد جبهه ملی چهارم (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقاله حاضر درصدد است با مطالعۀ مواضع جبهۀ ملی چهارم، ضمن بررسی نسبت این جبهه با دو گفتمان استقلال خواهی و آزادی خواهی، میزان پایبندی آن را به این دو آرمان، با توجه به روند رویدادهای سیاسی و پیروزی انقلاب اسلامی، واکاوی کند. دراین راستا از روش تحلیل گفتمانی با رویکرد نشانه شناسی سوسوری استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای مبتنی بر منابع دست اول و روایت مسئولان جبهۀ ملی بوده است. جبهه ملی ایران، جریانی سیاسی بود که از همان زمان بنیانگذاری در سال 1328 دو مبحث استقلال خواهی و آزادی خواهی را به عنوان مبانی مهم فکری و عملی خود تعریف کرده و در پیکارهای سیاسی خویش در دستورکار قرار داد. افرادی که در منشور جبهۀ ملی نیز بر این دو موضوع به عنوان مهمترین اهداف مبارزاتی خود تأکید کرده بودند، در دوران جبهه های اول تا چهارم در بزنگاه های مختلف، در عمل نیز بر این دو اصل تأکید داشته اند. نتایج مقاله نشان می دهد که جبهۀ ملی چهارم نیز همانند جبهه های ملی موسوم به اول تا سوم، در طول حیات خویش- فارغ از نسبت خود با حکومت وقت- چه در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه در دوران پس از آن- که خود به دو دوره اولیۀ همراهی کوتاه مدت با حکومت انقلابی و سپس جدایی و اختلاف با آن تقسیم می شود- دست کم در گفتمان، پایبندی به استقلال خواهی و آزادی خواهی را نشان داده است.Independence and freedom-seeking Discourse at the Fourth National Front
Purpose: The current article tries to find the relationship of this front with the two discourses of independence and freedom by studying the positions of the Fourth National Front in order to determine the extent of the adherence of the Fourth National Front to these two ideals with regard to the process of political events and the victory of the Islamic Revolution. Method: To conduct this research, discourse analysis method with Saussure's semiotics approach is used, and the data collection method is library.Findings: The National Front of Iran was a political movement that, since its establishment in 1328, defined the two topics of independence and freedom as its important intellectual and practical foundations and put them on the agenda in its political campaigns. They, who emphasized these two issues as the most important goals of their campaign in the charter of the National Front, showed this emphasis in practice during the first to fourth fronts at different times. Conclusion: The results of the article show that the fourth national front, like the first to third national fronts, during its lifetime, regardless of its relationship with the government of the time; Both in the period before the victory of the Islamic revolution and in the period after it, which itself is divided into two initial periods of short-term association with the revolutionary government and then separation and disagreement with it, at least in the discourse, adherence to the desire for independence and freedom has made it representative