خانواده در مسیر تغییرات اجتماعی، مطالعه کیفی روابط فرازناشویی زنان با رویکرد GT (مورد مطالعه: زنان شهر قزوین) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (دانشگاه آزاد)
آرشیو
چکیده
هدف پژوهش حاضر، شناسایی علل تغییرات ساختار خانواده و دلایل ورود زنان در مدل مفهومی رابطه فرازناشویی است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش گراندد تئوری انجام شد. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه ساخت نیافته و داده های مورد نیاز از مصاحبه با هفده نفر از زنان ساکن شهر قزوین که تجربه رابطه فرازناشویی داشتند، جمع آوری و انتخاب مصاحبه شوندگان با روش نمونه گیری هدفمند که نیازمند استفاده از نمونه گیری متوالی به نام گلوله برفی است، انجام شده است؛ در این پژوهش از اعتبار زاویه بندی استفاده شده است. بر اساس یافته ها، شرایط علّی این پژوهش تنوع طلبی جنسی، عدم مهارت و دانش جنسی و توجیه رابطه فرازناشویی و عدم حضور همسر شناسایی شدند. پدیده محوری روابط فرازناشویی که در زمینه جایگزینی برای رشد روابط اجتماعی و تغییر ارزش های اجتماعی، افزایش اوقات فراغت و تسهیل گری فن آوری های نوین پدید آمده است. فردگرایی، دوسویگی جنسیتی، بی تفاوتی همسر، فرودستی زن در کسب درآمد به عنوان شرایط مداخله گر و درنهایت اینکه زنان در این کنش و واکنش ها، با اقدام به رابطه فرازناشویی و با میل به مصرف گرایی، مدیریت بدن و تردید داشتن در ادامه زندگی و توجیه این رابطه، پیامدهایی چون افزایش لذت گرایی و عادی شدن رابطه فرازناشویی را خلق کردند.Family in the path of social changes, qualitative study of extramarital relations Women with the GT approach (case study: women of Qazvin city)
The current research examines contemporary feminist theories with a critical approach. In this research, critical scientific research method was used and archival method was used to collect data. Feminist theories include a wide range of theories, such as: women-centered theory, theories of difference (cultural feminism, Simone de Beauvoir theory), sociological theories of gender difference (institutional theory and interactionist theory), theories of gender inequality (liberal feminism), theories of oppression (psychoanalytic feminism, feminism radical), theories of structural oppression (socialist feminism, interference theory) and postmodern theories of feminism. Criticism of the research findings shows that feminist theories, due to being ahistorical, not considering different cultures, pessimism towards men, the same attitude towards all men, a purely materialistic attitude towards love, failure to respond to the mechanism of creating patriarchy, considering men as oppressors, Opposing the teachings of world religions and the same attitude to all religions, fanatical attack on heterosexuality, imposing homosexuality on women as a superior epistemology, promoting a new identity against the reversed identity, opposing individualism by claiming individualism, plurality and sexual freedom, and defining sexuality. For women, criticism of the institutional feminist theory, lack of attention to "unrealization", lack of attention to the difference in the body and finally the weakness of psychoanalytic feminism in examining the social arrangements of emotions are criticized. It can be stated that despite their practical and theoretical effects, feminist theories have many theoretical weaknesses that have been addressed in this research.