زمینه و هدف: پژوهش ها نشان می دهند، برای درمان روان شناختی کودکان مبتلا به سرطان، بازی درمانی و درمان های بازی محور، مؤثرتر و بهتر هستند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه مداخلات شناختی و بازی درمانی خانواده محور بر افسردگی و اضطراب کودکان مبتلا به تومور مغزی انجام گرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، یک مطالع ه نیمه آزمایشی با طرح سری های زمانی با چند گروه است. نمونه پژوهش، شامل 45 کودک 7 تا 10 ساله ی مبتلا به تومور مغزی بود که به صورت هدفمند از بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان محک انتخاب شدند. این افراد، پس از همتاسازی به لحاظ سن و جنسیت، به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفرِ (گروه 1: توان بخشی شناختی، گروه 2: توان بخشی شناختی همراه با بازی درمانی، گروه 3: گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه از اعضای هر 3 گروه، با پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS)، انجام یافت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس بین- درون آزمودنی های آمیخته (SPANOVA) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هر دو مداخلات، تغییرات معناداری در گروه های آزمایش در متغیرهای افسردگی و اضطراب ایجاد کرده بودند (سطح معناداری 01/0). افسردگی و اضطراب در کودکان هر دو گروه آزمایش، مخصوصاً در گروه توان بخشی شناختی همراه با بازی درمانی، نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود. به علاوه، توان بخشی شناختی هرچند برای کاهش اضطراب تا مرحله پس آزمون مؤثر بود، اما از پایداری کافی تا مرحله پیگیری 1 ماهه برخوردار نبود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که توان بخشی و بازی درمانی، بخصوص توان بخشی همراه با بازی درمانی که اثر پایدارتری داشت، می تواند برای کاهش افسردگی و اضطراب کودکان دارای انواع تومورهای مغزی به کار رود. از این رو، استفاده از درمان توان بخشی ادغام شده با بازی درمانی رهایشی، برای رفع عمیق تر و پایدارتر مشکلات این کودکان، توصیه می شود.