زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه نیازهای بنیادین و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری اعتیاد به شبکه های اجتماعی انجام شد. اعتیاد به شبکه های اجتماعی عبارت است از وابستگی بیش از حد، انگیزه قوی برای ورود یا استفاده و صرف زمان و تلاش بسیار برای شبکه های اجتماعی که به سایر فعالیت های اجتماعی، مطالعات/شغل، روابط بین فردی و یا سلامت روانی آسیب می رساند؛ بنابراین، در دهه گذشته، عوامل و پیامدهای مرتبط با استفاده مشکل زا از شبکه های اجتماعی علاقه و مطالعه تجربی در این حوزه را افزایش داده است. مواد و روش ها: جامعه آماری در این پژوهش افراد بالای 18 سال در شهر شیراز و همدان بود که از این جامعه آماری تعداد 396 نفر (170 مرد و 226 زن) با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس نیازهای بنیادین روان شناختی (گینه، 2003)، اعتیاد به شبکه های اجتماعی (پاناییز و والکر، 2012) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بالاترین ضریب همبستگی در بین نیازهای بنیادین مربوط به نیاز ارتباط با 64/0- و بعد از آن نیازهای خودمختاری و شایستگی به ترتیب 62/0- و 58/0- بود. ضریب همبستگی بین اعتیاد به شبکه های اجتماعی و بهزیستی روان شناختی نیز 48/0- به دست آمد. همچنین، ضریب همبستگی نیازهای بنیادین خودمختاری، شایستگی و ارتباط با بهزیستی روان شناختی به ترتیب 69/0، 60/0 و 66/0 بود. نتیجه گیری: ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین می تواند در قالب روش های اصلاحی و به شکل استفاده افراطی از شبکه های اجتماعی نمایان شده و زمینه ساز استفاده اعتیادی از این شبکه ها شود. ناکامی در ارضاء نیازهای بنیادین همچنین به صورت مستقیم و غیر مستقیم با کاهش بهزیستی روان شناختی مرتبط است.