آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

تجربه برگزاری مناظره های انتخاباتی در سالهای 88، 92 و 96 حاکی از آن است که این مناظره ها بجای آنکه فضایی برای دیالوگ و گفتگو نسبت به موضوعات مهم برای جامعه باشد، فضایی بوده که نامزدها به تخریب و تهاجم نسبت به رقبا بپردازند. هدف اصلی این مقاله شناسایی مدل مفهومی برای توصیف نحوه تعامل و مواجه مناظره کنندگان است تا بتوان مولفه های اثر گذار بر نحوه انتخاب راهبرد تعامل با رقبا، را تبیین نمود. در این پژوهش از روش نظریه مبنایی یا گراندد تئوری استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 14 نفر از کسانی بدست آمده که صاحبنظر بوده و یا در فرآیند طراحی، تهیه و تولید مناظره ها نقش داشته اند. یافته های پژوهش حاکی است که هرچند ویژگیهای شخصی و شخصیت مناظره کنندگان در انتخاب رویکرد استدلال و اقناع یا کنش حمله و دفاع تاثیرگذار است، اما تغییر و بازشدن ناگهانی فضای سیاسی در دوران انتخابات، کوتاه بودن زمان تبلیغات انتخاباتی، سیاستهای رسانه در طراحی مناظره، عدم وجود سازوکارهای راستی آزمایی ادعاها، چینش نامناسب ساختار و قواعد مناظره از عواملی است که باعث شده مناظره کنندگان، از این فرصت برای حمله به رقبا و بالا بردن سطح تنش در برنامه استفاده نمایند.

تبلیغات