اهمیت حکمت در مباحث مدیریتی و سازمانی رو به افزایش است. از آنجا که حکمت به عنوان اوج قضاوت عقلانی و اخلاقی، عامل موفقیت در سازمان است و لازمه به کارگیری آن، استفاده از دانش ویژه برای زمینه ای خاص است، در این پژوهش سعی شده است از نگاه حکمت محور به سازمان پرداخته شود. جامعه آماری پژوهش، کارکنان اداره های کل استان همدان (7،941 نفر) بودند که 381 نفر با استفاده از روش طبقه ای نسبی، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات میدانی، از پرسشنامه ای 62 سؤالی استفاده شد. برای طراحی پرسشنامه، از تکنیک دلفی در سه مرحله استفاده شد. نتایج مدل تحلیل مسیر نشان داد از پنج متغیر مورد توافق اعضای پانل دلفی، چهار متغیر «سبک رهبری و مدیریت»، «اصول اخلاقی»، «یادگیری و مدیریت دانش» و «قضاوت و تصمیم گیری»، تأثیر مثبت و معناداری بر سازمان حکمت محور دارند. رابطه تعریف شده بین خود متغیرها نیز پذیرفته شد. درنهایت، نتایج پژوهش، به ارائه مدلی از سازمان حکمت محور منجر شد.