آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هدف و مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین امکان سنجی رویکرد استاد-شاگردی برای انتقال و تسهیم دانش ضمنی در تربیت اعضای هیأت علمی، دانشگاه شهید بهشتی اجرا شده است: سوال اصلی پژوهش این است که الگوی مناسب توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی چگونه است و از چه مؤلفه هایی تشکیل شده است؟ لذا با استفاده از روش مدل سازی پویا به بررسی وضعیت مؤلفه های تسهیم دانش با رویکرد استاد- شاگردی پرداخته شده است. مدل شامل 3 حلقه است؛ حلقه اول تسهیم دانش ضمنی: تولید دانش، نشر دانش، سازماندهی دانش و کاربرد دانش؛ حلقه دوم رویکرد استاد- شاگردی: فرهنگ سازی، سیاست گذاری، ساختاردهی رویکرد استاد- شاگردی، منابع (مالی، نرم افزاری و سخت افزاری، ICT) و منابع انسانی؛ حلقه سوم زیر مؤلفه های منابع انسانی: اعتماد، .مهارت های ارتباطی، هدف گذاری، ارزیابی عملکرد، تعهد عاطفی، خودکارآمدی برای دانایی مدارکردن نظام آموزشی و پژوهشی مراکز آموزشی است. روش شناسی: نمونه پژوهش مشتمل بر 265 نفر از اعضای هیأت علمی و 248 نفر از دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی که به روش طبقه بندی انتخاب شده اند. نوع پژوهش توصیفی پیمایشی است. در چارچوب مدل مفهومی پژوهش 15 فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از نظرات و پیشنهادات صاحب نظران متخصص در حوزه علوم تربیتی استفاده گردید. همچنین با محاسبه پایایی پرسشنامه از روش برآورد ضریب آلفای کرونباخ، اعضای هیأت علمی مقدار عددی 899/0 و دانشجویان دکتری 890/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر استفاده از آزمون های استنباطی آماری از قبیل آزمون کولموگراف- اسمیرنف، تی تک نمونه ای و تحلیل اکتشافی بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد برای انتقال و تسهیم دانش در دانشگاه شهید بهشتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری وجود دارد (001/0 = p). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه ها و زیر سازه های الگوی توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده اند.   بحث و نتایج: با توجه به تحلیل فرضیه ها و نتایج آنها می توان گفت؛ فرضیه اصلی پژوهش یعنی اجرای رویکرد استاد-شاگردی  از دیدگاه اعضای هیأت علمی با انحراف معیار 458/0 آماره 52/32 و دانشجویان با انحراف معیار521/0 آماره 75/11 موجب تسهیم و انتقال دانش استاد-دانشجو در سطحی بالاتر می شود. این یافته با یافته های سوزان (2016)، زید الحمدان و همکاران (2014)، بتینا و هارم (2014)، مور و همکاران (2014)، پاتل و همکاران (2011)، ویکی و همکاران (2008)، چااو و همکاران (2011)، قلی پور و هاشمی (1394)، محمدی و امینی (1394) که هر یک بر تاثیر برنامه های استاد-شاگردی همسویی دارد. هم چنین نتیجه آزمون های مؤلفه های منابع انسانی نشان می دهد از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان تمامی مؤلفه ها در امکان سنجی وضعیت مطلوبی دارند و شرایط پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد را در دانشگاه شهید بهشتی فراهم می دا نند. نتایج این پژوهش که بر مبنای 4 مؤلفه پایگاه دانش 5 مؤلفه رویکرد استاد-شاگردی و 6 زیر مؤلفه منابع انسانی است. و بعد این امکان منجر به بهبود رابطه استاد با دانشجو(رابطه استاد_شاگردی) شده و اعضای هیأت علمی پیشکسوت و با تجربه می توانند در راستای نیاز و تربیت اعضای هیأت علمی جدید گام بزرگی بردارند به دلیل اینکه واقعاً آموزش های رسمی و شفافی برای اعضای هیأت علمی جدید خصوصاً در زمینه برقراری ارتباط با دانشجویان، شیوه مدیریت کلاس داری وجود ندارد. ضمن اینکه با توجه به یافته های این پژوهش مشخص می شود چون خود اعضای هیأت علمی نقش استاد را به صورت مستقیم دارند نشان دهنده این است که دانشگاه دارای ساختار غیررسمی در اجرای برنامه روش استاد-شاگردی است که این خود بزرگ ترین مزیت جهت پذیرش روش های نوینی به مانند روش منتورینگ و دیگر روش های نوین در حوزه منابع انسانی و آموزش عالی گردد.در پایان با عنایت به نتایج پژوهش امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی، که هم اکنون به شکل یک ساختار غیررسمی در دانشگاه نمونه در حال انجام است، قابلیت تبدیل شدن به ساختار رسمی را دارا باشد. روشی که می تواند منجر به نتایج رضایت بخش هم برای استاد و دانشجو و هم الگوی بالندگی، توسعه برای دانشگاه شهید بهشتی گردد.

تبلیغات