اکبر گلدسته

اکبر گلدسته

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

مدل بندی ساختاری عوامل مؤثر بر تسهیم دانش بین اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جو سازمانی تسهیم دانش آموزش عالی مدیریت رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
تسهیم دانش در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی دارای اهمیت فراوانی است؛ زیرا آنان را در فرآیندی رقابتی به منظور خلق و تولید دانش و در نهایت اشتراک گذاری آن فعال می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش و میزان تأثیر عوامل مختلف در تسهیم دانش بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مبتنی بر نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شده است. رویکرد تحقیق کمّی و روش آن توصیفی از نوع علّی و از نظر زمانی مقطعی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه غیردولتی علم و فرهنگ به تعداد 103 نفر بوده است که حجم نمونه لازم از بین آنان بر اساس فرمول کوکران برابر 81 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم و بر مبنای انتخاب دانشکده های دانشگاه به عنوان طبقه صورت گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های تسهیم دانش، جو سازمانی، قصد، نگرش و هنجار ذهنی بوک و همکاران (2005)، پرسشنامه کنترل رفتار درک شده السوئیدی (2014)، پرسش نامه اعتماد کیم و جو (2008) و پرسش نامه رهبری ریج (2005) استفاده شده است. از روش مدل بندی معادلات ساختاری به شیوه کمترین مربعات جزئی به منظور تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده است از دیدگاه اعضای هیئت علمی، رابطه معنی دار بین جو سازمانی و تسهیم دانش و هم چنین رابطه معنادار بین قصد، نگرش و هنجار ذهنی با تسهیم دانش، تأیید شده است.
۲.

بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم دانشجویان به تغییر رشته در دوره کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتخاب رشته تحصیلات تکمیلی رویکرد ترکیبی علوم انسانی تغییر رشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
هدف: شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تغییر رشته دانشجویان در دوره کارشناسی ارشد به یکی از رشته های گروه علوم انسانی.روش پژوهش: تحقیق از نوع پسا رویدادی و با رویکرد ترکیبی اجرا شده است. در بخش کیفی تحقیق، با 12 تن از استادان، معاونین و دانشجویان تغییر رشته داده در دانشگاه تربیت مدرس، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام و اشباع نظری داده ها حاصل شده است. جهت استخراج عوامل از روشهای کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. در بخش کمی تحقیق، جامعه آماری عبارت بوده است از تمامی دانشجویانی که با داشتن مدرک کارشناسی در یکی از رشته های گروه های تحصیلی غیر علوم انسانی، در دوره کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 98-97 اقدام به تغییر رشته نموده اند. در این مرحله 80 نفر از این گونه دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شده و به پرسش نامه طراحی شده حاصل از نتایج بخش کیفی پاسخ دادند.یافته ها: 54 مفهوم اولیه و 7 دسته عامل، با عناوین علمی، فردی، شغلی، اقتصادی، تحصیلی، اجتماعی و سازمانی شناسایی شدند. گروه سنی، گروه تحصیلی، نوع دانشگاه و میانگین نمرات دانشجویان در دوره کارشناسی، فاصله زمانی بین دو دوره تحصیلی و وضعیت اشتغال، از جمله ویژگی های فردی دانشجویان هستند که در تغییر رشته آنها در دوره کارشناسی ارشد مؤثر بوده اند.نتیجه گیری: افرادی که تغییر رشته می دهند، به دنبال نیل به اهداف و آرمان های فردی و جمعی خود هستند؛ آرمان ها و اهدافی که در بستر رشته قبلی محقق نشده اند.
۳.

مقایسه اسناد برنامه های راهبردی در دانشگاه های دولتی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسناد برنامه های راهبردی الگوهای برنامه ریزی راهبردی برنامه ریزی آموزش عالی بررسی مقایسه ای دانشگاه های دولتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف از این مطالعه، بررسی مقایسه اسناد رسمی برنامه های راهبردی در دانشگاه های دولتی منتخب و پاسخ به این دو پرسش اصلی است : بین عناصر شکلی و محتوایی اسناد برنامه های راهبردی دانشگاه های دولتی چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ آیا در این اسناد، طراحی منحصربه فردی متناسب با ویژگی های خاص دانشگاه های مورد نظر وجود دارد؟ روش پژوهشی استفاده شده روش ترکیبی است. در بخش کیفی برای بررسی و تجزیه وتحلیل اسناد دانشگاه ها و الگوها از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ماتریس تفاوت ها و شباهت های اسناد برنامه ها با الگو های برنامه ریزی موجود از روش کمی (آمار توصیفی) استفاده شده است. دانشگاه های نمونه موردبررسی شامل 10 واحد (شهید بهشتی، تبریز، خوارزمی، سمنان، شیراز، صنعتی امیر کبیر، صنعتی اصفهان، صنعتی شریف، کاشان و مازندران) و الگوهای انتخاب شده برنامه ریزی راهبردی 11 مورد (مینتزبرگ، بارکر و اسمیت، جانسون، نوستریج، نیواورلئان، انجمن دانشگاه ها، کلر، کللند و کینگ، استینر، ویسکانسین، کافمن و هرمن) بوده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بررسی اسناد بین عناصر محتوایی دانشگاه های مذکور تفاوت های متمایزی به چشم می خورد، درصورتی که از نظر بررسی عناصر شکلی شباهت های بسیاری بین آن ها دیده می شود و این روند نسبت به الگوهای برنامه های منتخب نیز صادق است. بنابراین نتیجه می شود که هیچ کدام از دانشگاه های بررسی شده، بخصوص از نظر عناصر محتوایی، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده بلکه آن ها را اقتباس کرده اند و این اقتباس پذیری می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
۴.

تبیین الگوی توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تسهیم دانش ضمنی پایگاه دانش رویکرد استاد - شاگردی منابع انسانی دانشگاه شهید بهشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۳۲۸
هدف و مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تبیین امکان سنجی رویکرد استاد-شاگردی برای انتقال و تسهیم دانش ضمنی در تربیت اعضای هیأت علمی، دانشگاه شهید بهشتی اجرا شده است: سوال اصلی پژوهش این است که الگوی مناسب توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی چگونه است و از چه مؤلفه هایی تشکیل شده است؟ لذا با استفاده از روش مدل سازی پویا به بررسی وضعیت مؤلفه های تسهیم دانش با رویکرد استاد- شاگردی پرداخته شده است. مدل شامل 3 حلقه است؛ حلقه اول تسهیم دانش ضمنی: تولید دانش، نشر دانش، سازماندهی دانش و کاربرد دانش؛ حلقه دوم رویکرد استاد- شاگردی: فرهنگ سازی، سیاست گذاری، ساختاردهی رویکرد استاد- شاگردی، منابع (مالی، نرم افزاری و سخت افزاری، ICT) و منابع انسانی؛ حلقه سوم زیر مؤلفه های منابع انسانی: اعتماد، .مهارت های ارتباطی، هدف گذاری، ارزیابی عملکرد، تعهد عاطفی، خودکارآمدی برای دانایی مدارکردن نظام آموزشی و پژوهشی مراکز آموزشی است. روش شناسی: نمونه پژوهش مشتمل بر 265 نفر از اعضای هیأت علمی و 248 نفر از دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی که به روش طبقه بندی انتخاب شده اند. نوع پژوهش توصیفی پیمایشی است. در چارچوب مدل مفهومی پژوهش 15 فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است. به منظور تعیین روایی پرسشنامه، از نظرات و پیشنهادات صاحب نظران متخصص در حوزه علوم تربیتی استفاده گردید. همچنین با محاسبه پایایی پرسشنامه از روش برآورد ضریب آلفای کرونباخ، اعضای هیأت علمی مقدار عددی 899/0 و دانشجویان دکتری 890/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه بود. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها مبتنی بر استفاده از آزمون های استنباطی آماری از قبیل آزمون کولموگراف- اسمیرنف، تی تک نمونه ای و تحلیل اکتشافی بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد برای انتقال و تسهیم دانش در دانشگاه شهید بهشتی از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری وجود دارد (001/0 = p). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه ها و زیر سازه های الگوی توسعه رویکرد استاد-شاگردی در تسهیم دانش ضمنی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده اند.   بحث و نتایج: با توجه به تحلیل فرضیه ها و نتایج آنها می توان گفت؛ فرضیه اصلی پژوهش یعنی اجرای رویکرد استاد-شاگردی  از دیدگاه اعضای هیأت علمی با انحراف معیار 458/0 آماره 52/32 و دانشجویان با انحراف معیار521/0 آماره 75/11 موجب تسهیم و انتقال دانش استاد-دانشجو در سطحی بالاتر می شود. این یافته با یافته های سوزان (2016)، زید الحمدان و همکاران (2014)، بتینا و هارم (2014)، مور و همکاران (2014)، پاتل و همکاران (2011)، ویکی و همکاران (2008)، چااو و همکاران (2011)، قلی پور و هاشمی (1394)، محمدی و امینی (1394) که هر یک بر تاثیر برنامه های استاد-شاگردی همسویی دارد. هم چنین نتیجه آزمون های مؤلفه های منابع انسانی نشان می دهد از دیدگاه اعضای هیأت علمی و دانشجویان تمامی مؤلفه ها در امکان سنجی وضعیت مطلوبی دارند و شرایط پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی فرد به فرد را در دانشگاه شهید بهشتی فراهم می دا نند. نتایج این پژوهش که بر مبنای 4 مؤلفه پایگاه دانش 5 مؤلفه رویکرد استاد-شاگردی و 6 زیر مؤلفه منابع انسانی است. و بعد این امکان منجر به بهبود رابطه استاد با دانشجو(رابطه استاد_شاگردی) شده و اعضای هیأت علمی پیشکسوت و با تجربه می توانند در راستای نیاز و تربیت اعضای هیأت علمی جدید گام بزرگی بردارند به دلیل اینکه واقعاً آموزش های رسمی و شفافی برای اعضای هیأت علمی جدید خصوصاً در زمینه برقراری ارتباط با دانشجویان، شیوه مدیریت کلاس داری وجود ندارد. ضمن اینکه با توجه به یافته های این پژوهش مشخص می شود چون خود اعضای هیأت علمی نقش استاد را به صورت مستقیم دارند نشان دهنده این است که دانشگاه دارای ساختار غیررسمی در اجرای برنامه روش استاد-شاگردی است که این خود بزرگ ترین مزیت جهت پذیرش روش های نوینی به مانند روش منتورینگ و دیگر روش های نوین در حوزه منابع انسانی و آموزش عالی گردد.در پایان با عنایت به نتایج پژوهش امکان پیاده سازی رویکرد استاد-شاگردی، که هم اکنون به شکل یک ساختار غیررسمی در دانشگاه نمونه در حال انجام است، قابلیت تبدیل شدن به ساختار رسمی را دارا باشد. روشی که می تواند منجر به نتایج رضایت بخش هم برای استاد و دانشجو و هم الگوی بالندگی، توسعه برای دانشگاه شهید بهشتی گردد.
۵.

مقایسه برنامه های راهبردی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور با رویکرد کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسناد برنامه ریزی راهبردی الگوهای برنامه ریزی راهبردی خوشه بندی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی برنامه ریزی آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۴۲
برنامه ریزی راهبردی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور عموماً با استفاده از الگو های برنامه ریزی راهبردی معرفی شده توسط خبرگان و دانشگاه ها تهیه می شود. این برنامه ها پس از تدوین در قالب اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه انتشار می یابد. این اسناد دارای ویژگی هایی هستند که مانند الگوهای برنامه ریزی مورداستفاده می توانند مشابه یا متمایز باشند. وجود ویژگی های مشابه در اسناد، امکان گروه بندی آن ها را فراهم می کند. در این بررسی سعی می شود با استفاده از روش های کمّی (آماری) اسناد مشابه را در گروه های همگن گروه بندی کنیم. به همین منظور ویژگی های محتوایی و شکلی اسناد برنامه ریزی 8 دانشگاه مختلف شامل 3 دانشگاه دولتی تهران، تربیت مدرس و فردوسی، 3 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی غیر دولتی علم و فرهنگ، سوره و اشرفی اصفهانی و 2 دانشگاه خارجی آکسفورد و کورنل موردبررسی قرارگرفته و وجود یا فقدان این ویژگی ها در اسناد مذکور تعیین شده است. با استفاده از روش چند متغیره آماری خوشه بندی، این دانشگاه ها در 4 خوشه ی متفاوت گروه بندی شده اند. به منظور تعیین الگوی مورداستفاده در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی دانشگاه های منتخب، ویژگی های 12 الگوی متفاوت برنامه ریزی راهبردی موردبررسی قرارگرفته و میزان تشابه هر یک از آن ها با اسناد موردبررسی تعیین شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد، در تدوین اسناد برنامه ریزی راهبردی که در 4 گروه، گروه بندی شده اند، هر یک از اسناد احتمالاً از یک الگوی مشخص و متمایز با سایر گروه ها استفاده نموده اند. نتیجه ی این بررسی کمّی می تواند به عنوان مقدمه ی تحلیل کیفی اسناد موردبررسی استفاده شود. علاوه بر این، نتایج بررسی نشان می دهد که هیچ یک از دانشگاه های ایرانی بررسی شده، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده اند. به عبارت دیگر، الگو های به کاررفته در برنامه ریزی دانشگاه های موردبررسی، عموماً اقتباسی بوده و رویکرد طراحی خاصی برای آن دانشگاه مورد توجه نبوده است. این امر می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
۶.

تحلیلی بر وضعیت عوامل مؤثر بر تجارب پژوهشی (فرآیند پایان نامه نویسی) دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تغییرات آن در دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرآیند پایان نامه نویسی تحصیلات تکمیلی عوامل مؤثر بر تجربه پژوهشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۸
اهمیت بررسی عوامل و موانع پژوهشی و تولید علم در دانشگاه ها به ویژه در تحصیلات تکمیلی نیازمند مطالعه و واکاوی عوامل مؤثر بر فرآیند تجارب پژوهشی (پایان نامه نویسی) و ارزیابی مستمر است. در این راستا این تحقیق به منظور بررسی وضعیت عوامل مؤثر بر تجارب پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی و مقایسه آن نسبت به وضعیت گذشته (مطالعه 1383) و ارزیابی میزان تغییرات تجارب پژوهشی در فعالیت های پژوهشی دوره های تحصیلات تکمیلی (فرآیند اجرای پایان نامه) صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و مقایسه ای تحلیلی بوده و 78 نفر از دانش آموختگان دانشگاه شهید بهشتی که از نیمسال دوم سال تحصیلی 1391-1390 تا نیمسال اول 1392-1391 موفق به دفاع از پایان نامه خویش شده و در مرحله تسویه حساب قرار داشتند، به عنوان نمونه آماری به پرسشنامه این تحقیق پاسخ دادند. اب زار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد PREQ بوده که طبق آخرین ویرایش دارای 7 عامل اصلی است. عامل استاد و مشاور نیز مؤلفه ای بود که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. بررسی کلی نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین کلی تمامی عامل های مورد بررسی در حد متوسط بوده است. دو عامل جو فکری دانشکده و زیرساخت ها نسبت به میانگین کل عامل ها پایین تر از حد متوسط و سایر عامل ها بالاتر از حد متوسط بوده اند. مقایسه با سال 1383 نیز نشان می دهد در عامل توسعه ی مهارت ها افت و در عامل جو فکری افزایش ناچیزی (0.03) ایجادشده است. عامل کمبود منابع مهم ترین مشکل و موضوع پایان نامه مهم ترین عامل انگیزاننده ی در فرآیند یایان نامه نویسی بوده است.
۷.

بررسی مقایسه ای عوامل مؤثر بر جذب دانشجو توسط خرده نظام آموزش عالی غیرانتفاعی کشور در افق چشم انداز 1404(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۸۶
در این مقاله، عوامل مؤثر بر جذب دانشجو توسط مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی به استناد دیدگاه های ذینفعان و سیاستگذاران این خرده نظام از دو جنبه میزان اهمیت و عدم قطعیت رخداد آنها طی افق زمانی سند چشم انداز 1404 مورد شناسایی قرار گرفته اند. به این منظور، روش پژوهش آمیخته شامل اجرا و تحلیل مصاحبه های نیمه سازمان یافته با صاحبنظران حوزه آموزش عالی غیرانتفاعی )در بخش کیفی( و جمع آوری و تحلیل نظرات ذینفعان و سیاستگذاران در قالب پرسشنامه تهیه شده از نتایج تحلیل کیفی )در بخش کمّی(، اجرا شده است. در بخش کیفی 103 عامل (خرده مقوله) در 4 سطح کلی بین المللی، ملی، نظام آموزش عالی کشور و نظام درونی این مؤسسات شناسایی شدند. نتایج بخش کمّی نشان داد که بنا بر دیدگاه هر دو گروه ذینفعان و سیاستگذاران، کیفیت آموزشی مؤسسات غیرانتفاعی و رتبه و اعتبار آنها طی ده سال آینده به عنوان مهم ترین عامل جذب دانشجو توسط آنها مطرح خواهد بود. به علاوه، از دیدگاه ذینفعان، وضعیت بودجه تخصیصی به دانشگاه های دولتی و وضعیت دانشگاه آزاد اسلامی، دارای بیشترین عدم قطعیت بوده اند. سیاستگذاران نیز، وضعیت بازار کار و اشتغال در کشور و رقابت جریان های سیاسی طی ده سال آینده را به عنوان عواملی با بیشترین عدم قطعیت تلقی کرده اند. آزمون های آماری نشان داده اند که بین نظرات ذینفعان و سیاستگذاران در سطوح 4گانه کلی مورد اشاره در بالا، تفاوت معنی داری به جهت میزان اهمیت عوامل وجود نداشته است لیکن سیاستگذاران، بیشترین عوامل دارای عدم قطعیت را در سطوح ملی ؛ و ذینفعان، این عوامل نایقین را ذیل سطح نظام آموزش عالی کشور ارائه نموده اند.
۸.

بررسی عوامل مؤثر بر سیاست های پنهان در جذب اعضای هیئت علمی (مورد یک دانشگاه غیر دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست گذاری در دانشگاه ها جذب اعضای هیئت علمی تحلیل گروه کانونی دانشگاه های غیردولتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۶
دانشگاه های غیردولتی به دلیل عدم استفاده از منابع دولتی با محدودیت های زیادی در جذب منابع انسانی خود به ویژه اعضای هیئت علمی روبه رو هستند. به همین دلیل سیاست گذاری های این گونه دانشگاه ها شفاف نبوده و عوامل متنوعی در چگونگی جذب اعضای هیئت علمی جدید دخالت می کنند. پژوهش حاضر با بررسی موردی یکی از دانشگاه های غیردولتی کشور، در پی بررسی عواملی است که در شفاف نبودن سیاست های جذب اعضای هیئت علمی در این گونه دانشگاه ها مؤثرند. برای انجام پژوهش از روش گروه کانونی استفاده شده است. حاصل کاربرد روش، یافتن 7 مقوله اصلی و زیر مقوله های وابسته به هر یک بوده است. با استفاده از نظرات اعضای گروه کانونی و اعضای خارج از گروه مقوله ها امتیازبندی شده و با کاربرد آزمون های آماری به دو رده مهم و متوسط تقسیم بندی شده اند. فقدان سیاست گذاری یا شفاف نبودن سیاست ها، محدودیت های مالی و اعمال سیاست های مدیریتی در رده مقوله های مهم و ابعاد نظارتی، ابعاد فرآیندی، محدودیت های برون سازمانی و مشکلات ساختاری دانشگاه در رده مقوله ای متوسط جای گرفته اند. در پایان پنج پیشنهاد برای بهبود سیاست های جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاه ارائه شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان