آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۳۱

چکیده

بیان مسئله: تحولات کالبدی شتابان در سده اخیر به بلاتکلیفی و بی معنایی فضاهای باز مسکونی معاصر در شهر تبریز انجامیده است، در حالی که در قلمرو فرهنگ ایرانی به ویژه تبریز، تعامل انسان و محیط در فضاهای باز مسکونی درطی زمان الگوهای مختص به خود را شکل داده بوده اند. مطالعه کیفی چنین گذاری در قالب الگوها می تواند ظرفیت های باقیمانده را برای چاره جویی و حل چالش های پیش رو نمایان کند.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تحول الگوهای فضاهای باز خانه های تبریز در یک سیر زمانی، با هدف تعمیق فهم معماران از تغییرات شتابان اخیر و در جهت شناخت ارتباطی معنادار بین آنهاست. ضمن آنکه سعی دارد روشی متناسب برای پژوهش هایی از این نوع نیز ارائه دهد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابتدا با مرور نسبت مفهوم الگو با دیگر مؤلفه های تأثیرگذار، یک پیکربندی نظری برای تحلیل یکپارچه به روش QCA تبیین شده و سپس داده های برداشت شده از نمونه ها، سازماندهی و در قالب این پیکربندی قرار داده شده و در نهایت یافته ها مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: در تحلیل کیفی دسته های متوالی از خانه های تبریز (تاریخی، میانه و معاصر)، سه حالت برای گذار الگوهای مفهومی شناسایی شده است: پایستگی (ظهور همانند گذشته)، تغییر موقعیت (استمرار ظهور اما در قالبی متفاوت) و تغییر کلی (حذف یا جایگزینی در رابطه انسان و محیط). بنابر تحلیل صورت گرفته، تغییر در ترکیب محدودکننده ها در برایند با مفاهیم محیطی، به تحول در چگونگی ظهور و در نتیجه گذار الگو ها انجامیده است. از ارزیابی کلی این گذار نیز دریافته می شود که مفاهیم محیطی برگرفته از الگوهای مفهومی از آنچه در ظاهر به نظر می رسد (الگو های خرد) تغییرات کمتری داشته اند و شکل گیری مکان در فضاهای باز خانه های تبریز علی رغم تغییرات بیرونی شتابان، از درونمایه ای نسبتاً پایدار برخوردار است و به آرامی تحول می پذیرد.

تبلیغات