تغییرات مداوم در محیط تجاری امروزی باعث شده است که موسسات، دانش را به عنوان سرمایه کلیدی خود تشخیص دهند. مطالعه حاضر ضمن توجه به اهمیت دانش در گستره فعالیت های کنونی سازمانی؛ به دنبال شناسایی عواملی است که بر تسهیم دانش در میان مدیران پروژه تاثیرگذار هستند. تحقیق حاضر از حیث نتیجه در فاز اول، یک تحقیق توسعه ای و در فاز دوم تحقیق کاربردی است. از حیث هدف، در فاز اول یک تحقیق اکتشافی و در فاز دوم یک تحقیق تبیینی است. همچنین در فاز اول، از نوع کیفی و روش تحقیق نظریه داده بنیاد و در فاز دوم یک تحقیق کمی با استفاده از معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش گروه شرکت های همکاران سیستم می باشد. نمونه گیری در فاز اول با کمک روش گلوله برفی (نمونه گیری هدفدار) و در فاز دوم بصورت تصادفی صورت گرفته است. حجم نمونه فاز اول 17 نفر و در فاز دوم 253 نفر می باشد. نتایج توسط 2 نفر از اساتید مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفته و مواردی جهت اصلاح یا تغییر نظریه بیان شده است.نتایج تحقیق در بخش داده بنیاد منجر به شناسایی 22 فاکتور کلیدی (مانند پراکنده سازی دانش به عنوان پدیده مرکزی، نظم دورن سازمانی، پیکربندی هم افزایی، بازآزمایی دانش، توسعه بلوغ محور و حاشیه های امن پراکنده سازی دانش، نظم دورن سازمانی، پیکربندی هم افزایی، بازآزمایی دانش، توسعه بلوغ محور و حاشیه های امن) شد. ارتباط و تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر، از طریق مقایسه نظری و معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام پذیرفت.