سینمای کلاسیک با توجه به ابزاری که در اختیار داشت کوشید تا آنجا که می تواند «امر خیالی» لاکان را در کنار این «امر نمادین» بازنمایی کند. با ورود و گسترش علوم دیجیتالی در سینما تخیل از یک سو و تاویل مهار ناشدنی از سوی دیگر بر گستره فیلم ها سایه افکند. یکی از انگاره هایی که می تواند در همین راستا مورد خوانش واقع شود، مقوله تصویر «شهر» در سینماست. شهری که در سینمای کلاسیک مامنی جهت دست یابی به «امر خیالی» است، در سینمای پست مدرن به مکانی کاملا نمادین بدل می شود. به همین منظور مقاله حاضر با مرور تاثیر دیجیتالیسم بر سینما قصد دارد به این سئوال پاسخ دهد که مفهومی همچون شهر چگونه می تواند از «امری خیالی» به «امری نمادین» تبدیل شود؟ این فرضیه نیز مطرح می شود که به نظر می رسد به مدد امکان عناصر دیجیتالی در بازنمایی مرز میان «امر خیالی» و «امر نمادین» از میان رفته است و نتیجه اینکه «امر خیالی» خود به عنصری درون «امر نمادین» بدل می شود و به گفته ای دیگر «امر خیالی» خود نمادین می شود و این بازی تا انتها ادامه پیدا می کند. برای عینی تر شدن این پژوهش نگارنده دو فیلم «تعطیلات رومی»( ویلیام وایلر-1953) و «بلید رانر » (ریدلی اسکات-1982) را مورد بررسی قرار داده است.