این پژوهش در پی آن است که با بهره گیری از روش پدیدارشناسی، به بررسی تجربه ی زیسته ی گروهی از افراد بپردازد که پیگیری تحصیلات تکمیلی از سوی آنان باعثِ به تأخیر افتادن استقلال اقتصادی آن ها شده است و به بیانی دیگر، آن ها را در وضعیت «تعلیق استقلال» قرار داده است. علاوه براین، تمرکز پژوهش بر بررسی و ارزیابیِ استراتژی های مختلف آن ها برای مواجهه با این وضعیت است و در نهایت پاسخ گفتن به این پرسش که کدام یک از این استراتژی ها از همه بیشتر در برابر این وضعیت آسیب پذیر است. نتایج چنین نشان داد که ایده ی تحصیلات عالی به عنوان راه مطمئنِ تحرک اجتماعی، عمیقاً با چالش مواجه شده است و ادامه ی تحصیلات برای اکثر دانشجویان تحصیلات تکمیلی با دشواری های گوناگون روبرو شده است. متغیرهایی هم چون سرمایه ی اجتماعی فرد، دسترسی به مهارت ها و تحصیلاتی که تقاضای بیشتری در بازار کار دارند و ... در پیگیری استراتژی های مختلف در مواجهه با این وضعیت مؤثراند. در این میان، استراتژی «تسلیم و بازگشت به خانه»، هم رایج ترین استراتژی در بین این گروه است و هم بیشترین طیف آسیب پذیران را در خود جای داده است.