تاریخ شفاهی، یکی از دموکرات ترین روش های تحقیق کیفی در بسیاری از رشته های علوم انسانی و علوم اجتماعی است که توسط آن واقعیت ها به زبان خودِ روایان بازگو می شوند؛ تاریخ شفاهی، گفت وگوی عمیق میان دو نفر است که در آن خاطرات افراد در قالب روایت، ثبت و ضبط می شود. خاطره و به یادآوری (چرایی و چگونگی ) آن یکی از مهم ترین بخش های به فعلیت درآمدن تاریخ شفاهی است. در این مقاله، با بررسی روش تاریخ شفاهی، به دنبال ترسیم کاربرد تاریخ شفاهی در انعکاس انواع ترومای جمعی هستیم. ترومای جمعی، یک ضایعه روانی جمعی است که بر حسب رخدادهای طبیعی و غیرطبیعی همچون زلزله و جنگ بسیاری از مردم را با خسران روبه رو می کند و خاطرات دردناک و حزن آلودی را برای ایشان به همراه می آورد که سال ها و شاید دهه ها با آن زندگی می کنند. ایشان یکی از مهم ترین سوژه های تاریخ شفاهی هستند. در این میان، با رجوع به سه اثر از آثار سوتلانا آلکساندرونا آلکسیویچ، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2015، که به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده اند، چگونگی کاربرد انضمامی این روش را در انعکاس انواع ترومای جمعی نشان خواهیم داد.