کودکی امروز در فرآیندی تاریخی و اجتماعی ماهیت متفاوتی یافته است. تنوع تجارب کودکان در میدان های روزمره زندگی و نیز تنوع گفتمان ها و بازنمایی های شکل گرفته نسبت به آنها ضرورت به کارگیری منظری بین رشته ای را در فهم پویایی ها و پیچیدگی های این پدیده آشکار می سازد. مقاله حاضر بدنبال ارائه شرحی از رویکردها و سنت های مؤثر بر توسعه حوزه مطالعات کودکی و مفاهیم، روش ها و مسائل محوری آنهاست. استدلال بر این است که ذخیره دانش آکادمیک از کودکان در ایران با باز اندیشی و ترکیب خلاقانه در تجارب نظری و پژوهشی طیفی از رشته های علوم اجتماعی و انسانی مانند روانشناسی، مردم شناسی، تاریخ، ادبیات، حقوق و جامعه شناسی می تواند ظرفیت ایده آلی برای درک عمیق تر کودکی به مثابه سازه ای مدرن فراهم ساخته و سنت بین رشته ای مطالعات کودکی را در خدمت سیاستگذاری، ارتقاء کیفیت زندگی و تعامل بهتر با کودکان قرار دهد.