در سده ی اخیر غرب مفهومی پرمناقشه در فضای فکری کشور بوده و گفتمان های هویتی، دلالت های متفاوتی برای آن تولید کرده اند که هژمونیک شدن هریک، پیامدهای اجتماعی متفاوتی را رقم زده است. با توجه به موقعیت منحصربه فرد تلویزیون در ایران، نحوه ی بازنمایی غرب در آن می تواند گفتمان معینی را تضعیف یا تقویت کند. همچنین با توجه به مدل مالکیتی تلویزیون، بررسی تصویر غرب در این رسانه، جایگاه کلیدی این مفهوم در سیاست هویتی گفتمان مسلط را نشان می دهد. این پژوهش بازنمایی غرب در دو سریال تاریخی کیف انگلیسی و مدار صفر درجه را با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی و با توجه به سه فرانقش بازنمایی، تعاملی و متنی، مورد بررسی قرار می دهد. بررسی فرانقش بازنمایی با توجه به عناصر و موضوعات مرتبط با غرب انجام شده است. نتایج نشان می دهد که گرچه صورت بندی هر دو سریال متأثر از نگاه گفتمان مسلط به غرب است، با این حال گفتمان های غرب ستا نیز در صورت بندی آن ها حضور انکارناپذیری دارند. گفتمان مسلط با ساخت چنین سریال هایی در کار تولید جامعه ای متصور و نوعی هویت جمعی است و این امر بدون بازنمایی غرب به مثابه ی دیگری ممکن نیست. مفهوم غرب برای برساختن دو نوع دیگری دیگری بیرونی و دیگری درونی به کار می رود. غرب به مثابه ی دیگری بیرونی، انسجام درونی هویت جمعی را در سطح دولت- ملت ممکن می کند. کارکرد دیگری بیرونی نیز مشروعیت زدایی از گفتمان های درونی رقیب با گفتمان مسلط است. این تحقیق نشان می دهد که برخلاف گفتمان شرق شناسی که در آن شرق دیگری پست و مادون است، غربِ برساخته شده در متون سریال ها به نحوی متناقض دیگری مهم است.