مقاله حاضر به مطالعه ارتباطی« ستاره» در سینمای بعد از انقلاب اسلامی پرداخته است. به این منظور، نظریه ریچارد دایر مبنی بر « کارکرد ایدئولوژیک ستاره» مبنا قرار گرفته است. دایرجاذبه ستاره را محصول معانی خاصی می داند که ستاره در خود دارد. در این مطالعه هدیه تهرانی ستاره نیمه دوم دهه 70 انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک نشانه شناسی 13 فیلم اول وی با واحد تحلیل « صحنه» تحلیل گردیدند. نتایج این پژوهش نشان داد پنج مولفه کارگردان های مطرح، شخصیت ستاره ، نقش های مقابل ، تفاوت ستاره با دیگر زنان فیلم و همچنین نوع فیلم های ستاره در شکل گیری ستاره نقش داشته اند همچنین تصویر هدیه تهرانی حامل معانی و ارزش های ویژه ای است که برای جامعه آن زمان جذابیت خاص داشته است. هدیه تهرانی در فیلم هایش نقش اول فیلم، فعال، شاغل، توانمند در اجتماع، مادی گرا، در خانواده ای با وضع مالی خوب، بالاتر از مرد اول فیلم، راحت در ارتباط گیری با مردان، غیر ملتزم به سنت های خانواده، مجرد، مستقل، دارای اعتماد به نفس و جسارت بالا و پوشش متفاوت است از این روی وی زنی بیشتر نوگرا نامیده می شود. نوگرا بودن ستاره، معلول و البته بازتابی از جامعه تغییر یافته ایران در نیمه دوم دهه 70 است. در واقع عنصر زمان نیز در شکل گیری تصویر ستاره نقش ویژه ای دارد.